مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
وحدت شخصی
حوزه های تخصصی:
تبیین و تشریح صادر اوّل، دغدغة ذهن حکمای اسلامی بوده است. حکمای مشاء، صادر اوّل را عقل اوّل دانسته اند. ملاصدرا صادر اوّل را گاهی عقل اوّل و در برخی آثار خود وجود منبسط دانسته است. این مقاله تلاش دارد، علاوه بر ارائه نظر ملاصدرا در باب این موضوع، عبارات به ظاهر متعارض ملاصدرا در باب صادر اوّل را توجیه کند. این تحقیق به این پرسش پرداخته که آیا فلسفة ملاصدرا توان اثبات فلسفی وجود منبسط به عنوان صادر اوّل را دارد؟ و این اثبات بر پایه کدام تقریر از وحدت وجود صورت می گیرد؟ در ادامه با اثبات ادعاهای فوق لوازم فلسفی و احکام و عوارض صادر اوّل به نحو استقرائی إحصا شده است.
برهان صدّیقین به روایت حکیم صهبا و جایگاه آن در حکمت متعالیه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی تدوین آموزة «برهان صدیقین» و نگرش به ساحت واجب الوجود از رهگذر وجود صرف که اولین بار توسط ""ابن سینا"" پی ریزی شد (شیرازی، 1378،ج6،ص27)، حکمای بزرگی بدین مهم پرداختند و تقریرهای گوناگونی از آن عرضه داشتند. بزرگ حکیم جهان اسلام، ""صدر الدین محمد شیرازی"" با وصول به اصل اصالت وجود و جعل وجود به تقریری نو از آن دست یازید. تقریر وی که بر بنیاد وحدت تشکیکی وجود بنا نهاده شده بود، بعدا توسط شارحانش از حوزه وحدت تشکیکی به وحدت شخصی توسعه یافت و قرائت های بدیعی از آن عرضه شد. عارف حکیم ""آقا محمدرضا
قمشه ای"" از زمره این حکما است که با بهر ه وری از مبانی عرفانی ""ابن عربی"" و شارحانش به قرائتی نو دست یافته است، نوشتار حاضر کوششی جهت بازنمایی دقیق فلسفی این تقریر است و در پی تقریر آن در صدد است که به وجوه خلل آن بر بنیاد دستگاه تشکیکی حکمت صدرایی اشاره کند.
تبیین نظریه ی انکشاف در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا می توان برای افکار صدرالمتألهین، ادوار مختلف فکری در نظر گرفت؟ در صورت ممکن، آرای خاص حکمت متعالیه مربوط و منوط به کدام دوره از حیات عقلی وی می باشد؟ با این مبنا، نگارنده در این نوشتار سعی بر آن داشته است که با ابتنای بر دو رویکرد کلان و محوری وحدت تشکیکی و وحدت شخصی، خوانشی مجدد از اهمّ اصول صدرایی انجام دهد. در این میان، تفکر غالب در دوره ی اول را که با محوریت نظام تشکیک وجود، سامان یافته است، به عنوان صدرای متقدم معرفی کرده که فحوای مطالب این دوره، عمدتاً مربوط به مشی با جمهور فلاسفه و جمع آوری عموم آرا بوده است؛ اما تفکر خاص صدرا را که مبیّن تعالی حکمت متعالی می باشد، مرتبط به دوره ی تحوّل و تکامل آرای وی به مثابه صدرای متأخر دانسته است. سپس با اتخاذ رویکرد تأویلی و اجتهادی، نظریه ی مختص این دوره را تحت عنوان «نظریه انکشاف» استنباط نموده و آن را معیار شناسایی غایت آرای صدرا و لوازم سخنانش قرار داده است. در بخش دیگر مقاله نیز به برخی تعارضات و ابهاماتی که در نتیجه ی آمیزش این دو دوره از افکار صدرا حاصل شده، پرداخته است. مدعای مطرح شده برای حل و فصل این دسته مسائل نیز آن است که سنخ تفکر دوره ی صدرای متقدم را سیر آموزشی تشکیل داده که مدخل حکمت متعالیه می باشد؛ اما نوع مباحث گفته شده توسط صدرای متأخر، همان معارف ویژه ی حکمت متعالیه خواهد بود.
