مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
استعاره مفهومی
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور ارایه موثرترین راهبرد ترجمه جان بخشی به طور کلی و جان بخشی به حیوانات به طور اخص انجام پذیرفته است. برای نیل به این هدف، به این دلیل که مطالعه جان بخشی به تمام حیوانات امری ناممکن است فهرستی از حیوانات نام برده شده در مزرعه حیوانات جورج اورول تهیه گردید. سپس محققان مشخصه های جان بخشی این حیوانات را در انگلیسی و فارسی با هم مقایسه کردند. نتایج تحقیق نشان می دهد که انگلیسی و فارسی در جان بخشی به حیوانات متفاوت عمل می کنند که این خود راهبردهای ترجمه خاصی را می طلبد که در این مقاله ارایه شده اند.
نظریه استعاره مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر دیدگاه کلاسیک آن می پردازد. برخلاف نظریه کلاسیکِ استعاره که استعاره را موضوعی صرفاً ادبی و زبانی می¬داند، نظریه معاصر ادعا می کند نظام ادراکی انسان اساساً سرشتی استعاری دارد و استعاره به شکل ناخودآگاه و غیراختیاری، در زندگی روزمره انسان فراوان به کار می رود. این دیدگاه نخستین بار در سال 1980 توسط جورج لیکاف و مارک جانسون با انتشار کتاب استعاره هایی که با آنها زندگی می کنیم مطرح شد. این تحقیق با ارائه گزارشی از «نظریه استعاره مفهومی»، به معرفی و نقدِ انواع، ماهیت و کارکردهای استعاره مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون می پردازد.
استعاره مفهومی نور در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از نظریة شناختی استعارة معاصر، کارکردهای استعارة نور و خوشه های تصویری مرتبط بدان یعنی خورشید، آفتاب، شمع، چراغ و... در غزل های مولوی تبیین می شود.
از رهگذر بررسی نور در دیوان شمس در می یابیم که شناخت و معرفت مقوله ای بصری است و به عنوان انگارة استعاری اولیه در ژرف ساخت این اثر نمودار
می شود؛ مولوی با توجه به این انگاره و انگارة ثانوی«جهان غیب، نور است»، نور را به مثابة خدا، انسان کامل، مکان، خوراک و شراب، وجود،هدایت و امید و نیز وسیله ای برای تبیین مقولة فنا و بقا بر شمرده است. این انگاره های استعاری بستری مناسب برای تحلیل و تبیین مقولات انتزاعی مورد نظر مولوی محسوب می شود و انسجام درون متنی غزل ها را در پرتو ایده ای واحد و انگاره ای نخستین به تصویر می کشد.
بررسی مفهوم «بصیرت» در زبان قرآن در چارچوب معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی معنی شناختی مفهوم انتزاعی و دینی «بصیرت» در زبان قرآن، در چارچوب نظریه شناختی استعاره پرداخته است و در پی یافتن پاسخ برای این پرسش هاست که اولاً « بصیرت» در زبان قرآن به مدد چه ساز و کار های شناختی، مفهوم سازی می شود؟ دیگر آن که، ساز و کار های شناختی شناسایی شده چگونه با یکدیگر ارتباط دارند؟ و در نهایت آن که مبانی تجربی و دینی چگونه با هم تلفیق می شوند؟ بررسی عبارات زبانی یا کانون های استعاری «دیدن و شنیدن» نشان می دهد که قرآن برای مفهوم سازی بصیرت از سه شیوه استعاره مفهومی، مجاز مفهومی و طرحواره های تصوری استفاده کرده است. در مفهوم سازی «بصیرت» از حوزه های حسی دیدن و شنیدن، شده است. مبانی استعاره ها و طرحواره های مذکور، تجربه جسمانی انسان از اعضای چشم و گوش در جهانِ واقع است، اما محتوای دینی قرآن، بر نوع الگوبرداری از مبدأ به مقصد تأثیر می گذارد.
پیوند های میان استعاره و ایدئولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که تحلیل گفتمان انتقادی در پی آن است افزایش آگاهی مخاطبین از رابطه میان زبان و ایدئولوژی است. گفتمانی که توسط اعضای یک نهاد اجتماعی استفاده می شود تمایل دارد ایدئولوژی محور باشد. پس تحلیل گر انتقادی در پی آن است تا رد پای این ایدئولوژی را نشان دهد و با استفاده از ابزارهای زبانی، اساس ایدئولوژیک گفتمان را منعکس کند. از آنجایی که استعاره در زبان رخ می دهد می تواند ابزاری مناسب در جهت شناخت ایدئولوژی باشد. انتخاب استعاره های متفاوت در یک متن توسط کاربران زبان می تواند نشان دهندة ایدئولوژی غالب کاربران باشد و در عین حال ایدئولوژی های متفاوت در جهت نهادینه کردن باورهای بنیادینشان می توانند دست به تولید استعاره های متفاوت بزنند و از الگوهای مفهومی خاصی جهت پرورش و تولید عبارات زبانی استعاری و یا همان زبان استعاری استفاده کنند. در این مقاله، نظریه استعاره مفهومی و نظریه ایدئولوژی تئون وندایک به عنوان تعاریف پایه و اساسی مد نظر قرار می گیرد و کارکردهای استعاره در دستگاه ایدئولوژی و همچنین نقش استعاره در بافت اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد.
استعاره ها و تصاویر ذهنی فراگیرندگان زبان انگلیسی در رابطه با یادگیری دستور زبان (EFL Students Images and Metaphors of Grammar Learning)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد که استعاره ها و تصاویر ذهنی، به منزله بخشی از نظام فکری فراگیرندگان، نقش مهمی در یادگیری زبان توسط آنها ایفا می کند (کرتازی و جین، 1999). از این رو آگاهی از این تصاویر می تواند کمک زیادی به معلمان در رفع مشکلات یادگیری فراگیرندگان زبان کند. در راستای افزایش این آگاهی، این مقاله به بررسی تصاویر ذهنی که فراگیرندگان زبان انگلیسی در رابطه با یادگیری دستور زبان دارند پرداخته است. برای دستیابی به این استعاره ها، پرسشنامه ای حاوی پرسشی باز به 350 فراگیرنده زبان انگلیسی که حداقل یک سال تجربه زبان آموزی جدی داشتند داده شد. این پرسشنامه از پاسخ دهندگان می خواست که تصویر یا تصاویر ذهنی را که در مورد یادگیری دستور زبان انگلیسی دارند بیان کنند. صدوسی نفر به این پرسشنامه پاسخ دادند. این پاسخ ها مورد بررسی قرار گرفته و تصاویر و استعاره های ارائه شده شناسایی و دسته بندی شد. علاوه بر ارائه این دسته ها و استعاره های مربوط به آنها، این مقاله آنها را در چارچوب آموزش و یادگیری دستور زبان مورد بحث قرار می دهد و به بیان واکنش ها و اقدامات مطلوب از جانب معلمان در قبال دارندگان این گونه استعاره ها و تصاویر ذهنی می پردازند.
اخلاق، استعاره و بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشته آن است که با بررسی نظریه ها و مدل های روان شناسان اخلاق و پیوند زدن این مباحث با مفهوم «استعاره»، پیشنهادی کاربردی برای تقویت تفکر اخلاقی کودکان، از طریق بازی و ادبیات ارائه کند. ابتدا به بررسی الگوی پیاژه برای رشد اخلاقی کودک میپردازیم و سپس بحث را با بررسی آراء کولبرگ، از دیگر روان شناسانی که در قالب رویکرد شناختی، به این موضوع نگاه کرده است، دنبال میکنیم. در ادامه، با بیان برخی انتقادهای وارد بر این رویکرد، به بررسی آراء گیلیگن، از نظریه پردازان فمینیست، در باب نسبت رشد اخلاق و «روایت» میپردازیم. سپس با طرح نکاتی دربارة تعریف مفهوم استعاره، به استعاره های مفهومی و غیر زبانی خواهیم پرداخت. هدف از این نکات آن است که بتوانیم «بازی»، به ویژه «بازی وانمودی» را به عنوان نوعی استعارة مفهومی تعمیمیافته تعریف کنیم. چنین تعریفی به ما اجازه میدهد که در چارچوب رویکرد روایت محور به اخلاق، به امکانات بالقوة ادبیات و بازی به عنوان یکی از مهم ترین سرچشمه های تقویت قوة اخلاقی کودکان بیشتر واقف شویم.
