محبوبه خسروی

محبوبه خسروی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵ مورد.
۱.

شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی بر سلامت جنسی پایدار بر اساس معادلات ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بعدجنسی توسعه پایدار سلامت جنسی پایدار عوامل آموزشی معادلات ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۵۰
زمینه: امروزه سلامت جنسی و فراهم آوردن زمینه تحقق آن، به یک گفتمان و هدف پایداری در توسعه تبدیل شده است که در اثر معضل های برآمده از شرایط نامطلوب جهانی در این زمینه، به مرکز توجه سیاستمداران، صاحب نظران و پژوهشگران سوق داده شده است. هدف: هدف این پژوهش شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی بر سلامت جنسی بر اساس مدل معادلات ساختاری تفسیری بود. روش: این پژوهش به صورت توصیفی - پیمایشی صورت گرفته است که در بخش اول با احصای ابعاد و مؤلفه های مرتبط با سلامت جنسی پایدار و در بخش دوم، ارزیابی و سطح بندی این مؤلفه ها انجام گرفت. در بخش تحلیل محتوا جامعه و محیط پژوهش را کلیه منابع دست اول و دوم شامل کتب، مقاله ها، سایت های تخصصی، اسناد بالادستی، جزوات و نشریه ها تشکیل می دهند که برای مطالعه عوامل توسعه سلامت جنسی مورد توجه محقق بود. در بخش سطح بندی نیز جامعه آماری را کلیه خبرگان حوزه مطالعاتی مرتبط با آموزش بهداشت جنسی، تربیت جنسی، آموزش وپرورش و روانشناسی خانواده تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 16 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش تحلیل محتوا کاربرگ های تحلیل محتوای منابع دست اول و دوم در راستای اهداف پژوهش و دسته بندی آن ها بود و در بخش سطح بندی و به منظور مشخص نمودن تأثیر علت و معلولی عوامل مستخرج و سطح بندی آن ها، از پرسشنامه ی محقق ساخته ای که بر اساس مدل ISM طراحی شده بود، استفاده گردید و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری و ارائه مدل عوامل توسعه سلامت جنسی پایدار استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد به رسمیت شناختن حقوق جنسی، احترام به حقوق جنسی، آموزش ارزش های فرهنگی و اجتماعی در این زمینه، احترام به تفاوت های فرهنگی ذیل عنوان عوامل فرهنگی و اجتماعی؛ آموزش بیان گرایش های جنسی در دوران کودکی، آموزش مسائل مربوط به رشد و نیازهای نوجوانان، آگاهی بخشی رشد جنسی در دوره نوجوانی، تحکیم هویت جنسی، ایجاد اعتماد به خود، آموزش مسائل باروری سالم ذیل عنوان عوامل روانشناختی دارای اولویت بودند. نتیجه گیری: تحقق سلامت جنسی نیازمند آموزش مداوم از زمان کودکی است که به صورت پایدار انجام گردد و لازمه ی رسیدن به این نوع سلامت آموزش و توانمندی کودکان در حوزه های روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی است.
۲.

طراحی و اعتباریابی الگوی برنامۀ درسی مبتنی بر هنر پست مدرن با تأکید بر هنر مفهومی در دورۀ دوم ابتدایی

کلید واژه ها: دوره دوم ابتدایی طراحی الگوی برنامه درسی هنر پست مدرن هنر مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۹
هدف مقاله حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر هنر پست مدرن با تأکید بر هنر مفهومی در دوره دوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی با روش سنتز پژوهی بود. جامعه آماری کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و پژوهش های حوزه های هنر پست مدرن و آموزش مبتنی بر هنر است. یافته های پژوهش، حاصل تحلیل 4 هنر مطرح در هنر پست مدرن و 15 نوع هنر مفهومی بوده است؛ از این بررسی ها 242 ویژگی به دست آمد که با روش سنتز پژوهی 39 مقوله اولیه و 36 مقوله ثانویه استخراج شد و در نهایت، 9 مقوله اصلی به دست آمد. مقوله ها شامل: استفاده از هنر در بستر اجتماعی، سیاسی وفرهنگی/ رویکرد انتقادی و توجه به نقد به منظور تغییر ادراک/ داشتن رویکرد زیبایی شناسی فرهنگی و فرا فرهنگی/ توجه به هنر به عنوان بستر ظهور خلاقیت در مسیر توسعه پایدار/ تعامل با مخاطب در تولید، معنابخشی، نقد و تغییر اثر هنری/ رویکرد پایداری زیستی در بعد جهانی و منطقه ای/ امکان تنوع در ماده، تکنیک و رسانه در رساندن پیام/ امکان تلفیق هنرها ورسانه ها/ استفاده از تکنولوژی های روز است. به منظور اعتباریابی نظری از روش کیفی گروه کانونی با حضور متخصصان: برنامه درسی، هنر و معلمان دوره دوم ابتدایی استفاده شد. از تلفیق ویژگی های هنر مفهومی با الگوی برنامه درسی اکر می توان در بخش هدف، به ایجاد فضای بروز و ظهور خلاقیت، توجه به مسائل زیست محیطی، استفاده معیارها و شیوه های زیبایی شناسی و قدرت تخیل و تجسم در طراحی فعالیت ها، در بخش محتوا، تلفیق محتوا با عناصر زندگی روزمره، استفاده از موقعیت های بومی، داشتن رویکرد تعاملی، در بخش ارزشیابی، داشتن نگاه نقادانه در موقعیت های یادگیری، ارزشیابی فرایندهای یادگیری، امکان انتخاب و مشارکت دانش آموزان در شیوه های ارزشیابی اشاره کرد.
۳.

