فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۷۹٬۹۹۱ مورد.
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
People often think that phenomenal consciousness is unique to humans and animals,but panpsychism extends it to other beings, considering consciousness as fundamental and ubiquitous in the natural world. This extension claim, which is shared by all panpsychists, carries ethical implications. Panpsychists vary in their views of the scope of extending consciousness. Micropsychism extends consciousness all the way down to fundamental particles at the micro-level, while macropsychism extends it to the cosmos and all physical objects in the universe. While micropsychism suggests that fundamental particles have moral status and significant moral standing, this truth does not necessarily translate into practical moral consequences, nor does it require us to change our behavior towards them. On the other hand, macropsychism implies that the universe holds moral status and significant moral standing. Advocates of this view argue that we should act in a way that maximizes pleasure and minimizes pain for all beings in which we can discern the causes of pleasure and pain. Additionally, macropsychism requires recognizing the moral status and significant moral standing of all animate and inanimate entities. We should therefore behave in such a way that enhances the pleasure and alleviates the suffering of animals and plants, although we do not have any moral obligation regarding inanimate beings.
حمایت از کرامت و حقوق زنان و کودکان در مخاصمات مسلحانه از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
255 - 268
حوزههای تخصصی:
بیش از نیمی از زنان و کودکان جهان در کشورهایی زندگی می کنند که جنگ و درگیری را تجربه کرده اند. جامعه بین المللی نمی تواند مصائب آنها را نادیده بگیرد. به نظر می رسد در درگیری های معاصر چندان به حقوق بین الملل بشردوستانه توجه نشده است. استفاده مکرر از سلاح های شیمیایی و منفجره در مناطق شهری، خشونت جنسی، آوارگی، کشتار جمعی و... نشانه عدم پایبندی به حقوق بشر می باشد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی با توجه به مخاصمات مسلحانه سال های اخیر به بررسی رویکردهای حقوق بین الملل نسبت به زنان و کودکان پرداخته است و همچنین به نقد و بررسی سازوکارهای حمایتی و حقوق بشری نسبت به زنان و کودکان در مخاصمات مسلحانه در نظام بین الملل حقوق بشردوستانه پرداخته است. دشمن همواره سعی دارد که از طریق فشار بر افراد غیرنظامی، حریف خود را تسلیم خواسته های خود کند و در این رقابت ناعادلانه، زنان و کودکان اولین قربانیان بی دفاع و بی پناه هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به اصول حقوق بشردوستانه بین المللی که به صورت واضح در اسناد بیان شده است، لازم و ضروری است که توسط طرفین درگیر؛ عواملی چون اصل کرامت انسانی، اصل محدودیت در استفاده از سلاح های غیرمجاز و ابزارهای جنگی غیرمعمول، اصل تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان، اصل منع درد و رنج بیش از اندازه، اصل تناسب، اصل حفظ محیط زیست، اصل ضرورت نظامی و اصل احتیاط، که از جمله اصول اساسی حقوق بشردوستانه هستند، باید در مخاصمات مسلحانه بین المللی و داخلی، مورد توجه و احترام قرار گیرند.
تحلیل حقوقی طرح حق الثبت بر مهریه های بالای 14 سکه طلا با نگاهی به نظام حقوقی زوجین در فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویب طرحی در کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی مبنی بر تعیین حق الثبت بر مهریه های بالای ۱۴ سکه (24/06/1399) در موقع انعقاد و ثبت عقد نکاح دو طرف هریک به میزان ۵۰ درصد و واریز وجوه حاصل از آن به حساب صندوقی به نام صندوق تهیه جهیزیه برای زوجین نیازمند، حقوق خانواده را در آستانه تحول مهمی قرار داده است. تحولی که به منظور خدمت به نهاد حقوقی و به جهت کاهش میزان مهریه و تسهیل ازدواج صورت پذیرفته، لیکن تردید جدی در کارآمدی آن وجود دارد و حتی تصور می شود که نتایج و آثار منفی آن بیش از اثر مثبت طرح باشد. تصویب طرح هایی که بدون لحاظ حقوق طرفین عقد نکاح بوده و احتمال ایجاد بسترهای سوءاستفاده برای مردان و وضعیت نامساعدی را برای زنان به وجود می آورد باعث می شود دختران و زنان و همچنین پسران امروز با بی محلی و بی رغبتی مضاعفی نسبت به گذشته برای ازدواج روبرو شوند. چرا که معتقدند نه تنها با ازدواج آزادیهای آنها محدود می شود بلکه تهدیدات مالی و اقتصادی هم برای زندگی ایشان وجود دارد و نه تنها در زندگی مشترک از کمترین منفعت مادی برخوردار نیستند بلکه برای رهایی از ازدواجی اشتباه و نامناسب مجبور به پرداخت مال خود و تحمل هزینه های گزاف و غیر منصفانه می شوند. بنابراین بهتر آن است با نگاهی جامع و با رعایت اصل آزادی و توازن حقوق قراردادی برای طرفین، طرح هایی را پیشنهاد کرد که هم تأمین کننده اهداف نظام حقوقی و هم تأمین کننده حقوق طرفین به طور عادلانه گردد. بنابراین پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با جمع آوری منابع از طریق کتابخانه ای ضمن بررسی مبنایی و حقوقی طرح مذکور با نگاهی به نظام حقوقی زوجین در فرانسهبه ارائه راهکار و پیشنهاد نیز در این زمینه می پردازد.