صدور کثرت از وحدت از دیدگاه حکمت متعالیه (بر اساس وحدت تشکیکی و شخصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین کثرت عالم و نحوه پیدایش آن از مبدأ هستی یکی از دغدغه های فیلسوفان و از جمله ملاصدرا بوده است. مبحث صدور کثرت از وحدت با توجه به ظاهر سخنان صدرا که قائل به وحدت تشکیکی وجود و نظریه خاص او که قائل به وحدت شخصی وجود و تشکیک در مظاهر است، کاملاً متفاوت خواهد بود. بر اساس وحدت شخصی وجود، کثرت واقعی وجود ندارد و آنچه که تحت عنوان کثرت درک می کنیم کثرت در ظهور است نه کثرت در وجود. بر این اساس اولین ظهور و تجلی حق تعالی «فیض منبسط» است که این فیض همه مراتب آفرینش را در بر می گیرد و در هر مرتبه با تعینی خاص همراهی می کند.
اندیشه های وجودی ملاصدرا در تقارب با عرفاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در باب هستی شناسی، مسئله علیت و رابطه حق تعالی با ممکنات است که دغدغه آن، مسائل دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد. معمولاً فلاسفه و متکلمین را از قائلین به علیت و عرفاء را از منکرین علیت دانسته اند؛ به طوری که انکار علیت از سوی عرفاء اجماعی تلقی شده است. چراکه آنان به جز هستی واحد من جمیع الجهات، واقعیتی را قبول ندارند تا سخن از رابطه با آن به میان آید. نگارنده در این مقاله به بررسی بحث وحدت وجود نظر دارد. بنابراین برای یافتن جایگاه این اصل در کلام عرفاء و ملاصدرا به بررسی دیدگاه آنان در باب وحدت و کثرت پرداخته شده است. با بررسی جایگاه نظری وحدت وجود نزد عرفاء، که در ظاهر انکار علیت را به اذهان متبادر می کند، و بررسی نظریه دقیق ملاصدرا که میل از نظریه وحدت تشکیکی به وحدت شخصی است نگارنده این نتیجه را می گیرد به که ملاصدرا در اندیشه های وجودی خود کاملا در مسیر عرفاء قرار گرفته است؛ به طوری که در کتاب اسفار پس از بیان نظریه وحدت تشکیکی وجود، اثبات وحدت شخصی وجود را وعده می دهد که همان اعتقاد عرفاست. همچنین این نکته دریافت می شود که اثبات مطلب فوق مستلزم انکار علیت نخواهد بود. چراکه وحدت شخصی وجود، مستلزم حذف ممکنات نیست؛ بلکه ممکنات واقعاً موجودند و در نظام هستی جایگاهی دارند.
بود و نمود؛ تحلیل دیدگاه ملاصدرا درباره وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت وجود مهم ترین مسئله محوری در حوزه فلسفه و عرفان اسلامی به شمار می رود و اندیشمندان این دو حوزه، دیدگاه های متفاوتی درباره وحدت یا کثرت وجود ارائه نموده اند. گرچه خاستگاه وحدت وجود را باید عرفان دانست لکن به دلیل تناسب با موضوع فلسفه، این مسئله به قلمرو حکمت نیز وارد شده و بر فضای تفکر فلسفی تأثیر گذاشته است. صدرالمتألهین یکی از حکیمانی است که تلاش گسترده ای در جهت برهانی نمودن مدعای عارفان کرده است. او با رد کثرت تباینی وجود، ابتدا متناسب با اصول و مبانی حکمت متعالیه، در مسیر توجیه و تبیین وحدت تشکیکی وجود گام برداشته و در ادامه، از نظریه وحدت شخصی وجود دفاع و آن را به عنوان نظر نهایی خود برگزیده است. پژوهش حاضر، مهم ترین دیدگاه های مطرح در عرصه حقیقت وجود را ارائه و سپس سیر مسئله وحدت وجود در اندیشه ملاصدرا و نظر مختار او را بررسی و ارزیابی کرده است.
