مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نظریه اعتباریات
حوزه های تخصصی:
تربیت اخلاقی یکی از کارکردهای مهم نظام آموزشی است. این امر از موضوعات پرچالشی است که از سوی متفکران مورد امعان نظر بسیار قرار گرفته است . ازآن جا که دیدگاههای فلسفی یکی ازمبانی نظریه های تربیتی را تشکیل می دهد‘ ارزش شناسی نیز که از مباحث مهم فلسفی است. دلالت هایی در مباحث تربیت اخلاقی خواهد داشت. دراین مقاله سعی شده است که دلالت هایی در مباحث تربیت اخلاقی خواهد داشت در این مقاله سعی شده است که دلالت های دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی که نظریه ادراکات اعتباری بخش مهمی از آن است‘ درتربیت اخلاقی (اهداف ‘ اصول ‘ وروش ) استنتاج شود. لذا ابتدا مبانی نظریه ارزش شناسی مورد بحث قرارگرفته و سپس دلالت های آن در حوزه های سه گانه اهداف‘ اصول‘ وروش تربیت اخلاقی بررسی شده است.
تحلیل وجوه معناشناختی، منطقی، معرفت شناختی و وجود شناختی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریه ٔ اعتباریات، از جمله دیدگاه های بدیع و ابتکاری علامهٔ طباطبایی است که هنوز آن گونه که شایسته است، مورد تحلیل و موشکافی قرار نگرفته است. یکی از مهم ترین قدم ها در تبیین دیدگاه علامه در باب اعتباریات، توجه به تعدّد و تنوّع مفاهیم و مطالب مطروحه در آثار متعدد علامه طباطبایی است. فرض بنیادین این پژوهش، آن است که آنچه علامه طباطبایی در ذیل مبحث اعتباریات مطرح کرده اند، دربردارندهٔ مجموعه ای از دیدگاه ها و نظریه های خُردتر در حوزه های مختلف معناشناسی، منطق، معرفت شناسی و وجودشناسی است و تنها شامل برخی مسائل فلسفهٔ اخلاق یا مسئلهٔ تقسیم انواع ادراک به ادراکات اعتباری و حقیقی نمی شود. براین پایه، این مقاله می کوشد با بازخوانی و تحلیل بیانات علامه در این زمینه، به تفکیک ابعاد و ساحت های مختلف معناشناختی، منطقی، معرفت شناختی و وجودشناختی مبحث اعتباریات و دسته بندی مدعیات مرحوم علامه در هر یک از این حوزه ها پرداخته، قدمی در جهت تبیینی دقیق تر این نظریه و ابعاد متنوع آن بردارد.
لوازم نظریه اعتباریات در حوزه حکمت مدنی و صلح جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
45 - 70
حوزه های تخصصی:
گو این که علامه طباطبایی نظریه اعتباریات را نخست با این هدف طراحی نمود که از هویت عقلانی بخشی از دانش بشر دفاع نموده و تثبیت نماید که دانش بشر یکسره منبعث از نحوه معیشت او نیست. ولی این نظریه به سرعت آثارش را در قلمرو فلسفه اخلاق نشان داد. و اخیرا تلاشهایی برای تأسیس فلسفه فرهنگ با اتکا بر ظرفیت های نظریه اعتبارات به عمل آمده است. اما این مقاله به خوانش نظریه اعتباریات از منظر حکمت مدنی پرداخته است. و بر آنست که نظریه مذکور میتواند همچون مبنایی نظری، به تقویت حکمت مدنی (فلسفه سیاسی) حکیمان ما بیانجامد و زمینه ساز نظریه ای عمیق در حوزه همزیستی جوامع و صلح جهانی گردد. نظریه مذکور با اعتباری خواندن اخلاق، فرهنگ و زبان دین، مبنای مهمی را برای کاستن از کشمکشهای فرهنگی و مناقشات مذهبی پایه گذاری می کند. در این مطالعه صلح و همزیستی جهانی نه بعنوان توصیه و موعظه اخلاقی؛ بلکه بعنوان یک ضرورت برآمده از ژرفای معرفت شناسی، فلسفه اخلاق و حکمت مدنی، مطالعه می شود.
بررسی معرفت شناختی و روش شناختی حساب احتمال در اقتصاد اسلامی بر اساس حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
487 - 515
حوزه های تخصصی:
علم اقتصاد معاصر میان احتمال عینی و معرفت شناختی فرق گذاشته و از احتمال عینی در نظریه های اقتصادی استفاده فراوانی کرده است. اما در پی نقدهای ذهن گرایان بر احتمال عینی، جهت گیری استفاده از حساب احتمال در اقتصاد به سمت بیزگرایی و احتمال معرفت شناختی میل کرد. در این مقاله، با بررسی جایگاه حساب احتمال در بخش های مختلف علم اقتصاد، پیشنهاد می شود دانش اقتصاد اسلامی برای تبیین مبانی نظریه های اقتصادی از آرای حکمای اسلامی در این زمینه استفاده کند. حکمت متعالیه، احتمال عینی را نوعی از احتمال روان شناختی و تنها یقین و جزم منطقی را معتبر می داند. لذا احتمال همان توقع ذهنی است که هر چه قانون مند باشد، از احتمال روان شناختی خارج نمی شود. بر اساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره)، احتمال روان شناختی با مراتب مختلف آن، موضوع احکام عقل عملی است و در برخی موارد در نبود علم منطقی، می توان از آن پیروی کرد. استفاده از این آرا، موجب تغییراتی در روش شناسی و معرفت شناسی اقتصاد اسلامی می شود. روش شناسی اقتصاد اسلامی از حساب احتمال به عنوان روش تأیید نظریات اقتصادی (در صورت نبود علم) استفاده می کند. همچنین جایی که خود رفتار انسان، بر اساس احتمال باشد، می توان از حساب احتمال بهره برد. در مواردی هم که نمی توان به علم رسید، می توان از حساب احتمال برای پیش بینی احتمالی استفاده کرد. توجه به امور مذکور، این فایده را برای دانش اقتصاد اسلامی دارد که دچار نابسامانی معرفت شناختی و روش شناختی نخواهد شد. شهید صدر (ره) تفسیری بر اساس علم اجمالی از حساب احتمال ارائه داده که در آن احتمال به حد علم منطقی نمی رسد و از کاشفیت بی بهره است. نظریه ایشان را می توان با انجام دادن برخی اصلاحات، ذیل احکام عقل عملی معتبر شمرد. روش این مقاله در جمع آوری، اطلاعات کتابخانه ای و در تحلیل اطلاعات، تحلیلی - انتقادی و در ارائه روش اقتصاد اسلامی، اکتشافی است.
کنکاشی در خاستگاه دانش مدیریت بر اساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل دانش مدیریت بر اساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، نشان از آن دارد که «سازمان به مثابه ماشین» اعتبار ریشه ای و بنیادین دانش مدیریت است که با مسامحه از آن به استعاره تعبیر می شود. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که غرض از این اعتبار در دانش مدیریت، چه بوده است و آیا می توان از چنین سازمانی، تحقق هرگونه هدف و غرضی را توقع داشت یا آنکه بهره گیری از این اعتبار برای غایاتی غیر از آنچه برایش وضع شده است، لغو و ناکاراست؟ برای پاسخ به این پرسش ها، ابتدا پیشینه تاریخی دانش مدیریت را در بستر انقلاب صنعتی و در لایه ای عمیق تر، یعنی انقلاب فکری فرهنگی عصر روشنگری غرب بررسی می کنیم؛ سپس اصول اساسی اندیشه های مدیریت را که محصول این جریانات بوده است، مرور کرده و خاستگاه دانش مدیریت را بر اساس تحولاتی تحلیل می کنیم که در هستی شناسی، انسان شناسی و ساختارهای اجتماعی این دوره رخ داده است.
مؤلفه ها و ویژگی های متن اجتماعی؛ با تأکید بر نظریه اعتباریات و دلالت های آن در تفسیر پدیده های اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هیچ نظریه تفسیری بدون داشتن پیش فرضی نسبت به چیستی متن تحقق نمی یابد و حوزه تفسیر پدیده های اجتماعی، از این قاعده مستثنا نیستند. بر اساس نظریه اعتباریات علامه طباطبائی، متن اجتماعی عبارت است از: هویتی اعتبار که برای استخدام متقابل انسان های دیگر ایجاد شده است. با توجه به خصوصیات اعتبارات اجتماعی، متن اجتماعی امری زبان مند نیست و تابع قواعد تفسیر متن زبانی نمی باشد، بلکه متن زبانی از اقسام متن اجتماعی بوده و تابع قواعد عام تفسیر متن اجتماعی است. متن اجتماعی، زمینه مند است و دارای زمینه زمانی و مکانی می باشد. متن اجتماعی، ساختارمند است و در ذات دارای لوازم و ملزومات منطقی است که مستقل از اراده کنشگر می باشد. در نهایت، متن اجتماعی معطوف به هدف است. بر اساس این خصوصیات، خطوط کلی تفسیر متن اجتماعی عبارتند از: استقلال قواعد تفسیری از متن زبانی، تعیین نقطه آغازین، تفسیر متن اجتماعی به متن اجتماعی و لزوم تحلیل غایت شناختی. روش این تحقیق تحلیلی است.
پژوهشی در باب کارایی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در تحلیل بحران کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
109-135
حوزه های تخصصی:
یکی از کلمات پرکاربردی که اخیراً در سطح جهان رواج پیداکرده، بی گمان کلمه کروناویروس است که تنها در چند ماه اندک توانست سایه خود را بر جهان بگستراند. پیامدهای این پدیده از آن چنان حساسیت و اهمیتی برخوردار است که از یک سوی، موجب تغییر زاویه دید انسان نسبت به مقوله هایی از قبیل حیات، امید، مرگ و اجتماع شده و از سوی دیگر موجب ظهور ادبیات واژگانی جدید مانند زندگی مجازی، رزمایش کمک مؤمنانه، تمدن بی جامعه و مدافعان سلامت شده است. آنچه در این مقاله موردتوجه واقع شده، نه خود کروناست و نه خود فلسفه، بلکه همه مباحث مطرح شده، معطوف به این مسئله است که آیا فلسفه می تواند در مقابله با این رخداد ناگوار چاره اندیشی کند؟ این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای تدوین شده و می خواهد این نکته محوری را به اثبات رساند که علاوه از راهکارهایی که در متون سنتی فلسفه اسلامی برای حل معضل شرّ ارائه شده است، می توان با تمسک به نظریه ای که از پیشینه آن سال های چندانی نمی گذرد با کرونا نیز مواجه شده، آن را بررسی و تحلیل کرد و آن عبارت است از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی که به باور آشنایان توان ایجاد تحول در علوم انسانی را داشته و در تبیین مقولات مهمی مثل فرهنگ، اخلاق، زندگی و تمدن، از موقعیت موفقی برخوردار است. یافته های این مقاله بدین قرار است: 1 فلسفه و پاره ای از مباحث آن با کرونا دو مقوله مجزا از هم نبوده و بین آن دو ارتباط وجود دارد؛ 2 رابطه فلسفه و کرونا نه رابطه درمانگری است و نه رابطه آرام بخشی، بلکه می توان رابطه آن دو را تبیینی نامید؛ ۳ بر اساس نظریه اعتباریات، می توان با خلق مفاهیم و ادبیات مناسب، به نحوه برخورد خردمندانه با این ویروس و یا هر پدیده مشابه دیگر نائل آمد؛ ۴ هم چنین نظریه اعتباریات، انسان را در اتخاذ سبک زندگی جدید و اعطاء راه استمرار رضایت بخش حیات یاری می رساند.
تأثیر جنسیت در معرفت، تحلیل دیدگاه فمینیستی با تاکید بر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۶
59 - 77
حوزه های تخصصی:
به باور فمینیست ها جنسیت در معرفت و شناخت اثرگذار است و علوم بشری به دست مردان و متناسب با منافع آنها صورت بندی شده و سرکوب زنان را توجیه می کند. منتقدین در مقابل، بر این باورند که اولا در این دیدگاه میان ملاک صدق معرفت و منشأ پیدایش آن خلط شده، در نتیجه «مغالطه تکوینی» رخ داده است و ثانیا لازمه آن قبول «پلورالیسم معرفتی» است. به باور این نوشتار دقت در لوازم نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، تحلیل نوینی در این حوزه ارائه می دهد. بر اساس این تحلیل می توان از «تأثیرگذاری علّی» جنسیت در سطح شکل گیری معلومات اعتباری سخن گفت. در نتیجه جنسیت معرفت های اعتباری را اثبات نکرده، بر خلاف باور منتقدین «ملاک صدق» آنها محسوب نمی شود اما می تواند آنها را ایجاد و انشاء کند. در این میان برای دستیابی به معرفت های اعتباری حکیمانه، درصورتی که اعتبار کننده، اولاً از شناخت پیشینی کافی نسبت به هستی، انسان و رابطه این دو برخوردار باشد و ثانیاً محصور در جنسیتی خاص نباشد، می تواند به اعتباریات حکیمانه بیشتری دست یابد. در نتیجه محل تأمل در دیدگاه فمینیست ها عدم توجه به تأثیرگذاری این شناخت های پیشینی است نه توجه به تأثیرگذاری جنسیت. در این میان باور به معرفت های پایه، می تواند از فروغلطیدن در پلورالیزم معرفتی نیز جلوگیری کند. در این مقاله با تأکید بر نظریه اعتباریات، دو انتقاد مذکور به تفصیل مورد بررسی قرار می گیرند.
