فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵۱٬۲۰۵ مورد.
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
87 - 122
حوزه های تخصصی:
شعر یا غزل پست مدرن از جمله سبک های شعری معاصر است که در آن، شاعر به کمک شگردهای ادبی و بلاغی گوناگون، با محتوامحوری، به بیان چندگونه و چندگانه معانی شعر می پردازد و خواننده را با خود هم قدم می سازد و در عوالم مبهم متناقض و متضاد رها می کند، به گونه ای که مخاطب با معانی متکثر مواجه می شود و در چنین دنیایی، سرگردان می ماند. از آنجا که «تقابل» ها پایه و اساس ساختار ذهنی انسان را تشکیل می دهند، بررسی «تقابل»ها و شکستن آن ها می تواند به عنوان یکی از راهکارهای شناخت بهتر هر اثر ادبی باشد. در دیوان حافظ شیرازی نیز این تقابل ها نقش مهمی ایفا می کنند. بررسی این تقابل های دوگانه و ساختارشکنی آنها به نوعی، با شیوه پسامدرنی شعر و غزل می تواند در پیوند باشد. به سخنی دیگر، این تقابل ها شعر را به سوی معانی متفاوت و گوناگونی هدایت می کنند. ساختار تقابل های دوگانه در دیوان حافظ، علاوه بر تضاد ساختاری و درونی خود، به پیدایش شگردهای بلاغی و ادبی خاصی منجر می شود که این شگردها به نوبه خود، زمینه ساز عدم قطعیت معنای پست مدرنی در غزل حافظ می شوند. پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر، در پی آن است که این تقابل های دوگانه در غزل مذکور در عنوان، چه شگردهایی را به دنبال خود برای معنازایی و تکثر معنا -و در نتیجه، عدم قطعیت معنا- در پی دارد و به این نتیجه دست یافته که اولاً تناقض، ابهام، ایهام و طنز از جمله کارکردهای پی آیندی تقابل های دوگانه هستند و ثانیاً همه این موارد به تنهایی یا به صورت متداخل، باعث می شوند غزل حافظ نیز به غزل پست مدرن نزدیک شود.
بررسی بدیع لفظی در دیوان فدایی مازندرانی
حوزه های تخصصی:
بدیع دانشی است که با آن زیبایی سخن آشکار می شود. علم آرایش کلام است که زبان معمولی را با صنایع و عناصر زیبایی آفرین به شعر تبدیل می کند و به گفته بزرگان بلاغت، علم بدیع، زیوری است که سخن را بدان می آرایند. اشعار مذهبی و عاشورایی نیز سرشار از صنایع بدیعی و آرایه های زیبایی شناسانه هستند. یکی از شاعران مذهبی سرای عهد قاجار، فدایی مازندرانی است که اشعار وی دارای ظرفیت های زیباشناسانه بدیعی از نوع لفظی و معنوی است. این مقاله به روش کتابخانه ای، به بررسی منظومه فدایی مازندرانی از این منظر پرداخته است و داده های کمی و کیفی حاصل از واکاوی عوامل زیبایی آفرین بدیعی شعر این شاعر را به شکل توصیفی تحلیلی ارائه کرده است. جامعه آماری پژوهش، دیوان فدایی مازندرانی و نمونه آماری، مقتلِ چهارم این اثر است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که از میان عناصر بدیع لفظی، از شیوه موازنه بیشتر از ترصیع بهره گرفته شده است. در صنعت جناس، تنوع جناس ها به خوبی مشاهده می شود و در بحث تکرار، گونه های مختلف این صنعت به تناسب مضمون و محتوای شعر استفاده شده است.
