مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
برساخت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، گرایش زنان ایرانی به وضع حمل از طریق سزارین به اندازه ای عمومیت یافته که این پدیده از سطح یک رفتار شخصی فراتر رفته و توجه پژوهشگران حوزه ی علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. در این نوشتار، برخی زمینه های مرتبط با شکل گیری گرایش زنان باردار به انجام دادن سزارین غیردرمانی و تجربه ی زیسته ی آنها در این خصوص تحلیل شده است. بدین منظور در چارچوب پارادایم تفسیری و با بهره گیری از روش کیفی با 15 نفر از زنانی که در زمان تحقیق در بیمارستان لاله شهر تهران تحت عمل سزارین قرار گرفته بودند، مصاحبه شد. نتایج، بیانگر آن است که ترس از درد و عوارض زایمان طبیعی که در طول دوران بارداری توسط اطرافیان و پزشک معالج برساخته می شود، موجب می شود زنان باردار بدون ضرورت درمانی یا پزشکی خاصی سزارین غیردرمانی را انتخاب کنند. نکته ی مهم این است که پزشک معالج هیچ یک از مشارکت کنندگان در تحقیق نسبت به آموزش هایی که زنان باردار را از نظر جسمانی و روانی برای زمان طبیعی آماده سازد یا نسبت به آن مطلع سازد، راهنمایی نکرده اند. در مجموع به نظر می رسد، افزایش آگاهی درباره ی سودمندی و عوارض منفی هر دو نوع زایمان، بهبود کیفیت زایمان طبیعی، آشنایی با روش های جدید زایمان طبیعی مانند زایمان در آب و تحت پوشش بیمه های درمانی قرار گرفتن، توسعه ی فرهنگی طب سنتی و طب مکمل، ایجاد قواعدی برای نظارت بر سزاری نهای غیر درمانی و در نهایت توانمندشدن شناختی، شخصیتی و جسمانی زنان می تواند گرایش به سزارین را تعدیل کند.
برساخت سامانه اعتیاد جنسی در ایران (بر اساس تجربه زیسته جمعی از معتادان جنسی) .(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۵ شماره ۹
141 - 178
حوزه های تخصصی:
اعتیاد جنسی وضعیتی است که در آن فرد توان کنترل بر رفتار جنسی خود را از دست می دهد و در نتیجه هم خود فرد و هم جامعه متحمل تجربیات زیانباری می شوند. این موضوع آسیب و تهدیدات بسیار جدی برای امنیت اجتماعی به وجود آورده است. پژوهش حاضر درصدد بررسی مقولاتی است که در تجربه معتادان جنسی بنا بر بستر فرهنگی و اجتماعی ویژه شکل گرفته است. این پژوهش با رویکرد روش شناختی پدیدارشناسانه، پژوهشی کیفی است و از روش گراندد تئوری برای پاسخ به سؤالات تحقیق استفاده شده است. اطلاعات با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری و با معیار اشباع نظری، 40 نفر معتاد جنسی در تحقیق مشارکت داشتند. بر اساس یافته های حاصل از این مطالعه هفت مقوله شامل: رفتار جنسی کانون کنش های اجتماعی، بدکارکردی نهاد خانواده، هراس اجتماعی، حقارت اجتماعی/ طرد اجتماعی، بی پروایی جنسی، عقده محرومیت/رهایی میل جنسی و سرگشتگی هویت برساخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که کنش جنسی اعتیادگونه معتادان جنسی به شدت متأثر از تجربیات و تعاملات خانوادگی- محیطی آن هاست که این کنش جنسی در ادامه زندگی معتادان جنسی با عدم کارکرد درست نهادهای دیگر اجتماعی همچون نهاد آموزشی و حقوقی تشدید شده است. بر این اساس هفت مقوله حاصل از اطلاعات تحقیق در حول مقوله هسته" اعتیاد جنسی، برساخت وضعیت فرایند-تعامل آنومیک " تنیده شدند.