تحلیلی بر رابطه قانون و اخلاق از منظر هارت و دورکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
7 - 30
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف بررسی رابطه قانون و اخلاق در اندیشه هارت و دورکین نگارش یافت. نتایج تحقیق حاکی از این بود که از نظر هارت قانون و اخلاق به دو صورت می توانند رابطه داشته باشند. یکی به صورت عرضی که شامل پذیرش اصول اخلاقی در قاعده رسمیت بخش و رعایت محتوای حداقلی قوانین از منظر اخلاقی بود؛ لذا قانون و اخلاق از نظر محتوایی رابطه ذاتی ندارند، بلکه می تواند در دو شکل مذکور رابطه داشته باشد. دیگری رابطه ذاتی که همان رعایت عدالت صوری قانون بود که به معنای برخورد مشابه با موارد مشابه بود. چنین نگرشی چون تنها جنبه شکلی دارد با اصول پوزیتیویسم ناسازگاری ندارد. از سوی دیگر از نظر دورکین قاضی در پرونده های دشوار ناگزیر است از طریق اصول و ارزش ها که مبنا و ساحت بنیادی نظام حقوقی هستند، موضوع را حل کند. در چنین مواردی قاضی با توسل به اصول و ارزش اخلاقی متناسب، پرونده را بررسی و رأی نهایی صادر می کند. ضمن اینکه در پرونده های دشوار نقش قاضی تنها تطبیق قوانین نیست؛ بلکه وظیفه او تفسیر قوانین است. قاضی باید تلاش کند اصول و ارزش ها را به گونه ای فهم و ادراک کند که انسجام و تمامیت نظام حقوقی یعنی هماهنگی قواعد و قوانین به عنوان رو بنا و اصول و ارزش ها به عنوان زیربنا رعایت شده باشد. بر این اساس، هم هارت و هم دورکین به نقش اخلاق در قانون اذعان داشتند؛ با این حال میان آن دو در چگونگی تحلیل و نگرش به این موضوع تفاوت وجود دارد.
بررسی تحلیلی راهبرد ها و مولفه های نظام سلوکی میرزا جواد ملکی تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا جواد ملکی تبریزی از عارفان نامی معاصر شیعی میباشد. علما و دانشمندان شهیر پس از ایشان نظیر علامه طباطبایی، علامه حسینی طهرانی و امام خمینی (ره) از ایشان به بزرگی یاد کرده اند و برای نظریات ایشان جایگاه والایی قائل بوده اند. مطالعه «مبانی» و «دستورات» سلوکی ایشان که مبتنی بر اصول «هستی شناختی» و «انسان شناختی» عرفانی و عقلی وی می باشد، نمایانگر یک «نظام واره سلوکی» است. نظامی که عمل به دستورات آن انسان را به «توحید» و «لقاء الهی» برساند. مهمترین راهبردها و مؤلفه های این نظام سلوکی عبارتند از: «تفکر»، «علیت»، «وضع الفاظ برای ارواح معانی»، «جامعیت انسان نسبت به عوالم»، «فقر ذاتی سالک»، «محبت»، «اختلاف احوال سالکین»، «مراقبه»، «پایبندی به شریعت»، «توبه»، «توجه به اوقات و ایام خاص»، «مرگ آگاهی»، «قاعده رفق و مدارا»، «نفی دعوی کاذب»، «توسل به انسان کامل» و «توحید»؛ در این تحقیق کوشش شده است که با روش توصیفی تحلیلی ضمن بر شمردن و توضیح هریک از این راهبردها و مؤلفه ها به تحلیل عرفانی – عقلانی آنها نیز پرداخته شود تا وجه انسجام و روشمندی نظام سلوکی میرزا بیش از پیش نمایان گردد. شایان ذکر است در تحلیل راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا سعی شده است تا حد امکان این تحلیل ها از درون نظام سلوکی ایشان ارائه گردد تا وجه اصالت و استحکام این نظام سلوکی آشکار گردد. بر این اساس اهداف این تحقیق به ترتیب عبارتند از: «استخراج و معرفی راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا جواد ملکی تبریزی»؛ «توضیح و تبیین راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا مطابق با آراء و نظریات ایشان» و در نهایت «ارائه تبیینی منسجم و روشمند بر اساس آموزه های عرفانی – عقلی از راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا در جهت تبیین انسجام و روشمندی این نظام سلوکی».
بررسی اجرای اصل عدم با شک در حالات مختلف کلمات به کار رفته در منابع فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
170 - 195
حوزههای تخصصی:
اگر نسبت به کیفیت (از قبیل مدّ، قصر، تشدید و تخفیف) کلمه ای شک داشته باشیم، با جریان اصل عدم می توانیم این کیفیت مخصوص را نفی کنیم. این اصل در عبارات تعدادی از فقها جاری شده، و نداشتن این کیفیتِ کلمه را نتیجه گرفته اند و در نگاه ابتدایی می توان ادعا کرد که جریان این اصل از مصادیق اصل عدم، مسلّم نزد فقها است، ولی علما این مبحث را مورد بحث و بررسی قرار نداده اند. ازآنجا که این بحث در فرآیند استنباط از اهمیت فراوانی برخوردار است، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا جریان این اصل، حجت است یا خیر. ظاهر کلمات برخی علما مسلّم انگاشتن جریان آن است و ظاهر برخی دیگر انکار. با توجه به اینکه کیفیات کلمه با همدیگر متفاوت هستند و از یک قبیل نیستند، پس از مشخص ساختن مراد از جریان این اصل و بررسی هریک از احتمالات مطرح، این نتیجه به دست آمده که جریان اصالت عدم برای نفی کیفیات کلمه، از حجیت برخوردار نیست و نمی توان آن را در فرآیند استنباط قرار داد.
اعتبارسنجی داده های رجالی امامیه در پرتو منابع غیر رجالی غیرشیعی: مطالعه موردی إسحاق بن محمّد الأحمر نَخَعی بَصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
90 - 115
حوزههای تخصصی:
بررسی راویان و اَسناد روایات یکی از معیارهای محدثان مسلمان درارزیابی احادیث بوده است که این امر، موجب تولید داده های انبوه رجالی و به تبع شکلگیری دانش رجال درمیان دانش های حدیثی شده است. دردوران معاصر گاه درواقع نمایی ارزیابی های عالمان رجالی درباره راویان تشکیک شده است. این تردیدها زمانی تشدید می شود که میان مضمون روایات برجای مانده از راوی و داده های رجالی تناقض وجود داشته باشد. اسحاق بن محمّد اَحْمَر نَخَعی یکی از راویان شیعی است که از سوی رجالیان متقدم عمدتاً به دلیل فساد مذهب و انتساب او به جریان غُلات تضعیف شده است. بنابر داده های رجالی متقدم، این گرایش های غالیانه به مضمون ومحتوای کتاب های تألیفی او نیز راه یافته بود، تا آنجا که موجب شد روایات او به سبب ناهمگونی با اندیشه های اصیل امامیه، جعلی و خود او کذّاب و دروغگو معرفی شود. این نوشتار می کوشد بااستناد به داده های موجود درمنابع غیررجالی همچون آثار فِرق نگاری و تألیفات مسلمانان غیرشیعی و نیز تحلیل داده های فرارجالی، ایده بهره گیری ازاین منابع درارزیابی میزان واقع نمایی گزارش های رجالیان درباره اسحاق احمر را مورد سنجش قرار دهد. ثمره این مطالعه، تأیید داده های رجالی با واقعیت های تاریخی سده های میانه است. باتوجه به داده های فرارجالی درباره اسحاق، صحّت واعتبار اطلاعات رجالی درکتاب های رجالیان متقدم درباره تضعیف وی و گرایش های غالیانه منسوب به او نتیجه گیری می شود.
جدلية المدنس والمقدّس في الخطاب الشعري لمحمد صابر عبيد قراءة في قصيدة عشب أرجواني يصطلي في أحشاء الريح وفق رؤية جون سيرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
67 - 86
حوزههای تخصصی:
التداولیه فرع من فروع الدراسات اللسانیه التی تعنی باللغه کأداه للتواصل. والتّداولیه اللسانیه تعالج الأفعال الکلامیه، بوصفها الجزء الأساسی فی الدراسه التداولیه التی تعکف علی اللغه فی ضوء علاقتها بالمعنی والجهه التی تنشده من خلال العلاقه المعهوده بین المنتج والمرسل إلیه. یعدُّ جون سیرل من البارزین فی هذا المجال وأخذ فرضیاته لاتجاهه اللسانی والتداولی من أستاذه أوستین غیر أنَّه وضع التصنیف الآخر للأفعال الکلامیه وعالجها معتمداً علی المعطیات السیاقیه ودور طرفی التخاطب فی البناء اللغوی وجعل هذا الرعایه الأساسیه شرطاً فی إنجاز الفعل اللغوی وفاعلیته. یضمُّ هذا البحث بین دفئتیه مقاربه لقصیده عُشبٌ أرجوانی یَصطلی فی أحشاءِ الرّیح لمحمد صابر عبید فی ضوء نظریه الأفعال الکلامیه لجون سیرل. والهدف فی هذا العرض التداولی، الکشف والإبانه عن الخصائص اللغویه وفهم مقصدیات الخطاب الشعری عند الشاعر. وما توصل إلیه البحث هو أن التنضید اللغوی فی هذه القصیده یرتبط بالمعانی والمقاصد والشاعر أکثر من الأنماط اللغویه الخبریه والإنشائیه المختلفه والتعبیریه ذات الوظیفه الإنجازیه من منظور تعاملی تأسیسی، کما أکثر من استخدام الأفعال التوجیهیه الإنجازیه لبناء الممارسه الثوریه عند المتلقی وتحریکه للرفض والتصدی ومواجهه النزعه المادیه فی داخله و دفعه نحو المواجهه والبناء من الجدید بعد تجاوز القتامه الوجدانیه والروحیه عند الإنسان المعاصر ودفع الإنسان لمناصره المقدس الوجودی ومواجهه المدنس الذی یسطیر علی الروح الإنسانیه، وأیضاً تکتظُّ القصیده بالأفعال التحذیریه تجعل المستقبل فی وهج من الشفافیه والوضوح. وهذه المجموعه من الأفعال بعرض سلبیه الواقع تدفع وتحرّض علی مواجهه السلوکیات التی تسبب مأساه المستقبل وضیاع الإنسان؛ وللأفعال التعبیریه حضور واسع فی القصیده، تعبّر عن حزن الشاعر ومکنونه بسبب طغیان الجانب المادی علی الجانب الروحی وسیطره المادیه والوحشیه علی الصفاء والطهر الداخلی للإنسان، مما یسبب نشوب الحرب والصراع علی وجه الأرض. المقصدیه النهائیه التی من أجلها یتکوّن العمل الإبداعی عند الشاعر والدلاله المرکزیه التی تبوح به الأنظمه اللغویه والأنساق اللغویه الظاهراتیه، هی مواجهه الزاغ أو الجوانب المظلمه داخل الروح الإنسانیه وبثّ الیقینیه بحتمیه مأساه الإنسان المعاصر عند مناصره الوحشیه الکامنه داخله وسیطره المدنس علی المقدس بداخله، مما یؤصل فی نفس الإنسان الانکفاء الواسع لمواجهه الجوانب المظلمه فی نفس الإنسان، وهذا هو ما یظهر بالرؤیه التَّداولیه وبدراسه أفعال الکلام وفق منظور سیرل.
تبیین حقوقی صلح درون در پرتو قاعده اخلاقی مرنج و مرنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
93 - 110
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تا به امروز، صلح در جهان برقرار نشده است و جامعُ بین المللی هنوز در تکاپوی رسیدن به صلح است. لذا نگارنده برآن است تا به تبیین و ترویج مؤلفه های صلح درون بپردازد. مواد و روش ها: روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و این تحقیق از نوع نظری است. روشی که برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است به صورت کتاب خانه ای است و با مراجعه به کتب، مقالات و اسناد بین المللی و داخلی صورت گرفته است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: آشتی با خویشتن خویش، رویکردی متواضعانه، احترام به طبیعت، احترام به حیات، عشق ورزی، عدالت باوری، انسجام یابی، شکیبایی، مسئولیت پذیری،گرایش به شادی، ساده زیستی، تسلیم و رهایی، پذیرش، خودشکوفایی، عدم توقع، صداقت، همکاری و رواداری مهم ترین مؤلفه های صلح درون هستند. صلح به معنی تلاش برای بهبود رابطه افراد باهم و حل وفصل مسالمت آمیز اختلاف ها نیز به کار می رود. فرد صلح جو هم به دنبال زندگی مسالمت آمیز با دیگران است و هم می خواهد دنیا در صلح و آرامش باشد. نتیجه: راه رسیدن به صلح در جهان و برقراری هم زیستی مسالمت آمیز آدمیان از درون می گذرد. صلح در نگاه اول در مقابل جنگ قرار می گیرد و جنگ نیز رنج است و با گسترش صلح درون تحمل رنج در درون و بیرون تعدیل می شود.