تحلیل تطبیقی ساختار دیباچه های کتب تاریخ و تذکره های عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
109 - 138
حوزه های تخصصی:
دیباچه دروازه ورود خواننده و نویسنده به متن اصلی است. سنّت دیباچه نویسی در سده های چهارم و پنجم هجری رونق گرفت و در دوره تیموری به نقطه اوج و اعتلای خود رسید. دیباچه نویسی در دوره صفوی نیز ادامه یافت و با نوآوری ها و دگرگونی هایی همراه بوده است. تاریخ نگاری و تذکره نویسی دو زمینه ای است که در عصر صفوی توجّه ویژه ای به آن ها شده است. در این جستار، ساختار دیباچه-های متون منثور عصر صفوی و ارکان تشکیل دهنده آن ها با تکیه بر کتاب های تاریخ و تذکره ها به روش تحلیلی توصیفی بررسی و نقاط اشتراک و افتراق آن ها تبیین شده است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که هرچند نویسندگان عصر صفوی در نوشتن دیباچه ها از سنّت دیباچه نویسی در ادوار گذشته تبعیت کرده اند، امّا ساختار دیباچه های متون مورد بررسی با تغییراتی همراه بوده است. نعت و منقبت اهل بیت (ع) بخصوص مدح حضرت علی (ع) و رساندن نسب ممدوح به امامان معصوم به دلیل رواج مذهب تشیّع در عصر صفوی، از اختصاصات دیباچه های متون منثور این دوره است. مورّخان و تذکره نویسان در نگارش حمد و ثنای الهی، نعت و منقبت پیامبر (ص)، فصل الخطاب، معرّفی نویسنده، سبب تألیف کتاب، تأکید بر اهمّیت موضوع کتاب تقریباً عملکرد یکسانی داشته اند؛ امّا در پرداختن به ستایش مُهدَی الیه (اهداشونده)، نعت و منقبت اهل بیت (ع)، تاریخ تألیف و وجه تسمیه کتاب، ذکر منابع اثر و خاتمه دیباچه متفاوت عمل کرده اند. همچنین در پردازش مطالب تذکره نویسان نسبت به مورّخان به تفصیل سخن رانده و بیانی ادیبانه تر داشته اند.
مسئله تاریخ سرایش اشعار نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
191 - 211
حوزه های تخصصی:
اکنون در سال 1402 جایگاه نیما یوشیج به عنوان پدر شعر نو فارسی تثبیت شده به نظر می رسد اما در دهه های گذشته جدل های درازدامنی بر سر مسئله تحول شعر فارسی و اینکه چه کسی پیشوا و پیشرو این تحول بوده، جریان داشته است. یکی از این جدل ها به ادعای دستکاری نیما در تاریخ سرایش اشعارش مربوط می شود که در زمان حیات نیما آغاز شده بود و در سال های اخیر مجدداً مطرح شد و هیاهوی زیادی برپا کرد. شاعران و منتقدانی از دو جبهه مختلف این ادعا را مطرح کرده اند: نخست کسانی که در گسست از سنت از نیما تندروتر بودند و نیما را نه شاعری انقلابی که یک اصلاح گر می شمردند و دوم کسانی که نیما را بیش از حد تندرو می شمردند و خود هوادار نوعی تجدد محافظه کارتر یا میانه روانه تر بودند. در این نوشته به تاریخچه این ادعا می پردازیم و قوت شواهد آن را بررسی می کنیم. در جریان این بررسی به نکته مهمی درباره تاریخ گذاری اشعار نیما پی می بریم. نیما گاهی طرح اولیه شعر را به صورت منثور می نوشته و پای آن تاریخ می گذاشته و بعد از بازنویسی شعر به صورت منظوم نیز تاریخ اصلی را پای شعر حفظ می کرده است. احتمالاً همین امر باعث شده که عده ای نتیجه بگیرند نیما تاریخ شعر «غراب» را جعل کرده است. در نهایت نتیجه می گیریم هیچ یک از ادعاهایی که درباره دست کاری تاریخ اشعار نیما مطرح شده اند پیامد مهمی برای تاریخ شعر نو ندارند.
بررسی توازن آوایی و همگونی لحن کلام در سور حوامیم، از رهگذر سبک شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موسیقی درونی که یکی از شاخه های سبک شناسی آوایی و از شاخصه های نوین متون ادبی است، در پی پیوند و اتصال میان شکل و محتوای کلام پدید آمده و احساس شعفی خاص در نهاد انسان ایجاد می کند. یکی از وجوه این شاخصه ادبی، لحن و آهنگ کلام است که از جلوه های متعددِ موسیقی کلام به شمار آمده و شامل کیفیت تلفظ و خصوصیت گفتاری است که گوینده با بهره گیری از آن، در انتقال پیام و تأثیرگذاری بر مخاطب بهره می جوید. در این میان، قرآن، با بهره گیری کامل از زبان موسیقی و شاخصه مذکور آن، تأثیر معنا بر مخاطب را دو چندان نموده است؛ به گونه ای که در آیاتی که بیانگر عذاب است، لحن و آهنگ کلام سریع و کوبنده و در آیات بیانگر رحمت و مغفرت و نعمت الهی، لحن آن نرم و آرام بخش است. از دیگر سو، نظر به قرابت موضوعی سوری که دارای حروف مقطعه مشابه هستند، موسیقی درونی، خاصه لحن و آهنگ کلام در این سور، با روش تحلیلی- توصیفی مورد مداقه و کاوش قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که آهنگ و لحن کلام در سور هفتگانه حوامیم که در ترتیب نزول قرآن نیز در پی هم نازل شده اند، تشابهی بسیار نزدیک به هم داشته، از تناسب و هماهنگی بی نظیری برخوردار است، به گونه ای که بسامد استفاده از حروف مدّی در هر سوره، تقریباً 72%، حروف مشدّد 31% و حروف لین نیز حدوداً 6% است که تبیین گر هماهنگی بی نظیر لفظ و معنای برآمده از واج ها و واژه ها در این سور است.
