مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ساخت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
بن خلدون یکی از چهره های مهم و شاخص در تاریخ نظریه اجتماعی است. در دهه های اخیر علاقه فوق العاده ای به میراث فکری ابن خلدون یعنی مقدمه نشان داده شده است. از این جهت، مفاهیم و نظریه هایی که توسط او مطرح شده است توجه مفسرین مقدمه را به خود جلب کرده است. از میان مجموعه مفاهیمی که ابن خلدون ابداع کرده است، مفهوم عصبیت یکی از مهمترین میباشد. تاکنون این مفهوم از دیدگاههای متفاوت و گوناگون مورد توجیه و تفسیر قرار گرفته که این خود موجب ابهام در معنی و کاربرد آن است. هدف این مقاله نگریستن به موضوع از منظری متفاوت یعنی جامعه شناسی تاریخی و ا ستفاده از دو مفهوم مهم این حوزه یعنی ساخت اجتماعی و عامل انسانی در تفسیر اندیشه ابن خلدون درمورد عصبیت میباشد. درجهت تحقق این هدف، پس از بیان مقدمه ای کوتاه به بیان کارهای انجام شده در مورد عصبیت پرداخته شده است. در اینجا تمام آثار مکتوب حول دو مفهوم ساخت اجتماعی و عامل انسانی مقوله بندی شده و نشان داده شده است که مفسرین اندیشه ابن خلدون یا ریشه عصبیت را در عوامل ساختی جستجو کرده اند بدون توجه به عامل انسانی و یا در عامل انسانی جستجو کردهاند ولی در یک محدوده جغرافیایی خاص. این مقاله تلاش کرده که با استعانت از رویکرد جامعه شناسی تاریخی پس از بیان محدودیتهای هر دو رویکرد به بیان دقیق تری از عصبیت دست یابد
گروه های مرجع در جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی با تاکید بر نظریه های مرتن و فستینگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در فرآیند شکل گیری نگرش، تصمیم گیری و کنش افراد در جامعه ، عواملی چند نقش دارند. از جمله مهمترین آنها افراد یا گروه های مرجع اند که مبنا و معیار داوری و ارزیابی کار کنش گران اجتماعی قرار می گیرند. گره های مرجع دو کارکرد عمده هنجاری و مقایسه ای دارند. سؤال اصلی در این مقاله آن است که گرایش و نیاز افراد تا چه حد بنیانی اجتماعی دارد و در جامعه ساخته میشود و تا چه حد مستقل از عوامل اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرد. در پاسخ به این سؤال مهم، رویکردهای روان شناختی و روان شناسی اجتماعی به ویژگی ها و ابعاد فردی توجّه می کنند و رویکرد جامعه شناختی به عامل ساختارها و نظام ارزشی حاکم در جامعه می پردازد. این مقاله به شرح و تفصیل و مقایسه این رویکردها به ویژه دیدگاه های مرتن و فستینگر خواهد پرداخت.
"
الگویی در تعیین پایگاه اجتماعی – اقتصادی افراد و سنجش تحرک اجتماعی
در نظام قشربندیهای اجتماعی و انعطاف پذیر بودن یا انعطاف پذیر بودن یا انعطاف پذیری آن‘ فرصتهای متفاوتی است که جامعه برای گذر از یک قشر به قشر دیگر به افراد عرضه می کند. طی مطالعه ای موردی در زمینه ساختار طبقاتی و چگونگی تحرک اجتماعی در شهر تهران در سال 1374 به این نتیجه رسیدیم که 9/22 درصد از جامعه مردان شاغل 30 سال به بالای ساکن شهر تهران در مراتب بالای اجتماعی – اقتصادی قرار داشته‘ 7/38 درصد در طبقه متوسط و 4/38 درصد در طبقات پایین جامعه قرار داشته اند. مقایسه منزلت طبقه ای پاسخگویان با پایگاه اجتماعی پدرشان تحرک اجتماعی را نشان داد که در تحویل و تحول میان دو نسل 7/38 درصد نسل کنونی همان وضع طبقاتی نسل پیشین خود را حفظ کرده و 3/61 درصد آن را تغییر داده اند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که جامعه شهر تهران از نظر ساختار طبقاتی یک جامعه باز بوده ولی میزان جابه جایی و تحرک اجتماعی فقط در حد یک طبقه بوده است
اسطوره سیاست
حوزه های تخصصی:
مقاله «اسطوره سیاست» با عنوان فرعی «ساخت اجتماعی واقعیت سیاسی» به یک آموزه جامعه شناختی اشاره دارد. این آموزه لایه سیاسی ذهن ایرانی را به عنوان پوسته واقعیت اجتماعی در نظر می گیرد؛ از این رو، واقعیت اجتماعی چندین لایه دارد، و هسته آن فروپوشیده است. نوشتار حاضر می کوشد آموزه یاد شده را با نگاهی تبارشناسانه به چالش درکشد.
