مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ج.ا.ایران
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم مهر و آبان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
با بروز انقلاب رفتاری در دهه های 1950 و 1960 رشته روابط بین الملل (International Relations) به عنوان یکی از رشته های مهم علوم انسانی دچار یک شکاف درون رشته ای شد و به دو زیرشاخه مهم تجزیه و تحلیل سیاست خارجی (Foreign Policy Analysis) و سیاست بین الملل (International Politics) با هویت هایی متمایز تقسیم شد. در مرکز این تقسیم بندی دولت (State) قرار داشت که هر یک از این زیر شاخه ها سعی می کردند از منظر و سطحی متفاوت به آن بپردازند. در همین راستا بسیاری چه در قالب کتاب و یا مقاله در زمینه تجزیه و تحلیل سیاست خارجی دولت ها به طور کل و یا به طور موردی و خاص به رشته تحریر درآمده اند. یکی از این آثار کتاب الگوهای تصمیم گیری در سیاست خارجی ایران نوشته سیدرضا موسوی نیا است که در این مقاله بررسی و نقد خواهد شود. لذا ابتدا در مقدمه به معرفی کلی اثر و شناسایی مولف پرداخته خواهد شد، سپس در مبحث دوم در دو محور جداگانه به بررسی امتیازات شکلی و محتوایی اثر و نهایتا در مبحث سوم با دیدی انتقادی به بررسی کاستی های شکلی و محتوایی کتاب مربوطه پرداخته خواهد شد، نتیجه نیز مبحث پایانی این پژوهش را به خود اختصاص خواهد داد.
دیپلماسی و امنیت انرژی جمهوری اسلامی ایران
یکی از الزامات رشد و توسعه اقتصادی کشور ها در جهان کنونی، اتخاذ سیاست و دیپلماسی مناسب در راستای تأمین امنیت انرژی شان است. با اینکه نوع نگاه به امنیت انرژی از سوی تولیدکنندگان و مصرف کنندگان انرژی متفاوت است، اما می توان گفت در برخی موارد امنیت انرژی آنها مکمل یکدیگر است؛ یعنی کشورها با آگاهی از سیاست های امنیت انرژی همدیگر، می توانند با اتخاذ سیاست و دیپلماسی مناسب روابط همکاری جویانه و یا حاصل جمع مضاعف را در پیش بگیرند که حاصل آن افزایش بهره وری و سود هم برای مصرف کننده و هم تولیدکننده انرژی است. جمهوری اسلامی ایران یک کشور تولید کننده مهم انرژی منطقه ای و جهانی است و نخستین کشور در حوزه خلیج فارس بود که نفت در آن کشف شد. از همان ابتدای کشف نفت تاکنون، انرژی مهمترین کالای استراتژیک صادراتی و یکی از عوامل مهم توسعه و رشد اقتصادی و تحولات این کشور محسوب می شود. از اینرو دارا بودن روابط نزدیک با مصرف کنندگان انرژی، برای کسب موقعیت بهتر و سود بیشتر در حوزه انرژی، می تواند برای ایران حائز اهمیت باشد. در این پژوهش با توجه به جایگاه ویژه انرژی ایران در منطقه و جهان و همچنین اهمیت انرژی (نفت و گاز) در اقتصاد کشور، به بررسی تأثیر دیپلماسی انرژی بر امنیت انرژی جمهوری اسلامی ایران می پردازیم. در پایان نیز به ارائه راهکار هایی در حوزه دیپلماسی انرژی پرداخته می شود. نگارندگان در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته اند.
تحلیل مبانی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در پرتو مؤلفه قدرت نرم افزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت ملی مهم ترین عنصر تداوم حاکمیت و معرف پیشرفت در رابطه دولت و ملت می باشد. جمهوری اسلامی ایران، با ارائه نظریه مردم سالاری دینی به عنوان جایگزین و رقیبی برای گفتمان هژمون لیبرال-دموکراسی غرب، توانسته است علی رغم تمامی تهدیدهای داخلی و فشارهای بین المللی به حیات خود ادامه دهد. پرسش مقاله این است که حفظ امنیت و استمرار حیات نظام جمهوری اسلامی ایران معلول چه عواملی است؟ در مقام پاسخ به این پرسش فرضیه مقاله بر این مبنا قرارگرفته است که «قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران» به عنوان مهم ترین مقوم راهبرد امنیتیِ واقع گرا- عمل گرای نظام جمهوری اسلامی ایران، عامل اصلی پایداری و تداوم این نظام در عرصه بین المللی بوده است. ارتقای قدرت نرم جمهوری اسلامی، امکان اشاعه آرمان های انقلاب اسلامی را در فراتر از مرزهای ملی فراهم نموده است. مبنای این قدرت نرم به معنای توانایی نفوذ عینی در رفتار دیگر بازیگران بدون تهدید آفرینی و یا پرداخت هزینه محسوس در نظریه مردم سالاری دینی با شاخصه هایی چون فرهنگ گرایی و استقلال طلبی تجلی یافته است. نوشتار پیش رو بر مبنای خوانش جوزف نای ازنظریه قدرت نرم به دنبال اثبات فرضیه خویش است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی– تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای می باشد.