نقش نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره) در تبیین صفت مالکیت خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نوآوری های علامه طباطبایی نظریه اعتباریات است. این نظریه به دلیل کلیدی بودنش بر آرای ایشان در زمینه های مختلف تأثیر گذاشته است، و یکی از این موارد تبیین صفت مالکیت خداوند است. مقاله حاضر با روش جستجوی کتابخانه ای و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی-تحلیلی)، نظریه علامه طباطبایی در تبیین صفت مالکیت خداوند را تبیین کرده و میزان تأثیرگذاری نظریه اعتباریات ایشان را در این تبیین و نیز تفاوت آن با نظر برخی دیگر از اندیشمندان را نشان داده و به این نتیجه رسیده است که مالکیت خداوند بر خلاف دیگر موجودات مالکیت مطلق، مالکیت ذات و آثار، مالکیت حقیقی، مالکیت تکوینی، و مالکیت زوال ناپذیر است، حال آن که مالکیت دیگر موجودات مالکیت غیرمطلق، مالکیت آثار، مالکیت مجازی، مالکیت تشریعی و مالکیت زوال پذیر است. اهمیت نظریه اعتباریات در اندیشه ایشان هنگامی معلوم می شود که بدانیم اگر در تبیین صفت مالکیت خداوند در اندیشه ایشان نظریه اعتباریات کنار نهاده شود، نظریه ایشان تفاوت چندانی با نظریات دیگر اندیشمندان نخواهد داشت.
نقش نظریه اعتباریات «علامه طباطبایی» در تحقق حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
281 - 255
حوزه های تخصصی:
با وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهم ترین زوایای مغفول مانده این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگ ترین پیروان مکتب صدرایی است که با طرح نظریه اعتباریات، امتداد حکمت متعالیه در مسیر اجتماعی- سیاسی را رقم زد. این نوشتار با بررسی نظریه ادراکات اعتباری به نقش آن در تبیین حکمت سیاسی- اجتماعی در چارچوب فلسفه صدرایی پرداخته است. ادراکات اعتباری، واسطه های بین نیازهای انسان و افعال او جهت رفع آن نیازهاست و بر این اساس نظریه اعتباریات را می توان حلقه وصل حکمت نظری و حکمت عملی دانست. طبق این نظریه، جامعه یک واقعیت تقلیل ناپذیر به افراد و منوط به تحقق یک جمع انسانی است که تأثیر و تأثر متقابل داشته، تحقق این جمع تابع اصل استخدام است. اصل استخدام متقابل نیازمند تعامل و تفاهم دوطرفه و به تبع نیازمند خلق زبان و در ادامه اعتبار ساختارهای اجتماعی، عدالت، قدرت و درنهایت سیاست است. سپس نظامات اجتماعی بر اساس احکام و اوامر عقلی برخاسته از فطرت در راستای صلاح و تکامل فرد و جامعه سامان می یابد. اصالت جامعه از منظر علامه و سریان اعتباریات پیش از اجتماع در اعتباریات پسینی، تبیین دقیق تری از حرکت استکمالی عالم از کثرت به وحدت و جهت دهی افراد به سوی کمال در بستر حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه و در چارچوب شریعت ارائه می دهد.
