مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
روابط دوجانبه
حوزه های تخصصی:
نویسنده به بررسی سرچشمه های روابط دو کشور و اوج گیری آن در دوران ناپلئون بناپارت می پردازد
روابط ایران و اسپانیا در دوره شاه عباس صفوی (عصر فیلیپ اول) دکتر محمدباقر وثوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران عصر شاه عباس به عنوان قدرتمندترین کشور آسیایی و اسپانیایی دوره فیلیپ سوم به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ اروپائی، سه هدف مهم را از برقراری روابط با یکدیگر دنبال می کردند. برقراری و گسترش روابط تجاری، تثبیت موقعیت تجاری و اقتصادی در خلیج فارس و حوزه اقیانوس هند و اتحاد علیه عثمانی.
مناسبات ایران و لهستان در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران عصر شاه عباس به عنوان قدرتمندترین کشور آسیایی و اسپانیایی دوره فیلیپ سوم به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ اروپائی، سه هدف مهم را از برقراری روابط با یکدیگر دنبال می کردند. برقراری و گسترش روابط تجاری، تثبیت موقعیت تجاری و اقتصادی در خلیج فارس و حوزه اقیانوس هند و اتحاد علیه عثمانی.
سندی چاپ نشده درباره حمایت دولت فرانسه از کاتولیکهای ایران در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری روابط تجاری، به دست آوردن امتیازها و منافع اقتصادی – تجاری و سیاسی ، حمایت از اتباع فرانسه و کاتولیکها در ایران و رقابت با دولتهای بزرگ اروپایی ، از جمله انگلیس و روسیه را می توان مهم ترین اهداف فرانسه از ایجاد رابطه با ایران دانست.
اولویت بندی جایگاه کشورهای آفریقایی درسیاست های اقتصادی،اجتماعی وسیاسی جمهوری اسلامی ایران با استفاده ازتکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه
حوزه های تخصصی:
آفریقا قاره ای وسیع و شامل مناطق مختلف جغرافیایی می باشد که از ظرفیت های اقتصادی برخوردار است. حضور منابع غنی کشاورزی در کشورهای مرکزی و غربی قاره، منابع عظیم نفتی در شمال و کشورهای صنعتی در جنوب آن سبب شده تا این قاره در ردیف غنی ترین قاره های جهان قرار گیرد. در سال های اخیر، بسیاری از کشورهای آفریقایی به میزان رشد اقتصادی چشمگیری دست یافتند و سرمایه گذاری در امور زیربنایی را آغاز کردند. وجود فرصت های اقتصادی در زمینه خدمات عمومی، بنادر، معدن، نفت و گاز، کشاورزی و گردشگری به حضور قدرتمند کشورهای صنعتی دنیا در این قاره در سال های اخیر منجر شده است. جمهوری اسلامی ایران در مقام قطب سیاسی خاورمیانه به منظور توسعه اقتصادی و سیاسی روابط خود با کشورهای جهان، جایگاه ویژه ای را برای قاره آفریقا در سال های اخیر گشوده است. با این وجود، لازم است برقراری روابط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با کشورهای آفریقایی در چارچوب روابط دوجانبه، به گونه ای گسترش یابد تا ضمن توجه به مزیت های نسبی هر کشور، منافع متقابل حاصل آید. تبیین این روابط از طریق اعمال روش های تصمیم گیری چندشاخصه با استفاده از روش تاپسیس، نشان می دهد کشورهای مصر و آفریقای جنوبی از بالاترین اولویت در برقراری روابط متناسب با متغیرهای صنعتی، کشاورزی، خدماتی، گردشگری، سیاسی، مذهبی و آموزشی برخوردارند.
روابط دوجانبه فرهنگی و اجتماعی ایران و ایالات متحده آمریکا از ابتدا تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران (1979-1829 میلادی)
حوزه های تخصصی:
نقطه عطف روابط ایران و آمریکا به اوایل قرن نوزدهم بر می گردد و به طور کلی روابط دو کشور در این برهه زمانی و حتی تا جنگ دوم جهانی– البته با فراز و نشیب هایی- عمدتاً محدود به روابط فرهنگی، مذهبی و بعدها تا حدودی اقتصادی بوده است. تا سال 1320 شمسی (1941 میلادی) مقامات دستگاه حکومتی آمریکا به علل مختلف و به ویژه تحت تأثیر اعمال سیاست مونروئه تمایل چندانی به حضور در ایران ابراز نمی کردند اما در اواسط سال 1320 شمسی به دلیل ارزیابی های جدید آمریکا، این دولت نفوذش را در ایران هر چه بیشتر می کند. از این برهه تاریخی تا پیروزی انقلاب اسلامی، همکاری متقابل ایران و ایالات متحده تدریجاً به نفوذ گسترده این کشور در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی منجر می شود و از طرفی رژیم ایران هدف های توسعه ملی و سیاست خارجی خود را به طور رسمی و غیر رسمی در پیوند با منافع غرب قرار می دهد و گسترش روابط فرهنگی و اجتماعی، از جمله مسائل مهمی می شود که در دهه 1340 مورد توجه حاکمیت ایران قرار می گیرد و در این دوره نمایندگی و دفاتر فرهنگی ایران در سایر کشورهای خارجی تأسیس می شود و در این میان، آمریکا بیش از سایر کشورها، مورد توجه مقامات ایران قرار می گیرد. هدف از این پژوهش معرفی اجمالی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی ایالات متحده آمریکا در ایران و بالعکس فعالیت های فرهنگی و اجتماعی ایران در ایالات متحده تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران است.
