احمد کلاته ساداتی

احمد کلاته ساداتی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۶ مورد.
۱.

کاوشی در بسترهای انگیزه بخش و کنترلگر فرزندآوری در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرزندآوری بستر انگیزه بخش ادراک مخاطره نظرییه داده بنیاد شهر یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
جمعیت و فرزندآوری یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی حال حاضر در ایران است. پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی است که در سال 2-1401 در شهر یزد و با هدف کشف و شناسایی زمینه ها و بسترهای انگیزه بخش و کنترلگر فرزندآوری در بین شهروندان انجام گرفته است. به منظور اجرای این پژوهش و دستیابی به تفسیرهای مشارکت کنندگان و تحلیل نظری آن، از نظرییه داده بنیاد (رویکرد برساخت گرایی چارمز) به عنوان یکی از روش های کیفی و تفسیری بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 25 نفر از زنان شهر یزد بودند که با آنها مصاحبه های نیمه ساختاریافتیه 80 تا 120 دقیقه ای انجام گرفت و سپس داده ها به منظور ساخت مفاهیم، کدگذاری و ارائه شد. دلالت های معنابخش فرزندآوری و موانع و ادراک مخاطره از مقولاتی است که در این ارتباط استخراج شد و کدهای متمرکز پژوهش عبارت بودند از: فرزندآوری به مثابه فرصت رهایی بخشی از چالش ها، معنابخشی به زندگی، ترجیح جنسی والدین، نگرانی های تربیتی، تغییرات سریع سبک زندگی نسل جوان و تلقی فرزند به مثابه باری اقتصادی. نتایج پژوهش نشان داد قصد فرزندآوری تابعی از زیست جهان اجتماعی است که بر باور ذهنی کنشگران اثرگذار است؛ علاوه براین قصد فرزندآوری با چالش ها و نگرانی هایی روبه رو شده و انگیزیه سوژه ها را کاهش داده است، به گونه ای که بر عوامل انگیزه بخش نیز سایه افکنده است.
۲.

مطالعه ای کیفی بر موضوع «عدالت» در آموزش پزشکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی عدالتی آموزش پزشکی تعیین کننده های اجتماعی کالایی شدن علم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۸
عدالت در جامعه ما مفهومی است که در عین بدیهی و مفروض دیده شدن، گنگ و پیچیده است. یکی از حوزه های مرتبط با عدالت در حوزه آموزش، آموزش پزشکی است. تجربه پزشک شدن در بستر آموزش پزشکی حاضر، درک و مفهوم پردازی نسبت به موضوع عدالت را شفاف می کند. هدف مطالعه حاضر، کشف و واکاوی درک و تجربه عدالت در میان دانشجویان پزشکی، استادان و مسئولان آموزش پزشکی است. مطالعه حاضر، یک مطالعه کیفی است که در سال 1400 انجام و در آن داده های 29 مصاحبه نیمه ساختاریافته (با استادان، دانشجویان و معاونان آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی) به روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داد ازنظر مشارکت کنندگان، بی عدالتی قبل از ورود به رشته پزشکی و ازطریق کنکور اتفاق می افتد. بسترهای غیرمنصفانه رقابت در جامعه، شکلی از ورود غیرمنصفانه به رشته پزشکی را به وجود آورده است. از سوی دیگر، میدان آموزش پزشکی نیز خود در بر گیرنده بستری پیچیده از بی عدالتی است که با وجود ناپذیرفته بودن مرسوم است. مضامین احصاشده عبارت اند از ساختارهای نابرابرساز، جامعه کالایی و سیاست های غیرمنصفانه. مطابق نتایج تحقیق سیاست گذاری ها و راهبردهای عادلانه در بستری از جامعه کالایی و سرمایه دارانه، به ضد خود بدل می شوند و به بی نظمی ناعادلانه و نابرابری می انجامند. تناسب سیاست گذاری ها در آموزش پزشکی با تغییرات اجتماعی، چابکی و به روز بودن، به عنوان ملزومات تغییر پیشنهاد می شود. اتخاذ سیاست های عادلانه در کنکور سراسری و میدان آموزش پزشکی، توزیع منصفانه جایگاه های شغلی، تناسب فعالیت بالین با حقوق و دریافت های دانشجویان پزشکی، از تغییرات فوری پیشنهادی در آموزش پزشکی روشن است که سیاست گذاری های کل نگرانه در آموزش پزشکی، مانع هدررفت حجم عظیمی از استعدادها در وزارت بهداشت می شود.
۳.