بررسی مفاهیم جامعه شناختیِ سکون فرهنگی پیرسالاری و قوم مداری در ادبیات دده قورقود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستانهای دده قورقود را میتوان بخشی از یادداشتهای تاریخی ـ فرهنگی شاخهای از اقوام بزرگ ترک (قبایل اوغوز) دانست. این داستانها انعکاسی از شرایط اجتماعی جامعهای است که به جهت حاکمیت «سنت» بر مناسبات اجتماعی، در ردیف اجتماعات ابتدایی با همبستگی مکانیکی و به تعبیر دیگر، جز اجتماعی با «اراده طبیعی» است. داستانهای دده قورقود در خود مضامین و مفاهیمی دارد که میتوان آنها را بخشی از حلقههای فرهنگ مشترک و جهانیِ انسان قلمداد کرد. مطالعه جامعهشناختی داستانهای کتاب دده قورقود ضمن آنکه نوع سازمانِ اجتماعی قبایل اوغوز را مینمایاند، ما را با ریشههای تاریخی ـ اجتماعیِ ساختارهای فکری یعنی، باورها، اعتقادات، ارزشها و شیوههای رفتار عرفی و غیر عرفی( دنیوی و دینی) ترکان ـ بخشی از جامعه انسان جهانی ـ آشنا میکند. در این مقاله، در کنار شناخت ساخت اجتماعی قبایل اوغوز، وضعیت فرهنگی، پویایی و ایستایی آن؛ نوع روابط خویشاوندی و حاکمیت سنت پیرسالاری؛ قوممداری و برخی دیگر از پدیدههای اجتماعی موجود در اجتماع قبایلی اوغوز، بینشی حاصل میشود.
ناسیونالیسم از منظر شهروندی در عصر پهلوی اول با تأکید بر قومیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناسیونالیسم و شهروندی در زمره مقولاتی هستند که در عصر جدید وارد عرصه های انضمامی و ذهنی ساخت های اجتماعی و سیاسی شده و بر یک دیگر مؤثر بوده اند؛ به گونه ای که اگر شهروندی محقق نگردد، ناسیونالیسم نیز با مشکل جدی مواجه می شود. رابطه این دو به گونه ای است که هر نوع تعریف ما از ناسیونالیسم و هر نوع نگرش ما به آن مستقیماً در فرایند ملت سازی تأثیر می گذارد. اگر این تعریف از نوع جوهرگرا و فرهنگی باشد، به بسته و محدود شدن مفاهیم ذهنی و انضمامیِ معطوف به ملت و فرایند ملت سازی منجر می گردد؛ و برعکس، اگر تعریف ما مبتنی بر سیاسی و تاریخی بودن ناسیونالیسم باشد، آن گاه ابعاد ملت و ملت سازی گسترش می یابد و زمینه های تحول دموکراتیکِ مبتنی بر اثرگذاری متقابل ساخت اجتماعی و ساخت سیاسی حادث می شود. این امر در عصر پهلوی اول به خوبی نمایان شد و با اجرای سیاست ناسیونالیسم فرهنگی، ارائه قدرتی برهنه با عملکرد معلق و تقریباً یک سویه، تقابل صرفاً نظامی با ایلات و قومیت ها و طرد آن ها و تلاش در جهت حذف خرده فرهنگ ها و زبان آنان در روند ملت سازی از تحقق مفهوم ناسیونالیسم در بین نیروهای اجتماعی و سیاسی جلوگیری شد. این مبحثی است که ما در این تحقیق به دنبال بررسی و تحلیل آن هستیم