مقایسه «راهبرد مذاکره» با جریان ها و کشورهای غیر همسو از نگاه دو جریان اصول گرا و اصلاح طلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبرد مذاکره با کشورها و جریان هایِ غیرهمسو با سیاست های جمهوری اسلامی ایران، طی دو دهه ی اخیر به صف بندی سیاست ها و جریان های سیاسی در داخل کشور، منجر شده و دو جریان اصول گرا و اصلاح طلب را برای تحقق سیاست های خود، رویاروی هم قرار داده است. از این رو، سؤال اینجاست که نگرش هر کدام از دو جریان یادشده نسبت به این راهبرد چیست؟. کالبد شکافی ماهیت، اهداف، موانع، منابع قدرت و خصوصیات مذاکره کنندگان در این راهبرد به روش توصیفی _ تحلیلی، بیان گر این است که جریان اصول گرا، کشورهای غیرهمسو را در منظومه ی ارزشی خود تعریف کرده و معتقد است که این گفتگو، ارزش توقیتی دارد. از سوی دیگر، جریان اصلاح طلب، رایزنی دیپلماتیک را نشانی از حیات سیاسی در نظام بین الملل یادکرده و معتقد است که با مذاکره و گفتگو می توان دشمنی های شکل گرفته را از بین برد.
تبیین تهدیدات تکفیریون پاکستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در دو بعد کلان نرم وسخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناخت تهدیدات امنیتی گروه سلفی گری پاکستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است و مساعی اصلی نویسندگان در این پژوهش ارائه پاسخی علمی و عینی بدین سوال است که گروه های سلفی موجود در پاکستان با آرا و عقاید دیوبندی و وهابی که ضد شیعه و جمهوری اسلای ایران است چه تهدیداتی را می تواند علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد؟و تهدیدات امنیتی گروه های سلفی پاکستان چه ابعادی از امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در بر خواهد گرفت؟ فرضیه پژوهش حاکی از این است که سلفیسم موجود در پاکستان تهدیداتی را در دو بعد کلان نرم و سخت علیه امنیت جمهوری ملی اسلامی ایران به وجود خواهد آورد که در داخل متن به هرکدام به صورت جداگانه خواهیم پرداخت. روش پژوهش این مقاله نیز مبتنی بر روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی می باشد.
ماهیت تحریم های آمریکا علیه کشورهای عضو و غیر عضو سازمان تجارت جهانی (با تأکید بر تحریم های ج.ا.ایران)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر تبیین ماهیت تحریم های یکجانبه و چندجانبه از سوی آمریکا و شورای امنیت علیه ایران یا کشورهای دیگر و حتی اعضا سازمان تجارت جهانی از منظر حقوق بین الملل با تأکید بر تحریم های ج.ا.ایران می باشد. سؤال اصلی پژوهش این است که ماهیت تحریم های آمریکا علیه کشورهای عضو و غیر عضو سازمان تجارت جهانی با تأکید بر تحریم های ج.ا.ایران چیست؟ فرضیه پژوهش بر این امر تأکید دارد که تحریم های آمریکا علیه ایران یا کشورهای دیگر و اعضا سازمان تجارت جهانی، به منظور تحمیل سیاست های خود و تغییر رفتار سیاسی کشورها و همسویی با سیاست های آمریکا بر این کشورها می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ایالات متحده آمریکا در عصر حاضر رو به اضمحلال است و آخرین حربه این کشور برای تحمیل قدرت خود بر دیگر کشورها، استفاده از ابزار تحریم می باشد که چندجانبه گرایی در دنیا نشان از آن دارد که تحریم نیز اثر خود را از دست داده است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که دهه چهلم خود را جشن می گیرد، از ابتدای پیروزی انقلاب از سوی آمریکا تحت تحریم های مختلف قرار گرفت، ولی در حال حاضر به یکی از قدرت های مهم غرب آسیا تبدیل شده است. ج.ا.ایران در عرصه عمل نشان داده است که تحریم ها اثری روی آن ندارد. روش پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی می باشد و ابزار گردآوری اطلاعات با توجه به عنوان مقاله روش کتابخانه ای با بهره گیری از اسناد مرتبط با تحقیق می باشد.
بررسی تطبیقی مفهوم «روابط استراتژیک» بر روابط جمهوری اسلامی ایران و فدارسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوهای رفتاری، شیوه ها و رویکردهایی هستند که دولت ها برای دستیابی به منافع و امنیت ملی خود نسبت به یکدیگر اتخاذ می کنند. روابط استراتژیک، الگویی از مدیریت روابط است که به اشکال مختلفی مانند ائتلاف، اتحاد، رقابت و شراکت نمود می یابد. اینکه کشورها، الگوی رفتاری روابط استراتژیک را بر مناسبات و تعاملات خود تطبیق دهند مستلزم وجود یا رعایت برخی الزامات و مولفه هاست. مناسبات ج.ا.ایران و فدراسیون روسیه، موضوعی است که طی سالیان اخیر، در موضع گیری های دیپلماتیک یا از سوی تحلیلگران و صاحب نظران به «روابط استراتژیک» توصیف شده است. اهدف پژوهش حاضر این است که به این سوال پاسخ دهد که آیا براساس الزامات و مولفه های مفهوم روابط استراتژیک، می توان روابط دو کشور مذکور را در این زمره درنظر گرفت؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گردآوری اطلاعات از طریق بررسی اسنادی و آثار پیشینی و کتابخانه ای است. فرضیه پژوهش این است که روابط ایران و روسیه، همکاری اجباری یا محتاطانه بوده که صرفا عناصری از روابط استراتژیک را در خود دارد اما تطبیق الگوی روابط استراتژیک مستلزم رعایت الزامات و تحقق مولفه هایی است که به بحث گذاشته شده اند.
الزامات نحوه اداره مرزهای سیاسی میان ایران و ترکیه و تاثیر آن بر امنیت ملّی ج.ا.ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تعیین الزامات نحوه اداره و مدیریت مرزهای سیاسی میان ایران و ترکیه و تاثیر آن بر امنیت ملّی تدوین گردیده است. این تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده که و به روش آمیخته (ترکیبی) انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل: مطالعات کتابخانه ای که به روش فیش برداری انجام و همچنین از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه جهت آزمون فرضیه پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل صاحب نظران و اساتید و دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد دانشگاه فرماندهی و ستاد آجا؛ که به روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 46 نفر انتخاب گردیده اند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، در بخش کیفی تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوای و در بخش کمّی جهت آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون T تحت نرم افزار SPSS استفاده شده است. مهمترین یافته های پژوهش شناسایی و تعیین الزامات نحوه اداره مرز میان ایران و ترکیه شامل: عوامل سیاسی؛ اقتصادیی؛ اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی و همچنین امنیتی - نظامی می باشد. آزمون فرضیه پژوهش دال بر این واقعیت است که الزامات نحوه اداره مرزهای سیاسی میان ایران و ترکیه بر امنیت ملّی کشور به میزان تاثیر زیادی دارد.
