مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
طراحی الگو
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وضعیت آموزش اخلاق پزشکی در ایران هرچند که دارای نقاط قوت فراوانی است و تلاشهای زیادی در این باب بهعمل آمده است، اما ظاهراً متناسب با نیاز فرهنگی و بومی و انتظاری که حاصل از افزایش توجه به مقوله اخلاق و رشد و افزایش مسایل اخلاقی است، نیست. مراجع رسمی آموزش پزشکی در این زمینه مطلبی بیان نکرده اند و مدل مشخصی برای آموزش اخلاق پزشکی در ایران وجود ندارد یا قابل شناسایی نیست؛ که ارایه پراکنده مباحث اخلاق پزشکی در برنامه درسی آموزش پزشکی گواهی بر این مدعی است. در این مقاله به استناد تحقیقات انجامشده در خصوص نواقص موجود در برنامه درسی اخلاق پزشکی و استدلالهای عقلانی مبنی بر اینکه نمیتوان مستقل از مبانی و اصول اعتقادی، فرهنگی و ارزشی جامعه الگوی برنامه درسی ارایه کرد، به اثبات ضرورت طراحی الگوی برنامه درسی و نحوه طراحی آن پرداخته شده است.
نتیجه گیری: الگوی مباحث اخلاق پزشکی، انگاره، طرح و نقشه ای برای این درس ارایه میدهد و در واقع، چارچوب، قلمرو و مقتضیات آن را مشخص و شفاف میسازد. این الگو، راهنمای تدوین برنامههای درسی اخلاق پزشکی است و مانع غفلت از عناصر و مولفههای کلیدی در آموزش اخلاق پزشکی میشود. صاحبنظران این حوزه معترفند که در برنامههای درسی اخلاق پزشکی، به صلاحیتها و تواناییهای اخلاقی توجه کافی نمیشود و وضعیت کنونی به نحوی نیست که بتوان از فارغالتحصیلان انتظار رعایت کامل مسایل اخلاقی را داشت .
واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی: نقدی بر پژوهشهای انجام شده با رویکرد طراحی الگو در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود علاقه روزافزون صاحبنظران و همچنین نیازهای موجود برای طراحی الگوهای جایگزین و مطلوب در حوزه برنامه درسی، نظام طراحی برنامه درسی با فقدان و بی توجهی نسبت به مفهوم الگو (فهم و درک آن، تقسیم بندی آن، الگوپردازی و دیگر مسائل مرتبط با الگو) روبه روست. از سوی دیگر، طراحی الگو در تحقیقاتی که در این خصوص صورت گرفته، غالباً بدون بسط مفهومی خود الگو، توضیح در مورد نوع الگوی استفاده شده و دلایل استفاده از آن و عموماً تنها با بیان ویژگی های الگوی طراحی شده انجام شده است. لذا در این نوشتار تلاش شده که با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی، به این هر دو موضوع پرداخته شود. از این رو، نخست به مفهوم شناسی الگو در تعلیم و تربیت پرداخته، ضمن تشریح الگوها، انواع الگوها در حوزه برنامه درسی آن چنان که در منابع تخصصی آمده، مطرح می گردد؛ سپس، ضمن بیان نمونه هایی از الگوها، به واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی پرداخته می شود. در گام بعدی، با در نظر داشتن بعد عملی، پژوهش هایی که با رویکرد طراحی الگو در حوزه برنامه درسی صورت گرفته است، تحلیل و نقد می شوند. در نهایت، ضمن بحث و نتیجه گیری، چنین استدلال شده که باید فهم دقیق و درست از الگو و حساسیت و دقت در روش شناسی پژوهشی طراحی الگو، در مطالعات مرتبط بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ضرورت دستیابی به این مهم آشنایی بیشتر با الگو، الگوپردازی و جزآن می باشد.
