فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی امری در حال صیرورت است و فرایند تکاملی آن شامل مراحل پنج گانه انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی می شود. جریان حلقه های میانی مفهومی نوین است که به نقش آفرینی عمومی مردم در عرصه سیاسی اجتماعی اشاره دارد. مسئله پژوهش حاضر ناظر بر ماهیت و سازمان دهی حلقه های میانی در تحقق اهداف مردم سالار دینی است. در این مسیر با مصاحبه با خبرگان و تحلیل داده ها در نرم افزار MAXQDA این نتیجه حاصل شد که کارکرد مهم آن، پیوند گذشته با آینده، پیوند وضع موجود با آرمان ها و پیوند انقلاب اسلامی با تمدن نوین اسلامی است و اینکه هدایت و برنامه ریزی اجتماعی تمامی حرکت های عمومی در جامعه را بر مبنای هم افزایی و خودسازماندهی راهبری خواهد کرد.
واکاوی اسناد فرادستی و قوانین موضوعه دولتی در تعریف مسئله آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
149 - 125
حوزههای تخصصی:
براساس فرایند مرحله ای سیاستگذاری، شناسایی ماهیت و ابعاد دقیق مسئله آب، تدوین سیاست ها و وضع قوانین می تواند بستر مناسبی را برای اجرا و حل مشکل فراهم کند. در واقع به هر اندازه سیاستگذاران دقت بیشتری در مرحله تدوین سیاست داشته باشند، در مرحله اجرا امکان موفقیت بیشتری دارند و نیل به اهداف میسرتر خواهد شد. این مقاله بر آن است تا با بررسی جایگاه مسئله آب در اسناد بالادستی به این پرسش اصلی پاسخ دهد که توجه قوانین و اسناد بالادستی در تعریف مسئله آب بر چه مواردی بوده است؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که با توجه به نگاه جامع اسناد در مدیریت منابع آب، اجرای درست قوانین تصریح شده در اسناد بالادستی به موفقیت تلاش های دولت ایران برای مدیریت بحران آب کشور می انجامد. با استفاده از روش تحلیل مضمون، قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه، سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت، راهبردهای بخش آب، راهبردهای توسعه بلندمدت منابع آب کشور و سیاست های کلی نظام در زمینه منابع آب تحلیل شده است. هفت کد انتخابی و 20 کد محوری و 131 کد باز در زمینه تعریف مسئله آب در اسناد بالادستی تعریف شده است. سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت کمترین کد و برنامه راهبرد توسعه بلندمدت منابع آب با 58 کد باز بیشترین کدگذاری انجام شده است. در بین هفت کد انتخابی مدیریت آب دارای بیشترین کد محوری و کد باز در پنج شاخه است. در بین کدهای انتخابی اقتصاد، مبادله، امنیت، مخاطرات، بهره وری و مدیریت آب با بیشترین زیرمجموعه کلیدی ترین مقوله در همه اسناد به شمار می روند. با توجه به نگرش جامع اسناد به ابعاد و ماهیت دقیق مسئله آنچه کشور را با بحران آب روبه رو کرده است، اجرای نادرست قوانین و اسناد بالادستی است.
ایران و بالکانی ها در فضای پسامنازعه (2023-2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
89 - 114
حوزههای تخصصی:
ایران پس از انقلاب اسلامی و به ویژه از دهه 1990 همواره تلاش کرده است پیوندهای فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی برای حضور و کسب نفوذ در بالکان استفاده کند، اما با استقلال کوزوو و فروکش کردن نسبی بحران 200 ساله، ماهیت فضای سیاسی در بالکان دگرگون شده است. تغییر در محیط سیاسی منطقه و ایجاد فضای کنشگری جدید باعث تغییر در محیط سیاسی داخلی بازیگران منطقه ای و همچنین تغییر در ترکیب و اولویت های بازیگران فرامنطقه ای حاضر در آن شده است. در این مقاله قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که سیاست خارجی ایران در طول سال های 2008 تا 2023 با چه فرصت ها و تهدید هایی در فضای کنشگری جدید در بالکان مواجه بوده است؟ یافته ها نشان می دهند که ایران با توجه به گسترش ناتو و اتحادیه اروپا در میان بالکانی ها در فضای پسامنازعه نتوانسته است از ابزارهای نظامی و اقتصادی خویش برای افزایش نفوذ خود استفاده کند. ازاین رو با اتکا بر پیوندهای فرهنگی کوشیده است دیپلماسی فرهنگی خاصی را با راهبردهای استفاده از حضور مسلمانان در منطقه، افزایش نفوذ زبان فارسی و در مقطعی بهره گیری از سنت سلطه ستیزیِ چپ سیاسی در بالکان به اجرا بگذارد. این حضور و نفوذ نیز به نوبه خود مسبب شکل گیریِ تهدیدهای نوینی در بالکان علیه ایران شده است که از مهمترین آنها می توان به گسترش ناتو، استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا، رشد سلفی گرایی و استقرار مجاهدین خلق در این منطقه اشاره کرد. در اینجا با رویکرد برنامه ریزی استراتژیک، از مدل SWOT برای شناسایی و تحلیل این فرصت ها و چالش ها استفاده شده است.