کاوش بی قدرتی شغلی پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درباره فرایند شکل گیری بی قدرتی شغلی بین پرستاران بیمارستان های دولتی شهر یزد بررسی می کند. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و با نمونه گیری نظری و هدفمند، 20 نفر از پرستاران بیمارستان های دولتی شهر یزد انتخاب شدند و با آنها مصاحبه های عمیقی انجام شد. فرایند نمونه گیری نظری تا مرحله اشباع داده ها ادامه یافت. داده های گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و در قالب خط داستان (شامل 20 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته)، الگوی پارادایمی و طرح واره نظری ارائه شدند. نتایج نشان دادند بی قدرتی شغلی پرستاران به طور عمده به دنبال عواملی چون گفتار قدرت - مراقبت پزشکان، برساخت نارضایتی های مالی و وضعیت سیال بیماران برساخته می شود. پرستاران در مقابل بی قدرتی شغلی راهبرد های متفاوتی را برمی گزینند. کار عاطفی، درمان پراگماتیسمی و گفتمان اعتماد ازجمله این راهبردهاست که بین پرستاران فعال شده و با خود پیامد هایی مانند بی تفاوتی آموخته شده، حل گفتمانی اختلافات، هژمونی عواطف منفی و سبک های مراقبتی ترکیبی را داشته است. طرح واره نظری این فرایند را ترسیم می کند.
فراتحلیل مطالعات ناظر به برساخت اجتماعی بدن در جامعه ایرانی مورد کاوش: مقالات علمی پژوهشی داخلی 1395-1386(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه بازنمایی اجتماعی و زیبایی شناسنانه بدن در حوزه عمومی از رایج ترین دستورکارهای پژوهشی دهه اخیر در ایران بوده است. پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت فراتحلیل پژوهش های ناظر به ساخت اجتماعی بدن را با به منظور رسیدن به تصویری نسبتاً جامع از آورده ها و چالش های مطالعاتی آشکار می سازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخ بندی متغیرهای معطوف به ساخت اجتماعی بدن در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهش های داخلی 1395-1386 پدیده مدیریت بدن در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ فراتحلیلِ 29 مقاله پژوهشی منتخب نشان می دهد بدن های طبیعی زیست شناختی کنش گران اجتماعی متأثر از 48 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینه ای و روان شناختی، به نوعی مصنوع اجتماعی فرهنگی بدل شده اند. متغیرهای اجتماعی در 8/57% موارد بیشترین فراوانی، و متغیرهای فرهنگی در 2/27% موارد کمترین فراوانی را دارا هستند؛ در 2/78% پژوهش ها، متغیرهای روان شناختی توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده اند؛ بدین سان، متغیرهای اجتماعی، و روان شناختی، بیشترین اهمیت، و متغیرهای زمینه ای و فرهنگی اهمیت کمتری نزد نویسندگان پژوهش های مرور شده داشته اند. فقدان راهکار اجرایی در 2/78% مطالعات و امتناع پژوهش گران داخلی از مطالعه چگونگی برساخته شدن اجتماعی بدن از منظر نسبت گزینی آن با ابعاد مختلف گفتمان مسلط دینی و سیاسی محوری ترین وجه مغفول در پژوهش های فراتحلیل شده است.
مطالعه جرم های جوانان در شهر رشت از منظر جرم شناسیِ فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
133 - 159
حوزه های تخصصی:
ارتکاب جرم موضوعی صرفاً حقوقی نیست، بلکه سازه ای اجتماعی- فرهنگی است که انسان ها برمی سازند. هدف اصلی این مقاله، مطالعه برساخت اجتماعی جرم ها در میان جوانان شهر رشت است. مطالعه با تکیه بر روش کیفی و نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته انجام شده است. با توجه به منطق اشباع نظری، با ۳۰ نفر از جوانان ۲۰ تا ۳۵ ساله به صورت فردی مصاحبه صورت گرفت و سپس، مصاحبه ها به شیوه تحلیلِ مضمون بررسی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر جوانان نمونه تحقیق در شهر رشت، تلقی مجرمانه را از برخی مقوله های فرهنگی از قبیل پوشش، آرایش، حرکات موزون (رقص)، داشتن ماهواره و دوستی-های اجتماعی را حذف کرده اند، اما اغلب آنها مواردی نظیر مصرف مواد مخدر، جرم های مالی، نابرابری اجتماعی، دعوا و خشونت، و رعایت نکردن حق دیگران را جرم انگاشته اند. در کنار این دو روایت، برخی از این جوانان، که در مرحله آستانگی (مرزی) قرار دارند، بعضی از مسائل اجتماعی از قبیل هم باشی و مشروبات الکلی را جرم نمی شمارند، اما از جهت های دیگری این مفاهیم را جرم قلمداد می کنند.
در امتداد رنج دیرین؛ معنای زمین لرزه سرپل ذهاب در متن تجربه زیسته راویان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
29 - 55
حوزه های تخصصی:
زمین لرزه، تنها در کتب علمی است که به شیوه ای عینی فهمیده می شود، درحالی که در جامعه انسانی در زمینه ای اجتماعی معنا می یابد و در ادامه تجربیات تاریخی درک می شود. زمین لرزه سرپل ذهاب در زیست روزمره ساکنانش انقطاع نفس گیری ایجاد می کند و بااین حال در ادامه جریانی قرار می گیرد که قدمتی به طول تاریخ دارد. با حضور در محل و انجام مصاحبه های عمیق با روایان فاجعه مشخص شد که تاریخ اجتماعی منطقه (همزیستی مذاهب گوناگون، تجربه جنگ، اسارت، بمباران شیمیایی، کشتارهای داخلی، نسل کشی، فقر، کولبری، اعدام و سوابق مبارزات سیاسی) در فهم فاجعه طبیعی نقش آفرینی می کند. تجربه زمین لرزه در هویت فردی و جمعی بازماندگان ادغام می شود و با دیگر المان های حافظه جمعی آنان رابطه برقرار می کند. نظام معرفتی، تجربه زمین لرزه را در خود سامان می دهد و با تحلیل رنج های جمعی، کنشگری در برابر آن را رقم می زند. نتیجه بررسی نشان می دهد که هراس مشترک مرزنشینان ترس از خیانت، فراموش شدن و نادیده گرفته شدن است. عامل فاجعه، انسانی فهمیده می شود و احساس تعلق به مکان کاهش می یابد. به همین جهت پرورش بستری برای خلق روایات و هویت های جمعی، شنیده شدن آن ها، شناخته شدن آنان توسط یکدیگر و برقراری رابطه معنادار میان آن ها به نظر امری حیاتی می رسد.
نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازتولید فرهنگ دینی در میان جوانان ایرانی
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
155 - 190
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازتولید فرهنگ دینی در میان جوانان ایرانی انجام گرفته است. برای دست یافتن به این مهم با تعریف مختار از دین و با رجوع به آراء گیدنز، نظریه برساخت اجتماعی به عنوان چارچوب نظری انتخاب شد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی، و از نظر اجرا پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه جوانان ۱۹ تا ۲۹ ساله شهر های تهران، اردبیل، گرگان، شیراز و کرمانشاه در سال ۱۳۹۸ بوده اند و تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ نفر تعیین شد. روش نمونه گیری به شیوه خوشه ای چندمرحله ای صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل عاملی و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار Amos استفاده شد. نتایج نشان داد کهشبکه اجتماعی اینستاگرام در بازتولید فرهنگ دینی در میان جوانان ایرانی اثر معنادار دارد. درواقع به تأسی از گیدنز و تیلر می توان مدعی شد که هر چه افراد در مواجهه با شبکه اجتماعی اینستاگرام، فعالیت و مشارکت بیشتری داشته باشند و هر چه این فعالیت بازتابانه تر باشد، در تولید معنا سهیم هستند و لذا بیشتر احتمال می رود که فرهنگ دینی آنها متأثر از این فضا بازتابی باشد، اما هر چه افراد در مواجهه با شبکه اجتماعی اینستاگرام، فعالیت و مشارکت کمتری داشته باشند و هر چه این فعالیت غیربازتابانه باشد، کمتر در بازتولید معنا سهیم اند؛ بنابراین اثر کمتری از شبکه اجتماعی اینستاگرام گرفته و بیشتر احتمال می رود که فرهنگ دینی شان سنتی تر باقی بماند.
واگرایی منافع و ناکارآمدی فردی: برساخت فرسایش اجتماعی در مراودات اقتصادی زندگی روزمره جوانان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی روابط و مناسبات اقتصادی افراد در عرصه خُرد زندگی روزمره در فضای اجتماعی شهر یزد پرداخته و در پی پاسخ به این سوال است که تعریف مصاحبه شوندگان از دلایل بی تفاوتی و عدم همبستگی در میدان تبادلات اقتصادی در این جامعه چیست؟ جامعه هدف، جوانان شهر یزد بودند که 20 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از طریق مصاحبه عمیق، اطلاعات مورد نیاز اخذ شد. روش شناسی نیز بر اساس رویکرد تفسیری پیکربندی و روایت ها بر اساس نظریه زمینه ای با رویکرد عینی گرایی اشتراوس و کوربین، تحلیل شد. در نهایت "واگرایی مقاصد و منافع و ناکارآمدی فردی" پدیده مرکزی پژوهش شناخته شد که از طرفی حاصل فضای بی تفاوتی و عدم همبستگی افراد در مشکلات و موانع اقتصادی و از سمت دیگر فقدان ناکارامدی فردی در این عرصه بوده است؛ به عبارتی، کلیه مشارکت کنندگان فضای اقتصادی را نابسامان و نامساعد می دانستند؛ اما اکثریت آنها فاقد عملکرد و نگرش مشارکتی جهت بهبود وضعیت بودند. ضمن آنکه غالب آنها نیز خود را فاقد توان و فاعلیت در راستای بهبود شرایط ارزیابی می کردند.
مطالعه شیوه برساخت معنای معلولیت در سینمای ایران و هالیوود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجله جهانی رسانه دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
171 - 211
در عصر کنونی رسانه ها به عنوان یکی از منابع اصلی شناخت و کسب اطلاعات قلمداد می شوند و ابزاری برای انتقال نگرش ها و دیدگاه ها نسبت به انواع گروه های اجتماعی هستند. در پژوهش حاضر، فیلم های سینمایی و گروه اجتماعی معلولین مورد مطالعه قرار گرفته اند. فیلم به عنوان یکی از منابع شناخت در درک و همچنین تعامل با شرایط و ویژگی های افراد دارای معلولیت از ارزش ویژه ای برخوردار است. سه فیلم سینمایی ایرانی «حوض نقاشی»، «اینجا بدون من»، «بچه های ابدی»، و سه فیلم سینمایی هالیوودی «من پیش از تو»، «من سم هستم» و «مرد بارانی» برای پاسخ به پرسش اصلی مبنی بر چگونگی برساخت معلولیت در سینما و کلیشه های موجود در تصاویر بازنمایی شده از افراد دارای معلولیت، انتخاب شدند. به این منظور از رویکرد بازنمایی استورات هال و مفهوم داغ ننگ گافمن بهره بردیم و با کمک روش تحلیل روایت گریماس، فیلم های منتخب را مورد ارزیابی قرار دادیم. یافته های پژوهش نشان داد که به طور کلی کلیشه های منفی از افراد دارای معلولیت، همچنان درونمایه اساسی پرداختن به این گروه در سینما به شمار می رود. اگرچه فیلم های هالیوودی رویکرد انتقادی تری اتخاذ کرده اند اما همچنان شاهد کلیشه هایی مانند: ترحم برانگیز، بار اضافی و تحمیل به جامعه، ترس از معلولان و پیامدهای آن و انزواگرایی در شخصیت پردازی معلولان هستیم. در مجموع، تحلیل کارکرد کنش نشان داد که معلولان به تصویر کشیده شده، کارکرد مخالف را در روایت دارند؛ از این مسأله می توان نتیجه گرفت که نگاه به معلولان، اغلب مانند سد و مانعی در رسیدن فاعل یا قهرمان به خواسته و آرزوی ش بازنمایی شده است.
