مطالب مرتبط با کلیدواژه

معماری مسکن


۱.

رابطه بین محیط کالبدی معماری با نشانه های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه در کودکان 6-10 سال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه مؤلفه های محیط کالبدی معماری مسکن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی
تعداد بازدید : ۱۸۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۱۷
اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه بخش قابل توجهی از بار اختلالات در دوران کودکی و نوجوانی را به خود اختصاص می دهد و با توجه به احتمال باقی ماندن تا بزرگسالی و طولانی بودن دوره آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های مختلفی برای درمان و کنترل این اختلال وجود دارد که رایج ترین آن ها دارو درمانی است. نقش تأثیرات محیط زندگی افراد دارای اختلال، تا حد زیادی نادیده انگاشته شده و به خوبی مورد بررسی قرار نگرفته است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر مؤلفه های محیط کالبدی معماری بر شدت نشانه های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه در کودکان 6 تا 10 ساله انجام گرفته است. با اعمال طرح نیمه آزمایشی از میان مراجعه کنندگان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روان شناسی در شهر تهران، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابتدا از هر دو گروه توسط پرسشنامه کانرز، فرم والدین، پیش آزمون گرفته شد و پس از اعمال تغییراتی در محیط کالبدی خانه کودکان گروه آزمایش و انجام توصیه هایی در این راستا توسط والدین، حدود 8 هفته بعد، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس (ANCOVA) توسط نرم افزار SPSS18 تحلیل گردید. یافته های تحقیق نشان داد که تغییر مؤلفه های محیط کالبدی چون «تراکم فضایی، ایجاد ارتباط دیداری و شنیداری با محیط بیرون و استفاده از نور طبیعی، ارتباط با فضای باز و سبز و انجام بازی های هدفمند و تکالیف درسی در فضای باز» باعث کاهش معنی دار شدت علایم بیش فعالی/ نارسایی توجه در گروه آزمایش شد. با توجه به تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و کنترل می توان اذعان داشت طراحی صحیح مسکن و اهمیت دادن به کیفیت فضاهای خانه در کنار کمیت آن ، ممکن است به کاهش نشانه های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه در کودکان کمک کند.
۲.

بررسی عوامل مؤثر بر تحول کالبدی خانه و فرهنگ زندگی در یک قرن اخیر ایران موردپژوهی: تحولات الگوی خانه در شهر تاریخی لار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری مسکن فرهنگ خانه معماری معاصر زلزله لار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۴ تعداد دانلود : ۲۸۱۹
در زندگی امروز، خانه همچنان مأمن و محل آرامش و آسایش هر فرد به حساب می آید، اما میزان این بهره مندی در گونه های متنوع خانه، متفاوت است. وجود خانه های تاریخی و حضور در این خانه ها و شنیدن خاطرات نسل های قدیمی تر و بررسی دیدگاه صاحب نظران در حوزه نقد آثار معماری، روشن می سازد که چرا بسیاری از معماران در حال حاضر، به دنبال شناخت کیفیت هایی در آن خانه های سنتی هستند. در این مقاله، نگارندگان پس از معرفی و بررسی عوامل مؤثر بر تغییر و تحول در معماری مسکونی سنتی ایران، به نحوه شکل گیری شهر جدید لار با عنوان «شهر بدون کوچه» پس از زلزله سال 1339 و هم زمان با ورود اصول شهرسازی و معماری نوین به ایران در دوره پهلوی دوم می پردازند. روش این تحقیق در بخش اول، مطالعات کتابخانه ای و استنادی و در بخش دوم، بررسی میدانی و جمع آوری و مقایسه گونه های مختلف مسکن در شهر لار بوده است. نتایج نشان می دهد که مجموعه ای از تحولات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی از ابتدای قرن سیزدهم در ایران آغاز شد و اگرچه اغلب سرمنشائی خارج از فرهنگ داخلی داشته، پذیرش تدریجی و یا بعضاً تحمیل آن ها در سبک زندگی مردم، زمینه بروز و ظهور تغییرات کالبدی مسکن در یکصد سال اخیر را به وجود آورد. در این میان، مداخلات دولت در نوسازی شهری و ساخت مسکن انبوه، به پشتوانه درآمد نفتی، بیشترین تأثیر را بر تغییر شکل شهرها داشته است. همچنین، گونه شناسی الگوی خانه در شهر لار، در طول صد سال گذشته، نشان داد که در الگوهای مسکونی اخیر، خلاقیت های مردمی ناشی از تجربه زیست در خانه های سنتی و نبوغ طراحان در معماری خانه های ضد زلزله، به کلی نادیده گرفته شده است.
۳.

سنجش و تحلیل قواعد نظری مسکن مطلوب با تکیه بر آرای مردم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری مسکن مطلوبیت مسکن آرای مردم خانه خوب معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۰
پرداختن به وجوه مختلف مسکن مطلوب و مؤلفه های اصلی تبیین کننده آن یکی از دغدغه های اصلی متخصصین این حوزه است. مشخص است که دستیابی هرچه صریح تر و عملی تر به این مؤلفه ها، از به خطا رفتن و به همان نسبت هدر رفتن سرمایه های کلان اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جلوگیری می کند. به استناد غالب پژوهش هایی که در زمینه ارتقای کیفیت مسکن صورت گرفته است نقش مردم به عنوان عامل تعیین کننده و تثبیت کننده کیفیت مسکن، انکارناپذیر است. لذا پژوهش پیش رو با این فرض صورت پذیرفته است که مردم برای سنجش کیفیت مکان سکونت خود، قائل به اصول و قواعدی هستند که قابل بازشناسی است. لاجرم این اصول و قواعد، وجوه پیدای مسکن تا زوایای درونی و پنهان آن را در بر می گیرد. مطلوبیت کالبدی، مطلوبیت کارکردی، مطلوبیت اجتماعی و مطلوبیت فرهنگی چهار بعد سنجش مطلوبیت مسکن در این پژوهش است که با روش تحلیلی، توصیفی و تبدیل داده های کیفی به متغیرهای کمی مورد بررسی قرار گرفته است، بخشی از اطلاعات کیفی مورد نیاز با رجوع به منابع اسنادی و کتابخانه ای و بخش دیگر به وسیله پیمایش میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری منتخب، 420 نفر از مردم هستند که براساس نمونه گیری تصادفی در سه محدوده از پهنه مرکزی بافت شهر تهران انتخاب شده اند. جهت آزمون فرصیات، ابتدا روایی و پایایی سازه تحقیق توسط تحلیل عاملی تأییدی (با توجه به ضریب اطمینان مورد نظر) بررسی و بار عاملی هر یک از مؤلفه ها ارزیابی شده است. سپس مدل معادلات ساختاری، تنظیم و برآیند نیروهای تحقیق با نرم افزار لیزرل تحلیل و تفسیر شده است. نتایج تحقیق بیانگر این محتوای کلی است که مردم در سنجش خوب بودن خانه خود به ترتیب بیشترین اهمیت را برای مؤلفه های اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و کارکردی قائل هستند. تحلیل فضای سکونت، از نگاه مردم تأکید بر این مفهوم کلی است که کیفیت های دیدنی و نادیدنی مسکن مطلوب، می بایست در یک فرایند تجربی توسط خود مردم درک شده، مورد استفاده و آزمون قرار گیرد و سپس توسط خود مردم تعمیم یافته و فراگیر شود.
۴.

اولویت سنجی مؤلفه های فرهنگ مشارکتی در معماری مسکن اقشار کم درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت فرهنگ مشارکتی معماری مسکن مسکن اقشار کم درآمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۶
فرهنگ مشارکتی در معماری می تواند باعث ایجاد ارتباط موثر و کارآمد بین کارفرما، سازمان های ذیربط، معماران و کاربران فضا شود. یکی از مهم ترین موضوعات معماری، مسکن است که همه افراد جامعه با آن در ارتباط هستند. مسکن یک الگوی فرهنگی از نحوه زندگی ساکنان را به نمایش می گذارد. از این روی، تنها یک محصول تولید شده نیست بلکه نتیجه یک فرآیند است که موفقیت آن منوط به میزان مشارکت هر کدام از اجزاء و تابعی از فرهنگ مشارکت است. این پژوهش، به دنبال اولویت سنجی مؤلفه های فرهنگ مشارکتی در معماری مسکن می باشد که در آن تاکید ویژه ای بر مسائل مربوط به اقشار کم درآمد شده است تا با توجه به محدودیت های موجود، بتوان به راهکارهای مناسبی برای ایجاد تعامل بین کاربر با دست اندرکاران معماری و شهرسازی دست یافت. استراتژی کلی پژوهش در تحقیق حاضر، پس کاوی است. در بخش مطالعات نظری، با هدف ارائه مؤلفه های فرهنگ مشارکتی، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است؛ سپس از روش میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه با افراد صاحب نظر در زمینه معماری و شهرسازی، استفاده شد. آزمون آلفای کرونباخ جهت پایایی پژوهش؛ آزمون فریدمن، جهت مشخص شدن اولویت ها و آزمون رگرسیون چندگانه، برای توصیف رابطه خطی بین متغیرهای فرهنگ مشارکتی، استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که در سیاست گذاری مسکن برای اقشار کم درآمد، توجه به فرهنگ مشارکتی، می تواند در مراحل مختلف برنامه ریزی، طراحی، ساخت و بهره برداری از فضا، نقش موثری در کاهش فواصل بین همه گروه های ذینفع ایفا کند و در بهبود وضع مسکن این قشر موثر باشد. فرهنگ مشارکتی در مسکن اقشار کم درآمد، به انسجام بین سه حوزه مشارکت ذی نفعان در طرح مسکن، مشارکت جویی و مشارکت پذیری میان ذی نفعان و نحوه مشارکت کاربران (ساکنان) در طرح مسکن تاکید دارد و نتایج آزمون فریدمن، نشان دهنده معناداری رتبه بندی مؤلفه های فرهنگ مشارکتی از نظر متخصصان و دست اندرکاران معماری و شهرسازی است، بطوریکه رتبه بندی متفاوتی از این مؤلفه ها دارند.