پیامدهای همکاری دفاعی- امنیتی ایران و روسیه در بحران اوکراین (2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
65 - 92
حوزههای تخصصی:
محدودیت های هنجاری و ساختاری نظام بین الملل و سیاست های بلوک غرب در طی چهار دهه گذشته علیه ایران، سبب شده تا جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست های دفاعی- امنیتی خود همانند سیاست خارجی به سمت وسوی «شرق گرایی» تمایل پیدا کند. پژوهش پیش رو به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که همکاری های دفاعی- امنیتی ایران و روسیه در بحران اوکراین چه پیامدهایی می تواند برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و گردآوری داده ها از طریق پیمایش محیطی و مراجعه به مقالات، کتب، گزارش ها و یادداشت های مرتبط با موضوع بوده که توسط پژوهشگران دسته بندی و سپس تحلیل شده است. همکاری های دفاعی- امنیتی ایران و روسیه دارای دو وجه تأثیرات مثبت و منفی برای جمهوری اسلامی ایران است. از جمله وجوه مثبت این همکاری ها می توان به تلاش برای همکاری های اقتصادی مشترک در جهت جلوگیری از انزوای جهانی بیشتر، تعامل و هماهنگی در فرایند انتقال قدرت از غرب جغرافیایی به شرق، ارتقای توان تسلیحاتی ایران، ارتقای سطح بازدارندگی اشاره کرد. در بعد اثرگذاری منفی هم می توان به تعمیق شکاف درونی در ملت و حاکمیت با توجه به بدبینی تاریخی به عملکرد روس ها، تشدید تحریم ها، امنیتی سازی همکاری های نظامی و تشدید تصویرسازی امنیتی از ایران به عنوان کشوری که نقش مخرب در پیشبرد صلح و امنیت بین المللی دارد اشاره کرد.
هوش مصنوعی و ثبات استراتژیک؛ آموزه ای ادراکی در زمینه توسعه ابعاد نظامی هوش مصنوعی در کشورهای آمریکا و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
95 - 120
انقلاب صنعتی چهارم و رشد فناوری هایی مانند هوش مصنوعی رقابت قدرت های بزرگ را متحول کرده است. ابزارها و سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی دارای ویژگی های خاصی هستند که باعث می شود کشورهای مالک فناوری با بهره مندی از آنان توان نظامی بیشتری پیدا کنند و بتوانند در آینده جهانی نقش موثری داشته باشند. علی رغم این که کاربرد هوش مصنوعی موجب ثبات استراتژیک و فقدان انگیزه در قدرت های هسته ای برای درگیری مسلحانه می شود؛ اما بی توجهی به درک چگونگی تصور سیاست گذاران قدرت های هسته ای از فناوری های هوش مصنوعی و تأثیرات آن ها باعث شده تا این پژوهش رابطه بین هوش مصنوعی و ثبات استراتژیک میان کشورهای آمریکا و روسیه را نه تنها از طریق ماهیت فنی هوش مصنوعی بلکه توسط باورهای سیاست گذاران در مورد این فناوری ها و اهداف دیگر کشورها برای استفاده از آنان بررسی کند. این مقاله با استفاده از روش مطالعه اسنادی و رویکرد توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است که تصمیم گیرندگان ایالات متحده آمریکا و روسیه با تجزیه و تحلیل ادارکی از گفتمان های رسمی خود بین سال های 2014 تا 2023 در مورد توسعه نظامی هوش مصنوعی و برقراری ثبات استراتژیک چگونه عمل کرده اند؟ بر اساس یافته ها آمریکا و روسیه از قابلیت های هوش مصنوعی خود از منظر نظامی تهدیدی ایجاد کرده اند که منعکس کننده دیدگاه های آن ها از ثبات استراتژیک و همچنین زمینه اجتماعی است که با بی اعتمادی و احساس رقابت مشخص شده است. گفتارهای موجود در اندیشه آنان موجب شکل گیری چرخه ای رقابتی از برداشت های اشتباه و غیرقابل بهبود پس از بحران اوکراین شده است.
تجزیه و تحلیل جنگ شناختی بی.بی.سی فارسی در حوادث بعد از فوت مهسا امینی(شهریورتا دی ماه 1401)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر جنگ شناختی، ابزار اصلی دستیابی به اهداف توسعه طلبانه ی قدرت های استکباری بدون درگیری نظامی است. جنگ شناختی، رهیافتی ترکیبی از ظرفیت های نبرد غیرجنبشی متعلق به فضای مجازی برای پیروزی در جنگ بدون رودرویی فیزیکی است. دشمن در سال 1401، بعد از فوت مهسا امینی با استفاده از ابزار رسانه از جنگ شناختی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد. بنابراین؛ پژوهش حاضر می کوشد با روش تحلیل گفتمان انتقادی وندایک و با استفاده از جامعه ی آماری اخبار منتشر شده ازرسانه ی فارسی زبان بی.بی.سی فارسی در بازه ی زمانی شهریور 1401 تا دی ماه 1401، جنگ شناختی و جریان سازی رسانه ای خبرگزاری بی.بی.سی فارسی را شناسایی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است: متون خبری بی.بی.سی فارسی از لحاظ سبک واژگانی، افراد و نهادهای مطرح شده در متن، غیرسازی، استنادها، پیش فرض ها و تداعی و تلقین ها، درصدد است تا با راه اندازی جنگ شناختی از طریق ابزار رسانه؛ گفتمان هایی را شکل دهد؛ واکاوی گفتمانی از متون اخبار رسانه ی بی.بی.سی فارسی نشان داد که: گفتمان اصلی وب سایت بی.بی.سی فارسی در خصوص پوشش خبری اعترضات بعد از فوت مهسا امینی، «حجاب اجباری»، «خشونت پلیس»، «نبود آزادی و عدالت»، «نقض حقوق بشر»، و «نارضایتی عموم» بوده است.
Examining the concept of modernity in the thought of Dariush Shayegan and Seyed Hossein Nasr
حوزههای تخصصی:
The contrast between tradition and modernity has always been criticized throughout the histo-ry of political thought, and many thinkers have presented their views in this field in the West-ern and Islamic worlds. Meanwhile, the concept of modernity in the thought of Dariush Shayegan as a free thinker and Seyed Hossein Nasr as a traditional thinker and theorist is ex-amined in this research. The theoretical framework of the research is a combination of Carl Gustav Jung's collective psychoanalysis and other hermeneutics theories. This research aims to answer the question, what is the approach of Dariush Shayegan and Seyed Hossein Nasr in facing modernity? The findings of the research also indicate that Dariush Shayegan as an Ira-nian thinker and intellectual underwent important changes during his intellectual life, and for this reason, his early views have very significant differences with his later opinions. On the other hand, Seyed Hossein Nasr, like Shayegan, is an ardent critic and opponent of modernity, and he believes that reforming religion leads to the deconstruction of religion and that there is no end except secularism and anti-religion. But his full-length defense of religious pluralism makes it difficult to make a final judgment about his thoughts. The method of descriptive an-alytical research and the method of collecting data is documentary.
پیامدهای نئولیبرالیسم برای ورزش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
27 - 58
حوزههای تخصصی:
اگرچه رویکرد اعلامی مبنی بر جدایی ورزش از ایدئولوژی توسط بسیاری از سازمان های مرتبط بیان و ترویج می شود؛ اما تحلیل تجارب کشورهای مختلف حکایت از ارتباط بین این دو دارد. در مقاله حاضر پیامدهای ناشی از حضور نئولیبرالیسم در حوزه ورزش ایران با استفاده از روش تحلیل مضمون بیان شده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که در دو دهه گذشته، سیاست های توسعه ای جمهوری اسلامی ایران کم وبیش از الگوی جهانی نئولیبرالیسم پیروی کرده و همین امر ورزش ایران را تحت تأثیر قرار داده و پیامدهای مهمی در پی داشته که مهم ترین آنها عبارت اند از: اهتمام زیاد به حضور و میزبانی رویدادهای ورزشی گوناگون در سطح بین المللی، ایجاد لیگ های مختلف حرفه ای در ورزش و به تبع آن حاکمیت رویکرد تجاری و صنعتی در ورزش، صرف هزینه های هنگفت از طرف دولت برای باشگاه داری، توسعه شرکت های ورزشی فعال در عرصه های مختلف تجارت ورزش، تجاری شدن آموزش رشته های ورزشی، تجاری سازی محصولات و خدمات ورزشی، مدیریت ورزش همگانی توسط بخش خصوصی در قالب باشگاه های ورزشی محلی و منطقه ای و همچنین مدیریت بخشی قابل توجهی از ورزش تربیتی تحت عنوان مدارس غیردولتی.
کنشگری حزبی- مدنی در ایران: چالش ها و بایسته ها از 1376 تا 1402(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدم ه: استقرار نظام مردم سالاری دینی پس از انقلاب ۱۳۵۷، فصلی نو در تاریخ تحزب ایران گشود و هویتی ویژه به آن بخشید. این نظام، با امتزاج ارزش های اسلامی و مبانی مردم سالاری، عرصه ای خاص برای فعالیت احزاب تعریف نمود. با این حال، علی رغم وجود قانون احزاب و تکثر احزاب سیاسی، این نهادها نتوانسته اند آنچنان که شایسته است در توسعه ی سیاسی و تحقق آرمان های مردم سالاری دینی نقش آفرینی کنند. این پژوهش، با تمرکز بر بازه ی زمانی ۱۳۷۶ تا ۱۴۰۲، به واکاوی عوامل مؤثر بر این ناکارآمدی در چارچوب نظام مردم سالاری دینی می پردازد. پرسش بنیادین پژوهش آن است که چرا احزاب سیاسی در ایران، با وجود بستر قانونی و شمار فراوانشان، نتوانسته اند جایگاه بایسته ی خود را در نظام مردم سالاری اسلامی بازیابند و ثمرات مورد انتظار را به بار آورند؟ ضرورت این پژوهش از آنجا نشأت می گیرد که بررسی موشکافانه و علمی موانع و چالش های فراروی احزاب، می تواند راهگشای ارائه راهکارهای عملی برای ارتقای نقش آنان در توسعه ی سیاسی و تحقق اهداف مردم سالاری دینی باشد.روش ها: در دو بخش کتابخانه ای و میدانی، با بهره گیری از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دو گروه اساتید دانشگاه و کنشگران حزبی-مدنی و نیز مراجعه به چارچوب نظری پژوهش صورت پذیرفت. پرسش های نیمه ساختاریافته، مشتمل بر پانزده پرسش باز، مبنای کدگذاری باز و محوری و تحلیل محتوای کیفی برای استخراج مقوله های تحقیق قرار گرفتند. بدین منظور، پس از گردآوری و تجمیع پاسخ ها، کدهای درون متن استخراج و دسته بندی شده و بر اساس آن ها، زیرمقوله ها و سپس مقوله های اصلی در قالب جداول جداگانه طراحی گردید. در این فرایند، برای اجتناب ازتکرار و حصول جامعیت،از رویکرد اشباع نظری داده استفاده شد.یافته ها: یافته ها رامی توان در 4 سطح دسته بندی کرد: ۱ آسیب های قانونی-ساختاری:محدودیت فضای فعالیت ناشی از تفسیرهای جانبدارانه قانون، فقدان قوانین جامع حزبی،موانع قانونی و محدودیت های حکومتی،نگاه امنیتی، نادیده انگاری نقش احزاب در انتخابات، تحدید آزادی بیان و ناکارآمدی سازوکارهای قانونی. ۲ آسیب های درون سازمانی-رفتاری: تضعیف عملکرد و کاهش اعتماد عمومی به دلیل عدم بلوغ و روحیه حزبی، ضعف ارتباط با جامعه، اتکای صرف به شخصیت های منفرد، منفعت محوری، رقابت های مخرب، قانون گریزی، فقدان شفافیت مالی و دموکراسی درون سازمانی، ضعف در پاسخگویی و مدیریت اختلافات، رفتارهای متناقض، شعارزدگی، عدم انسجام تشکیلاتی، وابستگی به دولت یا قدرت های خارجی و فقدان آموزش کافی اعضا. ۳ آسیب های ارتباط با جامعه: کاهش مشروعیت و مقبولیت ناشی از فاصله گرفتن از مردم، گسست با بدنه اجتماعی، بی توجهی به نظرات مردم، عدم ورود به حل مسائل، عدم همراهی با اعتراضات، بی اعتمادی به احزاب و نهادهای مدنی، بی اعتباری نخبگان و ضعف در شبکه سازی مؤثر. ۴ دیگر آسیب ها: تشدید شکاف و ممانعت از تعامل سازنده به دلیل عدم تلاش برای گفتگو و تعامل نهادینه، محافظه کاری احزاب، انسداد مسیر انتخابات، حذف نهادهای مدنی مستقل و بی توجهی حاکمیت به مطالبات مدنی.تحلیل و نتیجه گیری: تحلیل راهکارهای پیشنهادی اساتید دانشگاه، پژوهشگران و کنشگران حزبی و مدنی نشان می دهد برون رفت از چالش های کنشگری حزبی و مدنی در ایران مستلزم رویکردی جامع و چندبعدی در ابعاد ساختاری، قانونی، رفتاری و ارتباطی است که حول محورهای تقویت ارتباط با جامعه و اعضا (از طریق تعهد به ارتباط مستمر، نمایندگی خواسته های عمومی، شفافیت عملکرد و ایجاد شعبات حزبی)، افزایش شفافیت و پاسخگویی (از طریق الزام قانونی، سازوکارهای درون سازمانی، شفافیت در عملکرد و ایجاد فرآیندهای نظارتی)، رفع موانع قانونی و ساختاری (از طریق رفع محدودیت های قانونی، تقویت مالی احزاب، نهادینه سازی تحزب گرایی و دسترسی به رسانه ها)، تغییر نگرش حاکمیت و ترویج فرهنگ تحزب و دموکراسی (از طریق اراده سیاسی، تعامل با احزاب، تمکین از تضارب آرا و اصلاح قانون اساسی) و سایر موارد (شامل کنار گذاشتن رقابت های منفی، آموزش دانش سیاسی، استقلال مالی، اخلاق محوری و تحقق وعده های انتخاباتی) متمرکز است. این رویکرد جامع، اصلاح ساختارها و قوانین، تقویت احزاب و نهادهای مدنی و تغییر نگرش ها و فرهنگ سیاسی جامعه را هدف قرار می دهد
گرایش به بین الملل گرایی در سیاست خارجی دولت های جمهوری خواه ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
149 - 177
میزان گرایش به بین الملل گرایی در دولت های مختلف ایالات متحده، تأثیر مستقیمی بر روی میزان مداخله گرایی این کشور در مناطق مختلف جهان به ویژه منطقه غرب آسیا داشته و از این طریق، همواره امنیت و منافع ملی ایران را متأثر ساخته است. برخلاف دولت های دموکرات، این نوع گرایش در دولت های جمهوری خواه نوسان شدیدی را تجربه کرده و در طول یک قرن گذشته، دو بار از تمایل سنتی به انزواگرایی به یک بین الملل گرایی ستیزه جویانه تغییر جهت داده است. پژوهش حاضر برای پاسخ به چرایی چنین تحولی در ترجیحات سیاست خارجی حزب جمهوری خواه، از چارچوب نظریه واقع گرایی نوکلاسیک و روش پژوهش تاریخی بهره می برد تا بتواند با تجزیه و تحلیل پویایی های موجود در ترجیحات سیاست خارجی جمهوری خواهان در دو مقطع تاریخی پس از جنگ جهانی دوم و پس از حمله 11 سپتامبر، عوامل مؤثر بر رخداد چنین تحولی را شناسایی کند. نتیجه بررسی های یاد شده بیانگر آنست که در هر دو مقطع، جمهوری خواهان علیرغم عدم تمایل ذاتی به بین الملل گرایی، به دلیل ظهور تهدید بزرگ کمونیسم شوروی پس از جنگ جهانی دوم و جلوه گر شدن تهدید تروریسم پس از حادثه 11 سپتامبر، گرایش قابل ملاحظه ای را نسبت به یک بین الملل گرایی ستیزه جویانه در جهت مقابله با ابعاد مختلف تهدیدهای یاد شده نشان داده اند. به این ترتیب، برآیند ترجیحات سیاست خارجی جمهوری خواهان بیانگر آنست که در شرایط ظهور منابع عمده تهدید علیه امنیت ابالات متحده، گرایش آن ها به بین الملل گرایی افزایش قابل توجهی داشته است. خصیصه ای که در حزب دموکرات به این شدت مشاهده نمی شود.
بررسی کنش سیاسی مصدق بر اساس نظریه شخصیت نمایشی و مهرطلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصدق در تاریخ معاصر ایرانیان شخصیتی اثرگذار است که اقدامات ضداستعماری و ضداستبدادی او در زمینه ملی کردن صنعت نفت و مقابله با سیاست های رضاشاه و محمدرضا شاه در اذهان ایرانیان به نیکی یادآوری می شود. اغلب نوشته هایی که در مورد مصدق وجود دارد ناکامی مصدق در ادامه پیگیری حقوق ملت ایران چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی را ناشی از اقدامات و توطئه های دشمنان و مخالفان داخلی و بین المللی ایجاد شده علیه او می دانند. کمتر نوشته ای این مسئله را ناشی از شخصیت مصدق و نوع تصمیم گیری وی در امور می داند. در این مقاله ما باهدف بررسی شخصیت مصدق در پی پاسخ به این سؤال هستیم که چگونه شخصیت مصدق بر تصمیم گیری های سیاسی کلان و نوع مواجه وی با مردم تأثیرگذار بوده است؟ روش مقاله، کیفی از نوع تحلیل اسنادی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است چارچوب نظری مقاله ترکیبی از شخصیت مهرطلب هورنای و کهن الگوی پرسونای یونگ می باشد.
