مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بومی سازی
حوزههای تخصصی:
"با گسترش شهرنشینی به عنوان پیامد مدرنیته، در کنار رفاه و تسهیلات، مخاطرات نیز در زندگی شهری افزایش یافته است. ""گیدنز"" و ""بک"" دو جامعه شناسی هستند که جامعه مدرن را معادل با جامعه مخاطره آمیز دانسته و به بررسی مخاطرات و تاثیر آن ها بر روابط اجتماعی پرداخته اند. در بررسی مخاطره، یک بخش مهم اختصاص به درک مخاطره دارد. این بررسی ها در قالب سه رویکرد روان شناسی، جامعه شناسی و اقتصادی انجام می شود. از یافته های مطالعات درک مخاطره، می توان برای سیاست گذاری و برنامه ریزی کاهش مخاطرات استفاده کرد. در ایران مطالعات اجتماعی مخاطرات شهری پیشینه زیادی ندارد. مطالعات موجود نشان می دهند که شهروندان ایرانی، درک مدرنی نسبت به مخاطرات انسان ساخت دارند، اما به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی، توجه به روش های کاهش مخاطرات در اولویت برنامه های زندگی آن ها قرار ندارد. هم چنین با وجود تمایل زیاد مردم به آموزش روش های پیش گیری، سازمان های آتش نشانی به عنوان نهادهای مسوول از آمادگی لازم برای ارایه آموزش، به دلیل مشکلات ساختاری و انسانی برخوردار نیستند.
"
دایاسپورای علمی ایرانی و نقش آن در بومی سازی علوم اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"ایران از لحاظ تاریخی عمدتا کشوری مهاجرپذیر بوده و مواج مهاجرفرستی در آن در دوره های خاصی پیش مشاهده نشده است. این امواج نیز غالبا موقت بوده و جابه جایی های بسیار گسترده جمعیتی به سوی خارج از مرزها را در برنداشته است. با این وصف انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، دو واقعه بزرگ تاریخی در قرن اخیر بوده اند که موجی از مهاجرت ها را به خارج از ایران بیشتر با انگیزه های سیاسی ایجاد کردند. از این دو مهاجرت اصلی، مهاجرت های سال های پیش و پس از انقلاب اسلامی به دلایل متعدد، گسترده تر بودند. و بنابر اطلاعاتی که هنوز نمی توان دقت هیچ یک از آن ها را دارای اعتبار بالای علمی دانست. امروز ظاهرا بیش از یک میلیون ایرانی یا ایرانی تبار در سراسر جهان و عمدتا در ایالات متحده زندگی می کنند. این مهاجرت نسبت به جمعیت ایران در زمان انقلاب (در حدود 30 میلیون نفر) و حتی جمعیت کنونی ایران (حدود 70 میلیون نفر) رقم مهمی است. افزون بر این، جمعیت مهاجرت کننده عمدتا دارای سرمایه های فرهنگی و اقتصادی بالایی نیز بوده اند، همین امر نیز سبب شده است که در طول سه دهه گذشته یک دایاسپورا (جماعت مهاجران) علمی در دانشگاه های جهان و از جمله در برخی از معتبرترین دانشگاه های اروپا و آمریکا شکل بگیرد. این دایاسپورا امروز در حوزه علوم انسانی و به ویژه علوم اجتماعی عمدتا در حوزه مسایل ایران تدریس و پژوهش می کند و در این راه و در برخی موارد، موقعیت بحران سیاسی بین المللی و مشکلاتی که در ایجاد رابطه میان ایران و برخی از قدرت های بزرگ پس از دوران انقلابی وجود داشته و دارد زمینه هایی را برای رشد آن (از لحاظ تامین بودجه های مطالعاتی و انتشاراتی و تاسیس کرسی های مطالعه خاورمیانه و ایران) فراهم آورده است که این امر تبلیغاتی نیز داشته است. پرسش های اساسی در این مقاله علاوه بر روشن کردن مفهوم «دایاسپورای علمی» و «بومی سازی علم» و امکان تحقق علمی آن پرداختن به این مساله است که اولا بومی بودن دانشمندان و دانش اجتماعی را باید بر اساس تبارشناختی آن دانشمندان ارزیابی کرد و یا بر اساس تعلق دانشگاهی و ملی آن ها به چارچوب های نهادینه شده علمی و دوم آن که حضور و تداوم فعالیت این دایاسپورا در چه موقعیت و شرایطی می تواند به سود بومی سازی علوم اجتماعی در ایران باشد؟ در واقع امروزه ما در وضعیتی هستیم که نه فقط دیدگاه روشنی نسبت به ابعاد دقیق و فعالیت های این دایاسپورا (و اصولا دایاسپورای ایرانی در کلیت آن) نداریم، بلکه رابطه ای مشخص و تعریف شده به خصوص نهادینه شده نیز با آن وجود ندارد و روابط صرفا شکل شخصی دارند و به مناسبات افراد با یکدیگر یا روابط نهادهای ایرانی با اشخاص دایاسپورا یا برعکس محدود می شوند. با توجه به هدف اساسی ای که باید مدنظر علوم اجتماعی ایران باشد، یعنی انتقال مرکز شناخت جامعه ایرانی به آکادمی های خود این کشور (در کوتاه یا درازمدت)، ارزیابی و سنجش موقعیت این دایاسپورا با نگاهی انتقادی و به دور از پیش داوری و با در نظر گرفتن تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ضروری است.
"
گفتمان مساله بومی مساله بومی سازی علوم اجتماعی از رویکرد مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله تحلیل گفتمان از آرا و دیدگاه های مختلف در زمینه بومی سازی علوم اجتماعی در ایران است. هدف اصلی این مقاله بیان اجمالی نحله های مختلف در زمینه بومی سازی و نقد آن ها و همچنین ارایه یک دیدگاه متفاوت برای فهم بومی سازی بر اساس تفکیک مفهومی بومی سازی است. رویکرد من در این مقاله مطالعات فرهنگی است. در این رویکرد تبیین موضوعات از نظر پیوندهای مختلف بین قدرت و فرهنگ اهمیت دارد. تلاش کرده ام تا با تفکیک مفاهیم مختلف در گفتمان بومی، مانند بومی بودن، بومی شدن، بومی سازی، بوم گرایی و بوم نگری وجوه قدرت کار رفته آشکار و پنهان در گفتمان بومی را توضیح دهم و به جای موضع گیری مبتنی بر نفی یا اثبات آن، نشان دهم که در معنایی معین می توان به فرایند بومی سازی علوم اجتماعی پرداخت.
"
بومی سازی نهادهای حقوقی با رویکرد اسلامی
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۴ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
فرایند عالمانة اخذ و تحلیل یک نهاد حقوقی از نظام حقوقی معیّن (عاریه دهنده) و درج آن در نظام حقوقی دیگر (گیرندة نهاد) را بومی سازی حقوقی میخوانیم. در این مقاله با مفروض انگاشتن اصل بهرهبرداری از نهادهای حقوقی دیگر نظامهای حقوقی، تلاش میکنیم روش بومی سازی را به خصوص با توجه به نظام حقوقی اسلام بررسی و تحلیل نماییم. در این جریان سه مرحلة مهم مورد بررسی قرار میگیرد: اخذ نهاد، تحلیل نهاد و درج نهاد اخذ شده در نظام حقوق اسلامی.
متون دورگه، منابع و ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمانهای بسیار دور، جنگ و تلاش برای استیلا بر یک ملت، استعمار، و در دوره های اخیر توسعه های فناوری و جهانی سازی باعث شده اند تا افراد به صورت گسترده با همدیگر ارتباط برقرار کنند. این پدیده ها، به خصوص پدیده های اخیر با شدت بیشتر، همه سطوح زندگی مردم را تحت تاثیر خود قرار داده اند. در این میان، ارتباط در سطح زبانی در این مقاله بررسی می شود. توجه اصلی در این مقاله بر «متون دورگه» قرار دارد که از منظر مطالعات ترجمه بررسی می شود. ابتدا اصطلاح «متون دورگه» تعریف و جایگاه آن در حوزه مطالعات ترجمه مشخص می شود. سپس عوامل گوناگون موثر در به وجود آمدن چنین متونی، که دورگه سازی نام دارد، بررسی می شود. در انتها، در مورد رابطه بین ترجمه و متون دورگه بحث می شود. نویسنده در این مقاله اشاره می کند که ترجمه، بسته به رهیافت مترجم، درهر دو فرایند دورگه سازی و سره گرایی چنین متوفی تاثیرگذار است.