زیست اقتضایی و سازگاری با تجرد در میان دختران 35 سال به بالا در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دختران تجرد زیست اقتضائی تجربه زیسته خانواده معنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
تجرد در میان دختران در ایران، روند صعودی دارد. این موضوع در دهه های مختلف به صورت متفاوت تجربه می شود و بسته به زمینه زیست و شرایط اجتماعی و فرهنگی مرتبط، می تواند معانی و الگوهای زیستی مختلفی را به همراه داشته باشد. یکی از گروه هایی که در مرحله تجرد قطعی و یا شبه قطعی هستند، دختران دهه شصت می باشند. هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی نحوه ی زیست و شیوه های سازگاری آن ها با جامعه است. تحقیق حاضر یک مطالعه کیفی است که در سال 1402 در شهر یزد انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق 15 دختر مجرد ۳۵ساله به بالا در شهر یزد بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته احصاء و به مورد تحلیل مضمونی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت کنندگان در یک شرایط ناگزیر زیست می کنند که حداقل بهزیستی روانی را در این شرایط دارند. با وجود این ناگزیر از سازگاری هستند. پنج مضمون سازگارانه عبارت اند از: انطباق پذیری، معنویت گرایی، بازآفرینی شناختی، زیست هدفمند و دلبستگی. به طورکلی تحقیق نشان می دهد که مشارکت کنندگان نوعی سازگاری اقتضایی را برای خود تدبیر کرده اند که بتوانند ضمن داشتن نیم نگاهی به ازدواج (احتمالا غیرممکن) زندگی موجود را برای خود بپذیرند و با آن کنار بیایند و بدین وسیله رفاه ذهنی و اجتماعی خود را ارتقاء بخشند. با وجود این راهبردها، اما مشکلات زیادی برای رسیدن به نوعی رفاه پیش روی این گروه هست، که نیازمند توجه بیشتر حوزه سیاست گذاری بخصوص در حوزه زنان می باشد.
۴.

انزوا و بقای ناگزیر زنان در دوران جنگ و پساجنگ؛ مطالعه ای کیفی در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان انزوا بقای ناگزیر جنگ زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۷
زمینه و هدف: جنگ رویدادی است که درآمیخته با دگرگونی های شتابان و تغییرات عمیق اجتماعی و در عین حال، پدیده ای پرآسیب همراه با بحران های پیش بینی نشده و غیرقابل پیشگیری است. معمولاً زنان، از مهم ترین گروه های آسیب پذیر از جنگ ها هستند. هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی تجربه جنگ در میان زنان بازمانده از جنگ در افغانستان است. روش و داده ها: مطالعه کیفی حاضر در سال 1402 انجام شد. چهل زن بازمانده از جنگ که عمده آن ها تجربه بیوگی داشتند، مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مشارکت کنندگان، جنگ را عامل اصلی بحران های زندگی از جمله انزوای اجتماعی و فردی قلمداد نمودند. یافته ها در قالب پنج مقوله اصلی ارائه شد که عبارتند از: گسست زنانه، انزوا، احساس بی ارزشی، انگ و اضطراب بیوگی، و بقای ناگزیر. تجربیه جنگ به چالش های متنوع در زندگی مشارکت کنندگان انجامیده و آنان را وا داشت تا برای زنده ماندن تلاش کنند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده این است که مشارکت کنندگان در معرض آسیب های گوناگون فردی و اجتماعی قرار دارند. با وجود این، آنچه باعث بقای مشارکت کنندگان در مقابل حجم زیادی از مسائل و مشکلات جنگ بود، خلاقیت فردی و استفاده از تمام توان برای توانمندسازی است. نوعی توانمندسازی که در اثر تجربه جنگ و یادگیری های فردی در دوران پساجنگ می باشد. پیام اصلی: انزوای اجتماعی و مشکلات چندوجهی در میان زنان بازمانده از جنگ در افغانستان، رفاه روانی و اجتماعی آن ها را تحت تأثیر می گذارد. با توجه به این که افغانستان یکی از کشورها با طولانی ترین بازه ی مواجهه با جنگ در نیم قرن اخیر است، شناسایی تجربه زنان اهمیت پژوهشی و سیاستگذارانه دارد. در این میان، توجه به مسائل مادی و روانی زنانی که سرپرست خانوارند و یا به هر شکلی با شرایطی چون بیوگی، تجرد قطعی، خشونت و یا طلاق مواجه اند، جزء اولویت های مداخله پیشنهادی است. 
۵.

رابطه سازگاری اجتماعی و حمایت اجتماعی با سلامت خانواده در کارگران: مطالعه موردی شهرک های صنعتی اردکان

کلیدواژه‌ها: سلامت خانواده حمایت اجتماعی سازگاری اجتماعی شهرک صنعتی کارگران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۳۴
مقدمه: کارگران شرکت های صنعتی برای عملکرد موثرتر نیاز به گستره ای از ویژگی ها دارند. یکی از این ویژگی ها، سلامت خانواده است. هرچه فرد از سلامت خانواده بیشتری برخوردار باشد، انگیزه های بیشتری برای انجام بهتر کار دارد. کارگران به عنوان نیروی انسانی، نقش مهمی در بهره وری شرکت دارند و بهره وری بالاتر باعث می شود، شرکت بتواند رقابت پذیر باشد و به فعالیت های خود ادامه دهد. برهمین مبنا، شرکت های صنعتی، در کنار ویژگی ها و مهارت های فنی کارگران، تمرکز ویژه ای بر سلامت خانواده آنان دارند و تلاش می کنند آن را ارتقا بخشند. علیرغم گستردگی کارگران و نقش مهم آنها در بهره وری صنایع در ایران، توجه به سلامت خانوادگی کارگران چندان مورد توجه تحقیقات اجتماعی نبوده اند. با با این تفاصیل، هدف پژوهش حاضر این است که رابطه سازگاری اجتماعی و حمایت اجتماعی را با سلامت خانواده کارگران صنعتی مورد بررسی قرار دهد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کمی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کارگران شرکت های صنعتی شهرستان اردکان بوده است که تعداد آنان بالغ بر 3000 نفر است. از این تعداد، 400 نفر در صنایع شیشه، کاشی و سرامیک، ماشین آلات، و ذوب و تولید آهن، با استفاده از نمونه گیری احتمالی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش سلامت خانواده، سازگاری اجتماعی، و حمایت اجتماعی، به ترتیب پرسشنامه هاوشتات و همکاران (1985)، بل و والش (2015) و واکس و همکاران (1986) بوده اند. تمامی این پرسشنامه در تحقیقات پیشین در ایران مورد استفاده قرار گرفته و اعتبار آنها تایید شده است. به علاوه، جهت سنجش پایایی آنها از ضریب آلفا کرانباخ استفاده شد که ضریب آن برای سلامت خانواده، حمایت اجتماعی، و سازگاری اجتماعی به ترتیب 89/0، 66/0، 89/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده و داده ها در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، حمایت اجتماعی با سلامت خانواده رابطه مثبت و معنی دار (307/0) در سطح (01/0P<) دارد. همچنین، نتایج ناظر بر این است که سازگاری اجتماعی با سلامت خانواده رابطه مثبت و معنی دار (**222/0) در سطح (01/0P<) دارد. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد، سازگاری اجتماعی و حمایت اجتماعی قادر هستند، حدود 15/0 از تغییرات سلامت خانواده را تبیین کنند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که حمایت اجتماعی و سازگاری اجتماعی می توانند سلامت خانواده کارگران را تحت تاثیر قرار دهند. براین اساس، شرکت های صنعتی با حمایت اجتماعی و ایجاد زمینه های سازگاری اجتماعی می توانند سلامت خانواده را ارتقا داده و به بهره وری نیروی کارشان کمک کنند. امری که در نهایت به بهبود کارایی شرکت های صنعتی می انجامد.
۶.