الزامات سیاست خارجی ایران در جهان پساغربی؛ از تنهایی راهبردی تا استقلال استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال ترسیم الزامات روابط راهبردی جمهوری اسلامی ایران و گزینه های شراکت راهبردی آن با بلوک های مختلف قدرت در یک نظام بین الملل پساغربی است. در شرایط گذار نظام بین الملل، رویکرد کلان سیاست خارجی و گزینه های شراکت راهبردی ایران چه الزاماتی را باید مدنظر داشته باشد؟ به دلیل موقعیت منحصربه فرد ژئواستراتژیک در کانون معادلات محیط پیرامونی، ایران به طور اساسی از روند بازتوزیع قدرت و ثروت در نظام بین الملل متأثر شده است. قدرت های نوظهوری همچون ایران که زمانی به دلیل سلطه مادی و گفتمانی یک نظم غربی از معادلات نظام بین الملل به حاشیه رانده شده بودند، اکنون فرصتی بی سابقه به دست آورده اند تا با هم افزایی قدرت با بازیگران تجدیدنظرطلب نظم غالب را به چالش بکشند و خود را در محوریت دستورکارهای سیاست در حال تغییر بین المللی و منطقه ای قرار دهند. باوجوداین، شراکت راهبردی قدرت های نوظهور در وضعیت گذار نظام بین الملل اغلب محدود به همین وضعیت ناپایدار گذار است و با استقرار نظمی دیگر، بسترهایی که به اتحاد راهبردی آن ها شکل می دهد متحول می شود و بسترهای جدید ضرورتاً سازوکارهای همکاری و شراکت دوران گذار در حوزه های امنیتی -راهبردی را بازتولید نمی کند. در چارچوب چنین فهمی، «تنهایی استراتژیک» را نباید لازمه استقلال استراتژیک یا پیش شرط آن تلقی کنیم. در شرایط گذار نظام بین الملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بین المللی است، تنهایی استراتژیک نه یک مزیت نسبی بلکه یک تهدید بالقوه علیه منافع راهبردی ایران است. «تنوع بخشی به رویکردهای ژئوپلیتیکی سیاست خارجی»، «چندجانبه گرایی» از طریق «متوازن سازی روابط با آسیا و اروپا»، «ائتلاف سازی بر مبنای مسائل نوظهور» و... از الزامات کلیدی نقش آفرینی فعال و مستقل جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل پساغربی است.
واکاوی ابعاد و مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
209-234
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بازیگران نظام بین الملل، برای ساماندهی فعالیت های خود در داخل، تعامل با سایر بازیگران سیاسی و به طور کلی برای بقا و تعاملات خود ناگزیر به کسب سطحی از قدرت است. اکنون که بسیاری از قواعد و معادلات حاکم بر روابط داخلی و بین الملل دستخوش تحولات گسترده ای شده است، دستیابی به این اهداف را نمی توان تنها با تکیه بر قدرت سخت دنبال کرد؛ بلکه نیاز به نوع دیگری از قدرت است که بتوان با کمترین هزینه به بیشترین اثرگذاری دست یافت. این شکل از قدرت همان «قدرت نرم» است. ج.ا.ایران که با اتکاء بر دو اصل دین و وحدت مردمی شکل گرفت، با تکیه بر همین قدرت که از مبانی و اصول اساسی در اسناد بالادستی الهام گرفته است، ضمن پایه گذاری انقلابی فرهنگی، توانست مسیر توسعه و شکوفایی داخلی را به خوبی طی کرده، تاب آوری اجتماعی و داخلی را افزایش داده و با گسترش دایره نفوذ معنوی خود در منطقه غرب آسیا و جهان، نوعی گفتمان مقاومت را در برابر گفتمان های مدیریت سلطه و زور در دنیا به وجود آورد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی تلاش کرده است مولفه های قدرت نرم را در اسناد بالادستی شامل دین اسلام، گفتمان امام خمینی، اندیشه های رهبری، فرهنگ و تمدن، قانون اساسی و سند چشم انداز 20 ساله مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. نتایج نشان داد هرچند در برخی منابع فوق به طور مستقیم از قدرت نرم صحیت نشده است، اما در تمام این منابع، بر بهره گیری از قدرت نرم در پیشبرد اهداف انقلاب تأکید شده است.
مطالعه تطبیقی پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی از نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی تا سال 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
مساله استفاده از انرژی هسته ای ، امروزه توجه جهانیان را به خود معطوف ساخته است. آژانس بین المللی انرژی اتمی در سال ۱۹۵۷ با هدف منع دولت ها از انحراف مواد و تجهیزات هسته ای به مصارف نظامی و غیرصلح آمیز تاسیس شد و وظیفه بازرسی و نظارت بر فعالیت های هسته ای دولت ها را بر عهده گرفت. اسناد گوناگونی به صورت عهدنامه های بین المللی وجود دارند که تعهداتی برای دولت های عضو ایجاد می کنند و با برقراری چارچوبی برای نظارت بین المللی، به کشورها حق برخورداری از انرژی صلح آمیز اتمی را می دهد. دوکشور ایران و کره شمالی از کشورهایی است که فرایند هسته ای شدن شان با واکنش مجامع بین المللی همراه بوده است. آن چه این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ برای آن بوده، بررسی عملکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی در قبال برنامه اتمی این کشورها است. سوال اصلی پژوهش آن بوده است که عملکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی در قبال برنامه اتمی دو کشور ج.ا.ایران و کره شمالی چگونه بوده است؟ فرضیه پژوهش نیز آن بوده است که عملکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی در رابطه با برنامه اتمی ایران و کره شمالی مطابق اساسنامه آژانس و معاهده NPT نبوده و عملکرد دوگانه ای را داشته است . لذا برای تبیین بهتر این پژوهش از روش تطبیقی و کاربست مفهوم رژیم های بین المللی امنیتی، با استفاده از ابزار کتابخانه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که به رغم همکاری ج.ا.ایران و متابعت ازNPT و عدم همکاری کره شمالی و خروج از NPT آژانس به گونه کاملا تبعیض آمیز و متاثر از نفوذ قدرت های بزرگ عمل کرده است.
آسیب شناسی «آینده پژوهانه» سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران درتاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
محققانی که درارتباط با تحلیل سیاست خارجی فعالیت دارند، وظیفه خود را بهبود تصمیم گیری در سیاست خارجی بیان کرده اند. نگارندگان با هدف کمک به بهبود تصمیم گیری درسیاست خارجی اقدام به آسیب شناسی استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در جمهوری تاجیکستان نموده اند. تحلیل سوات وپستل موضوع نشان می دهد سیاست خارجی حمهوری اسلامی ایران از نفاظ ضعف و قوت داخلی و فرصت ها وچالش های محیطی تاثیرپذیرفته است و درطول این مدت که از روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری تاجیکستان گذشته است، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این کشور بیشتر تحت تاثیر نقاط ضعف داخلی و تهدیدات محیط خارجی تاجیکستان بوده است. مساله ی پژوهش این مهم بوده است که چرا راهبردهای سیاست خارجی ایران در جمهوری تاجیکستان موفق وپویا نبوده است؟ برای پرداختن به مساله پژوهش، فرضیه ی مطرح شده به این صورت است که: استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان بدون توجه به هدف گذاری های بلند مدت وآینده پژوهانه، تحت تأثیر ضعف-های داخلی و چالش های محیطی ناموفق و منفعل بوده است. چارچوب نظری پژوهش یک طرح مفهومی با استفاده از دو مدل مدیریت استراتژیک (سوات وپستل) و رویکرد آینده پژوهی( سناریوسازی) ، روش پژوهش «تبینی» و کیفی و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از ابزار کتابخانه ای –اسنادی و اینترنتی بوده است.
شناسایی و تحلیل کنشگران موثر بر تحولات آینده منطقه آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
207 - 246
منطقه آسیای مرکزی به واسطه اشتراکات مذهبی، قومی، فرهنگی، تاریخی و تمدنی با ایران، از اهمیت زیادی برای ج. ا. ایران برخوردار است. مقاله پیش رو به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که «کنشگران موثر بر تحولات آینده منطقه آسیای مرکزی کدامند و نوع رابطه آنان با ج. ا. ایران چگونه است؟» رویکرد تحقیق حاضر «آمیخته» بوده و بر مبنای هدف، یک تحقیق «کاربردی- توسعه ای» محسوب می شود. جامعه آماری؛ شامل 32 نفر از خبرگان منطقه بوده که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز جهت تدوین ادبیات تحقیق از «مطالعات کتابخانه ای» با استفاده از ابزار«فیش برداری» و در خصوص جمع آوری داده های واقعی نیز از «مطالعات میدانی» با استفاده از ابزارهای «مصاحبه نیمه ساختاریافته» و «پرسشنامه بسته» استفاده شده است. پرسش های مصاحبه و پرسشنامه از دو جنبه روایی ظاهری و محتوا توسط صاحب نظران تأیید شده و با استفاده از نرم افزار Spss نیز ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) 906/0 محاسبه شده است که بیانگر پایایی بالای پرسشنامه است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های کمی جمع آوری شده از «آماره ها یا پارامترهای توصیفی» و همچنین به منظور رتبه بندی اهمیت گزاره های پرسشنامه از «روش آنتروپی شانون» استفاده شده است. بدین ترتیب؛ کلیه کنشگران تاثیرگذار در سه گروه؛ کنشگران محلی (اقوام، مذاهب، جنبش ها و سایر کنشگران محلی)، منطقه ای و بین المللی با ذکر نوع رابطه هر یک با ج. ا. ایران و همچنین میزان تاثیرگذاری در آینده تحولات منطقه شناسایی و رتبه بندی شده و در پایان؛ راهکارهایی به منظور فراهم آوردن زمینه های گسترش حضور و نفوذ ج. ا. ایران در این منطقه پیشنهاد شده است.
نظرگاهِ جنگ ترکیبی، بنیانی برای درک راهبرد دولت ترامپ در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
105 - 132
ایران و آمریکا دوران پرتنشی را در روابط خود تجربه می کنند. شدت این تنش ها تا بدان حد است که برخی از امکان آغاز جنگی ناخواسته در منطقه خبر می دهند. دولت ترامپ با هدف اعلانیِ بازگرداندن ج.ا.ایران به میز مذاکره و انجام توافقی جامع با این کشور، تحمیل تحریم های اقتصادی و سیاسی را در قالب آنچه "سیاست فشار حداکثری" می خواند، دنبال می کند. این مفهوم بیش از همه فشارهای اقتصادی حاصل از تحریم ها را تداعی می کند. با وجود این، تعمق در سیاست اعمالی دولت ترامپ علیه ج.ا.ایران، گویای این واقعیت است که آمریکا، راهبردی را در مواجهه با ایران در پیش گرفته که تنها به ابعاد اقتصادی محدود نمی شود. راهبرد آمریکا در برابر ج.ا.ایران ترکیبی از فشارهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، حملات سایبری و ایجاد مه جنگ در مناطق نفوذ ایران است. هدف نهایی نیز تغییر نظام سیاسی و یا فروپاشی سامان سیاسی ج.ا.ایران است. تعینات گوناگون راهبرد ترامپ علیه ج.ا.ایران نه در قالب سیاست فشار حداکثری بلکه در چارچوب مفهوم "جنگ ترکیبی" با دقت بیشتری تبیین می شود. بدین سبب، این مقاله سعی بر آن دارد تا با کاربست مفهوم جنگ ترکیبی، سیاست عملی دولت ترامپ علیه ج.ا.ایران و اهداف تعیین شده برای آن را به گونه ای مبسوط تر تببین کند.
ناسیونالیسم ترامپ در چارچوب سنت جکسونی و تأثیر آن بر تنش ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
221 - 228
انتخابات ریاست جمهوری 2016 امریکا رقابت بین استراتژی هژمونی لیبرال هیلاری کلینتون و مخالفت با آن با تکیه بر رویکرد ناسیونالیستی از سوی ترامپ بوده است. بنابراین رویکرد سیاست خارجی ترامپ منافع امریکا را در اولویت قرار داده است. هدف مقاله حاضر پاسخ به این سؤال اصلی با متدولوژی تحلیلی و تبیینی بود که چرا رویکرد اولویت امریکای ترامپ براساس گرایشات درونگرای سنت جسکونی مورد پذیرش بخشی از مردم امریکا واقع شد؟ و این سؤال فرعی نیز مطرح شد که رویکر مذکور چه تأثیری بر تنش میان ایران و امریکا داشته است ؟ در پاسخ به سؤال اصلی مقاله حاضر این فرضیه براساس رویکرد ناسیونالیستی در امریکا مطرح شد که شهروندان امریکا دهه ها در تضاد با رهبران شان بیشتر جهت گیری سیاست خارجی واقع گرا تا لیبرال داشته اند که موجب شد خواستار سیاست خارجی خودمحور شوند و بر وجود رئیس جمهوری اصرار کنند که منافع امریکا را در اولویت نخست قرار دهد.در پاسخ به سؤال فرعی نیز این فرضیه مطرح شد که ترامپ براساس رویکرد ناسیونالیستی معتقد بود، برجام نتوانست منافع امریکا را تأمین کند؛ در نتیجه با خروج دولت ترامپ از برجام تنش بین ایران و امریکا به دشمنی سابق بازگشت. نتایج تحقیق نشان داد حتی بعد از توافق هسته ای نیز، روابط ایران و امریکا زیاد تغییر نکرد. به نظر می ر سد، در دوره ترامپ نیز روابط بین ایران و امریکا نه مواجهه مستقیم و نه عادی سازی روابط،بلکه تداوم تنش سیاسی گذشته خواهد بود، مگر اینکه تحولات غیر قابل پیش بینی اتفاق بیفتد.
نقش هویت جمهوری اسلامی ایران در روابط با امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳ (پیاپی ۷۳)
137 - 161
مقاله به بررسی نقش هویت جمهوری اسلامی ایران در روابط با امریکا در محدوده زمانی سال های 1979 تا 2021 پرداخته است. بر این اساس پرسش اصلی این است که هویت جمهوری اسلامی ایران چه تأثیری بر روابط با ایالات متحده امریکا بین سال های 1979 تا 2021 داشته است؟ فرضیه پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته این است که هویت انقلابی - اسلامی جمهوری اسلامی ایران با نقش پذیری فزاینده ضد یکجانبه گرایانه و سلطه گری در تقابل با منافع ایالات متحده امریکا بوده که منجر به قطع روابط دو کشور بین سال های 1979 تا 2021 شده است. روابط ایران و امریکا در بردارنده ساختار نهادینه شده تخاصم در روابط دو واحد سیاسی است که از یک طرف ریشه در ماهیت و نوع نظام سیاسی آنها و از طرفی هم ریشه در علل و عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی دارد. در واقع آنچه مانع ایجاد روابط معمول میان طرفین گردیده، در سطح گفتمانی و یا رفتاری نیست بلکه ناشی از هویت تقابلی ایران و امریکاست.
جایگاه شورای همکاری خلیج فارس در رویکرد عربستان سعودی در قبال ایران
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
105 - 129
حوزه های تخصصی:
عربستان سعودی همواره سعی داشته است با استفاده از روش های مختلف در مقابل جمهوری اسلامی ایران موازنه سازی کند و مانع از قدرت و نفوذ ایران در منطقه شود. یکی از ابزارهایی که عربستان سعودی برای مقابله با ایران از آن استفاده می کند موازنه سازی و سد نفوذ در چارچوب نهادی سازمان های منطقه ای از جمله شورای همکاری خلیج فارس است. عربستان سعودی با استفاده از نفوذ حداکثری در میان کشورهای عضو شورا و تثبیت رهبری ریاض بر شورا به دنبال این مهم است که از این نهاد منطقه ای برای مقابله و موازنه سازی با ایران و جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه استفاده کند و شکست های خود در منطقه در برابر ایران را با افزایش گسترده و قدرت شورا و رهبری خود بر آن جبران کند. بنابراین سؤالی که برای این پژوهش مطرح است این است که؛ نقش شورای همکاری خلیج فارس در رویکرد عربستان در قبال ایران چگونه است؟ وفرضیه مقاله این است که شورای همکاری خلیج فارس به عنوان ابزار ی در دست عربستان برای رقابت و تداوم مقابله با ایران به شمار می رود.
فرصت ها و تهدیدهای گسترش گروه بریکس برای امنیت اقتصادی ج.ا.ایران و راهبرد مناسب در قبال آن
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال ۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
49 - 90
حوزه های تخصصی:
تعامل کشورهای در حال توسعه با قدرت های جدید سیاسی- اقتصادی می تواند در رشد و پیشرفت آنها اثرگذار باشد و در این میان، کشورهایی که سعی در تحقق پیشرفت دارند یا به هر دلیلی از راه یافتن و پیوستن به سازمان های سیاسی یا اقتصادی دنیا بازمانده اند، می کوشند تا با ملحق شدن به این سازمان ها، نیازهای خود را برآورده سازند. در جهان معاصر، حتی برای یک قدرت بزرگ جهانی، دنبال کردن سیاست خارجی مؤثر و تأمین منافع سیاسی و اقتصادی خود بدون اتکا بر کشورهای دوست یا شرکای عادی، کار دشواری است. این امر برای قدرت های منطقه ای که یکی از آنها ج.ا.ایران است، به ویژه مبرم می باشد. با توجه به افزایش بی اعتمادی به آمریکا بعد از بد قولی های آنها در برجام، می توان چنین استدلال کرد که وارد شدن ج.ا.ایران در سازمان ها و تشکل های بین المللی مانند گروه بریکس، می تواند از تنش هایی که بیشتر به دلیل سیاست های جانبدارانه غرب به وجود آمده، خواهد کاست. تحقیق حاضر به بررسی پیامد های گسترش گروه بریکس برای امنیت اقتصادی ج.ا.ایران و کشف راهبرد مناسب تعامل ج.ا.ایران بر اساس آینده پیش روی گروه بریکس می پردازد. با توجه به نتیجه تحقیق، وارد شدن ج.ا.ایران در این گروه قدرتمند می تواند در رشد و توسعه اقتصادی ج.ا.ایران اثرگذار باشد و منجر به سرمایه گذاری های بریکس در اقتصاد ج.ا.ایران، ایجاد بازارهایی برای صادرات و واردات ج.ا.ایران و هم پیمانان خوبی در مراودات بین المللی ج.ا.ایران شود .
بررسی شأنیت اجتماعی در تفکیک مکاتب توسعه و سیاست های کلی برنامه های شش گانه توسعه ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
67 - 112
حوزه های تخصصی:
برنامه های توسعه محور ریل گذاری مسیر حرکت کشورها است. این برنامه ها در حکم پیش نیاز شکل گیری پارادایم دولت و جامعه قوی دانسته می شود. توجه به مبانی برنامه های توسعه، ضرورتی برای نهاد علم و سیاست است. نظریات مختلف توسعه از رویکردهای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به تحلیل ریشه ای سیاست های توسعه پرداخته اند. هدف مقاله حاضر دستیابی به الگویی نظری است که از طریق آن بتوان توجه بیشتری به شأن اجتماعی بودگی توسعه داشت. روش مقاله تحلیل محتوای کیفی و نقد و بررسی انواع دسته بندی مکاتب توسعه است. یافته ها حاکی از غفلت از ابعاد اجتماعی به عنوان معیار تفکیک مکاتب توسعه از یکدیگر و همچنین سیاست های برنامه های توسعه ایران است. الگوی تبیین شده، با محوریت تأکید بر بعد اجتماعی و الزام های همبستگی جامعه برای شرایط امروز ایران طراحی شده و ضمن توجه به ابعاد گوناگون مفهوم توسعه، نسبت دو بعد دولت جامعه با ساختار-عاملیت را سنجیده و نظریه های مشهور توسعه را در این میانه جایابی نموده است. در انتها مبانی و سیاست های برنامه های توسعه جمهوری اسلامی با مدل پیشنهادی مقاله، تطبیق داده شده و از حیث اجتماعی و پارادایم مشارکت محور بررسی می شود.
واکاوی نقش صادرات گاز طبیعی بر توسعه روابط منطقه ای ج.ا.ایران با آسیای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
43 - 74
حوزه های تخصصی:
انرژی به عنوان سنگ بنای بقا و توسعه جوامع در قرن بیست ویکم با رشد روزافزون جمعیت جهان، توسعه اقتصادی بیشتر کشورها و بالاتر رفتن سطح استاندارد زندگی از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است و انتقال انرژی از مکانهای دارای انرژی به فضاهای نیازمند انرژی و مسیرهای انتقال انرژی برای حفظ سیادت منطقه ای و جهانی و به چالش کشیدن رقبا در عرصه بین المللی دارای ابعاد مکانی و جغرافیایی است. منطقه آسیای جنوبی شامل 8 کشور افغانستان، هند، پاکستان، بنگلادش، مالدیو، سریلانکا، بوتان و نپال است. کشورهای جنوب آسیا با سرعت در حال افزایش تقاضا برای انرژیهای فسیلی، با کمبود این نوع انرژی مواجه هستند. به دلیل تأثیرات اقتصادی- سیاسی ناشی از چنین کمبودی، بهبود عرضه انرژی فسیلی، یکی از اولویتهای مهم دولتهای این منطقه است. در این مقاله، هدف اصلی، واکاوی نقش صادرات گاز طبیعی بر گسنرش روابط منطقه ای ایران با آسیای جنوبی می باشد. از این رو، پرسش اصلی مطرح شده این است که نقش صادرات گاز طبیعی بر گسترش روابط منطقه ای ایران با آسیای جنوبی چگونه است؟ بنابراین با روش کیفی و ماهیت روش توصیفی-تحلیلی از طریق مصاحبه با تعداد 15 نفر از کارشناسان مرتبط با موضوع به روش نظری (اشباع نظری) و در دسترس انجام گرفته است. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهند که ج.ا.ایران با توجه به موقعیت ژئواکونومیک مناسب، داشتن منابع گاز طبیعی و نیاز کشورهای منطقه آسیای جنوبی به این منابع، نتوانسته است روابط منطقه ای قوی با این منطقه برقرار نماید.