واژه سازی، وجه فراموش شده در ترجمه اصطلاحات علمی و فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سه بخشی، حضور مترجم را به واسطه تبدیل ها در متون روایی ترجمه شده از دیدگاه لوون- زوآرت بررسی می کند. در بخش اول (حری، 1387) به پیشینه بحث، مبحث تبدیل ها از دیدگاه کتفورد و وینی و داربلنه و به رویکرد لوون- زوآرت اشاره کردیم. زوآرت ضمن بررسی ترجمه آلمانی رمان دن کیشوت، دو الگو برای بررسی متون روایی ترجمه شده ارایه می دهد: الگوی تطبیقی و توصیفی. در الگوی تطبیقی (که در بخش اول و دوم آمد)، زوآرت اقلام دو زبان را در سطح خرد- ساختاری بررسی می کند. آنگاه، زوآرت بن ترجمه (بت) را کوچک ترین واحد معنادار ترجمه در نظر گرفته و سربن ترجمه (سبت) را واحد مشترک میان بن ترجمه ها معرفی می کند. سپس، زوآرت بر اساس رابطه میان بن ترجمه و سربن ترجمه دو زبان مبدا و مقصد، چهار رابطه ارایه می دهد: عدم تبدیل، مدولاسیون (تغییر بیان)، تعدیل و جهش. در مقاله دوم (حری، 1388)، انواع تبدیل های پیشنهادی زوآرت به تفصیل بررسی شد. در جستار کنونی تاثیر تبدیل ها در سطح خرد- ساختاری بر کلان- ساختار متون روایی در الگوی توصیفی بررسی می شود.
چارچوب نظری ، زوایا و بایسته های آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کاربرد چارچوب نظری در پژوهش های تاریخی از جمله راه کار هایی است که طی سال های اخیر به عنوان یکی از شیوه های ارتقای سطح علمی مطالعات تاریخی پیشنهاد می شود. این در حالی است که زوایا و ابعاد این موضوع، که اساساً جزء اصول روش تحقیق در جامعه شناسی است، برای بسیاری از دانش پژوهانِ رشته تاریخ، مبهم و ناشناخته است. بر این اساس، در این مقاله زوایا و ابعاد این موضوع، نظیر چرایی اقبال مورخان از نظریه های جامعه شناختی، چیستی چارچوب نظری، فواید کاربرد آن، محدودیت ها و معضلات چارچوب نظری، راه های دستیابی به چارچوب نظری منطقی، بومی سازی چارچوب نظری، مبانی و ضوابط بومی سازی چارچوب نظری با رویکرد اسلامی و چگونگی ارائه مدل تحلیل داده ها بر اساس چارچوب نظری منتخب، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است.
معنا، معناگرایی و نظریه روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف ترسیم رویکردی که معنا و معناگرایی را در کنار معنویت درنظرگرفته و درعین حال ظرفیت های ساختار فعلی روابط بین الملل را نیز نادیده نگیرد این سوال را فراروی خویش می بیند که چگونه احیای معناگرایی در بستر نظریه پردازی، زمینه را برای برجستگی و لزوم کاوش در رویکرد بومی ایرانی ـ اسلامی فراهم می آورد؟ باعلم به این مسئله، مدعای اصلی آنست که با آغاز روند نقد مبانی مادی گرایانه نظریات جریان اصلی و فراهم شدن زمینه تنوع و تکثر، با استنتاج وجوه سلبی و ایجابی جریان های غالب نظری (جریان خردگرا، مکتب انگلیسی و انتقادی)، می توان به گزاره هایی دست یافت که مقوم مبانی اولیه رویکردی جدید با نام «ایرانی ـ اسلامی» باشد. این مبانی با وجوه نهادی (قانون اساسی) و شخصیتی (آرای امام(ره)) بومی می شوند.