تبیین جلوه های ادبیات غنایی در قصه های هزارویک شب براساس مبانی مکتب مینی مالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
219 - 236
حوزه های تخصصی:
مینی مالیسم نتیجه تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چند دهه اخیر است که در هنرهای تجسمی و غیرتجسمی به شکل چشمگیری نمود و بروز یافته است. در حوزه ی ادبیات داستانی، پیدایش مینی مالیسم را علاوه بر تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی، نتیجه تلاش فرمالیست ها در جهت نوآوری و ایجاد شیوه های تازه دانسته اند با توجه به اینکه منشأ داستان کوتاه و داستانک، طبق نظر فرمالیست ها، حکایت است، حکایت های هزارویک شب به عنوان یکی از مهم ترین آثار ادبیات غنایی با برخورداری از شاخصه های گوناگون داستانی بستر مناسبی را جهت تبیین مبانی مینی مالیستی کلام فراهم می آورند. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به بیان مراتب اجتماعی روایت های این اثر پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تبیین مبانی ادب غنایی در قصه های هزار ویک شب بر مبنای شاخصه های مکتب مینی مالیسم است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که هریک از قصه ها، با ساختاری کوتاه درصدد بیان وقایعی از زندگی روزمره ی آدمیان با تکیه بر افکار، عقاید، مبانی و آداب ورسوم یک دوره است که مناسبات اجتماعی و اخلاقی آن دوره را با تکیه بر عناصر خرافی و نمادهای شناخته شده، در یک جامعه، مورد نقد و بررسی قرار می دهند. سؤال اصلی تحقیق در پژوهش حاضر این است که مکتب هنری مینی مالیسم و شاخصه های آن، چگونه بن مایه های داستان های غنایی هزارویک شب را تبیین می کنند.
بررسی و مقایسه معراج نامه مخزن الاسرار و مظهرالاسرار از منظر بلاغی، زبانی و محتوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 122
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش معراج نامه پیامبر(ص) در مخزن الاسرار نظامی و مظهرالاسرار عبدی بیگ بررسی و مقایسه شده است. با توجه به تقلید و اقتباس عبدی بیگ از نظامی از طریق این مقایسه به دقایق کلام دو شاعر و هنر توصیف گری و مضمون آفرینی آن دو و نیز ظرایف و زیبایی های سخن آنها بهتر می توان پی برد. بنابراین هر دو اثر از منظر ساختار مضمونی و درون مایه، عناصر بلاغی و آفرینش های زبانی مقایسه و تحلیل شده اند. این پژوهش نشان می دهد که از نظر مضمون و درون مایه، مظهرالاسرار تحت تأثیر شیوه کلام نظامی در مخزن الاسرار است؛ از نظر بلاغی بسامد استعاره های نظامی بیشتر است و در مقابل بسامد تشبیهات عبدی بیگ نیز از نظامی بیشتر است، این مطلب نشانگر استعاره گرابودن نظامی در مقایسه با عبدی بیگ است. از نظر آفرینش های زبانی و ترکیب سازی نظامی بسیار نوآورانه تر از عبدی بیگ عمل کرده و حدود 35 ترکیب و عبارت نو آورده و این امر در مظهرالاسرار فقط 13 مورد است. دلیل این تفاوت به سبک دو شاعر برمی گردد، نظامی اغلب از نظر آفرینش های زبانی و تصویرگری از مقلدانش نوآورتر و مبدع تر است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده و هدف، بررسی و مقایسه معراج نامه مظهرالاسرار با مخزن الاسرار در سطوح بلاغی، زبانی و محتوایی و مشخص کردن میزان تقلید و نوآوری عبدی بیگ است، همچنین تأثیرگذاری نظامی بر عبدی بیگ و جایگاه کلام و هنر این شاعر مقلد بهتر مشخص می شود.
