
مطالعات فرهنگ دیپلماسی
مطالعات فرهنگ دیپلماسی سال 3 پاییز و زمستان 1403 شماره 2 (پیاپی 8) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
کارآمدی توانایی یک نظام سیاسی برای دستیابی به اهداف و حل مشکلات و کارآیی استفاده بهینه از منابع و بهره وری بیشتر در دست یافتن به اهداف است. اثربخشی نیز میزان دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده و نتیجه عملکرد سیستم است. کارآمدی مبنای اقتدار و مشروعیت دولت بوده و با مؤلفه ها و شاخص های مختلفی مثل گفتگو، دموکراسی، آزادی، قانون، شفافیت، پاسخگویی، مبارزه با فساد، رویکرد علمی، حکمت، تعادل و ... همراه است. پژوهش حاضر در صدد تبیین مفهوم کارآمدسازی دولت در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری 1403 از دیدگاه کاندیداها بوده است. حجم نمونه شامل 21568 واژه بوده که برابر با جامعه آماری است. روش پژوهش ترکیبی است و داده ها به صورت کیفی و کمی تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که کاندیداها طیف وسیعی از متغیرها را به عنوان شاخص کارآمدی مطرح کرده و در نگرش و دیدگاه نیز با یکدیگر تفاوت و در مواردی با یکدیگر تنش و تضاد داشته اند.
نقد سازه انگارانه نظریه رئالیسم نئوکلاسیک؛ با تأکید بر مفهوم موازنه منافع رندال شولر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم به عنوان قدیمی ترین پارادایم نظری روابط بین الملل، تغییر و تحولاتی را در مقاطع گوناگون از سرگذرانده است. مفاهیمی مانند موازنه قدرت، موازنه تهدید، خودیاری، آنارشی و...، عناصر تشکیل دهنده بسیاری از نظریات رئالیستی بوده که برخی متفکران رئالیسم نئوکلاسیک، درصدد بازتعریف و یا ارائه بدیل هایی مفیدتر از آن ها بوده اند. در این بین رندال شولر ، مفهوم منافع را در پاسخ به نواقص تبیینی موازنه قدرت و موازنه تهدید، مطرح کرده است. استفاده همزمان از تحلیل چندسطحی و تأکید بر مفهوم منافع و انگیزه ها؛ ابعاد معنایی و روانشناختی این نظریه را برجسته کرده و نوعی برداشت برساخت گرایانه را از تئوری به ذهن متبادر می کند. بر این اساس در این مقاله به دنبال واکاوی و نقد ابعاد نظریه رئالیسم نئوکلاسیک، با تأکید بر مفهوم موازنه منافع رندال شولر، از منظر تئوری سازه انگاری خواهیم بود. برای پاسخ به این پرسش که چه انتقاداتی را در چه ابعادی و سطوحی، از منظر سازه انگاری می توان به رئالیسم نئوکلاسیک(با تأکید بر مفهوم موازنه منافع) وارد ساخت؟ با یک رویکرد مقایسه ای، این فرضیه را مطرح خواهیم نمود که به لحاظ هستی شناختی، رئالیسم نئوکلاسیک در جهت رفع ناکامی های توصیفی سایر نحله های رئالیسم؛ به ناچار با وارد کردن ابعاد معنایی و روانشناختی در تحلیل خود و بررسی پیامدهای تبیینی این متغیرها در سیاست خارجی و در سطح نظام بین الملل، بخصوص هنگام صحبت از منافع؛ دچار نوعی تناقض درونی از طریق شی انگاری منافع شده و برای رفع این تناقضات و حفظ و بسط عوامل معنایی در تئوری، باید نوعی هستی شناسی سازه انگارانه را بربگزیند و از تعصبات مادی گرایانه واقع گرایی دوری بجوید.
