فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۷۹٬۶۱۹ مورد.
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
257 - 282
حوزههای تخصصی:
خودآگاهی یکی از مهم ترین مسائلی است که فلاسفه و روان شناسان در طول تاریخ با روی کردهای مختلفی به آن پرداخته اند. انسان از احساس قطع شدن تماسش با نفس خویش رنج می برد؛ لذا برخی رفتارهایش فرار اضطراب آمیزی از جهان درون، افکار یا اعمال خویش است. در نظام فکری ابن سینا و یونگ برای انسان و شناخت حقیقت او جایگاه مهمی وجود دارد و هر دو پذیرفته اند که خودآگاهی نقش بنیادینی در وصول به حقیقت دارد. ابن سینا ازجمله اولین فیلسوفانی است که با روی کردی فلسفی و نه صرفاً اخلاقی دینی این بحث را مطرح می کند. یونگ نیز به نمایندگی از روان شناشی تحلیلیْ بحران خودآگاهی را مشکل بشر امروز معرفی می کند. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی ناظر به اینکه که انسان به درک بیشتری از خود، افکار، احساسات، نقاط ضعف، قوت و ارزش ها و توسعه ی فردی برسد، می بینیم که هر دو اندیشمند به دنبال راهی برای رهایی بشر از درد و رنج اند و معتقد اند به هر میزان که راه گسترش آگاهی انسان مخدوش شود و دید او نسبت به خود و واقعیت های اطرافش کور شود، زندگی او رنج آورتر می شود. تعبیر متدوال ابن سینا «خودشناسی» و تعبیر یونگ در روان شناسی تحلیلی، «خودآگاهی» است. هرچند مسئله ی شناخت خود توسط این دو اندیشمند به شکل ها و روش های متفاوتی مثل روش حسی تجربی و تعقلی مطرح شده است، تحلیل هردو ارتباط وثیقی با پذیرش مفهوم رنج دارد. ابن سینا ساحتی از خود را معرفی می کند و از آن به «اِنیّت» یاد می کند و آن را درمقابل ماهیت قرار می دهد که ما آن را «ساحت وجودی» می نامیم. ازآنجاکه در نگاه یونگ ما با چنین تمایزی بین ساحت وجود و ماهیت در ذات خودآگاه مواجه نمی شویم، «فردیّت» اهمیت پیدا می کند؛ لذا پس از بیان تفاوت ها و شباهت ها، می توان گفت ابن سینا در تحلیل خودآگاهی از یونگ فراتر رفته است.
تحلیل استعاره ساختاری «روح» در مرصاد العباد نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
313 - 338
حوزههای تخصصی:
استعاره های مفهومی ( Conceptual Metaphor ) ، یکی از مهم ترین ابزارهای شناختی برای تبیین مفاهیم انتزاعی در متون عرفانی فارسی هستند. در کتاب مرصاد العباد نجم الدین رازی، مفهوم روح و سیر تربیتی آن، به واسطه مجموعه ای از استعاره های ساختاری برجسته تشریح شده است؛ بااین حال، این حوزه تاکنون کمتر به طور نظام مند تحلیل شده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی، به واکاوی ساختار و نگاشت های مفهومی برخی از مهم ترین استعاره های مرتبط با روح (ازجمله استعاره های طفل، بذر و زندانی) در مرصاد العباد می پردازد. این استعاره ها نه تنها سازوکار تربیت و کمال روح را تبیین می کنند، بلکه امکان تفسیر جدیدی از ساخت مفهومی اندیشه عرفانی فارسی فراهم می کنند. برای استخراج داده ها، کل اثر به شیوه مطالعه متن پایه بررسی و استعاره ها با معیار تکرار، برجستگی و نقش در فرایند تربیت روح گزینش شد. با توجه به دستاورد پژوهش، هدف از تربیت و پرورش روح آن است تا به مرتبه کمال، تحلیه و به معرفت الهی برسد. به بیانی دیگر، سیر تربیت روح باید به گونه ای باشد که دوباره به مقام قرب الهی و موطن اصلی خود برگردد و به مرتبه فنای در حق برسد.
ارزیابی بداهت اصل علیت از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
137 - 165
حوزههای تخصصی:
اصل علیت درمیانِ غالب فیلسوفان اسلامی بدیهی تلقی شده است و به زعم بسیاری از شارحان ابن سینا نیز، وی آن را بدیهی می داند. باوجود این در آثار ابن سینا هم شواهدی قابل تفسیر به بداهت این اصل و هم شواهدی خلاف آن دیده می شود. واژه ی «بداهت» در فلسفه ی اسلامی اطلاقات متعددی دارد و لازم است ضمن بررسی تلاش های برون متنیِ طرفداران بداهت اصل علیت، با بررسی شواهد درون متنی آثار ابن سینا مشخص گردد که ازنظرِ وی، کدام یک از معانی اصل علیت بدیهی و کدام یک نظری است. این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی و با روی کرد اسنادی سامان یافته است، درصدد است تا نشان دهد اگرچه اصل علیت به سبب بی نیازی از اندیشه یا تجشّم در اندیشه، نزد اشخاص بسیاری موردِاذعان است و به این اعتبار «بدیهی» خوانده می شود، چون به کمک استدلال های معتبر قابل اثبات است، قضیه ا ی برهان ناپذیر و یک بدیهی اولی نیست. همچنین با نقد تلاش های طرفداران بداهت اصل علیت نشان داده شده است که می توان از تمام شواهد متنی ابن سینا تفسیری به سود عدم بداهت اصل علیت نزد وی ارائه داد.
تأثیر چالش های فقهی و حقوقی ناباروری بر روابط زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر معضلات فقهی و حقوقی ناباروری بر روابط زوجین شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش با توجه به هدف مقاله، کاربردی، و شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی نابارورانی است که به مراکز درمان ناباروری واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده بودند و با نمونه گیری خوشه ای، 201 نفر برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسش نامه، یکی محقق ساخته و دیگری پرسش نامه استاندارد سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) صورت گرفت. اطلاعات جمع آوری شده ازطریق آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون چندگانه با نرم افزار کمی SPSS25 تحلیل شد. یافته های بخش کمی نشان می دهد که خشونت با میانگین 16/4 بیشترین و طلاق با میانگین 69/3 کمترین چالش میان زوجین ناباور است. چالش های حقوقی، تأثیر منفی بر روابط زوجین دارد؛ ولی چالش های فقهی تأثیر معناداری بر روابط زوجین ندارد؛ بنابراین نمی توان گفت با افزایش یا کاهش چالش های فقهی روابط زوجین تحت تأثیر قرار می گیرد.
تحلیل انگاره و نقش آن در فهم تحولات حدیثی؛ بررسی انگاره «شؤم المرأة»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت «الشؤمُ فی المرأهِ و الفَرَسِ و الدّارِ» روایت مشهوری است که تداعی کننده انگاره شومی زنان است. این روایت در منابع اهل سنت به پیامبر(ص) نسبت داده شده و در منابع روایی شیعه گاه از امام صادق(ع) و گاهی از پیامبر(ص) نقل شده است. نتیجه تحلیل انگاره «شؤم المرأه» و روایات تداعی کننده آن با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به این قرار است که بخشی از این روایات، که «روایات مبنا» در ترویج این انگاره محسوب می شوند، در بوم مدینه شکل گرفته و برخی محدثان سرشناس مدینه عامل اصلی ترویج آن بوده اند. تفرّد مطلق در سه طبقه نخست راویان و تعارض محتوایی این روایات با نگرش کریمانه قرآن و پیامبر(ص) به زنان شاهدی بر ساختگی بودن آن هاست. تعدادی روایات پراکنده نیز وجود دارد که ناظر به «روایات مبنا» شکل گرفته و در حکم واکنش به این انگاره است. این واکنش ها را می توان در چهار دسته تقسیم کرد: واکنش های مشروط، واکنش های توضیحی و تعلیلی، واکنش های تقابلی-اصلاحی و واکنش های تقابلی-انکاری. تحلیل تاریخی و زبان شناختی این روایات نشان دهنده تأخر آن ها از روایات دسته نخست است.
ارزیابی روایات اسرائیلی ابن عباس (م 68ق) و انگاره اثرپذیری وی از تعالیم یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
7 - 34
حوزههای تخصصی:
عبدالله بن عباس (م 68ق) از مفسران برجسته قرآن که میراث حدیثی و تفسیری او سهم بزرگی در تکوین علوم مختلف اسلامی ازجمله تفسیر داشته مورد توثیق رجال شناسان فریقین قرار گرفته است؛ اما برخی از عالمان مسلمان و خاورشناسان با استناد رجوع ابن عباس به علمای یهود برای درک برخی مفاهیم و حتی واژگان قرآنی، او را متهم به نشر اسرائیلیات کرده و در وثاقت او ایجاد تردید نموده اند. درمقاله پیش رو، با به کارگیری روش تحلیل اسنادی و محتوایی در استناد به منابع و تحلیل و نقد، صحت یا سقم این ادعا بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که نه تنها دلایل و مستندات آنان ناتمام بوده است، بلکه با مطالعه سیره عملی ابن عباس روشن می گردد که او خود از سردمداران مبارزه با اسرائیلیات پراکنان بوده و مردم را از رجوع به آنان بازداشته و با اقامه براهین و ادله، دروغ گویی افرادی چون کعب الاحبار را برملا کرده است و حتی اگر بتوان پذیرفت که ابن عباس به علمای یهود رجوع داشته، در مسائل کم اهمیتی چون عدد اصحاب کهف و ... بوده که در وثاقت و اهمیت جایگاه ابن عباس خللی ایجاد نکرده است.
سجده بر کاغذ با تأکید بر موضوع شناسی کاغذهای صنعتی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
103 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مطرح در کتب فقهی، سجده بر کاغذ است. با اینکه روش امروزی و صنعتی تولید کاغذ با روش سنتی تولید آن تفاوت هایی دارد؛ اما هیچ یک از فقیهان بین حکم کاغذ سنتی و صنعتی فرقی نگذاشته اند. برخلاف کاغذهای سنتی که از الیاف غیرچوبی تهیه می شدند، کاغذهای صنعتی امروزی عمدتاً از چوب تهیه می شوند. یک چهارم تا یک سوم ساختار چوب را ماده ای به نام «لیگنین» تشکیل می دهد که بقای آن در خمیر کاغذ، رنگ و کیفیت کاغذ نهایی را خراب می کند. اگر خمیر کاغذ را با روش مکانیکی (روشی شبیه روش سنتی) تهیه کنند، این ماده در خمیر باقی می ماند؛ اما با روش های شیمیایی این ماده از خمیر کاغذ حذف می شود. این فرایندهای شیمیایی، شبهه ای جدی درباره استحاله مواد اولیه ایجاد می کند. استفاده از مواد شیمیایی برای سفید کردن خمیر این شبهه را تشدید می کند. علاوه بر این، به خمیر کاغذ، انواع و اقسام افزودنی ها (مانند پرکننده های معدنی، آهاردهنده های درونی، موادی که به آبگیری کاغذ یا تعلیق الیاف در آب کمک می کنند و...) اضافه می شود که بسیاری از آنها نیز در جواز سجده، اشکالات دیگری ایجاد می کنند. نهایتاً آهار سطحی با مواد خوراکی مانند نشاسته یا پوشش دادن کاغذ، صحت سجده را کاملاً مشکل می کنند. در این نوشته علاوه بر مسائل کلی سجده بر کاغذهای صنعتی، مسائل اختصاصی برخی انواع کاغذ مانند کاغذ تحریر، روزنامه، کاغذهای پوشش دار، کاغذ اسکناس، دستمال کاغذی، مقوا، کاغذ بازیافتی و کاغذ سنگی هم مورد بررسی قرار گرفته است. با بررسی مجموع مسائل فوق و توجه به این نکته که شناخت مصداقی فرایند ساخت، ترکیب خمیر، مواد افزودنی و لایه های سطحی غالباً برای مکلف مقدور نیست، روشن می شود که با سجده بر اکثر قریب به اتفاق کاغذهای صنعتی، نمی توان صحت سجده را احراز نمود.
