مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
هویت سیاسی
بررسی و تبیین سیر تاریخی هویت انسانی بر اساس الگوهای ایرانشهری در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت در این مقاله بر اساس عملکردهای انسان ها در جامعه آرمانشاهی و با ابتناء الگوهای ایرانشهری، مورد بررسی قرار گرفته است و لذا ابعاد هویت انسانی بر اساس سه مؤلّفه عمده سیاست، جامعه و دین، به تفکیک بررسی و تبیین شده است؛ مبنای نظری این مقاله بر آن استوار است که چون ایرانیان همواره در راستای ایجاد و حفظ و تثبیت آرمانشهر، هویت خود را معنا کرده اند؛ لذا بعد فردی هویت یا مطرح نبوده و یا از درجه اهمیت و اعتباری ویژه، تهی بوده است. در این مقاله به تحلیل مهمترین ابعاد عملکردی انسان در سه بعد پرداخته شده است: 1# هویت سیاسی که شاهان در آن نقشی مهم تر ایفا می کنند و عملکردهای آنها در ابعاد: مدنیت و عدالت و مشورت و نبرد، قابل بررسی است.2# هویت اجتماعی که بر مبنای هویت عشقی و بزمی بررسی شده است و هویت دینی که از در دو بعد گفتاری ( ستایش ) وکرداری ( نیایش) قابل بررسی است. هدف از این مقاله تبیین مبانی دینی و فرهنگی و اجتماعی عملکردهای انسان در ایران در گذشته تاریخی است. این پژوهش با روش توصیفی# تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای شواهد مربوط به بحث را در شاهنامه، مورد بررسی قرار داده است.
بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی هویت ملی در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی سریال های تلویزیونی تاریخی درجه الف در سه دهه پس از انقلاب اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی «میزان و چگونگی بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی هویت ملی در سریال های درجه الف تاریخی تلویزیون در سه دهه بُعد از انقلاب اسلامی (1388 ـ 1359)» است. در این مقاله 15 سریال تاریخیِ الف و پرمخاطب تولید و پخش شده از شبکه یک و دو در سه دهه بعد از انقلاب (از هر دهه 5 سریال) انتخاب و مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که تحت تاثیر سیاست های فرهنگی و رسانه ای تلویزیون، بازنمایی هویت ملی ساختی ایدئولوژیک پیدا کرده است. ساخت زبانی و تصویری تلویزیون در روایت و بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی مبتنی بر انگاره سازی منفی از گذشته تاریخی و میراث سیاسی ایرانیان و کم توجهی به نمادهای ملی مانند پرچم و سرود ملی و جهت گیری و شخصیت پردازی مثبت نسبت به شخصیت های تاریخی دارای پایگاه مذهبی بوده است.
بنیادهای هویت سیاسی کُردهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت اقوام"" با مباحث مربوط به وحدت و امنیت ملی کشور درهم آمیخته است ؛ زیر ا
هویت های قومی از یکسو می توانند نقش مؤثّری در وحدت ملّی کشورها ایفا کنند و از دیگر سو،
قادرند به طور همزمان باطرح مطالبات و توقّعات فزاینده ی تاریخی، اید هها ی جدایی طلبی را
جایگزین ایده ی وحدت و امنیت ملّی کنند. یکی از هویت های جمعی مورد مطالعه در جغرافیای
سیاسی، ""هویت سیاسی"" است. از نظر برخی، مؤلّفه هایی چون تاریخ مشترک، منافع مشترک
و سرنوشت سیاسی مشترک، از دسته وجوهی هستند که به هویت سیاسی شکل می دهن د.
