فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نمادها، یکی از کلیدی ترین ارکانِ فرهنگ به شمار می آیند و قوام هر جامعه به فرهنگ جاری در زیر پوست اجتماع وابسته است و در ادبیات اسلامی برای این مهم قاعده تعظیم شعائر الهی قرار داده که کارکرد بسیار وسیعی در عرصه های گوناگون اجتماعی ایفا می کند و هر زمان سخن از امور اجتماعی به میان می آید، یکی از بازی گران اصلی حکومت ها هستند و از آن جا که طبق ادله این قاعده مرحله از تعظیم که ترک آن موجب هتک می شود، بر عهده مکلفین واجب است، این حکم در عرصه های مختلف حکمرانی الزاماتی را ایجاب می کند، عرصه هایی هم چون وضع قوانین، اجرا و اداره کشور در ساحت های گوناگون سیاست داخلی، سیاست خارجی و روابط بین الملل و عرصه سیاست گذاری؛ در نهایت نیز بر اساس وضعیت ارگان های جمهوری اسلامی ایران پیشنهادی عملیاتی جهت تأسیس یک نهاد مستقل برای اجرای قاعده، طرح شده است.
The Logic of Deterrence in the Foreign Policy of I.R. Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The defense strategies of each country are a response to regional and international threats. Countries that have historically been under threat and aggression are more concerned about their existential security than other states. Iran's defense system is influenced by its strategic culture in various ways. This political culture, which has been formed and changed by facing numerous threats and challenges, significantly impacts the national defense approach. For this reason, the issue of security and deterrence has been a vital issue for different governments in Iran. Since the Iranian Islamic Revolution, Islam has been the core of the country's security and defense policies. For this reason, understanding Islam's approach to the concept of defense and security in Iran's foreign policy is essential. Consequently, using the discourse analysis method, this research investigates the hidden meaning in the texts to analyze the concept of deterrence in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran. This article examines the religious logic of deterrence in the Islamic Republic by evaluating the oral and written documents and fatwas of the supreme leader. The findings of this research show that the nature of Iran's defense strategy in the framework of Islamic thought is based on an active deterrence strategy against regional and international threats and maintaining its second-strike capability to prevent the risk of war against Iran.
مدل های تربیت سیاسی در زنان سیاستمدار و تأثیر آن بر رقابت سیاسی در سطوح کلان (هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
279 - 233
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های انتقال تجارب و مهارت های کنشگری سیاسی در نسل های مختلف، آگاهی به تجارب زیسته سیاستمداران است. تجربه بازیگری سیاسی به اقتضای نوع نظام سیاسی در هر جامعه ای متفاوت است چرا که ساختارهای نهادی، قانونی و سازمانی نظام های سیاسی و از سوی دیگر ویژگی های فرهنگی، تاریخی، دینی و فکری بر شیوه های بازیگری سیاسی، قواعد و نیز نتایج و دستاوردهای آن تاثیر می گذارد. تربیت سیاسی، به عنوان اولین و مهم ترین مرحله در شیوه های سیاست ورزی حایز اهمیت است؛ به طوری که اقسام تربیت سیاسی بر ویژگی های بازیگری سیاسی تاثیر به سزایی دارد که مهم ترین نمود آن در رقابت سیاسی آشکار می شود. در پژوهش حاضر، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و به کارگیری روش کیفی تحلیل داده ها از طریق کدگذاری به روش استراوس و کوربین، مقوله های مرکزی دو مفهوم تربیت سیاسی و رقابت سیاسی در ارتباط با تجارب زیسته زنان سیاستمدار ایرانی استخراج شد. در مجموع سه مدل تربیت سیاسی پیرو، تربیت سیاسی مبارزاتی، تربیت سیاسی شهروندی مفهوم بندی و با دو مدل رقابت سیاسی پنهان و رقابت در اقتدار سیاسی مورد مطالعه قرار گرفتند. سرانجام ارتباط مدل های تربیت سیاسی بر نوع رقابت سیاسی جمع بندی و تحلیل شد.
فیرحی و مسئله دولت مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله دولت مدرن ذهن و ضمیر بسیاری از اندیشمندان ایرانی معاصر از جمله نواندیشان حوزوی را به خود مشغول داشته است. در این میان داود فیرحی به دلیل گستره وسیع و تنوع آثار و نفوذِ کلام مشهورترین نواندیش حوزوی است که در این زمینه به تامل پرداخته و آثاری معتبر و درخور توجه به وجود آورده است. با نگاهی اجمالی به آثار فیرحی می توان دریافت که دولت مدرن و چالشهای آن در ایران از دغدغه های اصلی او در سراسر عمر پژوهشی اش به شمار آمده و به نوعی تمامی آثار آن مرحوم در این راستا به نگارش در آمده اند. مسأله اصلی این مقاله این است که فیرحی چه تصوری از دولت مدرن داشته و چه مدلی از آن را برای ایران قابل تحقق می دانسته است. در پاسخ به این سؤال مقاله به این نتیجه می رسد که به رغم تأملات جدی در مفهوم دولت مدرن و بررسی چالشهای آن در ایران، فیرحی فاقد یک تئوری منسجم و مستقل در این مورد بوده و توضیح دقیقی از مدل مورد نظر خود در ایران ارائه نمی دهد.
بازنمایی و تحول نگرش به امر سیاسی در دانشجویان نیمه دوم دهه نود؛ مطالعه موردی نشریات دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۴ (پیاپی ۷۴)
137 - 164
حوزههای تخصصی:
دانشجویان بعلت جدا شدن از خانواده و در معرض اندیشه های جدید قرار گرفتن، همیشه نوعی آرمانگرایی در فکر و کنش سیاسی را دنبال می کنند. بر همین اساس جنبش های دانشجویی در ایران شکل گرفته است و نشریات دانشجویی نیز تبلور افکار سیاسی مختلف در درون دانشگاه است. در دهه نود با توجه به گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی و تحول نسلی که اتفاق افتاده است رویکرد به امر سیاسی تغییر پیدا کرده است. در این مقاله تلاش می شود با بررسی نشریات دانشجویی نیمه دوم دهه نود در دانشگاه فردوسی مشهد، تحول بازنمایی و تحول امر سیاسی در دانشجویان بررسی شود. برای این منظور محتوای 590 شماره نشریه بین سال های 1396-1399 مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد در نیمه دوم دهه نود، دانشجویان تصور مکانیکی و سازمانی و رسمی به قدرت را به حاشیه برده اند و رویکرد به امر سیاسی به مثابه زندگی روزمره شکل گرفته است. اکنون دانشجویان مناسبات و شبکه های قدرت را در اشکال جدیدی چون هنر، موسیقی، سینما، محیط زیست، جنسیت، مسائل زنان، موضوعات فرهنگی و هویتی جستجو می کنند. این تحول را می توان گذار از قدرت سخت مکانیکی و سازمانی به قدرت سیال و روزمره تعبیر کرد که در مقاله تحلیل شده است.
نهادسازی نوین آمریکا برای مهار ایران و چین در آسیا؛ مطالعه موردی: کواد 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۵)
93 - 122
حوزههای تخصصی:
طراحی راهبرد های مبتنی بر «مهار» همواره یکی از ارکان ثابت سیاست خارجی آمریکا از زمان آغاز جنگ سرد بوده است که از سوی دو جناح جمهوری خواه و دموکرات آمریکا مورد پیگیری ویژه قرار گرفته است. هم زمان با آغاز قرن 21 میلادی و در شرایطی که جمهوری خواهان نومحافظه کار در دوران بوش پسر پیوند محکمی بین جنگ و سیاست خارجی به ویژه در آسیا برقرار کردند، دموکرات ها به رهبری باراک اوباما تداوم این مسیر را متناسب با منافع ملی آمریکا ارزیابی نکرده و تغییراتی را در راهبرد ایالات متحده در قاره آسیا به وجود آوردند که سنتز این راهبرد در دوره ترامپ نیز پیگیری شد و در دوران بایدن نیز در حال پیگیری است. این مقاله در چارچوب مفروضات نظریات واقع گرا «ثبات هژمونیک» و «موازنه فراساحلی»، با اتخاذ روش تحلیل پسارویدادی و تحلیل تأثیر روند، درصدد است راهبرد آسیایی سیاست خارجی آمریکا را با تمرکز بر «کواد 2» برای مهار دو کشور ایران و چین ارزیابی کند. این پژوهش با مفروض گرفتن دو کشور ایران و چین به عنوان نماد دو مجموعه هژمونیک در غرب و شرق آسیا می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که ایالات متحده چگونه از نهادسازی های نوین امنیتی در آسیا برای مهار ایران و چین بهره برداری می کند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که ایالات متحده باوجود آن که در حال کاهش تعهدات ژئوپلیتیکی و بهره گیری از ظرفیت قدرت های منطقه ای برای تداوم نفوذ خود در آسیا است، اما هم چنان بر سیاست مهار رقبای آسیایی از طریق نهادسازی های نوین اقتصادی، سیاسی و امنیتی تأکید دارد و به نظر می رسد مهار چین و ایران مهم ترین اهداف ایالات متحده از ایجاد نهاد کواد باشد.
اختلاف چین و آمریکا در سازمان تجارت جهانی و تاثیر آن بر رقابت استراتژیک برای هژمونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های چین برای رسیدن به جایگاه هژمونی، نفوذ موثر در سازمانها و نهادهای مالی بین المللی است، تا از ظرفیت آنها در راستای ارتقای قدرت ملی استفاده کند. چین تنها کشوری است، که در شرایط فعلی رقیب استراتژیک آمریکا محسوب می شود، اقدامات این کشور در عرصه بین المللی در ایالات متحده بصورت یک کد رفتاری در رقابت با واشنگتن تفسیر شده و لذا با آن مخالفت می گردد. پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی، به یکی از مهمترین بسترهای رقابت چین و ایالات متحده تبدیل شده است. سئوال اصلی این است که مهمترین عوامل اختلاف زا بین چین و آمریکا در سازمان تجارت جهانی کدامند؟ و این موضوع در رقابت استراتژیک کلان پکن–واشنگتن چگونه معنا پیدا می کند؟ فرضیه مقاله بصورت توصیفی–تحلیلی بررسی شده است، مولفه های اختلاف زا آمریکا و چین در سازمان تجارت جهانی عبارتند از: نرخ یوآن، تعرفه های گمرکی، انحصار در بازار پرداخت الکترونیک و مالکیت فکری، معنای اختلاف این موارد در چارچوب رقابت استراتژیک کلان امریکا و چین است که دو کشور سعی دارند، از ظرفیت سازمان تجارت جهانی در راستای ارتقای قدرت نهادی خود استفاده کنند و موفقیت هر یک از این دو در سازمان تجارت جهانی بر موفقیت یا ناکامی آن دو در رقابت بر سر هژمونی تاثیر گذار است.
دسته بندی راهبردهای دولت سازی بر پایه آراء فلاسفه سیاسی متقدم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دانش واژه «دولت» و «دولت سازی»، در متون فلسفه سیاسی اسلامی متقدم تقریباً به کار نرفته اند. بااین حال پرسش آن است که آیا بر پایه متون فلسفه سیاسی اسلامی می توان راهبردهایی برای دولت سازی به دست آورد (پرسش اصلی). این مقاله از روش تفسیری استفاده می کند و دلالت های لفظی را می کاود و می کوشد تا ظرفیت الفاظ به کاررفته در متون فلسفه سیاسی اسلامی برای دلالت بر معانی جدید را بررسی کند (روش). با مراجعه به آثار فلاسفه سیاسی متقدم معلوم شد که مفهوم «تدبیر مدنی» با «راهبرد دولت سازی» معادل است. همچنین با ارائه یک تجزیه و تحلیل از دانش واژه «دولت» و «دولت سازی» بر پایه آرای فلاسفه سیاسی متقدم، به راهبردهای دولت سازی در فلسفه سیاسی اسلامی دست یافتیم. دولت سازی از سه راهبرد معرفتی، ساختاری و کارکردی تشکیل شده است. راهبردهای دولت سازی در فلسفه سیاسی اسلامی خاستگاه درونی و فرهنگی دارند و از نظریه های رقیب که راهبردهایی همچون جنگ یا مؤلفه های اقتصادی را در دولت سازی دخیل می دانند، متمایزند (نتیجه).
ملاحظات نظری و عملی نظام پردازی در روابط بین الملل اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت سیاسی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
نظام روابط بین الملل اسلامی مجموعه ای نظام مند، متشکل از مبانی بینشی، هنجاری و الگوهای رفتاری در روابط متقابل واحدهای حکومتی، نهادهای غیردولتی و همچنین روندهای سیاسی میان ملت ها و کشورهای جهان است که از مبانی دینی اسلام استنباط مى شود. نظام پردازی در حوزه روابط بین الملل اسلامی را می توان ذیل نظام های مختلف، از کلان نظام گرفته تا خرده نظام، دسته بندی کرد. نظام های یادشده، هرکدام در بخش های مختلف روابط بین الملل، اعم از نظام های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قابل تعریف اند. هدف از انجام تحقیق پیش رو، بررسی چیستی و چرایی نظام پردازی در حوزه روابط بین الملل اسلامی و برخی ملاحظات نظری و عملی درباره آن است. براساس یافته های این پژوهش، نظام پردازی در حوزه روابط بین الملل اسلامی مستلزم رعایت اقتضائات دینی در سه عرصه حاکمیت، حکومت و حکمرانی جهانی است. این اقتضائات در خلال پاسخ به مسائل یادشده با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی کاربردی جهت کشف نظام روابط بین الملل اسلامی مورد بررسی قرار گرفته اند. این تحقیق، همچنین به بررسی مبانی معرفتی دین اسلام و قواعد مربوط به آن در نحوه تعامل با ملت ها و روابط با کشورهای مختلف جهان در چهارچوب نظام روابط بین الملل اسلامی می پردازد.
مسئله شهروندی در ایران امروز با تأکید بر نظریه شهروندی گفتگویی هابرماس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
133 - 166
حوزههای تخصصی:
مسئله شهروندی از مسائل مناقشه برانگیز اندیشه سیاسی و موضوعی چالش برانگیز در عرصه سیاسی ایران معاصر است و رویکردهای متعارضی درباره آن وجود دارد. این تعارض به اختلاف بنیادین در مبانی باز می گردد و از این رو حل آن دشوار می نماید. در جهان مدرن نیز با وجود اجماع نسبی بر سر برخی مبانی، همچنان مسئله شهروندی موضوع مناقشه و جدال است. اختلاف و تعارض بین دو رویکرد لیبرال و جمهوری گرا به شهروندی را می توان وجهی از این چالش دانست. در این راستا، هابرماس کوشیده است با طرح نظریه شهروندی گفتگویی، گامی در حل این مناقشه بردارد. پرسش اصلی این است که با توجه به رویکردهای متعارض به مقوله شهروندی در ایران امروز، چگونه می توان در پرتو نگاه هابرماسی به شهروندی ارتباطی، به برون رفتی از مسئله شهروندی دست یافت؟ در این نوشتار، با روش توصیفی-تحلیلی این ادعا تقویت شده است که شهروندیِ گفتگویی می تواند بر پایه مؤلفه های مؤثر بر ایده شهروندی در ایران (سنّت، مدرنیته، دین ناسیونالیسم)، مسئله شهروندی در ایران امروز را که در تعارض بین رویکردهای شهروندی محافظه کار و تجددگرا شکل گرفته است، با رویکرد شهروندی اصلاحی مرتفع کند؛ همچنین دسته بندی متفاوتی از مسئله شهروندی در ایران امروز با الهام از آرای هابرماس ارائه شده و نقش قانون در پیوند رویکردهای متعارض شهروندی بررسی شده است.
دیپلماسی علم و فناوری و الهام بخشی اسلامی و منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی علم و فناوری مفهوم نوینی است که از علم، نوآوری و فناوری در دیپلماسی برای تقویت گفتگو و همکاری بین ملت ها، افراد و سازمان ها به منظور توسعه روابط بین المللی و منطقه ای استفاده می کند و امروزه جایگاه مهمی بین کشورهای جهان یافته است و دولت ها از این ظرفیت برای افزایش قدرت نرم افزاری خود در نیل به مصالح، منافع و امنیت ملی استفاده می کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز در این زمینه با توجه به اهمیت این مسأله و مبتنی بر اسناد بالادستی علمی و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی اهتمام ویژه ای داشته است ( مسئله ).در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و مبتنی بر گزارش های پایگاه های علمی معتبر بین المللی ( روش ) نشان داده شد رشد پرشتاب و پیشرفت های چشمگیر پژوهشگران علمی و فناوران ایرانی، ظرفیت ها و قابلیت های بالفعل و بالقوه بی نظیری را در حوزه دیپلماسی علم و فناوری فراهم آورده که این ظرفیت ضمن افزایش اعتبار و قدرت جمهوری اسلامی ایران با هدف پیشبرد اهداف و منافع کشور و شکستن دیوار تحریم های علمی و مالی، موجبات الهام بخشی کشورهای اسلامی و منطقه ای را فراهم ساخته است ( یافته )
بناپارتیسم قجری: الگوی رابطه دولت و طبقه در ایران عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل رابطه دولت با طبقات اجتماعی در طول تاریخ ایران همواره متأثر از نظریات شیوه تولید آسیایی و استبداد شرقی تبیین شده است. بر اساس این نظریه، قدرت دولت نامحدود است و همه طبقات را زیر سیطره خود دارد. این در حالی است که بسیاری از داده های تاریخی عصر قاجار، این دیدگاه را زیر سوال می برند و نمایانگر وضعیتی هستند که در آن نیروهای مختلف اجتماعی قدرت دولت را محدود می کنند. این مقاله در پاسخ به مسأله تعارض نظریه دولت آسیایی و واقعیت تاریخی عصر قاجار نوشته شده است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا دولت قاجار توسط طبقات جامعه محدود می شد یا دارای قدرتی مطلق و فراطبقاتی بود؟. در پاسخ به این پرسش از نظریه سه گانه دولت طبقاتی، بناپارتی و آسیایی کارل مارکس استفاده می شود. روش تحقیق از نوع مطالعه موردی تاریخی است که با دو روش اسنادی و تطبیق الگو به گردآوری و تحلیل داده ها می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که دولت قاجار نه ماهیتی طبقاتی داشت و نه دارای قدرتی فراطبقاتی، بلکه با برخورداری از استقلال نسبی نسبت به طبقات جامعه با مفهوم دولت بناپارتی قابل توصیف است.
تأثیر بلاک چین بر حاکمیت وستفالیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
229 - 258
حوزههای تخصصی:
فناوری ها همواره در حال پیشرفت و توسعه هستند و بالطبع این پیشرفت ابعاد گوناگونی از زندگی اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. اما برخی از این تحولات آثاری عمیق تر به جای می گذارند؛ همانند اینترنت که امروز می توان تاریخ جهان را به دنیای پیش و پس از اینترنت تقسیم کرد. ازجمله دیگر پدیده های نوظهور که می توان گفت آغازی بر چنین تحولی است، ایجاد فناوری بلاک چین است که شاید بتوان آن را نقطه عطفی در تحول حاکمیت ها در معنای انحصاری آن ،که به نام حاکمیت وستفالیایی شناخته می شوند، دانست؛ چراکه آنچه یک جامعه را به حفظ و تقویت حاکمیت تشویق می کند، نیاز به محوری برای ایجاد اعتماد عمومی، تضمین قراردادهای اجتماعی و تنظیم روابط در جامعه است. بلاک چین با بستر مطمئن و قابل اعتمادی که فراهم آورده و درعین حال بسیاری از مخاطرات و محدودیت های حاکمیت ها، مانند گرفتار شدن در دیکتاتوری و تحدید آزادی ها را نیز ندارد، جایگزینی جذاب برای بسیاری از خدماتی تلقی می گردد که تا امروز بدیلی جز حاکمیت انحصاری برای آن وجود نداشته است. بدین ترتیب با گسترش روابط اجتماعی مبتنی بر بلاک چین نیاز به دولت کاهش یافته و این امر حاکمیت ها را کمرنگ تر و کوچک تر خواهد کرد. حال سؤال اصلی آن است که این تأثیرگذاری تا چه حد حاکمیت های وستفالیایی را تحت تأثیر قرار خواهد داد یا تضعیف می نماید که در این مقاله نحوه و نوع این تأثیرگذاری را موردبررسی قراردادیم و درنهایت، به نظر می رسد هرچند راه درازی در پیش است تا بتوان از کنار رفتن حاکمیت وستفالیایی سخن گفت، اما گام هایی جدی در این مسیر برداشته شده است.
Globalization and the Conduct of Hindu Radicalism in Authority(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۲, spring ۲۰۲۳
353 - 386
حوزههای تخصصی:
Following the partition of the Indian subcontinent in 1947, the sociopolitical rivalry between Hindu religious nationalists and secular democratic nationalists that arose during the independence struggles and whose intolerance precipitated the conflict persists to this day. Following an extended period of dominance as one of the two major political parties in India, the Indian National Congress Party (INC), which espouses Indian secularism rooted in Gandhian socialism, social democracy, secularism, and democratic socialism, has been at the helm of Indian politics for over three decades. However, Hindu nationalism will soon supplant INC's political preeminence, which forms the foundation of the Bharatiya Janata Party's (BJP) political ideology. This article aims to shed light on the voting patterns of supporters of radical Hindu political parties over a three-decade period (1980-2014). Additionally, it will examine the impact of globalization on the dynamics of interaction between radical Hindus and adherents of other religious minorities in India, including Islam and Christianity. The primary research inquiry of the article is as follows: To what extent has globalization influenced the voting patterns of radical Hindu political party supporters? Furthermore, what impact has globalization had on the dynamics of interaction between adherents of Hinduism and other faiths in India?
ارائه مدل سیاست دفاعی با بهره گیری از بیانات مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل سیاست دفاعی بر پایه اندیشه های رهبران جامعه، نقشه راه روشنی است که کنش های افراد و گروه های اجتماعی جامعه را در رویارویی با تهدیدها هدایت می کند. این پژوهش با هدف ارائه مدل سیاست دفاعی با بهره گیری از بیانات مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) و با استفاده از روش پدیدارشناسی و با تکنیک هفت مرحله ای کولایزی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سخنرانی ها و پیام های رهبر معظم انقلاب از سال 1368 تا 1401 می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 43 سخنرانی انتخاب و با نرم افزار MAXQDA عملیات کدگذاری انجام شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که سیاست دفاعی معظم له (مد ظله العالی)، سیاستی همه جانبه و براساس آموزه ها و ارزش های نظام مقدس جمهوری اسلامی است. مدل سیاست دفاعی به دست آمده دارای 81 مؤلفه است که به منظور دفاع از مظلومان جهان، امنیت پایدار، عزتمندی ملّت ایران و امّت اسلامی ارائه شده است.
اتحّاد آنکارا – باکو در جنگ دوم قره باغ و تأثیر آن بر امنیّت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
81 - 108
حوزههای تخصصی:
طی سه دهه گذشته، آذربایجان و ترکیه موفق به ایجاد یک رابطه قوی و عمیق بر اساس منافع مشترک شده اند که در جنگ ۲۰۲۰ قره باغ به اوج خود رسید. جنگ قره باغ و رژه نظامی پس از پایان آن در باکو که با حضور الهام علی اف و رجب طیب اردوغان برگزار شد، ظرفیت اتحاد بین دو کشور را برجسته کرد. ترکیه در جنگ دوم قره باغ با حمایت سیاسی - نظامی از جمهوری آذربایجان موفق شد پیوند خود با این کشور را بیش ازپیش تقویت کند و ضمن تثبیت حضور خود در قفقاز جنوبی، از آن به عنوان پلی برای رسیدن به آسیای مرکزی استفاده کند. حضور ترکیه به عنوان رقیب تاریخی ایران در جنگ قره باغ و اتحاد آن با جمهوری آذربایجان برای امنیّت ملی ایران تهدیداتی به همراه دارد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که اتحاد آنکارا - باکو چگونه و با چه سازوکاری بر امنیّت ملّی ایران تأثیر می گذارد؟ برای پاسخ به این پرسش با استفاده از روش ردیابی فرایند و با بهره گیری از چارچوب نظری سه سطحی و سه حوزه ای تلاش شده است تا تهدیدات اتحاد آنکارا - باکو علیه امنیّت ملی ایران تبیین شود. اتحاد باکو - آنکارا از طریق پیگیری ایدئولوژی پان ترکیسم، کنترل خطوط لوله انرژی، تلاش برای ایجاد دالان زنگزور و به کارگیری نیروهای مزدور در جنگ ۲۰۲۰ قره باغ در ابعاد ژئوکالچر، ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک بر امنیّت ملی ایران تأثیر می گذارد. در این پژوهش، روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت استفاده از منابع مکتوب اعم از کتب، مقالات، اسناد و داده های اینترنت است.
لزوم اصلاح کنوانسیون بیع بین المللی کالا در پرتو رویکرد دولت ها و اقتضائات نوین جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
129 - 149
حوزههای تخصصی:
هماهنگ سازی قوانین مخصوصاً در حوزه تجارت بینالملل با هدف جایگزینی قوانین پراکنده داخلی و بین المللی با مقررات متحدالشکل اهمیت دارد و می تواند از هزینه کسب اطلاع از قوانین هر کشور و تطبیق با آن ها بکاهد و به تسهیل تجارت بین الملل کمک کند. کنوانسیون بیع بین المللی کالا در زمره همین تلاش هاست و ناظر بر هنجارهای حقوقی حاکم بر قراردادهای بیع کالا است. موفقیت اسناد در هماهنگ سازی را بر اساس مقبولیت و میزان قطعیتی که ایجاد نموده اند می توان ارزیابی کرد. اما با گذشت قریب به 40 سال از تهیه این سند کماکان بیش از نیمی از دولت ها و برخی اقتصادهای بزرگ چون بریتانیا و هند آن را تصویب نکرده اند. همچنین نسبت به قطعیت مقررات آن و پاسخگویی به اقتضائات نوین تجارت و توسعه پایدار انتقاداتی وارد شده است. اما سوال اصلی این است که رویکرد دولت ها در قبال این کنوانسیون چطور ارزیابی می شود و اصلاح مقررات این سند از چه حیث ضرورت دارد؟. این مقاله با روش کتابخانه ای و رویکرد توصیفی-تحلیلی به دنبال ارائه پاسخ به این سوال و اثبات این فرضیه بوده که اصلاح کنوانسیون بیع بین المللی در جهت پاسخ گویی به اقتضائات نوین بین المللی تجارت و توسعه پایدار الزامی است. لذا با بررسی جایگاه کنوانسیون در تجارت بین الملل و رویکرد دولتها در مواجهه با این سند به تحلیل اقتضائات تجارت بین الملل و توسعه پایدار به عنوان وجهه ای از تحولات جهانی که نقاط ضعف کنوانسیون را ظاهر ساخته پرداخته و نتیجتاً لزوم اصلاح کنوانسیون از این حیث را اثبات کرده است.
تبیینی از مردم محوری در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش و تربیت مدرسه ای از دیرباز تحت عاملیت و سیطره حکومت ها بوده و هست. رویکردهای مردم-پایه در دیدگاه های جدید و حکمرانی مشارکتی در آموزش بر تمرکززدایی و مشارکت مردم و تسهیم اقتدار تربیتی تاکید می نماید. نوشتار حاضر درصدد است چرایی و چگونگی مردم محوری در آموزش و پرورش را از منظر تربیت اسلامی با روش توصیفی و استنباطی تبیین نماید. این پژوهش براساس بررسی های مفصل اجتهادی به این نتیجه رسیده که مردم (یعنی خانواده ها، عالمان و توده ها) علاوه بر حکومت دارای حقوق و تکالیف تربیتی می باشند و عاملیت و محوریت مردم در آموزش و پرورش، عاملیتی ذاتی و اصیل است؛ نه عاملیتی ابزاری و تَبَعی و حقی طبیعی است و نه موضوعه. مردم محوری در آموزش و پرورش، به مثابه مشارکت است نه شراکت؛ چراکه شراکت حیثِ اقتصادی و بازاری دارد و «آموزش و پرورش تعاونی» یک «شرّ لازم و اضطراری» نیست؛ بلکه یک «خیر ذاتی و لازم» است. همچنین حکومت علاوه بر تکلیف به تربیت، مکلف به مشارکت جویی و مشارکت پذیری در آموزش و پرورش و تمهید آن برای مردم است. برپایه نظریه فقه تربیتی، الگوی حکمرانی تربیتی، مردم محور و مبتنی بر شبکه ولاء تربیتی به صورت طولی و عرضی دستکم بصورت واجب کفایی است.
Interpretations of European Court of Human Rights on Realization of "Legitimate Aim" for Restriction of Right to Freedom of Expression: A Case Study of Turkish Court Decisions
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۳, summer ۲۰۲۳
477 - 501
حوزههای تخصصی:
The first paragraph of Article 10 of the European Convention on Human Rights (ECHR) recognizes the right to freedom of expression and prohibits party states from any arbitrary interference. The second paragraph, emphasizing that exercising this right comes with certain duties and responsibilities, authorizes the party states to restrict this right for their citizens if the specified conditions are met. One such condition is achieving one of the legitimate aims listed therein. The courts of Turkey, as a member state bound by the ECHR, have invoked these goals to justify their decisions regarding the restriction of citizens' right to freedom of expression. Nevertheless, convicted individuals who appeal these rulings before the European Court of Human Rights argue that no such legitimate aim existed, and that their right to freedom of expression has been violated. This study investigates the primary challenges faced by Turkish courts in invoking legitimate aims as justifications for restricting freedom of expression. It also elucidates the precise meaning and conditions for the eligibility of these goals based on the interpretation provided by the European Court of Human Rights.
نقش آموزه های عاشورا در بسیج سیاسی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
187 - 210
حوزههای تخصصی:
در فرایند انقلاب ها، بسیج سازی نقشی اساسی دارد که خود نیازمند ایدئولوژی و شکل گیری نوعی باور جمعی است تا توده ها را تحت تأثیر قرار داده و آنها را برای کنش انقلابی آماده سازد. در انقلاب اسلامی ایران این امر بسیار پرقدرت و گسترده بود، به دلیل اینکه از پشتوانه ایدئولوژی شیعی و آموزه های غنی و متعالی آن برخوردار بود و لذا وجهه غالب این انقلاب به اذعان اکثر صاحب نظران بُعد معنوی و ایدئولوژیک آن است. در فرایند انقلاب اسلامی، فرهنگ و ارزش های نهضت امام حسین(ع) و الهام از آن قیام مقدس بسیار اثرگذار بود. نمادها و اسطوره های این نهضت عظیم با برجسته سازی و همانندانگاری رهبری انقلاب اسلامی (امام خمینی) به ابزار قدرتمندی در تهییج مردمی و بسیج انقلابی مبدل شد و ظرفیت هایی ایجاد کرد تا با قدرت مردمی، رژیم پهلوی را سرنگون و حکومت جمهوری اسلامی را جایگزین آن کند. این پژوهش با تحلیل محتوای پیام ها، سخنرانی ها و بیانات امام خمینی همچنین محتوای شعارها و قطعنامه های راهپیمایی ها در فرایند جنبش انقلابی و نشان دادن همانندسازی ها - با استفاده از نظریه های بسیج سیاسی به ویژه تئوری همسان انگاری گیرتز - به تبیین موضوع پرداخته است. نتایج نشان داد آموزه های شیعی ظرفیت هایی را ایجاد کرد تا امام خمینی آنها را به ایدئولوژی انقلاب مبدل نماید. از بین عناصر ایدئولوژیک شیعه، قیام امام حسین(ع) بیشترین تأثیر را در تبدیل این ایدئولوژی به بسیج سیاسی داشت.