بررسی و تحلیل مؤلفه های هوش کلامی و معنوی مولوی در مثنوی بر پایه نظریه هوارد گاردنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
159 - 178
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی و زبانی یکی از مصداق های مهم در تشخیص میزان معرفت افراد است که با تلاش های بسیاری از روان شناسان از جمله هوارد گاردنر، دسته بندی دقیقی از آن ارائه شده است. از آنجاکه مسائل روان شناسی با نوع بشر سروکار دارد و ادبیات نیز، محل تجلی بسیاری از درونی های انسانی است، این امکان وجوددارد که نشانه های هوش معنوی و زبانی در متون ادبی کاویده شود. این بررسی در رسیدن به لایه های زیرین افکار خالق اثر، سودمند خواهدبود. در میان شاعران فارسی-زبان، مولوی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و به دلیل اندیشه های والایی که در مثنوی شرح داده، در سطح بین المللی مورد توجه است. در این پژوهش، رویکرد شاعر در مثنوی نسبت به مقوله هوش معنوی و زبانی ذیل چهار مؤلفه «هوش زبانی- کلامی»؛ «هوش موسیقیایی»؛ «هوش بین فردی»؛ «هوش هستی گرا» کاویده و بررسی می شود. این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی بازنمایی شده است. در مثنوی، نمودهای اصلی هوش زبانی و کلامی، بیانگر قدرت شاعر در حوزه وصف و کاربست استعاره های غنی است. در ارتباط با هوش موسیقیایی، شالوده این اثر بر اساس ریتم و ضرباهنگ پایه گذاری شده است. بررسی هوش بین فردی بیان می دارد که شاعر از قدرت بالایی در راهبری فکری مریدان برخوردار بوده است. نمود های هوش هستی گرا در مثنوی، بیشتر در حوزه پرسش های شاعر نسبت به دنیا، مرگ و آفرینش آدمی خلاصه می شود.
بررسی تطبیقی تحلیل محتوای آثار گفتمان مذهبی و چپ در فرایند انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
85 - 112
حوزههای تخصصی:
بررسی ها حاکی از آن است در فرایند انقلاب اسلامی کنشگران، متفکران و جامعه هدف از ابزار کتاب به عنوان عاملی تأثیرگذار در تحریک احساسات و عواطف استفاده می کردند. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تطبیقی تحلیل محتوای آثار گفتمان مذهبی و چپ با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان جیمز پل جی است. گفتمان مذهبی و چپ با الهام از آثار و کتب مؤثر سعی در جذب مردم در فرایند انقلاب اسلامی داشت. در این راستا از مذهبی ها و چپ ها کتبی همچون ولایت فقیه (حکومت اسلامی) اثر امام خمینی، نهضت های اسلامی صدساله اخیر اثر مرتضی مطهری، مبارزه پیروز؛ تاریخ تحلیلی قیام عاشورا اثر محمدحسین بهشتی، از آزادی تا شهادت اثر سید محمود طالقانی، تزی برای تحرک اثر مصطفی شعاعیان، تحلیل موقعیت نیروهای انقلابی در ایران اثر بیژن جزنی و ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. نویسندگان در این مقاله در پی پاسخ به این سؤال اند که تحلیل محتوای آثار گفتمان مذهبی و چپ در فرایند انقلاب اسلامی بر اساس نظریه جیمز پل جی به چه صورت است؟ روش مورداستفاده در این مقاله روش تحلیل گفتمان با کمک از نظریه تحلیل گفتمان جیمز است. پژوهش نشان می دهد با توجه به هفت مؤلفهازندگی جیمز در آثار گفتمان مذهبی و چپ در موضوعاتی چون نارضایتی از وضعیت موجود، ترسیم وضعیت مطلوب، نقد و شیوه توسعه یافتگی رژیم پهلوی، استفاده ابزاری از سنت و دین و در کارکرد روشنفکران اشتراک دارند. از سوی دیگر تحلیل و بررسی آثار دو گفتمان مذهبی و چپ نشان می دهد هر دو گفتمان در مؤلفه هایی چون نگاه به عالم هستی و طبیعت، نگاه به مفاهیم مدرن، رویکردهای توسعه، بن مایه های گفتمان، در مکتب و انگیزه ها و احساسات افتراق دارند.
کاوشی پیرامون انگاره معراج پیامبر (ص) در سده دوّم و سوّم قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
459 - 479
حوزههای تخصصی:
یافتن نخستین نگاه ها به مباحث مورد اجماع مسلمانان از جمله معراج پیامبر (ص) همواره ارزشمند است، چرا که کمک می نماید تا با بازسازی لایه های تاریخی و مقایسه تطوّر دیدگاه در گذر زمان به درکی عمیق تر از تحوّلات فکری مسلمانان دست یافت. مرور اجمالی روایات معراجیه نشان می دهد معراج پیامبر (ص) از ابتدا به صورت آنچه امروزه نگریسته می شود، نبوده است. تحقیق پیش رو درصدد کشف چرایی پیدایش و تحوّل دیدگاه ها به معراج در قرن دوّم و سوّم هجری است. بدین منظور با پیش فرض صحّت و اصالت روایات و با بکار بستن رویکرد تاریخ انگاره، مجموع اقوال منتسب به هر یک از صاحبنظران این دو سده را کنار هم نهاده و به تحلیل آن ها پرداخته است. نتایج جستار نشان از آن دارد که در قرن دوم (نسبت به قرن نخست) شمار صاحبنظران و اقوال آنان به شدّت کاهش یافته، در اقوال موجود شکافی عمیق میان دیدگاه ها مشهود است. از یک سو پذیرش سیر مورد تشکیک واقع شده و از سوی دیگر مباحث بسیار دقیق و جرئی پیرامون آن ارائه شده است. در قرن سوّم ضمن تمایز سیر زمینی و آسمانی و برجسته شدن سیر آسمانی پیامبر (ص) نزد اغلب صاحبنظران، منقولات شکلی متمرکزتر یافته و به معراج همچون قصص انبیای پیشین نگریسته شده، ابواب خاص و مکتوبات مستقلی به آن اختصاص یافته است. به طور کلّی در این دو قرن چیستی و چگونگی سیر چندان مطرح نبوده، در عوض بهرمندی از کارکردهای سیر (چرایی) بنا به دلایلی از جمله شرایط سیاسی و فرهنگی حاکم توسعه یافته، و به چنان ثباتی رسیده که به سان مرجعی موثق در تأیید گرایش های سیاسی، مذهبی و کلامی بدان استناد شده است.