واکاوی عینیت تجربه شهودی در هندسه معرفت دینی علامه طباطبایی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهود از اضلاع مهم هندسه معرفت دینی و از منابع کسب معرفت محسوب می شود. پرسش از عینیت متعلق تجربه عرفانی از سوالات اساسی مطرح در این حوزه است. در پاسخ به این پرسش برخی نظریه ذات گرایی را پذیرفته و برخی دیگر معتقد به ساختارگرایی(زمینه گرایی) هستند. ذات گرایان متعلق تجربه عرفانی، را ذات و حقیقت متعالی می دانند. طرفداران نظریه ساختارگرایی ضمن نفی حکایتگری تجربه عرفانی از ذات واحد، این تجربه ها را معلول فرهنگ، باور و زمینه فکری فرد می دانند. مطالعه و مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی در زمینه واقع گرایی و عینیت متعلق تجربه عرفانی از اهداف و موضوع این نوشتار است. روش مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی و با اتکاء به آثار آنها می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که علامه طباطبایی با تقسیم بندی علم به دو قسم علم حضوری و حصولی و بازگشت علم حصولی به حضوری و پذیرش اصل اتحاد علم، عالم و معلوم، تجربه های عرفانی را از نوع علم حصولی و حضوری دانسته که در هر دو نوع، تجربه ذات محقق می شود. از دیدگاه فخررازی در سایه تزکیه درون و تصفیه نفس و رسیدن به احوال و کشفیات عرفانی، انسان به مرتبه ای می رسد که با علم حضوری حقایق را درک می نماید. لذا این احوالات از نوع تجربه ذات و معرفت بخش می باشند. در واقع ذات گرایی وجه اشتراک علامه و فخر است.
همدلی در سنت پدیدارشناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۴
159 - 188
حوزههای تخصصی:
در چند سال گذشته، بحث پر جنب و جوشی حول این موضوع وجود داشته است که آیا و چگونه پدیدارشناسی می تواند به تحقیقات شناخت اجتماعی مدد رساند. به ویژه، برخی تشکیک نموده اند که آیا توصیفات پدیدارشناختی اول شخص از تجربه انترسوبژکیتو و کنش متقابل می تواند نظریه های مشخصی را درباره شناخت اجتماعی تایید یا رد کند (به عنوان مثال، Spaulding 2015). در برابر این گونه ارزیابی، هدف از همکاری حاضر ارائه بررسی اجمالی از بحث غنی و دقیق همدلی است که در سنت پدیدارشناختی یافت می شود، با تمرکز ویژه بر جنبه های این بحث که ما معتقدیم حاوی بینش های مهم و ظریف راجع به رابطه همزمان است.
قراءة صورة الآخر الفرنسي بين النمطين السلبي والإيجابي فی الرواية الجزائرية (روايات معمر حجيج أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
90 - 104
حوزههای تخصصی:
تعد ثنائیه الأنا والآخر من أهم مباحث الأدب المقارن، إذ تحیل هذه الثنائیه الجدلیه فی الأغلب على الصراع الطبقی والحضاری، لتحدید مفهوم الأنا لا بد من وجود الأنا/ الذات المرکزیه نقیس من خلالها ذلک الآخر ونتعرف علیه، فالآخر یعنی شخصا آخر أو جماعه مغایره، ویکون الآخر هو الکائن المختلف عن الذات وهو مفهوم نسبی ومتحرک، ذلک أن الآخر لا یتحدد إلا بالقیاس إلى نقطه مرکزیه هی الذات، فالآخر هو انعکاس للأنا والروایه الجزائریه زخرت بصوره الآخر الفرنسی الذی بقی عالقا فی أذهان الجزائریین، وهو ما تجسد فی کتاباتهم بالرغم من الاستقلال، لذلک تسعى هذه المحاوله عبر المنهج الوصفی- التحلیلی إلى دراسه أهم ما اعتمد معمر حجیج فی تصویره للآخر الفرنسی فی روایاته الأربع (اللیالی حبلى بالأقمار، معزوفات العبور، ذاکره منفى الجنون، مهاجر ینتظر الأنصار) وإبراز أنماط هذا الآخر بین السلبی والإیجابی من خلال تصویره للشخصیات الفرنسیه والتعرف على خفایا ومستورات ذلک الآخر. تشیر النتائج إلى أن حجیج اعتمد فی تصویره للآخر الفرنسی على عده صراعات: منها الصراع الحضاری القائم بین الغرب والشرق، والصراع القائم بین الهویه الجزائریه والفرنسیه التی یحاول الاستعمار بمسحها، والصراع القائم بین الأدباء الفرنسیین المتحمسین لمصالح فرنسا، وصور الآخر الفرنسی فی الروایات ذات نمطین: سلبی وإیجابی، فصوره الضابط الفرنسی ذات نظره استعلائیه وصوره تتمیز بالشفقه على المساجین والاستعطاف علیهم، وکذلک بالنسبه إلى صوره الأستاذ، حیث تحاول تدمیر کل ما یتعلق بالهویه الجزائریه الإسلامیه والثقافه الجزائریه وإیجابیه، حیث تدعم کل الحرکات على مستوى الدفاع عن الحریه والاستقلال الجزائری وکذلک بالنسبه إلى صوره الأدیب، حیث ینظر کامو نظره دونیه إلى الجزائر، بینما سارتر فی نفس الروایه، یدافع بکل ما یملک من قوه عن القضیه الجزائریه ویفضح جرائم الاستعمار الفرنسی ویندد الصمت علیها.
مدل معادلات ساختاری بین دینداری با سلامت روان: با آزمون نقش میانجی هوش معنوی در دانشجویان دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی هوش معنوی در رابطه بین دین داری با سلامت روان دانشجویان دانشگاه ارومیه است. روش: روش پژوهش هم بستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال 1402 بود (13567N=)، که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 200 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. داده ها به وسیله سه پرسش نامه استاندارد سلامت روان گلدبرگ (1979)، دین داری صافدل (1393) و پرسش نامه هوش معنوی فرهوش و همکاران (1398) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسش نامه ها از روش مدل یابی بر اساس نرم افزار اس پی اس اس 27 و لیزرل 8/8 انجام پذیرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مسیر مستقیم دین داری با سلامت روان (73/0=β، 07/8=T) مثبت و معنادار است (001/0P<). هم چنین مسیر مستقیم هوش معنوی با سلامت روان (75/0=β، 32/8=T) مثبت و معنادار است (001/0P<). هم چنین مسیر غیر مستقیم دین داری با سلامت روان از طریق هوش معنوی (51/0) نیز مثبت و معنادار بود (005/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که مدل طراحی شده بر اساس داده های پژوهش، برازش مناسب داشته و هوش معنوی، به عنوان یک عامل میانجی، رابطه بین دین داری با سلامت روان را تحت تأثیر قرار می دهد.
بررسی تمسک به «الائمة من قریش» در نشست سقیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۲ «ویژه پژوهش های حدیثی»
67 - 82
حوزههای تخصصی:
یکی از شرایطی که معمولا اهل سنت برای خلیفه ذکر می کنند، قریشی بودن خلیفه است. آنان این شرط را به پیامبر منسوب می دارند. به لحاظ تاریخی هم تا پایان خلافت عباسیان چنین شرطی محقق شده است. پرسش نوشتار حاضر آن است که آیا اوّلا: ابوبکر و عمر در سقیفه چنین خبری را به رسول الله نسبت دادند؟ ثانیا: آیا انصار با اعتماد به این سخن پیامبر با امارت قریشیان موافقت کردند؟ برای یافتن پاسخ به بررسی گزارشهای مختلفی که از نشست سقیفه ارائه شده پرداختیم، و با دسته بندی این گزارشها و نقد و بررسی آنها نشان دادیم که ادعای تمسک به این خبر در نشست سقیفه و تاثیر آن در اعراض از سعد بن عباده و اقبال به ابوبکر، ادعایی پذیرفتنی نیست.
نقد تفسیر مشهور آیه 52 سوره حج با روی کرد دانش لغت و تفسیر قرآن با قرآن
حوزههای تخصصی:
ترجمه و تفسیر واژگان ازجمله مباحث مهم علم تفسیر است که گاه سبب می شود واژه از معنای اصیل و مراد حقیقی دور گردد و معانی ثانوی، بعید و گاه نوین جای گزین آن شود. توجه به تحول لغت در هنگام بررسی متون کهن از اهمیت شایانی برخوردار است؛ زیرا کلام در متون قدیم با عنایت به معنای اصیل و حاکم در آن برهه زمانی صادرشده است و متأخران با عنایت به معانی غیر از آن معنای اصیل به متن توجه می کنند. واژه مَنَى و دو مشتق آن یعنی تَمَنَّى و أُمْنِیتِهِ در آیه 52 حج از جمله این موارد است. در کتب لغت قدیم معنای اصیل مَنَی را مرگ و تقدیر گرفته اند؛ درحالی که مفسران واژه تَمَنَّى را در معنای آرزو (الأُمْنِیّه) لِحاظ کرده اند. در پی آن پرسش از امکان نفوذ شیطان در ساحت وحی و ماجرای غرانیق در کتب تفاسیر و... در تأملات کلامی مسلمانان ایجاد شده است. در این مطالعه با درنگ و تأمل در معنای این واژگان در کتب لغت قدیم و توجه به سیاق و حقیقت وحی، احتمال حمل واژه تَمَنَّى بر معنای رسیدن و مقدر شدن زمان مرگ پیامبران را مرور خواهیم کرد. فرضیه ما در این مطالعه آن است که تمنا به معنای مرگ، و امنیه نیز به معنای آرزو است. با این روی کرد مرجع ضمیر هاء در کلمه امنیته در آیه 52 سوره حج نیز شیطان خواهد بود.
تحلیل اخلاقی کاربرد هوش مصنوعی مسئولانه و یادگیری ماشین در تجارت ارزهای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
51 - 70
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در معاملات ارزهای دیجیتال ملاحظات اخلاقی پیچیده ای را ایجاد کرده است که نیازمند بررسی رویکردهای نظارتی مسئولانه است. پژوهش حاضر این نیاز را با استفاده از یک چارچوب نظری نتیجه گرا، با تأکید بر نتایج استقرار هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در این بخش و تأثیرات آن بر ذی نفعان، بسط داده و با تکیه بر مطالعات موردی مهم، مانند سام بانکمن فرید و بورس آتی و بررسی گسترده منابع مربوطه، پیامدهای اخلاقی هوش مصنوعی و یادگیری ماشین را در زمینه تجارت ارزهای دیجیتال بررسی و ضرورت روش های نظارتی جدید را که به ویژگی های منحصربه فرد دارایی های دیجیتال در کنار قوانین موجود می پردازند را مطالعه می کند.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از حی ث اب زار تحقیق، اسنادی و کتاب خانه ای است و اطلاعات گردآوری شده با استفاده از منابع کتاب خانه ای ک ه ب ه روش توص یفی- تحلیل ی م ورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد با استفاده از یک دیدگاه پیامدگرا، این مطالعه بر اهمیت متعادل کردن پتانسیل تحول آفرین هوش مصنوعی و یادگیری ماشین با ملاحظات اخلاقی برای اطمینان از یکپارچگی بازار، محفاظت از سرمایه گذار و رفاه کلی در معاملات ارزهای دیجیتال تأکید می کند.
نتیجه: نویسنده با مقایسه نتیجه گرایی با سایر نظریه های اخلاقی قابل استفاده برای بهره برداری از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تجارت ارزهای دیجیتال، چارچوبی برای نوع شناسی تجارت هوش مصنوعی و یادگیری ماشین پیشنهاد می کند.
«مواد ثلاث» بر مبنای سه رویکرد فلسفی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
اندیشه صدرالمتألهین در سیر تکامل خود، سه رویکرد را شاهد بوده است؛ نگرش اصالت ماهوی، نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت تشکیکی و نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت شخصی. مبحث «مواد ثلاث» بتبع این سه رویکرد فلسفی صدرایی، دچار تحول اساسی شده است. در مرتبه یی متناسب با رویکرد اول، مقسَم، ماهیت است و به «وجوب، امکان و امتناع» تقسیم میشود. مراد از امکان در این مرتبه، امکان ماهوی است. در رویکرد دوم، مواد سه گانه مرسوم، به وجوب و امکان ارتقا می یابند. مراد از امکان در این مرتبه، امکان فقری و وجودی است. در رویکرد سوم، این سه ماده، به دوگانه «حق و باطل» تحول پیدا میکنند. تعبیر «حق» در این مبحث، با سه معنای دیگر از «حق» که در رویکرد سوم مطرح شده است یعنی تقدم بالحق، وجود حق و وحدت حقه اشتراک معنوی و اتحاد مصداق ی، و با ح ق مط رح در ام القضایا، رابط ه «مَثَل و ممث ل له» دارد؛ یعن ی ام القضایا مَثل ح ق تعالی در می ان قضایاست. از حق تعالی به احق الوجودات و از اصل عدم تناقض، به احق الاقاویل و احق الاوایل تعبیر میشود. همه «حق»های یاد شده، بر اساس مبانی رویکرد فلسفی سوم صدرالمتألهین، قابل طرحند.
تحلیل هستی شناسانه رفتار ملائکه، ابلیس و آدم (ع) در ماجرای هبوط بر اساس دوگانه عرفانی «جهت حقی» و «جهت خلقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیات قرآن و روایات در مورد نحوه عکس العمل ملائکه، ابلیس و آدم (ع) در ماجرای هبوط به ظرائف فراوانی اشاره شده است. با تکیه بر دوگانه « جهت حقی »و« جهت خلقی » در عرفان اسلامی می توان برخی از غوامض ماجرای هبوط را تشریح کرد. به این منظور با روش توصیفی تحلیلی در گام نخست به تشریح دوگانه جهت حقی و جهت خلقی پرداخته شده است. در عرفان اسلامی از حیثیت غیراستقلالی و وجه اللهی ظهورات حق تعالی تعبیر به «جهت حقی» شده است. در مقابل«جهت خلقی» ناظر به خودیابی وجودی موجودات عوالم نسبت به یکدیگر است. در گام دوم نشان داده شد که میزان غلبه جهت حقی و جهت خلقی منجر به تفاوت مواضع ملائکه، ابلیس و آدم در ماجرای هبوط گردیده است. ملائکه با انتساب تسبیح و تقدیس، خود را شایسته مقام خلیفهالهی دانستند؛ که این به خودیابی وجودی ملائکه (حیثیت خلقی) دلالت دارد. ابلیس در مقام مقایسه خود با آدم دچار غلبه جهت خلقی شد و با نادیده گرفتن جهت حقی آدم که ناظر به نفخ روح الهی و تعلیم اسماء بود؛ استکبار باطنی وجود او هویدا شد. همچنین تمنای کمالات اهل بیت (ع) توسط حضرت آدم (ع) (که طبق روایات، باطن شجره منهیه بود) نشان از غلبه جهت خلقی در وجود حضرت آدم بود.
غنای معرفی سیره و سیمای امام رضا (ع) در ادبیات کودک و نوجوان از نگاه متخصصان ادبیات و کودک شهر قم با استفاده از روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
33 - 59
حوزههای تخصصی:
معرفی سیره و سیمای امام رضا (ع) و شناساندن شخصیت ایشان از اهداف نویسندگان و سرایندگان ادبیات رضوی کودک و نوجوان است که فعالان این عرصه به عنوان یک رسالت به آن نگریسته و سعی دارند با شیوه های مختلف به این مهم دست یابند. توجه به این نکته که معرفی سیمای امام رضا(ع) به چه شکل مطلوب و مناسب تر است، می تواند در برنامه ریزی، تصمیمات و ارتقای کیفیت آثار رضوی برای کودکان و نوجوانان تأثیر زیادی داشته باشد. به همین دلیل هدف این پژوهش واکاوی ویژگی های معرفی مطلوب و مناسب سیره و سیمای امام رضا(ع) در ادبیات داستانی کودک و نوجوان و غنا بخشیدن به آن از دید متخصصان این حوزه براساس رویکرد کیفی و نظریه زمینه ای است. داده های مورد نیاز از طریق نمونه گیری نظری و هدفمند توسط مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با معلمان و متخصصان حوزه ادبیات و کودک در شهر قم گردآوری و طی سه فرایند: کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مفهوم پردازی و تجزیه تحلیل شده است. یافته های پژوهش شامل 162 مفهوم اولیه، 55 مضمون فرعی و 18 مضمون اصلی بود که مقوله هسته، «غنای معرفی سیمای امام رضا (ع) در ادبیات کودک و نوجوان» برساخت گردید. همچنین مدل الگوواره ای، شرایط و علل، عوامل و ضرورت های لازم را بازنمایی می کند. برای غنای معرفی و شناساندن سیره و سیمای امام رضا (ع) در ادبیات داستانی کودک و نوجوان لازم است تمام مؤلفه های اثرگذار با اتخاذ تدابیر و استراتژی های لازم، پیامدهای این امر را فراهم سازند.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اجتماعی دوره دوم متوسطه نظام آموزشی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
185 - 213
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه ما در جامعه ای با اصول و قواعد اجتماعی زندگی می کنیم، آشنایی با الگوهای تربیت اجتماعی، از ضرورت های قابل توجه تربیت صحیح افراد است. ازآنجاکه افزون بر نقش خانواده ها، بخش بزرگی از تربیت اجتماعی در مدارس از طریق برنامه درسی تبلور می یابد، هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اجتماعی دوره دوم متوسطه در نظام آموزشی ایران است. رویکرد پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی و از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و تکنیک اشباع نظری به مصاحبه نیمه ساختمند با 15 نفر از متخصصین پرداخته شد. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد و در بخش کمّی نیز 286 نفر از معلمان دوره دوم متوسطه شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از روش پرسش نامه محقق انجام گردیده است. تحلیل یافته های کیفی منجر به شناسایی 82 مضمون پایه و 10 مضمون سازمان دهنده شامل ویژگی های؛ اهداف (شناختی، عاطفی و روانی حرکتی)، محتوا (انتخاب و سازماندهی)، روش های یاددهی و یادگیری (گزینش و روش ها) و ارزش یابی (اصول و روش ها) شد. در بخش کمّی نیز نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مؤلفه های ذکرشده به خوبی ویژگی های عناصر برنامه درسی تربیت اجتماعی را تبیین می کند و همچنین این ویژگی ها در سطح به نسبت مطلوبی قرار دارند.
