مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هنر
حوزه های تخصصی:
زیباییشناسی فمینیسم چون سایر مقولات این مکتب مفروضات بنیادین و سنتی غرب را بهدلیل تکیه بر پیشفرضها و نظریات متعصبانه و یکسونگری جنسیتی، مورد انتقاد قرار داده و این مفروضات را محور اساسی در شکلگیری و عملکرد زیباییشناسی میداند. لذا معتقد است در حوزة هنر و زیباییشناسی، تبعیض جنسیتی مانع رشد نبوغ، استعداد و خلاقیت زنان برای تولید آثار هنری شده است؛ پس با تمسک به رویکردهای فلسفی، انتقادی، روانکاوانه هم برای اثبات تمایزات آثار هنری زنان و مردان تلاش نموده و هم به دنبال ارائه چهارچوبی با ویژگیهای سبکی مشترک در آثار هنری زنان است تا بتواند کیفیتهای زنانه قابل تشخیصی را در فرهنگ عمومی جریان دهد.
درآمدی بر فلسفه هنر از دیدگاه فیلسوفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزه های تخصصی:
فلسفة هنر به تبیین مبادی و مبانی غیرهنری هنر یا به تعبیر دیگر به تبیین مبادی فلسفی هنر میپردازد. هر چند فلاسفه اسلامی بخش مستقلی را در آثار خود به فلسفه هنر اختصاص ندادهاند، اما بهطور پراکنده در لابلای مباحث گوناگون به طرح مباحثی پرداختهاند که در قالب فلسفه هنر میگنجد. چنانچه در مورد معرفت شناسی و فلسفه علم هم وضع به همین منوال است.
یکی از مباحث محوری در فلسفه هنر بحث زیبایی است. فیلسوفان اسلامی تعاریف و دیدگاههای ویژه درباره زیبایی دارند به عقیده حکمای اسلامی زیباییهای موجود در این عالم جلوههای ناقص و مقیّدی از زیبایی مطلق یعنی حقتعالی هستند. دومین بحث محوری در فلسفه هنر، نقش خیال در پیدایش آثار هنری است. حکمای اسلامی به وجه مبسوط به بحث خیال و قوّه خیال و عالم خیال و تاثیر آن در پیدایش آثار هنری مثل شعر پرداختهاند.
از طرف دیگر در تلقی متعالی صدرالمتالهین از فلسفه هنر، منشأ هنر برخی اسماء و صفات الاهی از قبیل خالقیت و احسن الخالقیت حقتعالی دانسته شده است به این بیان که همه انسانها به نحو تشکیکی خلیفه خداوند و وارث صفات الاهیاند. هنرمندان هم با خلق آثاری در حدّ خود تجلی بخش این اسماء و صفاتند. همچنین حکمای اسلامی تلقی متعالی از محاکات دارند که با تلقی افلاطون و ارسطو از محاکات تفاوت عمیق دارد و بسیار ژرف تر از آنها است.
جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در مقدمه به این موضوع می پردازد که مهمترین ابزار بشر برای رسیدن به حقیقت و زیبایی، زبان و اندیشه است و زبان علاوه بر اینکه وسیله ارتباطی است، ابزار تفکر منطقی نیز هست. اما زبان ادبی که در نزد رودکی به کمال وجود دارد، مهمترین ظرفیت بروز و عینی کردن مفاهیم ذهنی با استفاده از اصول زیبایی شناختی است. سوال اصلی این مقاله آن است که رودکی چگونه و از چه راههایی زبان و اندیشه را به هم پیوند زده است و خلاقیت هنری او در چیست؟ به همین دلیل، نویسنده پس از ارایه شواهد و تحلیل و بررسی آنها اثبات می کند که رودکی از تمام امکانات زبان و اصول شناخته شده هنر خلاق برای تلفیق اندیشه و زبان ادبی بهره جسته است. مواردی همچون قرار دادن مناسبترین واژگان در محور همنشینی زبان، کشف روابط هستی شناسانه و علت و معلولی از طریق زبان ادبی، ابراز حقیقت هنری، استفاده از اصل تداعی معانی و تخیل، و وارد کردن تجربه شاعرانه در قلمرو زبان، برجسته ترین مواد جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی است.
هنر حکیم توس در داستان رستم و اشکبوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر حکیم توس و تشخیص زبانی و سبکی او، اثری را پدید آورد که یکی از بزرگترین و بی نظیرترین آثار حماسی جهان شد و امروز ما به واسطه آن برخود می بالیم و آن را فرماندگاری زبان و هویت ایرانی می دانیم. از وجوه برجسته کلام حکیم توس در شاهنامه، کاربرد کنایه است که از یک سو سخن است و از سوی دیگر نقاشی. کنایه نقاشی زبانی است، یعنی سخن را تا حد تصویر اعتلامی بخشد و می تواند مفهوم پیام را نشان دهد و دو بعدی است و دو منظره را نشان می دهد و به گفته سارتر، پیکاسو در حسرت آن بود و آرزو می کرد قوطی کبریتی بسازد که هم خفاش باشد و هم قوطی کبریت (سارتر، 1352: 21) در این مقاله به استفاده از این شگرد هنری در داستان رستم و اشکبوس پرداخته می شود .
بحثی در نسبت تجربه های دینی، عرفانی و هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مباحث عمده مربوط به دین در جهان معاصر، بحث از تجربه دینی و عرفانی و تجربه هنری و کم و کیف زبان گزارش آن تجارب بوده است. در اغلب این نوشته ها، به نقاط مشترک و مشابه پرداخته شده و از تفاوتها کمتر سخن به میان آمده است و همین مساله به این باور دامن زده است که این حالات و تجارب حاصل آنها (در عرصه دین و عرفان و هنر) از یک جنس هستند. در این مقاله، ضمن اشاره به مفاهیم و تعاریف تجربه های دینی و عرفانی، نسبت این تجربه ها (شباهتها و تفاوتهای آنها) با تجربه های هنری مورد بحث قرار گرفته است. بر اساس آموزه های دینی، میان آنچه صاحب تجربی دینی و عرفانی به زبان می آورد، با آنچه یک شاعر (به معنی مطلق آن و در مقام هنرمندی در عرصه زبان و نه عارف یا حکیمی که عرفان و حکمت را به شعر نقل می کند) بیان می کند، تفاوتی ماهوی وجود دارد. اگر چنین تفاوتی را نادیده بگیریم، در دین اسلام، اصرار قرآن و پیامبر بر فاصله داشتن وحی از شعر (و همچنین اصرار عرفان برخوردار از ذوق شعری، بر فاصله داشتن از شاعران و حتی بیزاری جستن از شعر) به وجه خواهد بود. بر همین اساس، این مقاله بر این نکته تاکید دارد که در کنار اشتراکات تجربه های دینی و عرفانی (مانند، عاطفی و شخصی بودن، غیر اکتسابی بودن، زبان استعاری و متناقض نما) با تجربه های هنری، ضروری است به نقاط اختلاف (خاستگاه و آثار متفاوت داشتن، قابل فهم همگانی بودن یا نبودن نسبت آنها با حقیقت و ...) این دو حوزه فعالیت ذهنی و روانی دلالتهای زبانی هر یک نیز پرداخته شود؛ چیزی که در رویکرد دوران مدرن به آن کمتر توجه شده است. این کار می تواند بسیاری از شبهه ها و قیاسهای نابجا را مرتفع سازد و فاصله ای را که دیندار و عارف بر آن پا می فشارند، حفظ کند
مطالعات ادبی معاصر و مفهوم متدشناختی شکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
شکل یا فرم مفهومی است که در متدشناسی رشتههای مطالعات ادبی مورد استفاده قرار گرفته است. نوشتههای مربوط به این موضوع از این نظر که در پیشفرضهای تفکر متدشناختی خود زبان را مادی یا شیءواره فرض میکنند یکساناند. این مقاله ابتدا به بررسی و تحلیل مفهوم شکل در سه متن نظری میپردازد و با نقل قولهایی از پل دومان تحلیلهای بیشتری را ارائه میدهد. در انتها نیز به تأثیر دیدگاههای زبانشناختی بر شیوة تدریس و تحقیق مطالعات ادبی اشاره میشود.
زایش تراژدی نیچه و فن شعر ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۶ شماره ۶۲
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
شاعران و ماوراءالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اینکه از دیرباز برخی از شاعران درباره افلاک و تأثیر آن بر سرنوشت افراد بشر اشعاری سروده و از جور وستم فلک و طبیعت شکوه سرداده اند‘در این مقاله سعی شده است نخست از دیدگاه منتقدان ادبی یونان باستان مانند سقراط و افلاطون به موضوع نگریسته شود و سپس نمونه هایی از طرز تفکر برخی از شاعران گذشته و معاصر ارائه گردد. نتیجه حاصل از بررسی آراء وافکار مختلف نشان می دهد که برخی از شاعران معتقد به تأثیر فلک در سرنوشت انسان هستند و برخی دیگر ‘ افلاک را از هرگونه تأثیر مثبت ومنفی مبرّا می دانند.
سیر غزل در شعر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نفوذ فرهنگ و هنر ایران در فرهنگ و هنر لهستان در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه هنر و صنایع دستی در دوره صفوی سبب شد دوستداران هنسر شرق و مردم عادی لهستان چشم به راه تاجرانی باشند که صنایع دستی و آثار هنری ایران را با خود به اروپا می بردند.
هنر و طبیعت از نظر یوهان لودویک تیک با نگاهی به رمان سفرها ی فرانتیس اشترن، بالد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه یوهان لورویک تیک "johann ludwigtieck، ادیب بزرگ قرن 19 آلمان براى ما نام آشنایى نیست، ولى در سرزمین آباء و اجدادى خود شخصیت سرشناسى است. او همانند برادران شلگل، نووالیس و آیشن دورف، در زمرهء نویسندگان و ادباى برجستهء رمانتیک به شمار مى رود، حتى در برخى از انواع ادبى، به ویژه در حیطهء افسانهء ساختگى (یا تصنعى)1 بى رقیب است. رمان ناتمام سفرهاى فرانتس ا شترن بالد در واقع محملى براى معرفی ایده ها و نظراتى است که تیک در زمینهء هنر بیان داشته است. وى در کتاب خود از زبان شخصیت هایى تخیلى یا واقعى که در شرایط مطلوب و مورد نظر نویسنده ظاهر مى شوند، به معرفى این نظرات پرداخته و از طبیعت و هنر به عنوان زبان هایى یاد مى کند که یکى خاص خداوند و دیگرى خاص انسان هاى برگزیدهء اوست. این سرمنشاء مشترک هنر و طبیعت و بازگشت آن ها به خداوند، علت دین محورى هنر مورد نظر تیک است.
خلاقیّت و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی رابطهی خلاّقیّت و سلامت روان و همچنین تعیین این مطلب که هر یک از عناصر خلاّقیّت(ابتکار، بسط، انعطاف پذیری و سیّالی) تا چه حد می توانند ملاک های سلامت روان را پیش بینی کنند،248 دانشجوی دختر و پسر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و از نظر میزان خلاّقیّت و ملاک های سلامت روانی به ترتیب توسط آزمون خلاّقیّت و مقیاس های اضطراب و افسردگی، حرمت خود و تنیدگی ادراک شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند. ضرایب همبستگی نشان دادند که خلاّقیّت با سلامت روان رابطهی معنادار دارد؛ به عبارت دیگر افرادی که سطح خلاّقیّت بالاتری داشتند، اضطراب، افسردگی و تنیدگی کمتری را تجربه می کردند و در ضمن, ارزش بیشتری برای خود قائل بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تنها، متغیّر ابتکار، توان پیش بینی نمرات افسردگی و تنیدگی ادراک شده را داشت. علاوه بر آن، نتیجه ی تحلیل واریانس نمره های خلاّقیّت آزمودنی های دانشکده های مختلف، بیانگر این مطلب بود که دانشجویان رشتهی هنر نسبت به دانشجویان رشته ی ادبیّات و علوم انسانی به طور معنادار، خلاّق تربودند. کلید واژهها: خلاّقیّت. سلامت روان. دانشجو. هنر. ادبیّات و علوم انسانی
اخلاق در فرهنگ ایرانیان با اتکاء بر آرای نظریه پردازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله برآن است که در بین مکاتب متعدد آکادمیک و غیرآکادمیک جامعه شناسی و فرهنگ شناسی، مطالعات انتقادی زندگی روزمره بیش از انواع دیگر آن و مستدل تر و خوشبینانه تر از تحله های رایجی نظیر پست مدرنیسم قادر به شناخت و بر ملاکردن وجوه مثبت و منفی فرهنگ یک ملت است. از جمله دلایل این ادعا اتکا این نوع دانش بر رفتار عقلانی و اخلاقی است که هر دو را یکی می داند و برای ترویج رفتارهای اخلاقی و عقلانی به میان رشته ای شدن علوم انسانی اجتماعی باور دارد. از جمله این علوم که مکمل جامعه شناسی می شوند تا فهم روابط اجتماعی و به تبع آن ایجاد تغییرات مثبت فرهنگی ممکن شود، هنر است. مطالعات انتقادی به کمک عرصه های هنری می تواند وجوه مثبت و منفی فرهنگی را بشناسد و از این راه امکان ایجاد تغییرات مثبت را فراهم سازد. نمونه هنری برگزیده این مقاله، فیلم «کاغذ بی خط» از سینمای ایران است. از ویژگی های مطالعات انتقادی زندگی روزمره ایمان آن به پای گذاشتن در عرصه عمومی گفتگو و استدلال است؛ چون بر آن است که حقیقت و اخلاق اموری آشکار و عیان نیستند، بلکه باید با مناقشه و بحث برملا شوند. این مقاله تلاشی است برای گشودن باب بحث در مورد اخلاق در فرهنگ ایرانی.
مانی در آیینه هنر و ادبیات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نقاشی ایران با نام مانی درآمیخته است. پژوهشگران او را نخستین نقاش شناخته شده ایرانی می دانند. وی همچنین مبدع دینی جدید بود که گستره تعلیمات آن در زمان حیات او و پس از آن با گذر از مرزهای ایران تا چین، هند، مصر، روم و... گسترش یافت. روایات متعدد حاکی از آن است که مانی آموزههای خود را برای مردم با نقاشی قابل فهم می کرد، نظر به اینکه آثار مصور یافت شده و منسوب به وی محدود به یک یا دو نمونه است، تنها با بررسی آثار هنری به جا مانده از پیروان او و روایات مختلف می توان با قیاس به ویژگیهای هنر مانی پی برد. این مقاله بر آن است از منابع دیگری چون دواوین شعرا و متون ادبی و یا آثار مصور برای معرفی این شخصیت بهره گیرد و به پرسشهایی در این خصوص پاسخ دهد: آیا مانی به عنوان یک هنرمند ایرانی در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؟ به چه جنبه یا جنبههایی از وجوه مختلف این شخصیت بیشتر پرداخته شده است؟ آیا تصویری از این هنرمند در نگارگری ایرانی نقش شده است؟ و... بر این اساس پس از شرح کوتاهی راجع به مانی و ویژگیهای هنر وی، نقش و تصویری که از این هنرمند در لابهلای متون ادبی و هنری ارائه شده است، مورد مداقه قرار میگیرد.
ایران از نگاه ابن حوقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن حوقل جغرافی دان بزرگ اسلامی در قرن چهارم هـ . ق سفر طولانی خود را در سرزمین های اسلامی آغاز کرد و نتیجه مشاهداتش را در کتاب «صورهالارض» به نگارش در آورد. بخش مهمی از این کتاب به سفر وی در ایران اختصاص یافته است. ابن حوقل بعد از ورود در هر شهر، پس از توصیف ویژگی های جغرافیایی آن شهر به جنبه های مختلف تاریخی، فرهنگی، هنری، آداب و رسوم و به طور کلی، آنچه از نگاه او مهم شمرده می شده، پرداخته است. در این گفتار که به شیوه سندکاوی فراهم شده، جنبه ای از هنر و فرهنگ ایران، در حوزه هنرهای دستی و بافندگی از خلال سخنان ابن حوقل استخراج و پس از طبقه بندی به شیوه توصیفی – تحلیلی ارائه شده است. نگاه نکته یاب ابن حوقل تصویر روشنی از فرهنگ و هنر ایران و طراوت و نشاط زندگی را در ایران آن روزگار به تصویر کشیده است.
«معری» شاعر است یا فیلسوف؟
حوزه های تخصصی:
ابوالعلاء معری(363ـ 449 هـ) شاعر، فیلسوف، ادیب و زبان شناس یکیاز نوابغ فکر بشریاست. شخصیت ذو ابعاد او در ده قرن گذشته پیوسته یکیاز موضوعات بحث برانگیز و دل نشین در میان صاحب نظران حوزه هایفوق بوده است، اما درباره شخصیت فلسفیاو اتفاق نظر وجود ندارد. بعضیاو را حکیم و بعضیفیلسوف میدانند. استاد برجسته طه حسین در این مقاله کوشیده است تا از معریبه عنوان یک فیلسوف دفاع کند. او در بحث خود از رشته ایظریف سخن بمیان میآورد که فلسفه و هنر را به هم پیوند میدهد. از این رو فیلسوفان را هنرمند و هنرمندان را فیلسوف دانسته و در نهایت لقب شاعر فیلسوفان و فیلسوف شاعران را به معریارزانیداشته است.
قرآن قدس و کارکرد وندها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کتابهای کهن ارزشمند در زمینه قرآن، قرآن مترجم قدس است. پژوهش در چگونگی ترجمه این قرآن مترجم می تواند پرده از بسیاری از نادانسته های تحول زبان فارسی بردارد.
مترجم کوشیده است تا به زبانی روان (ولی متاثر از گویش منطقه ای) کلام خدا را به بهترین نحو به همزبانان و همکیشان خود منتقل کند. در این راستا از برساختن لغات برای مفاهیم دینی که مترجمان اولیه برای ترجمه متون دینی به آن نیاز داشته اند ناگزیر بوده و گاه خود به وضع لغت دست یازیده است. ترکیبی و پیوندی بودن زبان فارسی این دستمایه را در اختیار او نهاده است تا لغات تازه وضع کند و در این راستا پیشوندها و پسوندها و میانوندها بهترین دستیاران وی بوده اند. این پژوهش ضمن معرفی این ترجمه و برشمردن برخی ویژگیهای آن وندهایی را که مترجم برای ساخت لغات از آن بهره برده است توصیف نموده و برای هر مورد مثالهایی از متن آورده است.
مرگ اندیشی در ساحت هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ اندیشی عالی ترین مرتبه معرفت و ادراک جلال و جمال حضرت حق است . بدیهی است در عالم هنر ثبت عینیت محض به عدم حضور هنرمند منجر می شود و دخالت ذهن برای تغییر عناصر عینی طبیعت نیز موجب ثبت حقیقت هنر نمی گردد . اما در مرتبه ای والاتر اتصال به عالم خیال (ملکوت) صوری بسیار زیباتر و غنی تر از هنر عینیت گرا به عالم هنر عرضه می دارد . ...
بازتاب هویت ایرانی در آثار هنری و مواریث فرهنگی
حوزه های تخصصی:
دستاوردهای فراوان از آثار و تحقیقات خاورشناسان در زمینه های گوناگونِ علمی، فرهنگی، ادبی و هنری در ارتباط با ایران، گویای این واقعیت است که کشور ایران از گذشته های دور تا سده های اخیر همواره مهد فرهنگ و تمدن و یکی از چند تمدن محدود جهان باستان بوده است. به بیان هرتسفلد (Herzfeld): «ایران مرکز تمدن ما قبل تاریخ بوده» و به شهادت باستان شناسان و محققانی که در این منطقه کاوش کرده اند، ایران در دوره های قدیم و پیش از دوره هخامنشیان، آغاز به کار آفرینش هنری و صنعتی کرده است.
در حال حاضر که هویت های ملی خود به خود و ناخواسته در حال تضعیف هستند و همه کشورها به اجبار به سوی سیاست گذاری جهانی سازی قدرتهای بزرگ جهان گام برمی دارند، حفظ هویت بسیار الزامی است.
از آنجا که مهمترین مؤلفه های هویتی ما را بستگی جغرافیایی، نژادی، قومی، فرهنگی و زبانی و دینی، ادبی و هنری تشکیل می دهد، باید هرچه بیشتر در پاسداری از آنها کوشید، بویژه زبان که نقش آن از میان سایر عوامل سازنده هویت ملی بیشتر است، زیرا انتقال فرهنگ هر ملت به وسیله زبان آن ملت صورت می پذیرد. زبان و ادبیات یک جامعه پایه تفکر و آیینه تاریخ آن جامعه است. هنر پویا و مستمر ایرانی در طول تاریخ در ابعاد و زمینه های گوناگون نیز همواره برای ما حیات بخش و غرورآفرین بوده است، بنابراین، باید جلوه های گوناگون آن را نیز به عنوان مؤلفه های هویتی پاسداری کنیم، زیرا هنرمندان گذشته ما هم هیچ گاه میراث ملی خود را فراموش نکردند و با جان و دل درصدد ارتقای آن بودند.
آری، جلوه های هویت هنری ما به حدی زیاد و گسترده است که اگر امروزه قدری به خود آییم و به ریشه های اصیل خود باز گردیم و در جستجوی خویشتن خویش باشیم، مسلما می توانیم در آینده ای نه چندان دور، هویت اصیل و بومی خود را غرورآفرینانه بازیابیم.
هنر شاعری یا شاعر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با بررسی پیوند ادبیات و هنر، درپی یافتن پاسخی برای این پرسش است که دلیل گستردگی این پیوند در شعرهای نظامی، به هنر شعر و شاعری برمی گردد - که قابلیت جای دادن سایر هنرها را در خود دارد- یا اینکه شاعر هنری به مانند نظامی، با آگاهی گسترده از هنرهای گوناگون، این گنجایی را در شعر ایجاد کرده است؟
ضرورت این تحقیق، نیاز پرداختن به مباحث میان رشته ای و بینامتنی است که امروزه در جامعه ادبی، فراوان احساس می شود و سنجه ما در این بخش، آمیختگی و جریان سازی هنرها در شعر است و به همین دلیل از برخی هنرها که تنها اشاره ای به آن ها شده بود، گذشته ایم.
آغاز پژوهش، بررسی ادبیات و هنر در مفهوم سنتی و خاص آن است و در ادامه با گریزی به تعریف هنر از دیدگاه نظامی، نمود هنرها در اشعار او برجسته می شود.