نقدهای علامه طباطبایی بر نظریه های مفسران دیگر در تفسیر آیات مربوط به مسائل اجتماعی با تأکید بر نظریه اعتباریات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نوآوری های علامه طباطبایی، نظریه اعتباریات است. این نظریه بر آراء ایشان در زمینه های مختلف تأثیر گذاشته است. یکی از این موارد، تفسیر آیات مربوط به مسائل اجتماعی است. علامه در این راستا حین بحث از مسائل اجتماعی به نظریه اعتباریات توجه داشته و بسیاری از آن ها را بر همین مبنا توجیه و تفسیر کرده است. این تحقیق با روش جستجوی کتابخانه ای و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی – تحلیلی) به بررسی تأثیر نظریه اعتباریات علامه در تفسیر آیات مربوط به مسائل اجتماعی در تفسیر المیزان پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ایشان، در تبیین مسائلی چون پیدایش زندگی اجتماعی انسان، روابط اجتماعی چون اخوت و بنوت و زوجیت، کلام و زبان، قوانین اجتماعی و عقد و عهد و قسم، نظریه اعتباریات را دخالت داده و در برخی موارد دیدگاهی نو و برخلاف دیدگاه های مفسران ارائه کرده است.
واکاوی عوامل رکودآفرین و موانع اعتباری ایجاد تمدن نوین اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در نظریه تمدن نوین اسلامی مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری، یکی از محورهای اساسی مورد تأکید در اندیشه ایشان، موانع اعتباری ایجاد تمدن نوین اسلامی است که تا کنون پژوهش مستقلی با این موضوع انجام نشده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر مبنای نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و با هدف شناسایی و ارائه راه کار رفع عوامل رکود در ایجاد تمدن نوین اسلامی با تکیه بر قرآن و منابع اسلامی است و به این سؤال پاسخ می دهد که مقام معظم رهبری برای دست یابی به تمدن نوین اسلامی چه عواملی را به عنوان موانع اعتباری معرفی کرده است. یافته پژوهش حاضر این است که بی توجهی به اعتباریات هویتی و کثرت انقسامات اعتباری و نیازهای ثابت و متغیر که نتیجه آن نفوذ، وابستگی، نا امنی، خودکم بینی و تقلید گرایی است و نیز بی توجهی به نیازهای پیش از اجتماع و پس از اجتماع و بی توجهی به چگونگی ارتباط علوم اعتباری با واقعیت های اجتماعی و مواجهه با غیریت های تمدن نوین اسلامی در اعتبارزدایی از اصول انقلاب اسلامی، خط امام و نیز سبک زندگی اسلامی و هم چنین اعتبارزدایی از ضرورت مقابله با تهدیدات دشمن، از عوامل اصلی رکود در تمدن نوین اسلامی هستند.
بررسی فرایند موقعیتی تولید معنا در فضاهای شهری از منظر نظریه ادراکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای شهری به عنوان یک بستر فرهنگی، فضایی شامل جنبه های فضایی و ذهنی است و حضور انسان و کنش های وی در آن فضا، در معنابخشی آن بسیار اهمیت دارد. اهمیت تحقیق در مقوله معنا، صرف نظر از اهمیت آن به عنوان مقوله ای کلی در اغلب حوزه های معرفت بشری، از اهمیت معنای فضای شهری به عنوان مهم ترین جنبه های کیفی در مباحث انسان- محیط ناشی می شود. در واکاوی این فرایند، بهره گیری از علوم مرتبط با ساختارهای شناختی و ادراکی فرد برای تبیین فرایند تولید معنا در فضای شهری ضروری به نظر می رسد و امکان مطالعه فرایندهای موقعیتی دخیل در شکل گیری ادراک معنا را فراهم می کند. از طرفی فرایند شناختی-موقعیتی ادراک معنا در فرهنگ اسلامی ذیل نظریه اعتباریات قابل مطالعه بوده و در سطح فلسفی گامی برای بومی سازی و شناخت فرایند شناختی- فرهنگی تولید مفاهیم محیطی به شمار آید. این مطالعه به دنبال تببین جایگاه اعتباریات در معنای موقعیتی فضای شهری است و بدین منظور با مطالعه تطبیقی مفاهیم و فرایند ادراک معنا از منظر نظریه شناخت موقعیتی و نظریه ادراکات اعتباری علامه، از دو حوزه دانش علوم شناختی و فلسفه اسلامی بهره می گیرد. با بررسی عوامل تولید معنای اعتباری در فضای شهری در تطبیق با نظریه شناخت موقعیتی، فرایند موقعیتی تولید معنا در فضای شهری از منظر ادراکات اعتباری ارائه می شود. طبق یافته های پژوهش فرایند موقعیتی تولید معنا طبق نظریه اعتباریات در دو فرایند زمینه ساز و فرایند ارادی قابل تبیین است. فرایند زمینه ساز تولید معنا مبتنی بر حقایق عینی و فرایند ارادی تولید معنا مبتنی بر معانی اعتباری از محیط می باشد.