کاوش پدیدارشناختی در تجارب خانواده های اهداکننده عضو: از تصمیم گیری تا پیامدهای اهدای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهدای عضو عقل و احساس کسب آرامش باور به تصمیم انگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۲
تجربه مرگ مغزی و اهدای عضو، فرایند پیچیده ای برای خانواده های اهداکننده عضو است که سبب شده است این خانواده ها در موقعیت ویژه ای قرار بگیرند. هدف مطالعه حاضر، واکاوی تجربه زیسته خانواده های اهداکننده عضو است. مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی است که با روش پدیدارشناسی استعلایی انجام شده است. بر این اساس، با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند و معیار، 17 خانواده اهداکننده عضو انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شد. پس از پیاده سازی مصاحبه ها و تبدیل گفت وگوها به متن، داده ها با استفاده از روش تحلیل موستاکاس کدگذاری و تفسیر شد. داده های گردآوری شده در قالب سه مضمون اصلی و ده مضمون فرعی تحلیل شدند. مضامین اصلی و خرده مضمون ها عبارت اند از: برزخ تصمیم گیری (تنش های درونی خانواده، فشار زمان، تصمیم سخت، دوراهی عقل و احساس، تصمیم گیرنده کاریزماتیک )، بازخورد اجتماعی (انگ زدن، بازخورد مثبت و طرد اجتماعی درون زاد)، رضایت قلبی (کسب آرامش، آرزوی اهدا شدن، باور به تصمیم خود و خوشحالی ناشی از اهدا). نتایج نشان می دهد خانواده های اهداکننده عضو بعد از شنیدن خبر مرگ مغزی و درخواست اهدای عضو، شرایط بسیار سختی را برای تصمیم گرفتن به اهدا تحمل می کنند؛ زیرا با تنش های خانوادگی و عقلی و احساسی روبه رو می شوند. همچنین اهدای عضو، بازخوردهای مثبت و منفی را در جامعه در پی داشته است که گاهی موجب ناراحتی و یا افتخارشان شده است. اما به طور کلی مشارکت کنندگان از عملی که انجام داده بودند، ابراز خوشحالی می کردند و رضایت قلبی داشتند.
۷.

برساخت اجتماعی طلاقِ پساسنت؛ مطالعه ی کیفی زنان متقاضی طلاق در شهر طبس ( 1400-1402)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده زنانه شدن خودمحوری طلاقِ پساسنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۴
افزایش نرخ طلاق، یک مسئله اجتماعی است. با وجود رویکردهای نظری و مطالعات مبتنی بر شواهد در گذشته، به نظر می رسد که این افزایش، دلایلی متفاوت، نوظهور و بسترمند دارد. هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی این موضوع، در میان زنان متقاضی طلاق در شهر طبس است. مطالعه از اسفند 1400 تا خرداد 1402 به روش کیفی و ضمن مصاحبه با 24 مشارکت کننده که به صورت هدفمند انتخاب شدند، انجام گرفت. تحلیل داده ها به روش نظریه زمینه ای انجام شد. یافته ها نشان می دهد که مهم ترین دلایل شکل گیری طلاق، تزلزل چندبعدی در خانواده از یک طرف و خودمحوری افراد از سوی دیگر است. عوامل زمینه ای، شامل فروپاشی حرمت های مفروض، بروز تعارضات و نیز اقدام به استفاده ابزاری از قانون می شود. عوامل مداخله ای نیز عبارتند از: تسهیل شدگی طلاق، هراس گریزی و ضعف مراکز مشاوره. پدیده هسته، عبارت است از طلاقِ پساسنت که نشان دهنده زنانه شدن طلاق و غالب شدن دلایل زنانه بر این امر در بستر مورد مطالعه است. طلاقِ پساسنت به معنای کمرنگ شدن دلایل و آسیب های گذشته در تقاضای طلاق است. افزون بر آن، گویای تغییرات بنیادین در باورها و هنجارهای مشارکت کنندگان درباره خانواده و سازوکار آن است. زنان مشارکت کننده، در حال بازتولید مفاهیم جدیدی از خانواده هستند که هویت و نقش سنتی و سازوکارهای زنان را در خانواده، به چالش کشیده و تعاریف جدیدی از نقش، حقوق و انتظارات زنان را به همراه دارد. تعاریفی که ورای مرزهای مرسوم خانواده است. موضوعی که مهم ترین مسئله خانواده در جامعه امروز ایران است. بنابراین، نیاز به تدقیق نظری و مطالعات بیشتر ناظر به یافته های تحقیق حاضر است. مدرنیته، جهانی شدن و تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه، به تغییرات عمیق و وسیعی در نگرش به خانواده انجامیده است و تمرکز مطالعات آتی بر این موضوعات در حوزه خانواده پیشنهاد می گردد.  
۸.