استعاره های مفهومی در دیوان شمس بر مبنای کنش حسی خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از بنیادی ترین مفاهیم ما از جمله زمان، کمیّت، حالت، دگرگونی، کنش، علّت، هدف، شیوه، وجه (modality) و حتی مفهومِ یک مقوله از طریقِ مفاهیم استعاری درک می شوند. مولانا برای نشان دادن جهان عرفانی خود از مفاهیم استعاری بیشترین بهره را گرفته است. «خوردن» از پرکاربردترین واژه هایی است که در دیوان شمس برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده، و واژه های دیگری از خانواده آن، در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آن ها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه توکل، سبب برگزیدن ناخودآگاه چنین استعاره ای برای مولانا می شود. بر این اساس هشت مقوله ی جمال، حکمت، راز، ذکر، سماع، شادی، عشق و نور به مثابه خوراک تفهیم می شوند. در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر به تبیین این استعاره ها پرداخته می شود. و در نهایت روشن می گردد که انگاره «عرفان خوراک است»، گزاره بنیادینِ متن است که یک ذهنیّت استعاری خوراک انگار را در سراسرِ دیوان شمس منتشر کرده است.
استعاره های مفهومی شادی در زبان فارسی: یک تحلیل پیکره مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی حوزه شادی در پیکره ای نمونه از زبان فارسی می پردازد. در این پژوهش، تلاش شده با بهره گیری از پایگاه دادگان زبان فارسی، پیکره ای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونه گیری و سپس استعاره های مفهومی از آن استخراج گردد. این پیکره نمونه شامل 14 متن از نویسندگان معاصر نظیر «هدایت»، «نفیسی»، «دانشور»، «آل احمد»، «اسلامی ندوشن»، «ابراهیمی»، «دهخدا»، «پزشک زاد»، «چوبک»، «کسروی»، «افغانی»، «محمود»، «حجازی» و «گلستان» می باشد. پس ازمطالعه پیکره، موفق به استخراج 297 مورد عبارت استعاری در 33 نگاشت نام شدیم. سپس تلاش شد تا پربسامدترین نگاشت های استعاری و پربسامدترین حوزه های مبدأ که در ساخت استعاره های شادی به کار می روند، تعیین گردد و در مجموع با توجه به یافته های پیکره ای مشخص گردد که فارسی زبانان بیشتر از چه حوزه های مبدأ و نگاشت نام هایی برای بیان مفهوم شادی بهره می برند. برای مثال مشخص گردید که حوزه های مبدأ «شیء»، «ماده» و «عمل» پرکاربردترین حوزه های مبدأ پیکره هستند که برای بیان حوزه شادی به کار می روند. در نهایت نیز مقایسه ای میان استعاره های مفهومی حوزه شادی در دو زبان فارسی و انگلیسی انجام گرفت.
استعاره های مفهومی رنگ در زبان کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا قبل از پیدایش زبانشناسی شناختی، ""استعاره"" به عنوان مفهومی منحصر به زبان ادبی شناخته می شد. از این رو، تنها در مفاهیم ادبی مورد استفاده قرار میگرفت؛ اما با پیدایش زبانشناسی شناختی، مشخص شد که کاربرد استعاره در زبان عامیانه نیز قابل توجه است. یکی از شاخه های شگفت انگیز زبانشناسی شناختی نظریه ی ""استعاره ی مفهومی رنگ"" است. بر اساس این نظریه، رنگها مفاهیم ذهن کاربران هر زبان را به زیبایی منتقل می کنند. حال، سؤال این است که آیا گویشوران زبان کردی ایلامی مفاهیم رنگ ها را به صورت چند معنایی به کار می برند یا خیر؟ آیا رنگ ها در استعاره های کردی ایلامی به صورت یکسان استفاده شده اند یا خیر؟ پس از تجزیه و تحلیل داده ها (که به صورت توصیفی انجام گرفت) مشخص شد که: 1. بیشتر مفاهیم رنگ ها در زبان کردی ایلامی به صورت چند معنایی استفاده می شوند؛ 2. رنگ ها در استعاره های کردی ایلامی به صورت یکسان استفاده نمی شوند. بر اساس نتایج این تحقیق، از میان تمامی رنگ ها ""رنگ سیاه"" بیشترین فراوانی دارد. شاید بتوان ریشهی استفاده از استعاره های مفهومی رنگ را در مذهب و عقاید پیشینیان جست و جو کرد.