برساخت اجتماعی و فرهنگی مسأله اجرای مهریه در ایران: مطالعه کیفی انگیزه های زنان شیرازی از به اجرا گذاردن مهریه هایی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال شانزدهم بهار ۱۳۸۸ شماره ۴۴
89 - 121
این مقاله با هدف فهم برساخت اجتماعی اجرای مهریه در میان زنان درگیر با این مساله و انگیزه های اصلی آنان از انجام چنین عملی و با بکارگیری روش های تحقیق کیفی به ویژه نظریه بنیانی صورت گرفته است. به منظور نیل به چنین هدفی، ۲۶ نفر از زنان درگیر با مساله اجرای مهریه که در یکی از شعب دادگاه خانواده شهر شیراز تشکیل پرونده داده و حاضر به مشارکت در این پژوهش بودند، با استفاده از مصاحبه های کیفی و عمیق مورد مطالعه قرار گرفته اند یافته های تحقیقی نشان می دهد که زنان درگیر با مساله اجرای مهریه، روایت های گوناگونی از این موضوع و همچنین انگیزه های خود در به اجرا گذاردن آن داشته و مهریه را به مثابه ابزاری برای دستیابی به حقوق نانوشته خود تلقی می نمایند. این زنان همچنین راه حل اصلی بهبود وضعیت زنان ایرانی و محو نابرابری های موجود جنسیتی را خوانش مجدد و تجدید نظر اساسی در مواد قانونی مربوط به زنان به ویژه در زمینه ازدواج و طلاق می دانند.
بررسی برساخت اجتماعی تفکرات حوزه علمی مدیریت و سیاست گذاری فناوری و نوآوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه مدیریت فناوری و نوآوری قدمتی حدود 15 ساله در کشور دارد و به تبع آن از عمر حوزه سیاست گذاری فناوری و نوآوری حدود 10 سال می گذرد. طی این دوره، رشته های مربوط به این حوزه ها در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری با تقدم و تأخر زمانی ایجاد شده اند و دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری فراوانی با تمرکز بر شهر تهران پرورش یافته اند و دانشکده ها و اعضاء هیأت علمی این حوزه نیز کم کم در دانشکده های مختص خود یا دانشکده های مدیریت و اقتصاد جذب شده اند. هدف این مقاله بررسی برساخت اجتماعی این حوزه، به معنی ساخت اجتماعی نگرش و تفکرات افراد اصلی این حوزه در کشور است. این افراد طبق تعریف از نویسندگان اول مقالات سه مجله علمی-پژوهشی مرتبط یعنی سیاست علم و فناوری، مدیریت توسعه فناوری و مدیریت نوآوری انتخاب شده اند که پس از توسعه چارچوب مفهومی، از طریق پرسشنامه آنلاین نظرات آنان اخذ گردیده است. نتایج تحلیل نشانگر همگرایی در شناخت اسامی و شهرت های جهانی و واگرایی در حوزه های محتوایی و مفهومی در مقایسه با برساخت اجتماعی این حوزه در جهان است.
برساخت زیبایی بدن زنانه (مطالعه موردی: زنان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
173 - 193
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد «زیبایی بدن زنانه» را به منزله یک نظم گفتمانی توصیف کند و به تفسیر گفتمان های حاضر در این عرصه و همچنین سازوکارهای هژمونیک بازنمایی سوژه زن درون هر گفتمان بپردازد. در این راستا، با رویکردی کیفی و در چارچوب روش تحلیل گفتمان، به بسط تحلیلی گفتمان های زیبایی بدن زنانه پرداخته شد. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته در میان 30 نفر از زنانی که به روش نمونه گیری نظری هدفمند انتخاب شدند گردآوری شده است. یافته های پژوهش به تفسیر بدن به عنوان سوژه در سه سطح گفتمان های ورزش، پزشکی و رژیم غذایی منجر شد. مفاهیم ساخت و زنانگی بدن ذیل گفتمان ورزش، استاندارد و اروتیک شدن زیبایی در گفتمان پزشکی و مفاهیم انضباط و شرم بدن ذیل گفتمان رژیم غذایی صورت بندی شده است. تفسیر این سه سطح گفتمانی نشان می دهد که در بالاترین سطح هژمونی گفتمانی، مرد سالاری به منزله گفتمان عینیت یافته وجه هژمونیک دارد و ذهنیت زنان را در راستای مدیریت بدن جهت دهی می کند. این گفتمان با طرح مفهوم «زن ایدئال» به دنبال نفی شکل های دیگر زنانگی بوده و اصولاً گره گاه زیبایی بدن زنانه را در قالب نگاه هژمونیک مردانه به بدن زنانه برساخت می کند.