تبیین هستی شناسانة فنا از دیدگاه حکمت متعالیه
حوزه های تخصصی:
هر چند مفهوم «فنا» و مشتقات و لوازم آن از مفاهیمی است که در عرفان اسلامی پدید آمده، اما در فضای تفکر اسلامی، دیری نپایید که این مفهوم به فلسفه نیز راه یافت و فلاسفة اسلامی با نگاه هستی شناسانة خود، به تفسیر و نقد و حل آن پرداختند. به همین سبب صدرالمتألّهین در نظام فلسفی خود زمانی به مسئلة «فنا» می پرداخت که پیش از او دو مکتب فلسفی «مشّاء» و «اشراق» تلاش هایی را در تبیین هستی شناسانة فنا انجام داده بودند . در این میان، ملاّصدرا ادعا می کند که احدی از فلاسفة اسلام پیش از او نتوانسته اند گره مسئلة فنا را – آن گونه که عرفا گفته اند - بگشاید. از دیدگاه او، حل این مسئله منوط به تبیین صحیح صیرورت وجودی است. صیرورت وجودی و تبدل ذات ریشه در اصل «اتحاد عاقل به معقول» و «اتحاد با عقل فعال» دارد. از سوی دیگر ملاصدرا به وحدت شخصی وجود معتقد است؛ یعنی محتوای شهود فانی فی الله، در هنگام فنای ذاتی را پذیرفته است. از این رو، راه برای تبیین فنا در دستگاه فلسفی او هموار است.
وحدت وجود از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در سیر اندیشه فلسفی خود توانست با مبانی و اصول فلسفی خود، از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی وجود برسد. وی با تفسیر علیت به تجلی، حقیقت وجود را منحصر در واجب تعالی دانست و غیر او را تطورات و تجلیات وجود واحد واجبی تلقی کرد. نگارنده در این مقاله میکوشد نظریه» نهایی ملاصدرا در باب وحدت وجود را بدست آورد و همانندی وحدت وجود در حکمت متعالیه با وحدت وجود عرفانی را نشان دهد.
تبیین و بررسی برهان علامه طباطبایی در ارجاع نظریه «تشکیک در وجود» به نظریه «وحدت شخصی وجود»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه وحدت شخصی وجود، اساس هستی شناسی عرفانی است، از اینرو گروهی از محققین اهل عرفان در مقام تبیین و دفاع از عقیده خویش به اثبات برهانیِ این نظریه اقدام نموده اند. حکیم و عارف معاصر، علامه طباطبایی نیز در آثار خود به اقامه براهینی در اثبات این مدعا پرداخته است. ازجمله این براهین، برهانی است که در آن از طریق واکاویِ برهان حکمای متألّه مبنی بر وحدت سنخی وجود و تشکیکی بودنِ آن، مدعای عرفا مبنی بر وحدت شخصی وجود به اثبات رسیده است. این برهان از حیث روش استدلال و همچنین پرداختن به فروع و نتایجِ گوناگون مطلب، بویژه روشن ساختن نسبت میان نظریه عارف و نظریه حکیم، بدیع و قابل توجه است. مقاله حاضر پس از تقریر هر یک از دو نظریه، به تبیین و تحلیل برهان مذکور پرداخته و برخی از نتایج متفرع بر آن را مورد بررسی قرار میدهد.
تبیین عرفانی ملاصدرا از نظریه وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش فکری عمیق و توأم با شهود حکیم ملاصدرا در تحقیقات پیرامون حقیقت هستی، سرانجام او را به نظریه وحدت شخصی وجود رسانید تا آنجا که خود در برخی آثارش خصوصاً رساله عرفانی ایقاظ النائمین همعقیده با عرفا بصراحت بر لزوم باور به وحدت شخصی وجود اذعان نموده است. او در تبیین عرفانی این نظریه در ساحت هستی شناسی، از رهگذر مباحثی همچون اصطلاح شناسی وجود، بیان رابطه میان وجود و ماهیت، شرح اعتبارات ماهیات هم از حیث تعین فی نفسه و هم از حیث تنزل وجودی آنها ابتدا نظریه وحدت تشکیکی وجود را طرح و نکات ظریفی را در مفاد این نظریه بیان مینماید و سپس از طریق برهان عدمی بودن ازلی و ابدی ممکنات، با بیانی عرفانی به تبیین وحدت شخصی وجود نظر میکند و در نهایت نتیجه میگیرد که وحدت و یگانگی موجودات در ذات وجودی خود، نه وحدت و اشتراک سنخی بلکه وحدت شخصی و سریانی است. از نظر او، وجود حقیقی مختص به وجود خدای تعالی است و ممکنات همگی ظهور، نمود و شئون اوصاف وجود حقند و نسبت به آن، وجود ظلی و قیام سایه وار دارند.
تبیین انسان شناختی مرگ در دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، بر اساس دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی ملاصدرا به بحث از مرگ پرداخته و نگارندگان درصددند با استفاده از مبانی انسان شناختی به تبیین مرگ بپردازند؛ مهمترین این مبانی عبارتند از: چند ساحتی بودن انسان، اشتداد وجودی، حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن، مسئله» نفس و رابطه» آن با بدن، مقامات انسانی و مظهر اسماء الهی بودن. ملاصدرا مرگ را به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی تقسیم کرده است. بعقیده» او نفس در مرگ نقش اصلی و فعال دارد. پرسش اساسی پژوهش حاضر اینست که مبانی انسان شناختی مرگ از دیدگاه ملاصدرا چیست؟ مرگ از نظر او، امری وجودی و بمعنای اِعراض ارادی یا اجباری یا تکوینی نفس از عالم محسوسات است. مرگ در دو نظام فلسفی صدرالمتألهین، دارای دو چهره» متفاوت است؛ در نظام وحدت تشکیکی، قطع رابطه با بدن در پرتو اشتداد وجودی و در نظام وحدت شخصی، قطع رابطه از اسمی و پیوستن به اسمی دیگر در پرتو تجلیات متنوع است. کلیدواژگان: مرگ، حدوث جسمانی و بقای روحانی، وحدت تشکیکی، وحدت شخصی، ملاصدرا.
تحلیل انتقادی دیدگاه حکیم غروی اصفهانی درباره مراتب تجلیّات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ساحتهای معرفتی حکیم غروی اصفهانی، دیدگاه عرفانی و شهودی او در دو عرصه عملی و نظری است. محقق اصفهانی بر پایه مبانی حکمت متعالیه، دیدگاهی بدیع در باب مراتب تعیّنات و تجلیات حق تعالی مطرح نموده است؛ او بجای «وحدت شخصی وجود» بر «وحدت تشکیکی وجود»، بجای «تجلی و ظهورات» بر «وجود رابط و اضافه اشراقیه» و بجای «اطلاق مقسمی» بر «بسیط الحقیقه و صرف الوجود» تأکید دارد. حکیم اصفهانی برای حقیقت وجود سه اعتبار و تعیّن ترسیم میکند: الف) مرتبه «بشرط لا» از قیود عدمی یا صرف الوجود، ب) مرتبه «لا بشرط» از حدود امکانی یا فیض مقدس، ج) مرتبه «بشرط شیء» یعنی اثر فعل حق تعالی. این تقسیمبندی با آنچه در عرفان نظری مطرح است، متفاوت میباشد. در این پژوهش، ابتدا مراتب تجلیات از دیدگاه محقق اصفهانی تحلیل میشود و سپس مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرد.
مسئله «زمان» در سه مرتبه سیر فلسفی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محقق است که صدرالمتألهین در آثار خود، سه مرتبه سیر فلسفی اصالت ماهیت (یا مبنای قوم) اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی را تجربه کرده است. می بایست متناسب با این سه مرتبه از سیر، در مباحث تابع نیز تحولاتی صورت گرفته باشد؛ توجه به این تغییر، گره بسیاری از مسائل مربوط به دیدگاه حقیقی صدرالمتألهین و سازگاری یا ناسازگاری آموزه های درون نظامی صدرا را می گشاید. براساس پژوهش حاضر، در موضوع «زمان» نیز دیدگاه هایی بر مبنای هر سه سیر صدرالمتألهین مطرح شده و متناسب با هر سیری تحولی در مبحث زمان و مسائل پیرامونی آن روی داده است. این تحولات در چند حیطه تعریف زمان، امر ماهوی یا وجودی بودن زمان، برهان اثبات وجود زمان، امر متواطی یا مشکک بودن زمان، علت مباشر زمان، و حیطه سریان زمان و وجوه اشتراک و تفاوت آنها در سه مرتبه به نحو مطالعه تطبیقی درون سیستمی بررسی شده است.
نگرش وجودی به حیات دنیا در فلسفه ی صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حیات یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مسائل فلسفی است که فیلسوفان هماره به واکاوی آن پرداخته اند. تحلیل حیات دنیا از دیدگاه ملاصدرا باید در چارچوب فلسفه وی و نگرش وجودی او به عالم هستی صورت پذیرد تا تبیینی جامع و دقیق به دست آید. حیات در فلسفه ی صدرا مساوق وجود و ساری در هر شی و امری مشکک است که در هر مرتبه ظهور و بروزی متفاوت دارد و دنیا ظهور وجود و حیات در پایین ترین مرتبه آن است. در نگرش وجودی ملاصدرا به عالم هستی، دنیا شأنی از شئون حق تعالی و مرتبه ای ضروری از مراتب هستی است. اصول مهم حکمت متعالیه همچون وحدت تشکیکی وجود و حرکت وجودی اشتدادی در تبیین حقیقت حیات دنیا از منظر ملاصدرا نقش مهمی را ایفا می کنند. بر این اساس حیات دنیا نه تنها باطل نخواهد بود بلکه شانی از واجب تعالی است که با حرکت اشتدادی به سوی کمال خود سیر می کند. گفتنی است این مقاله حیات را در دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود به روایت ملاصدرا مورد واکاوی قرار داده است.
تحلیل معناشناختی «وحدت عددی» خداوند در بیان امام سجاد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸
27 - 48
حوزه های تخصصی:
اثبات وحدت حقه حقیقی و نفی وحدت عددی خداوند، مورد تأکید آیات و روایات قرار داشته و براهین فلسفی مختلفی نیز آن را اثبات می نماید، اما در این میان، امام سجاد} در دعای بیست و نهم صحیفه سجادیه، وحدانیت عددی را به خداوند نسبت داده است: «لَکَ یَا إِلَهِی وَحْدَانِیَّهُ الْعَدَدِ». در توجیه این جمله و تبیین مکانیزم سازگاری آن با ادله نقلی و عقلی، تفاسیر مختلفی ارائه شده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی ، تحلیلی و توجه به دیگر روایات اهل بیت] به جمع آوری، تنظیم و تبیین مهم ترین تفاسیر ارائه شده، پرداخته و ضمن ارزیابی آنها به تبیین تفسیر برگزیده پرداخته است. مطابق دیدگاه برگزیده، اطلاق عدد بما هو عدد بر خداوند مشکل آفرین نیست، آنچه مشکل آفرین است محدودیتی است که گاهی اطلاق اعداد بر ذات الهی در پی دارد. تفکیک میان دو تعبیر «ثالث ثلاثه» و «رابع ثلاثه» در آیات قرآنی نیز در همین راستا قابل تبیین است. خداوند متعال در عین وحدت شخصی، وحدت جمعی و سِعِی داشته و در تمام مراتب هستی، حضور و ظهور دارد. مطابق این توضیح، بیان امام سجاد} ناظر به اطلاق وحدانیت عددی بر ذات الهی است که بیانگر حضور جمعی و سریانی ذات الهی در همه هستی است.
سه مرتبه حرکت بر مبنای سه سیر فلسفی ملاصدرا: حرکت طبیعی، حرکت جوهری، تجدد امثال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
119 - 153
حوزه های تخصصی:
مورد پذیرش اهل تحقیق است که ملاصدرا سه سیر فلسفی اصالت ماهیت، اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی را تجربه کرده است؛ روشن است که بحث حرکت نیز به عنوان بحثی مهم و اصلی در حکمت صدرا، به تبع این سه سیر دچار تحول شده باشد؛ در این موضوع، قول به «حرکت طبیعی» متناسب سیر اول، قول به «حرکت جوهری»، متناسب سیر دوم و قول به «تجدد امثال» متناسب با سیر سوم فلسفی ملاصدراست؛ که هر کدام لازمه های خود را به همراه دارند و موجب تحول مباحث تابع می شوند. ما در این مقاله ضمن پرداختن به مباحث یاد شده، به طور ضمنی بر طولی بودن رابطه حرکت طبیعی، حرکت جوهری و تجدد امثال و تبعیت آنها از سیر طولی حکمت صدرایی تاکید کرده ایم.
نقش حمل محیط و محاط در تبیین نظریه وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت شخصی وجود یکی از نظریات اساسی و چالش برانگیز در حوزه تبیین نحوه ارتباط خداوند با مخلوقات است. مدعای این تحقیق آن است که تنها از طریق حمل محیط و محاط می توان به تبیین صحیح این نظریه پرداخت؛ به گونه ای که نه همه خدایی لازم آید و نه شأن مخلوقات و خداوند متعال به یکدیگر سرایت کند. ارکان این حمل متشکل از سه ضلع محیط، محاط و احاطه است. وجود محیط باید در عین بساطت از سعه برخوردار باشد تا کثرت بلاضم ضمیمه در آن معنای محصلی یابد و وجود محاط در عین واقعی بودن باید غیراستقلالی باشد. در چنین حالتی احاطه میان محیط و محاط ارتباط برقرار می نماید و کثرات بدون آنکه نیازی به استقلال داشته باشند، دارای نفس الامر و اموری حقیقی خواهند بود، بدون آنکه خللی در دایره احاطه خداوند بر مخلوقات صورت پذیرد. دو چالش اساسی در باب وجود رابطی محاط پدید آمده که با توجه به شاخصه های حمل محیط و محاط بدان پاسخ داده شده است. از جمله خصوصیات این حمل نسبت های متفاوت محیط و محاط با یکدیگر است؛ به گونه ای که در عین دور بودن محاط از محیط می توان محیط را نسبت به محاط در همان نزدیک تصور کرد. ادبیات حمل محیط و محاط از مواردی است که در آیات و روایات در تصویر رابطه خلق و حق بدان تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره می شود.
