فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۷۹٬۹۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی مفهوم ولایت در تصوف و عرفان اسلامی و شیعه، با تکیه بر آیات و روایات، مسأله اصلی این مقاله است. هدف این است تا وجوه اشتراک و تفاوت های دیدگاه های عرفای اسلامی و شیعه را در مورد ولایت، با تمرکز بر نظرات ابن عربی و علمای برجسته شیعه مانند علامه طباطبائی، نشان دهد. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و از آیات، روایات و منابع معتبر از هر دو مکتب بهره گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بنیاد تفکر شیعی و عرفان اصیل در امر ولایت بر آیات و روایات متکی است. با این حال، دیدگاه عرفا و شیعه از جهاتی با یکدیگر مشابه و از جهاتی متفاوت است. از دیدگاه هر دو مکتب، ولایت اصلی متعلق به خداوند است و ولایت انبیا، ائمه و اولیای الهی به عنوان تجلی این ولایت الهی در نظر گرفته می شود. نتیجه این مقاله نشان می دهد که آیات قرآنی نقش مهمی در شکل گیری مفهوم وحدت وجود در تصوف داشته اند و به طور مشابه، تفکر شیعی نیز تأثیر زیادی بر برداشت متصوفه از ولایت دارد. در اندیشه شیعی، امامت یکی از مباحث پایه ای است و اسلام حقیقی را تنها با وجود امام معصوم و ولی خدا می توان تصور کرد
کاربست رویکرد اقناعی در تفسیر، مطالعه موردی تفسیر الکاشف مغنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
417 - 446
حوزههای تخصصی:
دین به مثابه مجموعه ای از تعالیم و مضامین والای فردی و اجتماعی از سوی خداوند بزرگ و توسط برگزیدگان او برای نیل بشر به سعادت آورده شده و از اهدافی بلند برخوردار است بسیاری از عالمان دین بر فایده و لزوم دین که دارای پشتوانه های عقلانی است تأکید ورزیده اند. در کنار فوایدی که دین برای انسان به ارمغان آورده باید به جنبه های فردی و اجتماعی آن توجه داشت. آموزه های فراوانی در قرآن وجود دارد که به جنبه های اجتماعی دین پرداخته و مفسران قرآن نیز به این مهم عنایت داشته اند. تبیین این فوائد گاهی با به کارگیری روش های اقناعی توسط مفسران در تفاسیر خود انجام یافته است. و جلوه ای بارز از رویکرد اجتماعی و ارائه الگویی همه فهم برای مخاطبان خود به منصه ظهور گذارده است. ازجمله این مفسران در دوره معاصر مرحوم مغنیه است که به تفسیر اجتماعی به عنوان یک رویکرد عصری اهتمام ویژه ای داشته است که از جلوه های بارز این رویکرد کاربست عنصر اقناع در تفسیر است. به نظر این مفسر ازآنجاکه هدف دین، ارائه شیوه صحیح زندگی برای نیل به سعادت جاودانه است؛ تحقق چنین سعادتی درگرو رعایت وظایف فردی و اجتماعی یک انسان است. به باور این مفسر ازآنجاکه انسان مدنی الطبع است لذا ضرورت زیست اجتماعی انسان اقتضا می کند که آموزه های قرآنی بر خیرخواهی نوع انسان فارغ از هر آیین و مذهب معطوف گردد، نه صرفاً متدیّنان و یا فقط مسلمانان. این مهم درگرو توجه به عنصر اقناع در مقام تفسیر آیات قرآنی و برجسته نمودن این شیوه قرآنی است. بدین سان هدف از این جستار توجه به اهمیت و جایگاه این شیوه از تبیین قرآنی توسط مفسری همچون مغنیه است. دستاورد این تحقیق که به روش توصیفی و تحلیلی است ازاین قرار است: به عقیده مرحوم مغنیه مفسّر قرآن می باید برای تبیین و تفسیر آموزه های اجتماعی قرآن و رسیدن و درک و تفهیم این غایتِ استوار به مخاطبان، از شیوه ای ویژه بهره گیری نمود که ازنظر وی، عبارت است از اقناع و ساده سازی مطالب؛ به گونه ای که با کاربست اسلوب متناسب با فهم و شرایط فکری و اجتماعی و روان شناختی مخاطبان همسان باشد. اقناع مخاطب به معنای نادیده گرفتن جنبه های استدلالی در تفسیر نیست بلکه از مؤلفه های تفسیر عصری تأکید بر این رویکرد اقناعی است. این جستار در پی بررسی چراییِ اولویت شیوه اقناعی در تفسیر و ذکر برخی چالش های بحث استدلالی در تفسیر قرآن از منظر این مفسر است.
بازخوانی تحلیلی «حدیث غدیر» و دلالت های آن از دیدگاه زیدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
73 - 92
حوزههای تخصصی:
حدیث غدیر، به عنوان یکی از مهم ترین نصوص روایی در اثبات حقانیت و امامت امام علی (ع)، از پیامبر اکرم (ص) صادر شده و صدور آن مورد اتفاق نظر مذاهب کلامی است. در میان فرقه های اسلامی، زیدیه به دلیل اشتراکات فراوان با شیعیان دوازده امامی در مسئله امامت و رهبری امام علی (ع)، از اهمیت بالایی برخوردار است. آنان در بسیاری از آثار خود، اعم از کتب کلامی، تفسیری، حدیثی، فقهی، و تاریخی، به این حدیث پرداخته و آن را حدیثی مشهور و متواتر برشمرده اند. نقطه مشترک و محور اصلی میان تمام کسانی که در زمینه این حدیث قلم زده اند، بحث ولایت و امامت امیرالمؤمنین (ع) است. در این پژوهش، با رویکردی توصیفی-تحلیلی، به واکاوی حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» که به حدیث غدیر مشهور است، از منظر زیدیه پرداخته می شود و به این پرسش نیز پاسخ داده خواهد شد که این حدیث چه آثار و نتایجی را در پی دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که زیدیه حدیث غدیر را حدیثی صحیح و متواتر می دانند و آن را دلیلی بر امامت و جانشینی حضرت علی (ع) پس از پیامبر اکرم (ص) برمی شمارند. آنان در تفسیر و دلالت های این حدیث، با ارائه قرائن مختلف، بر ولایت و امامت امیرالمؤمنین (ع) و نفی ولایت غیر ایشان تأکید می کنند و عصمت، افضلیت، و مرجعیت علمی ایشان را نیز از این حدیث استنباط می نمایند.
پژوهشی درباره ی روایات ترتیب نزول ابن عباس از طریق ابوصالح، ماهیت و وثاقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترتیب نزول سوره های قرآن کریم در روایات متعددی از صحابه و تابعین نقل شده است. تعدد و اختلاف روایات ترتیب نزول و کیفیت نقل آن ها در منابع مختلف برای قرآن پژوهان به ویژه در مطالعات مکی مدنی، ترتیب نزولی و تفسیر تنزیلی باعث سردرگمی شده است. تعداد زیادی از این روایات از ابن عباس نقل شده است. یکی از طرق نقل ترتیب ابن عباس، طریق ابوصالح است که به دلیل ویژگی های خاص و تحریرهای گوناگون آن مورد توجه و سوال قرارگرفته است. در این تحقیق با جستجو در نُسخ کهن ترین منابع موجود، تبارشناسی و مقایسه ی فهرست های روایی، فهرست های ابن عباس از طریق ابوصالح و ترتیب های مأخوذ از آن بازشناسی و بررسی می شود. خواهیم دید علاوه بر فهرست هایی که به صورت مسند از طریق ابوصالح نقل شده است، دو فهرست کلبی از ابن عباس و مقاتل بن سلیمان نیز که بدون ذکر سند و منبع در تفسیر شهرستانی آمده و فهرست های مستقلی در نظر گرفته می شوند، بنا بر شاخصه های متنی مشترک و مشایخ آن دو، به شاخه ی ابوصالح از ابن عباس ملحق می گردند. ابوصالح، کلبی و سایر راویان این شاخه کوفی هستند. تشابه زیاد و شاخصه های مشترک در متن روایات و بوم راویان این مجموعه، نشان دهنده ی ریشه ی واحد این فهرست هاست. بعضی از اختلافات جزئی در این مجموعه را می توان به حساب اشتباه در نقل یا استنساخ گذاشت؛ اما پاره ای اختلافات مانند حذف و اضافه ی سوره حمد و جابجا شدن سوره های حج، سجده و انسان میان بخش مکی و مدنی، با خطای سهوی قابل توجیه نیست و تنها می تواند ناشی از اجتهاد روایان و دخالت در فهرست پایه به دلیل ترجیح دیگر اقوال باشد.
پاسخی به نقد دیوان محمود و رکن بکرانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
543 - 555
حوزههای تخصصی:
این گفتار پاسخی است به نقد آقای فرزاد ضیایی حبیب آبادی بر دیوان محمود و رکن بکرانی که در شماره 206 مجلّه آینه پژوهش به چاپ رسیده است. آقای ضیائی در نقد خود، پیش از آن که با رعایت اخلاق به نقد اثر بپردازند، کوشیده اند که مصحّحان و پدیدآورندگان اثر را با الفاظ و تعبیرات توهین آمیز، آماج بدزبانی قرار دهند.
