مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
جان لاک
حوزه های تخصصی:
اندیشه های جان لاک به عنوان پایه اصلی لیبرالیسم از زمان حیات او تاکنون همواره با اقبال تحلیل گران و نویسندگان مغرب زمین مواجه بوده است. این مقاله در صدد است با نگاهی متفاوت به بررسی انتقادی مبانی این اندیشه ها در حوزه فلسفه سیاسی بپردازد و برخی نارسایی ها و دوگانگی های آن را که کمتر از آن سخن رفته است بازگو نماید. پس از اشاره به مبانی شناختی و اخلاقی در نظر لاک، بنیاد جامعه سیاسی و دولت در اندیشه سیاسی او واکاوی می شود. سپس موضوعاتی همچون، مالکیت و آزادی مورد بررسی قرار می گیرد. دو عنصر مهم دیگر در اندیشه لاک، تساهل و رابطه دین و دولت است که بررسی و نقد آن در مجال دیگری عرضه خواهد شد.
عقلانیت باور دینی از دیدگاه ولترستورف با محوریت نقد اعتدالی دلیل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت باور دینی یکی از مهم ترین مباحث فلسفه دین است که پنج رویکرد معرفت شناسانه متفاوت را در بر می گیرد. تا همین اواخر، دلیل گرایی رویکرد غالب در حوزه عقلانیت باورهای دینی بود و نماد عقل گرایی حداکثری به شمار می رفت. اما معرفت شناسی اصلاح شده مکتب نوظهوری است که در مقابل دلیل گرایی قرار گرفته، عقلانیت را بی جا و بی مورد دانسته و معتقد است که اعتقادات دینی شاید کاملاً موجه و معقول باشند، حتی اگر هیچ قرینه ای آنها را تأیید نکند. در این میان دیدگاه های ولترستورف به عنوان یکی از مهم ترین افراد مطرح در این رویکرد، متشکل از دو فرضیه عمده است: اول آنکه افراد زیادی به صورت مبنایی یعنی بدون واسطه و نه بر اساس دیگر عقاید، به بسیاری عقاید در مورد خدا قائلند؛ و دیگر اینکه آنان اغلب حق دارند، به آن امور معتقد شوند. دراین مقاله پس از بیان مخدوش بودن معیار لاک در استفاده از مفهوم معقول که همان معیار مبناگروی کلاسیک است، نحوه مواجهه ولترستورف با بحث عقلانیت مشخص می شود که او معنای عام و گسترده عقلانیت را می پذیرد و مراد وی از عقلانیت، تنها عقل ارسطویی نیست، بلکه خود ایمان را به تنهایی عقلانی می داند و ترکیبی از دلیل گرایی و ایمان گرایی را پیشنهاد می دهد.
روش شناسی علوم فطری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی راه های شناخت امور فطری از موضوعاتی است که مورد توجه برخی از اندیشمندان مسلمان و فیلسوفان غرب قرار گرفته است. دکارت «وضوح و تمایز» را نشانه اصلی فطری بودن، و جان لاک اجماع عام، وجدان اخلاقی و اقتضای رحمت و مهربانی خدا را از جمله راه هایی دانسته است که دیگران برای اثبات فطریات به آن تمسک جسته اند. اندیشمندان مسلمان برای اثبات فطریات به چهار روش تمسک می جویند: شیوه تجربی تاریخی، شیوه عقلانی، شیوه شهودی و روش نقلی. اما به نظر می رسد که بررسی راه های شناخت و اثبات امور فطری به تفصیل و تحلیلی بسیار بیشتر از آنچه تاکنون در آثار اندیشمندان مسلمان و غرب آمده است نیاز دارد. ازاین رو، در این مقاله به ارائه راهکاری جدید برای اثبات امور فطری پرداخته ایم.
جان لاک و مسئله خوشبختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله «خوشبختی»، از مسائل بنیادین و پرسش های دیرینه بشری به شمار می آید که با ابعاد مختلفی از زندگی بشر پیوند دارد و لذا از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است. در دوران جدید، برخی از متفکران، از جمله جان لاک، به بررسی این موضوع پرداخته و با مشکلات آن دست و پنجه نرم کرده اند. جان لاک در این راه با مسائلی همچون لذت و آلام بشری، اصول اخلاقی، عقلانیت رفتاری و معیار نیک و بد، و همچنین اجتماع، نهادهای دینی، حکومت و قانون روبرو بود. او ضمن ترکیب روایتی طبیعت گرایانه با روایتی دینی و اخلاقی، به رفع موانع و حل تعارضات خوشبختی در حیطه حیات جمعی بشر پرداخت و بر عقلانیت، تساهل، قانون و حکومت مدنی تأکید داشت. پژوهش حاضر، به واکاوی و بازسازی تلاش لاک برای تحلیل خوشبختی و حل تعارضات آن در انگاره و عمل اجتماعی می پردازد.
وجود جهان خارج در نظر لاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باور ما به واقعیت اشیاء و اشخاصی که با آن ها سروکار داریم، موضوع بحثی بنیادین در فلسفه با نام «وجود جهان خارج» است. پرسش اساسی آن است که آیا ما به وجود جهان خارج معرفت داریم یا نه. از مهم ترین پاسخ هایی که به این مسیله داده شده است، نظریه واقع باورانه جان لاک است که در این مقاله دیدگاه او را بررسی می کنیم. از نظر لاک، ما به وجود جهان خارج مادی معرفت حسی داریم، اما آنچه او «معرفت حسی» می نامد، در ظاهر با تعریف کلی معرفت در فلسفه او ناسازگار است. ما پس از بررسی رهیافت های فیلسوفان معاصر نشان می دهیم که معرفت حسی با تعریف معرفت در فلسفه لاک سازگار است. در همین زمینه به بررسی دلایل موافق با معرفت حسی به جهان خارج و پاسخ لاک به شکاکیت می پردازیم. همچنین در این مقاله آمده است که از نظر لاک، یقینی ترین معرفت به وجود جهان خارج، معرفت ما به وجود خداوند است. نیز نشان خواهیم داد که در نظر او، ما به وجود اذهان دیگر یا جواهر روحانی معرفت نداریم و اطمینان ما به وجود آن ها از طریق ایمان است.
تحلیل انتقادی مبانی وجودی معرفتی نظریه ارتباطی جان لاک با رویکردی صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«شکست در ارتباط»، خودمحوری و تخاصم از خصلت های ارتباط در زندگی روزمره سیاسی و اجتماعی مدرن به شمار می آید. جنگ و تهدید، گزینه اول انسان مدرن در مواجهه با دیگران است. جان لاک فیلسوف انگلیسی انگاره تجربه گرایانه ارتباطات را تئوریزه کرد و بر این اساس، شکست ارتباطات را کشف کرد. جان لاک در جستاری در باب فاهمه بشری با تغییر معنای ارتباط، آن را به امری فردی و شخصی تبدیل نمود. پرسش این تحقیق آن است که جان لاک چگونه مبادی هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی و روش شناختیِ ارتباطات را نظریه پردازی کرد که به شکست در ارتباط منجر می شود؟ در این مقاله پس از آنکه تعریف جان لاک از ارتباط (چیستی ارتباط) را تبیین کردیم و نشان دادیم برداشتِ انتقالیِ جان لاک از ارتباطات به یک برداشت مسلط تبدیل شده است، مبادی معرفتی نظریه ارتباطی و زبانی جان لاک را با کمک روش شناسی بنیادین آشکار نمودیم. پس از آنکه اجمالی از نظریه حکمیِ ارتباطات طرح شد، به نقد نظریه ارتباطی جان لاک از منظر حکمت متعالیه پرداختیم. صدرالمتالهین همواره این برداشت که در آن انسان موجودی منفعل و نانوشته (نفس ایستا) تلقی می شود را به سبب نفی خصلت «انشائی» و «خلاقانه» نفس، نقد می کند. انسان نقشی کاملاً فعال در ارتباط دارد. انسان و مدرکاتش در یک سیر درون فردی متحول می شود که این سیر درونی به سمت دیگری و خَلق جهت گیری دارد. خود در سیر ارتباطی اش نه جدا از دیگری است (مباین نیست) و نه آمیخته با دیگری است (ممزوج نیست).
پارادوکس آزادی و بردگی در لیبرالیسم جان لاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
43 - 60
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با توجه به سه رهیافت فلسفی، تاریخی، و فلسفی- تاریخی، ضمن توجه اساسی به روش شناسی لاک، سعی دارد با پیوند میان فلسفه سیاسی لاک و تاریخ زمان وی، نشان دهد که چرا و چگونه فهم منطق درونی دو رساله حکومت و لیبرالیسم لاک که اغلب از طریق دو رهیافت نخست موضوع پژوهش قرار گرفته، ناممکن و بلکه بدون دلالت های کاربردی لازم برای بازخوانی و بازسازی اندیشه سیاسی مختار است. زیرا در یکی تجارب تاریخی لاک در مستعمرات امریکایی، و در دیگری اصول اساسی اندیشه سیاسی و فهم لیبرالیسم وی نادیده گرفته شده است. به بیان دیگر، این رویکرد ضمن تبیین تعارض های اندیشه سیاسی و نشان دادن چهره ژانوسی لاک، درصدد است تا ضمن توجه به غایت اندیشه سیاسی لاک در بنای لیبرالیسم داخلی و ناسیونالیسم استعماری، نشان دهد که هم نظریه تساهل و اندیشه آزادی خواهی لاک که طرف داران رویکرد اول، آن ها را مؤثر در شکل گیری دو رساله تلقی می کنند و هم تجارب استعماری لاک که طرف داران رویکرد دوم، آن ها را مؤثر در شکل گیری دو رساله می پندارند، هر دو با هم در شکل گیری اندیشه سیاسی لاک قابل توجیه، تفسیر و داوری اند.
علم انسان به اشیاء خارجی از دیدگاه جان لاک و محقق لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۷ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
21 - 40
حوزه های تخصصی:
مسأله شناخت و میزان معرفت انسان به اشیاء از مسائل مهم تاریخ تفکر و فلسفه است. از ج مله فلاسفه ای که به مبحث شناخت و میزان معرفت بشر پرداخته اند، حکیم ملاعبدالرزاق لاهیجی (م 1072 ه.ق) و جان لاک (1704-1632 م) هستند. محقق لاهیجی معتقد به نظریه ای است که در فلسفه اسلامی از آن به «شبح محاکی» یاد می کنند. وی در کتاب شوارق الإلهام بیان می کند که ما در هنگام علم به اشی اء به ذات و حقی قت آن ها دست نمی یابیم؛ بلکه به شب حی که از شیء خارج ی حکای ت می کند، نائل می شویم. جان لاک نیز در اثر ارزشمند خویش، جستار در فهم بشر ، دو معنای متفاوت ذات را از هم باز می شناسد و میان ذات واقعی و ذات اسمی اشیاء تمایز قائل شده و علم ما به اشیاء را در حدود ذات اسمی آن ها می داند. شباهت نظر لاهیجی و لاک از این حیث است که هر دو توان بشر را محدودتر از آن می دانند که به حقیقت و ذات اشیاء دست یابد؛ اما در مورد ماهیت علم و ادراک با یکدیگر اختلاف دارند.
حقوق طبیعی از دیدگاه جان لاک و مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع حقوق طبیعی از بحث های مهم و قدیمی در اندیشه متفکران و فیلسوفان بوده است. اولین سؤال این است که مفهوم و جایگاه حقوق طبیعی در نزد مطهری و جان لاک چیست؟ دیدگاه های این دو حکیم درباره چهار موضوع مهم حقوق طبیعی (آزادی، عدالت، مالکیت، حقوق بشر) و اختلافات و اشتراکات آن ها چیست؟ در این مقاله تلاش شده است که مبانی این دو متفکر در زمینه حقوق طبیعی و حقوق بشر بررسی شود. همچنین در این مقاله به مبانی این دو متفکر نیز پرداخته می شود و درباره مبانی آن ها، که خداشناختی است یا انسان شناختی و یا هر دو، بیشتر می نویسیم. در ادامه، افتراقات و اشتراکات این دو حکیم را که متعلق به دو سنت فلسفی هستند، در مورد حقوق طبیعی و حقوق بشر و تأثیرات و پیامدهایی که می تواند در جامعه بشری داشته باشد، بیان می کنیم. در نتیجه گیری مقاله خواهیم دید که اختلافات دو حکیم و دو سنت فلسفی می تواند به ارائه دو مسیر متفاوت برای تکامل و پیشرفت بشریت منجر گردد.
اسپینوزا، لاک و استدلال در دفاع از مدارا و آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
61 - 82
حوزه های تخصصی:
موضوع نوشتار حاضر بررسی استدلال های اسپینوزا و لاک در دفاع از آزادی است. برای این هدف، ابتدا مدارا و آزادی را تعریف کرده و نسبتشان با یکدیگر را سنجیده ام، سپس بستر پیدایش نظریه های دفاع از مدارا و آزادی را شرح داده و تئوری های حامی خشونت دینی را به اختصار بررسیده ام. بعد از آن، استدلال های اسپینوزا در دفاع از آزادی را به تفصیل آورده ام، سپس استدلال های جان لاک در دفاع از آزادی و مدارا را تقریر کرده ام. در پایان نوشتار، با بررسی نسبت دفاعیات هر یک از این دو اندیشمند با مبانی مقوم خشونت دینی تلاش کرده ام نشان دهم استدلال های هر یک از این دو فیلسوف، کدام یک از مبانی مقوم خشونت دینی را خنثا می کند.
نگاهی روش شناسانه به نظریه ی قرارداد اجتماعی جان لاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۵
21 - 44
حوزه های تخصصی:
هر نظریه ای که در علوم انسانی مطرح می شود مبتنی بر مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی خاصی است. شناخت این مبانی و ارتباط آن ها با نظریه ی مدنظر را می توان «روش شناسی بنیادین» نامید. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد روش شناسی بنیادین به بررسی نظریه ی قرارداد اجتماعی «جان لاک» می پردازد و تلاش می کند که ارتباط این نظریه را با مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی لاک روشن سازد. به لحاظ هستی شناسی، سوبژکتیویته و اومانیسم و همچنین سکولاریسم اندیشه ی قرارداد اجتماعی لاک را راه بری می کند. تلفیق تجربه گرایی با نوعی مابعدالطبیعه و تضعیف عقل قدسی با قراردادن عقل در مقام داور وحی، دو مبنای مهم معرفت شناختی لاک در این نظریه است. به لحاظ انسان شناسی نیز نگاه خوش بینانه به طبیعت انسانی در اندیشه ی او تأثیرگذار بوده است. بر این اساس، نظریه ی قرارداد اجتماعی لاک که بعد از دوران مدرن مطرح شده است واجد ماهیت جدیدی است؛ ماهیتی که نمایانگر نگرش جدیدی به انسان و نسبت او با جهان است؛ نگرشی که در طی آن، انسان و خواست ها و امیال او محور قرار می گیرد.
مقایسه آرای تربیتی جان لاک وهربرت اسپنسر وتبیین دلالت های ضمنی تربیتی این دو دیدگاه در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
181 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی آرای تربیتی جان لاک وهربرت اسپنسردردهه هفدهم است.جان لاک بطور گسترده بعنوان پدرلیبرالیسم کلاسیک شناخته می شود.اسپنسر از نخستین کسانی بود که در پی اعمال داروینیسم در مسائل اجتماعی و همچنین تعیین سیاست عدم مداخله از طریق شواهد زیست شناختی بود. جان لاک درمقابل اسپنسریک فعال سیاسی ویک سیاست مدار بود وتمام توان خود را برای دفاع ازمفهوم مالکیت بکار برده است در صورتی که اسپنسر به اجتماع اهمیت می داد. انسان از نظرلاک موجودی واقعا نوع دوست است. نظرات لاک بر پیشرفت شناخت شناسی و فلسفه سیاسی مؤثر بود. او از تأثیرگذارترین و اندیشمندان عصر روشنگری شمرده می شود. لاک ضمیر انسان را مانند لوح سفیدی میدانست که از طریق تجربه و حواس معلومات در آن میکرد و عقل را بالقوه در وجود انسان میدانست.هدف اصلی در تربیت به اعتقاد لاک کسب شایستگی اخلاقی است و هدف نهایی به نظر اسپنسر این است که اجتماع به عنوان یک ارگانیسم به تعادل برسد از طرف دیگر بر خلاف لاک که لیبرال کلاسیک بود جامعه و دولت را مصنوع عقل بشری نمی دانست بلکه معتقد بود که دولت در فرآیند تکامل اجتماعی ایجاد شده است و عقلانیت و هدفمندی چندان بر آن قابل اعمال نیست.روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی- تحلیلی میباشد.
بررسی تطبیقی مفهوم تساهل و تسامح در اندیشه جان لاک و اندیشه ی اسلامی مبتنی بر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۲۰۵-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
با رشد تکنولوژی و سلطه ی شبکه های اجتماعی، مرزهای جغرافیایی آن چنان رنگ باخته که ساکنان کُره ی خاکی به مثابه ی شهروندان دهکده ای کوچک تعریف می شوند. در این سپهر جدید، ادیان اما همچنان از عناصر بنیادین و به جای مانده از سنّت، تنیده در تاروپود اجتماعات بشری به شمار می آیند. در این میان جامعه شناسان دو مفهوم تساهل و تسامح را وام گرفته از پایه های مشترک ادیان و اندیشه ی غرب دانسته و برآنند که زیست اجتماعی بدون آن ها ممکن نخواهد بود. جان لاک به عنوان یکی از اصلی ترین نظریه پردازان اندیشه تساهل در غرب، تساهل را ویژگی کسانی می داند که رسالت ادیان را به نیکی درک و فهم کرده اند و هر آنچه را که مغایر با این رسالت باشد، خلاف دین داری صحیح تلقی می کنند. اما از منظر قرآن کریم، محتوای رسالت پیامبر اسلام$، مبتنی بر رحمت و مخاطبان این محتوا، همه ی جهانیان اند. تساهل در اندیشه ی اسلامی مبتنی بر قرآن در قالب مِهرورزی نسبت به ساکنان زمین، هم شناسی، گفتگو، هم گرایی و همکاری با دگراندیشان، نیک خویی و مدارا با آن ها خود را می نمایاند. این پژوهش با تطبیق تعاریف و کارکردهای دو مفهوم مشترک تساهل و تسامح در اندیشه ی جان لاک و اندیشه اسلامی مبتنی بر قرآن به تبیین این موضوع پرداخته است.
بررسی مقایسه ای نظریه وضع طبیعی از دیدگاه جان لاک و علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
161-189
حوزه های تخصصی:
نظریه وضع طبیعی که سنگ بنای نظریه های قرارداد اجتماعی است، ابداع فیلسوفان سیاسی غرب نیست و در قرآن و روی کرد سیاسی تفسیری علامه طباطبایی دارای پیشینه است. این نظریه به وضعیت ما قبل مدنی انسان و غیبت فرمان روایی سیاسی اشاره دارد. با توجه به این که نبودِ مطالعه مقایسه ای میان فیلسوفان سیاسی غرب و مسلمان پیرامون نظریه وضع طبیعی به شدت احساس می شود، مقایسه دیدگاه لاک و علامه در این خصوص ضروری به نظر می رسد. بنابراین، در این جستار با روش مقایسه ای تحلیلی، دیدگاه لاک و علامه طباطبایی بررسی خواهد شد. پرسش نوشتار حاضر این است که وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه لاک و علامه چیست؟ بر اساس نتایج پژوهش، لاک و علامه هردو معتقدند که انسان ها در وضع طبیعی، گرایش به صلح و هم گرایی داشتند و واگرایی امری عارضی بود؛ هردو انسان را مدنی بالاضطرار می دانند، ولی لاک به قانون طبیعی (عقل) و علامه به فطرت (شریعت تکوینی) ارجاع می دهند؛ لاک راه برون رفت از وضع طبیعی را تکیه بر عقل می داند، ولی علامه بر بازگشت به دین و پیروی از پیامبران تأکید می کند. پرسش لاک در باره چگونگی وضع طبیعی در غیبت فرمان روایی سکولار است، ولی پرسش علامه پیرامون چگونگی وضع طبیعی در غیبت فرمان روایی دینی و نبود پیامبران الهی است. با توجه به این که وضع طبیعی ترسیم شده در دیدگاه علامه جنبه واقع نمایی دارد و وضع طبیعی لاک جنبه نمادین، به نظر می رسد که نظریه وضع طبیعی علامه توانِ پاسخ گویی به اِشکالِ غیر واقعی بودن این نظریه را دارد.
بررسی تحلیلی برهان آگاهی بر وجود خداوند با تاکید بر دیدگاه سه فیلسوف معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
۶۴-۴۵
برهان آگاهی یکی از ادله معاصر بر وجود خداوند است. این برهان با تکیه بر اینکه پیدایش آگاهی در جهان نیازمند تبیین است و تبیین علمی برای آن کافی نیست، به تبیین خداباورانه نسبت به این پدیده می پردازد. برهان مزبور در دوران معاصر توسط سه فیلسوف خداباور به نامهای ریچارد سوئینبرن، رابرت آدامز و جی پی مورلند در دفاع از خداباوری تقریر شده است. این مقاله درصدد است ابتدا با ارائه مفهوم شناسی دقیقی از آگاهی و انواع آن، تقریرهای مختلف فلاسفه مزبور از برهان آگاهی بر وجود خدا را با روش تحلیلی-انتقادی بررسی نماید. بر این اساس مسئله مورد بحث در این پژوهش، تحلیل ماهیت برهان آگاهی بر وجود خداوند است که با بررسی دیدگاه سه فیلسوف معاصر صورت می گیرد. تبیین و دفاع از یک برهان جدید در میان براهین سنتی بر وجود خداوند و اثبات عدم امکان تبیین آگاهی بر مبنای دیدگاه های مادی گرایانه از یافته ها و نتایج تحقیق حاضر است.
لاک و مسأله معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
235 - 253
حوزه های تخصصی:
در ادبیات مربوط به مسأله معیار جان لاک را روش گرا معرفی می کنند: کسی که معیار معرفت را بر مصادیق آن مقدم دانسته و باور دارد بر اساس معیار معرفت می توان مصادیقی را از آن یافت. با این حال، هیچ تحقیق مستقلی در اثبات این اسناد صورت نگرفته است. این یعنی، مستقلاً استدلال ها و شواهدی که مؤید روش گرایی لاک است، ارائه و بررسی نشده اند. مقاله پیش رو به همین امر توجه دارد. از این رو، نویسنده پس از بررسی اجمالی مسأله معیار و پیشینه آن، دلایل و شواهدی له روش گرا بودنِ لاک ارائه می کند که عبارتند از استدلال بر پایه انکار معرفت فطری (NIKA)، استدلال بر پایه لوح سفید (TRA) و استدلال بر پایه ردّ اقتدارگرایی معرفتی. سپس، از چند و چون روش گرایی او و در واقع، نوع نگاه لاک به معیار معرفت بحث می شود. در ضمن این بحث، بررسی می شود که آیا لاک معیار معرفت را ناظر به حصول معرفت می داند یا توجیه. سپس، از این سخن می گوییم که چنان چه معیار معرفت در نظر لاک ناظر به حصول معرفت باشد، آیا باید معرفت شناسی او را طبیعی شده قلمداد کرد؛ و اگر بله، بحث از تقدم معیار معرفت بر مصادیق آن، که بحثی هنجاری ست، چه جایگاهی نزد لاک دارد.
مبانی حقوق طبیعی جان لاک و تاثیر آن در کنوانسیون حقوق کودک
منبع:
تمدن حقوقی سال ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
37-52
حوزه های تخصصی:
حقوق طبیعی در نظام سیاسی، حقوقی و اقتصادی جان لاک، نقش بنیادینی را بازی می کند. به طوری که بسیاری از آراء وی مبتنی بر حقوق طبیعی می باشد. با این که جان لاک اولین اندیشمندی نیست که درباره حقوق طبیعی سخن رانده و پیش از وی نیز متفکرانی در ادوار مختلف و سنن فکری متفاوت در این باره نظریه پردازی کرده اند، ولی باید چنین ادعا کرد که لاک، نظریه پرداز حقوق طبیعی مدرن می باشد و قرائتی نوین از این نظریه ارائه داده است. حقوق طبیعی لاک بر مدار برابری و استقلال فردی استوار است. آزادی، جان و مال سه رکن اساسی نظریه لاک می باشند. از سوی دیگر، بسیاری از منشورهای بین المللی که مدافع حقوق بشر هستند، نیز به نوعی حافظ آزادی شخصی، جان و مال افراد در سراسر جهان می باشند. یکی از توافقنامه های بین المللی، کنوانسیون حقوق کودک در سازمان ملل متحد می باشد که مدافع آزادی و امنیت کودکان در سراسر جهان است و حقوق اساسی آن ها را تضمین می کند. در این کنوانسیون، الگوهای حقوق طبیعی، علی الخصوص حقوق طبیعی جان لاک دیده می شود و همچنین لاک را پدر معنوی حقوق بشر دانسته اند و یکی از منابع حقوق بشر به معنای نوین، مبانی حقوق طبیعی می باشد. بر همین اساس، هدف اصلی این نوشتار بررسی مبانی حقوق طبیعی در کنوانسیون حقوق کودک و تطبیق آن با مبانی جان لاک می باشد.