نقش دیپلماتهای علمی در شرایط اقتصاد سیاسی محیط بر آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کارکردهای ویژه نظام های آموزش عالی در جهان از طریق واکاوی اقتصاد سیاسی موثر بر آن ها شناسایی می گردد. اغلب این اقتصاد سیاسی در آموزش عالی به عنوان بخشی کلیسایی و بخشی کازینویی در نظر گرفته می شود. این دو بخش به ترتیب می توانند تحت عنوان چهره واتیکانی آموزش عالی و قلب وگاسی آموزش عالی بازتعریف شوند. در این راستا ، دیپلمات های علمی موفق استقلال مؤسسه خود را با حراست از پایگاه مادی و گسترش آن رقم زده و می توانند روشنفکرانه ترین ماجراجویی ها در مرزهای موسسه خویش را متبلور سازند. این موضوع از یک سو، به یک استراتژی کلانِ اقتصادی آینده نگر نیاز دارد و از سوی دیگر، از دیپلمات های علمی موثر تقاضا می کند تا آموزش عالی را نسبت به فشارهای بازار از تمایزات معرفت شناسانه فعلی، مصون سازد. در این مقاله با مرور تحلیلی و تطبیقی ماخذهای معتبر در فضای برساختگر نئولیبرالسیم و تاثیرات اتمسفر اقتصاد سیاسی همراه با کاپتالیسم رانتی، رسالت دیپلمات های علمی در آموزش عالی مورد نقد و بحث واقع شده است.
دیپلماسی سازمان های بین المللی؛ ایران و عضویت در بریکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران با عنایت به سیاست خارجی نگاه به شرق، رقابت با غرب و ارتباط با کشورهای جهان سوم و در حال توسعه، همواره از حضور و عضویت در سازمان های منطقه ای و فرامنطقه ای که نظام سیاسی به آنها بدبین نبوده و با اصول انقلاب اسلامی متعارض نیستند به عنوان یک فرصت استقبال می کند. جستار حاضر با بهره گیری از نظریات واقع گرایی در مورد نقش، جایگاه و هدف تأسیس نهادها و سازمان های بین المللی، ضمن تشریح ساختار، ماهیت و جایگاه گروه فرامنطقه ای بریکس، عضویت ایران در گروه بریکس را مورد واکاوی قرار می دهد. سؤال پژوهش حاضر این است که، عضویت ایران در گروه بریکس چه آثار و پیامدهایی برای این کشور خواهد داشت؟ این مسئله با توجه به دیدگاه رئالیستی، مبرهن است که بریکس ابزار موازنه سازی چین در برابر هژمونی آمریکا است، اما جمهوری اسلامی ایران با عضویت در بریکس و همراهی با هژمونی چین (و روسیه) به عنوان شریک مطلوب در برابر هژمونی مسلط (آمریکا)، ضمن همراهی با چین در مقابله با انگاره و هنجار تهدید هژمونی آمریکا و ایجاد نظام چندقطبی، از مزایایی دیگر همچون توسعه روابط با جنوب از شرق آسیا تا آفریقا و آمریکای جنوبی، توسعه تجارت و مبادلات منطقه ای (جنوب)، توسعه زیرساخت های عمرانی و اقتصادی، جذب سرمایه های خارجی، مبادلات انرژی و فروش نفت، رفع و بی اثر کردن تحریم ها و نهایتا تبدیل ابران به شاه راه بین المللی بهره خواهد گرفت. بنابراین، بر اساس دیدگاه رئالیستی، همکاری غیر ممکن نیست، بلکه زمانی که در اختیار منافع ملی و قدرت باشد می توان از آن بهره گرفت.
تیپولوژی شخصیتی رهبران سیاسی در ترازوی داده های روانشناسی سیاسی با تاکید بر ترامپ و بنیامین نتانیاهو (فرصت ها و تهدیدات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار سیاسی رهبران توسط یک تعامل پیچیده از ویژگی های شخصیتی، انگیزه ها و عوامل زمینه ای شکل می گیرد. همچنین شناخت ویژگی های شخصیتی و رفتارهای سیاسی رهبران می تواند به پیش بینی رفتارهای آینده آن ها کمک کند و از وقوع حوادث ناگوار در سطح ملی و بین المللی جلوگیری نماید. نظر به پیروزی ترامپ در انتخابات 2024 آمریکا و جنایاتی که اسرائیل به بهانه حوادث (7) اکتبر 2023 در منطقه به رهبری بنیامین نتانیاهو شکل داده است ضرورت مطالعه تطبیقی کاراکترهای شخصیتی این دو رهبر می تواند ضرورت و اهمیت این جستار تحقیقاتی باشد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی و درعین حال تطبیقی با بهره جستن از ابزار اسنادی و کتابخانه ای است. سؤالی که پیش می آید این است ضرورت مطالعه تطبیقی رفتار ترامپ و نتانیاهو در وضع موجود چگونه قابل توجیه است؟ به نظر می رسد هر دو رهبر سیاسی مورد نظر دارای مشابهت های فراوان اخلاقی و رفتاری اند؛ ولی ترامپ بیشتر با دید اقتصادی منفعت محور و خود محوری به سیاست نگاه می کند، در حالی نتانیاهو رویکردی تهاجمی بی محابا و امنیت گرا مبتنی توسل به زور و نظامی دارد این امر می تواند تفاوت هم قلمداد گردد. در نتیجه برای رویارویی با چنین وضعیتی آماده شدن برای سناریوهای خطرناک در بدترین حالت می تواند یکی از رویکردهای دولت های متقابل با رژیم صهیونیستی (در جنگ اقتصادی، نظامی) محسوب گردد.
کارکرد روانشناسی سیاسی در دنیای دیپلماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساسات اجتماعی وجود دارد که انسان به عنوان حیوانی سیاسی از طریق احساسات و کارکردهای درونی مغز انگیزه می گیرد و در نتیجه این تصمیم تصمیم گیری می کند. از این نظر، روانشناسی می تواند به عنوان دوربینی برای بررسی سیاست، بیشتر از هر رشته دیگری در روابط بین الملل واقع شود. در این میان، دیپلماسی به عنوان دانش ارتباط میان نمایندگان کشورها و قلب تپنده ی سیاست بین الملل در جهت حل و فصل اختلافات بیش از هر بُعدی دیگری از این رشته نیازمند به روانشناسی است. در همین راستا این مقاله با هدف کاوش نقش و کارکرد روانشناسی سیاسی در دیپلماسی به دنبال پاسخ به این سوال است که؛ روانشناسی سیاسی چگونه و چرا می توانید در مراحل دیپلماسی یاور دیپلمات ها باشید؟.
نقش صدور انقلاب اسلامی ایران در معادلات راهبردی خاورمیانه در پرتو نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بدو تکوین انقلاب اسلامی، ضرورت صدور آموزه های برخاسته از متن نظری و عملی انقلاب به خارج از مرزهای جغرافیایی، با هدف تداوم حیات انقلاب اسلامی در داخل کشور و بسط آن در میان سایر ابنای نوع بشری، فراتر از قلمرو ملّی، حس گردید و در دستور کار فکری و عملی اندیشمندان و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، علی رغم فراز و فرودهایی، قرار گرفت . در این راستا پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که نقش صدور انقلاب اسلامی ایران در معادلات راهبردی خاورمیانه در پرتو نظریه سازه انگاری است؛ چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد از آن جا که می توان مشخّصتاً اصولی هم چون رهایی بخشی به نوع بشری؛ دگردیسی در سازوکار حاکم بر نظام جهانی؛ عدالت گستری در نظام جهانی و نفی هژمونی بین المللی را به عنوان مبانی نظری صدور انقلاب اسلامی ایران در نظر گرفت، لذا در این راستا با توجه به رهیافت برسازی، بخصوص در قالب الگوهای سه گانه ارتباطی دوستی، دشمنی و رقابت تئوریزه شده از سوی الکساندر ونت، می توان این مفروض را لحاظ داشت که صدور انقلاب اسلامی، دو پیامد کلّی را در منطقه سبب گردیده است: الف- صدور انقلاب اسلامی، باعث شده است که جبهه گیری های سه گانه دوستی، دشمنی و رقابت از سوی واحدهای سیاسی دولتی خاورمیانه معطوف به جمهوری اسلامی ایران اتّخاذ شود. ب- صدور انقلاب اسلامی باعث شده است تا میزان نفوذ و مداخله گری بازیگران دولتی و غیردولتی برون منطقه ای در منطقه منا، به مراتب کاسته شود.
اعتمادسازی براساس قدرت رابطه ای در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام بین الملل به عنوان یک شبکه با رابطه در هم آمیخته و بستر تحول مفهوم قدرت و شکل گیری آن بین بازیگران متکثر است. این شبکه یکپارچه نبوده و تعارض منافع در آن منتج به شبکه های متنوع شده است. در عین مفروض قرار گرفتن این موضوع که همه بازیگران در عرصه روابط بین الملل در فرآیند دومینویی نامتجانس قرار دارند، باید اذعان داشت قدرت رابطه ای یک فرآیند دوسویه است و می تواند به شکل گیری و همبستگی متوازن و یا نامتوازن شبکه های اعتمادسازی منجر شود که نتیجه آن وابستگی متقابل متقارن و یا نامتقارن خواهد بود. قدرت توانایی سازماندهی روابط برای حفظ فرایند هم توانمندی است. در همین راستا تعامل یا تعارض میان ساختار و کارگزار به عنوان مشخصه اصلی در قدرت رابطه ای اهمیت می یابد که نتیجه آن اعتمادسازی یا بی اعتمادی در درون شبکه اعتماد است. سوال اصلی مقاله حاضر این است که چگونه قدرت رابطه ای، منجر به اعتمادسازی در روابط بین بازیگران در عرصه بین المللی می شود؟ در پاسخ به این سوال، پژوهش به این نتیجه رسید که قدرت رابطه ای با تأکید بر عوامل اشتراک پذیری، مبادله پذیری، تعامل متقابلِ فعّالِ ساختار و کارگزار بر اعتمادسازی تأثیر گذاشته و منجر به افزایش اعتماد بین بازیگران در درون شبکه اعتماد می شود. این پژوهش بر مبنای منابع کتابخانه ای انجام شده است و روش پژوهش تبیینی- تکوینی است.
نقش متخصصان امنیت درسیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده آمریکا درقبال افغانستان (2021-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل سیاست خارجی وامنیتی آمریکا در قبال افغانستان به عنوان یکی ازمهم ترین مسائل روابط بین الملل ومطالعات امنیتی، نیازمند شناخت عوامل تأثیرگذار برسیاست گذاری است، یکی ازعوامل مهم نقش متخصصان امنیتی وتاثیرآنها برشکل دهی به سیاست های امنیتی آمریکا است که براساس نظریه امنیتی مکتب پاریس می توان به بررسی آن پرداخت. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است چگونه متخصصان امنیت درسیاست خارجی و امنیتی آمریکا در قبال افغانستان طی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ بر تصمیم گیری های استراتژیک این کشور تأثیر گذاشته اند؟ به نظر می رسد که متخصصان امنیت، ازطریق ارائه تحلیل های اطلاعاتی، تدوین استراتژی های ضدتروریسم، وتأثیرگذاری بر فرایندهای تصمیم گیری درنهادهای سیاست گذاری ایالات متحده، نقش تعیین کننده ای درشکل دهی به سیاست خارجی وامنیتی این کشور درقبال افغانستان طی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ داشته اند. مهمتربن یافته های پژوهش نشان می دهند متخصصان یادشده بابرجسته کردن تهدیدهای امنیتی وتأثیرگذاری برافکار عمومی وسیاست گذاران، سیاست هایی راپیشنهاد می دهندکه بااهداف ومنافع استراتژیک هماهنگ باشند و در بازه های زمانی مختلف این سیاست ها متناسب با اولویت های امنیتی تغییر می کند. این یافته ها نشان دهنده اهمیت تعامل میان ساختارهای امنیتی و نقش فردی متخصصان درسیاست گذاری امنیتی است.
آتش زدن قرآن و مسئولیت بین المللی دولت سوئد: مطالعه موردی اقدام راسموس پالودان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل و یا ترک فعل دولت ها در عرصه بین الملل اگر متصف به صفت متخلفانه باشد مستوجب مسئولیت بین المللی دولت است. درحالی که مفهوم مسئولیت بین المللی دولت بیشتر در روابط دو یا چندجانبه میان دولت ها مورد توجه قرار گرفته است؛ بااین وجود شرط انتصاب رفتار به دولت براساس حقوق بین الملل حکایت از آن دارد که رفتار دولت دولت ها در قبال شهروندان نیز اگر مشتمل بر وصف متخلفانه ایجاد کننده مسئولیت بین المللی دولت است. با عنایت به این امر یکی از درحالی که در مطالعات مربوط به آتش زدن قرآن در سوئد رابطه میان این امر با حق آزادی بیان مطرح شده است؛ در این مقاله این سوال مورد مداقه قرار گرفته است که چگونه آتش زدن قرآن در سوئد باعث ایجاد مسئولیت بین المللی دولت سوئد شده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که آتش زدن قرآن در سوئد از طریق امتناع این کشور در جلوگیری از این اقدام موجب نقض تعهد این کشور بر اساس کنوانسیون های بین المللی و ایجاد مسئولیت بین المللی برای دولت سوئد گردیده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که باتوجه به قرار گرفتن اتش زدن قرآن در زمره اقدامات تحریک آمیز و ممنوعیت آن در حقوق بین الملل، مواردی همانند امتناع پلیس سوئددر جلوگیری از آتش زدن قرآن، اعطای مجوز به این اقدامات، عدم جرم انگاری این موارد در نظام حقوق کیفری دولت سوئد از جمله مواردی است که سبب ایجاد مسئولیت بین المللی دولت سوئد است.