شهروز شریعتی

شهروز شریعتی

مدرک تحصیلی: استادیار علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۹ مورد.
۱.

اقتصاد سیاسی نارکوتیک و امنیت در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران اقتصاد سیاسی قاچاق مواد مخدر امنیت پایدار سیستان و بلوچستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
اقتصاد سیاسی، چارچوبی برای فهم کنش های اقتصادی در بستر سیاست است و در عین حال اقتصادهای سیاسی رسمی و غیررسمی هر کدام، اثربخشی و پیامدهای متفاوتی در سطوح اجتماعی دارند. بر مبنای نظریه امنیت پایدار، اقتصاد سیاسی به ویژه بخش غیررسمی آن می تواند بر امنیت ملی کشورها تأثیر منفی بگذارد. در این پژوهش، پرسش اصلی ناظر بر این مسئله است که متغیر اقتصاد سیاسی قاچاق مواد مخدر چگونه بر امنیت پایدار در استان سیستان و بلوچستان تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ به این پرسش مقاله با استفاده از دو مفهوم «امنیت پایدار» و «اقتصاد سیاسی نارکوتیک» و همچنین جمع بندی از تجربیات جهانی پیرامون این دو مفهوم نشان می دهد اقتصاد سیاسی قاچاق مواد مخدر در استان سیستان و بلوچستان چگونه این استان را مستعد پیامدهای امنیتی نظیر آدم ربایی، گروگان گیری، قتل، گسترش خریدوفروش اسلحه و سرقت مسلحانه کرده است. روش این پژوهش تحلیل پسارویدادی از طریق تحلیل تطبیقی آمارهای موجود اقتصادی و امنیتی استان سیستان و بلوچستان و تحلیل محتوایی اظهارات فرماندهان نیروی انتظامی کشور درباره پیامدهای امنیتی مرتبط با موضوع مواد مخدر است. یافته های این پژوهش نشان می دهد اقتصاد سیاسی نارکوتیک در استان سیستان و بلوچستان باوجودآنکه نمی توان تخمین دقیقی را درباره گردش مالی آن برآورد کرد اما رقابت بسیار نزدیکی با آمار اقتصاد سیاسی رسمی در این استان دارد و ضعف اقتصاد سیاسی رسمی موجب شده است رشد اقتصاد سیاسی نارکوتیک پیامدهایی امنیتی نظیر افزایش قتل، آدم ربایی و قاچاق اسلحه را بر امنیت ملی در کشور تحمیل کند.
۲.

U.S. Maximum Pressure and the Deterrence of Iranian Missiles(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: deterrence Iran Missile Sanctions United States of America

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۰
Following the Islamic revolution, Iran has consistently faced threats from neighboring countries and major global powers. In response to Iran's revolutionary stance and its challenging position in the international arena, the United States has imposed significant arms and military sanctions aimed at curbing Iran's influence in the region. However, drawing from historical lessons, Iran has adopted a deterrence strategy to counter external pressures. To compensate for its relative conventional military weaknesses and maintain deterrence against adversaries, Iran has prioritized the development and production of missile capabilities. This study delves into the development of Iran's missile capabilities and their correlation with U.S. arms embargoes. It seeks to answer whether these sanctions have effectively contained Iran's regional influence. Employing a Trend Impact analysis methodology that utilizes library resources, we will explore the trajectory of Iran's missile industry development under sanctions. Furthermore, we assess the efficacy of these sanctions on Iran's defense capabilities and military structure. The research findings indicate that U.S. military sanctions have failed to achieve their intended objectives and safeguard the interests of the U.S. and its regional allies. Contrary to assertions, the sanctions have strengthened Iran's missile capabilities and regional influence, solidifying the country's position as a regional power in the international system.
۳.

دیپلماسی مبتنی بر ایمان و کنشگری تشیع در نظام بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازیگران غیردولتی دیپلماسی مبتنی بر ایمان شیعه فرهنگ سیاسی قدرت نرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۸
با ورود کنشگران و سازمان های غیردولتی به عرصه جهانی و نقش آفرینی آن ها بعد از جنگ سرد، تغییرات مهمی در فهم دیپلماسی و نقش آن در نظام های جهانی به وجود آمده است. این پژوهش با بررسی منابع قدرت دیپلماسی در آموزه های شیعی تلاش کرده است تا ضمن تبیین ابعاد مفهوم «دیپلماسی مبتنی بر ایمان» چگونگی پیشبرد اهداف دیپلماتیک را با استفاده از ظرفیت تشیع به عنوان یک بازیگر غیردولتی ورای مرزهای ملی و با تأکید بر ظرفیت موازنه سازی نشان دهد. مقاله در پی یافتن پاسخ به این پرسش نظری است که ظرفیت نهاد شیعه به عنوان یک کنشگر و «بازیگر غیردولتی» (NSA)چگونه در پیشبرد اهداف و برنامه های پیروان این مذهب عمل می کند؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه آزموده می شود که دیپلماسی مبتنی بر ایمانِ مذهب تشیع، به کمک اجماع عمومی پیروان بر سر اصول و بنیان های مشترک ایمانی و با بهره گیری توامان از سه گونه دیپلماسی «مبادله ای»، «حمایتی» و «فرهنگی» برای دستیابی به اهداف مشترک شیعیان در ایجاد موازنه با اجتماعات رقیب، ظرفیت سازی می کند. در این پژوهش همچنین با مطالعه کتابخانه ای، اسنادی و مدارک علمی تلاش می شود تا دیپلماسی شیعه در جهان معاصر به «روش تفسیری» تبیین شود. یافته های این مقاله با یادآوری این نکته که دیپلماسی مبتنی بر ایمان در تحولات آینده نظام بین المللی نقش بسیار مهمی ایفا خواهد کرد، نشان می دهد نهاد تشیع با استفاده از منابع و ظرفیت دیپلماسی مبتنی بر ایمان خود می تواند نفوذ خود را به صورت توامان در سطوح فروملی و ورای مرزهای ملی گسترش دهد و در جهان پیرامونی خود موازنه سازی های نیرومندی را ایجاد کند. یافته های این پژوهش همچنین با تأکید بر مبانی مشترک عقیدتی سیاسی در فرهنگ سیاسی شیعه نشان می دهد این نگرش های ایمانی موجب افزایش قدرت کنشگری و انسجام شیعیان می شود و ظرفیت مهمی را برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری با اکثریت شیعی فراهم می کند.
۴.

Counterterrorism in Middle Eastern Foreign Policy of Iran (1971-2021)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Terrorism Regional power Dhofar Liberation Front Taliban ISIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۳
In the last half-century, Iran has emerged as a regional power in the Middle East. One of the indicators of a country's regional power is regional custodianship that includes fighting intra-regional threats, such as terrorism. The aim of the current paper is to study Iranian Foreign Policy approach on fighting terrorism. Confronting terrorist groups in the Middle East has been one of the major aspects of Iran's foreign policy under two different political regimes. The Iranian government's struggle with the Dhofar Liberation Front (DLF) in Oman during the Pahlavi era and the fight against the Taliban terrorist group in Afghanistan and ISIS in Iraq and Syria can be seen as examples of this inter-regional struggle after Islamic revolution. Using David Rapoport (2004) and Robert Stewart's theory (2012), the paper seeks to investigate Iran’s foreign policy stance on fighting terrorism in West Asia. The main question of this article is How have the waves of international terrorism, effected Iran's regional foreign policy in the Middle East over the past half century? The findings show that Iran's foreign policy has been countered by the waves of international terrorism and has protected the security of the Middle East against terrorist groups and shows how a strong Iran has always reduced the cost of major powers in the fight against terrorism.
۵.

نهادسازی نوین آمریکا برای مهار ایران و چین در آسیا؛ مطالعه موردی: کواد 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آس‍ی‍ا آمریکا چین جمهوری اسلامی ایران کواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۵۲
طراحی راهبرد های مبتنی بر «مهار» همواره یکی از ارکان ثابت سیاست خارجی آمریکا از زمان آغاز جنگ سرد بوده است که از سوی دو جناح جمهوری خواه و دموکرات آمریکا مورد پیگیری ویژه قرار گرفته است. هم زمان با آغاز  قرن 21 میلادی و در شرایطی که جمهوری خواهان نومحافظه کار در دوران بوش پسر پیوند محکمی بین جنگ و سیاست خارجی به ویژه در آسیا برقرار کردند، دموکرات ها به رهبری باراک اوباما تداوم این مسیر را متناسب با منافع ملی آمریکا ارزیابی نکرده و تغییراتی را در راهبرد ایالات متحده در قاره آسیا به وجود آوردند که سنتز این راهبرد در دوره ترامپ نیز پیگیری شد و در دوران بایدن نیز در حال پیگیری است. این مقاله در چارچوب مفروضات نظریات واقع گرا «ثبات هژمونیک» و «موازنه فراساحلی»، با اتخاذ روش تحلیل پسارویدادی و تحلیل تأثیر روند، درصدد است راهبرد آسیایی سیاست خارجی آمریکا را با تمرکز بر «کواد 2» برای مهار دو کشور ایران و چین ارزیابی کند. این پژوهش با مفروض گرفتن دو کشور ایران و چین به عنوان نماد دو مجموعه هژمونیک در غرب و شرق آسیا می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که ایالات متحده چگونه از نهادسازی های نوین امنیتی در آسیا برای مهار ایران و چین بهره برداری می کند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که ایالات متحده باوجود آن که در حال کاهش تعهدات ژئوپلیتیکی و بهره گیری از ظرفیت قدرت های منطقه ای برای تداوم نفوذ خود در آسیا است، اما هم چنان بر سیاست مهار رقبای آسیایی از طریق نهادسازی های نوین اقتصادی، سیاسی و امنیتی تأکید دارد و به نظر می رسد مهار چین و ایران مهم ترین اهداف ایالات متحده از ایجاد نهاد کواد باشد.
۶.