الگوی کارآمدی جبهه مقاومت در گفتمان انقلاب اسلامی، مبتنی بر اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
93 - 118
حوزههای تخصصی:
گفتمان انقلاب اسلامی که دال مرکزی آن مبتنی بر توحید است، رویکرد مقاومت را سرلوحه کار خود می داند. رهبر انقلاب اسلامی نیز در بیانات و کلام خود در مناسبت های مختلف ابعاد و زوایای مقاومت را طرح و تبیین کرده اند، اما پس از بررسی در این زمینه، پژوهشی یافت نشد که از منظر آیت الله خامنه ای، الگوی کارآمدی جبهه مقاومت در گفتمان انقلاب اسلامی را بررسی کرده باشد. بر این اساس «شناخت الگوی کارآمدی مقاومت در گفتمان انقلاب اسلامی از منظر آیت الله خامنه ای» مسئله اصلی این مقاله بوده و اینکه «الگوی کارآمدی جبهه مقاومت اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ای چیست؟» به عنوان پرسش اصلی در این تحقیق مطرح شده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون درصدد کشف الگوی کارآمدی جبهه مقاومت اسلامی در جهان اسلام از دیدگاه آیت الله خامنه ای برآمد و یافته ها نشان داد که الگوی کارآمدی جبهه مقاومت مستخرج از شبکه مضامینی شامل پنج بُعد و بیست وهفت مؤلفه و مبتنی بر مضامین فراگیر معنویت گرایی، تکلیف محوری و... است.
واکاوی ریشه ها و تناقضات سکولاریسم در ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی ریشه های فکری- تاریخی سکولاریزه شدن نهاد دولت در ترکیه، ویژگی ها و تناقضات اساسی مدل سکولاریسم ترکی ( لائیک لیک) در دوره تاسیس آن( 1923-1940) است. این تناقضات بعدها منشاء چالش های عمده ای در عرصه سیاست ترکیه گشت و شکاف دین و دولت را فعال و سیاسی باقی نگه داشت. دخالت اقتدارگرایانه دولت در امور دینی، ملی سازی دین اسلام، و عدم بی طرفی دولت در عمل (در قبال ادیان و مذاهب مختلف) از مهمترین ویژگی های سکولاریسم ترکی در دوره تاسیس بودند. این سه ویژگی، و در عین حال تناقض، مهمترین وجوه متمایز این مدل از مدل های غربی سکولاریسم هستند. برابری منزلت افراد با اعتقادات دینی و غیردینی متفاوت و تضمین آزادی وجدان - دینی از جمله اهداف سکولاریسم بوده و هست. اصل جدایی، عدم دخالت دولت در امور دینی و بی طرفی دولت، از ابزارهای تحقق این اهداف است. اما در مدل ترکی، از همان اوایل شکل گیری سکولاریسم،اهداف مبهم بودند. سیاست سکولار در این دوران، بر پایه اقتدارگرایی سیاسی، ناسیونالیسم قومی افراطی و مدرنیزاسیون آمرانه، که سکولاریزاسیون بخشی از آن بود، استوار شد. به همین دلیل، این مدل از سکولاریسم دارای ویژگی ها و تناقضاتی بود که تا به امروز نیز تداوم و ناتوان از تحقق غایات سکولاریسم به مانند بسیاری از دموکراسی ها بوده است.
امکان یا امتناع تسری قاعده فقهی «وجوب حفظ نظام» به «حفظ نظام سیاسی مسلمین»؛ با تأکید بر آراء امام خمینی (رحمت الله علیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
345 - 370
حوزههای تخصصی:
قاعده وجوب حفظ نظام از قواعد فقهی است که در ادوار مختلف فقه شیعه متناسب با شرایط اجتماعی و نیازهای زمانه، برداشت های گوناگونی از آن صورت گرفته است که می توان آن ها را در سه حوزه «حفظ کیان اسلام»، «حفظ نظام معیشت جامعه اسلامی» و «حفظ نظام اجتماعی مسلمین» دسته بندی کرد. با تشکیل نظام اسلامی در ایران، حضرت امام (رحمت الله علیه) گستره این قاعده را به «حفظ نظام سیاسی و حکومت اسلامی» تسری دادند که این امر از سوی برخی محققان، بدعت در سنت فقهی شیعه دانسته شد. پژوهش حاضر به دنبال این است که مبتنی بر سیر تطور این قاعده در ادوار مختلف فقه شیعه، به این سؤال پاسخ دهد که «آیا گسترش معنایی صورت گرفته از سوی حضرت امام در خصوص قاعده وجوب حفظ نظام، مبتنی بر سنت فقهی شیعه انجام شده است؟». در پاسخ به این پرسش، برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و برای تحلیل آن ها از روش هرمنوتیک چندسویه استفاده شده است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که گسترش معنایی قواعد فقهی شیعه در طول زمان و بر اساس شرایط اجتماعی و نیازهای هر دوره، امری مسبوق به سابقه بوده و قاعده وجوب حفظ نظام نیز در شرایطی که در دوران ابتدایی فقه شیعه غالباً در حوزه «حفظ نظام معیشت جامعه اسلامی» به کار رفته، به تدریج توسعه معنایی یافته و ابعاد پُررنگ تری در حوزه «حفظ نظام اجتماعی مسلمین» یافته است؛ لذا حضرت امام کاملاً بر مبتنی بر اصول و رویه های مرسوم در فقه شیعه که از پشتوانه عقلایی مستحکمی برخوردار است، اقدام به تسری این قاعده به حوزه حفظ نظام سیاسی نموده اند.
روش شناسی اعتبارسنجی در علوم انسانیِ اسلامی با الگوگیری از مدل قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تمدن سازی علم بر کسی پوشیده نیست و علوم انسانی، نرم افزار ایجاد تمدن به شمار می رود. ازاین رو، تحقق تمدن جدید اسلامی از یک سو، وابسته به علوم انسانی اسلامی است و از سوی دیگر، ریشه در عقلانیت و خردورزی دارد. بنابراین، نقش تمدن سازی این علوم به عقلانیت همه جانبه آن منوط است. مراد از عقلانیت همه جانبه علم، حجیت و اعتبار در سطح گزاره ها، نظریه ها و نظام های معرفتی (دیسیپلین ها) است که معیارهای هریک متفاوت است. حجیت در سطح گزاره ها، از سنخ حجیت معرفت شناختی است که از آن به معرفت شناسی گزاره ها یاد می شود؛ اما در سطح نظریه ها و نظام های معرفتی که از سنخ حجیت علم شناختی است، افزون بر معیارها و قواعد معرفت شناختی، دارای معیارها و شاخص های دیگری نیز است که فلسفه علم و جامعه شناسیِ علم عهده دار آن است. مقاله حاضر می کوشد با روش عقلی و نقلی –به ویژه روش وحیانی- معیارهای حجیت و عقلانیتِ این علوم را در سه سطح یادشده بررسی کند. از یافته های مقاله می توان به انواع معیارهای حجیت در سطوح یادشده، تفاوت آن ها و همچنین برخی از نتایج روشی -نظیر واقع گراییِ روش شناختی، تکثر روشی، و منطق توجیه گزاره ها و نظریه ها- اشاره کرد.
الگوی کنشی اعضای سازمان همکاری شانگهای در نظم آمریکایی در حال گذار و انتقال قدرت
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
257 - 282
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش اعضای سازمان همکاری شانگهای به عنوان الگوهای نقش بالقوه در گذار و انتقال قدرت نظم آمریکایی می پردازد. سازمان همکاری شانگهای متشکل از چین، روسیه، هند، پاکستان و چندین کشور آسیای مرکزی به عنوان بازیگر مهمی در عرصه ژئوپلیتیک جهانی ظاهر شده است. از آنجایی که موازنه بین المللی قدرت در حال تغییر است و ایالات متحده در حفظ نفوذ هژمونیک خود با چالش هایی مواجه است، بررسی مدل های جایگزین برای انتقال قدرت بسیار مهم می شود. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از زمنابع کتابخانه ای به بررسی پتانسیل سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک قدرت هنجاری که بر نظم آمریکایی از طریق ابتکارات فرهنگی و اجتماعی آن تأثیر می گذارد، می پردازد. این مقاله همچنین بررسی می کند که چگونه پویایی داخلی این کشورها بر رفتار خارجی آنها و دلایل حضور آنها در این سازمان مهم منطقه ای موثر است و نقش این سازمان را بر پیامدهای بالقوه انتقال قدرت، را مورد بررسی قرار می دهد.
The (Il)legality of U.S. Sanctions on Iran Post-JCPOA Withdrawal, Focusing on the ICJ's Provisional Measures Order(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۲, spring ۲۰۲۴
257 - 295
حوزههای تخصصی:
For over three decades, sanctions have been a consistent feature of United States policy towards Iran. Following the lifting of nuclear-related sanctions under the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) in 2015 and United Nations Security Council Resolution 2231, in 2018 the United States withdrew from the agreement through Executive Order 13846, reinstating previous sanctions. Consequently, Iran decided to bring its case against the United States before the International Court of Justice (ICJ) based on the 1955 Treaty of Amity. The present article analyzes the ICJ's substantive jurisdiction (Merits) over this case, as well as the political and legal implications of the United States' unilateral sanctions against Iran. The research employs an analytical methodology, utilizing library research and note-taking to collect data. The research findings indicate that the ICJ's opinion is based on the illegality of comprehensive economic sanctions imposed on national security grounds, and that the Court has substantive jurisdiction over this case. Furthermore, the findings reveal that the United States' unilateral and extraterritorial sanctions not only violate Iran's sovereignty, but also infringe upon the human rights of the Iranian people. The United States' sanctions policy aligns with liberal and realist theories of international relations.