ارائه چارچوب نظری و طراحی الگو برای توسعه ورزش همگانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر نگاه آسیب شناسانه به وضعیت ورزش همگانی در ایران و ارائه مدل است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران فدراسیون ورزش همگانی، اعضای شورای راهبردی فدراسیون، انجمن های ورزشی تحت پوشش فدراسیون و هیئت های ورزش همگانی استان ها تشکیل می دهند. به منظور بهره برداری مناسب از دیدگاه های کارشناسی صاحب نظران و دست اندرکاران پرسشنامه ای در قالب مفاد تهیه شده برنامه راهبردی برای جامعه هدف، مدیران فدراسیون ها و انجمن های ورزشی، هیئت های ورزشی استان و اعضای شورای راهبردی فدراسیون ارسال شد. مقیاس پرسشنامه در طیف پنج سطحی لیکرت (کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم و کاملاً مخالفم) طراحی شد. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج و طبق نگاه و رویکرد آسیب شناسانه، نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای ورزش همگانی شناسایی شد. پس از آن به تناسب نقش فرآیندهای ورزش همگانی با سایر ورزش ها و ارتباط آن با مؤلفه های پشتیبانی، مدیریت و کنترل فرآیند و فرهنگ و ارزش های دینی، الگوی توسعه ورزش همگانی ایران با ساختار علمی مدیریت ورزشی، ساختار فرآیندی و ارتباط با سایر ورزش ها و حلقه های مدیریت کلان برای سیاست گذاری و برنامه ریزی کلان و سطوح پشتیبانی و اجرایی آن ارائه شده است.
طراحی الگوی امنیت آموزشی و بررسی میزان تحقق آن در دانشگاه علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
هدف اولیه پژوهش حاضر، طراحی الگوی پیشنهادی امنیت آموزشی است. بنابراین با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ، به واکاوی و تبیین مفهوم امنیت آموزشی و مؤلفه های آن از زوایه مطالعات امنیت پژوهی و تجارب نهادهای تربیتی در این زمینه پرداخته شده است. مطالعه موردی این پژوهش، بررسی میزان تحقق امنیت آموزشی در دانشگاه علامه طباطبائی و تعیین اولویت های عملی آن با استفاده از الگوی پیشنهادی امنیت آموزشی بوده است. تحقق این مهم با استفاده از روش پیمایشی و اجرای پرسشنامه در دو گروه اساتید و دانشجویان مشغول به تدریس و تحصیل در دانشگاه علامه طباطبائی در سال های تحصیلی 93-1392 و 94-93 صورت گرفته است. پرسشنامه ی محقق ساخته اساتید و دانشجویان مبتنی بر رویکرد انسان محور در امنیت و با نگاه سرمایه-بازده طراحی و در نمونه ای از دانشجویان و اساتید که به صورت طبقه ای در دسترس انتخاب شد، اجرا گردید. مطابق تحلیل های بدست آمده از داده ها، برایند امنیت آموزشی در دانشگاه علامه طباطبائی، متوسط بوده است. میانگین کل داده ها برابر 95/2، میانگین داده های مربوط به دانشجویان برابر 05/3 و میانگین داده های مربوط به اساتید82/2 است. در تحلیل داده ها علاوه بر تبیین شاخص های فراوانی و گرایش مرکزی، از تحلیل های مقایسه ای بین طبقات و نیز ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن استفاده شده است.
تأملی در باب شأن الگو در قلمرو طراحی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که تا چه حد عنوان ها و ارزش گذاری ارائه شده برای الگوهای برنامه درسی در مقاله «واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی: نقدی بر پژوهش های انجام شده با رویکرد طراحی الگو در برنامه درسی»، با ماهیت موضوع های حوزه معرفتی برنامه درسی منطبق می-باشد؟ و آنگاه با توجه به منابع موجود، امکان تعیین ملاکی برای وجه تمایز الگو در حوزه طراحی رشته برنامه درسی، بررسی شد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی- اسنادی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که الگوها در حوزه طراحی برنامه درسی، از دو منظر ساختار و موضوع دارای دسته بندی های متفاوتی می باشند.
طراحی الگوی مناسب ارزشیابی پیشرفت تحصیلی رشته های گروه فنی و مهندسی بر اساس تجارب زیسته اساتید و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش طراحی الگوی مناسب ارزشیابی پیشرفت تحصیلی رشته های گروه فنی و مهندسی براساس تجارب زیسته اساتید و دانشجویان می باشد. از این رو در مقاله حاضر مبتنی بر پژوهش پدیدار شناختی به توصیف، تبیین و تفسیر تجارب زیسته اساتید رشته های فنی و مهندسی درخصوص ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در جهت ارائه الگو اقدام گردید. شرکت کنندگان در این پژوهش اساتید رشته های فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب بودند که با روش نمونه گیری هدفمند طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش هفت مرحله- ای کلایزی بود، برای تعیین اعتبار یافته از روش سه سوسازی و روایی بازسازی واقعیت و برای افزایش پایایی پژوهش مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه با راهنمایی های لازم و به دور از سوگیری و اعمال نظر خاصی انجام می گرفت. نتایج براساس تجارب زیسته اساتید و دانشجویان نتایج نشان داد که اساتید نقش بی بدیل آزمون میان ترم در ارزشیابی عملکرد تحصیلی، الزامی بودن آزمون های کوتاه کلاسی، ارزشیابی کنش متقابل، صریح نبودن معیارهای ارزشیابی، رهایی از حصار ارزشیابی پایانی، ارزشیابی مستمر شرط تحقق ارزشیابی جامع، ارزشیابی مهارتی، تنوع و تعدد در ارزشیابی، ارتباط ارزشیابی با حجم محتوا و غیره جزو تجارب خود قلمداد نمودند. درنهایت براساس تجارب زیسته اساتید ودانشجویان الگوی اختصاصی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی رشته های فنی و مهندسی ارائه شد.
تحلیل روش های تدریس هنر به منظور ارائه الگوی مطلوب در دوره ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روش های تدریس برنامه درسی هنر به منظور ارائه الگوی مطلوب در دوره ابتدایی ایران انجام گرفت. پژوهش در دو سطح انجام پذیرفت که در هر دو سطح از روش پژوهش کیفی استفاده شد. در سطح اول به منظور بررسی روش های تدریس برنامه درسی هنر و دسته بندی آن ها از روش پژوهش تلفیقی ( سنتز پژوهی ) استفاده شد. حوزه پژوهش در این سطح کلیه منابع در دسترس پایگاه های اطلاع رسانی و ابزار جمع آوری اطلاعات فیش برداری از کلیه منابع مکتوب و دیجیتال در دسترس بود. در سطح دوم پژوهش به منظور بررسی تجارب زیسته آموزگاران دوره ابتدایی از روش پدیدار شناسی استفاده شد. در این سطح، حوزه پژوهش آموزگاران زن دوره ابتدایی شهر شیراز و مرودشت و انتخاب شرکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور و تعداد شرکت کنندگان در مصاحبه 12 نفر بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در این سطح مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در هر دو سطح از طریق کد گذاری موضوعی صورت پذیرفت. این الگو بر پایه روش های تدریس درس هنر، در برگیرنده دو دسته روش های تدریس گروهی و روش های تدریس انفرادی و همچنین فرصت ها و دستاوردهای مثبت است.
طراحی الگوی عمل اخلاقی در نظام بازاریابی (مطالعه موردی: فروش شخصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های بازاریابی بنگاه های اقتصادی تحت تعالیم و ارزش های نظام سرمایه داری قرار دارد و این در حالی است که جوامع اسلامی نیازمند همسان سازی این ابزار با نوع جهان بینی خود می باشند. این امر خصوصاً در کشور جمهوری اسلامی ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است و اخیراً نیز تحت عنوان تحول در علوم انسانی مطرح شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین الگوی عمل اخلاقی در نظام بازاریابی بر اساس مکتب اخلاقی اسلام، در صدد است با ارتقاء آگاهی افراد، به اجرای اعمال اخلاقی (دارای ارزش اخلاقی مثبت) و جلوگیری از اعمال ضد اخلاقی در حرفه بازاریابی و فروشندگی کمک کند. به این منظور از روش پژوهش کیفی با رویکرد استقرایی استفاده شده است. پژوهشگر با به کارگیری راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با خبرگان حوزه اخلاق اسلامی و بازاریابی انجام داده است. با کد گذاری باز در نرم افزار اطلس.تی و لحاظ نمودن ارزش اخلاقی عمل فروشندگان به عنوان مقوله محوری، الگوی عمل اخلاقی به دست آمده است. نتایج پژوهش، اهمیت رابطه ادای حقوق الهی (حق الله، حق الناس، حق النفس) و وظیفه افراد را نیز در جهت قرب به پروردگار، نشان می دهد.
طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پرورش مهارت های حل مسأله در مقطع کارشناسی رشته پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حل مساله مهارتی است که می بایست از دوران دانشجویی در دانشجویان رشته پرستاری رشد یافته و این موضوع تنها از طریق برنامه ای مدون میسر خواهد شد. لذا هدف پژوهش حاضر نیز تدوین الگوی بر نامه درسی مبتنی بر پرورش مهارت های حل مسأله برای مقطع کارشناسی رشته پرستاری بوده است. روش کار: براساس طرح مروری و به منظور تعیین عناصر لازم برای تدوین برنامه درسی مبتنی بر پرورش مهارت حل مساله، ابتدا کتب، منابع و مقالات داخلی و خارجی مورد مطالعه و سپس مورد فیش برداری قرار گرفت، به دنبال عمل انجام گرفته ضمن نظرسنجی از اساتید راهنما و مشاور و اصلاح و تکمیل اطلاعات بدست آمده در نهایت از طریق آمار توصیفی اطلاعات جمع آوری شده دسته بندی، سازماندهی و در غالب جداول ارائه شد. یافته ها: برنامه درسی مبتنی بر پرورش مهارت های حل مساله دارای ابعاد مختلفی چون اهداف، محتوا، روش های یاددهی – یادگیری و ارزشیابی و ... است که هر کدام از این مضامین نیز خود دارای سطوح متنوعی می باشند و می بایست در تدوین برنامه درسی ذکر شده مد نظر قرار گیرد. نتیجه گیری: مهارت حل مساله امری اکتسابی بوده و از طریق دستیابی به سطوح عالی ادراکی، شناختی، عاطفی و ... محقق می گردد بنابراین آموزش سهم بسزایی در ارتقاء مهارت حل مساله فراگیران بویژه دانشجویان رشته پرستاری (بواسطه حساسیت خاص رشته انتخابیشان) خواهد داشت.
طراحی الگوی بهبود محیط کسب وکار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
93-113
حوزه های تخصصی:
بهبود محیطی که کسب وکارها در درون آن فعالیت می کنند برای موفقیت کسب وکارها حائز اهمیت است. به ویژه بهبود محیط، هزینه مبادله را کاهش و توان رقابتی کسب وکارها را ارتقا می دهد. محیط کسب وکار شهری، ویژگی های منحصر به فردی دارد که برای درک، تحلیل و کاربرد آن، به شناخت آن در ابعاد گوناگون آن، نیاز است. این پژوهش، درصدد است الگویی برای بهبود محیط کسب وکار شهر تهران طراحی کند. برای این منظور، ابتدا دانش صریح موجود در ادبیات، مرور و سپس با استفاده از روش پژوهش کیفی، دانش ضمنی از طریق مصاحبه با ۲۲ نفر از خبرگان دریافت شد. پس از مستندسازی، داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاد از رویکرد زمینه ای در سه مرحله، کدگذاری و با نرم افزار Atlas Ti پردازش شدند. در پایان، با تلفیق یافته های حاصل از مطالعات و تحلیل مصاحبه ها، الگوی بهبود محیط کسب وکار در شهر تهران ارائه شد. شایان ذکر است این الگو عوامل محیطی مؤثر بر بهبود محیط کسب وکار شهر تهران را در چهار سطح سازمانی، خرد، کلان و بین المللی، شناسایی و طبقه بندی کرده است. مؤلفه های محیط شهری عبارتند از: زیرساخت های فیزیکی، زیرساخت های غیرفیزیکی، قوانین و مقررات، نهادهای مسئول بهبود کسب وکار، حکمرانی محلی- مشارکتی، تدابیر شهروندمداری، همکاری های نهادی، توسعه رقابت در سطح شهر، مشارکت کسب وکارهای خصوصی، ساماندهی مشاغل در فضای داخل و اقماری شهر، شناسایی و توسعه فرصت ها، دانش و فناوری نوین، درآمد پایدار برای توسعه شهری، توسعه آمایش شهری، هزینه مبادله، حمایت های مالیاتی. مؤلفه های محیط خرد؛ شامل تأمین کنندگان، بازار کار، بازار اعتبارات، رسانه و مشتری هستند. مؤلفه های محیط کلان عوامل کلان فرهنگی، عوامل جمعیتی (مدیریت مهاجرت)، زیست محیطی، قانونی، سیاسی، فناوری، اقتصادی و اجتماعی هستند و در نهایت مؤلفه های محیط بین الملل؛ شامل مؤلفه های فرهنگی، سیاسی، فناوری و نوآوری و قانونی است.
طراحی الگوی معیارهای همسرگزینی در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر فردی در گزینش و انتخاب همسر معیارهایی در ذهن دارد و به نظر می رسد چنین معیارهایی در میان پسران و دختران متفاوت باشد، در این مقوله، همسرگزینی به عنوان سنگ بنای اولیه تشکیل خانواده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. به همین دلیل در دوران کنونی ضرورت مطالعه ازدواج و ملاکهای همسرگزینی دارای جایگاه مهمی است. این پژوهش نیز با هدف بررسی معیارهای همسرگزینی در جامعه ایران انجام شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، فراترکیب است که به عنوان یکی از روشهای پژوهشی کارامد این امکان را فراهم می سازد تا به شیوه ساختارمندی از یافته های استخراج شده از مطالعات کیفی مرتبط با موضوع تحقیق برای ایجاد یافته های جامع و تفسیری استفاده شود. به همین دلیل، نتایج پژوهشهای پیشین مورد تجزیه و تحلیل و اطلاعات مورد نیاز از سالهای ۱۳۸۶ تا 1396 و ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸ جمع آوی شده است. از بین ۱۲۲ مقاله، ۴۵ مقاله برای تجزیه و تحلیل انتخاب شد. نتایج پژوهش با توجه به بررسی مقالات متعدد و معیارهای همسرگزینی استخراج شده به ۷۲ شناسه منجر شد که از مهمترین معیارها با توجه به تکرار آنها می توان به نجابت و پاکدامنی، ویژگیهای اخلاقی، تحصیلات، ایمان و اعتقاد، حسن ظاهر و ویژگیهای فیزیکی، درامد کافی، شغل مناسب، تناسب فرهنگی خانواده ها، سن، تعهد، فرزندآوری نام برد که با بررسی و ادغام یافته های اولیه در این پژوهش، پس از رفت و برگشت میان زمینه های فرعی، هشت زمینه اصلی همسرگزینی به دست آمد که شامل معیارهای دینی، معیارهای خانوادگی، معیارهای اقتصادی، معیارهای جسمی و جنسی، معیارهای اجتماعی فرهنگی، معیارهای فردی، معیارهای روانی و معیارهای اخلاقی است.
طراحی الگوی عوامل موثر بر خشونت علیه زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
101-113
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر خشونت علیه زنان و طرح ریزی الگویی جامع پیرامون عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه زنان است. جامعه پژوهش مقالات نشریات علمی معتبر جامعه شناسی و روان-شناسی با عنوان خشونت علیه زنان، که طی سال های 1378 تا 1398 منتشر شده می باشد. نمونه ی پژوهش 35 مقاله ی پژوهشی استاندارد بود که بعد از رتبه بندی مقالات انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. طرح پژوهش کیفی و از نوع فراترکیب بود. پس از استخراج عوامل موثر بر خشونت علیه زنان ، نتایج نشان داد که در مقالات مذکور 64 متغیر شناسایی و پس از تایید متخصصان حوزه ی زنان و خانواده، متغیرهای مذکور مورد تأیید قرار گرفت و در هشت مقوله ی اصلی طبقه بندی شدند. درنتیجه پژوهش حاضر هشت عامل پزشکی، خانوادگی، فردی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی و مصادیق آن ها به مثابه عوامل موثر بر خشونت خانگی برعلیه زنان را تبیین و در قالب الگویی ارایه داد.
طراحی الگوی نظام دستیابی به صلاحیت های موردانتظار معلمان هنر (دوره های ابتدایی و اول متوسطه) در دوره کارشناسی آموزش هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
109 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی نظام دستیابی به صلاحیت های موردانتظار معلمان هنر (دوره های ابتدایی و اول متوسطه) در دوره کارشناسی آموزش هنر است. برای نیل به این مقصود از رویکرد پژوهش آمیخته و روش کیو استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع نظری، نمونه ای به حجم 15 نفر از متخصصین دانشگاهی در رشته های هنر و برنامه درسی انتخاب شده و با ایشان مصاحبه نیمه ساختار یافته کیفی انجام شد. در بخش دوم (کمی) از مشارکت 15 نفر از معلمان هنر باسابقه برای وزن دهی و دسته بندی صلاحیت ها کمک گرفته شد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل کیو مورد تجزیه و تحلیل و کدگذاری قرار گرفت. یافته های این پژوهش، صلاحیت های موردانتظار دانش آموختگان دوره کارشناسی رشته آموزش هنر را در چهارسطح به صورت یک نظام مارپیچی معرفی می کند و آنها را با نظام صلاحیت های معلمی معرفی شده توسط کهلر (2006) و مهرمحمدی (1392) مقایسه می کند. یافته های این پژوهش علاو ه براینکه می تواند در مراحل مختلف برنامه ریزی درسی مبتنی بر صلاحیت های معلمان هنر مورد استفاده قرار گیرد، چشم اندازی جامع نسبت به آنچه که در طی دوره کارشناسی رشته آموزش هنر باید کسب شود، ارائه می دهد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی رشته های کاردانش با رویکرد کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
117 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی رشته های کاردانش با رویکرد کارآفرینی بود. برای تحقق اهداف تحقیق، تلفیقی از روش های تحلیل محتوای اسنادی و دلفی استفاده شد. نمونه های آماری انتخاب شده شامل 24منبع در ارتباط با برنامه درسی و آموزش کارآفرینی و همچنین تعداد 17 نفر از کارآفرینان برتر و 17 نفر از متخصصان برنامه درسی است که بصورت هدفمند انتخاب شده بودند. فنون گردآوری داده ها عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی با متخصصان کارآفرینی و تحلیل کیفی متون بود. یافته های این پژوهش، در فعالیت اول و دوم استخراج مولفه های اصلی کارآفرینی (خلاقیت، نوآوری، کارگروهی، پشتکار، ریسک پذیری و رهبری) بود و در فعالیت سوم الگوی برنامه درسی بر اساس هریک از مولفه های برگزیده در قالب عناصر چهارگانه برنامه درسی تدوین گردید. در بخش چهارم الگوی طراحی شده توسط 30 نفر از صاحبنظران برنامه ریزی درسی اعتبار بخشی شد، که نتیجه ی اعتباربخشی گویای مطلوبیت بالای الگوی برنامه درسی طراحی شده بود.
طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش مداوم جامعه پزشکی مبتنی بر یادگیری ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش مداوم پزشکی مبتنی بر یادگیری ترکیبی در ایران به انجام رسیده و برای اجرای آن از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی- مدل توسعه ابزار استفاده شده است. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با ده نفر از خبرگان آموزش مداوم پزشکی و یادگیری ترکیبی، پرسش نامه ای با 7 بعد اصلی، 28 مؤلفه و 100 گویه طراحی و سپس، در بخش کمّی، این پرسش نامه در یک مطالعه مقدماتی روی ده نفر از خبرگان آموزش مداوم پزشکی و یادگیری ترکیب اجرا شد. با توجه به بازخوردهای دریافتی پرسش نامه اصلاح شد و نسخه نهایی آن با روش تصادفی طبقه ای در اختیار 383 نفر از مشمولان قانون آموزش مداوم پزشکی قرار داده شد. اعتبار پرسش نامه با استفاده از روش دلفی سه مرحله ای به وسیله صاحبنظران تأیید و پایایی آن با آلفای کرونباخ (903/0) محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند غیراحتمالی و در بخش کمّی از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. برای آزمون الگوی مزبور، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده و با تحلیل عاملی مرتبه اول، الگوی مزبور با 7 بعد، 28 مؤلفه و 100 گویه تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نشان داد که ابعاد و مؤلفه های شمرده شده، بار عاملی کافی را برای پیش بینی الگوی آموزش مداوم جامعه پزشکی بر مبنای یادگیری ترکیبی دارند. همچنین شاخص های span langبرابر با 38/2، RMSEA برابر با 072/0، GFI برابر با 98/0، AGFI برابر با 92/0، CFI برابر با 94/0، NFI بود. نتایج آزمون های آماری نشان داد که الگوی طراحی شده آموزش مداوم جامعه پزشکی مبتنی بر یادگیری ترکیبی از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
طراحی الگوی تدریس شناختی بر اساس حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
الگوهای تدریس، تابعی از نظام های فلسفی هستند و آخرین ویرایش تکامل یافته فلسفه اسلامی حکمت صدرایی می باشد. هدف این مقاله، طراحی الگویی متناسب با مبانی فلسفی حکمت صدرایی برای طراحی الگوی تدریس، در مدیریت و ساماندهی اطلاعات و شناخت دانش آموزان بود. ازاین رو، به این پرسش پاسخ می دهد که بر اساس حکمت صدرایی، باید چگونه الگوی تدریس شناختی طراحی شود؟ پاسخ آن با استفاده از روش استنتاج استلزامات آموزشی، از مبانی حکمت صدرایی دریافت گردید. یافته ها حاکی است که اهداف چنین الگویی، تعامل شناختی با جهان، ایجاد نظام شنناختی منسجم و پایداری شناختی است و معلم طی مراحل جمع آوری و دسته بندی داده ها، تکوین مفهوم از داده ها و حفظ و بازیابی داده ها در تدریس به این اهداف می رسد. معلم نیز به عنوان آماده ساز یادگیری، عامل انسجام جمعی یادگیری، عامل تداوم یادگیری و زمینه ساز گذر دانش آموز از مراحل ایفای نقش می کند.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی شایستگی های حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش از نوع توسعهای-کاربردی است که به روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. دانشجویان، اعضای هیات علمی و کارشناسان آموزش دانشگاه فرهنگیان فارس به عنوان جامعه آماری بخش کیفی به شمار میروند که با روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، 60 نفر (15نفر عضو هیات علمی، 15نفر کارشناس آموزش و30نفر دانشجو(15 دختر و 15 پسر)) انتخاب شدند. در بخش کمی نیز اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کشور به عنوان جامعه آماری بودند که 150نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختمند و بررسی اسناد، و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. برای تحلیل دادههای کیفی، از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل دادههای کمی از تحلیل عامل و ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. با استفاده از معیارهای اعتبارسنجی کیفی چارچوب اولیه اعتبارسنجی گردید. برای اعتبارسنجی کمی از تحلیل عامل و ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان متشکل3 عامل(1-دانش حرفه ای2-مهارتهای حرفهای3-اخلاق حرفهای )،11ملاک(1-دانش محتوا2-دانش آموزش محتوا3-دانش پژوهشی4-دانش سازمانی5-دانش فناوری6-مهارت تدریس7-مهارت پژوهش8-مهارت فناوری9-مهارتهای ارتباطی10-اخلاق فردی 11- اخلاق سازمانی) و 62 نشانگر است.این الگو میتواند به عنوان چارچوب و مبنایی برای جذب، توسعهی حرفهای و ارزیابی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کشور مورد استفاده قرار گیرد.
فراگیر شدن بهداشت معنوی درطراحی الگوی پیشرفت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به راستی در طراحی الگوی اسلامی چه عنصری را باید به صورت فراگیر در کلیه متغیرات آن،مورد توجه قرار داد و در نبود آن می توان گفت که اسلامی نخواهد بود . این مهم خصوصا از منظر قرآن و حدیث چگونه است ؟ مسائل مذکور سبب شد که با عنوان اپیدمی بهداشت معنوی به بررسی بپردازیم تا به فراگیر کردن رفتارهای معنوی و تقویت اعتقادات ،باورها و امور معنوی درالگوی پیشرفت ایرانی اسلامی کمک نماییم . از طرف دیگر، این پژوهش در صدد است عوامل برون رفت عملی ازبیماریهای معنوی را در الگوی پیشرفت معنوی جامعه ایران ،موردکاوش قرار دهد. این مهم با روش تحلیل ثانویه کیفی برداده های نقلی که برگرفته ازقرآن وحدیث است انجام می شود. یافته ها،حاکی ازآن است که هدف گیری الگو به سمت تقویت امور معنوی از مکانیزمهایی است که تمام فعالیت های بشری را تحت تأثیر قرار خواهد داد و به تعبیر قران رنگ خدایی داشتن فعالیت های بشری در طراحی تمامی متغیرات الگویی از مفروضات اصلی به حساب می آید و این می تواند ، ملاک تفاوت الگوی اسلامی با الگوی غربی باشد . پیشرفت دنیوی جامعه اسلامی نیز با این ملاک دگرگون می شود و اقتصادو اخلاق حرفه ایی مبتنی برنظام اسلامی ، از حالت شی گرایانه و سود آوری و منفعت طلبانه، نسبت به مردم مسلمان تغییر خواهد کرد و الگویی متمایز با نگرش های اومانیستی تدوین خواهد شد . از نوع آوری های این پژوهش ارایه راهکارهای اشراب مکانیزمهای معنوی در طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت خواهد بود .
تعیین ابعاد و مؤلفه های هویت حرفه ای معلم تراز جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام تعلیم و تربیت کشورمان نخستین اقدامات تحول بنیادین آموزش وپرورش را در زیر نظام منابع انسانی؛ دوره ابتدایی و تربیت معلم برداشته است، لیکن تربیت معلم در جمهوری اسلامی ایران بیش و کم فاقد الگویی جامع برای تربیت کردن معلمان دوره ابتدایی در تراز ج.ا.ا است. این پژوهش باهدف شناسایی و تعیین ابعاد و مؤلفه های هویت حرفه ای معلمان ابتدایی انجام شد. روش پژوهش تحلیلی- توصیفی است. پژوهش، ازنظر طرح، جزء پژوهش های کیفی و از منظر راهبرد، جزء پژوهش های مطالعه موردی کیفی است. جامعه آماری مقالات، کتاب و اسناد بالادستی در دسترس مرتبط با هویت حرفه ای معلمان است که با به کارگیری رویکرد کیفی فرا ترکیب و استفاده از ابزار تحلیل محتوا به مطالعه، بررسی و تحلیل نتایج و یافته های پژوهشگران قبلی پرداخته است و با انجام دادن گام های هفتگانه ساندلوسکی و باروسو (2006) و ارزیابی روایی و پایایی آن، الگوی پیشنهادی ارائه شد. سرانجام یافته اصلی پژوهش، طراحی الگو هویت حرفه ای معلمان ابتدایی، با 6 مضمون فراگیر 1) شخصی 2) حرفه ای 3) فرهنگی اجتماعی 4) هنری 5) زمینه ای و 6) سیاسی اقتصادی؛ و 14 مضمون سازمان دهنده و 100 مضمون کلیدی شناسایی شد. یافته های این مطالعه می تواند در سیاست گذاری درزمینه ارتقای هویت حرفه ای معلمان موردتوجه برنامه ریزان و مدیران آموزش وپرورش قرار گیرد. این پژوهش همچنین، تلویحات و پیشنهادهایی برای مدیران و تصمیم سازان و همچنین پژوهشگران مطرح کرده است.
طراحی الگوی جذب اعضای هیئت علمی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
159 - 182
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از جهت نحوه گردآوری داده ها، کیفی است. از آنجا که پژوهش حاضر در صدد به دست آوردن شناختی همه جانبه از مؤلفه های الگوی جذب اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان بود، بنابراین سعی شد از داده های کیفی برای نیل به هدف یادشده استفاده شود. بنابراین، در این پژوهش از رویکرد کیفی استفاده شد. در این راستا پژوهش با رویکرد کیفی که بر مبنای آن، تعداد 20 مصاحبه با اعضای هیئت علمی و روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انجام شده است. ابزار سنجش پژوهش یک فرم مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که فرم مزبور به کمک مصاحبه و فن دلفی توسط خبرگان از طریق کد گذاری انتخابی نهایی گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و برای پاسخ به سؤالات پژوهش، از تکنیک تحلیل محتوا استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها مشتمل بر سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. پس از اشباع نظری خبرگان الگوی مزبور مشتمل بر 5 بعد، 17 مؤلفه 111 شاخص است. باتوجه یافته های حاصل الگوی حاضر می تواند، مدل مناسبی برای جذب اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان باشد.