The Logic of Deterrence in the Foreign Policy of I.R. Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Iran Security Foreign policy deterrence Defense strategy political culture

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۲
The defense strategies of each country are a response to regional and international threats. Countries that have historically been under threat and aggression are more concerned about their existential security than other states. Iran's defense system is influenced by its strategic culture in various ways. This political culture, which has been formed and changed by facing numerous threats and challenges, significantly impacts the national defense approach. For this reason, the issue of security and deterrence has been a vital issue for different governments in Iran. Since the Iranian Islamic Revolution, Islam has been the core of the country's security and defense policies. For this reason, understanding Islam's approach to the concept of defense and security in Iran's foreign policy is essential. Consequently, using the discourse analysis method, this research investigates the hidden meaning in the texts to analyze the concept of deterrence in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran. This article examines the religious logic of deterrence in the Islamic Republic by evaluating the oral and written documents and fatwas of the supreme leader. The findings of this research show that the nature of Iran's defense strategy in the framework of Islamic thought is based on an active deterrence strategy against regional and international threats and maintaining its second-strike capability to prevent the risk of war against Iran.
۷.

الزامات تضمنی قاعده ی نفی سَبیل در فرآیند تمدن سازی ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران اسلام قاعده نفی سبیل تمدن فرهنگ امنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۶
تمدن ها مبتنی بر دو پایه ی علم و فرهنگ شکل می گیرند. تمدن اسلامی نیز حاصل فرهنگ غنی اسلامی و تولید دانش سودمند در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی است. چیستی تمدن اسلامی را باید در تفاوت عمیق سبک زندگی برگرفته از آموزه های اسلامی در سه ساحت اعتقادیات، اخلاقیات و قوانین دانست که در سه سطح قلبی و زبانی و عملی بروز و ظهور می یابند. این تفاوت در سبک زندگی اسلامی موجب می شود مفهوم امنیت تمدنی از جایگاه برجسته ای برخوردار شود به نحوی که آرمان تمدن سازی ایرانی اسلامی نیز بدون در نظر داشتن الزامات تأمین امنیت تمدنی میسور نخواهد بود. قاعده ی قرآنی «نفی سبیل» هم در بعد سلبی و هم در بعد ایجابی خود در فرایند تمدن سازی و امنیت تمدنی جایگاهی بی بدیل دارد. قاعده مذکور به عنوان شرط لازم و نه کافی، الزامات و بینشی را با خود همراه می سازد که به قدرتمندی و توانمندی مؤمنین منجر می شود و «سنت های الهی» را در دنیای مادی جاری و ساری می کند. متن حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که «قاعده ی نفی سبیل چگونه می تواند در فرایند تمدنی به کارگیری شود؟» یافته های این مقاله با بهره گیری از برخی آموزه های نظریه امنیت هستی شناختی مؤید آن است که قاعده نفی سبیل، قاعده ای هویت ساز است که از طریق بازآفرینی هویت تمدنی به واسطه تولید علم «شرافت آفرین»، تولید ثروت «عزت آفرین» و اقتدار نظامی «غرورآفرین» سبب ایجاد و افزایش احساس امنیت هستی شناختی در فرایند تمدن سازی ایرانی و اسلامی می شود. روش این پژوهش مبتنی بر تحلیل متعارف متن آموزه های تفسیری قرآن در نزد جمعی از علمای متأخر شیعه است.
۸.

نسبت سنجی مواضع گفتمانی رهبران ایران و چین درباره نظم بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران چین کانترهژمون گفتمان یک جانبه گرایی تجدیدنظرطلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۰
چین و ایران تجارب تاریخی مشابهی را پس از فروپاشی امپراتوری و سلسله های پادشاهی پشتِ سرگذاشته و وجوه مشترکی در سیاست خارجی خود دارند. اکثر رهبران دو کشور بر این باورند که نظام فعلی حاکم بر جهان که بر پایه سلطه قدرت های غربی به رهبری آمریکا قرار دارد، غیرمنصفانه بوده و نظم بین المللی موجود نمی تواند و نباید بر این اساس به حاکمیت خود تداوم دهد. افزون بر این، اهداف معاصر و نگرانی رهبران دو کشور از قدرت های خارجی که می کوشند آنان را از داشتن جایگاه ویژه بین المللی محروم سازند، از دیگر اشتراکاتی است که می تواند چین و ایران را صرف نظر از سطوح توانایی و اثرگذاری در یک چهارچوب قرار دهد. مسئله اصلی این مقاله ناظر بر طرح این پرسش است که مواضع رهبران ایران و چین درباره ساختار نظام بین المللی طی یک دهه گذشته از منظر گفتمانی چگونه صورت بندی شده است؟ یافته های این پژوهش با روش «تحلیل محتوای گفتمانی» و آموزه های نظریات «معناشناسی شناختی» و همچنین گزینش، کدگذاری و طبقه بندی گویه های رهبران، این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که رهبران جمهوری اسلامی ایران، ساختار نظام بین المللی را با واژگان تقابلی و فلسفی نقد و ارزیابی کرده اند در حالی که رهبران جمهوری خلق چین ساختار نظام بین المللی را بیشتر با واژگان تعاملی، سیاسی و اقتصادی نقد و تحلیل می کنند. پژوهش حاضر، همچنین نشان می دهد با وجود مشابهت در مواضع انتقادی رهبران دو کشور و تلاش برای تضعیف هژمونی آمریکا، صورتبندی گفتمانی و سیاست های تجدیدنظرطلبی دو کشور واجد تفاوت های بنیادین است.
۹.