تغییرات بنیادین در نهاد خانواده و فردیت فرانهادگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام تغییرات اجتماعی خانواده روابط خانوادگی فرانهادگرایی فردیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۰
خانواده عنصر اصلی و ستون بنیادین نظام اجتماعی در اسلام و زیست بوم فرهنگی-تاریخی ایران است. با وجود این خانواده در ایران تحت تأثیر تغییرات بسیار زیادی است که به لحاظ کمیت و کیفیت، ساختار خانواده و فرایندهای آن را متحول کرده است. هدف پژوهش حاضر واکاوی درک و فهم زنان و مردان از تغییرات خانواده است. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی انجام گرفته است. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 نفر جمع آوری و تحلیل مضمون شدند. یافته ها نشان می دهد مشارکت کنندگان تغییرات بنیادینی را در نهاد خانواده احساس می کنند. پنج محور اصلی این تغییرات عبارت اند از: پادارزش حاد، وارونگی جنسیتی نقش، گسیختگی انتظارات و ارتباطات، والدگری نابسند و چارچوب گریزی جنسی. در نقشه مضمونی تحقیق، مضمون پایه عبارت است از «فردیت فرانهادگرا» که به شرایطی از تلاطم و گسیختگی در ساختار خانواده به لحاظ مفهومی و در برساخت اجتماعی اشاره دارد. مطابق نتایج، مضامین یکدیگر را بازتولید کرده و همه مضامین به بازتولید فرانهادگرایی فردگرا کمک می کنند. خانواده نسبت به ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و تاریخی در یک شرایط گذار تغییر به سمت ارزش های مدرن قرار گرفته است. درک و فهم این موضوع از سوی سیاست گذاران اجتماعی و فرهنگی، یک بایسته مهم به نظر می رسد.
۹.

فهم ذهنیت زنان معترض از علل و پیامدهای کنش های اعتراضی، مطالعه ای کیفی از زنان معترض زندانی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان اعتراض جنبش های اجتماعی ساختار فرصت سیاسی یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۰
جنبش های اجتماعی در دهه های اخیر به عنوان پدیده هایی گسترده و تأثیرگذار در جوامع مدرن ظاهر شده اند. این جنبش ها به دلیل بهره گیری از ساختارهای شبکه ای، ابزارهای دیجیتال و الگوهای کنشگری متفاوت از جنبش های سنتی با عنوان «جنبش های اجتماعی جدید» شناخته می شوند. ماهیت غیرمتمرکز، انعطاف پذیری در سازمان دهی و استفادیه گسترده از فناوری های ارتباطی مدرن از ویژگی های برجستیه این نوع جنبش ها به شمار می روند. این خصوصیات نه تنها نحویه شکل گیری و گسترش آنها را تغییر داده، بلکه بر الگوهای قدرت، گفتمان عمومی و رفتار سیاسی نیز تأثیرات عمیقی گذاشته است. جامعیه ایران به واسطیه تجربیه جنبش های فراگیر در طی سال های اخیر به «جامعیه جنبش» بدل گشته است و زنان در این میان حضور چشم گیرتری دارند. به ویژه در اعتراضات سال 1401 این امر به وضوح قابل رویت بود. این پژوهش با روش کیفی به دنبال فهم ذهنیت زنان معترض از علل و پیامدهای کنش های اعتراضی زنان است. داده ها با استفاده از مصاحبیه نیمه ساختاریافته با 8 نفر از زنان شرکت کننده در اعتراضات 1401 صورت گرفت. معیار شمول در مصاحبه، تجربیه اعتراض خیابانی و حکم زندان بوده است که نشان دهندیه استواری و پایداری در هویت اعتراضی است. پس از انجام مصاحبه و تحلیل داده ها 7 مضمون اصلی شامل «باور به کنش های زنان»، «چالش های دائمی»، «سرماییه اکتسابی از کنش اعتراضی»، «آلترناتیوسازی در پرتو بی اعتمادی»، «روش های مبارزاتی»، «الزامات سیاسی_فرهنگی» و «افول امید در جامعه» استخراج شد؛ درنهایت ابرمضمون اصلی پژوهش با عنوان «کنشگری زن محور» ازطریق حضور در خیابان برساخت شد.
۱۰.