تحلیل نگاشت های مفهومی در دو شعر از مهدی اخوان ثالث با رویکرد شعرشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل نگاشت های مفهومی در دو شعر از مهدی اخوان ثالث با رویکرد شعر شناسی شناختی در چارچوب نظریات مارگریت فریمن (2000)، فوکونیه (2002) و ترنر (2002) می پردازد. در رویکرد شعر شناسی شناختی، امکان بررسی متون ادبی به واسطة ابزارهای زبان شناسی شناختی امکان پذیر است. از جمله این ابزارها که بررسی ساختار کلی اثر و چینش واحدهای زبانی را ممکن می سازند، می توان به نگاشت های مفهومیِ ویژگی، رابطه ای و نظام اشاره کرد. در نظریة شعر شناسی شناختی، بافت اثر نقش بنیادینی در ایجاد معنی دارد و تحلیل ها بر سه محور متن، مؤلف و خواننده قرار دارند. با توجه به این که راهکارهای تحلیل در نظریة شعر شناسی شناختی، منجر به بررسی سبکی متن می شود، ضرورت پژوهش بدیهی به نظر می رسد.
پرسش پژوهش این است که سطوح مختلف تفسیری شعر اخوان با رویکرد شناختی چگونه جنبه های مختلف جهان فکری او را از لحاظ ساختاری و محتوایی تبیین می نمایند؟ بررسی دو شعر منسجم از اخوان ثالث در چارچوب شناختی نشان می دهد که چه عواملی باعث ماندگاری یک شعر و استحکام آن می شوند و چگونه ساختار شعر می تواند در ساخت جهان فکری مؤلف سهیم باشد. نتایج بررسی سبکی اخوان از منظر شناختی نشان داد که وجود تعامل میان ساختار و محتوای اثر و همین طور وجود یک کل معناشناختی یک پارچه در قالب الگویی ذهنی در شعر، می تواند از عوامل ماندگاری و انسجام آثار او محسوب شود.
THE EFFECT OF COGNITIVE FUNCTION OF METAPHORS ON TEACHING ECONOMIC TERMS TO IRANIAN ECONOMIC MAJORS IN ESP COURSES (ارزیابی تاثیر منظر زبان شناختی بر تدریس واژه های اقتصادی به زبان آموزان رشته اقتصاد در دوره های زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی از یک پژوهش در زمینه امکان بالقوه استفاده از نظریه استعاره مفهومی برای آموزش لغات تخصصی استعاری به زبان آموزان رشته اقتصاد است. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر دو روش تدریس صریح آموزش واژه های اقتصادی بر یادگیری و نگاهداشت واژگان بوده است. در روش اول، که به روش «تشریح ریشه ای » مشهور است، تاکید بر ارائه لغات از طریق فعالیت های «تعیین منشأ» است، یعنی فراگیران با زمینه های منشأ که زیربنای استعاره هستند یا به عبارت دیگر، مفهوم اصلی واژه آشنا شدند. در روش دوم، با استفاده از فعالیت های «تعیین معنا»، استعاره ها از طریق تعاریف بافت- محور آموزش داده شدند. به منظور حصول اطمینان از تاثیر واقعی تدریس صریح استعاره ها، گروه سومی به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. در این گروه، متون اقتصادی به شیوه سنتی، یعنی از طریق ترجمه متون به زبان اول فراگیران – زبان فارسی- آموزش داده شد. شرکت کنندگان در این پژوهش، سه گروه دست نخورده بودند که از بین دانشجویان رشته اقتصاد دانشگاه اصفهان انتخاب شدند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که فراگیران گروه اول هم در آزمون یادگیری و هم در آزمون نگاهداشت واژگان، نسبت به دو گروه دیگر برتری داشتند. از این پژوهش چنین می توان نتیجه گرفت که آشنا کردن فراگیران با مفاهیم اصلی استعاره های مفهومی یا به عبارت دیگر زمینه های منشأ آنها، می تواند در یادگیری و نگاهداشت واژه های اقتصادی به آنها کمک کند.