مطالعه ی هویت سیاسی یا ابعاد سیاسی هویت کُردها، نیازمند بررسی مؤلّفه های هویت سیاسی
در میان کُردها است. پرسش اصلی این است که این قوم از چه نوع هویت سیاسی برخوردارند
و چه عواملی بر هویت سیاسی آنها تأثیرگذار هستند؟ براساس پی ش فرض اولیه ی نوشتار
حاضر، کُردها به دلیل آشنایی با منابع معرفتی جدید و تجرب ه های مکانی مختلف، از هویت
سیاسی سیالی برخوردارند. در این مطالعه با روش اسنادی تلاش شده است تا مشخّص شود
چگونه مؤلّفه هایی مانند تاریخ مشترک، منافع مشترک و سرنوشت سیاسی مشترک، به هویت
سیاسی کُردها شکل می بخشند. مهم ترین عنصر در این باره، بررسی ""ناسیونالیسم قومی ""
و""منازعات سیاسی درون و برون قومی"" بوده است. نتایج نشان می دهند دو عنصر بنیادی این
جنبش ها، یعنی ""درخواست کمک از خارج یها"" و ""مطالبات داخلی""، با آنکه در تضاد با هویت
قومی کُردی قرار دارند؛ ولی از روابط قومی و هویت های قومی متأثّر می شوند. همچنین فعالیت
کُردها و احزاب کُردی پس از انقلاب اسلامی تاکنون نیز، بیانگر این نکته است که چگونه این
فعالیت ها برهویت سیاسی مردم کُرد ایران تأثیر گذاشته است. به دلیل وجود خلاء مطالعاتی
درباره ی هویت سیاسی کُردها در حوزه های مطالعات علوم اجتماعی و مطالعات جغرافیای
سیاسی ایران، این پژوهش برای نخستین بار در ایران انجام می گیرد.
روند بازنمایی هویت خودی و دیگری در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت از منظر قائلین به گفتمان، دستاورد گفتمان است و در ظرف آن شکل می گیرد. هر هویتی محصول گفتمان خاصی است و می توان آن را همچون فرآیند، فهم کرد و به آن جنبه تاریخی و در حال شدن داد. از آن جا که گفتمان، امری سیال و نسبی است هویت نیز امری متغیر و دگرگون است. گفتمان در حقیقت محصول نظام علم و ساختار زبانی است که نظامی خاص از نمادها و معانی را شکل داده است. گفتمان، نظام معنایی وسیع تری از زبان است و هر گفتمان بر قسمت هایی از حوزه جامعه چیره شده و از طریق سیطره بر ذهن ها، به گفتارها و کردارهای فردی و جمعی سوژه ها شکل می دهد. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه گفتمانی انتقادی فرکلاف، تاریخ بیهقی در سه مرحله؛ نخست؛ تحلیل مفصل متن، دوم؛ تفسیر بافت زمینه ای و گفتمان هایی که متن متکی برآن است و سوم؛ تبیین به معنی دیدن گفتمان به عنوان جزئی از روند مبارزه اجتماعی در ظرف مناسبات قدرت، تحلیل شده و نشان داده شده است که بیهقی با تکیه بر کدامین صفات و فصول مشترک گروه «ما»ی مورد نظر خود را شکل می دهد؟ و با برجسته کردن کدام تفاوت ها و بهره گیری از کدام الگوها، گروهی را طرد می کند و در نهایت هویت سیاسی بیهقی چگونه در توصیف او از «ما» و «غیر» شکل می گیرد.
تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی و تحولات معنایی آن در گفتمان انقلاب اسلامی ایران 1357 (مورد مطالعه: سال های خرداد 76 تا خرداد 92)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۱
135-169
حوزه های تخصصی:
این مقاله مستند به پژوهشی است که با هدف بررسی و تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی به انجام رسیده است . بدین منظور مفهوم هویت سیاسی را محور بررسی قرار داده و تغییر و تحول معنایی آن را ابتدا در گستره ی نظام معنایی گفتمان کلان انقلاب اسلامی و سپس در دو گفتمان اصلاحات و محافظه کاردر قالب تحلیل درون متنی و بینامتنی با تکیه بر نظریه ی گفتمان و روش تحلیل انتقادی گفتمان در شش مقطع مهم تاریخی و تأثیر گذار این دوران بررسی کرده ایم. سپس درقالب تحلیل برون متنی به بررسی زمینه های تاریخی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی هر دوران پرداخته ایم .این تحلیل و تبیین در پایان، انواعی از تیپولوژی نهایی در خصوص موضوع را پیش روی ما گشوده است ؛ که عمده ترین آنها عبارتند از : هویت سیاسی مطلوب سوژه قانون گرای آزادی خواه، سوژه دموکراسی طلب استبداد گریز، سوژه مذهب مدار عدالت خواه ، سوژه تکلیف مدار انقلابی ، سوژه مردم گرای خشونت ستیز ، سوژه ی اعتدال گرای منتقد و حق طلب.