بررسی کیفیت و میزان طرح مهارت های زندگی در کتاب های پرخواننده ی کودکان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (در بازه زمانی 1385 -1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت های ده گانه زندگی، مهارت هایی هستند که یک انسان اجتماعی باید تا حد مقبولی این مهارت ها را کسب کرده باشد. اگر این مهارت ها از کودکی به درستی به فرد آموزش داده شود، وی در دوران بزرگ سالی می تواند رفتار سازگارانه ای با دیگران و دنیای پیرامون خود داشته باشد. یکی از ابزارهایی که می توان به کمک آن، مهارت های زندگی را به کودکان آموخت و در آن ها نهادینه کرد، آموزش مهارت های زندگی به کمک کتاب کودک است. کتاب های کودکان، به خصوص کتاب های داستانی، ابزاری توانمند برای آموزش مهارت های زندگی به کودکان مخاطب هستند. هدف از انجام این پژوهش بررسی چندوچون طرح مهارت های زندگی در کتاب های پرخواننده کودکان و پاسخ به این پرسش است: مهارت های زندگی در کتاب های محبوب کودکان به چه میزان وجود دارد و هر مهارت، چگونه در داستان طرح شده است؟ گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش تحلیل محتوای کیفی کمی انجام شده است. پس از استخراج عناوین کتاب های پرخواننده، به تحلیل آثار طبق مهارت های زندگی پرداخته شد و درنهایت، فراوانی مؤلفه ها در کتاب ها به دست آمد و سپس با یکدیگر مقایسه شد. پس از بررسی انجام شده این نتیجه به دست آمد که همه ی مهارت ها در کتاب های پرخواننده کانون پرورش فکری (تألیف و ترجمه) مطرح شده است. مهارت تفکر انتقادی و مهارت های ارتباطی بیشترین بسامد و خودآگاهی، کنترل هیجانات منفی و تفکر خلاق کمترین بسامد را دارند. بیشتر کتاب هایی که مهارت تفکر انتقادی در آن ها مطرح شده است، به کودک می آموزند که بدون تحقیق و دانستن جوانب موضوع درباره ی آن اظهارنظر نکنند.
معرفی و بررسی ویژگی های زبانی مثنوی شکرباغ ناطق نیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
107 - 130
حوزه های تخصصی:
شکرباغ یکی از دو اثر موجود سیدرضابخش موسوی (ناطق نیلی)، بالغ بر سه هزار بیت و در وزن خسرو و شیرین نظامی و یوسف و زلیخای جامی است. موضوع اصلی این مثنوی، ماجرای عشقی میان شاعر و بانویی به نام «نساگل» است؛ اما موضوعاتی دیگر ازقبیل حمد، نعت، منقبت، مدح، شکوائیه، وصف، عشق، نصیحت حاکِم و مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حاکم بر جامعه در این منظومه بازتاب یافته و با عناصر متنوع بلاغی نیز آراسته شده است؛ البته از نگاه ویژگی های زبانی، که این مقاله به آن هدف ترتیب داده شده است، نیز تأمل برانگیز است؛ تفاوت هایی در ترکیب سازی و برجسته سازی هایی در سطح واژگان دیده می شود که چه ازلحاظ ترکیب و چه ازنظر معنا با آنچه در لغت نامه ها ثبت شده است، متفاوت می نماید؛ این تفاوت ها تنها در بعضی اوقات ویژگی گویشی دارد؛ همچنین در این اثر، حذف و جابه جایی اجزای جمله و فعل های مرکب دیده می شود؛ ازسوی دیگر، در برخی ابیات سکته وزنی و قافیه معیوب دیده می شود که گاهی به سبب ویژگی سبکی و زبانی شاعر و توجه او به صنعت پردازی است و گاهی به علت تنگنای وزن و گاهی نیز برخاسته از بی دقتی نسخه بردار است.
بررسی و تحلیل مشرب عرفانی ابن خفیف شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
9 - 49
حوزه های تخصصی:
ابوعبدالله محمد بن خفیف شیرازی، بنیان گذار سلسله عرفانی خفیفیّه، از شخصیت های جریان ساز و اثرگذار در تاریخ تصوف اسلامی است. باوجود نقش مؤثر این عارف در سیر تطوّر و گسترش عرفان اسلامی، تاکنون پژوهشی روشمند در باب مشرب عرفانی او صورت نگرفته است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، شناخت مشرب عرفانی ابن خفیف است که از طریق پاسخ به این سؤالات محقق می شود: مبدأ و مقصد سلوک در طریقه ابن خفیف کجاست و منازل دیگر در این بین به چه ترتیبی قرار گرفته اند؟ کدام یک از منازل در سیر استکمالی سالک اهمیت بیشتری دارند؟ توانایی های لازم برای جذب دستاوردهای هر منزل چیست و چه آدابی برای کسب آن ها لازم است؟ در آثار و اقوال شیخ عقیده روشنی در پاسخ به این سؤالات یافت نشد؛ اما اهمّ برون داد بر اساس قرائن و شواهد بدین قرار است: مبدأ سلوک، ارادت و مقصد، معرفتِ حق است. میان مبدأ و مقصد منازلی وجود دارد که برخی در شمار احوال عرفانی بوده و از دیدگاه ابن خفیف مقدّم بر مقامات قرار دارند. ترجیح منزل صحو بر سکر موجب توجه کمتر به مبحث بسط، طرب، شطح و سماع و اهمیت بیشتر منازل فقر، زهد، خوف و حزن و همچنین مقدّم داشتن حضور بر غیبت شده است. در طریقه ابن خفیف، منزل فقر اهمیت ویژه ای دارد و ترجیح فقر بر غنا از دیگر شاخصه های مشرب عرفانی اوست. ساختار مشربِ عرفانی شیخ، بر پایه تعالیم جنید بغدادی بنا شده؛ اما از آموزه های عرفانی بایزید نیز اثر پذیرفته و در فارس رواج یافته است.
رمان تاریخی فارسی و اجتماع ملی در عصر مشروطه: پیوند دین و هویت ملی در رمان شمس و طغرا
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
70 - 87
حوزه های تخصصی:
بررسی مناسبات برون متنی در تحلیل رمان فارسی از مواردی است که به شناخت بیش تر جامعه ایرانی کمک می رساند. با توجه به اهمیت مسئله هویت ملی در جهان امروز و به ویژه در ایران معاصر و همچنین با توجه به اهمیّت دین در جامعه ایرانی، در این پژوهش، رمان سه جلدی شمس و طغرا نوشته میرزا محمد باقر خسروی از نویسندگان دوره مشروطه از جهت ارتباط دین و هویت ملی در کانون بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده این پژوهش تحلیل محتوای جهت دار با استفاده از رویکرد تاریخی تلفیقی به هویت ملی بوده است. تحلیل این رمان، که زمان رویدادهای آن سده ششم هجری است، در نهایت نشان می دهد که رویکرد دین محور به هویت ملی در آن غالب است. البته، در این رویکرد دین محور عمدتاً با نگاه فراملی مواجه هستیم اما هیچ تضاد و تقابلی میان اسلام و ایران دیده نمی شود و در این رمان، دین اسلام و ایران کاملاً سازگار هستند.
شیوه های انتقال فرّه و ارتباط آن با فرزندکشی گشتاسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
85 - 102
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث برانگیزترین کارهای پادشاهان در شاهنامه سعی گشتاسب در کشتن اسفندیار است. عموماً، علاقه گشتاسب را به پادشاهی، علّت این عمل او ذکر می کنند و در شاهنامه نیز از زبان پشوتن، به این موضوع اشاره شده است. اما در این باره باید به چند نکته توجّه داشت: نخست این که پشوتن فرزند اول گشتاسب است و باید ولی عهد او باشد؛ اما مدّعی حکومت نیست؛ دیگر این که گشتاسب بعدها، حکومت را به بهمن انتقال می دهد. از سوی دیگر، نمونه هایی از تلاش برای انتقال حکومت به نوه در داستان های ایرانی و دیگر حماسه های جهان دیده می شود و می توان آن را الگویی هند و اروپایی دانست. همچنین، در باورهای ایرانی، یکی از واسطه های انتقال فرّه دختران هستند. در این مقاله، سعی شده با بررسی این موضوع ها، به علّت تلاش گشتاسب در کشتن اسفندیار پرداخته شود. بر اساس تحلیل ها، می توان گفت تلاش گشتاسب در کشتن پسر، طرحی تکرار شونده است که به موجب آن، انتقال پادشاهی را به نوه نوعی انتقال قدرتمند پادشاهی می دانستند. همچنین، با توجّه به شکل انتقال فرّه به واسطه دختران، می توان گفت فره گشتاسب به همای می رسد و بهمن از طریق مادر وارث آن فرّه می شود. گشتاسب نیز به دلیل فاقد فرّه بودن اسفندیار، سعی دارد به گونه ای رفتار کند تا حکومت به او نرسد
سیندخت کابلی: خرد ورزی و تدبیر زنان اسطوره ای شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
174 - 208
حوزه های تخصصی:
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، و سری دیگر در توجیه هستی، با بیان افسانه ای رویدادهای تاریخی دارند، می توان به مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع، و آرمان ها و آرزوهای ملت ها در این زمینه ها پی برد.شخصیت «سیندخت» در شاه نامه، بیش از آن که به وجود واقعی زنی با این نام و مشخصات در تاریخ صحه بگذارد، حاکی از این است که در فرهنگ ایران باستان، و داستان ها و افسانه های بازمانده از آن دوران، که سینه به سینه نقل شده و در دوره های بعد، بعضا به کتابت در آمده، و به حکیم شاعری چون «فردوسی» منتقل شده است، باورمندی و احترام به توان مندی های زنان در مدیریت خانواده، تدبیر امور اجتماعی، و ایفای نقش در حل و فصل معضلات سیاسی، رفع مخاصمات، و پیش گیری از وقوع جنگ و خون ریزی ، دیدگاه رایج بوده است. پژوهش های صورت گرفته در منابع معتبر تاریخی، در خصوص جای گاه زنان در خانواده و جامعه ی ایران باستان، بر یافته های تحقیق حاضر، که بر مبنای مطالعه در شخصیت «سیندخت» در متن ادبی «شاه نامه ی فردوسی» انجام شده است، صحه می گذارد.
بررسی تحلیلی و تطبیقی روایت عاشورا در تاریخ طبری و تاریخ بلعمی بر اساس نظریه فزون متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
242 - 270
حوزه های تخصصی:
تاریخ الامم و الملوک» یا تاریخ الرّسل و الملوک» نام کتابی است که محمّد بن جریر طبری در تاریخ جهان از آغاز خلقت تا پایان سال 302 هجری قمری به رشته تحریر درآورده است. از ابوعلی محمّد بلعمی کتابی به دست ما رسیده است که با نام «تاریخ نامه طبری» یا «تاریخ بلعمی» شناخته می شود. باور پژوهشگران بر آن است که بلعمی کتاب طبری را به فارسی برگردان کرده و مطالبی از آن کاسته و بخشی هایی را نیز برافزوده است. در پژوهش حاضر، روایت طبری و بلعمی از رویدادهای روز عاشورای سال 61 هجری قمری، تجزیه، مقایسه و تحلیل شده است. این پژوهش با تکیه بر نظریه فزون متنیّت ژرار ژنت انجام شده است. بر اساس این نظریه، همه متون از متون پیش از خویش برگرفته شده اند. متن آغازین، «پیش متن» و متن پسین، «بیش متن» نامیده می شود. در جریان برگرفتگی بیش متن از پیش متن، تغییراتی حاصل می شود که «گشتار» نام دارد. بر اساس نتایج این پژوهش، روایت بلعمی از روز عاشورا نمی تواند ترجمه ای از روایت طبری باشد. اعمال انواع گشتار کمّی مهم ترین عامل دگرگونی روایت بلعمی نسبت به روایت طبری بوده است.
بررسی استعاره مفهومی «معشوق نور است» در غزل عاشقانه فارسی و نقش مایه های ایرانی (با تکیه بر غزلیات سعدی و حسین منزوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت استعاره جمعی و اشتراکی است و بر این اساس که تاریخ و مسائل تاریخی در گزینش قلمرو های منبع/ مبدأ استعاره ها و کارکرد شناختی آن ها نقش دارند، مسئله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد، دلایل پدید آمدن استعاره مفهومی «معشوق نور است» در غزل عاشقانه فارسی است. جهت پرداختن به مسئله مذکور به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی غزلیات سعدی شیرازی و حسین منزوی پرداخته و سپس به روش تطبیقی نقش مایه های خورشید نیز مطالعه و بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شعر سعدی یکی از عوامل پدید آمدن این کلان استعاره، پوشیده رویی معشوق و لزوم وضوح بخشیدن به چگونگی زیبایی معشوق و چگونگی حضور او بوده است اما در شعر منزوی ازآن جایی که معشوق روی پوشیده نیست تا خورشید جایگزینی برای توصیف روی او باشد، کارکردهای شناختی این کلان استعاره تغییر قابل ملاحظه ای یافته است؛ خورشید به عنوان قلمرو مبدأ، دیگر آن خورشید قدرتمند شعر سعدی با نور خیره کننده و درخشانش نیست، خورشید به عنوان استعاره ای هستی شناختی در شعر منزوی گاه کارکردهای شناختی مشابه استعاره های شیئی مانند فانوس و شمع را دارد. بعلاوه این که حوزه مقصد خورشید از معشوق به عاشق میرسد تناظر بین حوزه مبدأ و مقصد، نگاشت هایی از قبیل گرمای خورشید/ گرمای حضور معشوق، روشنایی خورشید یا ماه/ درخشندگی و سپیدی روی معشوق، قدرت رویش و زایش نور خورشید/ قدرت باروری معشوق را قابل درک می نماید. نقش مایه های خورشید در دوران معاصر و تصویر خورشید خانم بر روی سفالینه ها امتداد حضور استعاره «خورشید ایزدبانو است» را نشان می دهد که با استعاره مفهومی «معشوق خورشید است» در غزل عاشقانه فارسی تناسب دارد.
جلوه های رمانتیسم در داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
74 - 86
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم در مفهوم خیال انگیز، افسانه ای و رؤیایی به کار می رود. این نهضت، انواع آثار ادبی، داستان های تاریخی، قصه های وحشت آور و خیالی، داستان های عشقی و همچنین شعر را وسیله بیان خود قرار می دهد. داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی است که قرابت های بسیاری با برخی از مؤلفه های مکتب رمانتیسم دارد. پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که به روش توصیفی - تحلیلی، داستان «اناربانو و پسرهایش» را بر اساس مؤلفه های مکتب رمانتیسم بررسی می کند. جامعه آماری این پژوهش، داستان «اناربانو و پسرهایش» از مجموعه «جایی دیگر» اثر گلی ترقی است. در اشاره به برخی یافته ها می توان گفت که فردیت شخصیت اصلی داستان که یکی از شاخصه های مهم رمانتیسم است، زبان ویژه ای را در ظهور و بازتاب برخی مؤلفه های رمانتیسم از جمله احساس گرایی، رؤیای آرمان شهر، طبیعت گرایی، نوستالژی، یاد معشوق و نقد مدنیت آفریده است. بانوی سالخورده این داستان، درون مایه نمادین عشق و گذار از دشواری ها را در برابر عافیت طلبی عقلانی قرار داده است. همان گونه که اصل اساسی رمانتیسم ترجیح احساس بر عقل است، احساس مادرانه بر هر گونه تحذیر و تعقل در احتمال وقوع هر پیشامدی فائق آمده است.
از گفتمان ذهنی تا گفتمان حاکم بر جامعه؛ بازخوانی رمان کولی کنار آتش از دیدگاه تاریخ گرایی نو
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
13 - 26
حوزه های تخصصی:
ارتباط تاریخ و ادبیات یکی از مسائلی است که مورد نظر پژوهشگران بوده است و سعی داشتند تا ادبیات و تاریخ را دو دانشی معرفی کنند که دوشادوش همدیگر در حرکتند و در بخش های زیادی با همدیگر تنیده می شوند. حاصل این درهم تنیدگی و ارتباط متقابل موجب شکل گیری رویکردی به نام تاریخ گرایی نو شد. در این رویکرد چگونگی روایت تاریخ از نظرگاه نویسنده بررسی می شود و آنچه مهم است جدال و درگیری میان گفتمان حاکم توسط گفتمان ذهنی نویسنده است. در پژوهش حاضر رمان کولی کنار آتش اثر منیرو روانی پور از نظر تاریخ گرایی نو بازخوانی شده است. این رمان درباره دختری به نام آیینه است که در داستان شاهد حوادث سیاسی سال های 1356 تا 1360 است و نویسنده براساس دیدگاه های ایدئولوژیک خود سعی کرده تا بازخوانی دیگری از تاریخ این دوره ارائه کند. در طول این پژوهش مشخص شد، نویسنده سعی دارد تا با گفتمان ذهنی حاکم بر خود، گفتمان جامعه را به مبارزه دعوت کند و روایت دیگری را از تاریخ پیش چشم مخاطبان بگذارد. او حوادث سیاسی ای که سازمان چریک های فداییان خلق در سال های 1356 تا 1360 در آن دخالت داشتند، به تصویر کشیده است و در این پردازش تاریخی سعی کرده است تا نگاه جانبدارانه نداشته باشد، اما با جهت گیری روایتش پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به چالش کشیدن حزب جمهوری اسلامی عملاً رویکرد سیاسی خود را مشخص می کند و روایتی که ارائه می کند براساس همان رویکرد حاکم بر ذهن اوست.
تحلیل کارکردها و کاربردهای موقعیت داستانی: «مطالعه موردی: رمان شازده احتجاب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
131 - 155
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به کارکردها و کاربردهای موقعیت داستانی می پردازد و نشان می دهد موقعیت، فراتر از جنبه پس زمینه ایِ خود می تواند نقشی فعّال، به عنوان عنصری تأثیرگذار، در داستان داشته باشد. موقعیت داستانی، هم در شکل گیری لایه های معنایی داستان مشارکت می کند و هم در ساخت یابیِ ساختار آن دخیل است. درک حال و هوای داستان نیز ممکن است به طور مستقیم وابسته به موقعیت داستانی باشد. گاهی موقعیت، با تحت تأثیر قرار دادن شخصیت ها، بر فرآیند رشد یا سرکوب آن ها نقش دارد. همچنین، در مواردی، با ایجاد تنش و کشمکش برای شخصیت ها بر طرح داستان تأثیر می گذارد. موقعیت داستانی، در بسیاری از داستان ها، جنبه ای نمادین یا استعاری پیدا می کند و می تواند بر ایده ها و مضمون های کلّی تر داستان دلالت داشته باشد. در رمان شازده احتجاب نیز موقعیت داستانی نقشی مهم و اساسی دارد؛ تا آنجا که به اندازه شخصیت ها و گاهی بیش از آن ها در شکل گیری روایت های درونِ رمان دخالت دارد. سرنوشت شخصیت های داستان شازده احتجاب، چه در گذشته و چه در اکنونِ داستان، به شدت به موقعیت گره خورده است؛ به نحوی که رها شدن از یک موقعیت به معنای تغییری بزرگ در زندگی شخصیت ها تلقی می گردد. پرسش اساسی این پژوهش آن است که موقعیت داستانی چه کارکردها و کاربردهایی در داستان می تواند داشته باشد؟ سپس، به عنوان مطالعه ای موردی، در پی آن است که نقش موقعیت را در داستان شازده احتجاب بررسی کند و درنهایت نشان می دهد در این رمان، موقعیت داستانی عنصری است که اهمیت ساختاری و معنایی دارد.
التناص فی روایه حرب الکلب الثانیه لإبراهیم نصر الله دراسه سیمیائیه وفق منهج غریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
109 - 141
حوزه های تخصصی:
إن المنهج السیمیائی العاملی لغریماس یرکز على العلاقات بین العوامل فی النص لتحدید أطراف الصراع وما یساعدها وما یعارضها والدوافع المحفزه لنشوء الصراع والتنقیب عن دلالاته فی البنى العمیقه للنص. لقد استشرف الروائی إبراهیم نصرالله الخطر المستقبلی على مصیر الإنسان فی صراعه مع من یشابهه فضلا عمن یخالفه فی روایته "حرب الکلب الثانیه" واستخدم الکثیر من الأسالیب التجریبیه وتقنیاتها لتصویر الحروب المختلفه فی الروایه والتناص إحدى التقنیات التی وظفها الکاتب مواکبا الصراع البشری المستمر على مر التاریخ. فجاءت هذه الدراسه بمنهج وصفی تحلیلی معتمده المنهج السیمیائی وفق نظریه العوامل لغریماس للکشف عن أشکال التناص الدینی والأدبی فی الروایه وکیفیه توظیف الکاتب لهما وإنتاج الدلاله السیمیائیه وبیان مواطن الابتکار فی المعالجه وتطبیق آلیات اشتغال النموذج العاملی والمربع السیمیائی فی تحلیل التعالق السیمیائی. ومن نتائج الدراسه أن التناص کان مضمونیا حواریا خارجیا وداخلیا معلنا ومخفیا بأسلوب وتقنیه ومعالجه جدیده مبالغه فی العنف والتوحش.
نقد تحلیلی تادیب زنان و مردان با محوریت کتاب تادیب النسوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله زن (یعنی مخلوق زنده، زاینده، از ریشه زندگی) شخصیت، جایگاه و موقعیت او در خانواده و جامعه از جمله مسائلی است که همانند سایر موضوعات فرهنگی، اجتماعی در آیینه ادبیات و فرهنگ ملت ها انعکاس پیدا می کند، و نگرش فردی و اجتماعی پدیدآورندگان آثار و جامعه را بازگو می کند و نشان می دهد آن ها با چه دیدی به مقوله زن می نگریستند. آیا از دید آنان زن با مرد حقوق یکسانی دارد؟ و یا اینکه زن موجودی است طفیلی و دست دوم و وابسته به مرد، که هیچ استقلال رأی و شخصیت ندارد؟و اینکه نقش زن از منظر قرآن و اسلام و سایر کتب آسمانی و بزرگان دین و صاحب نظران چیست؟! جایگاه وی در ادوار مختلف، بالاخص در دوره قاجار در چه مرتبه ای بوده چه شأن و مقامی داشته است.