شناسایی و تبیین مؤلفه های هویت ساز انسان از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و تبیین مؤلفه های هویت ساز انسان از منظر نهج البلاغه است. این تحقیق در پارادایم کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد و از روش کدگذاری استقرایی داده ها انجام گرفته است. نمونه مورد تحلیل، کل متن نامه ها، خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه بود که داده ها به شیوه ی هدفمند و با رعایت قاعده ی اشباع نظری گرد آوری شد. به منظور اعتبارسنجی تحقیق از روش مسیر ممیزی استفاده شده است. همچنین نتایج پس از اعمال نظر پنج نفر از صاحب نظران و خبرگان عرصه هویت اسلامی، جمع بندی و اصلاحات لازم صورت گرفت. به منظور پایایی و اعتبایابی یافته ها، ضریب توافق نمره گذاران برای واحدهای تحلیل تخصیص داده شده صورت گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که 22 کد محوری شامل حکمت ورزی، اندیشه ورزی در امور، کسب آگاهی از امور، تأمل ورزی در تاریخ، تجربه محوری، تربیت پذیری، انجام اصولی و دقیق امور، عمل متفکرانه، استواری در امور، اتکال به پروردگار، یقین ورزی، میانه روی در امور، حفظ نقطه تعادل، پرورش روحیات درونی، خودکنترلی، اخلاص در نیات و اعمال، خضوع، خداباوری، خودارزشمندپنداری، خودارزیابی، توجه به امور دنیایی و احساس تعهد و مسئولیت و 9 کد گزینشی شامل معرفت اندوزی، عملگرایی، استحکام سازی درونی، تعادل جویی، خودسازی، خدامحوری، خودنگری، دنیاداری، تعهدورزی به عنوان مؤلفه های هویت ساز از منظر نهج البلاغه احصا گردید.
آوازخوانی زن در روایات شیعی: تحلیل صدوری و فقه الحدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
23 - 39
حوزههای تخصصی:
از دیرباز محققان، محدثان و فقیهان برای تشخیص احادیث سره از ناسره با استفاده از مطالعات رجالی و صدوری و تحلیل متن به پالایش روایات مبادرت ورزیده و با پژوهش های فقه الحدیثی به تنقیح مراد و مقصود احادیث همت گماشته اند. با این همه تا کنون پژوهش مستقلی در روایات مرتبط با آواز خوانی زنان صورت نگرفته است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی احادیثی را که فقها مستند صدور حکم نهی یا جواز آوازخوانی زنان قرار داده اند دسته بندی کرده و آنها را از نظر صحت صدور و دلالت فقه الحدیثی مورد تحلیل قرار داده ایم تا پاسخ گوی این سؤال اصلی تحقیق باشد: روایات شیعی در باب آوازخوانی زنان از نظر صحت صدور و دلالت فقه الحدیثی چگونه است؟نتیجهٔ این تحقیق نشان می دهد اولاً در میان دو دسته روایت های دلالت کننده بر جواز و عدم جواز احادیث معتبر کم نیست و ثانیاً در میان این دو دسته تعارض مفهومی وجود ندارد و ثالثاً این احادیث بر حکم آوازخوانی صرف نظر از امور دیگر دلالتی ندارد.