تاثیرکنش های ژئوپلیتیکی امارات متحده عربی بر محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
29 - 56
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر این است که چه ارتباطی بین کنش های ژئوپلیتیکی امارات متحده عربی از نظر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بر محیط امنیتی ج.ا.ایران وجود دارد؟ روش این پژوهش (آمیخته) است و از نرم افزار MICMAC استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد 5 چالش به عنوان تأثیرگذارترین عامل بر محیط امنیتی ج.ا.ایران شناسایی شده اند که بر حسب ماتریس اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم می توان گفت که شاخص A10 (ایجاد موازنه قدرت در برابر قدرت رو به رشد جمهوری اسلامی ایران) در رتبه اول تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته است. شاخص A8 (همراهی امارات با سیاست های بین المللی آمریکا در منطقه و فشار حداکثری بر ج.ا.ایران) در رتبه دوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته است. شاخص A9 (تلاش برای مهار تفکر انقلاب اسلامی و جلوگیری از نفوذ و گسترش محور مقاومت) در رتبه سوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته است. شاخص A4 (برگزاری مانورها و رزمایش های جنگی با رژیم صهیونیستی) در رتبه چهارم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته است. شاخص A6 (تقویت روابط نظامی- صنعتی با برخی از شرکای مدیترانه ای) در رتبه پنجم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته است.
چالش های دگرباشان در چارچوب حقوق اسلامی و حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
111 - 133
حوزههای تخصصی:
در عصر جهانی شدن و گسترش تنوع فرهنگی، موضوع حقوق دگرباشان از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. حقوق بشر بر پایه اصولی همچون کرامت ذاتی انسان ها و برابری حقوق تمام افراد بنا شده و اعلامیه جهانی حقوق بشر و معاهدات بین المللی مرتبط، هرگونه تبعیض از جمله بر اساس گرایش جنسی را ممنوع و حقوق مساوی برای همگان را مورد تأکید قرار داده است. بنابراین از منظر حقوق بشر، دگرباشان نیز باید همانند سایر افراد از حقوق مساوی برخوردار باشند. اما در مقابل، حقوق اسلامی مبتنی بر موازین و اصول اخلاقی اسلام است که روابطدگرباشان را مغایر با فطرت آدمی دانسته و حرام می شمارد. بر همین اساس، حقوق اسلامی علاوه بر مخالفت با اینگونه روابط ، امکان شناسایی حقوق برابر برای دگرباشان را نیز نمی پذیرد. این تفاوت کامل در رویکرد و نگرش این دو مکتب حقوقی، موجب بروز چالش ها و تعارضات عمیقی در حوزه حقوق دگرباشان در سطح ملی و بین المللی گردیده است. این پژوهش با هدف بررسی چالش ها و تعارضات موجود میان این دو مکتب حقوقی در خصوص حقوق افراد دگرباش انجام شد. روش تحقیق مورد استفاده، رویکردی توصیفی-تحلیلی داشت. یافته ها نشان می دهد که تفاوت های فلسفی و مفهومی عمیق میان حقوق بشر و حقوق اسلامی منجر به چالش های اساسی در این زمینه شده است. حقوق بشر بر مبنای برابری استوار است درحالی که حقوق اسلام بر پایه اصول اخلاقی و شرعی قرار دارد که دیدگاهی کاربردی تر و واقع بینانه تر نسبت به حقوق دگرباشان دارد.
تبیین مدل مفهومی آینده نگر مقاومت در اندیشه شهید سلیمانی در گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین مقاله مدل مفهومی آینده نگر مقاومت مبتنی بر اندیشه سیاسی شهید سلیمانی طراحی و تبیین شد تا راهبرد مقاومت اسلامی در نظریه و عمل شهیدسلیمانی مورد توجه جدی در گام دوم انقلاب اسلامی قرارگیرد. بررسی چیستی مفهوم مقاومت، ابعاد، زمینه های مقاومت، متغیرهای بازدارنده مقاومت، پیامد و چشم انداز مقاومت و ارائه مدل مفهومی آن در اندیشه شهیدسلیمانی از محورهای مهم مدل مفهومی آینده نگر مقاومت می باشد. چارچوب نظری در پژوهش، تئوری داده بنیاد است. بر مبنای این پژوهش از میان سخنرانی های به جا مانده از شهید سلیمانی طی سال های 90 تا 98 ، مدل مفهومی آینده نگر مقاومت مورد بررسی قرار گرفت. فرضیه ای که مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به مساله می پردازد این است که « در تبیین مدل مفهومی آینده نگر مقاومت از منظر شهید سلیمانی در گام دوم انقلاب اسلامی ایران، شاخص های پایگاه های مقاومت، نقش دولت ها و گروه های مرجع ، مقاومت مردم محوری از مهمترین متغیرهای زمینه ساز مقاومت محسوب می شوند و حضور قدرت های بزرگ و هجمه فرهنگی و الگوهای غلط مقاومت از متغیرهای بازدارنده مقاومت می باشند». یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در محور مقاومت شاخص های "شکست توطئه های آمریکا در عراق ، پیروزی محور مقاومت، جهاد ، جنبش های مقاومت در منطقه، ایجاد فرهنگ مقاومت و افزایش توانمندی مقاومت" با محوریت شهیدسلیمانی پدید آمده است.