مطالعة انسان شناختی هویت زبانی مهاجران افغان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به باور بسیاری از اندیشمندان حوزة زبان شناسی و انسان شناسی ""زبان"" پایة هویت به شمار می آید، چه دو مفهوم هویت و زبان در پیوندی ناگسستنی با یکدیگر قرار دارند. حتی برخی از آنان معتقدند نخستین نشانة هویت، یعنی نام های فردی، از جنس زبان است. ما در این پژوهش با استفاده از داده های میدانی، امر زبانی و رابطة آن را با متغیرهای دیگری مانند سن، جنس، قومیت و ملیت در بین مهاجران افغان بررسی و سعی کرده ایم ارتباط آن را با مقولة هویت نشان دهیم. بعد از گذشت ربع قرن از حضور وسیع افغان ها در ایران، هم اکنون نسل دوم و سوم مهاجران درحال تجربة موقعیتی تازه هستند تا بتوانند به هویت جدیدی دست یابند. این فرایند، که ناگزیر از درون نوعی نا به سامانی هویتی عبور می کند، به تدریج خود را در جامعة مهاجران نمایان می سازد. هویت جدید بدون شک ازخلال زبان صورت می پذیرد. به نظر ما، شکل گیری این هویت می تواند در زمینه سازی حضور رسمی اقلیت جدید ""ایرانی-افغان"" در ایران به طور مؤثری عمل کند. بنابراین، هویداست که زبان فارسی افغان، نه فقط ازسوی مهاجران در ایران، بلکه در خود کشور افغانستان نیز درمعرض آسیب ها و تهدیدهای کم و بیش جدی قرار گرفته است.
جامعه شناسی اخلاق در اندیشة فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسى اخلاق، با درک ساخت اجتماعى و نظام کنش اجتماعى، به فهم چرایى و چیستى وضعیت اخلاقى می پردازد. فارابی، اندیشمند مسلمانی است که در برخی از آثار خود از منظر جامعه شناسى اخلاق به تفصیل، روابط اخلاق و ساخت جامعه را تجزیه و تحلیل کرده است. بازخوانی آثار اندیشمندان مسلمان، زمینة تولید علم براساس فرهنگ اسلامی و بومی را فراهم می آورد. پرسش از روابط بین اخلاق و ساخت اجتماعی در اندیشة فارابی، محور اصلی این تحقیق است. با روش هرمنوتیک به آثار فارابی مراجعه نموده، پس از طرح پرسش های پژوهش، به واکاوی پاسخ آنها می پردازیم. فارابی از یک سو، نگاهی اخلاقی به شکل گیری زیست اجتماعی و طبقه بندی جوامع دارد و از سوی دیگر، نظام اخلاقی را متأثر از مدل حکومت، طبقه حاکم، شغل و تقسیم کار، گروه های همسالان، نوع معماری مسکن و شهرسازی و وضعیت جغرافیایی و آب و هوایی و... می داند.
تعامل ساخت فرهنگ با توسعه ی سیاسی در فرهنگ سیاسی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه سیری است که متضمن بهبود مداوم همه ی عرصه های زندگی انسانی اعم از مادی و
معنوی میباشد و انسان میبایست در غایت توسعه به حیاتی متکی به توانایی های خود و فرهنگ
انسانی خویش به همراه گسترش دایره ی انتخاب مثبت دست یابد. توسعه از دو جهت تاریخی و
اهداف توسعه قابل بررسی است که در سیر خطی جبری اندیشه ی اسلامی آن را به چالش
می کشاند، ولی در سیر فرهنگی- آرمانی، توسعه اساساً یک فرایند منحصر به فردی است که ضمن
بهره گیری از مخرج مشترک اصول عقلانی و ثابت توسعه با توجه به فرهنگ آن جامعه قابل بهره
برداری و وصول میباشد.
فرهنگ هویتی انسانی دارد و قوام آن به آگاهی عزم و اراده ی انسا نها وابسته می باشد.
انسان هایی که کلیدی ترین عنصر در توسعهی یک جامعه هستند. لذا توسعه یافتگی، که یک
تصمیم سیاسی و حکومتی است، نیاز به زمینه سازی های فرهنگی دارد. نگاه به انسان، جامعه، دین،
زندگی و زمان میتواند عامل مهمی در تحلیل و تفسیر منطقی توسعه ی سیاسی از یک طرف و بقاء
نهادینه شدن سیاست از طرف دیگر باشد.