رابطه متقابل هویت سیاسی جمهوری اسلامی ایران و آمریکای دشمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی و حادثه گروگان گیری، دگری به نام آمریکای دشمن به یکی از مهم ترین عناصر تجلی بخش و تثبیت کننده هویت سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران بدل شده است. این مقاله با تمرکز بر نقش هویت سیاسی، در پی ارائه پاسخی به این پرسش است که چرا پس از حدود چهار دهه از پیروزی انقلاب، جمهوری اسلامی ایران تا کنون بر رابطه نداشتن با ایالات متحده آمریکا اصرار می ورزد و در برابر تمامی فشارهای ساختاری با مرکزیت آمریکا مقاومت کرده و تن به سازش با آن نمی دهد؟ برای پاسخ به این پرسش، از دیدگاه های واقع گرایان سیاسی استفاده شده است. واقع گرایان سیاسی ضمن تأکید بر تمایز دوست و دشمن به عنوان جوهر و هسته اصلی سیاست، نیاز شدید و ذاتی گروه ها و واحدها به هویت سیاسی و نه ساختار یا تمایل به قدرت را مبین این تمایز دانسته و بر ضرورت حفظ فاصله با دشمن به منظور بقا و پیگیری اهداف خویشتن تأکید ویژه می نمایند.
تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی 1357هجری شمسی واکاوی گفتمان نظارت بر هویت سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی و بازنمایی دیگری های مندرج در آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این مقاله برگرفته از پژوهشی است که هدفش تحلیل و تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی در گفتمان انقلاب اسلامی ایران با تأکید بر دوره تاریخی خرداد 1376 تا خرداد1392بوده است. با این هدف مفهوم «هویت سیاسی» را محور بررسی قرار داده ایم. و تغییر و تحول آن را در گستره منظومه معنایی دو گفتمان اصلاحات و محافظه کار با تکیه بر تئوری گفتمان و روش تحلیل انتقادی گفتمان در شش دوره حساس از این دوران بررسی کرده ایم. در این راستا با محور قرار دادن اندیشه مسلط و هویت بخش هر دوره، در قالب تحلیل درون متنی و تشخیص استراتژی های گفتمانی با شناخت و بررسی نظام زبانی و معنایی، متون و گفتارهای عمده سیاسی اندیشه رقیب را، در قالب تحلیل بینامتنی بررسی کرده ایم تا فضای گفتمانی و تولید ایدئولوژیک آن را شناسایی نماییم. و برای شناخت بستر و زمینه اجتماعی که این گفتمان ها در درون شان تولید و هژمونیک شده اند در هر دوره در قالب تحلیل برون متنی، به بررسی زمینه تاریخی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی پرداخته ایم. این تبیین در پایان انواعی از تیپولوژی هویت سیاسی مطلوب را به روی ما گشوده است. که عمده ترین آن ها عبارتند از: : هویت سیاسی مطلوب سوژه قانون گرای آزادی خواه، سوژه دموکراسی طلب استبداد گریز، سوژه مذهب مدار عدالت خواه ، سوژه تکلیف مدار انقلابی ، سوژه مردم گرای خشونت ستیز ، سوژه ی اعتدال گرای منتقد و حق طلب.
تاریخ نگاری معاصر ایران و تأثیر آن بر امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی اهمیت و نقش تاریخ نگاری در موضوع امنیت و امنیت ملی در ایران می پردازد. بر این اساس، ابتدا به نقش تاریخ نگاری در تکوین ایدئولوی و هویت سیاسی توجه شده و رابطه تاریخ و امنیت ملی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با رویکردی انتقادی به تاریخ نگاری پس از انقلاب، که نسبت به پیامدهای امنیتی تاریخ نگاری غافل بوده، پرداخته است. در نهایت نیز با اشاره به «نظریه ایران شهر» از آن به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای تاریخ نگاری معطوف به امنیت ملی در ایران یاد کرده است. هدف از این مقاله، نشان دادن اهمیت تاریخ نگاری علمی- راهبردی و تأثیر آن بر امنیت ملی است.