امام خمینی(ره) و مواجهه با مفاهیم مدرن و سنتی با تأکید بر مفهوم آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که امام خمینی(ره) چگونه مفاهیمی چون آزادی و مشتقات آن را در دستگاه معنایی سنت اسلامی (فکری ـ دینی) واردکرده و با آن مواجه شده است؟ فرضیه مقاله این است که احتمالاً روش بومیسازی مفاهیم مدرن سیاسی امام، مبتنیبر یکسان دیدن مفاهیم مدرن و سنتی در صورت و تغایر آنها در سیرت است. کنکاش های اولیه نیز نشان میدهد روش معظمٌ له در قالب کاربست ابزار اجتهاد و دین، مبتنیبر یکسان پنداشتن مفاهیم مدرن و سنتی در صورت (شباهت در شکل) و مغایر دانستن آن دو، در سیرت است.
امکان گفتمان بومی سازی یا اسلامی سازی در ساحت جهانی شدن دنیای امروز
هدف از تحقیق حاضر به بحث گذاشتن موضوع امکان گفتمان بومی سازی یا اسلامی سازی در ساحت جهانی شدن در دنیای امروز است. مبانی علوم انسانی به صورتی انتزاعی و عام قابل بحث است. یکی از موضوعات قابل بحث در جامعه علمی ایران امروز، طرح دو مفهوم اسلامیسازی و بومیسازی است. روش انجام پژوهش، تحلیل اسنادی بوده و به منظور گردآوری اطلاعات و داده ها، از اسناد و مدارک موجود استفاده شده است. بومی سازی به معنای شکل گیری علوم در یک فضای فرهنگی و تاریخی خاص است. منظور از اسلامی سازی آن است که اسلام به عنوان یک دین و آیین، راه و روش زندگی کردن در عرصه خصوصی و عمومی را نشان داده است. لذا در این تحقیق بر حسب جایگاه علوم انسانی، ضرورت بومیسازی مطرح شد و بحران و کشمکش بین جهانیگرایی و محلیگرایی، موضوع اسلامیسازی به عنوان یک مهندسی فرهنگی شناخته شد. نتیجه نهایی پژوهش حاضر این است که فرایند بومیسازی علم به دنبال شناخت جامعه فعلی است و گفتمان اسلامی سازی، گفتمان طراحی مطلوبیت های فرهنگی تشخیص داده شده بر مبنای دین اسلام است. بر این اساس، اسلامی سازی با دانشی که از دانش بومی شده به دست میآورد، تلاش میکند تا ارزشها و هنجارهای دینی را به طور مثمرثمری در جامعه پیاده کند.
تجربه ایرانی رشته های میان رشته ای: سه دهه بومی سازی دانش سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
سابقه تاریخی پرداختن به ابعاد نظری سیاست در ایران به پیش از اسلام بازمی گردد؛ اما سیاست به عنوان یک علم وارداتی در دوره قاجار در ایران شناخته شد. این دانش با تاریخ مواجهه گستره تفکر ایرانی با تجدد هم داستان بوده است. از این رو محتوا، روش و سوالات این دانش نیز متناسب با ضرورت های تاریخی و عینی محل تولد و توسعه آن یعنی مغرب زمین، در ایران مطرح شد. وقوع انقلاب اسلامی ایران موجب شد تا انقلابی نیز در ساحت تفکر سیاسی ایران رخ دهد. این انقلاب با تزریق اصول ارزشی اسلامی به کلیه ساحت های زندگی ایرانیان، موجب شد تا بومی سازی دانش و دانشگاه به یکی از ضرورت های مهم تبدیل شود.