ارزیابی وضعیت کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در فرآیند یاددهی و یادگیری مدارس هوشمند به روش آمیخته: مطالعه ی موردی (معلمان مدارس هوشمند شهرستان اردل)

کلید واژه ها: ارزیابی فاوا مدارس هوشمند فناوری آموزشی فرایند یادداری-یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۱۲
این پژوهش با هدف ارزیابی وضعیت کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در فرآیند یادهی و یادگیری مدارس هوشمند دوره ی ابتدایی شهرستان اردل انجام شد. روش پژوهش، آمیخته از نوع تبیینی بود. در بخش کمّی به علت کوچک بودن حجم نمونه، کلیه ی معلمان (80 نفر) به روش سرشماری انتخاب شدند. داده های کمّی با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته گردآوری شد. روایی پرسشنامه، توسط تعدادی از اساتید و کارشناسان علوم تربیتی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ، 94/ 0 محاسبه شد. در بخش کیفی، مصاحبه با 15 نفر از معلمان و 15 نفر از مدیران انجام گرفت. برای تحلیل داده های کمّی از آزمون تی تک نمونه ای و برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کاربست فاوا در پنج مؤلفه: 1. ارتقای تخصص، مهارت فناورانه و سواد رایانه ای معلمان و استفاده آنها از محتوای الکترونیکی در تدریس، 2. استفاده از فاوا برای استمرار فرایند یاددهی-یادگیری، 3. دانش و آگاهی تخصصی معلمان در زمینه ی کاربرد مناسب فنون تدریس نوین، 4. طراحی محتوای الکترونیکی مورد نیاز در تدریس توسط معلمان و 5. نقش دانش آموزان در تولید محتوای الکترونیکی در تدریس و تشویق آنها به جهت کاربست فاوا برای گسترش دانش و تعمیق یادگیری توسط معلمان؛ پایین تر از حد مطلوب بود. با تحلیل داده های کیفی موانع  مهمی ازقبیل عدم شناخت معلمان از روش های جدید تدریس؛ عدم رضایت معلمان از کاربرد فاوا و عدم تسلط به مهارت های ICDL ؛ عدم آگاهی از کاربرد نرم افزارهای آموزشی توسط معلمان، دانش آموزان و والدین؛ ضعف انگیزشی معلمان در کاربست فاوا در تدریس؛ عدم دسترسی همه ی دانش آموزان به لپ تاپ کلاسی؛ عدم نیروی متخصص در بهره گیری از فاوا؛ عدم فرهنگ استفاده از شبکه ها و سطح علمی- فرهنگی پایین معلمان، والدین و دانش آموزان؛ دید و نگرش منفی معلمان، والدین و دانش آموزان؛ چالش های مربوط به زیرساخت، امکانات و منابع اقتصادی و همچنین عدم وجود برنامه ی از قبل تعیین شده و چالش های برنامه ی درسی به عنوان چالش های کاربرد فاوا در مدارس هوشمند شناسایی شد.
۴.

واکاوی پدیده تدریس برای آزمون در درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تدریس برای آزمون آزمون سراسری برنامه درسی تدریس آزمون زیست شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۲
زمینه و هدف: هرساله داوطلبان زیادی برای ورود به رشته های پزشکی، داروسازی و دندان پزشکی در گروه تجربی آزمون سراسری (به عنوان مهم ترین آزمون ورودی به آموزش عالی) شرکت می کنند و موفقیت در آزمون برای آن ها از اهمیت و اولویت بسیار بالایی برخوردار است. ماهیت آزمون، فرایند آمادگی داوطلبان و اهمیت و اولویت آن، پدیده ای به نام تدریس برای آزمون را در نظام آموزش متوسطه رایج کرده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر واکاوی پدیده تدریس برای آزمون در درس زیست شناسی می باشد. روش تحقیق: روش پژوهش حاضر روش کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. مشارکت کنندگان از بین معلمان نواحی شش گانه و مدرسان آموزشگاهی درس زیست شناسی شهر اصفهان با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی و به تعداد 15 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری مصاحبه نیمه ساختاریافته است که با استفاده از دانش نظری مرتبط با موضوع طراحی و ساخته شده است. برای تحلیل، مصاحبه معلمان به متن تبدیل و با استفاده از روش دیکلمن، آلن و تنر، ابتدا مفاهیم اولیه و سپس درون مایه های فرعی و نهایتاً درون مایه های اصلی استخراج شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد تدریس برای آزمون پدیده ای رایج در نظام آموزش متوسطه است به نحوی که تمامی فعالیت های آموزشی مدرسه بر آزمون متمرکز می شود و تلاش معلمان و دانش آموزان بر موفقیت در آزمون قرار می گیرد. این پدیده ضمن ایجاد اختلال در فرایند تدریس و یادگیری منجر به رواج تدریس سطحی مفاهیم و موضوعات درسی و تمرکز بر تکنیک تست زنی می شود.  نتیجه گیری: آزمون سراسری به دلیل حساسیت زیاد و اثرگذاری بر آینده داوطلبان، روش های یاددهی _یادگیری معلمان و سبک یادگیری دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد و این اثرگذاری منجر به رواج پدیده تدریس برای آزمون در دروس دوره متوسطه خصوصاً درس زیست شناسی شده است.
۵.

شناسایی دانش ضمنی معلمان عربی شهرستان تکاب درباره روش های فعال تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۳
هدف اصلی این پژوهش شناسایی دانش ضمنی معلمان عربی شهرستان تکاب درباره روش های فعال تدریس می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش کیفی پدیدار شناسی تفسیری استفاده شد. مشارکت کنندگان پژوهش را تمامی معلمان عربی شهرستان تکاب در سال تحصیلی (1398/1397) تشکیل دادند. در این پژوهش برای حجم نمونه از اشباع نظری استفاده شد. جهت گردآوری داده های مورد نظر از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. متن مصاحبه با مشارکت کنندگان در میان گذاشته شد. در این تحقیق نشانه هایی از ارتباط بین دانش ضمنی معلمان عربی بر روش های فعال تدریس و موفقیت دبیران در تدریس فعال با توجه به تجارب و دیدگاهایشان یافت شد. برای تحلیل یافته ها از تحلیل مضمون یا تم استفاده شد. مضمون های اصلی دانش ضمنی معلمان عربی در سه مقوله اصلی تجارب معلمان از روش تدریس خود و همکارانشان، تجاربشان از دانش آموزان و تجاربشان از کتاب های درسی با مضمون های: بعد مذهبی و فرهنگی کتاب های درسی و بعد علمی کتاب های درسی دسته بندی شدند.  
۶.

تبیین ویژگی های برنامه درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی در عصرِ انقلاب صنعتی چهارم آموزش عالی صنعت 0/4 انقلاب فناورانه تحلیل محتوای کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۸
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی ها و مولفه های برنامه ی درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم انجام شده است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی است. قلمرو پژوهش شامل منابع علمی معتبر (اسناد، کتب و مقالات) در زمینه برنامه درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم در طی سال های 2016 تا 2021 می باشد. از میان 25 منبع شناسایی شده، تعداد 9 منبع که دارای بیشترین هماهنگی و تناسب با اهداف این پژوهش بود به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیده است. بر طبق نتایج حاصل از تحلیل محتوا 12 مضمون سازمان دهنده اصلی با عناوین یادگیری مستمر: در هر لحظه در هر مکان، آموزش فردگرایانه و شخصی سازی شده، آموزش متصلِ جهانی ، تفکر پلتفرمی بر پایه فناوری های نوین، برنامه درسی مبتنی بر مسئولیت های اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی، مهارت پروری با تاکید بر مهارت های نرم، پیوند آموزش عالی و صنعت 0/4 در بستری از فناوری 0/4، آموزش نوآورانه، پروژه محوری، استاد در نقش هدایت گر و مشاور، بازاندیشی برنامه درسی همسو با عصر انقلاب صنعتی چهارم و همجوشی و همگرایی علوم شناسایی گردیدند که در قالب یک دسته مضمون فراگیر با عنوان تغییر پارادایم برنامه درسی قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی می بایست جهت مطابقت با عصر انقلاب صنعتی چهارم و گام سریع علم و فناوری و با جهت گیری و نگاه به آینده و همسو با ویژگی های مذکور برنامه های درسی خود را مورد بازطراحی و بازنگری قرار دهند.
۷.

شناسایی ویژگی ها و مولفه های برنامه درسی آموزشی عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی آموزش عالی انقلاب صنعتی چهارم آموزش عالی ویژگی ها و مؤلفه های برنامه درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۳۴
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی ها و مولفه های برنامه ی درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم انجام شده است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات نگاشته شده به زبان انگلیسی در حوزه های برنامه درسی آموزش عالی درعصر انقلاب صنعتی چهارم در طی سال های 2016 تا 2021 بوده است. از 162 مقاله به دست آمده به روش هدفمند، 86 مقاله جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. بر اساس یافته های پژوهش، آموزش عالی4.0 ، بازطراحی برنامه های درسی ، فناوری محوری، مهارت پروری، آموزش استم  به سوی استیم ، برنامه درسی جهانی با رویکرد بومی گرایی، یادگیری مادام العمر، رویکرد میان رشته ای، تربیت منابع انسانی شایسته، پیوند برنامه درسی و صنعت 4.0، شخصی سازی برنامه درسی و آموزش نوآورانه ویژگی ها و مولفه های برنامه درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم می باشند. با توجه به نتایج این پژوهش به طور کلی می توان بیان نمود که برنامه های درسی در عصر انقلاب صنعتی چهارم نیازمند بازطراحی، بازنگری و ارزشیابی مداوم است.
۸.

عناصر برنامه درسی تربیت اجتماعی دوره متوسطه دوم مبتنی بر الگوی تایلر: ویژگی ها و الزامات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی تربیت اجتماعی دوره دوم متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۳۰۲
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی ها و الزامات عناصر برنامه درسی تربیت اجتماعی دوره متوسطه دوم بر اساس الگوی تایلر بود روش: رویکرد پژوهش کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری بود. جامعه آماری پژوهش متخصصین حوزه تربیت اجتماعی ، مطالعات برنامه درسی ، فلسفه تعلیم و تربیت و روانشناسی تربیتی بودند که شیوه انتخاب آنها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 15 نفر مصاحبه شد. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد. با استفاده از تطابق همگونی یافته ها و روش بازخورد مشارکت کنندگان و خبرگان غیر مشارکت کننده از اعتبار تحلیل ها اطمینان حاصل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ویژگی های عناصر برنامه درسی تربیت اجتماعی مشتمل بر مقولاتی مانند: هدف (شناختی، عاطفی و روانی حرکتی)، محتوی (انتخاب و سازماندهی)، روش های یاددهی و یادگیری(گزینش و روش ها) و ارزشیابی (اصول و روش ها) شکل می گیرد. و یافته ها نشان دهنده آن بود که؛ شناسایی ویژگی های عناصر برنامه درسی تربیت اجتماعی می تواند چارچوب و خطوط راهنمایی برای تعیین مسیر و استراتژی در زمینه تدوین اهداف، تولید محتوی، روش های آموزش و شیوه ارزشیابی فعالیت های یادگیری در نظام آموزش متوسطه باشد و مبتنی بر آن طراحان برنامه درسی برای توسعه ویژگی های عناصر برنامه درسی تربیت اجتماعی و ارتقای کیفیت آموزشی تدابیر شایسته اتخاذ کنند.
۹.

طراحی الگوی برنامه درسی شخصی شده مبتنی بر هنر مفهومی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی برنامه درسی هنرمفهومی برنامه درسی شخصی شده برنامه درسی دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۶۸
هدف این مقاله طراحی الگوی برنامه درسی شخصی شده مبتنی بر هنرمفهومی در دوره ابتدایی است. هنرمفهومی یکی از اقسام هنرپست مدرن[1] است که از منظر آن آموزش وبرنامه درسی امری کاملا شخصی وموقعیتی است. بابکارگیری روش سنتزپژوهی به بررسی نظرات و منابع مربوط به هنرمفهومی اقدام شد و نُه مقوله اصلی هنرمفهومی شناسایی شده شامل توجه به: مسائل اجتماعی، سیاسی وفرهنگی/ رویکرد انتقادی/ چند فرهنگی/ خلاقیت/ تعامل با مخاطب/ بعد جهانی وبومی/ مسائل زیست محیطی/ تنوع در تکنیک ورسانه. از سوی دیگر موضوع شخصی سازی آموزش، که طی چنددهه گذشته مجددأ دارای اهمیت شده است، نشان می دهد که برنامه درسی وقتی می تواند موثر و کارآمد باشد که با شخص به ماهوَ شخص ارتباط برقرار سازد. برای تحقق برنامه درسی شخصی شده، مفاهیم: «سبک، چگونگی، سطح، محتوا، راهبرد وروش تدریس، رسانه، ارزشیابی، وقت ومکان» مطرح هستند. براین اساس، تلاش شد تا الگویی از ترکیب مفاهیم اساسی هنرمفهومی درقالب کلی برنامه درسی شخصی شده فراهم گردد که به تأیید نهایی متخصصان برنامه درسی وهنرمفهومی رسیده است. [1]Postmodern Art
۱۰.

شناسایی عوامل و راهبردهای مؤثر در فرایند شکل گیری، آشکارسازی و اشتراک گذاری دانش ضمنی معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آشکارسازی اشتراک گذاری دانش ضمنی معلم دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و راهبردهای مؤثر در فرایند شکل گیری، آشکارسازی و اشتراک گذاری دانش ضمنی معلمان دوره ابتدایی است. برای مطالعه هدف مورد نظر، از رویکرد کیفی و روش داده بنیاد استفاده شد. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل 20 معلم باتجربه دوره ابتدایی بالای 15 سال، از شهر یاسوج بودند که به شیوه  نمونه گیری هدفمند از نوع نظری انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. روش تحلیل داده ها  بر اساس الگوی کدگذاری سه مرحله ای نظریه داده بنیاد انجام گرفت. به طور کلی یافته ها نشان داد که برای عوامل مؤثر در فرایند شکل گیری دانش ضمنی معلمان ابتدایی 8 مقوله؛ مطالعه و به روز کردن دانش و سواد رسانه ای، خلاقیت و انعطاف پذیری در تدریس، تعامل معلم با همکاران و محیط های گوناگون، تجربه های عملی و شخصی در گذشته، تجربه های عملی کلاس درس، بینش و شهود، چالش های کلاس درس، انگیزش درونی و بیرونی و برای ویژگی های دانش ضمنی معلمان خبره 9 مقوله، تجربیات معلمان از به کارگیری دانش ضمنی در کلاس 8 مقوله و برای راهبردهای آشکارسازی و اشتراک گذاری دانش ضمنی معلمان 14 مقوله اصلی استخراج شده است. در انتها مقوله های شناسایی شده در قالب مدل مفهومی ارائه شد و نتایج به دست آمده از اعتبارسنجی مدل بر اساس نظر متخصصان با استفاده از فن دلفی نشان می دهد که این الگو از اعتبار مناسبی برخوردار است.  
۱۱.

طراحی الگوی شایستگی مدیران مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی شایستگی آموزش و پرورش مدیران مدارس متوسطه تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۴۵۶
هدف این پژوهش طراحی الگوی شایستگی مدیران مدارس متوسطه دوره دوم بود. روش این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات آمیخته از نوع اکتشافی بود. از روش کیفی برای استخراج مؤلفه های الگوی مورد نظر و از روش کمی برای اعتبار یابی آن الگو استفاده گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که مصاحبه شوندگان از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های حاصل از مصاحبه به روش تئوری داده بنیاد پالایش و کدگذاری گردید. درنهایت با توجه به تم های شناسایی شده، مؤلفه ها و شاخص های مدل اولیه پژوهش ترسیم گردید. در مرحله کمی با استفاده از مدل ترسیم شده، وضعیت موجود شایستگی مدیران مدارس متوسطه دوره دوم سنجش شد. روش پژوهش در این مرحله کمی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه دوم نظری شهر تهران بود. تعداد 250 پرسشنامه در بین مدیران مدارس توزیع گردید. بر اساس مصاحبه های کیفی، بیست مضمون مربوط به شایستگی مدیران مدارس استخراج شد که در قالب 6 مؤلفه اصلی دسته بندی گردیدند. بعد اول؛ شایستگی های فردی، شامل مؤلفه های شخصیتی و ارزشی است. بعد دوم؛ شایستگی های مدیریتی، دو مؤلفه با نام های منابع انسانی و بینش و نگرش دارد. بعد سوم؛ شایستگی های علمی و شغلی، دو مؤلفه این بعد، تخصص و شغلی است. بر اساس نتایج پژوهش پیشنهاد گردید برای دستیابی به نظام آموزشی اثربخش، شرایط انتخاب مدیران مدارس باید بازتعریف شود. مدیران ارشد آموزش و پرورش در انتخاب مدیران مولفه هایی چون شایستگی های مدیریتی، شایستگی های علمی و تخصصی و شایستگی های فردی را مدنظر قرار دهند.
۱۲.

شناسایی دانش ضمنی معلمان زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه از روش های ارزشیابی عینی: یک مطالعه پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش ضمنی معلمان روش های ارزشیابی عینی دوم متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۴۰۱
یادگیری، آموزش و غنی سازی تجربیات معلمان باعث افزایش و بهبود سرمایه فکری سازمان مدرسه می باشد، افزایش مستمر دانش همراه با افزایش آگاهی نسبت به دانش روز، معلم را در فرآیند ارزشیابی کمک می کند. هدف این مقاله شناسایی دانش ضمنی معلمان زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه از روش های ارزشیابی عینی است. این مطالعه به صورت کیفی انجام گرفته شد و روش به کارگرفته شده در این مطالعه پدیدارنگاری (تفسیری) می باشد. مشارکت کنندگان در مقاله حاضر شامل کلیه معلمان زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش شهرستان شهریار که در سال تحصیلی 97-98 مشغول به تدریس بوده اند، است. تعداد کل معلمان این دوره در این سال 75 نفر (48 نفر معلم زن و 27نفر معلم مرد) می باشد. نمونه گیری در این مقاله با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش انتخاب موارد مطلوب و تا سرحد اشباع صورت گرفت؛ لذا مواردی انتخاب شدند که تجربه کافی در زمینه ارزشیابی عینی داشتند. در این مقاله، نمونه ما 18 معلم زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه (11نفر معلم زن و 7 نفر معلم مرد) بود. از حضور در کلاس های درس مدارس و مشاهده مستقیم عملکرد و رویه های به کار گرفته شده توسط معلمان، به دلیل عدم تمایل معلمان و ممانعت مدیران مدارس، صرف نظر شد و تنها به بیان آشکار این دانش  از طریق انجام مصاحبه با معلمان بسنده شد. این مشارکت کنندگان، مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و اظهارات آنان با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل گردید. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه نشان داد که دانش ضمنی معلمان از روش های ارزشیابی عینی، میزان قابل توجهی از دانش ارزشیابی ضمنی معلمان را شکل می دهد و اعتماد زیادی به این نوع ارزشیابی و آزمون های مرتبط به آن وجود دارد. در این مقاله به این نتیجه رسیده شد که. میزان دانش ضمنی آن ها از روش های ارزشیابی سنتی که بخش بزرگی از آن ارزشیابی به وسیله آزمون های عینی است، میزان قابل قبولی است. معلمان از میزان استفاده و مناسبت استفاده از ارزشیابی عینی با توجه به موقعیت و نوع دانش آموزان و کلاس درس اطلاعات خوبی داشتند. از نظر آن ها در ارزشیابی عینی عدالت درباره دانش آموزان بهتر و بیشتر رعایت می شود و قضاوت در رابطه با دانش آموزان صحیح تر صورت می گیرد. آن ها به صورت تجربی و آکادمیک از روش ارزشیابی عینی اطلاعات قابل توجهی دارند. به عقیده این معلمان دانش آموزان نیز با این نوع روش ارزشیابی بیشتر خوگرفته اند و این نوع ارزشیابی را مورد قبول و توجه قرار می دهند و برای آن اهمیت قائل هستند. دانش ضمنی شرکت کنندگان در سه حوزه شناخته شده برای این دانش که شامل دانش ضمنی فردی، دانش میان فردی و سازمانی است، مورد توجه قرار گرفت. معلم نیازمند به روز شدن و بالا بردن اطلاعات شخصی و فراگیری پیوسته است. مسئولان و برنامه ریزان درسی و آموزشی باید دانش معلمان را از لحاظ دانش رسمی و ضمنی مورد سنجش قرار دهند. این مقاله بر آن شد تا به دلیل حائز اهمیت بودن دو مقوله دانش ضمنی و ارزشیابی عینی، به هر دوی آن ها بپردازد. تا کنون پژوهشی از تلفیق این دو مورد صورت نگرفته است. تعداد اندکی از پژوهش ها در زمینه دانش ضمنی و ارزشیابی، با روش پدیدارنگاری (تفسیری) انجام شده است. مقاله حاضر به جهت استفاده از این روش اطلاعات نابی را از دنیای ذهنی دبیران استخراج کرد.
۱۳.

مؤلفه های بازی آزاد در فرایند یاددهی- یادگیری کودکان مبتنی بر سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی آزاد کودک یاددهی-یادگیری برنامه درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۴۹۱
بازی یکی از مؤلفه ها و شاخص ها مهم در نظام تعلیم و تربیت دوره کودکی است که در دنیای آموزش به علت تعاریف مبهم آن به خصوص وقتی درزمینه کلاسی قرار می گیرد، به یک عمل و مفهوم مبهم تبدیل می شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های بازی آزاد در فرایند یاددهی-یادگیری کودکان بود. روش پژوهش کیفی از نوع سنتز پژوهی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع علمی در زمینه بازی آزاد در بازده زمانی 1950- 2019 بود. روش نمونه گیری هدفمند بود که در آن منابعی که شاخص های لازم را داشتند طی مراحلی انتخاب شدند و درنهایت تا رسیدن به اشباع نظری 59 مقاله شناسایی و بررسی شد. مقالات بر اساس روش سنتز پژوهش سندلوسکی و باروس (2007) مورد سنتز قرار گرفت که یافته ها نشان داد بر مبنای تحلیل و تفسیر یافته ها می توان دوازده مؤلفه را برای بازی آزاد بیان کرد: انتخاب اختیاری، کودک فعال، انعطاف پذیری قوانین، بدون هدفی مشخص، نامعلوم بودن، فرایند محوری، امنیت، انگیختگی درونی، خیال پردازانه، درگیری همه جانبه، لذت بخش ،روش اجرا .
۱۴.

تحلیل محتوای سرفصل های دروس کاربرد فاوا در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان براساس الگوی TPACK(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربرد فاوا آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای سرفصل های دروس کاربرد فاوا در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتوای کمّی به شیوه قیاسی است. جامعه آماری پژوهش سرفصل های دروس کاربرد فاوا در رشته آموزش ابتدایی است. نمونه پژوهش برابر با جامعه آماری و به روش سرشماری انتخاب شد. ابزار پژوهش سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته است که براساس منابع نظری و پژوهشی الگوی TPACK میشرا و کهلر (2006) تهیه شد. روایی ابزار به روش صوری تأیید شد و برای پایایی ابزار به روش اسکات ضریب توافق 05/91 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از فرایند تحلیلی آنتروپی شانون استفاده شد. نتایج نشان داد هرچند در مجموع 112 مرتبه به دانش های مرتبط با فناوری توجه شده که دانش محتوای فناوری با 46 فراوانی و میزان بار اطلاعاتی 993/0 و ضریب اهمیت 264/0 بیشترین و دانش فناوری با 17 فراوانی و میزان بار اطلاعاتی 869/0 و ضریب اهمیت 231/0 کمترین توجه را به خود اختصاص داده است؛ مؤلفه های دانش های مرتبط با فناوری براساس TPACK را پوشش نمی دهد و ناقص است. بنابراین پیشنهاد می شود براساس الگوی TPACK سرفصل های دروس کاربرد فاوا در رشته آموزش ابتدایی بازنگری شوند.
۱۵.

شناسایی مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصدشده رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان براساس TPACK(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولفه های شایستگی برنامه درسی قصد شده آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۳۳۳
مقاله حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی براساس TPACK انجام شد. روش پژوهش سنتزپژوهی همراه با تحلیل محتوای قیاسی است. میدان آماری ، مقالات مرتبط بین سال های 2000 تا 2020 است. روش نمونه گیری هدفمند و تا مرحله اشباع ادامه یافت. ابزار گردآوری، فرم های فیش برداری است. اعتبار یافته ها با معیار باورپذیری تأیید و به روش حسابرسی اطمینان پذیری از یافته ها حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی با بکار بردن نظام مقوله  قیاسی و کدگذاری موضوعی انجام شد. بررسی نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی براساس TPACK، شامل 23 مؤلفه دانش فناوری، 16 مؤلفه دانش محتوای فناوری، 18 مؤلفه دانش پداگوژی فناوری و 19 مؤلفه دانش محتوای پداگوژی فناوری است.
۱۶.

بررسی وضعیت موجود برنامه درسی قصد شده آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر دانش فن آوری براساس TPACK(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: دانش فناوری برنامه درسی قصد شده آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۴۸۲
   پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود برنامه درسی قصد شده آموزش ابتدایی از منظر دانش فن آوری انجام شد. روش پژوهش، تحلیل محتوا است. میدان پژوهش، برنامه درسی قصد شده آموزش ابتدایی است. نمونه ی پژوهش دروس کاربرد فاوا در آموزش ابتدایی به روش هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته است که براساس الگوی TPACK تهیه شد. روایی ابزار به روش صوری تأیید شد و برای پایایی ابزار به روش اسکات ضریب توافق 05/91 به دست آمد. تجزیه و تحلیل کیفی داده ها نشان داد که برنامه درسی حاضر از منظر دانش های معلمی بر مبنای الگوی قدیمی شولمن طراحی شده است.  چون موضوعات مربوط به دانش فن آوری، جزء شایستگی محتوای پداگوژی بیان شده، به دانش فن آوری به عنوان یکی از انواع شایستگی به صورت واحدهای تئوری و عملی، به دانش فن آوری به صورت آنالوگو دیجیتال، به تلفیق فن آوری با محتوا و پداگوژی و یکپارچه سازی این سه با ارائه ابزارهای محتوا، ابزارهای تدریس آنلاین و ابزار ارزشیابی توجه نشده است. بنابراین از ظرفیت برنامه درسی برای آموزش دانش فن آوری به خوبی استفاده نشده و براساس الگوی TPACK ناقص است.
۱۷.

شخصیت شناسی شمر بن ذی الجوشن و نقش او در مصائب کربلا

کلید واژه ها: امام حسین (ع) شمربن ذی الجوشن روز عاشورا مصائب کربلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۳ تعداد دانلود : ۵۶۰
شمر بن ذی الجوشن یکی از افرادی است که در جریان قیام امام حسین مرتکب جنایاتی شد و به بدنامی و بدفرجامی به عنوان قاتل امام حسین در تاریخ ثبت شده است. این فرد دارای فراز و فرودهای شخصیتی است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی و شیوه کتابخانه ای به شخصیت شناسی وی و نقش او در جنایات و مصائب کربلا به ویژه روز عاشورا پرداخته است.
۱۸.

Designing a Model for Teacher Competencies in Elementary Education(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Upstream Documents Competencies Teacher competencies model

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۴۴۲
Purpose: Teacher competencies in the education system is among the most influential and important issues. This importance is rooted in the critical role of teachers in educating people in a society, because the more teachers are prepared and qualified, the greater their impact on upgrading the education system. Methodology: In this regard, upstream documents, as the most extensive strategic and guidance texts, have given much attention to the teacher competencies, with regard to their mission, including directing and drawing the ideal human and the pursuit of a pure life. This study was conducted aimed at presenting a model for the teacher competencies in elementary education based on upstream documents. For this purpose, three major activities were carried out. Initially, upstream documents were examined to identify the components and instances of the teacher competencies, and the opinions of experts in the field were also used. Then, the model of the teacher competencies was designed according to the extracted instances and components. The qualitative method was used in this study and documentary research method was also used to investigate the first question. Findings: In this method, all the upstream documents, including the document of fundamental transformation of education, the national document as well as the scientific documents and literature in this field, were carefully studied so that all explicit and implicit instances and components of teacher training are extracted. Moreover, semi-structured interviews were conducted to gain the viewpoints of the experts in order to achieve the representing themes of competencies through content analysis. Discussion: Finally, the model of professional competencies was designed on the basis of the teacher competencies developed in the previous stages to examine the second question.
۱۹.

تحلیل و شناسایی مؤلفه های کلیدی تدریس نوآورانه(تدریس نوآورانه اساتید در حوزه آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوآوری تدریس نوآورانه آموزش عالی اساتید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۷۳
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های کلیدی تدریس نوآورانه در میان اساتید حوزه آموزش عالی است. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع گرندد تئوری بود. روش: روش نمونه گیری هدفمند بود که در آن اساتیدی که شرایط نمونه موردنظر را داشتند با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و اکتشافی مورد مصاحبه قرار گرفتند و با رسیدن به اشباع نظری یافته ها تعداد نمونه های پژوهش به هفت نفر رسید. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش های سه مرحله ای کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) استراس و کوربین (1992) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد مؤلفه های تدریس نوآورانه عبارتند از: پیوند دانش و تجربه، یادگیرنده بودن، جهان بینی، توانایی آفرینندگی، طرح مسئله، تعامل هوشمندانه، منش حرفه ای و یادگیری معنی دار. همچنین یافته ها بیانگر این بود که تدریس نوآورانه لزوماً توأم با نوآوری، ابداع و انجام کاری غیرمتعارف نیست و توانایی آفرینندگی که ناشی از بعد خلاقیت تدریس نوآورانه است، تنها یکی از ویژگی های استاد نوآور و تدریس نوآورانه است نه همه آن؛ و مهم ترین مؤلفه در تدریس نوآورانه که سایر مؤلفه ها حول محور آن می چرخند پیوند میان دانش و تجربه در عمل است.
۲۰.

تدوین الگوی اسلامی ایرانی مهارت آموزی در مدارس متوسطه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت مهارت آموزی اشتغال الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۱ تعداد دانلود : ۵۹۵
این پژوهش با هدف طراحی الگوی اسلامی ایرانی مهارت آموزی در مدارس متوسطه کشور با استفاده از رویکرد پارادایمی اشتراوس و کوربین (1393) برای نظریه داده بنیاد و به روش کیفی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه صاحب نظران، کارشناسان و مدیرانی بود که در یکی از عرصه های مهارت آموزی رسمی (آموزش وپرورش) و غیررسمی (سازمان فنی و حرفه ای کشور) تجربه و حضور داشتند. باتوجه به رویکرد پژوهش، تمرکز اصلی بر خبرگان آشنا با مسائل مهارت آموزی در مدارس متوسطه کشور بود که درنهایت 17 نفر از ایشان به صورت هدف مند و براساس راهبرد گلوله برفی برای انجام مصاحبه های عمیق بدون ساختار انتخاب شدند. تحلیل داده ها به طور هم زمان با استفاده از روش کدگذاری باز، انتخابی و نظری انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد: "مهارت ها و شایستگی های پایه و غیرفنی دانش آموزان، مهارت های فنی و شغلی دانش آموزان، تربیت حرفه ای میتنی بر مهارت و شایستگی، تقویت ارزش های اسلامی و ایرانی کار، انعطاف پذیری در برابر تغییر و تخصص گرایی در آموزش وپرورش" به عنوان  کانونی یا مقوله محوری مطرح شده اند. "مقوله های کیفیت آموزش و تدریس و یادگیری، توجه به شایسته سالاری و شایسته گزینی، رویکرد و راهبرد در مهارت آموزی، وجود معلمان ماهر و کارآمد، تخصص گرایی، آینده پژوهی و آینده نگری و کیفیت آموزش و تدریس" به عنوان عللی تلقی می شوند که نقش فعال در مهارت آموزی داشته و تا این عوامل مهیا نشوند، مهارت آموزی شکل نمی گیرد. مهم ترین راهبردهای اتخاذشده در این پژوهش عبارتند از: "فرهنگ سازی، تحول در برنامه درسی، تحول در محیط های یادگیری، تحول در روش های سنجش و ارزشیابی، تحول در کتاب ها و محتوای درسی، بهداشت و ایمنی کار، زیرساخت ها و تجهیزات، همکاری و ارتباطات بین المللی آموزشی و پژوهشی، نیازسنجی و تأمین منابع مالی" شرایط بستر در پژوهش کنونی مقوله های"توجه به فرهنگ و شرایط اجتماعی، ساختار سازمانی، انگیزه حمایت از تغییر و مدیریت عملکرد تغییرمدار" هستند. مقوله های "محدودیت ها و مشکلات قانونی، عدم باور و تعهد به مهارت آموزی و مشکلات آموزش های مهارت آموزی" به عنوان شرایط مداخله گر الگوی پارادایمی مورد توجه قرار گرفته اند. پیامد پژوهش حاضر پیشرفت و اشتغال زایی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان