فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
39 - 75
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه مانند سایر مناطق جهان بر اساس ویژگی های برآمده از تاریخ، سنت، نظام ارزشی و البته ساختارهای سیاسی خاص خود ناگزیربه مواجهه با واقعیت جهانی شدن به مثابه یک فرایند تعامل میان بازیگران خرد و کلان در عرصه جهانی و در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بوده است. به خصوص که بخش چشمگیر الزامات توسعه وسیاستگذاری کلان در منطقه ضرورتا با مسائل و موضوعات مربوط به واقعیت جهانی شدن متداخل و مرتبط بوده است. برآیند اثرگذاری نیروهای مختلف اجتماعی- سیاسی در داخل، تنظیم سیاست خارجی، تنوع بخشی به ظرفیت های اقتصادی و نهایتاً مدیریت پیامدهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی واجتماعی بخشی از سرفصل های مواجهه دولت های منطقه با واقعیت جهانی شدن در بعد از 1990 بوده است. کویت و اردن به عنوان دو پادشاهی از پیشگامان منطقه در مواجه عینی با فرایند جهانی شدن بودند. براین اساس، این پژوهش پاسخ به این پرسش است که تأثیرمتقابل توسعه و جهانی شدن دردوکشور کویت و اردن چگونه بوده است؟ نویسندگان مقاله با اتکا به روشی مقایسه ای و با تمرکزبر دو دولت کویت و اردن به عنوان نمونه معرف دوگروه از دولتهای نفتی و فاقد منابع طبیعی در منطقه ذیل چارچوب نظری لیبرال به عنوان برنهاد پدیده جهانی شدن به بررسی تاثیر متقابل پیگیری مسیر توسعه و سیاستگذاری کلان در دولت های مذکور در ارتباط و نسبت با جهانی شدن پرداختند. مقاله با اتکا به روشی تطبیقی و با استفاده از چارچوب نظری نئولبیرالیسم این فرضیه را به آزمون گذاشته اند که روندجهانی شدن و ورود آن به منطقه خاورمیانه موجب شده است که دو دولت کویت و اردن به دلیل برخورداری از حداقل ترین نهادهای حاکمیتی دموکراتیک مسیری از توسعه را بپیمایند.
تحول در مواضع سیاسی و اجتماعی جنبش آزادیبخش مردم ایران/جاما ( 1342-1357): از سوسیالیسم خداپرستانه تا انقلاب و حکومت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در این تحقیق، تلاش شده است تا بازتولید کشمکش های گفتمانی و سیاسی در جامعه معاصر ایران و ضرورت بازاندیشی در میراث فکری آنها مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اینکه این کشمکش ها بخشی جدایی ناپذیر از فرآیندهای اجتماعی و تاریخی بوده اند، واکاوی و تحلیل مواضع سیاسی-اجتماعی گروه ها و جریان های تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جنبش آزادی بخش مردم ایران (جاما) یکی از این جریان های تأثیرگذار است که در برهه ای حساس از تاریخ کشور، در قالب یک گفتمان خاص به ارائه دیدگاه ها و راهکارهایی برای تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پرداخته است. از این رو، بیان مواضع جاما نه تنها پاسخی به نیازهای جامعه پژوهشی برای درک عمیق تر این جنبش است، بلکه ابزاری برای بازشناسی و تحلیل تحولات تاریخی و فکری در ایران معاصر نیز به شمار می آید. مسئله اصلی این تحقیق، تحلیل مواضع سیاسی-اجتماعی جاما و بررسی تحولاتی است که این مواضع در جریان تحولات تاریخی و گفتمانی تجربه کرده اند. هدف این پژوهش، شناسایی و واکاوی ریشه ها، ویژگی ها و تأثیرات گفتمان جاما در تاریخ معاصر ایران است. همچنین، تحقیق حاضر قصد دارد به تبیین نحوه تطور این مواضع از یک گفتمان سوسیالیستی-توحیدی به گفتمانی اسلامی در دوره منتهی به انقلاب اسلامی بپردازد.روش و رهیافت: در تحقیق پیش رو، برای جمع آوری و گردآوری داده ها و سنجش صحت و سقم آنها از روش تحقیق تاریخی استفاده و در بخش تحلیل و تفسیر متون نیز به هرمنوتیک زمینه مند و قصدگرای اسکینر تاسی شده است. با تأسی به رهیافت اسکینری که تفسیر متن و فهم معنای آن را از طریق مطالعه متون و شناخت زمینه اجتماعی و سیاسی با تکیه بر «شیوه عمل بیانی» یا «کنش گفتاری» ممکن می داند، کوشش شده تا مواضع این جنبش و تحول از سر گذرانده شده بیان شود. در رویکرد زمینه باور و هرمنوتیک قصدگرای اسکینر معانی اصطلاحات و مفاهیم و گزاره های هر دوره تاریخی منوط و محدود به آن دوره هستند و برای نیل بدین مقصود باید جریان ها و گرایش های فکری، مباحث و استدلال های رایج و پرسش ها و پاسخ های مطرح در آن دوره را مورد تحقیق قرار داد. ازاین رو به حوادث و وقایع زندگی و زمینه فکر و عمل گردانندگان تشکیلات جنبش به مثابه سوژه های تاریخی توجه شده است.یافته ها: جاما بر اساس تحلیل دورانی خود، جامعه ایران را در آستانه گذار به یک تحول اجتماعی ارزیابی و در راستای تحقق آن، برنامه ای را مبتنی بر یک ایدئولوژی تبلیغ می کرد. این ایدئولوژی مورد نظر، سوسیالیسم بر پایه خداپرستی ای بود که ضمن توجه به سوسیالیسم اخلاقی و انسانی بر هویت دینی در شکل توحیدی تأکید داشت. همچنین جاما در عرصه سیاسی به دنبال براندازی نظام سلطنتی و استقرار حکومت عدل و کار در قالب نظامی دموکراتیک و در عرصه های اجتماعی و اقتصادی به دنبال تحول و تحققی سوسیالیستی با محوریت تامین حقوق و آزادی های اساسی مردم بود. استراتژی گذار در برنامه مذکور نیز، بر این پایه استوار بود که به دلیل عدم شایستگی نظام کهنه در جوابگویی به خواست های مردم و ناتوانی طبقات اجتماعی در تصاحب قدرت از مسیر کلاسیک، باید یک گروه سیاسی و انقلابی با تکیه بر مشی قهرآمیز و مسلحانه از طریق مبارزه فراگیر و دامنه دار قدرت سیاسی و حکومتی را از طبقه حاکم سلب، جانشین آن شده و تحول و دگرگونی در کلیه شئون اجتماعی را محقق سازد. جامایی ها در شروع دوره دوم فعالیت های خود در چند سال منتهی به انقلاب اسلامی سال 57، مواضع سیاسی اجتماعی گفته شده را در گفتمانی اسلامی و در قالب انقلاب و حکومت اسلامی تعریف و دنبال کردند.نتیجه گیری: ویژگی های فضای زبانی-گفتمانی و فکری-اجتماعی و زمینه سیاسی-تاریخی حاکم از جمله ناکامی دولت ملی و سقوطش بوسیله کودتا، تشدید تنش های سیاسی، صف آرایی موافقان و مخالفان نظام شاهنشاهی، نزاع های گفتمانی سنتی و مدرن، عدم توفیق رویه های سیاسی، سرکوب اعتراضات و به خصوص وقوع رخداد 15 خرداد 42، توسل به طرح ترور توسط گروه های مبارز، ایجاد سازمان هایی با تفکرات رادیکال، گسترش اندیشه مبارزه قهرآمیز، رشد و گسترش جنبش روحانیت در تعیین مواضع سیاسی اجتماعی جاما و تحول در آن مواضع تاثیرگذار بود.
قطبیت نهانیده؛ تبیین نسبت قطبیت و نظم حوزه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 88
حوزههای تخصصی:
نظم جهانی تاثیر بلافصل بر سامان دهی روابط بین الملل دارد. شکل نظم پیش رو یکی از دغدغه های اصلی تمامی مکاتب روابط بین الملل است. محیط بین الملل نیز هم اکنون، شاهد گذر از نظم لیبرال پسا جنگ جهانی دوم به نظم استقرار نیافته ای است. یکی از مهمترین پایه های نظم، که بدون تبیین آن نمی توان از ماهیت و جهت نظم پیش رو، صحبت نمود، موضوع قطبیت است که به نوعی نحوه توزیع قدرت را نمایندگی می کند. سوال اصلی چگونگی بازتوزیع قدرت بین قدرتهای بزرگ و نحوه قطبیت در نظم پیش روی جهانی است. پژوهش حاضر تلاشی نظری در پرداختن به نحوه قطبیت و تأثیر آن بر نظم پیش روی جهانی است و نتایج آن حاکی از آن است که نظم پیش رو نظمی حوزه ای است که در هر حوزه، تعاملات میان بازیگران بر اساس مزیت های نسبی قدرتهای بزرگ در آن حوزه و در قالب قطبیت نهانیده شکل می گیرد. در نظم حوزه ای، مزیت نسبی شامل مجموعه ای از قابلیت های مادی و شناختی قدرت های بزرگ می گردد که در حوزه مورد نظر، عینی شده است. قطبیت نهانیده، روابط قدرتهای بزرگ بایکدیگر و با دیگران را در هر حوزه به تصویر می کشد بنحوی که در آن طیفی از همکاری تا رقابت و حتی تقابل را بصورت ذاتی نهفته داشته باشد. در قطبیت نهانیده همانند سایر انواع قطبیت، رقابت و حتی تقابل درونی است ولی بر خلاف دیگر قطبیت ها، همکاری نیز در تعاملات قطب ها درونی شده و به ترتیبات نظم شکل می دهد.
No Nuke Weapon: How Khamene’ei thinks?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Jurisprudence is a knowledge that provides responses to individual and societal behaviors of a Muslim. So, to find the proper behavior patterns, the Islamic government has to refer to jurisprudence. Islamic Republic of Iran has been recently accused of being in pursue of acquiring nuclear weapons and such an allegation has been faced with a recent decree issued by the supreme leader Ayatullah Khamene’ei in which it is clearly stated that any sort of keeping, proliferation and use of nuclear arms is canonically forbidden. Of course, this has per se been always a controversial issue for the Islamic communities that whether it is permissible to make use of such weapons in confrontation with the danger of an enemy equipped with them or not? The current article is seeking to find an answer to the question as to “what are the canonical proofs of banning the nuclear weapons application from the perspective of Ayatullah Khamene’ei?” I used descriptive-analytical method based on first hand sources. It has been made clear that one should transcend beyond the instrumental levels to gain a clear insight of the embargos and the following fundamental questions within the three realms, namely the philosophy of creation, political philosophy and the mankind’s position in Islam, should be first answered. The type of the answers forms the interpretations of the Ayat (Verses) and Narratives are conceived, especially when conflicts arise.
گذری بر تجدد قاجاری: تجدد ابزاری و تجدد ماهوی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
253 - 274
حوزههای تخصصی:
طی جنگ با روسیه در دوره فتحعلی شاه، عباس میرزا نایب السلطنه مصمم شد به ابزار نظامی اروپایی مجهز شود. کوشش های او به تجلی خوانشی نوگرایانه از زیست اجتماعی انجامید: تجدد. ولی دلبستگی ایرانیان به سنت های خود ازسویی و کراهت از بیگانگان از سوی دیگر، دو رویکرد عمده پدید آورد: گروهی کوشیدند با نادیده گرفتن ماهیت تجدد تنها به ابزار –تکنولوژی- موردِنیاز مجهز شوند، و گروهی تلاش کردند با برگزیدن راهی میانه، هردو جنبه ماهوی و شکلی تجدد را بومی کنند. بومی کردن فرآیندی بیگانه تنها پس از درک ماهیت آن بر اساس عقلِ سلیم ممکن است. ولی نوگرایی جزم اندیش قاجاری مبتنی بر عینیات صرف بود و از اساس نقضِ غرض می کرد. جرح وتعدیل نیازمند گذار از کاسبان سنت های ناکارآمد بود؛ اما نوگرایان قاجاری با تعلقات طبقاتی محافظه کارانه از وضع موجود منتفع و نگران پایگاه سنتی خود بودند، و بنابراین تاکید بر عینیات و رویکرد عمودی و آمرانه را ترجیح می دادند. بر اساس یافته های این پژوهش، امکان برخورداری کارآمد از مواهب ابزاری تجدد بدون توجه به ماهیت آن و بازخوانی فرهنگی-اجتماعی تجدد بر اساس مقتضیات بومی وجود ندارد.روش پژوهش، تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است.
فلسفه اوبونتو و کرامت انسانی مبنای استراتژی کلان آفریقای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
598 - 565
حوزههای تخصصی:
ارزیابی بنیان های ایده محور استراتژی کلان کشورها، از کلیدی ترین متغیرهای فهم جهت گیری های کلان آنها در مناسبات بین المللی است. بر این اساس ارزیابی بنیان ایده محور استراتژی کلان آفریقای جنوبی به عنوان یکی از بازیگران نوظهور و اثرگذار جهانی مسئله پژوهش حاضر است. شناخت و تبیین این ایده و یافتن مصادیقی از اثرگذاری آن بر کنش استراتژیک آفریقای جنوبی در سه حوزه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی (حکمرانی جهانی) در عرصه بین المللی، محور پرسش اساسی پژوهش است. اینکه بنیان ایده محور استراتژی کلان آفریقای جنوبی چیست و چگونه بر کنش استراتژیک این کشور در مناسبات بین المللی اثرگذار است. در پاسخ نگارندگان استدلال می کنند که ایده مرکزی استراتژی کلان آفریقای جنوبی، ارزش مترقی «حفظ کرامت انسانی» است که از فلسفه اوبونتو استخراج شده و در استراتژی ها، سیاست ها و کنش های سه گانه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی (حکمرانی جهانی) آفریقای جنوبی، در عرصه بین الملل نمود عملی یافته است. یافته ها نشان می دهد که آفریقای جنوبی کرامت انسانی را ایده اساسی کنش استراتژیک خود در چهار سطح ملی، منطقه ای، قاره ای و بین المللی بازنمایی کرده و از این مسیر هم منافع ملی خود را پیگیری کرده و هم خود را نماینده آفریقا و جنوب جهانی به تصویر کشیده است. وجهه و تصویری که یک زمینه احترام و اعتبار این کشور در سطح جهانی را موجب شده است و می تواند درس آموزه ای مهم برای سایر کشورهای مدعی رسالت فراملی باشد. این پژوهش در دسته پژوهش های کیفی با روشی توصیفی- تبیینی است که با بهره گیری از منابع اینترنتی و کتابخانه ای به نگارش در آمده است.
قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران با عنوان «محور مقاومت» در نظام قدرت غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
125 - 148
حوزههای تخصصی:
ایران از مهم ترین و تأثیرگذارترین بازیگران در معادلات قدرت در منطقه غرب آسیاست. با توجه به اهمیت منطقه غرب آسیا بازیگران مهم در سطح منطقه ای و بین المللی در تلاش برای افزایش نفوذ در منطقه هستند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مهم ترین بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای تأثیرگذار در نظام قدرت غرب آسیاست. به این منظور از چهارچوب نظری قدرت های منطقه ای استفاده شده است. به طورکلی در سطح ساختار، وضعیت «ساختار نظام قدرت بین الملل» و «ساختار نظام قدرت منطقه» و در سطح کارگزار، وزن ژئوپلیتیکی و اهداف راهبردی هریک از بازیگران فرامنطقه ای (ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین) و بازیگران منطقه ای (عربستان و ترکیه)، بر جایگاه ایران در منطقه غرب آسیا تأثیرگذار هستند. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. با وجود رقبای مهم منطقه ای و فرامنطقه ای، در حال حاضر ایران جایگاه ژئوپلیتیکی مهم و تعیین کننده ای در گره های شبکه ای غرب آسیا از جمله کشورهای عراق، سوریه و لبنان دارد. ایران از جمله تأثیرگذارترین بازیگران در عراق است، نماینده آن حزب الله نیروی مؤثری در لبنان است. همچنین تلاش ایران برای حفظ حکومت بشار اسد در سوریه در راستای حفظ محور مقاومت و نابودی داعش موفقیت آمیز بوده است.
دلالت های فلسفی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی ناظر بر نظریه حقوقی در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه اعتباریات علامه طباطبایی از مهم ترین ابداعات فلسفی ایشان به شمار رفته و نقش مهمی در سازمان نظام فکری ایشان و در مبانی فلسفی تمدن اسلامی ایفا می کند. این نظریه نکات مهمی در فهم فلسفی نظام های اعتباری داشته و دلالت های چهارگانه هستی شناسانه، معرفت شناسانه، انسان شاسانه و ارزش شناسانه در مورد مفاهیم و نظامات اعتباری به صورت عام دارد. با این پیش فرض که نظام حقوقی به عنوان یکی از ارکان تمدنی هر جامعه ای، یکی از مصادیق نظامات اعتباری است، دلالت های چهارگانه پیش گفته در مورد نظام حقوقی نیز به صورت خاص قابل طرح بوده و نتایج مهمی در سامان دادن نظریه حقوقی خواهد داشت. با توجه به آن چه مطرح شد، سوال پژوهش پیش رو این است که نظریه اعتباریات، چه دلالت های فلسفی اعم از دلالت های هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی را ناظر به نظریه حقوقیِ تمدن اسلامی داراست؟ روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر آثار علامه طباطبایی است. ناخودبسندگی گزاره های حقوقی، دخیل بودن عوامل سوبژکتیو در وضع، فهم و تفسیر قانون، عدم انحصار منابع شناخت قانون به منابع حسی، عدم تساوی حقوق با قانون و عدم تقلیل گرایی عدالت به نظم اجتماعی، عدم تناسب رویکرد رفتارگرایانه در علم حقوق از اهم نتایجی است که بر پژوهش حاضر مترتب است.
بررسی عقل کل و نفس کل از منظر صدرالمتالهین و برخی الزامات تمدنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقل کل و نفس کل هر دو در عالم عقل قرار دارند و حقایق عقلیه اجمالی را از ذات ربوبی دریافت کرده و طی مراحلی به عوالم مادون انتقال داده و ضمن تفصیل آن حقایق به تدبیر عوالم می پردازند. ملاصدرا معتقد است که عقل کل همان روح محمدی صلی الله علیه و آله است که حقایق را بدون واسطه از خدای متعال دریافت کرده و بر نفس کل می نگارد. این دیدگاه ملاصدرا مستلزم پیامدهایی است. از جمله آن پیامدها اعتقاد عقلی به خطاناپذیر بودن شریعت محمدی و همچنین جریان عقلی در امتداد آن و به خصوص شکل گیری تمدن اسلامی است. این مقاله درصدد آن است که به تبیین دیدگاه صدرالمتالهین در باب عقل کل و نفس کل و جایگاه آن دو در عالم عقل و همچنین تطبیق عقل کل بر نبی مکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله پرداخته و برخی از الزامات تمدنی این دیدگاه را بیان کند.
رفتارشناسی سیاسی امام خمینی (ره) در جذب افراد برای تحقق انقلاب و نظام آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
259-289
حوزههای تخصصی:
روان شناسی سیاسی و رفتارشناسی سیاسی از رهیافت هایی هستند که می توان بر اساس آنها به درک بهتری از تأثیرات رهبران سیاسی در وقوع و پیروزی تحولات اجتماعی نایل آمد. هدف پژوهش حاضر، تلاش برای پاسخ به این سئوال است که چگونه شخصیت و رفتار سیاسی امام خمینی در جذب افراد برای تحقق انقلاب و جامعه ی مطلوب، موثر بوده است؟ فرضیه ای که به دنبال سئوال مزبور مطرح می شود این است که شخصیت و رفتار سیاسی امام خمینی که ناشی از نوع خاص تربیت و اخلاق سیاسی اسلامی وی می باشد، به عنوان الگوی رفتاری از طرف افراد مختلف دنبال شده و در نتیجه به بسیج و مشارکت آنها در تحولات سیاسی اجتماعیِ انقلابی و پساانقلابی منجر شده است. برای تبیین بهتر موضوع، نظریه ی روان شناسی انسان گرای کارل راجرز به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر انتخاب شده است تا مولفه ها و شاخصه های برجسته در شخصیت و منش امام خمینی بهتر شناخته شود، سپس نفوذ معنوی ایشان در آحاد مردم و زمینه سازی برای همکاری در جریان انقلاب و تداوم آن مورد بررسی دقیق قرار خواهد گرفت. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا و اسنادی کتابخانه ای نسبت به جمع آوری داده ها و تحلیل آنها جهت پاسخ دهی به سؤالات پژوهش استفاده شده است.
آسیب های احتمالی مقابله با نفوذ در جنگ شناختی با تأکید بر بیانات آیت الله العظمی خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز تحولات فکری فرهنگی گسترده، سبب برنتابیدن ابرقدرت ها و مقابله مداوم با نظام بوده است. با گسترش دانش های نوین، روش های مقابله نیز تغییر یافت. یکی از مسائل مهم در جنگ شناختی، نفوذ جریانی و ایجاد اختلال در نظام محاسباتی و تغییر مسیر حرکت است که به جهت مقابله، در ابتدا با درک متناسب از اقدامات و بیان سیاست های مقابله ای می بایست نسبت به آسیب های احتمالی مقابله با نفوذ، مصون سازی اتفاق افتد. هدف از این پژوهش «تبیین آسیب های احتمالی مقابله با نفوذ و ارائه راهکارهای عملی در جنگ شناختی می باشد» که با روش تحلیلی توصیفی و فرضیه وجود آسیب های احتمالی به بررسی آنها می پردازد.یافته های پژوهش حاکی از آن است که در کنار شناسایی و اصلاح بسترهای نفوذ، با سیاست گذاری و برخورد قاطع، می توان به تقلیل آسیب ها، کاهش خسارات و صدمات سرمایه های کشور، خنثی سازی تأثیرات، تقویت ساختار و برهم زدن معادلات دشمن دست یافت.
تصمیم گیری استراتژیک در عصر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
177 - 186
حوزههای تخصصی:
بیش از 80 سال از اولین تلاش ها برای ایجاد هوش مصنوعی می گذرد؛ اما تعییراتی که در سالیان اخیر ایجاد شده، باعث شده است هوش مصنوعی پیشران تحولات سریع، عمیق و بنیادینی در جهان باشد. افزایش تصاعدی حجم داده هایی که خلق و جمع آوری می شوند، پیشرفت چشمگیر فنی در پردازش داده و ارزان شدن زیرساخت های نگه داری و پردازش داده در کنار هم باعث شدند تا شاهد تحول بنیادینی در هوش مصنوعی باشیم. این پژوهش به دنبال بررسی ردپای این تغییرات در تصمیم گیری استراتژیک است. تصمیم گیری استراتژیک همیشه یکی از موضوعات مورد توجه محققین در تحقیقات فرایندی استراتژی بوده است. نوعی از تصمیم گیری که پیچیده، غیرتکراری و جامع است و تأثیرات بلندمدت و غیرقابل تغییری می گذارد. توجه به تصمیم گیری استراتژیک در سطح حکمرانی می تواند نقش مهمی در بهبود فرایندهای تصمیم گیری و به تبع آن بهبود فضای حکمرانی داشته باشد. تحقیقات انجام شده درباره تصمیم گیری استراتژیک داده محور با توجه به نوظهوربودن پدیده، تحقیقات پراکنده ای هستند. بنابراین؛ این پژوهش با هدف ایجاد یک تصویر جامع از تصمیم گیری استراتژیک داده محور با تمرکز بر پژوهش های پیشین انجام شد. برای انجام این پژوهش روش فراترکیب انتخاب شد. در فرایند جستجو 88 مطالعه از منابع علمی شناسایی شد که با بررسی و غربال این مطالعات نهایتاً 36 مطالعه مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با تجزیه و تحلیل مطالعات هدف، 102 کد، 25 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی شناسایی شد. چهار مقوله اصلی در این پژوهش عبارتند از شرایط، ویژگی ها، ابعاد و پیامدها که هریک به شناخت وجوهی از پدیده تصمیم گیری استراتژیک داده محور کمک می کنند.
تفکیک پذیری امر فرهنگی از امر سیاسی در روند ملت سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
157 - 190
حوزههای تخصصی:
ملت سازی فرایند ساخت یا ترمیم ملت است و موضوع آن، جامعه انسانی است که می خواهند با یکدیگر ما شدن را ذیل مفهوم ملت تجربه کنند. پروسه پایدار ساخت ملت در جامعه متنوع کاری دشوار است؛ در اغلب ملت سازی ها بدون نظر داشتن به تنوعات فرهنگی در جامعه، به امر فرهنگی یکی از گروه ها که به خودی خود سیاسی نیست متوسل شده و امر فرهنگی را از فرهنگ بودگی خارج می کنند و همچون ابزار سیاسی مورد استفاده قرار می دهند. حال برخی معتقدند تأکید بر زبان یا فرهنگ اکثریت در استحکام فرا گرد ملت امری ضروری است. اما روند ملت سازی سوئیس خود دلیلی بر رد این ادعاست که زبان و فرهنگ اکثریت مؤلفه کافی برای ساخت ملت نیست؛ بلکه عواملی چون عدالت اجتماعی، درک و احترام متقابل نسبت به تنوعات فرهنگی و زبانی نیز می تواند ملتی پایدار بسازد. پژوهش حاضر با رویکردی حقوقی، تاریخی و تفسیری از متون گردآوری شده به شیوه کتابخانه ای، درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا در روند ملت سازی سوئیس امر فرهنگی از امر سیاسی تفکیک شده است؟ با نگاهی به فرا گرد ملت سازی آن درمی یابیم مرز این دو امر در کنار هم درست ترسیم شده است و امر فرهنگی گروه اکثریت ذیل امر سیاسی قرار ندارد؛ بلکه امر سیاسی همچون فدرالیسم، جمهوری خواهی و دموکراسی مستقیم ذیل امر فرهنگی که گویای تکثر جامعه است قرار دارد.
از آمادگی دولت الکترونیک تا اعتماد عمومی: تبیین نقش میانجی شفافیت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
305 - 328
حوزههای تخصصی:
مشروعیت و اثربخشی هر دولت مردم سالار در گرو اعتماد عمومی به آن است. از این رو، تلاش می شود تا در مقام نظر، متغیرهای مستقل مؤثر در آن توسط اندیشه وران مدیریت دولتی شناسایی و در مقام عمل، توسط دولت مردان و مدیران دولتی اجرایی شوند. بنا بر برخی استدلال های نظری، از جمله راهکارهای دارای ظرفیت افزایش اعتماد عمومی، آمادگی دولت الکترونیک از رهگذر شفافیت سازمانی است. این ادعای نظری در حد گمانه زنی و نیازمند آزمون با داده های عینی است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین آمادگی دولت الکترونیک و اعتماد عمومی، با تبیین نقش واسط شفافیت سازمانی صورت پذیرفته است. به این منظور نمونه ای 311 نفری از اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی شیراز انتخاب و پرسش نامه هایی متناسب با متغیرها -که روایی و پایایی آن ها آزمون شده بود- توسط ایشان پاسخ دهی شد. به منظور آزمون فرضیه ها، نخست با تحلیل عاملی تأییدی، مدل های اندازه گیری پژوهش ارزیابی و در ادامه داده ها با رگرسیون چندگانه، به مدل های معادله ساختاری در نرم افزار Amos Graphics برازش شدند. بر اساس نتایج، در سطح اطمینان 99 درصد، روابط مدل و نقش میانجی جزئی شفافیت سازمانی تأیید شدند. بنابراین، معلوم شد آمادگی دولت الکترونیک دارای اثر مثبت در شفافیت سازمانی و اعتماد عمومی است و شفافیت سازمانی نیز میانجی و دارای تأثیر افزاینده در اعتماد عمومی است.
تحلیل گفتمانی «تبلیغ دین» در منظومه فکری آیت الله العظمی خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۴۲-۱۳
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال فهم چگونگی و کیفیت تبلیغ دین اسلام در نظام اندیشگی آیت الله العظمی خامنه ای است. ایشان این مفروض را در نظر دارند که میان تبلیغ دین اسلام و آموزه های انقلاب اسلامی تفاوتی وجود ندارد چرا که هدف از وقوع انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی، تبلیغ دین به مثابه سبک زندگی فردی و اجتماعی است که نقدی جدی بر مدرنیته غرب و حیات عرفی گرایانه است. پرسش اصلی مقاله مبتنی بر روش تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف (توصیف، تبیین و تفسیر) صورت بندی شد: «آیت الله العظمی خامنه ای در سه سطح توصیف، تبیین و تفسیر چه نگرشی به تبلیغ دین دارد؟» رهبر انقلاب اسلامی با مخاطب قرار دادن حوزه و طلاب علوم اسلامی، آنان را به عنوان عاملیت اصلی تبلیغ دین معرفی می کند. هدف نوشتار، بررسی رویکرد تبلیغ دین در نظر رهبر انقلاب است. روش گردآوری مطالب از نوع کتابخانه ای و اسنادی است. مقاله، گزیده ای از سخنان رهبر انقلاب در 21 تیر 1402 را به عنوان «متن منتخب» برای تحلیل گفتمان تبلیغ در نظر گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد متن منتخب، از منظر شکلی و محتوایی، نطقی کامل، امیدوارکننده و درعینِ حال انتقادی است و با توصیف وضعیت موجود، و اعلام مبانی و اثرپذیری از گفتمان انقلاب اسلامی، رویکرد راهبردی داشته و در پی اثربخشی گفتمانی است. در این متن رهبر انقلاب اسلامی، تبلیغ به روش های سنتی را مورد نقد قرار داده و از ضرورت تمسک به روش های جدید سخن گفته است. همچنین تبلیغ را مهم ترین نقش حوزه علمیه و روحانیت شیعه به عنوان سوژگان گفتمانی می داند که باید بر اساس شناخت صحیح و تحقیقات علمی کافی صورت پذیرد.
Guaranteeing the Implementation of the First Generation of Human Rights in Iran with an Emphasis on the Principle of the Rule of Law
حوزههای تخصصی:
Challenges and distinctions between human rights and individual freedoms in Iran and interna-tional law have been one of the controversial topics in the domestic and international fields in recent years. And the inner belief in the fundamental human rights and the high dignity of man has been raised and paid attention to in the most important global and regional organizations; and therefore, promoting and respecting these privileges, in the field of supporting the preserva-tion of these regulations, despite many obstacles, many of which are summarized in the "sover-eignty of governments", has traveled a very difficult path. In this article, we are trying to answer this question by using the descriptive-analytical method: can guarantee and legal guarantees for individual freedoms in the first generation of human rights in Iran in the light of the rule of law, can guarantee individual rights? In this regard, we will examine the theories of the declaration of human rights, the legal laws of the first generation of human rights; And we have reached various findings, such as fundamental human freedoms, declarations of the first generation of human rights, human rights and citizenship in Iran, the rule of law in Iran, the rule of law and human freedom, and the executive guarantee of human rights in Iran
مواجهه با عوامل غیر معرفتی مؤثر بر ادراک عدالت اجتماعی مبتنی بر رابطه سیاست و رسانه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۶
141 - 178
حوزههای تخصصی:
گاهی از عدالت در جامعه سخن می گوییم که اشاره به عادلانه بودن یا نبودن مناسبات جامعه در تمام حوزه ها دارد و گاهی از ذهنیت و احساس مردم نسبت به وضعیت عدالت حرف می زنیم. ادراک عدالت دقیقا همان ذهنیت مردم نسبت به وضعیت عدالت است که لزوما با وضعیت واقعی عدالت در جامعه یکسان نمی باشد و این ادراک می تواند انسجام سیاسی و نظم اجتماعی را تحت الشعاع قرار دهد. عوامل متعددی بر ادراک عدالت تأثیر دارد که در دو دسته عوامل معرفتی و غیر معرفتی قابل تقسیم بندی هستند. این مقاله در صدد است عوامل غیر معرفتی موثر بر ادراک عدالت را تبیین کند. قوانین روانشناختی اجتماعی، رسانه، طبقه اجتماعی، احساس محرومیت و رفاه ذهنی، خطاهای ناشی از قاعده اسناد، مقایسه اجتماعی، از جمله بحث های غیر معرفتی ست که ادراک مردم نسبت به عدالت را می سازد. این ادراک حاصل شده از عوامل و زمینه های غیر معرفتی می تواند به وضعیت واقعی عدالت نیز لطمه بزند.
نظریه کارکردی؛ پل ارتباطی میان علم سیاست و حکمرانی سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۶
241 - 269
حوزههای تخصصی:
علم سیاست درکشورهای خاورمیانه رشته ایی نوظهور (علم متاخر از کنش) تلقی می شود؛ به عبارت دیگر در این کشورها فرآیند دگرگونی هنجاری در حوزه های ساختاری پیش از فضای آموزش انجام می گیرد.فقدان ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی، بخشی از این بحران کلان است. مسئله مقاله پیش رو بررسی نقش علم سیاست در شکل گیری حکمرانی ایرانی است. این مسئله بر این امر تمرکز دارد که جایگاه و نقش علم سیاست در مناسبات نهادهای قدرت چگونه است و برای اجرایی شدن مناسبات موثر میان علم سیاست و مناسبات قدرت چه باید کرد؟ به منظور تبیین و تحلیل این مسئله، پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که «ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی در ساحت های ساختاری و کارکردی از طریق چه فرایندی قابل ایجاد است؟» فرضیه مقاله بیانگر این امر است که «نظریه های توسعه بومی و الگوی پیشرفت ایران اسلامی که در مقایسه با نظریه های غربی تطابق بیشتری با فرهنگ سیاسی ایرانیان داشته نقش موثری در توسعه ادبیات حکمرانی سیاسی به جا خواهد گذاشت و این امر منجر به تقویت آموزه های ساختاری انقلاب اسلامی در ایران می شود.از آنجایی که حکمرانی سیاسی به عنوان آموزه ای برای ایجاد موازنه و تعادل در ساختار اجتماعی تلقی می شود، برونداد این امر چنین خواهد بود که هرگونه شکل بندی ساختاری در حوزه حکمرانی سیاسی و علم سیاست می تواند تاثیر خود را در آموزه های فرهنگی و اجتماعی منعکس سازد؛ از این رو تطابق این دو ساحت امری ضروری است.
ارائه الگوی روش تحلیل اندیشه و بیانات ایت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 30
حوزههای تخصصی:
روش شناسی یکی از مباحث بااهمیت در مطالعات علمی جهان علمی حاضر است. منطق روش شناسی عموماً مبتنی بر معرفت شناسی ارائه داده می شود. تاکنون روش ها و پارادایم های مختلفی دراین باره ارائه شده است. عدم پرداخت به مباحث روش شناسی انحراف از معارف را در هر رشته ای به وجود خواهد آورد. در این تحقیق باهدف دستیابی به روش صحیح مواجه با اندیشه و بیانات آیت الله العظمی خامنه ای سعی شده تا این مسئله بررسی و پاسخ داده شود که با توجه به شرایط و اقتضائات خاص معارف انقلاب اسلامی در میان اندیشه ها و معارف مختلف، چگونگی واکاوی فهم اندیشه ها و بیانات آیت الله العظمی خامنه ای از طریق ارائه یک روش شناسی بررسی شود. این تحقیق با روش اسنادی و از طریق تحلیل عقلی- توصیفی انجام شده است. یافته های مقاله حاضر حاکی از آن است که روش مواجه با اندیشه ها و بیانات آیت الله العظمی خامنه ای می تواند با نوعی دوگانه انگاری در قالب حق و باطل و دوگانه های زیرمجموعه آن ها بررسی بهتری را ارائه خواهد داد. همچنین روش تأملی نیز به عنوان یکی دیگر از روش های بررسی اندیشه و بیانات آیت الله خامنه ای ارائه داده شده است.
عوامل تأثیرگذار بر روابط جمهوری خلق چین و رژیم اسرائیل (2020-2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۹)
145 - 170
حوزههای تخصصی:
با پایان جنگ سرد و افزایش اهمیت عامل اقتصادی در روابط بین الملل و اهمیت جایگاه قدرت ژئواکونومیک، کشورها به سوی همکاری با شرکای تازه ای گام برداشتند. یکی از نمودهای همکاری ها در فضای جدید، شکل گیری روابط دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی میان چین و رژیم اسرائیل بود. این روابط البته حساسیت هایی را در واشنگتن برانگیخت و با کارشکنی های آمریکا، همکاری های دوجانبه چین و رژیم اسرائیل با رکود نسبی چند ساله روبرو شد. با این حال، طرفین در سال های آغازین دهه 2010 تصمیم گرفتند با درک محدودیت های موجود و توجه به حساسیت های واشنگتن، روابط خود را بازسازی کنند. این پژوهش در پی پاسخ گویی به این پرسش است که عوامل تأثیرگذار بر روابط چین و رژیم اسرائیل در بازه زمانی 2020-2013 چه بوده است؟ فرضیه این پژوهش آن است که اولویت بخشی به عوامل و نیازهای اقتصادی، بازرگانی و فن آوری در هر دو سوی این روابط، موجب گسترش همکاری ها در بازه ی مورد اشاره با وجود چالش ها و محدودیت هایی موجود در این راه بوده است. در این راستا، یافته های پژوهش نشان می دهد که برخی عوامل چون طرح «یک کمربند - یک راه»، افزایش نقش و ارتقای جایگاه چین در اقتصاد جهانی، مکمل بودن اقتصادی دو طرف و نیاز رژیم اسرائیل به تنوع بخشی شرکای بازرگانی موجب پیشبرد روابط دو جانبه در بازه مورد اشاره بوده است. این پژوهش از نوع مقالات توصیفی-تحلیلی است و از روش پژوهش کیفی مبتنی بر پردازش داده های اسنادی و کتابخانه ای بهره برداری شده است.