در سه دهه ای که از انقلاب اسلامی ایران می گذرد، بومی سازی علم سیاست در ایران با مکتوبات و تولیدات نظری مختلف پیگیری شد. در این میان برخی از دانشگاه ها مانند دانشگاه امام صادق علیه السلام و دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام پیشرو بودند. این دانشگاه ها با تعریف رشته های میان رشته ای، موجب شدند تا علم سیاست با مولفه های بومی دینی مورد بازتقریر قرار گیرند. این تجربه ها می توانند نمونه های کاربردی مناسبی برای بومی سازی و اسلامی سازی دانشگاه و دانش در کشور محسوب شوند.
بومی سازی جامعه شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث از «بومیسازی جامعه شناسی» از جمله مباحث چالش زا و مطرح در قلمرو علوم انسانی، به ویژه جامعه شناسی است. در همایشی که به همت گروه جامعه شناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار گردید، این موضوع به تضارب آراء گذشته شد. در حایشه این همایش میزگردی تحت عنوان «بومی سازی جامعه شناسی اسلامی» با حضور استادان محترم جناب حجج الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، اکبر میرسپاه و و دکتر پناهی برگزار گردید. به دلیل اهمیت موضوع، این نشست علمی از نظر خوانندگان گرامی میگذرد. آنچه باید گفت: جامعه شناسی در خاستگاه خود علمی بومی است و در جوامع شرقی علمی غیر بومی. علاوه بر این، میان بومی سازی و اسلامی سازی باید تفاوت گذاشت.
از سوی دیگر، باید در بومی سازی توجه کنیم که چه مبنایی را میپذیریم: اسلامی یا پوزیتویستی؟ این گفت وگو به چند و چون این موضوع می پردازد.
بومی سازی رشتة تحصیلی مشاوره و راهنمایی بر پایة ارزش های مذهبی، بن مایه های ادبی، و رویکرد های علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان، در عرصه های گوناگون زندگی، با موقعیت های تنش زا و چالش برانگیزی مواجه می شود که بسیاری از آن ها نه تنها فرد بلکه خانواده و عملکرد تحصیلی، شغلی، و روابط اجتماعی او را نیز در معرض آسیب قرار می دهد. در چنین شرایطی، مشاورة کارشناسانه می تواند به او کمک کند تا، با شناخت بهتر مسئله و راه حل های گوناگون، اتخاذ تصمیم و بالاخره عمل، تعادل را بازیابد. چنین کمک تخصصی ای طی فرایند مشاوره و روان درمانی صورت می پذیرد. مشاوره باید متناسب با نیاز ها و ویژگی های منحصر به فرد مراجع و محیطی باشد که فرد در آن رشد کرده و به مشکل برخورده است. این فرایند تحت تأثیر نظام باورها، ارزش ها، و نحوة نگرش مشاور به انسان، جهان بینی او، چهارچوب نظری، و مکاتب روان شناختی مورد قبول اوست. مشاوره ای موفق است که متناسب با خصوصیات بومی ارائه شود. نگاه امروزی جهان نیز در راستای بومی کردن مشاوره است.
عبور از آستانه ی ایرانی سازیِ آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش زبان انگلیسی در یک فرهنگ ایرانی-اسلامی سوال های پیچیده ای را پیش روی مدرسین زبان و زبان آموزان قرار می دهد. در این مقاله، نویسندگان به تبیین مسئله آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران می پردازند. پس از بررسی دیدگاه های استعماری و نیز پست مدرن در باب آموزش زبان انگلیسی، نویسندگان با نگاهی فراتر از وضعیت کنونی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی _ که بارزترین مشخصه ی آن ادامه و تشدید روند جهانی شدن زبان انگلیسی می باشد _ بر گنجاندن ویژگی های خاص فرهنگ و مذهب ایرانی تاکید ویژه ای دارند. تشریح وضعیت فعلی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران و مسیری که در آینده می بایست در راستای بومی سازی این رشته طی شود، در ادامه ی مقاله با راهکارهایی همراه می شود. ""آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به سبک ایرانی"" راه حلی است برای مسئله ی سلطه فرهنگی و ایدئولوژیکی غرب، که خود می تواند پادزهری باشد برای قرن ها به حاشیه رانده شدن فرهنگ ایرانی و اسلامی.
مقدمه ای بر آموزش اقتصاد با رویکرد بومی سازی و نوین سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بحث در مورد آموزش اقتصاد خرد با رویکرد بومی سازی و نوین سازی است. از آنجا که علم اقتصاد دایماً در تحول و پیشرفت است، تحقق این هدف الزاماً مستلزم نوین سازی مستمر است. بنابراین، تدریس اقتصاد با رویکرد بومی سازی و نوین سازی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بومی سازی اقتصاد در هر جامعه، مستلزم توجه محوری به ساختار، شرایط و واقعیت های اقتصادی و توجه به ارزش های آن جامعه است. این الزام در جوامع اسلامی، در عمل، به مفهوم لزوم تدریس اقتصاد با رویکرد اسلامی است. موفقیت در این امر مستلزم وجود اقتصاددانان اسلام شناس با سابقه تدریس و تحقیق کافی و مؤثر و تدوین متون و مواد درسی مناسب و کافی است. بر اساس نتایج این مطالعه، تدریس باید با بررسی و نقد مفهوم انسان اقتصادی آغاز گردد؛ سپس، برخی از ملاحظات روش شناختی مورد بررسی قرارگیرد. در این زمینه، لازم است که نظریات علمی به عنوان مجموعه ای از گزاره های تبیین کننده روابط علّی پدیده ها شامل پیش فرض ها، گزاره های ارزشی و گزاره های توصیفی معرفی شوند. باورهای دینی و ارزش های اخلاقی در ساختار پیش فرض ها و تکوین نظریات علمی کاملاً مؤثر هستند. همچنین، باید روش تفکر اقتصادی و شیوه به کارگیری رویکردهای خلاق آموزش داده شود و از ترویج صرف نظریه های اقتصادی احتراز گردد. نباید به پیش فرض ها و رویکردهای تحلیلی مسلط، ندانسته اعتباری ایدئولوژیک بخشید و بدون تأمل آن ها را پذیرفت و ترویج داد. برخلاف ادعای مسلط در ادبیات اقتصادی، رفتار واقعی انسان به شدت تحت تأثیر ملاحظات اخلاقی و برگرفته از مجموعه بسیار غنی از ارزش ها و ترجیحات است. شواهد تجربی نیز نشان داده است که در جوامع پیشرفته ای مانند امریکا، آلمان، روسیه و جوامعی مانند قبایل کوچروی اندونزی، رفتار مردم بر مبنای خودخواهی نیست. در شرایط موجود، با توجه به اقبال نسبی به رویکردهای اخلاق مدارانه و دینی به اقتصاد و تقاضای روز افزون جوامع اسلامی برای تدوین و تدریس اقتصاد با رویکرد اسلامی، باید تلاش مؤثر کرد تا متون اقتصادی با رویکردی اسلامی تدوین شود. در این ارتباط، تنظیم و ارائه سرفصل های دروس اقتصاد، به ویژه اقتصاد خرد، با رویکرد اسلامی برای تدریس در رشته اقتصاد در مقاطع کارشناسی و بالاتر بسیار مهم و لازم می نماید.
بنیان های فرهنگی معرفتی بومی سازی نظریه های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بومی سازی نظریه های علوم انسانی، یک مسئله مهم در هویت سازی و تقویت فرهنگ خودی و از لوازم کاربست دانش در عمل است؛ زیرا نظریه از مهم ترین صور مواجهه با مشکلات و درک آنهاست. نظریه های علوم انسانی دارای دو بعد انسانی و محیطی اند: در بعد اول، فرازمانی و فرامکانی و در بعد دوم، محدود به مقتضیات خاص جوامعند. یک نظریه هرچند امری انسانی است، در عرصه کاربست نمی تواند واجد مطلوبیت لازم برای همه جوامع به صورت یکسان باشد. ازاین رو، بومی سازی برای کاربست آنها در شرایط خاص ضرورت می یابد. براین اساس، پرسش ما این است که در جهت تحققی شدن نظریه ها در جامعه خویش بر چه بنیان های معرفتی و فرهنگی باید تکیه کرد؟
در این پژوهش، آنچه نظریه ها درباره جهان به ما می آموزند، فقط با بومی سازی است که هم می تواند واجد کارایی برای ایران ما باشد و هم با هویت ما و آموزه های فرهنگ ما انطباق داشته باشد. در این میان، نگرش ما مبتنی بر اعتدال و فضیلت مندی و انطباق با هویت فرهنگ ایرانی اسلامی، در راستای ساختن دانش مطلوب است.
بررسی امکان بومی سازی علوم انسانی از منظر هستی شناسی بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مارتین هیدگر تحلیل انسان را به منزلة اقدامی تمهیدی برای پرسش از معنای وجود تلقی می کند و به آن «هستی شناسی بنیادین» می گوید. از منظر هیدگر بررسی دقیق پرسش از وجود منوط به این است که در وهلة نخست آن کسی را که پرسش های وجودی درمی افکند، یعنی «دازاین» را شفاف سازیم.
هیدگر فیلسوفی وجودی است و بر این باور است که مابعد الطبیعه در تمثیل درخت شناسایی دکارت به عنوان ریشة درخت در خاک وجود قوام می گیرد. با این ملاحظه، بنیاد همة معارف اعم از انسانی و طبیعی به هستی و نحوة گشودگی آن بر دازاین بازمی گردد و تبیین خصائص و مقومات علوم در هر دورة تاریخی منوط به فهم نسبت وجود با آن دوره است. علوم انسانی در هر یک از ادوار و جوامع انسانی در نسبتی مستقیم با فلسفه ها و نظام های وجودی آن روزگار است.
مقاله با رجوع به برخی از آثار هیدگر از جمله کتاب هستی و زمان به این نکته پرداخته است که مدنیت و علوم غربی برآمده از باطنی است که تقرب به آن و سپس گذشت از آن منوط به درک این باطن و واکاوی آن است. با توجه به معیارهایی که هیدگر ارائه می کند، مقاله کوشش خواهد کرد شرایط امکان تقرب به علوم انسانی غربی را بررسی کند و چگونگی یک تعامل کارساز و مفید با آن را برای فرهنگ و تمدن سرزمین ما که خود در نسبت هستی شناختی ویژه ای منشاء آثار معرفتی دوران سازی بوده است، تبیین کند.
بومی سازی در عرصه توسعه روستایی و نقش دانش بومی در فرایند آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه روشن ساخته است که بسیاری از تکنیک ها و روش های بومی در عرصه تولید، فرهنگ و اجتماع در جامعه محلی به دلیل سازگاری و تطابق با زیست بوم این جوامع، همان روش هایی هستند که امروزه معرف روش های رسیدن به توسعه پایدار می باشند. بومی سازی می تواند به کاهش پیامدهای آسیب شناختی جریان توسعه از طریق سازگاری با مفاهیم جدید توسعه و تقویت سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی و توانمند سازی قشر ضعیف جامعه منجر شود. به عبارت دیگر اگر بومی سازی را انطباق الگوها و روش های بیرونی توسعه با شرایط درونی جامعه محلی و تقویت الگوها و روش های بومی متناسب با جریان توسعه بدانیم، می تواند به توانمند سازی جامعه محلی کمک نماید. این انگاره می تواند رویه غالب الگوهای مرسوم توسعه در جهت تمرکز، یکنواخت سازی و حذف تنوع و تکثر را تعدیل نماید و پیامدهای منفی آن را کاهش دهد. نظام های دانش بومی باید به مثابه جزئی از منابع ملی مورد توجه و ملاحظه قرار گیرند. دانش بومی یک عنصر کلیدی سرمایه و دارایی اصلی مردم محلی در تلاش برای بدست آوردن کنترل زندگی شان است.
در این مقاله بومی سازی در عرصه توسعه روستایی به عنوان بخشی که بومی سازی معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا می کند و به عنوان یک الگوی توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است. در برخی از عرصه ها مانند توسعه روستایی و کشاورزی با توجه به سازگاری اکولوژیکی، فرهنگی و تاریخی آن با جامعه محلی، بومی سازی ارج و احترام نهادن به روش ها و تکنیک های بومی، روزآمد کردن این روش ها و ترکیب دانش بومی با دانش روز است. در این عرصه باید بومی سازی را به معنی بازگشت به خود، حفظ و احیاء روش های بومی و مقابله با از خود بیگانه شدن، بی هویتی و طرد همه روش ها و ّسنتهای بومی به صرف سنتی بودن دانست. بومی سازی مبتنی بر دانش بومی است که در فلسفه خود، مردم را بخشی از کره زمین و نه صاحب آن می داند و زمانی که هدف برنامه ریزی رسیدن به توسعه پایدار باشد این فلسفه کاربرد دارد. در این مقاله با ذکر نمونه هایی از تکنیک ها و روش های سنتی که با توسعه پایدار روستایی سازگاری بسیاری دارند، نشان خواهیم داد که بومی سازی در این عرصه یعنی نگهداری و تقویت روش های بومی سازگار با شرایط جامعه و سرزمین، یا در عرصه کشاورزی احیاء روش های بومی که از بین رفته یا در شرف نابودی کامل می باشند به عنوان روشی برا ی رسیدن به توسعه پایدار.
رویکرد بومی سازی علم پزشکی در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، مقاله ای کاملاً تحقیقی است و به چگونگی بکارگیری طب جدید در مناطق روستایی با الگوگیری از تعاونی های سنتی روستایی خرده مالکی اشاره دارد. تحقیق اصلی این مقاله در دو ناحیه روستایی ایران انجام گرفته که عبارتند از:
1- مناطق روستایی فریدن، واقع در استان اصفهان که از پنج گروه جمعیتی لر، ترک، فارس، ارمنی و گرجی تشکیل شده است.
2- مناطق روستایی سلسله، واقع در استان لرستان که ساکنان آن را لک ها تشکیل می دهند.
گفتمان بومی سازی علم و ساختارهای اجتماعی: مدل استقرار مناسب نهاد علم جامعه شناسی درون ساختارهای اجتماعی جامعه ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گفتمان بومی سازی علم جامعه شناسی تاکنون به صورت مجرد و به دور از توجه به ارتباط نهاد علم جامعه شناسی با نهادهای اجتماعی مطرح شده است. تحقیق حاضر در پی آن است تا با گذر از دوگانه انگاری معرفت شناختی حاکم بر حوزة جامعه شناسی علم، به بررسی زمینه ها و بسترهای اجتماعی لازم بومی سازی علم جامعه شناسی در ایران بپردازد و در پایان مدل مناسب «استقرار نهاد علم جامعه شناسی درون ساختارهای اجتماعی جامعه» را ارائه دهد. این پژوهش می کوشد بر اساس روش کیفی- اسنادی با بررسی چگونگی شکل گیری مناسب «زیست جهان نهاد علم جامعه شناسی و تعامل آن با نهادهای اجتماعی»، گفتمان بومی سازی علوم انسانی را- با تأکید بر علم جامعه شناسی - در جامعة ایران آسیب شناسی کند. گفتمان بومی سازی علم جامعه شناسی، ورای هر تعریف و توصیفی از «بومی سازی» می باید راهکارها و راه حل های بهبود استقرار نهاد علم جامعه شناسی در جامعه ایران را در دستور کار خود قرار دهد. به عبارتی دیگر، از آنجاکه بومی سازی علم جامعه شناسی- بر مبنای تعاریف گوناگون- می باید در جامعة ایران تحقق یابد، بنابراین نمی تواند نسبت به رابطه و تعامل نهاد علم و ساختارها و نهاد اجتماعی و همچنین شکل گیری زیست جهان نهاد علم، بی اعتنا باشد.