اقتصاد سیاسی توسعه و مهندسی فرهنگی در ایران پس از انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه اقتصاد سیاسی مهندسی فرهنگی دولت توسعه گرا هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۳۴
پارادایم دولت توسعه گرا و مقایسه آن با نوع دولت و سیاست های در پیش گرفته شده از سوی حاکمیت ایران در دوره های مشروطه و پهلوی می تواند به توضیح چرایی وضعیت کلی حاکم بر اقتصاد سیاسی ایران یاری رسانده و تا حدودی تفاوت های معنی دار در سطوح توسعه ای مناطق مختلف ایران و همپوشانی این تفاوت ها با شکاف های هویتی در این دوران را تبیین نماید. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی نسبت اقتصاد سیاسی توسعه در ایران با سیاست های مهندسی فرهنگی پس از انقلاب مشروطه است؛ در این راستا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و علت یابی پسارویدادی، ماهیت دولت در ایران و کارکرد سیاست های اجتماعی و فرهنگی آن در چارچوب اقتصادسیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در پاسخ به این پرسش که اقتصادسیاسی توسعه در ایران و سیاست های مهندسی فرهنگی پس از انقلاب مشروطه چه نسبتی با یکدیگر داشته اند؟ نشان داده است که دولت در ایران چگونه با اتخاذ سیاست های مهندسی فرهنگی و با مشارکت بخشی از جریانات روشنفکری و دانشگاهی، مسیر توسعه ملی را در عمل به سمت تامین منافع نخبگان حاکم منحرف می کند.
۱۰.

اثرسنجی نظام موازنه دور آمریکا در روابط راهبردی عربستان سعودی و اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
منطقه غرب آسیا یکی از مهم ترین مناطق بین المللی است که در دهه های اخیر با تحولات عمیق و گسترده ای روبه رو شده است. پویایی های سریع منطقه ای و فرامنطقه ای، روابط بین دولت ها را متحول ساخته و صف بندی های جدیدی را در غرب آسیا به وجود آورده است. یکی از این تحولات بنیادی را در دگرگونی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل می بینیم. در این مقاله به روش تحلیل پسارویدادی در پی تبیین جایگاه نظام مفهومی موازنه دور آمریکا بر روابط رو به رشد عربستان و اسرائیل و ارزیابی پیامدهای توسعه این روابط بر منطقه غرب آسیا هستیم و می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که سیاست گذاری ایالات متحده در غرب آسیا چگونه روابط عربستان سعودی و اسرائیل را متأثر کرده است؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح می شود که آمریکا می کوشد با احیای رهنامه دوستونی پیشین خود در قالب نظام موازنه دور در غرب آسیا، امنیت این منطقه را در چارچوب راهبرد ثبات هژمونیک ایالات متحده تداوم بخشد. یافته های مقاله مبتنی بر روند پژوهی تحولات، همچنین نشان می دهد گسترش روابط اسرائیل و عربستان سعودی می تواند منجر به تغییر ژئوپلیتیک انتقال انرژی در غرب آسیا شود و ژئوپلیتیک این منطقه را با تحولاتی احتمالی روبه رو سازد که این تغییرات در راستای منافع کلان ایالات متحده برای کنترل منابع انرژی جهان خواهد بود.
۱۱.