بررسی روش شناختی مطالعات تربیت معنوی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در دهه های اخیر، به تبع ورود بحث «تربیت معنوی» به کشور، این موضوع مورد توجه بسیاری از پژوهشگران از رشته های مختلف قرار گرفته است. تأمل در این زمینه نشان می دهد که گرچه پژوهش های قابل توجهی در قالب رساله، پایان نامه، مقاله و کتاب در زمینه تربیت معنوی انجام و منتشر شده اند، با این حال، تنها تعداد معدودی از آنها به صورت روشمند و عمیق به این موضوع پرداخته اند و بر همان اساس، حرف جدی برای زدن دارند؛ در حالی که عنصر روشمندی، مهم ترین عنصر در اثربخشی تحقیق است. از این رو، بررسی دقیق و آسیب شناسانه پژوهش های تربیت معنوی از جهت روش تحقیق، یک نیاز جدی است تا مسیر طی شده طی این دو دهه مورد تأمل انتقادی قرار بگیرد و با رفع کاستی ها در پژوهش های بعدی، محتوای علمی تر، دقیق تر و اصیل تر فراهم شده، در اختیار دست اندرکاران تربیت معنوی قرار گیرد. این پژوهش در همین راستا انجام شده است. هدف این تحقیق بررسی روش شناسی مطالعات تربیت معنوی در ایران با رویکرد آسیب شناسانه است.روش: رویکرد این تحقیق، آسیب شناسانه و انتقادی بود. در این تحقیق 90 مطالعه منتشر شده و در دسترس بین سال های 1385 تا 1400 در قالب پایان نامه، رساله و مقاله معتبر داخلی در زمینه تربیت معنوی از لحاظ بایستگی ها و استانداردهای روش پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. سؤال تحقیق این بود که آثار مربوط به تربیت معنوی در ایران به لحاظ روش شناسی چه کاستی هایی دارند.یافته ها: کاستی های شناسایی شده به لحاظ روش شناسی مطالعات تربیت معنوی در ایران، بدین ترتیب هستند: عدم تمایز مفهومی (بین تربیت معنوی، تربیت دینی، تربیت اخلاقی و تربیت عرفانی)، غفلت از بحث های مبنایی(مانند فقدان چارچوب نظری و مبنای نظری، عدم تعریف مفاهیم کلیدی تحقیق)، گسست میان پژوهش های نظری و کاربردی(وجود نوعی گسست میان بحث های نظری و کاربردی؛ در حالی که برای نظریه پردازی در تربیت معنوی لازم است ابتدا مباحث نظری آن را روشن کنیم و بعد به سراغ مباحث کاربردی برویم)، کمبود پژوهش های چندرشته ای و میان رشته ای (و اکتفا به نگاه تک بعدی)، ورود غیرتخصصی(در برخی از مطالعاتی که با عنوان «تربیت معنوی» توسط افرادی غیر از متخصصان علوم تربیتی صورت می گیرد، «روش های تربیتی»، «اصول تربیتی»، «مبانی تربیتی» و نظایر اینها که اصطلاحاتی کاملاً تخصصی هستند، دقیق و بجا به کار گرفته نمی شوند؛ چرا که پژوهشگر به قدر کافی حساسیت نظری و تخصص علمی در این مورد ندارد)، بلاتکلیفی در سطح بومی سازی (بلاتکلیفی در نحوه استفاده از منابع اسلامی و غربی، ترکیب غیرروشمند معنویت اسلامی و غربی و توجه نکردن به اصالت اسلامی، گرفتن «چیستی» تربیت معنوی از آثار اندیشمندان غربی و «چگونگی» آن از منابع اسلامی، ترکیب تعاریف غربی و اسلامی و عدم موضع گیری مشخص و اصیل در این مورد، التقاط در بخش راهکارها و روش های تربیتی، استفاده از ملاک ها و مقیاس ها و پرسشنامه های غربی تربیت معنوی در پژوهش های اسلامی − ایرانی، اتخاذ چارچوب و مؤلفه های تربیت معنوی از نظریه های غربی و سپس جایگزین کردن محتوا با منابع دینی)، غفلت از مسئله محوری(موضوع محور بودن و غفلت از مساله ها)، پژوهش های سطحی و بدون تحلیل های عمیق(ساده سازی چیزی که دارای ماهیت ساده ای هم نیست و ابعاد و لایه های مختلفی دارد، شتابزدگی و کم مهارتی در تحلیل)، فقدان انسجام و پراکنده نویسی (نداشتن سناریوی مشخص برای پژوهش و عدم تبعیت از رویکرد و روش تحقیق مناسب و گاه نداشتن هیچ روش تحقیقی در برخی مطالعات تربیت معنوی)، روشمند نبودن در مطالعات تطبیقی و انتقادی، و در نهایت، کم توجهی به اخلاق حرفه ای پژوهش در برخی تحقیقات (گاهی، ذکر مطالب بدون ارجاع دادن به منبع اصلی).بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، تهیه یک کلان پروژه منسجم برای این حوزه پژوهشی نسبتاً جدید و همچنین، طراحی و تنقیح مدل های همکاری چندرشته ای و میان رشته ای در مطالعات تربیت معنوی در کشور ضروری است.سپاسگزاری: این مقاله حاصل پژوهشی است که با حمایت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه انجام گرفته است. بدین وسیله از حمایت های آن پژوهشگاه قدردانی می گردد.تعارض منافع: تعارض منافعی در این مقاله وجود ندارد.
بازخوانی انسجام سوره «غاشیه» در پرتو نظریه بلاغت سامی (با تکیه بر پژوهش های میشل کویپرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از الگو هایِ تحلیلِ انسجامِ متون، الگوی بلاغت سامی است که خاستگاه آن مطالعات کتاب مقدس است. تحلیل بلاغی مبتنی بر اصل بنیادین تقارن، به تبیین تألیف متن و تعیین ساختار آن می پردازد. به منظور این مهم ابتدا متن به سطوح مختلف تقسیم و سپس تقارن میان سطوح تعیین می شود. برای تعیین تقارن های موجود در کلام باید روابط بین عناصر سازنده متن را شناخت. این روابط به دو نوع رابطه تطابق و تعارض منحصر و خود از چهار جنبه واژگانی، صرفی، نحوی و گفتاری ملاحظه می شود. میشل کویپرس پژوهشگر بلژیکی برای اولین بار الگوی بلاغت سامی را در بررسی نظم سوره های قرآن به کار گرفت و پس از تطبیق قواعد نظم متقارن بر سوره های مختلف مکّی و مدنی، به توصیف و تفسیر آن سوره ها پرداخت. در پژوهش حاضر انسجام سوره غاشیه در پرتو نظریه بلاغت سامی و با تکیه بر پژوهش های کویپرس بررسی و بازخوانی شد و مشخص شد قواعد نظم متقارن در همه سطوح این سوره قابل تطبیق نیست؛ زیرا از میان سه سطح مفصل، فرع و جزء، قواعد نظم متقارن تنها در سطح جزء کارآمد و نظم آن از نوع نظم آینه ای و معکوس است.
استثناهای اصل عدم نقل در وضع لغات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
7 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های استنباط از ادله لفظی، احتمال تغییر معانی الفاظ در طول زمان است. در مقابل این احتمال به اصل عدم نقل استناد شده و لفظ آیات و روایات مطابق معنای متأخر آن ها تفسیر می شود. باوجود گستره استفاده از اصل عدم نقل، استثناهای این اصل کمتر مورد ارزیابی تفصیلی قرار گرفته است. هدف از این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی به رشته تحریر درآمده، بیان چیستی استثناهای اصل عدم نقل و بررسی صحت هر استثنا بر پایه مبانی مختلف در پذیرش این قاعده بوده است؛ چراکه در کتب اصولی استثناهای اصل عدم نقل به صورت پراکنده و با صرف نظر از تطبیق مبانی مختلف بیان شده اند. از سوی دیگر در معدود آثار پژوهشی پیرامون اصل عدم نقل فقط به اصل برخی از استثناها اشاره شده است. در موارد نادر موجود هم از صحت سنجی موارد استثنا بر اساس مبانی مختلف اصولی خودداری شده است. پس از بررسی ها روشن شد که مهم ترین استثناهای این اصل عبارتند از: الف) علم به اصل نقل و شک در زمان آن؛ ب) علم به زمان نقل و جهل به تاریخ استعمال؛ ج) وجود مقتضی خاص برای نقل؛ د) عدم فحص از معارض. مهم ترین مبانی اصولی در پذیرش قاعده عبارتند از استصحاب، سیره (عقلا و متشرعه) و غلبه استعمال؛ بر اساس هر مبنا، استثناهای موردپذیرش در اصل عدم نقل متفاوت خواهد بود.
تبیین مؤلفه های اقتصاد مقاومتی با رویکرد تحلیلی قرآنی- روائی از نگاه حضرت آیت الله خامنه ای دامت برکاته
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
۲۸۶-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
در نظام آفرینش، دیدگاه توحیدی و در برنامه ابلاغی از طرف انبیاء و رسولان الهی، مقام «خلیفه اللهی» برای انسان - برخوردار از بیشترین نیازها و استعدادها و امیال متضاد- هدف گزاری شده است و انسان باید از میدان مبارزه حق و باطل با دفع و رفع موانع بدان مقصد نائل آید. در این عرصه، فعالیت های اقتصادی جهت تأمین نیازهای طبیعی زندگی، یکی از پر چالش ترین آنهاست. نظام سلطه شیطانی در تقابل با جبهه حق، همیشه تاریخ در اقداماتی مثل تحریم اقتصادی و غیره علیه نظام های توحیدی شوریده اند و اینک علیه انقلاب اسلامی ملت ایران. در سیره موحدان و از جمله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، «اقتصاد مقاومتی» به معنای اقتصاد درون زا و متّکی بر نیرو و تولید داخلی، کاهش حداکثری اتّکا به بیرون و واردات بی رویه و اجتناب از اسراف و تبذیر و وابستگی ها را شاهدیم. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به تبیین اهم مؤلفه های اقتصاد مقاومتی در بیانات رهبر معظم انقلاب با استناد به آیات و روایات پرداخته که نتایج ذیل حاصل آن است: کار و تلاش با منزلتی در حدّ جهاد در راه خدا، مدیریت جهادی همراه تخصص و تعهد، اصلاح الگوی مصرف و دور از اسراف و تبذیر، اقتصاد دانش بنیان، عدالت محور، مقاوم در مقابل تهدید ها، حامی تولید داخلی و در ستیز با مفاسدی مانند اختلاس و ارتشاء از مؤلفه ها و راه کارهای بسترساز و مناسب برای عملیاتی نمودن اقتصاد مقاومتی اند.
بررسی عناصر شکل دهنده نظام ارتباطاتی در زمان صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
160 - 189
حوزههای تخصصی:
از زمانی که انسان ها در کنار یکدیگر جامعه را تشکیل دادند، ارتباطات شکل گرفت و در تاریخ ادامه یافت. مطالعات ارتباطات در طول تاریخ می تواند دستاوردهای زیادی را برای ارتباط پژوهان به همراه داشته باشد. یکی از دوره های تاریخی مهم در تاریخ ایران، زمان صفویه است. در دوران صفویه که حکومتی مرکزی و قدرت مند شکل گرفت شاهد تغییرات بنیادین و مهم در تمام ابعاد حیات جمعی انسانی و اجتماعی هستیم. یکی از این ابعاد، نظام ارتباطات است. نظام ارتباطی در زمان صفویه بیش از دوره های دیگر توسعه و نظم یافت. هدف از این تحقیق، بررسی عناصر و مؤلفه های تشکیل دهنده و تقویت کننده نظام ارتباطات در زمان صفویه می باشد که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در حوزه مطالعات تاریخی ذیل سه مؤلفه اصلی فرستنده، مکان های ارتباطی، عناصر دوازده گانه شاطران، چاپارها، جهان گردان، عالمان و اندیشمندان، هنر، زبان، ارتباطات سیاسی، شهر و راه های ارتباطی، کاروان سراها، مساجد، زیارتگاه ها، قهوه خانه ها، صورت بندی و مورد کاوشی ارتباطی قرار گرفته است.
«شورا» و مشارکت سیاسی حداکثری مشروط(واکارگزارانه)؛ نگاهی تحلیلی به جایگاه «شورا» در تفسیر سیاسی-موضوعی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورا یکی از مهم ترین مفاهیم در علوم سیاسی و در تفسیرسیاسی-موضوعی قرآن است که رابطه وثیقی با مشارکت سیاسی دارد. بر این پایه سوال اصلی تحقیق آن است که ماهیت شورا در قرآن چیست و چه رهیافتی بدان، رهیافت مطلوب قرآن است؟ فرضیه پژوهش مبتنی بر روش تفسیر موضوعی آن است که شورا از مفاهیمی است که مشارکت سیاسی از آن قابل استخراج و استنطاق بوده و قابلیت ظرفیت سنجی در مفاهیم مدرن را دارد که بر اساس این ظرفیت سنجی می توان گفت از منظر قرآن شورا، به مثابه مفهومی امضایی متفاوت از مشورت بوده و در عرصه عمومی سیاسی گونه ای از الزام را به ویژه در عصر غیبت معصوم دارد و با این نگاه، رکن مهم رهیافت مشارکت سیاسی حداکثری مشروط(واکارگزارانه) تلقی می شود. رهیافت واکارگزارانه(حداکثری مشروط) در رابطه با آیات شورا و نسبت به مشارکت سیاسی، در مرحله انتخاب رهبر باوجود پذیرش نص و نصب الهی اما برای مشارکت سیاسی مردم موضوعیت قائل است. مشورت با مردم و یا نمایندگان مردم امری تزیینی قلمداد نمی شود. مشورت امری لازم است و هم التزام به نتیجه مشورت بالاجمال امری ضرور است. بر این پایه در عصر غیبت، مشارکت سیاسی عمومی و مشورت با مردم هم در انتخاب رهبری است و هم در جریان تصمیمات سیاسی مشروط به رعایت شرایط و زمینه های پیشینی به نحو الزامی جاری می شود و شرعیت حدوث و بقای دولت دینی با آن گره خورده است.
واکاوی اختلاف نحویان بصره و کوفه پیرامون وجود واو مقحمة در قرآن کریم و تحلیل انتقادی برگردان آن در 30 ترجمه فارسی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مصادیق مورد نزاع نحویان بصری و کوفی که عدد آن ها بیش از صد مورد است، اختلاف در إقحام یا عدم إقحام واو در زبان عربی به خاطر وجود مصادیق متعدّد قرآنی، اهمیتی ویژه دارد. «واو مقحمه» که اختراع برخی از نحویان متقدّم نظیر ثعلب است، به واوی اطلاق می شود که وجود یا عدم وجودش در کلام تأثیر نحوی ایجاد نمی کند و به تعبیر دیگر، «زائده» است. در همین راستا، نحویان کوفه به خصوص فرّاء قائل به وجود چنین واوی در زبان عربی و به تبع آن قرآن کریم هستند و در مقابل نحویان بصره زیادت واو را، چه در قرآن و چه در زبان عربی، نمی پذیرند. پژوهش حاضر، ضمن تبیین اختلاف این دو مکتب تأثیرگذار نحوی درباره واو مقحمه، به سنجش آرای ایشان پرداخته و ضمن جمع آوری مصادیق قابل توجه قرآنی از این «واو»، رأی نحویان کوفه را برگزیده است. سپس به نقد و بررسی عملکرد سی ترجمه فارسی قرآن کریم در ارتباط با چگونگی برگردان این واو در 12 شاهدمثال قرآنی پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد 47.7% از مجموع عملکرد مترجمان مطابق نظر بصری، 23.6%، ترجمه ها مطابق نظر کوفی و 27.7% موارد نیز عملکردی نادرست از نظر نحوی را دربرمی گیرد. در این میان بیشترین تطابق با نظر کوفیان از آن ارفع و صادق نوبری با 7 عملکرد کوفی و بیشترین تطابق با نظر بصریان از آن مشکینی با 10 عملکرد بصری است. بیشترین تعداد ترجمه نادرست نیز متعلق به حدادعادل با 6 ترجمه نادرست است.
تحلیل و بررسی تفسیر روایات معرفة الله بالله در نگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
151 - 174
حوزههای تخصصی:
متون دینی ضمن بیان طرق متعدد شناخت خداوند، راهی با مضمون «معرفهالله بالله» پیش روی انسان ها قرار داده است؛ برای نمونه از امیرالمؤمنین(علیه السّلام) نقل شده است: اعْرِفُوا اللهَ بِاللهِ.... که نظر بسیاری از بزرگان را به خود جلب کرده و از این جهت دیدگاه های مختلفی ذیل این روایت شریف شکل گرفته است. علامه طباطبایی از جمله کسانی است که به شرح این حدیث پرداخته و آن را به معنای نفی واسطه در شناخت خدا می گیرد و هرگونه شناختی غیر از این را شرک می داند. او می گوید: این معرفت برای هر موجود دارای درکی حاصل است اما چون مورد غفلت واقع می شود نیازمند رفع غفلت است. بنابراین نظر، تمامی براهین اثبات خدا براهین تنبیهی هستند. ایشان گرچه راه معرفت حصولی را برای شناخت خدا مسدود می داند اما راه معرفت حضوری را برای این مهم باز دانسته و معتقد است از طریق معرفهالنّفس می توان به سرمنزل مقصود رسید. این پژوهش در صدد است تا با روش تحلیلی- توصیفی و نقلی به تحلیل و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر «معرفه الله بالله» بپردازد. آنچه پرداختن به این مسأله را مهم می کند این است که؛ اولا بر اساس جست وجوی نگارنده؛ دیدگاه علامه، با این تفصیل در جای دیگر نیامده است و ثانیا این بررسی، جایگاه مبانی فلسفی و عرفانی را در تبیین و تفسیر متون دینی روشن تر می کند.
معناشناسی واژه «حُکم» در قرآن کریم و امکان سنجی دلالت آن بر حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «حُکم» سی بار در قرآن کریم به کار رفته است. باوجود کاربردهای پربسامد این واژه و سایر مشتقات آن در قرآن کریم که تفاوت های معنایی روشن یا مبهمی را در این متن مقدّس به نمایش می گذارد، لغت شناسان و صاحبان کتب وجوه و نظائر در عمل معانی کلّی و محدودی را برای آن گزارش کرده اند. این پژوهش سعی دارد علاوه بر پیجویی همزادهای این واژه در زبان های سامی، با توجه به هم نشین های این واژه و بافت کاربرد آن در قرآن کریم، برخی معانی را معرفی کند که لغت شناسان به آن توجه نکرده اند. براساس این، علاوه بر داوری که قطعی ترین و پرکاربردترین معنای این واژه در عربی قرآنی است، معانی توانایی داوریِ صحیح، فرمان و دستور، مسئولیت و مأموریت و احتمالاً فرمانروایی از معانی دیگر این واژه در قرآن کریم است. همچنین، کاربرد «حُکم» در معنای حکومت و فرمانروایی که در عربی کلاسیک و معاصر گسترش آن را شاهدیم، در قرآن کریم محدود و غیرقطعی به نظر می رسد و دالّ اصلی این معنا در قرآن کریم «مُلک» و مشتقات آن است.
آداب و تشریفات باریابی در دربار فتحعلی شاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
11 - 38
حوزههای تخصصی:
فتحعلی شاه قاجار پس از رسیدن به قدرت، علاقه زیادی به تشریفات مجلل و مطوّل درباری نشان داد و با بهره گیری از سنن ایرانی، پی در پی بر آداب و رسوم باریابی افزود. او مایل بود همچون سلاطین و شاهنشاهان مقتدر و معروف ایران، درباری باشکوه تشکیل دهد و عظمت و مکنت سلطنت خود را به رخ دیگران بکشد. نگارندگان این مقاله با تکیه بر داده های تاریخی و با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی، به این پرسش پاسخ می دهند که چه آداب و تشریفاتی برای حضور در دربار فتحعلی شاه قاجار رعایت می شد و هدف از اجرای آنها چه بود؟ یافته ها نشان می دهد که این پادشاه تشریفات درباری و آیین های بار شاهانه، به ویژه مراسم بار عام را که سابقه طولانی در سنت حکومتی ایران داشت و از ضروریات مقام شاهی شمرده می شد، گسترش داد و از آن برای نمایش شکوه و عظمت مقام و جایگاه خود و بسط مشروعیت حکومت خود استفاده کرد.
طومار(5) تحلیل انتقادی نگاشته بَلْهِی در نقد فتوای ابن برّاج از تناقض در اصول تا بحران در روش و رویکرد
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
259 - 289
حوزههای تخصصی:
از جمله نقدهای منتقدان محمد بن اسماعیل بخاری مولف کتاب الجامع الصحیح ، رد و ابطال فتوای او به ثبوت محرمیت و حرمت نکاح میان دو نوزادی است که در دوران رضاع شرعی از شیر یک حیوان نوشیده باشند ، فتوایی که در پی آن بخاری از اخراج بخارا گردید و به نماد شذوذ بخاری در فقه بدل گردید . انتساب این فتوا به بخاری از دیرینه کهن در منابع فقهی – تاریخی اهل سنّت برخودارد است . در امتداد نقدهای منتقدان اهل سنّت بر این فتوا ، در سده اخیر شماری از محققان شیعه نیز به نقد این فتوا پرداخته و سستی و آسیب های آن را نشان داده اند. جریان دفاع از بخاری صدور این فتوا از بخاری را انکار می کند ، آن را ساخته و پرداخته مخالفان بخاری می داند و بدین سان فقاهت بخاری از صدور چنین فتاوای شاذ و سستی پیراسته می دانند . از جمله مدافعان جدید بخاری ، دکتر نبیل بَلْهِی است که در پژوهش اخیر خود ضمن انکار انتساب فتوای مذکور به بخاری در مقام پاسخ نقضی به نقدهای محققان شیعه علیه فتوای منسوب به بخاری در آمده است. بَلْهِی همسان و همانند فتوای منسوب به بخاری در موضوع رضاع را از میراث فقه شیعه بازیابی کرده ، نقدهای گفته شده بر فتوای بخاری را بر فقه شیعه وارد دانسته است. او در بخشی از پژوهش خود به فتوای قاضی ابن برّاج از فقیهان شیعه در قرن پنجم استناد می جوید که بر پایه آن ابن برّاج استفاده از گوشت حیوانی را که در بدو تولد از شیر زنی خورده باشد ، مکروه اعلام کرده است . بَلْهِی از رهاورد تنظیر این دو فتوا با یکدیگر به منتقدان شیعی کتاب الصحیح بخاری تذکر می دهد که از نقد بخاری خودداری نمایند زیرا همانند فتوای منسوب به بخاری در میراث فقه شیعی وجود دارد . مسئله اصلی این مقاله اعتبار سنجی روش پژوهش نبیل بلهی و پیش فرض های او در نقد فقه شیعه با تاکید بر فتوای ابن برّاج است که با روش تحلیل انتقادی تالیف شده است .
بررسی رابطه جمعیت و قدرت ملی در جمهوری اسلامی ایران (با تأکید برآموزه های دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی نسبت جمعیت و قدرت ملی در جمهوری اسلامی ایران است که با رویکردی به آموزه های دینی قوام بیشتری می یابد. هرچند مبانی آموزه های دینی اسلام، خود به مثابه چهارچوبی دقیق از نظریه های جمعیت و قدرت قابل استفاده است؛ اما به اقتضای گستره تحقیق، از رهیافت نظری «باری بوزان» و «اولی ویور» نیز که از نمایندگان شاخص مکتب کپنهاگ هستند، به صورت تلفیقی بهره برده شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که رابطه افزایش جمعیت و قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران با توجه به مبانی دینی آن چیست؟ در این راستا، اطلاعات به روش کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری و به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شد. نتایج نشان داد که ایران در شرایط نوینی از تجارب جمعیتی و متغیرهای مربوط به آن است که می تواند در برنامه های میان مدت و بلندمدت آن تأثیری مثبت بگذارد؛ در این بین، نوع نگاه و تحلیل درست متصدیان امر امنیت باید به گونه ای باشد که ازدیاد نرخ جمعیت بتواند به مثابه تضاعف سرمایه های اجتماعی، در راستای قدرت ملی و نشان دادن ابعاد آن در سطوح منطقه ای و بین المللی تعریف شود. در حقیقت، داده های جمعیتی به عنوان اولویتی بی بدیل و اثرگذار در قدرت ملی باید در قلمروهای امنیتی و سیاسی در جهت امن سازی کشور مورد توجه قرار گیرد.
شان نزول سوره لیل از روایت تا درایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از روایاتی که در سبب نزول سوره ها نقل شده است، قصصی اند که با کمترین مناسبت معنایی بر سوره ها انطباق داده شدند؛ بدون این که سبب نزول واقعی سوره ها باشند. مضامین خود این سوره ها پرده از شأن نزول واقعی سوره ها برمی دارد و بهترین معیار برای ارزیابی روایات سبب نزولی به شمار می روند که ذیل سوره ها آورده شده اند. یکی از سوره هایی که چنین وضعیتی دارد، سوره لیل است. روایاتی که در سبب نزول سوره لیل ذکر شده، با ظاهر و سیاق آیات این سوره و حتی مضامین مشابه در سوره های قبل و بعد به حسب ترتیب نزول سازگاری ندارند. این سوره در روایات اهل سنت، «سوره واللیل سوره ابی بکر» نامیده شده و ناظر به انفاق ابوبکر و در اثبات افضلیت و خلافت او دانسته شده و اما در روایات شیعه ناظر به انفاق امام علی% یا ابودحداح به شمار رفته است. حال آن که ملاحظه ظاهر و سیاق آیات این سوره و نیز مضامین مشابه سوره های قبل و بعد از آن به لحاظ ترتیب نزول حاکی است که این سوره جز بر شخص خود حضرت محمد$ بر کسی دیگر قابل انطباق نیست.
شرح و تصحیح کَلیله و دمنه در بوته نقد
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
489 - 519
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و جذاب ترین متون نثر روایی متقدم کتاب کَلیله و دمنه ترجمه شده توسط نصرالله منشی است. این اثرکه از زبان حیوانات می باشد(فابل)، به دلیل سبک روایی و نثر فاخر و فنی آن، در میان متون نثر کهن،از جایگاه ویژه و قابل توجهی برخوردار است. از آنجا که کتاب کَلیله ودمنه، یکی از درس های ثابت دردوره ی کارشناسی رشته ی زبان و ادبیات فارسی است، به دلیل نثر فنی آن، لازم است که واژه به واژه و سطر به سطر آن شرح و معنا شود تا در ادامه شرحی پیراسته و منقح در اختیار دانشجویان و استادان رشته ی زبان و ادبیات فارسی قرار گیرد. از آنجا که شرح جامعی که در محافل ادبی و دانشگاهی بیشتر مورد پسند و پذیرش استادان و دانشجویان قرار گرفته است و تدریس می شود شرح استاد مجتبی مینوی طهرانی است، در این جستار کوشش شده است که برخی از کاستی های این شرح نشان داده شود وتلاش شده است که با تکیه بر متن کَلیله و دمنه و منابع مرتبط، معنای سازوارتری ارائه شود.
بررسی ادله موافقان و مخالفان وطن شرعی از دیدگاه فقیهان امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
63 - 86
حوزههای تخصصی:
وطن و ماهیت آن از موضوعاتی است که به دلیل بار شدن احکام خاص بر مکلفان، از مباحث مهم فقهی شمرده می شود. البته به همان اندازه که در آرای فقها، درباره وطن عرفی و دو قسم آن (وطن اصلی و اتخاذی) اتفاق نظر دیده می شود، درباره وطن شرعی اختلاف فتوا مشاهده می شود. مقاله حاضر به روش تحلیلی توصیفی در محیط کتابخانه و با نگاه به کتاب های فقهی متقدم و متأخر امامیه، به بررسی این موضوع و طرح ادله موافقان و مخالفان آن پرداخته است. از جمله ادله موافقان فقه امامیه، سه دسته روایت های رسیده از اهل بیت عصمت و طهارت^ می باشد که البته مخالفان وطن شرعی آنها را در خصوص وطن عرفی از نوع اتخاذی دانسته و به نظر موافقان اشکالاتی وارد کرده اند. موافقان از جمله صاحب جواهر و خویی به این اشکالات پاسخ داده و با استناد به روایت اسماعیل بن بزیع، وطن شرعی را به عنوان یکی از اقسام وطن ثابت می کنند.