تحلیل شناختی تصویر «آهو» در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمرو معنایی تصویر «آهو» در غزل های مولوی قلمرو گسترده ای است. این تصویر، تصویر همان آهوی سنت ادبی نیست که به واژه هایی چون نافه و مُشک و تتار ختم شود بلکه در پسِ این استعاره، لایه های معنایی عمیق و ساحت های جدید عرفانی نهفته است. در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر و بر اساس دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی ساخت گرا، کارکردهای استعاری آهو و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی صحرا، شیر، شکار، ابراهیم ادهم و جز آن در غزل های مولوی تبیین می شود. تصویر آهو در اشعار مولوی شأن و منزلتی یافته که پیش از آن نداشته است؛ آهو در غزل های مولوی عروج معنایی می یابد و همان نقشی را به عهده می گیرد که هدهد در منطق الطیر دارد، بل بیشتر و فراتر از آن. از رهگذر بررسی استعاره آهو در دیوان شمس در می یابیم آهو کلان استعاره ای از خداوند و پس از آن، استعاره هایی از خود مولوی، شمس، صلاح الدین، پیر، سالک، معشوق، عاشق، ابدال، روح و جان و معانی است.
تحلیل شناختی استعاره مفهومی «جمال» در مثنوی و دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر، کارکردهای استعاره مفهومی «جمال» و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی جهان، انسان، صورت (رخ)، آفتاب، آیینه و جز آن در غزل های مولوی تحلیل و تبیین می شود. پژوهش حاضر به این می پردازد که پیوندِ میان استعاره و بنیانِ فکری شاعر به چه شکل است و مولوی چگونه توانسته است ازطریق استعاره جمال، ایدئولوژی خود را مطرح کند. بن مایه استعاره مفهومی جمال در گفتمانِ کلامی، براساس نظریه «رؤیت» است. رؤیت با ورود به گفتمان عرفان در بافتِ استعاری جمال قرار می گیرد و انتقال از ایده به استعاره و زبان هنری صورت می گیرد. از رهگذر بررسی استعاره جمال و خوشه های تصویری آن در مثنوی و دیوان شمس درمی یابیم که «خداوند دیدنی است». این انگاره استعاری در ژرف ساختِ کلّ اثر نمایان است. مولوی با توجه به این انگاره، جمال حق را در خرده استعاره های حسن یوسف، جهان، انسانِ کامل، آفتاب و خوراک به تصویر می کشد و با کمک همین خرده استعاره ها دیدنی بودن خداوند را اثبات می کند. براساسِ مدلِ ارائه شده در این مقاله، می توان از رهگذر مطالعه روابطِ میان استعاره و ایدئولوژی، بازخوانی تازه ای از ادبیات فارسی به ویژه گفتمان های عرفانی به دست داد.