برساخت اجتماعی قتل خانوادگی: مطالعه موردی یک زن قربانی رابطه فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
113 - 124
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: قتل های خانوادگی یکی از آسیب های اجتماعی است که هر سال در سراسر دنیا قربانیان زیادی را به خود اختصاص می دهد. در سالهای اخیر قتل به خاطر مسایل ناموسی به عنوان یک مسایل اجتماعی مطرح شده که حوزه های علمی بسیار به آن پرداخته اند با توجه به ماهیت این کنش برساخت اجتماعی قتل های خانوادگی سعی دارد با دیدی انتقادی ماهیت این نوع قتل را به پرسش بگیرد برساخت اجتماعی ما را برآن می دارد که جدی تر بیندیشیم و برداشت های متفاوت روانی و اجتماعی از این پدیده را ارایه دهیم . در این مقاله قتل خانواده گی بعنوان یک کنش اجتماعی معنادار که با انگیزه های ذهنی خاص صورت می گیرد در نظر گرفته می شود براین اساس فهم عوامل موثر بر قتل خانواده گی در یک بستر معنای خاص، توسط کنشگران درگیر در این پدیده مورد واکاوی قرار می گیرد. هدف این پژوهش، واکاوی مجاری و بر ساخت قتل خانوادگی از منظر افراد درگیر در این مسئله است .
مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش کیفی و با تکنیک مطالعه موردی است، ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار بوده و برای تحلیل یافته ها از تکنیک نظریه پایه ور(گراندد تئوری) استفاده شده است. مورد مطالعه زن قربانی است که متاهل و دارای یک فرزند است. که توسط همسرش به قتل رسیده.
یافته ها: در این بخش مصاحبه های مورد واکاوی قرار گرفته است به طورکلی در خلال تحلیل کیفی با اجرای مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی به ترتیب 146 مفهوم و 11مقوله عمده: ازدواج زود هنگام و درون گروهی ، وابستگی زیاد به خانواده پدری، بیماری جسمی و روانی ، تحصیلات پایین، اعتقادات مذهبی ضعیف، روابط زناشویی ضعیف، فشار نقش قربانی زن، تغییر نیاز ها، ابراز ناخوشایندی از شیوه زندگی استخراج شدند، مهارت های زندگی، صمیمت زوجین و .. سپس، مقوله های مذکور در قالب یک مقوله هسته ای "بازاندیشی خشونت مجاز "ترسیم و مورد بحث قرار گرفتند.
بحث و نتیجه گیری: فرهنگ، هنجارهای خانواده و عوامل اجتماعی متعددی در برساخت کنش قتل خانوادگی پدیدار گشته است، بنابراین جهت بازاندیشی در قتل های خانوادگی که به لحاظ برخی هنجارهای فرهنگ سنتی مجاز شمرده می شود جامعه روستایی نیازمند حمایت و آموزش است اختصاص آموزش خانواده با پروتکل های مناسب در کاهش قتل های خانوادگی تاثیر گذار خواهد بود. بنابراین اجرای برنامه های آموزش گروهی به زوج های جوان در روستاها و توسعه کسب و کارهای خانگی برای زنان و مردان روستایی در بیکارهای فصلی یا دوره های خشکسالی سلامت خانواده های روستایی را بهبود خواهد داد.