واکاوی حق صمیمیت در نگاه دختران دهه هشتادی؛ مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده حقوق دختران صمیمیت پدرانگی تغییرات اجتماعی انتظارات نسل جوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۷۲
تغییرات اجتماعی و فرهنگی در سال های اخیر، روابط و ساختار خانواده ها را دستخوش تحولات عمیقی کرده است. در این میان به نظر می رسد فهم و تفسیر جدیدی از روابط، حقوق و انتظارات بین والدین و فرزندان در حال شکل گیری است. مطالعه کیفی حاضر که در سال ۱۴۰۳ در شهر یزد انجام شده، به بررسی درک و تفسیر دختران دهه هشتاد از حقوق و انتظاراتشان در خانواده پرداخته است. با توجه به معیار اشباع داده ها، ۳۰ نفر از مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب و وارد مطالعه شدند. داده ها به روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. یافته ها نشان داد مشارکت کنندگان، حقوق و انتظارات متفاوتی در خانواده برای خود قائل اند که بیشتر آن ها از سوی والدین به رسمیت شناخته نمی شود. یکی از مهم ترین انتظارات آن ها، برخورداری از حق صمیمیت، به ویژه در تعامل با پدر، بود. مضامین اصلی شامل "صمیمیت بایسته"، "پدرانگی تک ساحتی"، "بت انگاری مادی"، "تله پساسنت و گسست عاطفی" و مضمون نهایی "والدگری صمیمی و چندوجهی" بود که نشان از نیاز دختران به صمیمیت در روابط با والدین به ویژه پدر دارد. یافته های این مطالعه گویای آن بود که حق صمیمیت یکی از حقوق کلیدی مورد انتظارِ دختران دهه هشتادی از والدین خویش است. از نظر آن ها، والدگری صرفاً به تأمین رفاه مادی فرزند محدود نمی شود و پدر و مادر ایدئال باید فرصت فراغتی خود را در کنار فرزندان، همراه با صمیمیت و محبت سپری کنند علاوه بر این، رسیدگی به امور دختران تنها وظیفه مادر نیست و پدران نیز مسئولیت های زیادی دارند. این مطالعه افزون بر باز کردن دریچه ای برای مطالعات کمّی و کیفی در زمینه حقوق و انتظارات نسل جدید در خانواده و فراهم ساختنِ امکان ورود حوزه های مختلف علمی به آن، به لحاظ کاربردی توجه بیشتر والدین، مسئولین مدارس، مراکز مشاوره و سیاست گذاری اجتماعی به این موضوع را تأکید می کند.
۱۱.

مطالعه ای کیفی از تجربه دین داری در نسل دهه هفتاد و تحصیل کرده در یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین اسلام تغییرات اجتماعی شکاف نسلی دین داری گزینشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۱
تغییرات اجتماعی در سطح جهانی، نظام های ارزشی و اعتقادی را تحت تأثیر قرار داده است. نظر به اینکه دین بخش مهم زندگی ایرانیان است، این پژوهش تغییرات دینی نسل های جدید را مطالعه می کند. هدف تحقیق، کشف و واکاوی کیفیت دین داری در نسل دهه هفتاد و تحصلیکرده شهر یزد است. مطالعه در سال 1402 و با روش تحلیل مضمونی انجام شد؛ به این منظور با 15 نفر از فرزندان خانواده های مذهبی، مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام و داده ها تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد مشارکت کنندگان نسبت به قلمرو دین با چالش های شناختی، ارزشی و رفتاری مواجه اند. چهار مضمون برساخت شده تحقیق عبارت اند از: دگرریختی نسلی، آشوب ارزشی، کنشگری حاد و مقاومت و پذیرش. مضمون هسته تحقیق، بازاندیشی حاد است که به نوعی بلاتکلیفی مرجع گریز در موضوع دین داری اشاره می کند. تحقیق حاضر بخشی از تغییرات اجتماعی مرتبط با دین را در بستر تحقیق نشان می دهد.
۱۲.

تجربه بلوغ دربین دختران تک والدِ پدر سرپرست؛ یک مطالعه کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدرانگی خانواده تک والد شرم عادت ماهیانه مسئله مندی بلوغ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۸۴
بلوغ، پدیده ای زیستی، پیچیده و یک برساخت اجتماعی است که به صورت متفاوتی در دختران درک و تجربه می شود. دختران نوجوانی که در خانواده های پدرسرپرست زندگی می کنند، ممکن است به دلیل فقدان مادر با چالش های خاصی در دوران قاعدگی مواجه شوند. هدف از پژوهش حاضر فهم تجربه قاعدگی و مسائل خاص دختران پدرسرپرست در دوران بلوغ است. پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی است که در سال 1401- 1402 در شهر یزد انجام شد. 10 دختر نوجوان پدرسرپرست 13تا 16 ساله که بیش از 6 ماه با پدر زندگی کرده اند، به صورت هدفمند وارد مطالعه شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل مضمونی، تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که تجربه بلوغ نزد دختران پدرسرپرست، یک امر پدرانه و مردانه است که با شیوه رفتار پدر مرتبط است. برخلاف پدران بی اعتنا به موضوع، دخترانی که پدران آن ها سعی بر درک مسئله دارند، بهتر می توانند موضوع را مدیریت کنند. سه مضمون برساخت شده تحقیق عبارت اند از: پدرِ حامی، پدرِ بی اعتنا و بلوغ مسئله دار. نتیجه اینکه تجربه ی بلوغ دختران اگر چه با تغییرات زیستی آن ها مرتبط است، اما عمدتاً برساختی است متأثر از دیدگاه پدر، رفتار و نقش پدرانه ی وی در این زمینه. به واقع، در دختران پدرسرپرست، تجربه بلوغ، یک بازتولید اجتماعیِ مردانه و پدرانه می باشد که ارزش ها و هنجاری های فرهنگی و اجتماعی بر آن مترتب است. پیشنهاد می شود با توجه به گسترش خانواده های تک والدِ پدرسرپرست، مدارس، مراکز فرهنگی و رسانه ملی نقش آگاهی بخشی پررنگی درزمینه تغییرات بلوغ دختران داشته باشند.
۱۳.