استعاره های مفهومی در زبان فارسی؛ تحلیلی شناختی و پیکره مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی در پیکره ای نمونه از زبان فارسی می پردازد. در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از پایگاه داده های زبان فارسی، پیکره ای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونه گیری و استعاره های مفهومی نهفته در آن استخراج گردد. سپس این استعاره ها براساس طبقه بندی لیکاف و جانسون Johnson, 1980) & (Lakoff ، در قالب استعاره های «ساختاری»، «هستی شناختی»، «جهتی» و نیز طبقه ای از استعاره های مفهومی که لیکاف و ترنر(Lakoff & Turner,1989)، تحت عنوان «استعاره های تصویری» معرفی کردند، دسته بندی شدند. در گام بعدی نسبت بسامد هریک از این استعاره ها در مقایسه با یکدیگر تعیین شد و تلاش شد تا پر بسامدترین حوزه های مبدأ در طبقه استعاره های هستی شناختی تعیین گردد و در مجموع با توجه به یافته های پیکره ای مشخص گردد که فارسی زبانان بیشتر از چه حوزه های مبدأیی برای بیان مفاهیم انتزاعی بهره می برند. در خلال این پژوهش، نگارندگان به دلیل بهره گیری از پیکره دریافتند که طبقه بندی لیکاف و جانسون(1980) از انواع استعاره های مفهومی، ملاک دقیقی برای محک یافته ها در یک پژوهش پیکره مدار نمی باشد و همچنین یافته های پیکره ای در زبان فارسی در مواردی اصل یکسویگی در نظریه استعاره مفهومی را نقض می کنند.
استعاره های جهتی در قرآن با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به این پرسش اصلی می پردازد که بیان استعاری قرآن تا چه میزان مبتنی بر به کارگیریِ الفاظ جهتی در معنیِ استعاری است. تحلیل های مقاله، مبتنی بر طبقه استعاره های مفهومیِ جهتی در نظریه معاصر استعاره است. ازآنجاکه تجربه و درک مفاهیم مکان و جهت به لحاظِ شناختی از جایگاهی بنیادی برخوردارند، این پرسش مطرح است که این مفاهیم چگونه در قرآن برای دریافت مفاهیم پیچیده تر به کار رفته اند. برای پاسخگویی به این پرسش، در نرم افزار جامع التفاسیر نور (1390)، با کلید واژه های «فوق، تحت، وراء، خلف، امام، یمین، شمال» جست وجو شد و آیاتی که در آن ها این مفاهیم جهتی در ساخت استعاره به کار رفته بود، در کل قرآن مشخص شد. با این شیوه شصت شاهد به دست آمد که در آن ها جهت ها به عنوان حوزه های شناختی مبداء، در بیان استعاریِ قرآن به کار رفته بودند تا مفاهیم انتزاعی و پیچیده ای چون «منزلت، برتری، زمان، خیر و برکت» و جز آن توصیف و قابل درک شوند. تحلیل داده های مقاله حاضر شیوه های کاربرد منحصربه فردی را از واژه های جهت نما، در نقش استعاری در قرآن می نمایاند که می تواند به مثابه یکی از ویژگی های معناشناختی قرآن معرفی گردد. این پژوهش، زمینه ساز پژوهش های آینده خواهد بود که ازآن میان، می توان به پژوهش هایی درباره بررسیِ شیوه های بازنماییِ زمان ازمنظر معنی شناسیِ شناختی در قرآن کریم اشاره کرد.
استعارة جهاد و پایداری در گفتمان و ایدئولوژی سیاسی رهبر: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقالة حاضر، بررسی مفهوم جهاد، پایداری و مفاهیم مرتبط با آن در گفتمان سیاسی رهبر انقلاب اسلامی ایران است. در این مطالعة زبانشناختی که در چارچوب نظریة استعارة شناختی صورت می گیرد، 15 سخنرانی حضرت آیت ا... خامنه ای در بهار 1392 که در بخش آرشیو بیانات رهبری[1] ذخیره شده است به عنوان جامعة آماری انتخاب شده است. از میان این داده ها،کانون های استعاری مربوط به مفهوم جهاد به طور هدفمند، انتخاب و استعاره های مرتبط با آنها شناسایی و طبقه بندی گردید. هدف این مقاله، پاسخ به این سؤال است که در ادبیّات سیاسی ایران، استعارة سیاسی ایدئولوژیکی «جهاد» چگونه ظاهر می شود و ارتباط استعاره های خرد مرتبط با آن چگونه است؟ همچنین، این استعارة کلان از چه عناصری تشکیل شده است؟ بررسی داده های مذکور بر اساس رویکرد استعارة شناختی نشان داد که در گفتمان رهبر، استعارة جهاد به عنوان استعاره ای کلان در زیرساخت اکثر مباحث سیاسی عمل می کند. استعاره های کلان، فعّالیت ثمربخش جنگ/جهاد است و فعّالیت ثمربخش سفر است از جمله استعاره های غالب در بیانات رهبر است. همچنین، ماهیّت فرهنگی دینی استعارة جهاد باعث ایجاد انسجام آن استعاره و انعطاف در کاربرد مفاهیم مختلف شده است.
تحلیل شناختی فنای نفس در غزلیات سنایی بر اساس طرحواره حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فنای نفس یکی از مباحث مهم عرفانی است که سنایی در غزلیات خود به آن پرداخته است. طرحواره های تصوری ساختارهای معنادار و الگوهای نوظهوری هستند که از راه تجربه حسی و تعامل با محیط پیرامون شکل می گیرند و در شناخت ذهنیت شاعر و چگونگی مفهوم سازی و مقوله بندی او از امور مختلف، مؤثر هستند. طرحواره حرکتی، یکی از اقسام مهم و پرکاربرد طرحواره های تصوری در متون عرفانی است که با تحلیل آن می توان به علل اصلی توجه سنایی به فنای نفس پی برد. در این پژوهش ابتدا سه طرحواره «عشق به منزله سفر»، «شیوه قلندری به منزله سفر» و «دین به منزله سفر» در غزلیات سنایی بررسی شده است و سپس تحلیلی شناختی از آنها ارائه گردیده است.
طرحواره های تصویری در حوزه سفر زندگی دنیوی و اخروی در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ساخت های مفهومی مهم در پژوهش های معنی شناسان شناختی طرحواره های تصویری هستند. هر استعاره حاصل یک طرحواره مفهومی یا نگاشت بزرگ استعاری است. طرحواره های تصویری از تعامل انسان با جهان اطراف در ذهن وی شکل می گیرند. طرحواره های گوناگونی وجود دارد که بر درک استعاری ما از جهان تأثیر می گذارد و بسیاری از مفاهیم انتزاعی را به صورت استعاری ساختاربندی می کند. زندگی دنیوی و اخروی از جمله مفاهیمی است که در قرآن کریم به تفصیل مطرح شده است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی – توصیفی انجام شده، به دنبال پاسخ این سوال است که طرحواره های تصویری در زبان قرآن در حوزه زندگی دنیوی و اخروی چگونه شکل گرفته اند؟ هدف نهایی تحقیق حاضر کشف و درک دقیق تر مفاهیم و معانی قرآنی است. نتایج نشان می دهدطرحواره های حرکتی، حجمی، قدرتی، موقعیت بالا و پایین، خطی، نزدیکی و دوری و موقعیت عقب و جلو در حوزه زندگی دنیوی و اخروی به کار رفته است.
استعاره مفهومی رحمت الهی در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی شناختی که در دو قرن اخیر ظهور نموده، روش های خوبی برای بررسی و درک بهتر متون ارائه کرده است. استعاره در این رویکرد استعاره مفهومی نامیده شده است. این مقاله به بررسی استعاره مفهومی رحمت الهی در قرآن کریم که ساختار پیچیده و متشکل از چندین نوع استعاره دارد و بسط معنایی حاصل از آن که مالکیت و استیلا و علم خداوند به نعمات اخروی و دنیایی را بیان می کند، می پردازد. در شواهدی از آیات قرآن، رحمت خداوند همچون اموال گرانبها در گنجینه هایی ذخیره شده که خداوند در مواقع لزوم و شایستگی بنده، برای بهره مندی در آن را می گشاید یا نعمت های معنوی مانند ارسال رسل و نزول قرآن به صورت بارانی که بر بندگان می بارد، مفهوم سازی شده است و در گونه دیگری، رحمت خداوند به مثابه ظرف یا پهنه وسیع یا حجیمی است که بنده می تواند داخل آن برود یا خارج از آن باشد. قرآن به کمک استعاره های مفهومی جهانی از اندیشه را به روی بشر گشوده و مفاهیم بسیار پیچیده از امور غیبی و مجردات را با زبانی ساده و ملموس به بشریت عرضه کرده است.