روابط روسیه و اسرائیل در پرتو نقش منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
143 - 170
حوزه های تخصصی:
با روی کار آمدن پوتین در سال 2000 م. و اتخاذ سیاست موازنه سازی میان بازیگران بین المللی، سیاست خارجی روسیه در قبال کشورهای خاورمیانه تغییر کرد. در همین راستا روابط روسیه با اسرائیل نیز دچار تحول و چرخش قابل توجهی شد. این دو با اتخاذ سیاست عمل گرایانه مبتنی بر منفعت، پس از چهل سال، تلاش نموده اند سطح و عمق روابط خود را نسبت به گذشته توسعه دهند. این نوشتار تلاش دارد با نگاه واقع گرایانه و با روش کتابخانه ای به این پرسش پاسخ دهد که «روابط روسیه و اسرائیل در دوران ریاست جمهوری "پوتین" چگونه تغییر کرده است و تأثیر ایران بر این روابط چگونه بوده است؟» فرضیه پژوهش این گونه بوده است که روسیه و اسرائیل با تغییر سیاست و تحت تأثیر شرایط بین الملل روابط گسترده ای را در ابعاد مختلف تجربه می کنند. بررسی روابط روسیه و اسرائیل نشان می دهد روابط این دو ضعیف، اما رو به افزایش است. روابط تجاری محدود به تجارت مواد اولیه است و تجارت کالاهای مبتنی بر تکنولوژی به دلیل الگوی سیاست خارجی اسرائیل به صورت محدودی انجام می شود. روابط نظامی نیز به دلیل وابستگی شدید صنایع نظامی اسرائیل به آمریکا ضعیف ترین رابطه بین اسرائیل و روسیه است. با وجود موضوعات مهم استراتژیک همچون مسئله ایران و خاورمیانه، و روابط استراتژیک اسرائیل و آمریکا که مانع گسترش روابط آنها می شود، طرفین در جهت تقویت روابط تلاش می کنند.
تأثیر قرارداد بیست ساله بر روابط دوجانبه میان ایران و روسیه در دولت سیزدهم
منبع:
تمدن حقوقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۹
181-200
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر قرارداد بیست ساله اخیر در روابط دوجانبه میان ایران و روسیه پرداخته است. این پژوهش که به روش توصیفی–تحلیلی صورت گرفته است مناسبات دوجانبه میان دو کشور را در گذشته بررسی نموده است. روابط ایران و روسیه دربرگیرنده نوعی روابط در ساختار رابطه با ابرقدرت اما در قالب همسایگی می باشد. پرسش اصلی پژوهش این است که با در نظر داشت فضای جدید بین المللی و به ویژه اراده سیاسی دو کشور ایران و روسیه برای تصویب قرارداد بلندمدت بیست ساله چه تحولی در روابط فی مابین اتفاق خواهد افتاد؟ فرضیه پژوهش بر این اساس طرح شده که به نظر می رسد که روابط ایران و روسیه با توجه به قرارداد بیست ساله وارد مرحله جدیدی در روابط دوجانبه و حتی منطقه شده است. رویکرد جهانی به روسیه در قبال مناقشه اوکراین و وضع تحریم های سنگین بر علیه روسیه از طرف غرب، به ناچار روسیه را به سمت کشورهای منطقه و شرق سوق خواهد داد و به نظر می رسد بهترین زمان برای ایجاد یک ارتباط مؤثر، پایدار و بلندمدت با در نظر داشتن منافع ملی ایران و با توجه به شرایط داخلی کشور می باشد. نتایج پژوهش بیانگر تأثیر مثبت قرارداد اخیر بر روابط بلندمدت دوجانبه بر اساس شرایط جدید نظام بین الملل می باشد.
جایگاه ترکیه در سیاست امنیت ملی روسیه: تهدید ژئوپلیتیک و شریک راهبردی
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر بنا به اقتضای تحولات منطقه ای در حوزه اوراسیایی و خاورمیانه و به ویژه پس از بهار عربی از 2010 تعاملات روسیه و ترکیه افزایش یافته و روابط دو کشور از همکاری گسترده تا مرز قطع روابط پیش رفته است. مساله اصلی در این رابطه آن است که سطح منطقه ای تعاملات دو کشور بیش از هر دوره دیگری اهمیت یافته و ترکیه را به یکی از مهم ترین مسائل سیاست خارجی و امنیتی روسیه تبدیل کرده است. این مقاله بر آن است که به این سوال پاسخ می دهد که ترکیه در سیاست امنیت ملی روسیه چه جایگاهی دارد؟ فرضیه ای که ارائه شده آن است که ترکیه به دلیل داشتن موقعیت ژئوپلتیکی ویژه در صادرات منابع انرژی روسیه، عضویت در ناتو و نفوذ در منطقه قفقاز و نیز محدود سازی نفوذ منطقه ای روسیه در خاورمیانه، تهدیدی بالقوه برای امنیت ملی فدراسیون روسیه محسوب می شود که در عین تهدید زایی، امکان ها و فرصت های مهمی را نیز برای روسیه به عنوان یک شریک راهبردی دارد و همین موضوع ضامن تداوم روابط دو کشور بوده است. برای بررسی این فرضیه از روش تحلیل کیفی متغیرها و سنجش رابطه منطقی آنها از طریق داده های برگرفته از کتب، مقالات و گزارش های مراکز معتبر پژوهشی به ویژه در روسیه بهره گرفته شده است. مبنای نظری این مباحث واقع نگری تهاجمی ست و دستاورد مقاله آن است که درک درست از جایگاه ترکیه در سیاست امنیتی و روسیه امکان ها و محدودیت های روابط منطقه ای ایران و روسیه را به روشنی نشان داده است.