واکاوی راهکارهای زنان سرپرست و غیرسرپرست خانوار در ایجاد شادمانی در محیط خانواده (مطالعه ای کیفی در شهر یزد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خانواده راهکار زنان سرپرست خانوار زنان غیر سرپرست خانوار شادمانی یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۵
مقدمه: شادمانی فرزندان تحت تأثیر روابط با خانواده است. تعاملات روزمره فرزندان با والدین خود به خصوص مادر، اکنون به عنوان عاملی در رشد آنها تلقی می شود. خانواده درعین حال مهم ترین زمینه برای رشد فرزندان محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر مطالعه راهکارهای زنان سرپرست خانوار و غیرسرپرست در ایجاد شادمانی در محیط خانواده است. روش: روش پژوهش حاضر کیفی بود، همچنین داده ها با 40 مصاحبه نیمه ساختاریافته در شهر یزد جمع آوری شد. 20 نفر از زنان نمونه، غیرسرپرست و 20 نفر را زنان سرپرست خانوار تشکیل دادند. همچنین نمونه گیری از نوع هدفمند با حداکثر تنوع انجام گرفت، بعد از جمع آوری داده ها، با شش مرحله تحلیل مضمونی کدگذاری انجام شد. یافته ها: زنان غیرسرپرست سه مضمون نهایی فرزندمداری مهرورزانه، رضایت از خویشتن و زنانگی کل نگرانه را تجربه کردند. درحالی که زنان سرپرست خانوار در دو مضمون نهایی تحت عنوان شادمانگی کل نگرانه و ناکامی در شادمانگی را تجربه کرده بودند. فی الواقع، زنان سرپرست فراتر از توان خویش برای رفع نیازهای همه جانبه فرزندان تلاش می کنند تا در خانواده شادی بیافرینند. با توجه به مطالب احصاشده، زنان غیرسرپرست با وجود داشتن همسر، در ایجاد شادمانی محیط خانواده قوی تر عمل می کردند اما زن سرپرست خانوار باید خلأ نبود همسر را نیز پر می کرد و گاهی اوقات نیز در ایجاد شادمانی ناموفق عمل می کرد. بحث: نتیجه گرفته می شود که شادمانی زنان و خانواده می تواند موجب تقویت روحیه در محیط خانواده گردد و متعاقب آن انگیزه رشد و پیشرفت را ارتقا دهد زیرا شادمانی، به عنوان یکی از ابعاد توسعه اجتماعی، برای رسیدن به توسعه جامعه مهم تلقی می شود.
۱۴.

درک و تجربه دینداری در نسل زد؛ مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دینداری معنویت عادتواره دینی دنیوی شدن فردیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۰
درک و تجربه دینی، از مهمترین موضوعات در زیست روزمره ایرانی بخصوص نسل جدید است. هدف تحقیق حاضر کشف و واکاوی درک و تجربه دینی در میان دانشجویان نسل زد در رشته های علوم انسانی است. بر این اساس و با معیار اشباع داده ها 21 دانشجو وارد مطالعه شده و داده های مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مشارکت کنندگان در پی نوعی بازاندیشی از دین و مفاهیم آن، ناظر به درک و تجربه دینی در سطح فردی و اجتماعی هستند. این بازاندیشی از سطوح شناختی و ادراکی گرفته تا سطوح عملی و کاربردی تجربه دینی را شامل می شود. پنج مضمون برساخت شده عبارتند از شناخت عادتواره ای، فردیت گزینشگر، داوری های دین گریزانه، و بازاندیشی معنویت گرا. مطابق نتایج می توان گفت که نوعی بازاندیشی گاهاً حاد و تند در میان بعضی مشارکت کنندگان وجود دارد. نگاه کلی آن ها به دین، بر اساس قضاوت در مورد کیفیت حضور دین در جامعه است که تا حدود زیادی بار انتقادی جدی دارد. با وجود این، اگر چه مشارکت کنندگان به شکلی بازاندیشانه با دین مواجهه دارند، اما هنوز مرزهای اعتقادی در این زمینه محکم و پابرجاست. در واقع، بیشترین محور محاجه دینی، تأکید بر فردیت و گریز از دین عادتواره ای است. در واقع، عاملیت، ضمن داشتن اعتقاد دینی (بخصوص در اصول)، اما در مرز بین دین، عادتوارگی، و معنویت سرگردان است. در پایان، پیشنهاد می شود که مطالعات بیشتری در این زمینه انجام شود تا مفاهیم مربوط به درک و تجربه دینی نسل جدید به طور کامل تر و دقیق تر تبیین شود. این پژوهش ها می توانند به درک بهتر پویایی های دینی در جامعه معاصر ایران کمک کنند و راهکارهایی برای پاسخگویی به چالش های پیش روی دین و نسل جوان ارائه دهند.
۱۵.

موانع و چالش های مددکاری اجتماعیِ صنعتی در ایران؛ یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منابع انسانی خدمات اجتماعی مددکاری اجتماعی صنعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
یکی از گرایش های مددکاری اجتماعی حوزه صنعت است که با جنبش های کارگری در دنیا شروع شد و بیشتر صنایع مهم دنیا از وجود این مددکاران بهره مند می شوند. بعد از گذشته بیش از 50 سال از ورود مددکاری اجتماعی به ایران و نیز وجود این گرایش در صنعت نفت، امّا توسعه ای در آن ایجاد نشده است. هدف پژوهش حاضر، کشف و واکاوی عدم تحقق و توسعه مددکاری اجتماعیِ صنعتی در صنایع ایران است. تحقیق حاضر یک مطالعه ی کیفی در سطح ملی است که با معیار اشباع داده ها و به روش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته 10 نفر از مددکاران اجتماعی صاحبنظر و مرتبط با موضوع به صورت هدفمند در آن مشارکت کردند. داده ها به روش نظریه ی زمینه ای مورد تحلیل واقع شد. پژوهش نشان داد که موانع چندگانه ای پیش روی مددکاران اجتماعی صنعتی عبارتند از موانع ساختاری، جایگاه شغلی مبهم، و بی دانشی و خام دستی. پدیده ی ساختاری برساخت شده عبارت است از محدودیت نقش. برای تحقق و توسعه ی مددکاری اجتماعی صنعتی، علاوه بر رفع موانع مطرح شده، این مددکاران اجتماعی هستند که باید خود را به صنعت ارائه کنند تا فرصت هایی که می توانند برای صنعت ایجاد کنند را بشناسانند و از ظرفیت های رشته ی حرفه ای خود در راستای اهداف مهم صنایع بهره بگیرند. در واقع، مطالبه گری حرفه ای مددکاری اجتماعی صنعتی، یکی از راهبردهای اصلی در جهت تحقق این امر است.
۱۶.

زیست جهانِ شکاک و انکارِ اجتماعی ویروس؛ نظریه ای زمینه ای در پاندمی کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انکار اجتماعی شکاکیت زیست جهان پاندمی کووید- 19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۶۷
پاندمی کووید-۱۹ یکی از برجسته ترین چالش های سیاسی، اجتماعی و پزشکی سدهٔ اخیر بود. از مهم ترین راهبردهای اجتماعی در مواجهه با انتشار ویروس، رفتار سالم است و این امر متضمن پذیرش اجتماعی آن. باوجوداین، از ابتدای همه گیری در همهٔ کشورها، بخشی از شهروندان ویروس و بیماری را انکار می کردند. هدف مطالعهٔ کیفی حاضر، کشف و واکاوی انکار این بیماری در استان کردستان است. بر این اساس، سؤال پژوهش این است که چه دلایل و زمینه های اجتماعی به شکل گیری انکارِ ویروس در همه گیری می انجامد. داده ها از طریق مصاحبهٔ نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از کسانی که ویروس و بیماری را انکار می کردند جمع آوری و با روش نظریهٔ زمینه ای تحلیل شد. مضامین تحقیق ذیل ۲۲ مفهوم اساسی و ۵ مقولهٔ عمدهٔ پزشکینه سازی تعمدی، کوچک پنداری زیستی، اضطراب اجتماعی و ابتلا، تقدیرگرایی و برساخت اجتماعی ویروس برساخت شد. مضمون مرکزی تحقیق زیست جهانِ شکاک است که بخشی از برساخت پزشکینه شدهٔ همه گیری کووید-۱۹ به شمار می رود.
۱۷.

شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منابع انسانی خدمات اجتماعی مددکاری اجتماعی صنعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
مددکاری اجتماعی به عنوان یک حرفه یاورانه سالهاست که در سطوح فردی، گروهی و جامعه ای و برای گروه های هدف مختلف، جایگاه و نقش های خود را به تناسب نیاز مخاطب خود تعریف نموده و به رسالت خود در زمینه های مختلف پرداخته است. یکی از گروه های هدف مددکاری اجتماعی، کارکنان شاغل در صنایع است که یک جامعه فرهنگی و اجتماعی مختص به خود را تشکیل می دهند و دارای آسیب ها و نیازمند کمک های یاورانه مرتبط با خود هستند. هدف پژوهش حاضر، شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت است. این پژوهش، یک مطالعه کیفی در چند شرکت صنعتی است که از مددکاران اجتماعی با سابقه ی بیش از سه سال فعالیت در صنعت و با معیار اشباع داده ها با ده نفر از افراد صاحب نظر و مرتبط با موضوع به صورت هدفمند و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. داده ها به روش تحلیل مضمونی مورد تبیین واقع شده اند. نتایج نشان داد که همیه مشارکت کنندگان بر اهمیت و نقش مددکاری اجتماعی صنعتی و ضرورت آن تأکید داشتند. سه مضمون احصاء شده عبارتند از: حرفه ای گرایی صنعتی، مددکاری کل نگرانه، و پایش سازمانی. نتیجه این پژوهش می تواند در تبیین خدمات مددکاری اجتماعی در سیاستگذاری های حوزه رفاه کارکنان در شرکت های صنعتی، مؤثر واقع گردد.
۱۸.

برهمکنش فرهنگ و تجرد: واکاوی ابعاد فردی و اجتماعی- فرهنگی طولانی شدن دوران تجرد دختران در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دختران تجرد زنانگی بازمانده زیست نامتعین ایده آل گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۶۱
تغییرات اجتماعی در خانواده ایرانی، به برساخت های اجتماعی متفاوت و از جمله طولانی شدن دوره تجرد دختران انجامیده است. تجربه ی تجرد در نسل ها و سنین مختلف متفاوت است. با توجه به افزایش دختران مجرد در جامعه، هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی تجرد در میان دختران بالای 35 سال در شهر یزد می باشد. تحقیق حاضر، مطالعه ای کیفی است که در سال 1402 انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل 15 دختر مجرد بالای 35 سال در شهر یزد  بوده اند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها به روش تحلیل مضمونی واکاوی و نقشه مضمونی آن ارائه گردید. یافته ها نشان داد که بیشتر مشارکت کنندگان شرایط فعلی خود را غیررضایت بخش می دانند و با نوعی سخت زیستی تجرد مواجه اند. ته نشست های فرهنگی و اجتماعی نسبت به دختران مجرد از یک سو و محدودیت های فردیِ مشارکت کنندگان از سوی دیگر، رفاه ذهنی، روانی و اجتماعی آن ها را تحت تأثیر قرار داده است. مضامین برساخت شده تحقیق عبارتند از: پذیرش اجتماعی تجرد، ابرشکاف های هنجاری، تبعیض و فشار، ایده آل گرایی و زیستِ نامتعین. مضمون هسته، زنانگی بازمانده است که به معنای یک امر بالقوه اما ناکام است. تحقیق حاضر ابعاد فردی و اجتماعی تجرد دختران دهه شصت و قبل از آن را در بستر مذکور واکاوی نموده است.
۱۹.

نقش همه گیری کووید-19 در رشد یاریگری: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه های یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یاریگری کنشگری انسان دوستانه دانشجو همه گیری کووید- 19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۴
یاریگری، نوعی کنشگری است که هم به ابعاد هستی شناسی انسان و هم به زمینه های تاریخی و فرهنگی مربوط می شود. امروزه و درنتیجه شرایط جهانی شدن و انباشت مخاطرات، فرهنگ یاریگری به بخشی از گفتمان عمومی و موضوع موردتوجه دولت ها تبدیل شده است. هدف مطالعه حاضر، کشف و واکاوی دلایل یاریگری در میان دانشجویانِ شهر یزد در همه گیری کووید 19 است. این مطالعه با روش کیفی انجام شده است و مشارکت کنندگان در آن مسئولین گروه های دانشجویی و فعالان صف حاضر در موج اول و دوم همه گیری هستند. داده ها به شیوهٔ مصاحبه نیمه ساختاریافته و گروه متمرکز جمع آوری شده و به روش تحلیل مضمونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. از تحلیل داده ها، چهار مضمون انگیزه دینی-سیاسی، نوع دوستی، مسئولیت پذیری و رضایت درونی احصا گردید. درواقع، یاریگری را می توان یک برساخت عاملیت-محور تصور کرد که تحت گفتمان رسانه و شرایط جهانی شدن تقویت شده است. از سوی دیگر، انگیزه های دینی و سیاسی نیز از تقویت کننده های مؤثر بر کنشگری یاریگری است که ریشه در زمینه های تاریخی و فرهنگی جامعه ایران دارد. ازاین رو، در مواجهه با همه گیری کووید 19، اصل یاریگری بر پایه ترکیبی از ارزش های سنتی و مدرن برساخت می شود. شایسته است نهادها و سیاست گذاران اجتماعی و فرهنگی به ابعاد مختلف کنشگری یاریگرانه (سنتی و مدرن) توجه کنند.
۲۰.

تجربۀ اقدامات یاریگرانه در کوئید 19؛ مطالعه ای در چالش های یاریگری دانشجویی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقدامات انسان دوستانه یاریگری چالش ها گروه های دانشجویی یزد همه گیری کوئید - 19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۱۱
در جهان مخاطره ای با بحران های نوظهور، دولت های مدرن، نیازمند حضور و مشارکت یاریگرانه هستند. یاریگری یکی از اجزای اصلی بستری فرهنگی و اجتماعی ایران و شهر یزد است .گروه های دانشجویی با توجه به ظرفیت و انگیزه ی بالا، یکی از مهمترین اجزای مشارکت در اقدامات یاریگرانه هستند. هدف مطالعه حاضر، کشف و واکاوی موانع و چالش های اقدامات یاریگرانه ی دانشجویی در کوئید 19 در بین گروه های دانشجوی شهر یزد است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بر اساس تحلیل چارچوب است که شرکت کنندگان در آن 15 نفر از اعضای گروه های دانشجویی فعال در موج اول و دوم کرونا در شهر یزد می باشد. یافته ها نشان داد که این گروه ها با چالش های چندوجهی درون و برون ساختاری در مواجهه با بحران مواجه اند پنج مضمون احصاءشده عبارتند از سیاست زدگی دستگاه های اجرایی، کمبود سرمایه اجتماعی گروه، چالش ستادی گروه، اغماض و سرکوب نهادی، و در نهایت فرسودگی . به عنوان نتیجه می توان گفت که سیاست گذاران بایستی به نقش و ظرفیت بالای گروه های دانشجویی در بحران توجه بیشتری داشته باشند و در جهت ارتقای دانش و مهارت آن ها در این زمینه اقدام کنند. مهمترین راهبرد در این زمینه حذف سیاست زدگی در چنین اقداماتی بخصوص در شرایط بحران است. همچنین، جامعه نیازمند ارتقای فرهنگ عمومی در جهت مسئولیت پذیری بیشتر و فرهنگ گفتگو و مدارا بخصوص در بحران ها می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان