مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تحلیل اسناد-متن
حوزه های تخصصی:
در منابع حدیثی اهل سنت، روایتی وجود دارد که بر اساس آن، حضرت علی(ع) به فرد قصه پردازی که به دانش ناسخ و منسوخ تسلط نداشت، فرمود: «هَلَکتَ و أهلَکتَ». این روایت، به یکی از مبانی نقلی قائلین به وقوع نسخ در قرآن تبدیل شده تا با تأکید بر اهمیت و جایگاه والای این علم در حوزه دانش های قرآنی، وقوع گسترده پدیده نسخ در قرآن را اثبات نمایند. پژوهش حاضر، اصالت سنجی این روایت در سده نخست هجری را به عنوان هدف دنبال می نماید. بدین منظور با استفاده از روش تحلیل اسناد-متن و شناسایی حلقه مشترک، افراد کلیدی نقل و گسترش این روایت در بوم های مختلف حدیثی شناسایی شده و با تکیه بر منابع حدیثی اهل سنت، اعتبار افراد و طرق مؤثر در نقل آن به بوته سنجش گذاشته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که این روایت که به احتمال زیاد، حوزه حدیثی مصر را باید زادبوم آن قلمداد نمود، اولاً از نظر محتوایی دچار اضطراب در نقل است و ثانیاً از نظر سندی، طریقی که به واسطه آن، روایت در بوم عراق گسترش یافته، طریق معتبری نزد اهل سنت محسوب نمی شود. لذا این روایت را نمی توان به عنوان مبنای محکمی برای اثبات اهمیت حیاتی دانش ناسخ و منسوخ و وقوع گسترده آن در قرآن کریم در نظر گرفت.
تاریخ گذاری روایات رجعت: پژوهشی تطبیقی میان اقوال رجالیان و اسانید روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
161 - 184
حوزه های تخصصی:
مسأله مطالعه حاضر این است که چه فرد یا گروهی نظریه رجعت را در منابع حدیثی امامیه شکل داده یا تکامل بخشیده اند. این کار نیازمند تاریخ گذاری روایات است. روش تاریخ گذاری روایات در این مقاله، تحلیل إسناد-متن است؛ یعنی تغییرات متنی و سندی روایات از راوی نخست تا منبع مکتوب کنونی بررسی می شود و براساس حلقه های مشترک اصلی و فرعی، زمان تقریبی شکل گیری روایت تعیین می گردد. در این مقاله، در کنار تحلیل اسانید و متون روایات، اقوال رجالیان همچون ابزاری برای تحلیل متن به کار رفته است. براساس نتیجه مطالعه، به لحاظ اطلاعات رجالی، تعدادی از معتقدان به رجعت همچون ابوالطفیل عامربن واثله، رشید هجری، کثیر عزّه، سید حمیری و حیان سراج، در نیمه دوم قرن اول فعالیت داشته و اعتقاد به رجعت را شکل داده اند. اما بنا بر اسانید روایات، عمده آنچه درباره رجعت در این زمان مطرح بوده، از بین رفته و روایات با شرایط قرن دوم سازگار است. نیمه اول قرن دوم را می توان زمانی دانست که نظریه رجعت در میان گروهی از شیعیان رواج پیدا کرد و گسترش یافت. جابر بن یزید جُعفی و راویان او از مهم ترین کسانی هستند که تأثیر مهمی بر بسط نظریه رجعت در منابع حدیثی امامیه داشته اند. پس از آن، مفضّل بن عمر و شاگرد او، نام محمد بن سنان، بیشترین تأثیر را در تکامل این عقیده برعهده دارند. به نظر می رسد که نامهایی همچون اصبغ بن نباته و تعدادی از راویان شیعه قرن دوم از جمله ابوبصیر، زراره و دیگران، نتیجه "تکثیر اسانید" باشد.
تاریخ گذاری روایات سهو پیامبر (ص) در نماز و تحلیل شرایط اجتماعی - سیاسی جعل و نشر این روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع روایی فریقین، روایاتی درباره سهو پیامبر (ص) در نماز با طرق متعدد و متون مختلف آمده است. بسیاری از عالمان شیعه با استناد به ادله مختلف این روایت را جعلی دانسته اند. در این پژوهش در گام اول با استفاده از دو روش تحلیل اسناد و تحلیل اسناد_متن درتاریخ گذاری روایات خاستگاه تاریخی و جغرافیایی و سیر تطور این روایات تبیین و سپس با بهره گیری از نتایج گام نخست شرایط اجتماعی_سیاسی جعل و نشر این روایات تحلیل شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این روایت در ابتدا توسط ابوهُرَیرَه برای توجیه اشتباهات خلفا در نماز جعل و در مدینه منتشر شده است. تحلیل اسناد_متن نشان می دهد که برخی راویان طبقات بعد تغییراتی عامدانه یا غیرعامدانه در آن ایجاد کرده اند. برای نمونه می توان اشاره کرد که در تحریرهای ابن سیرین به طور خاص بر حضور دو خلیفه اول در میان شاهدان سهو نبی تأکید شده است. در روایاتی هم که با اسناد ساختگی به ابن مسعود نسبت داده شده سهو نبی با تأکید بر بشر بودن پیامبر توجیه شده است که می توان هدف آن را پاسخ گویی به عقیده غالب شیعیان در کوفه، یعنی عدم جواز سهو نبی، دانست.
تحلیل انگاره و نقش آن در فهم تحولات حدیثی؛ بررسی انگاره «شؤم المرأة»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت «الشؤمُ فی المرأهِ و الفَرَسِ و الدّارِ» روایت مشهوری است که تداعی کننده انگاره شومی زنان است. این روایت در منابع اهل سنت به پیامبر(ص) نسبت داده شده و در منابع روایی شیعه گاه از امام صادق(ع) و گاهی از پیامبر(ص) نقل شده است. نتیجه تحلیل انگاره «شؤم المرأه» و روایات تداعی کننده آن با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به این قرار است که بخشی از این روایات، که «روایات مبنا» در ترویج این انگاره محسوب می شوند، در بوم مدینه شکل گرفته و برخی محدثان سرشناس مدینه عامل اصلی ترویج آن بوده اند. تفرّد مطلق در سه طبقه نخست راویان و تعارض محتوایی این روایات با نگرش کریمانه قرآن و پیامبر(ص) به زنان شاهدی بر ساختگی بودن آن هاست. تعدادی روایات پراکنده نیز وجود دارد که ناظر به «روایات مبنا» شکل گرفته و در حکم واکنش به این انگاره است. این واکنش ها را می توان در چهار دسته تقسیم کرد: واکنش های مشروط، واکنش های توضیحی و تعلیلی، واکنش های تقابلی-اصلاحی و واکنش های تقابلی-انکاری. تحلیل تاریخی و زبان شناختی این روایات نشان دهنده تأخر آن ها از روایات دسته نخست است.
خاستگاه تاریخی جغرافیایی روایات نهی از شرکت در قتال بین مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
333 - 366
حوزه های تخصصی:
در منابع روایی سه قرن نخست اهل سنت، روایاتی درباره نهی از شرکت در قتال بین مسلمانان با طرق متعدد و متون مختلف نقل شده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و شیوه های مختلف تاریخ گذاری احادیث (یافتن در کهن ترین منبع، تحلیل سندی، تحلیل سندی-متنی)، خاستگاه تاریخی و جغرافیایی و سیر تطور تدریجی این روایات تبیین می شود. یافته های پژوهش حاکی از این است که این روایات ابتدا توسط ابوبکره صحابی (م ۵0 ۵2)، یکی از مراجع این روایات و تنها حلقه مشترک آن در طبقه صحابه در بصره ساخته و نقل شده است. انگیزه وی که از کناره گیران در جنگ جمل بود، توجیه کار خود بوده و روایت را بین سال های 3۶ (وقوع جنگ جمل) تا ۵2 قمری جعل کرده است. سپس در طبقه بعد توسط حسن بصری (م 110) اولین حلقه مشترک فرعی به صورت گسترده نشر یافته است. دو مرجع دیگر این روایات، ابوموسی اشعری (م ۴9 ۵3) و انس بن مالک (م 90 93) هستند که به احتمال زیاد، راوی یا قائل این روایات نبوده اند و روایت به آن ها نسبت داده شده است.
تاریخ گذاری حدیث «مرگ جاهلی» در متون امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
78 - 111
حوزه های تخصصی:
فراوانی خبر «من مات ولیس له امام مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً ...» در مجامع حدیثی امامیه، با صورت ها و طرق مختلف روایی، از حساسیت مسأله شناخت امام در ادوار مختلف تاریخ شیعه، به ویژه دوره امامت حکایت می کند. مقاله حاضر می کوشد از طریق تاریخ گذاری این اخبار با روش تحلیل اِسناد - متن، محدوده زمانی رواج آن ها را دریابد. ازآن جا که مصادر این اخبار امامان پنجم، ششم و هشتم7 هستند و نسبت به مضمون مشترک، حلقه مشترک خبر شمرده می شوند، زمان انتشار هر دسته از اخبار، زمانی پیش از شهادت هریک از این امامان بوده است. متن این اخبار نیز حکایت گر التهاب فرق شیعه، به ویژه زیدیه، به واسطه ابهام در مصداق امام است. افزون براین، نشان از سوء استفاده قدرت طلبان از انگاره مهدویت و نگرانی شیعیان درباره شناخت مصداق امام قائم4 دارد. این اخبار همچنین از رواج فراوان مضمون این خبر در میان اهل سنت و تطبیق آن ها بر حکم رانان اموی خبر می دهد.