چگونگی رابطه خود / دیگری در ایران سده اخیر: با کاربست الگوی باختین و رهیافت شانتال موف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده یکی از مهمترین مسائلی که ذهن روشنفکران و اندیشمندان ایرانی را از سال ها پیش از مشروطه تاکنون به خود مشغول ساخته است، مواجهه "ما" با "دیگری" می باشد. مقاله حاضر، در پی طرح این مسئله است که مبحث "خود جمعی" یا درک بودن ما "درکنار" یا "در برابر" دیگری"، از نظرگاه میخائیل باختین چگونه صورت بندی می شود؟ بدین منظور، برای فهم و تفسیر کیفیات رابطه خود با دیگری، تلاش داریم با کالبدشکافی گزاره های مندرج در اندیشه باختین و با استعانت از رهیافت شانتال موف در خصوص امر سیاسی، این فرضیه را مورد آزمون قرار دهیم که علی رغم تلاش هایی که اندیشمندان و رجال سیاسی این دوران در خصوص فهم و شناخت غیر" (به مثابه تجدد) طی دوران معاصر داشته اند، نوع مواجهه "ما" با "دیگری" در خصوص مبحث هویت و گفتمان توسعه ، در نهایت منجر به تقویت گفتمانی مونولوگ -تخاصمی از سوی حاکمیت ها گردیده و گفتگومندی(دیالوگ) با "غیر"در برخی دوره ها به صورت بسیارضعیف و شکننده تحقق یافته است. به نظر می رسد مفهوم دیالوجیسم باختینی همراه با زبان سیاسی موف، قابلیت توضیح و استفاده برای انسداد گفت و گو در جامعه امروز ایران را در خصوص سویه های این رویارویی دارند.
تأثیر معلمان بر تقویت هویت سیاسی دانش آموزان با هدف دستیابی به توسعه پایدار در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
249 - 274
حوزه های تخصصی:
هویت سیاسی یکی از ابعاد مهم هویت ملی در هر جامعه ای است که تقویت و تضعیف آن نقش تعیین کننده ای در تقویت یا تضعیف هویت ملی دارد، رشد و توسعه در کشورهای گوناگون درگرو توسعه پایدار آن کشورهاست، بنابراین دستیابی به توسعه پایدار نیازمند برنامه ریزی در هر یک از سطوح اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی است. انسان به عنوان یکی از مؤلفه های توسعه پایدار در مرکز توجه است و نیاز به آموزش دارد. با توجه به اینکه آموزش نیز از مؤلفه های توسعه پایدار به شمار می رود، پس آموزش به طور عام و آموزش و پرورش به طور خاص می تواند نقش مؤثری در توسعه پایدار داشته باشد. آموزش و پرورش به عنوان زیربنایی ترین نهاد در جامعه شرط اصلی و تردیدناپذیر توسعه همه جانبه کشور است. این پژوهش با هدف تأثیر آموزش و پرورش بر تقویت هویت سیاسی دانش آموزان با هدف دستیابی به توسعه پایدار در جمهوری اسلامی ایران در سال 1398 انجام گرفت. با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 384 نفر از معلمین زن و متصدیان برنامه ریزی آموزش و پرورش به عنوان نمونه انتخاب شد. نتایج نشان داد آموزش و پرورش بر تقویت هویت سیاسی مؤثر بوده و منجر به توسعه پایدار می شود و بین آموزش و پرورش با هویت سیاسی و توسعه پایدار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد بر اساس نتایج به دست آمده، بیشترین تأثیر مربوط به هویت سیاسی روی توسعه پایدار است و کمترین مربوط به تأثیر روش های تربیتی بر توسعه پایدار از طریق هویت سیاسی است. در مجموع 62 درصد از تغییرات توسعه پایدار را تبیین می کند.
نقش زبان، صدا و کلیشه در بازنمایی هویت سیاسی (یک خوانش برساخت گرایانه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
هدف مقال حاضر ارائه مدلی مفهومی از فرایند برساخت هویت سیاسی از مجرای زبان و صدا، بر مبنای رویکرد پژوهشی برساخت گرایی اجتماعی است. به باور برساخت گرایان اجتماعی، هیچ واقعیتی، امکان و توان حضور مستقل از بازنمایی های زبانی را ندارد. از این رو زبان، نه تنها ابزار ما برای درک واقعیت و فهم معنا، که مجرایی برای برساخت، معنادهی و هویت بخشی به آن است. در این رویکرد، هویت، خصوصا هویت سیاسی به عنوان واقعیتی نهادی، مفهومی کاملا برساخته و دلالتی معنایی زبانی تلقی می شود که جز در بستر بازنمایی های زبانی، امکان وجود ندارد. از دید نویسنده این متن، با درک فرایندهای بازنمایی و چگونگی برساخت کلیشه ها و صداهای غالب و مغلوب در هر نظم گفتمانی سیاسی، می توان نحوه برساخت هویت سیاسی از مجرای زبان را درک کرد، چرا که هویت سیاسی فردی و اجتماعی، خود را در صداهای سیاسی اجتماعی برساخت شده و کلیشه های سیاسی (که برساخته هایی گفتمانی ایدئولوژیک هستند)، بازنمایی می کند.