تحلیل انتقادی نظریه تداخل وجودی خداوند و مخلوقات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریات نو در حل مشکل تبیین رابطه حق و خلق، نظریه تداخل وجودی استاد غلامرضا فیاضی است. پیچیدگى بحث از اینجا آغاز مى شود که با فرض عدم تناهی خداوند، جایی برای حضور مخلوقات در طول یا عرض وجود واجب تعالى باقی نمی ماند. حل این مشکل کار آسانى نیست. نظریه استاد فیاضى ادعا دارد تا زمانی که تداخل وجودى امکان و بلکه وقوع دارد، نمی توان از عدم تناهی وجود واجب سندی برای وحدت شخصی وجود تأمین کرد. در این مقاله با ذکر پیش فرض های فلسفی ایشان و بیان نظریه تداخل وجودی خداوند و مخلوقات، ملاحظات و نقدهایی در حوزه تصویر رابطه واجب و ممکن و چگونگی فعل واجب تعالی در ممکنات، ارائه می شود. با بررسی ادعاى مطرح شده در نظریه، آشکار مى شود که تداخل وجود هم در تصویر دو موجود متشخص در موطن وجودی واحد و نیز در تصویر تداخل به عنوان صفت فعل الهی دارای ابهام است. از سوی دیگر در ادعاى بستر سازى برای ابطال وحدت شخصی وجود ناکام مانده است.
نگرش وحدت انگارانه صدرایی؛ تفسیری دیگر از سازگاری میان فعل خداوند و طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
با کمی چشم پوشی از جزئیات، می توان گفت که پیشنهادهای معاصر در زمینه ی تبیین فعل خاص الهی، با سه تعهد متافیزیکی، یعنی "ناسازگاری فعل الهی و فعل طبیعت"، "نامداخله گری خداوند" و نیز "تجویزی بودن قوانین طبیعت"، شکل گرفته اند. نوشته ی پیش رو، معطوف به نخستین مورد از میان این سه تعهد است. در این مقاله با فرض سازگاری فعل الهی و فعل طبیعت، دو هدف پیگیری شده است: ابتدا تلاش شده است تا نشان داده شود، چگونه رویکرد دو گانه انگارانه به وجود و ماهیت و به تبع آن طبیعت و فراطبیعت، مدافعان آن را در محذور برای تبیین فاعلیت خاص خداوند قرار می دهد. سپس به ارزیابی نگرش وحدت انگارانه صدرایی در حل این مساله و رفع این مانع، پرداخته شده است. در نهایت ادعا شده است از دو تقریر مشهور از اصالت وجود در نظام وحدت تشکیکی، یکی بر از میان بردن تمایز هستی شناسانه میان طبیعت و فراطبیعت ناتوان است اما بر مبنای تقریر دوم و نیز تفسیر اصالت وجود بر مبنای نظام وحدت شخصی، می توان بر از میان بردن این دو گانه موفق شد که البته توفیق نهایی در ارائه تبیینی مطلوب از مساله فعل خاص الهی، مشروط بر هماهنگی آن با مبانی دیگر نظام صدرایی و نیز تامین مولفه های دیگر تفسیر مطلوب از فاعلیت خاص الهی است.
تحول «تجرید» ادراکی در سه سیر فلسفی (نگاه ماهوی، اصالت وجود وحدت تشکیکی و وحدت شخصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
97 - 113
حوزه های تخصصی:
اهمیت مسأله «تجرید»، در پیدایش ادراکات و تعیین حدود و ویژگی های آن است. پرسش اینکه: با تغییر در مبانی فلسفی، تجرید چه معنا و کارکردی می یابد؟ در نگاه ماهوی تجرید به تقشیر از ماده معنا می شود و ضمن قوام بخشیدن به علم، چگونگی تولد ادراکات سه گانه، انواع معقولات و نفی اضافی بودن علم را توضیح می دهد. در سیر دوم یعنی اصالت وجود با رویکرد تشکیکی، علم حقیقتی وجودی، متحد با نفس و رو به تعالی دارد. تجرید به این معناست که علم و عالم با یکدیگر از مرتبه ای جدا شده و به مرتبه ای دیگر راه می یابند. با گذر از وحدت تشکیکی به وحدت شخصیه ی وجود، علم به ظهور و تجرید هم به پیراستگی آن ظهور از خفا یا ظهور پایین تر معنا می شود. متناسب با سیرهای سه گانه، فرایند تجرید با عبور از کثرت، به وحدت و به خود علم نزدیک تر می گردد تا سرانجام در سیر سوم با ظهور علمی یکی می شود.