در این میان، فرهنگ سیاسی شیعه که پیوند منطقی وتعامل مثبت دیانت وسیاست را مد لحاظ
قرار میدهد معتقد است که میتوان با عناصر و مولفه های بنیادین عقلانیت، آزادی و اجتهاد پویا
ضمن حفظ مبانی و اصول دین مبین اسلام، کارآمدی و کارایی آن را در عرصه ی عام توسعه و
خاص توسعه ی سیاسی ارتقا بخشید
تأثیر منازعات داخلی سوریه و عراق بر مجموعه امنیتی خاورمیانه (2011- 2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه از آن دسته مناطقی است که بیشتر از آنکه دارای همگرایی منطقه ای باشد، مشخصه دائمی آن منازعه و کشمکش است. ازجمله بحران ها و منازعات در این مجموعه امنیتی، منازعات داخلی سوریه و عراق است که می تواند بر روند و تکامل مجموعه امنیتی خاورمیانه تأثیرگذار باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر منازعات داخلی سوریه و عراق بر تکامل مجموعه امنیتی خاورمیانه است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که منازعات داخلی سوریه و عراق منجر به شکل گیری زیرمجموعه ای بزرگ تر با ادغام زیرمجموعه های شامات و خلیج فارس در قالب یک زیرمجموعه واحد شده است. این روند نتیجه پیوند عمیق پویش های امنیتی بین این دو زیرمجموعه است. در سطح روابط دولت با دولت این منازعات باعث بازسازی و تقویت الگوی پایدار منازعه و رقابت ایران با دولت های سنی خلیج فارس به خصوص عربستان سعودی در قالب تقابل دو محور متضاد شده، ولی در کنار این الگو شکل گیری الگوی رقابت درون ائتلافی در بین دولت های سنی منطقه به ساخت اجتماعی جدید مجموعه امنیتی اضافه شده است. این منازعات باعث تعامل بیشتر پویش های امنیتی سطح منطقه ای با سطح جهانی شده است
راهبرد رسانه ملی در توسعه یا گسترش سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی و گسترش و بسط روش ها و راهکارهای حفظ و نگهداری یا تقویت آن در سال های اخیر به طور گسترده مورد توجه علمای جامعه شناسی، اقتصاددان ها، سیاستمداران و اصحاب رسانه در ایران قرار گرفته است. این مفهوم به عنوان ابزاری برای ارزیابی کارکرد نهادها و سازمان های اجتماعی و میزان موفقیت، تلاش و محبوبیت نهادهای اجتماعی یا گروه ها و انجمن ها محسوب می شود. درواقع، یکی از نقاط قوت نهادها، انجمن ها و گروه ها عبارت است از انباشت و تقویت سرمایه های اجتماعی که به نوبه خود مدیون عوامل متعددی است که در این میان رسانه های گروهی سهم ویژه ای دارند. بر این اساس، در نوشتار حاضر سعی بر آن است تا ضمن بررسی جایگاه و تأثیر رسانه ملی بر وضعیت سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران، توانایی ها، فرصت ها و چالش های فراروی رسانه ملی در این حوزه مورد بررسی قرار گیرد. اگرچه سنجش این موضوع با توجه به حیطه و گستردگی سرمایه اجتماعی بسیار دشوار است، اما با استناد به برخی داده های تجربی، شواهد عینی و داوری بزرگان جامعه شناسی و اصحاب رسانه، دست کم می توان اهمیت و تأثیر رسانه ملی را در این مبحث مورد بررسی قرار داد.
بررسی تغییرات ساخت اجتماعی (ساخت رابطه ای): مطالعه جامعه شناختی پیوندهای شبکه ای بازار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مورد بررسی در این مقاله بررسی ساخت رابطه ای به عنوان یکی از مؤلفه های ساخت اجتماعی بازار بزرگ تهران است. ساخت رابطه ای؛ آن ساخت اجتماعی است که دربرگیرنده خود روابط و مناسبات اجتماعی در بازار است و در حکم الگوی روابط متقابل میان بازاری ها در نظر گرفته می شود. برای بحث ساخت رابطه ای از نظریه های شبکه های اجتماعی استفاده شده است. نظریه شبکه های اجتماعی از جمله نظریه های معاصر در جامعه شناسی اقتصادی است. از این نظریه برای مطالعه پیوندهای شبکه ای بازار و بررسی تغییرات ایجاد شده در ساخت رابطه ای و کارکرد اقتصادی بازار تهران بهره گرفته شده است. روش مورد استفاده پیمایش، ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد شده، حجم نمونه 200 نفر است. یافته های این تحقیق نشان می دهد به طور کلی دگرگونی هایی در ساخت اجتماعی و کارکرد اقتصادی بازار تهران پدید آمده و روابط بین کنشگران و قواعد حاکم بر آن در سطح درونی (شامل روابط بین فردی، میانی و انجمنی) با تغییر مواجه شده است.
تحول «مکتب» شیخی به «فرقه» شیخیه (تمهیدات نظری- تاریخی در فرایند شکل گیری فرقه شیخیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
128 - 153
حوزه های تخصصی:
مکتب شیخیه، اندیشه ای است که در سال های ابتدایی عصر قاجار ظهور می کند و بر دو ستون اخباریگری و تصوف استوارشده است. این اندیشه اگرچه در ابتدا توسط شیخ احمد اَحسائی، به عنوان دریافتی باطنی و عرفانی از مذهب رسمی تشیع در کنار سایر مکاتب فقهی، کلامی و عرفانی و فلسفی تشیع مطرح می شود، اما به تدریج بر اثر شیوه اجتماعی طرح عقایدش به فرقه تبدیل می شود. هرچند غالباً تلاش شده است این تحول به مواضع کلامی و صحت وسقم آن ها در نسبت با متون دینی شیعه امامیه نسبت داده شود، در این مقاله سعی کرده ایم، تطور ایشان از مکتب به فرقه را از منظر نقشِ فرم های ساخت یابی اجتماعی موردمطالعه قرار داده و سازوکارهای آن را مورد واکاوی قرار دهیم. پرسش محوری در مطالعه حاضر این است که: چه سازوکار اجتماعی عقاید و سیره عملی شیخیه را مهیای تحول از مکتب به فرقه کرده است؟ به عبارت دیگر جایگاه دیالکتیک بین نظر و عمل در شکل گیری یک سازمان اجتماعی – دینی چگونه بوده است؟ به نتایج فوق رسیده ایم: شیخی ها از سه سازوکار عمده در صورت بندی عقایدشان برای نیل به شکل اجتماعی فرقه استفاده می کردند؛ نخست؛ آشنایی زدایی، دوم؛ ترسیم و ترکیب مجدد هندسه عقاید کهن، سوم؛ تمایز گذاری و مرزبندی مبتنی بر رهبری کاریزماتیک و فردگرایانه.
تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری پایگاه رأی نامزدها و نمایندگان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (نمونه پژوهی: ادوار هفتم تا دهم انتخابات درحوزه انتخابیه مَمَسَنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی به بررسی ابعاد فضایی انتخابات می پردازد. ازجمله موارد مورد بررسی جغرافیای انتخابات مبحث پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی است. پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در هر حوزه انتخابیه ای تحت تأثیر ساختار اجتماعی، نوع نگرش و جهان بینی رأی دهندگان شکل می گیرد. در حوزه انتخابیه مَمَسَنی به دلیل ساختار ایلی - عشیره ای، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان در درجه نخست متأثر از متغیر طایفه و زیستگاه جغرافیایی است. با وجود این، ضمن اینکه هر کدام از این بازیگران سیاسی به آرای خود در طایفه و زادگاه خود پُشت گرم هستند، می کوشند در قلمرو هر طایفه، جریان سازی و نفوذ کنند که این امر منجر به فضاسازی و ساخت شبکه های اجتماعی می شود. این عمق ها و شبکه ها که به صورت «سامان یافته»، «تصادفی» و «ترکیبی» (پیوندی) هستند صرفاً محدود به قلمرو جغرافیایی زادگاه بازیگران انتخاباتی نیست، بلکه به واسطه شناسه هایی نظیر گرایش های زادگاهی - طایفه ای، پیوند های قومی و خویشی (خویشاوندگرایی) با ساکنان طایفه دیگر، منافع اقتصادی و توسعه عمرانی در قلمرو رقیب، تعامل اجتماعی توده مردم با یکدیگر، آراء رقابتی یا بسیج نیروهای پُرشور، دیگر قلمروها را نیز شامل می شود که در نهایت به واسطه ابزارهای ساخت اجتماعی نظیر «فرهنگ»، «زبان» و «ارتباط»، پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان را تقویت و متأثر می سازند. از این رو، این پرسش مطرح می شود که عواملِ موثر بر پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در حوزه انتخابیه ممسنی کدامند؟ به نظر می رسد، ضمن پارادایم مسلط الگوی رأی زادگاهی و طایفه ای در حوزه انتخابیه ممسنی، وجود برخی مکان ها، فضاها و شبکه های اجتماعی در اَشکال مختلف، نقش مُکمل را در کنار پایگاه ثابت رأی (طایفه ای) نامزدها و نمایندگان ایفاء می کند. به عبارتی نتایج پژوهش نشان داد، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان طوایف بَکِش، جاوید و رُستم در حوزه انتخابیه ممسنی، طی ادوار هفتم، هشتم، نهم و دهم انتخابات در درجه نخست، متاثر از عواملِ محیطی و هویتی نظیر هویت جغرافیایی و طایفه ای بوده است و در مَرتبه بعد سازه هایی همچون شبکه های اجتماعی تصادفی، سامان یافته و ترکیبی که به وسیله ابزارهای ساخت اجتماعی (فرهنگی، زبانی و ارتباطی) شکل گرفته اند، پایگاه رأی این بازیگران انتخاباتی را تقویت و جهت داده است. روش تحقیق مقاله، ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (مشاهده) گردآوری شده اند.
ساخت اجتماعی طلاق توافقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۱
97-114
حوزه های تخصصی:
تحولات اجتماعی یکی از عرصه های مهم تحقیق در علوم اجتماعی به شمار می روند. پدیده طلاق توافقی در جامعه ایرانی یکی از مصادیق تحول در نهاد خانواده و ازدواج است. در این مقاله سعی شده تا روند تغییرات این پدیده با چگونگی ساخت یابی اجتماعی آن فهم و تحلیل شود. برای این منظور از رویکرد «واقع گرایی تحلیلی» و به طور خاص «نظریه اراده گرایانه کنش» تالکوت پارسنز جامعه شناس ساختارگرای آمریکایی بهره گرفته شد. روش مورد استفاده در این تحقیق، کیفی و از نوع تحلیل ثانویه بوده و برای گردآوری داده ها از پیمایش ها و تحقیقات پیشین بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که طلاق توافقی متأثر از دو ساحت عینی و ذهنی ساخت اجتماعی می یابد. ساحت ذهنی آن مربوط به تحول در الگوهای همسرگزینی و تغییر در ساختار اقتدار خانواده و ساحت عینی آن مربوط به اطاله دادرسی دعاوی خانوادگی در دادگاه های خانواده و نیز زیست جهان جنسی دنیای امروز می گردد.
مقایسه ساخت کالبدی-فضایی و اجتماعی-اقتصادی مساکن مهر از منظر ساکنان (مورد مطالعه: شهر جدید سهند تبریز و شهر گلبهار مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اجرایی شدن سیاست مسکن مهر در راستای تأمین مسکن اقشار کم درآمد، مشکلات ساختاری-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی پدیدار شده است. در این میان، احساس نابرابری اجتماعی و جدایی گزینی فضایی ساکنان (با توجه به وابستگی به کلان شهر هم جوار)، از جمله مسائلی است که با وجود اهمیت داشتن، کمتر مدنظر قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناسایی نحوه ارتباط ساخت کالبدی مجموعه مساکن مهر با ساخت اجتماعی- اقتصادی آن، به کندوکاو در کنش های مرتبط ساکنان پرداخته است. همچنین به روش مقایسه ای در دو نمونه 50 عددی مستقل (مسکن مهر شهر جدید سهند تبریز و شهر گلبهار مشهد) و روش خوشه ای در فازهای مختلف پروژه انجام شده است. داده ها از نظر توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند. ابتدا برای تعیین نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد و نتایج آزمون، نرمال بودن داده ها را تأیید کرد؛ از این رو با آزمون t فرضیه اصلی پژوهش آزموده شد. براساس یافته ها، میان ساخت فضایی توسعه مسکن مهر (25 گویه اصلی) و ساخت اجتماعی آن (14 گویه اصلی)، رابطه مستقیم و معناداری (ضریب پیرسون 68/0) وجود دارد. مطالعه نمونه ها با آزمون t نشان می دهد، با وجود تفاوت معنادار داده ها در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی (با میانگین بیشتر در نمونه گلبهار) و ابعاد خدماتی و اقتصادی (با میانگین بیشتر در نمونه سهند)، بعد کالبدی از وضعیت نسبتاً مشابهی در نمونه ها برخوردار است. همچنین بین میانگین های محاسباتی آزمون t، مؤلفه های ساخت کالبدی-فضایی و ساخت اجتماعی-اقتصادی تفاوت معناداری مشاهده نشد. با وجود اینکه امتیاز محاسباتی در هر دو گروه، متوسط به پایین بود، در نمونه گلبهار با اختلاف اندک، امتیاز بیشتری برآورد شد. بر مبنای نتایج، تبعیض محسوس در ارائه خدمات و دسترسی به امکانات شهری در کنار دورافتاده بودن امکانات فضایی، در شکل گیری و تشدید احساس نابرابری اجتماعی و جدایی گزینی فضایی این مجتمع ها، نقش مهمی ایفا کرده است.
بررسی جامعه شناختی نقش روحانیت در انقلاب مشروطه
حوزه های تخصصی:
بیش از دو هزار سال بود که استبداد بر جامعه ایران سایه افکنده بود؛ شاه خود را مالک جان، مال و ناموس مردم میدانست؛ حرف او که شخص اول مملکت بود قانون محسوب میشد و تمام افرادی که در محدوده حکومتش میزیستند باید بیچون و چرا دستوراتش را میپذیرفتند و حق نداشتند در اجرای فرامین شاهنشاهی سنگاندازی و عدم تبعیت را پیش بگیرند. در شرایطی که این خفقان سالها بر سرتاسر جامعه ایران حاکم بود، در عصر قاجاری تحت تأثیر افکار استبدادستیزی روحانیون، تحصیلکردهها و روشنفکران، جنبشی صورت گرفت که زمینه را برای تبدیل قدرتِ شاه از مطلقه به مشروطه فراهم ساخت. در پیروزیِ این جنبش، مراجع عظام و روحانیتِ آگاه نقش بسزایی داشتند؛ اما با دخالتهای بیگانگان و عمّال داخلی وابسته به آنان، فرهنگ کهن استبدادی و عدم انسجام میان روحانیون، این جنبش به اهداف عالی خود نرسید، خیلی زود روحانیت، حمایت خود را از آن قطع نمود و چالشی در استمداد از آن در میان روحانیون هم در داخل و هم در خارج از کشور بخصوص نجف اشرف که در آن زمان مرکز نفوذ مراجع عظام محسوب میشد پدیدار گشت. در این مقاله ضمن پرداختن به اوضاع جامعه ایران در آستانه انقلاب مشروطه، تلاش میشود به نقش پررنگ علمای دین در استبدادستیزی، برقراری عدل و مساوات اسلامی، بیداری اسلامی، در جامعه ایرانِ عصر قاجار پرداخته شود. در این میان، چالشی را که میان روحانیون ایجاد شد؛ در حد توان علمی خود از نگاه جامعهشناختی بررسی میکنیم هرچند که پرداختن به این موضوع به مطالعات گسترده نیاز است و در این نوشتار مجالی نیست، اما هدف ما سوق دادن نگاههای متخصصان این رشته به این مهم است. این تحقیق از نوع تحقیقات نظری است؛ که روش گردآوری اطلاعات در آن بهصورت کتابخانهای است. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، فیشبرداری از منابع اسنادی دست اول و دست دوم است.
ساخت فرهنگی- اجتماعی نهاد ازدواج در دوره قاجار (تحلیلی از فرآیند و الگوی ازدواج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه عصر قاجار نزدیک ترین دوره تاریخی به دوره معاصر برای فهم پی رنگ ها و فرم های اجتماعی کهن جامعه ایران است. خانواده به جهت دیرپایی تاریخی و نقش محوری اش در ساختن جامعه، مناسب ترین گزینه برای شناخت فرم های اجتماعی دوره سنت است. ازدواج یا همسرگزینی، نخستین و مهم ترین چارچوب سازنده خانواده است. اینکه چه انواعی از همسرگزینی در دوره قاجار وجود داشته و هر کدام چه کارکردی را دارا بوده اند؟و معانی فرهنگی هر یک از این انواع و آئین های زناشویی دوره قاجار چه بوده است؟ را از طریق روش مطالعه اسنادی و تحلیل تاریخی مورد بحث قرار داده ایم. دستاورد کلی بحث نشان می دهد که همسرگزینی مبتنی بر نظام خویشاوندسالاری بوده است و فردیت نقش کم رنگی در آن ایفا می کرده است. شکل غالب همسرگزینی را تک همسری، چندهمسری، ازدواج دائم و موقت با محوریت مرد تشکیل می داد و هر یک از انواع یاد شده، به تولید و بازتولید «خانواده گسترده» می انجامید. همسان گزینی طبقاتی-فرهنگی بر گونه های مختلف ازدواج غلبه داشته است. دین و شریعت بستر حقوقی و ضامن بقای خانواده گسترده بوده است. آئین ها و مناسک مراسم ازدواج، بازتاب چیرگی فرهنگ جمع گرایانه بر فرهنگ فردگرایانه بوده و ساخت اجتماعی ازدواج در عصر قاجار، صورتی«زیستی-طبیعی» داشته است.
طراحی و تبیین مدل افزایش قصد انتخاب مقاصد گردشگری ازطریق بازاریابی درون گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم توانمندی های ایران در زمینه گردشگری ، متاسفانه تاکنون نتوانسته به جایگاه شایسته ای در این صنعت دست یابد. ازجمله عواملی که می تواند صنعت گردشگری کشور را توسعه و بهبود بخشد، بکارگیری ابزارها و پارامترهای موثر بازاریابی از جمله بازاریابی درون گرا است.پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل افزایش قصد انتخاب مقاصد گردشگری ازطریق بازاریابی درون گرا تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را گردشگران ورودی به هتل ها و رستوران های فعال در شهر رشت که در شبکه های اجتماعی فعال بودند تشکیل می داد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به صورت روایی کیفی و کمی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفت.در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار SPSS و Amose استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن بود که مولفه های ساخت اجتماعی، گوش دادن اجتماعی و محتوای آنلاین بازاریابی درون گرا بر قصد تبلیغات الکترونیک تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج این پژوهش مبین آن بود که مولفه های بازاریابی درون گرا یعنی ساخت اجتماعی، گوش دادن اجتماعی و محتوای آنلاین بر انتخاب مقاصد گردشگری تاثیر مثبت و معناداری دارد. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به تاثیر مثبت و معنادار قصد تبلیغات بر انتخاب مقاصد گردشگری و همچنین نقش میانجی این متغیر در ارتباط بین مولفه های بازاریابی درون گرا با انتخاب مقاصد گردشگری عنوان نمود.
زمینه های بازآفرینی بحران در روابط ایران و عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی از مهم ترین بازیگران منطقه خلیج فارس و غرب آسیا بوده که پس از انقلاب اسلامی روابط پر فراز و نشیبی را تجربه کرده اند. در حالی که قبل از انقلاب اسلامی علی رغم رقابت های پیدا و پنهان، اهداف و منافع موازی را دنبال نموده و نوعی همگرایی و ثبات نسبی بر روابط آنها حاکم بود. اما با وقوع انقلاب اسلامی، ساخت های اجتماعی و هویتی متضادی بین ایران و عربستان برساخته شد که به تبع این ساخت های متعارض، واقعیتهای ناسازگار و معکوس بر روابط آنها سایه انداخته و تقابل و تضاد بر مناسبات دو کشور حاکم شده است. از این رو، الگوی روابط منازعه آمیز میان دو کشور شکل گرفته به گونه ای که روابط مسالمت آمیز در مناسبات آنها امری زودگذر و وقوع بحران و باز رخداد بحران به امری ماندگار و بنیادین تبدیل شده است.این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی به بررسی دلایل و زمینه های عودشدن بحران در روابط دو کشور پرداخته و داده های پژوهش نشان می دهد که باز رخداد بحران، در مناسبات آنها، تابعی از ژرف ساخت های اجتماعی متضاد(مانند اسلام سیاسی در مقابل اسلام وهابی) و عناصر ناساز هویتی (همانند انقلابی گری و ایران گرایی تاریخی در برابر محافظه کاری و عرب گرایی سعودی) و کنشهای کلامی مخاصمه آمیز نخبگان سیاست و دیانت دو کشور بوده است.