تحلیلی بر چالش ها و محدودیت های دیپلماسی فرهنگی بین ایران و عراق از 2003 تا 2024(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش این نوشتار آن است که مهم ترین چالش ها و محدودیت های دیپلماسی فرهنگی بین ایران و عراق پسا صدام از سال ۲۰۰۳ تا 2024 چه بوده اند؟ این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی با رویکرد جامعه شناختی تاریخی به روابط بین الملل و با تکنیک کتابخانه ای، اینترنتی و اسنادی انجام شده است. یافته های این مطالعه نشان داد که ایران تلاش کرده با استفاده از گفتمان جامع روابط تاریخی با اعراب عراق به طورکلی و با شیعیان به طور خاص بر اساس مشترکات فرهنگی و مذهبی و رویکرد مبتنی بر مقاومت در مقابل توسعه و سلطه گرایی قدرت های فرا منطقه ای البته با همکاری دولت عراق، فضای مناسبی برای دیپلماسی فرهنگی و بهبود روابط دو ملت ایجاد کند. بااین وجود چالش ها و موانعی بر سر راه دیپلماسی فرهنگی بین ایران و عراق از 2003 تا 2024 وجود داشته است که مهمترین آنها عبارت اند از: فعالیت ها و نقش آفرینی منفی رسانه های آمریکایی- سعودی با محوریت ایران هراسی در منطقه، فعالیت ها و اقدامات مخرب گروه های تروریستی تکفیری به ویژه داعش، شکل گیری و شکاف های سیاسی- فکری بین تشکل های شیعی به ویژه گروه صدر با بقیه شیعیان، شیعه هراسی در منطقه در چارچوب رقابت های ژئوکالچری بین هلال شیعی به رهبری ایران و بلوک سنی به رهبری عربستان، فعال بودن جریان های ضد ایرانی در عراق و بقایای حزب بعث، مداخلات خارجی در امور عراق برای شکننده سازی دولت، استمرار برخی آثار روحی- روانی ناشی از آثار و پیامدهای جنگ ایران و عراق، عدم تلاش جدی دو کشور برای گسترش دیپلماسی فرهنگی به پیروان اهل سنت و فقدان افق بلندمدت برای همکاری ها بین دوکشور
بازشناسی مبانی حقوقی و فقهی معیار شخصی در تشخیص مجازات اخف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
136 - 168
حوزههای تخصصی:
مطابق قانون مجازات اسلامی یکی از اختیارت و در برخی مواقع از وظایف و الزامات قضات اعمال مجازات اخف است. اعمال قاعده اخف در مورد مجازات هایی که ماهیت متفاوتی دارند؛ مانند شلاق و حبس یا حبس و جزای نقدی محل اختلاف نظر است. توسط دکترین حقوق برای حل چالش فوق دو معیار شخصی یا نوعی ارائه شده است. نظر به اهمیت مسئله پژوهش حاضر با ابزار گردآوری کتابخانه ای - اسنادی و روش توصیفی - تحلیلی و سطح تحلیلِ تحلیل محتوی در پی پاسخ به این پرسش است که مستند فقهی و حقوقی استفاده از معیار شخصی در کشف اخف چیست؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است معیار شخصی افزون بر اینکه به عدالت کیفری نزدیک تر است و مغایرتی با نظم عمومی ندارد، چنین راهکاری به ویژه در مواردی که دلیل اثباتی جرم اقرار و اعتراف باشد پشتوانه روایی و فقهی قابل توجهی دارد؛ بنابراین معیار شخصی در تعیین مجازات اخف، امری مجاز و مشروع است و چه بسا با توجه به لازمه احتیاط و حفظ دما مسلمین و اصل تخفیف و مسامحه و اصل عدم ایذا مؤمن، به الزامی بودن رعایت این معیار حکم شود.
بررسی ساختار گذرایی وصیت نامه امام علی(ع) به امام حسن(ع) براساس دستور نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصر فرانقش، یکی از شاخصه های دستور نظام مند هلیدی است. از میان سه فرانقش متنی و بینامتنی و اندیشگانی، فرانقش اندیشگانی یا تجربی بازتاباننده لایه معنایی متن است. لایه معنایی سبک نویسنده را در انتخاب فرایندها و مشارکان نشان می دهد و هم زمان با تغییر موضوع و هدف نویسنده، نوع و بسامد فرایندها نیز تغییر می کند. مقاله حاضر ساختار گذرایی وصیت نامه امام علی(علیه السلام)به امام حسن(علیه السلام) را مطالعه کرده و فرایندها و مشارکانی را بررسی می کند که بیشترین فراوانی را داشته و تعیین کننده سبک نویسنده اند. ازآن جاکه این نامه طولانی است و ساختار دو نیمه نامه در نگاه اول، متفاوت به نظر می رسد، روش هلیدی بر دو نیمه متن به صورت مجزا اجرا شد، که با رسم نمودارهای مقایسه ای، فرضیه تفاوت ساختاری نیمه نخست نامه با نیمه دوم آن اثبات می شود. در نیمه نخست، بیشترین فراوانی به فرایند مادی و مشارکان کنش گر و کنش پذیر اختصاص می یابد، اما در نیمه دوم، فرایند ربطی و در نتیجه مشارکان حامل و صفت، بیشترین بسامد را دارند.
مواجهه چند وجهی با راویان؛ تحقیق موردی: عبدالرحمن بن کثیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
231 - 264
حوزههای تخصصی:
مواجهه چندوجهی با راویان راهی برای شناخت هرچه دقیق تر راویان برای رسیدن به یک اطمینان عرفی است. چنین اطمینانی از انباشت قراین و اطلاعات مختلف در مورد راوی به دست می آید. در این روش علاوه بر منابع معمول در بررسی رجالی یک راوی، منابعی همچون نوع آثار راوی، مضمون روایات او وجایگاه او نزد ائمه (س) نیز مورد توجه قرار می گیرد. از دیگر موارد بررسی تبعی بودن راوی در سلسله اسناد و تخریج روایات همسو با روایات راوی است. مباحث جریان شناختی نیز منبع دیگری است که جهت گیری و نقش راوی را در جریان های مختلف معاصر او آشکار می کند. در پژوهش حاضر، از این روش برای شناخت عبدالرحمن بن کثیر از راویان مستقیم امام صادق (ع) بهره گرفته شده است. درخصوص وثاقت یا عدم وثاقت این راوی نظرات متعارضی وجود دارد. درنهایت، قراین به دست آمده از این پژوهش حاکی از تمایل او به جریانی از غلو از نوع تفویض است که با حلقه ای با نام مفضل بن عمر که او نیز متهم به غلو شده است، شناخته می شود و بنابراین نمی توان رأی به توثیق او داد.
رهاوردهای صلح مطلوب در نهج البلاغه و گفتمان سازی آن در عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
91 - 106
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی رهاوردهای غائی صلح در سیره امام علی(ع) می پردازد و در رویکردهای معرفتی، هدایتی، اجتماعی و نظامی به آثار این مهم اشاره می نماید. تعمّق در سیره حکومتی امام علی(ع) این مهم را مشهود می سازد که امام(ع) در برخورد با مخالفان، گذشت و مدارا را بر جنگ و سرکوب ترجیح می دادند و از راه های مختلف تلاش می نمودند تا جنگی اتفاق نیفتد. از منظر امام علی (ع) صلحی که رضایت خداوند در آن باشد امنیّت و آرامش اجتماعی را فراهم می کند و مانع از تفرقه و از هم گسیختی در جامعه می گردد و در شرایطی می تواند موجب هدایت افرادی گردد که ممکن است در شرایط گمراهی در جنگ کشته شوند. تبیین آموزه های علوی پیرامون صلح و رهاوردهای آن در عصر حاضر حائز اهمیّت است؛ اول این که در عرصه بین الملل به معرفی صحیح اسلام حقیقی به دور از جریان های افراطی و تفریطی کمک می نماید و مانع مهمّی در مقابل شبهات اسلام هراسی می گردد. دوم آن که گفتمان صلح و توجه راهبردی و راهکاری به آن در جوامع اسلامی عامل مهمّی در وحدت بیش از پیش در پرتو اشتراکات و تقلیل اختلافات و جنگ می شود، همچنان که می تواند به شکل گیری گفتمان صلح اسلامی در سطح جهانی کمک نماید.
بررسی دلایل روایی عدم طرح ملکات در دانش فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
65 - 92
حوزههای تخصصی:
نسبت دانش فقه و اخلاق یکی از مباحث مهم و تأثیرگذار بر مباحث میان رشته ای این دو دانش است. دیدگاه های متفاوتی در خصوص این نسبت وجود دارد که می توان آن ها را در سه دسته اتحاد، تنافر، و تعامل طبقه بندی کرد. طرفداران تمایز، چه در معتقد به تنافر و چه تعامل، یکی از تفاوت های اساسی میان فقه و اخلاق را در موضوع می دانند: موضوع فقه به رفتار انسانی مربوط می شود، در حالی که اخلاق به ملکات و منش ها می پردازد. این پژوهش به بررسی دلایل روایی که امکان دارد ملکات و منش ها را از حوزه فقه خارج کنند و داخل در علم اخلاق کنند، می پردازد. روش تحقیق به صورت جمع آوری و تحلیل دلالی گزاره های نقلی بوده است. نتایج نشان می دهد که سه دلیل روایی ممکن برای عدم موضوعیت ملکات در فقه، از قوّت کافی برخوردار نیستند. در پایان هم یک دلیل عقلی و انسان شناسانه که دست به تأویل روایاتِ دالِ بر حرمت رذایل اخلاقی زده، بررسی و نقد شده است.
الگوی مفهومی یکپارچگی شخصی بر پایه قرآن و روایات معصومین: استنتاج اصول تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
53 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه الگوی مفهومی یکپارچگی شخصی بر پایه قرآن و روایات معصومین انجام شد. گام نخست برای ایجاد یک جامعه سالم و متعادل، توجه به تربیت انسان سالم و یکپارچه است. بدین منظور پژوهش حاضر به استنتاج اصول یکپارچگی شخصی در ساحات درونی و بیرونی انسان پرداخته است تا افراد بتوانند با دریافت این آموزش ها و قرار دادن آن ها به عنوان راهنمای عمل خویش، وضعیت مطلوبی در سطح فردی و اجتماعی فراهم آورند. روش شناسی: این پژوهش با به کارگیری صورت بازسازی شده الگوی استنتاج عملی فرانکنا انجام شد. جامعه مورد تحلیل، منابع اصیل اسلامی یعنی قرآن کریم و روایات معصومین (ع) بوده است که پس از متن خوانی و فیش برداری اطلاعات موردنظر هدفمندانه گردآوری شده اند. یافته ها: بر پایه قرآن و روایات معصومین، انسان موجودی آزاد و مختار است که قادر است با انتخاب آگاهانه ی خود، یکپارچگی را در خود رقم بزند و به قرب الی الله نائل آید. نتایج: اصول مستخرج عبارتند از: یک رو بودن، صداقت، فضیلت مندی، ثبات در رفتار، پایبندی به باورها و ارزش ها، تعهد، هماهنگی ظاهر و باطن، همسویی گفتار و عمل.
موضوع متافیزیک نزد حکیم تبریزی و تنزیه خداوند از مصادیق آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اغلب فیلسوفان مسلمان تحت تأثیر سنّت ارسطویی، موضوع متافیزیک را «موجود از حیث موجودیت» دانسته اند. تنها فارابی در تعریف شاذّی، «واجب الوجود» را موضوع حکمت قرار داد که مورد انتقاد جدّی ابن سینا قرار گرفت. سهروردی نیز در آثار به سبک مشّائی، گاه «وجود» را به معنای مصدری به کار برده است که بعدها در آثار ملّاصدرا انعکاس یافت ولی موضوع حکمت اشراقی سهروردی و مقسم نور و ظلمت، «شئ» است. گرچه سایر متفکّران به نحو ارتکازی، درباره موضوع مابعدالطبیعه سخن گفته-اند، امّا رجب علی تبریزی پایه گذار سومین جریان فکری در مکتب اصفهان، با رویکردی نو و ابتنا بر نظام مفهومی خاص، در این باره بحث کرده است. او با لحاظ دو شرط «عام تر بودن» و «قابلیت حمل بر موضوعات مختلف علوم»، بدین نتیجه می رسد که «شئ از حیث موجودیت» موضوع حکمت است. در مکتب نومشّائی تبریزی، مراد از «وجود»، بودن شئ در خارج و مقصود از «موجود»، شئ وجوددار است. بر این اساس، موجودات بالفعل به دو قسم کلّی واجب و ممکن تقسیم می شوند. مراد حکیم از واجب، مخلوقات ثابت و دائم الوجود هستند که عدم ناپذیر و در اصطلاح او، «ممکن خاص» نامیده می شوند و منظور از «ممکن»، اشیای متغیّر و «قابل وجود و عدم» هستند که به «ممکن عام» مصطلح شده اند. بنابراین «خداوند» حتّی مصداق واجب الوجود هم نیست و از این رو جزو مصادیق موضوع مابعدالطبیعه نخواهد بود. چنین نتیجه ای با رویکرد تنزیهی حکیم تبریزی در مباحث الهیات، هماهنگ است.