مؤلفه های هویت سیاسی انقلاب اسلامی در منظومه فکری امام خمینی رحمت الله-علیه
هویت سیاسی یکی از مهم ترین مسائل مهم در پدیده «دولت-ملت سازی» است. از آنجا که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نقشی اساسی در بازسازی هویت ایرانی-اسلامی دارد؛ بنابراین نوع نگاه و تأثیر آن در بُعد سیاسی هویت، اهمیت ویژه ای می یابد. در واقع، پایبندی به اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی ایران که بر اساس هویت ایرانی-اسلامی شکل گرفت، باعث استحکام و تحکیم ساخت درونی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران می شود و به تبع آن تأثیرگذاری انقلاب در سطح بین المللی در راستای هویت سیاسی آن گسترش می یابد. نویسنده مقاله با توجه به این موضوع، تلاش کرده است به جستجوی مؤلفه های داخلی و خارجی و عناصر تشکیل و تحکیم هویت سیاسی انقلاب اسلامی ایران در منظومه فکری امام خمینی(ره) بپردازد. عناصری همچون «استقلال»، «آزادی»، «نه شرقی، نه غربی»، «استکبارستیزی»، «جمهوری اسلامی»، «دشمن شناسی»، «الگوسازی برای سایر ملل مسلمان یا صدور انقلاب» و «حمایت از جنبش های اسلامی و نهضت های رهایی بخش» به عنوان مهم ترین شاخصه های تشکیل و تحکیم هویت سیاسی انقلاب اسلامی ایران معرفی شده و در بخش های مختلف مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند. در پایان این نتیجه به دست آمد که وجود مؤلفه های فوق باعث شد که ضمن توجه به مفهوم «خودی و دگر» و اتکا به خودباوری، در نگاه اندیشمندان جهان، انقلاب اسلامی در ایران متفاوت و متمایز از دیگر حرکت ها و انقلاب ها و باعث چرخش اساسی در تاریخ، به خصوص نحوه نگاه به ابرقدرت ها شد.
شهادت سپهبد قاسم سلیمانی بازتولید امنیت هستی شناختی انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۹
5 - 28
حوزه های تخصصی:
شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، در 13 دی ماه 1398 به دست ارتش تروریستی امریکا، یکی از مهم ترین چالش های امنیت ملی در دهه چهارم انقلاب اسلامی ایران بود. ترور شهید سپهبد سلیمانی، عینی ترین تقابل فیزیکی و هستی شناختی انقلاب اسلامی ایران با امریکا بعد از بحران گروگان گیری به شمار می رود و عمق تعارضات هستی شناسانه و ایدئولوژیک بین دو گفتمان مقاومت به رهبری انقلاب اسلامی ایران و گفتمان لیبرال دموکراسی به رهبری امریکا را به خوبی در سطح بین المللی بازنمایی و بازتولید کرد. در این راستا، این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که شهادت سپهبد قاسم سلیمانی به دست ارتش تروریستی امریکا چه تأثیری بر امنیت هستی شناختی انقلاب اسلامی ایران داشته است؟ فرضیه پژوهش بر این پاسخ استوار است که شهادت سپهبد سلیمانی باعث بازتولید امنیت هستی شناختی انقلاب اسلامی و تقویت و قطعیت یافتن مؤلفه های هستی بخش انقلاب اسلامی نظیر اسلام سیاسی، هویت سیاسی، امریکاستیزی و صهیونیسم ستیزی (استکبارستیزی)، شهادت طلبی و مقاومت شد. پژوهش از حیث نوع، بنیادی و از حیث رویکرد، توصیفی تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از شیوه اسنادی و برای تحلیل داده ها از چهارچوب مفهومی و نظری امنیت هستی شناختی استفاده شده است.