بررسی اعتباری بودن علوم انسانی از منظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تعریف علامه طباطبایی از علوم انسانی چیست؟ ادعا شده است که وی علوم انسانی را همان علوم اعتباری و عملی می داند. نوشتار حاضر ضمن بررسی معانی اعتباری، با استفاده از روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی-تحلیلی در استنتاج دیدگاه، ادعای یادشده را در قالب سه پرسش مورد بررسی قرار داده است. نگارنده بر این باور است که نظر علامه در تعریف علوم انسانی صریح نیست. آنچه علامه در نظریه اعتباریات آورده است ناظر به علوم به معنای آگاهی های نظام مند نیست. در عین حال تلاش شده است دیدگاه ایشان درباره حقیقی یا اعتباری بودن رشته های علمی و همچنین گزاره های علوم انسانی بر اساس دو معنای اعتباری بالمعنی الاعم و بالمعنی الاخص مورد واکاوی قرار گیرد. تدقیق در سخنان علامه طباطبایی از آن حکایت دارد که استناد دادن اموری مانند اعتباری دانستن همه علوم غربی، علم شدگی همه علوم به تصالح خبرگان، اعتباری نبودن علوم عملی و منحصردانستن آن در علوم قراردادی و اعتباری دانستن علومی مانند اخلاق و حقوق به علامه با چالش جدی مواجه است.
نسبت شعر با اعتبار و حقیقت بر مبنای نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
81 - 98
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه علامه طباطبایی شعر و ادراکات اعتباری ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند تا جایی که وی در کتاب اصول فلسفه و روش رئالسیم، توصیف ادراکات اعتباری را بمدد تشبیه و تمثیل و استعاره در شعر آغاز میکند. در تحقیق پیش رو با استناد به آثاری مختلف از علامه که نظریه» اعتباریات در آنها آمده، نسبت شعر با ادراکات اعتباری مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت این نسبت از آن جهت است که با تحلیل ا رتباط میان شعر و اعتباریات در متنهای مختلف فلسفی، عرفانی و تفسیری علامه، میتوان به پرسش از نسبت شعر و اعتبار با حقیقت نفس الامری پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که ادراکات اعتباری نگاه شاعرانه انسان به جهان است و همانند چشمی است که انسان همه چیز را با آن میبیند. این جهان شاعرانه در عین غیرمنطقی و غیراستدلالی بودن میتواند به زبان اشارت خبر از حقیقت بدهد. از اینرو میتوان گفت نظریه» ادراکات اعتباری در حکمت اسلامی، برای شناخت حقیقت بابی نو گشوده است.
دلالت های نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در آموزش دادن ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
169 - 199
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل و تبیین نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره) و استنباط دلالت های آن در آموزش ارزش ها بوده است و برای انجام دادن تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد استنتاجی و شیوه اسنادی استفاده کرده ایم. در این پژوهش به منظور تبیین ماهیت ارزش ها، براساس استنباط انواع اعتباریات ارزشی ازدیدگاه علامه، دلالت های تربیتی نظریه اعتباریات در تعلیم ارزش ها استخراج شده است. علامه ازجمله فیلسوفانی بوده که بحث اعتباریات را ابداع کرده و برای تبیین چیستی، چرایی و مفهوم شناسی ارزش ها، علوم و ادراکات اعتباری را پشتوانه ارزش ها قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهند از نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، پانزده اصل برای آموزش دادن ارزش ها، شامل تبیین پایه های مطلق ارزشی، تهییج احساسات، عقلانیت، نتیجه گرایی، حُسن و قبح ذاتی امور، معنویت فطری، توجه به بُعد معرفت شناختی، توجه به ویژگی تکاملیِ آموزش دادن ارزش ها و باورهای پیشین مخاطب، انگیزه سازی ، تعیین حُسن و قبح فعلیِ افعال، مسامحت در آموزش دادن ارزش ها، اصلاح وضعیت محیطی، استفاده از ارتباط کلامی و غیرکلامی برای آموزش دادن ارزش ها، و تناسب داشتن روش با موقعیت را می توان احصا کرد.
بازشناسی مفهوم «تربیت» در نظریه ی اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکثر معانی تربیت در جوامع مختلف به عنوان چالشی برای دست یابی به وحدت مفهومی برای آن مطرح شده است. علامه طباطبایی در نظریه ی اعتباریات، زمینه مناسبی برای تبیین تکثر اعتبارات اجتماعی به وجود آورده است. در این پژوهش سعی می شود با بسط نظریه اعتباریات، مفهوم «تربیت» به عنوان یکی از اعتباریات بعد از اجتماع تبیین شود. بر این اساس «تربیت» در نتیجه شهود توأمان ضعف ها و استعدادها و بر اساس انگیزه محبت و رحمت و به منظور تضمین بقاء نوع، اعتبار می شود. در ادامه مقاله جهت تدقیق نسبت حقیقت و اعتبار در نظریه اعتباریات، چهار مفهومِ «محل اعتبار»، «مبدأ اعتبار»، «وجه اعتبار» و «اثر اعتبار» از یکدیگر تفکیک شده و بر اساس آن صورت بندی جدیدی از «لغویت» و «عدم لغویت» اعتباریات ارائه می شود. بدین ترتیب نسبت حقیقت و اعتبار در «تربیت» بر اساس مفاهیم چهارگانه فوق تبیین شده است. بر اساس این تحلیل، تربیت (به معنای اعتباری اجتماعی) مبتنی بر مشاهده تربیت تکوینی و انتقال ضرورت تکوینی موجود در آن، به رابطه ی دو انسانِ مختارِ معتبر است. بنابراین بر اساس مؤلفه های تربیت تکوینی می توان گفت، تربیت معنایی اعتباری است که در ظرف اجتماع در مورد فرآیندی که میان دو یا چند نفر در جریان است بکار می رود که متضمن تحقق کمالاتی برای متربیان، دوسویه بودن، تدریجی بودن، غایت مندی و محوریت مودت و رحمت است.
ادراکات اعتباری: سنجش تعاریف ارائه شده و عرضه تعریف بدیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
139 - 168
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبائی از تعابیر گوناگونی برای تعریف ادراکات اعتباری بهره برده اند؛ اما هیچ یک از آن ها تمامی شاخص های یک تعریف مطلوب، مانند جامع بودن، مانع بودن، روشن تر و شناخته شده تر بودن معرِّف نسبت به معرَّف و غیره را دارا نیستند. لذا این نوشتار درصدد است تعریفی از ادراکات اعتباری ارائه کند که حتی الامکان ضمن رعایت الزامات فوق و انطباق حداکثری با این نظریه اعتباریات، چیستی و حدود این ادراکات را به مثابه آیینه ای تمام نمای منعکس نماید تا زمینه فهم دقیق و بهره گیری از این نظریه هرچه بیشتر فراهم گردد. ابتدا در تعریف پیشنهادی تفکیک مفاهیم و گزاره ها صورت پذیرفت. تعریف مفاهیم اعتباری از دو عنصر محوری تشکیل شده است: اولی امر عامی است که مَقسم واقع می شود و همان «تصورات ذهنی» است. دیگری فصلی است که مفاهیم اعتباری را از حقیقی (شامل مفاهیم ماهوی و معقولات ثانی) متمایز می کند. فصل مذکور با بررسی تفصیلی، از میان چهار وصفِ پرکاربرد و محوری مفاهیم اعتباری شامل «تعلق به حوزه عمل»، «عدم تحقق مستقل از ذهن»، «حاصل اعطای حدود اشیاء بودن» و «ساخته افعال ذهنی بودن» انتخاب شد. درنهایت بر رابطه اراده انسان و دواعی باطنی او با ادراکات اعتباری برای جلوگیری از برخی سوءبرداشت ها و فهم بهتر آن نظریه تأکید شده است. خلاصه تعریف حاصل: مفاهیم اعتباری، مفاهیمی هستند که افعال ذهنی، چیستی (ماهیت) آن ها را رقم می زنند. این افعال ارادی با بهره گیری از احساسات و دواعی باطنی در تصورات تصرف کرده و آن ها را پدید می آورند. مجموع این مفاهیم و روابط آن ها، نفس الامری را تشکیل می دهند که گزاره های اعتباری از آن حکایت می کنند.
بازشناسی مفهوم ارزش در رابطه انسان و محیط در فضاهای باز سکونتی در معماری سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
101 - 114
حوزه های تخصصی:
تعامل انسان و محیط را می توان واجد مفاهیمی اعتباری دانست که بنا بر ماهیتی ساختاری مستمراً در فرایند شکل گیری مکان، بر بستری فرهنگی- طبیعی بازتولید می گردند. مفهوم ارزش اساسی ترین شکل این مفاهیم اعتباری است و فضای باز سکونتی هم به جهت استقرار کوچک ترین واحد اجتماعی که ارتباطی بی واسطه با پدیده های طبیعی را فراهم می آورد، عرصه ای مناسب برای ارزیابی این مفاهیم به عنوان بخشی از نظام شناخت مفهومی و مداخله انسان در محیط پیرامون است. ازاین رو در این پژوهش باهدف ارائه یک مدل مفهومی از نظام ارزش ها، این پرسش مطرح گردیده که شکل گیری، کارکرد و ظهور ارزش ها در فضاهای باز سکونتی در معماری سنتی ایران چگونه قابل تبیین است. جهت پاسخ به این پرسش ضمن ارائه خوانشی کاربردی از مفهوم ارزش و بر پایه نظریه اعتبارات، ساختاری مدور بر مبنای ارتباط انسان با ارکان اصلی محیط پیشنهاد شد که از دو مؤلفه محتوی و اهمیت نسبی ارزش ها تشکیل شده است. این نظام مدور در 10 گونه فضای باز سکونتی در معماری سنتی ایران استخراج و مقایسه شده است که نشان می دهد علی رغم شباهت بسیار در محتوی ارزش ها، نظام ارزش ها بر اساس شرایط محیطی دارای تفاوت هایی در این گونه ها است و بنابراین نمی توان نظام ارزش ها را موضوعی مجرد و ذهنی در نظر گرفت.
ساخت و عامل در نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و نظریه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ساخت و عامل به مثابه یکی از مسائل بسیار تأثیرگذار در علوم اجتماعی، نقش تعیین کننده ای به ویژه در مباحث روش شناختی، قدرت، نظم و مسئولیت اجتماعی دارد. در فضای فکری متفکران اسلامی، نظریه اعتباریات علامه طباطبایی از جمله دیدگاه هایی است که می تواند نقش تعیین کننده ای در مباحث ساخت و عامل داشته باشد. آن بخش از نظریه اعتباریات علامه طباطبایی که در مقاله ششم کتاب اصول فلسفه رئالیسم و رساله اعتباریات تقریر شده، با تقریر خاصی که از مقولات عقل عملی ارائه داده است، می تواند دستاوردهایی مانند تعریف عاملیت در اجتماع، تعریف ساختار و مشخصات ساختار در اجتماع را پدید آورد. ظاهراً ورود این نظریه به مباحث اجتماعی در کنار دیدگاه هایی مانند نظریه ساخت یابی گیدنز می تواند ظرفی تهای مناسبی برای آن ایجاد کند. گیدنز در نظریه خود، دوگانگی ساخت و عامل را کنار نهاده و بر مفهوم دوسویگی ساخت تأکید کرده است که در آن عامل ها در ایجاد ساختار و ساخت بر نحوه عمل عامل نقش دارد. در مقاله حاضر، با تحلیل نظریه طباطبایی در اعتباریات به عنوان وجوه ساختاری مشترک در افعال انسانی، نشان داده شده است که بحث ساخت و عامل در آثار طباطبایی و گیدنز، در توصیف ساخت به عنوان کیفیات مشترک عاملان اجتماعی، اراده و چیستی نقش عاملیت، از وجوه مشابهی برخوردار است که توجه به آن ها می تواند ظرفیت های مناسبی برای ایفای نقش نظریه اعتباریات در علوم اجتماعی ایجاد کند.