شهید سلیمانی و طراحی الگوی بازدارندگی هژمونی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمریکا ایران ثبات هژمونیک قاسم سلیمانی مقاومت موازنه قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۵۷
مروری بر رقابت هژمونیک پرتلاطم ایران و آمریکا در ۴۰ سال گذشته روندی پر کشمکش همراه با فرازونشیب های طولانی را نشان می دهد که در بستر آن همواره دو کشور با  همه ابزارها و ظرفیت های قدرت داخلی و بین المللی خود مسیر تعارض و تقابل را در پیش گرفته اند. در این چارچوب شکل گیری جریان مقاومت و تثبیت و تقویت مؤلفه های قدرت سخت افزاری و نرم افزاری آن در سایه مبانی اصیل اسلامی و از جمله نفی سبیل توانست اهداف راهبردی متجاوزان منطقه ای از آمریکا و اسرائیل گرفته تا متحدان غربی و عرب آن ها را به حاشیه بکشد. تشدید موازنه های تنش و چالش در منطقه، به ویژه پس از شهادت سردار سلیمانی و ادامه تقابل میان دو جبهه مقاومت و محور هوادار غرب در سایه گسترش سیاست گذاری های مداخله جویانه غربی در منطقه، ضرورت بررسی موازنه های قدرت و متغیرهای پیرامونی آن را نشان می دهد. هدف این پژوهش جستاری در تحولات و موازنه های قدرت نرم افزاری، سخت افزاری و هوشمند در تقابل بین دو اردوگاه متخاصم در دو سال گذشته و بررسی مؤلفه های بازدارندگی محور مقاومت در این مدت است. در این مقاله در پی پاسخ این پرسش هستیم که سردار سلیمانی چگونه بر معادلات هژمونیکی آمریکا در غرب آسیا اثر گذاشته است؟ روش پژوهش ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد. این مقاله با مبنا قراردادن آموزه های نظریه واقع گرایی «ثبات هژمونیک» بر این فرض استوار است که سردار سلیمانی در سایه ساختارگزینی و سازماندهی جریان مقاومت توانست ضمن شالوده شکنی در نظام هژمونیکی آمریکا، اقدام به طراحی الگوی بازدارندگی هژمونیک در غرب آسیا کند. بخشی از اطلاعات مورد نیاز این پژوهش را به وسیله تحلیل محتوای اسناد امنیت ملی آمریکا در سال های 2002 تا 2021 و بخشی را با استفاده از گزارش های خبری رسانه ها و منابع کتابخانه ای گردآوری کرده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ابتکار عمل سردار سلیمانی هم در دوران زندگی دنیوی و هم پس از شهادت، توانست رقابت ایران و آمریکا را  در غرب آسیا با پیروزی نسبی محور مقاومت و تثبیت هژمونیک گفتمان مقاومت در این منطقه همراه سازد.
۱۲.

آسیب شناسی سیاست های واپایش مرزی در ایران؛ مطالعه موردی: نقطه مرزی میرجاوه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت سیاستگذاری مرزی ایران پاکستان میرجاوه مکتب کپنهاگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۱۸
بهره مندی شهروندان ساکن در مناطق مرزی از امکانات مناسب دارای پیامدهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که موجب ایجاد امنیت پایدار می شود و نبود این شرایط، مرزنشینان و حتی دیگر ساکنان مناطق داخلی کشور را با تهدیدات امنیتی مواجه می کند. یکی از نقاط مرزی مهم شرق ایران، مرز میرجاوه است که پژوهش حاضر با روش مطالعات میدانی (مصاحبه) و اسنادی و اطلاعات حاصل از تحلیل محتوای اظهارات تصمیم گیران و نمایندگان ادوار میرجاوه در مجلس شورای اسلامی، کوشیده است چگونگی سیاستگذاری های امنیت مرزی جمهوری اسلامی ایران را در این منقطه آسیب شناسی کند. مقاله با بهره گیری از آموزه های نظری مکتب امنیتی کپنهاگ می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که سیاست های واپایش (کنترل) مرزی جمهوری اسلامی ایران در نقطه مرزی میرجاوه با کشور پاکستان دچار چه آسیب هایی است و چگونه می تواند موجب امنیت پایدار در مناطق شرقی و به ویژه شهرستان میرجاوه شود. یافته های این مقاله نشان می دهد که سیاستگذاری های واپایش مرزی عمدتا جلوه های سخت افزاری داشته است و سیاستگذاری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این نقطه مرزی به گونه ای معنادار پایین تر از میانگین کشوری است و این شیوه سیاستگذاری عدم حل معضلات امنیتی و در مواردی تشدید مشکلات امنیتی منطقه مذکور را به همراه داشته است.
۱۳.

کنفوسیوس گرایی و دکترین سیاست خارجی چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چین کنفوسیوس فرهنگ مؤسسات کنفوسیوس قدرت نرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۸ تعداد دانلود : ۵۰۵
رشد کم نظیر مدارس کنفوسیوسی از سال 2004 در سراسر جهان بیانگر برنامه ای هدفمند از سوی جمهوری خلق چین به شمار می رود. رهبران چین در دهه 1980 پس از درک این مقوله که ایدئولوژی کمونیسم دیگر جذابیت چندانی برای حضور قدرتمند چین در عرصه بین المللی ندارد، کوشیدند با استفاده از عنوان «کنفوسیوس» مسیر جدیدی را برای دستیابی به آرمان های ملت چین بازطراحی کنند. رهبران چین، همچنین در این چارچوب با استفاده از اعتبار تاریخی کنفوسیوس اقدام به توسعه مدارس و مؤسساتی کردند که باهدف ترویج زبان و فرهنگ چینی در سراسر جهان گسترش یافته است. این مقاله ضمن بررسی برنامه های دولت چین برای ترویج مدارس کنفوسیوس در قالب روش شناسی نگرشی و با روش روند پژوهی، می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که مدارس کنفوسیوس چه نقشی را در پیشبرد اهداف هژمونیک رهبران چین در جهان ایفا می کنند؟ مقاله در پاسخ به پرسش مذکور با بررسی چگونگی و درعین حال روند گسترش مؤسسات کنفوسیوسی در جهان این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که توسعه مدارس کنفوسیوس در چارچوب دکترین خیزش صلح آمیز چین و باهدف زمینه سازی برای استقرار نظم نوین جهانی بر مبنای قدرت نرم چین صورت می پذیرد.
۱۴.

نسبت سنجی آزادسازی اقتصادی و پایدارسازی امنیت در دولت چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت آزادسازی اقتصادی امنیت ملی چین محیط زیست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۹
دولت چین از اواخر دهه 1970 میلادی فرایند آزادسازی اقتصادی را با الگویی منحصر به خود آغاز کرد و در کمتر از نیم قرن، به رشد کم نظیری دست یافت. این آزادسازی همچنین به تدریج چهره فقر را به میزان قابل توجهی از این کشور زدود و شهروندان چینی را از کیفیت زندگی بهتری بهره مند ساخت. این مقاله تاثیر سیاستگذاری های مبتنی بر مدل آزادسازی اقتصادی در دولت چین را بر پایداری شاخص های ثبات و امنیت در این کشور بررسی و می کوشد تا با رویکرد اقتصاد سیاسی با روش روندپژوهی مستند به داده های آماری، نسبت دو مقوله آزادسازی اقتصادی و امنیت ملی را در دولت چین مورد مطالعه قرار دهد و به برآوردی از میزان پایداری امنیتی دولت این کشور در صورت تداوم تقید به الگوی آزادسازی اقتصادی دست یابد. مقاله ضمن بررسی و پایش برخی شاخص های تاثیرگذار اقتصادی، سیاسی، نظامی و زیست محیطی دولت چین طی چند دهه گذشته نشان می دهد که اگرچه در خلال این روندها، دولت چین در مقاطعی با چالش های جدید امنیتی در حوزه های مختلف مواجه شده است؛ با این همه، دولتمردان چین از رهگذر آزادسازی اقتصادی طی نیم قرن گذشته توانسته اند به جز در زمینه امنیت زیست محیطی، موفق به بهبود و پایدارسازی سایر شاخص های امنیت ملی خود شوند. اهمیت این یافته در این نکته است که الگوی چین می تواند مورد توجه دولت ها در کشورهای کمتر توسعه یافته قرار گیرد.
۱۵.

جامعه شناسی تاریخی ناکارآمدی طرح های توسعه در ایران تحلیل محتوای تاریخ شفاهی هاروارد در تجربه زیسته کارگزاران توسعه ایران (1340- 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران حکمرانی فرهنگ سیاسی رانتیریسم پاتریمونیالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۲
مروری بر تاریخ طرح های توسعه ایران در دوره سلطنت محمدرضا پهلوی بیانگر این نکته است که فرایند سیاستگذاری توسعه در ایران دچار آشفتگی های فراوانی بوده است و حتی به نظر می رسد کنشگران و کارگزاران توسعه اقتصادی ایران به استناد شواهدی که در این مقاله نشان داده می شود، نتوانسته بودند این معضلات را به درستی شناسایی کنند. این نوشتار با روش شناسی مبتنی بر جامعه شناسی تاریخی و در چارچوب نظری تلفیقی از آموزه های نظریه رانتیریسم و پاترمونیالیسم کوشیده است تا نشان دهد چگونه برنامه های توسعه در ایران ناکام می ماند. مقاله نشان می دهد شیوه حکمرانی متأثر از درآمدهای نفتی در اقتصاد سیاسی و مناسبات پدرسالار در فرهنگ سیاسی، درمجموع موجب می شد کنشگران توسعه ایران بدون فهم مسائل اساسی جامعه و الزام خود به پاسخ گویی، نتوانند از فرصت ها و ظرفیت ها برای بهبود حکمرانی، در کشور استفاده کنند. مقاله در پاسخ به این پرسش که مهم ترین علت های ناکارآمدی طرح های توسعه در ایران طی دو دهه پایانی سلطنت محمدرضا پهلوی ناظر بر چه مشکلاتی بوده است؟ با روش تحلیل محتوای تاریخ شفاهی هاروارد، برمبنای تجربه زیسته جمعی از کارگزاران توسعه کشور و با گزینش، کدگذاری و طبقه بندی گویه های انتقادی کارگزاران اقتصادی در پروژه تاریخ شفاهی هاروارد، این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که به نظر می رسد عدم موفقیت پیش برد پروژه توسعه ایران در زمان محمدرضا پهلوی، در بی توجهی به مبارزه با مفاسد اداری، بی انضباطی اداری، مداخله مستمر در امور دولت، ضعف سیاستگذاری و برنامه ریزی اقتصادی و در عین حال تضعیف مداوم نهادها، نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی ریشه داشته است.
۱۶.

پیامدهای ژئوپلیتیکی گسترش همکاری های چین و ترکیه بر جمهوری اسلامی ایران(مطالعه موردی: اتصال دو پروژه «کریدور میانی» و «کمربند و راه»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران چین ترکیه کریدور میانی کمربند و جاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۴۵۲
خنثی سازی ژئوپلیتیک ایران به ویژه طی دو دهه گذشته و از طریق اجرای پروژه هایی نظیر «ترانس خزر»، «تاپی» و خط لوله «حبشان- الفجیره» در جوار مرزهای ایران هر کدام به طریقی از اهمیت ژئوپلیتیک و ترانزیتی ایران کاسته است. گسترش همکاری های اقتصادی چین و ترکیه در سال های اخیر را می توان به مثابه کوششی جدید برای خنثی سازی ژئوپلیتیکی ایران برشمرد. اتصال دو پروژه «کمربند و راه» دولت چین و «کریدور میانی» ترکیه طی سال های اخیر زمینه نزدیکی بیشتر دو کشور را بیش از پیش فراهم ساخته است و به نظر می رسد نزدیکی بیشتر چین و ترکیه می تواند به افزایش خطر خنثی سازی ژئوپلیتیکی ایران منجر شود. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که افزایش همکاری های چین و ترکیه چه تأثیری بر موقعیت و جایگاه ژئوپلیتیکی ایران خواهد داشت؟ و به روش «رویداد پژوهی» این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که اتصال پروژه «کمربند و راه» با پروژه «کریدور میانی»، خطر خنثی سازی ژئوپلیتیکی ایران را تشدید می کند
۱۷.

تهاجم فرهنگی و امنیت هستی شناختی در گفتمان انقلاب اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سیاسی تهاجم فرهنگی امنیت هستی شناختی تمدن غرب جاهلیت مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۲۵۰
با پایان جنگ سرد، مفهوم امنیت، فراتر از بعد نظامی آن، به ویژه در بعد اجتماعی و با محوریت فرهنگ و هویت در کانون توجه اندیشمندان قرار گرفت. نظریه «امنیت هستی شناختی» رویکردی جدید است که توسط جنیفر میتزن در حیطه منازعات موجود در روابط بین الملل با تأکید بر ملاحظات هویتی مطرح شد. براین اساس، تضاد اجتناب ناپذیر فرهنگ غرب با فرهنگ انقلاب اسلامی ایران را باید در مبانی هستی شناختی این دو فرهنگ سیاسی جست وجو کرد. هدف این مقاله شناخت مبانی هستی شناسی متعارض فرهنگ غرب با فرهنگ اسلامی است که در فرایند تهاجم فرهنگی قوام می یابد. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که از منظر هستی شناختی، چرا جمهوری اسلامی ایران فرهنگ غرب را به مثابه یک فرهنگ مهاجم تصور می کند ؟ یافته های این مقاله با استفاده از آموزه های نظریه میتزن نشان می دهد که نزاع هستی شناختی گفتمان انقلاب اسلامی ایران با غرب متأثر از بی اطمینانی و ادراک ناامنی در هستی شناختی رهبران انقلاب اسلامی در مواجهه با غرب به واسطه تقابل مفاهیم عقل و جهل در این دو گفتمان است و هرگونه تأمین امنیت هستی شناختی از منظر گفتمان انقلاب اسلامی در این رویارویی، منوط بر حفظ استقلال و هویت فکری و تأکید بر حفظ صورت و محتوای آموزه های اسلامی است. روش تحقیق این مقاله، تطبیقی مقایسه ای است که با مقایسه مبانی هستی شناسی دو نظام اندیشگی غرب و انقلاب اسلامی، تعارض و ناسازگاری این دو ساحت اندیشگی را آشکار و بر تضمن های تأمین امنیت هستی شناختی جمهوری اسلامی ایران در روابط با غرب تأکید دارد.
۱۸.

راهبرد دفاع آفندی در حضور برون مرزی ایران در عمان و سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران سیاست خارجی دفاع آفندی عمان سوریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۸۳
حضور ایران در عمان و سوریه طی نیم قرن گذشته از نشانگان افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای سیاست خارجی ایران تلقی شده است. این مقاله با بهره گیری از داده های مستند، منابع دست اول و روش اسنادی و تحلیل پسارویدادی مبتنی بر روش مقایسه ای در پی پاسخ به این پرسش است که چرا ایران طی نیم قرن اخیر در بحران های دو کشور عربی عمان و سوریه حضور یافت و این حضور نظامی چه دستاوردی برای منافع ملی ایران داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با وجود تفاوت های ماهوی نظام بین الملل و رژیم سیاسی حاکم بر کشور طی نیم قرن گذشته، حضور نظامی ایران در قلمرو پادشاهی عمان و جمهوری عربی سوریه در پرتو استلزامات حاصل از محاصره ژئوپولیتکی و لزوم خنثی سازی تهدیدات محیط پیرامونی در مرزهای خارج از کشور بوده است. این مقاله همچنین با استفاده از آموزه های نظریه رئالیسم و بهره گیری از مفهوم دفاع آفندی نشان می دهد دستاورد این حضور برون مرزی ایران در مورد بحران عمان جلوگیری از به خطر افتادن امنیت انرژی کشور و ممانعت از تهدید گسترش خطر کمونیسم در منطقه خلیج فارس و در مورد بحران سوریه پاسداری از تمامیت ارضی و خنثی سازی قابل توجه تهدید ژئوپولیتیکی رادیکالیسم سلفی در منطقه غرب آسیا بوده است.
۱۹.

پاندمی کرونا و تحلیل پلی هیوریستیکی سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونا ایران آمریکا سیاست خارجی پلی هیوریستیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۵۹۶
واکنش رهبران سیاسی به دنیاگیری ویروس کووید 19، آزمونی جدید در عرصه بین الملل به شمار می رود و نحوه تصمیم گیری سیاستمداران در شرایط گسترش این بیماری، می تواند موجب تغییراتی در سیاست خارجی کشورها و سیاست بین الملل باشد. در همین حال در مطالعه بحران های جهانی، که مستلزم واکنش سریع و مستقیم رهبران است از آن حیث که مطابق نظریات تصمیم گیری، رفتار اشخاص، افراد یا گروه هایی که در کادر تصمیم گیری و تدبیر بحران فعالیت می کنند بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، می توان دستاوردهای نظری و عملی بیشتری را برای تحلیل روابط بین الملل ارائه داد. از دیدگاه نظریه «پلی هیوریستیک» که به سازوکارهای شناختی مورد استفاده تصمیم گیرندگان در هنگام اخذ تصمیمات پیچیده سیاست خارجی اشاره دارد، رهبران و تصمیم سازان، دستاوردها و خسارات را به صورت سیاسی و نه اقتصادی می سنجند. مطابق این نظریه، تصمیم گیران در زمان تصمیم گیری، از سویی به رد بدیل هایی که برای آنان از منظر بقای سیاسی غیرقابل پذیرش است می پردازند و از سوی دیگر، بدیل های خود را از زیرمجموعه بدیل های باقیمانده با ملاحظه افزایش منافع و کاهش خطرات انتخاب می کنند. این مقاله با بهره گیری از آموزه های نظریه پلی هیوریستیک و با روش تحلیل روند و تحلیل پسارویدادی، نشان داده است که تصمیم سازان جمهوری اسلامی ایران در بحران کرونا، چگونه می کوشند تا خود را از انزوا و دیگر پیامدهای حاصل از تحریم های آمریکا خارج کنند و این تصمیم گیری ها در شرایط کرونا چه تضمن ها و پیامدهایی در آینده سیاست خارجی ایران دارد.
۲۰.

تحلیل ژئوپلیتیکی تهدید تروریسم بوکوحرام در غرب آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تروریسم ژئوپلیتیک بوکوحرام نیجریه غرب آفریقا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۴۱۶
پیدایش و رشد گروه های سلفی از دهه 1990 میلادی از معضلات و بحران های غرب آفریقا است. در این میان، نیجریه، بزرگترین کشور مسلمان نشین قاره آفریقا، طی سه دهه گذشته از مهم ترین مناطق فعالیت گروه های سلفی بوده به گونه ای که فعالیت گروه های افراطی در این کشور موجب شکل گیری بحران و همچنین تسری ناامنی و بی ثباتی به فراسوی مرزهای این کشور شده است. گونه شناسی عملکرد بوکوحرام به عنوان یکی از مهم ترین گروه های تروریستی در منطقه غرب آفریقا که ادعای برپایی خلافت اسلامی دارد، دارای سویه های مهم ژئوپلیتیکی است؛ پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی پسارویدادی انجام و داده ها و اطلاعات آن بر مبنای تحلیل روندها، ارزیابی می شود. این پژوهش بر مبنای آموزه های«نظریه امواج بین المللی تروریسم» ناظر بر این پرسش است که گسترش گروه تروریستی بوکوحرام چه تأثیری بر ژئوپلیتیک نیجریه و منطقه غرب آفریقا دارد و این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که بوکوحرام با بهره گیری از نیروهای سلفی در غرب آفریقا و با استفاده از الگوی موج چهارم تروریسم بین المللی می تواند تغییرات ژئوپلیتیکی را در نیجریه و منطقه غرب آفریقا موجب شود. یافته های پژوهش همچنین نشان می دهد که فعالیت های بوکوحرام در غرب آفریقا شباهت های قابل توجهی با فعالیت های داعش در غرب آسیا دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان