
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) دوره 16 بهار 1403 شماره 59 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
مفاهیم و اندیشه های تعلیمی در آثار کهن زبان فارسی به دو صورت مستقیم؛ در قالب پند، موعظه، امر، نهی وغیرمستقیم؛ در پرده داستان و حکایت بیان شده اند. با پیدایش انقلاب مشروطه و پس از آن با توجه به تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی، مفاهیم و اندیشه های تعلیمی جلوه ای متفاوت با دوره های گذشته یافت. در این دوره، به خصوص در آثار منثور زبان -فارسی، مفاهیم تعلیمی بیشتر به صورت غیرمستقیم و تلویحی در لایه های پنهانِ داستان، رمان، طنز و انتقاد اجتماعی به گونه ای تشویقی یا تحذیری آمده اند. صادق هدایت از نویسندگان مشهور این دوره است که در آثار داستانی خویش، با بیان واقعیت ها و انتقاد از اوضاع اجتماعی روزگارش، فضیلت ها، رذیلت ها و رفتارهای متضاد با ارزش های انسانی و اجتماعی را به مخاطبان معرفی می نماید و به صورت غیرمستقیم به آن ها می آموزد که با آگاهی و شعور و پرهیز از رفتارهای نادرست فردی و اجتماعی، مسیر درست رسیدن به مراتب عالیِ انسانی و قله های منیع خوشبختی را بشناسند و به سمت و سوی فضایل اخلاقی و اجتماعی گام بردارند. در این نوشتار، چند نمونه از جلوه های گوناگون مفاهیم و مؤلفه های تعلیمی و چگونگی کاربرد آن ها در آثار صادق هدایت به شیوه تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرارگرفته است.
تحلیل باستان گرایی در اشعار سیاوش کسرایی و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول و نوآفرینی در شعر چه در محتوا و چه در زبان و ساختار آن از راه هنجارگریزی رخ می دهد. هنجارگریزی می تواند از راه آفرینش های تازه که با ذهن و زبان ادبیات آشنایی ندارد حاصل شود یا آن که با غبارروبی از چهره ی کهن هنجارها که در لاتین به آن آرکائیسم گفته می شود و در زبان امروزی از آن با عنوان باستان گرایی یاد می کنند، به دست آید. مهم ترین جنبه ی رستاخیز کلمات در شعر سیاوش کسرایی و نصرت رحمانی باستان گرایی و بهره گیری از ساختار شعر کهن است. در بین شاعران مورد بحث، کسرایی به استفاده از مصادیق کهن زبان فارسی، چه از نظر واژگان و چه از نظر محتوا اقبال بیشتری نشان می دهد، به طور کلی باستان گرایی در شعر شاعران مورد نظر جایگاه خاصی دارد که به تشخص زبان و بیان شاعرانه ی آن ها منجر شده است. این پژوهش به بررسی و کاربرد باستان گرایی در اشعار این دو شاعر با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد.
ویژگی کارکردهای زبان در سورئالیسم و شطحیات صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان در شطحیات عرفا ویژگی های منحصر بفردی دارد و می توان آن را از نظرگاه های گوناگون مورد بررسی قرار داد. پاره ای از متون صوفیه را که در حال وجد و بی خویشی بر زبان عرفا جاری شده اصطلاحا نثر مغلوب می نامند زیرا صوفی در حالت وجد اراده ای بر انجام افعال و بیان گفته های خود ندارد. می توان این نوشته ها را با ویژگی های مکتب سوررئالیسم سنجید. روش سورئالیست ها تلاشی است برای بیان آنچه در رویا دیده می شود و در عالم بیداری به زبان نمی آید. هدف این پژوهش این است تا به شیوه ای توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که کارکردهای زبانی در شطحیات عرفا تا چه اندازه با عنصر نوشته خودکار و ویژگی های این شاخصه در سوررئالیسم هم سو هستند؟ بر همین اساس این مقاله با بررسی چند نمونه از شطحیات خرقانی و بهاءولد و تکیه بر نظریه آندره برتون درباره سورئالیسم و توضیح نوشته خودکار در نقطه علیای آن، به این نتیجه می رسد که آنچه برتون در قرن بیستم از آن به عنوان سوررئالیسم یاد می کند، از دیرباز در شطحیات عرفا وجود داشته و می توان این وجه از کلام صوفیه در نثر را با خصوصیات نوشته خودکار در سوررئالیسم منطبق دانست. آنجا که صوفی تلاش می کند تا با به کارگیری واژه ها در بستر یک گزاره، آنچه را در عالم وجد و رویا دیده است به زبان بیاورد.
نقش آفرینی حیوانات در منظومه های عاشقانه (بر اساس یکصد منظومۀ عاشقانۀ فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های عاشقانه بسط یافته شعر غنایی است که مفاهیم عاشقانه در آن باز و گسترده شده، در قالب داستانی کمال می یابد. یکی از عناصر مهم در این داستان ها، حیوانات هستند که نقش های متفاوتی را به عهده دارند. گاه این نقش ها اصلی و سرنوشت ساز و گاه فرعی و پیش برنده حوادث اند. شاعران و نویسندگان منظومه ها به مناسبت های مختلف، برای پروراندن متن خود از حیوانات یاد کرده و نقش های متنوعی برای آنان در نظر گرفته اند. هدف این پژوهش، بیان نقش های حیوانات به عنوان یکی از عناصر و بن مایه ها در منظومه های عاشقانه است. این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، می کوشد به این سؤال پاسخ دهد که: حیوانات در منظومه های عاشقانه چه نقش هایی دارند؟ محدوده مطالعاتی در این مقاله، کتاب «یکصد منظومه عاشقانه فارسی» است. این کتاب، شامل صد منظومه عاشقانه فارسی است که به نثر درآمده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد به جز نقش های بلاغی که شامل تشبیه، استعاره، نماد و ... می شود؛ نقش های ابزاری، پیام رسانی، میانجی گری، عاطفی، پیش گویی و غیب گویی، پزشکی، یاریگری، خواب و تعبیر، قصّه گویی، اسطوره ای، جادویی، مانع، پیش برنده و سبب و عامل مرگ، از جمله نقش هایی است که برای حیوانات در منظومه های عاشقانه ذکر شده است. این پژوهش می تواند الگوی مناسبی برای طبقه بندی عناصر داستان های عاشقانه ارائه دهد.
خوانش تأویلی آتش در تفاسیر عرفانی قرآن تا قرن ششم با تأکید بر قصه ابراهیم (ع) و موسی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران عارف با الهام گیری از این فرموده امام صادق (ع) که «زبان قرآن چندبعدی است»، سطوح معنایی متعددی برای قرآن در نظر گرفته اند و بر این مهم که تفسیر امری پایان ناپذیر است، پای فشرده اند. این جستار با مطالعه تفاسیر عرفانی از آغاز تا قرن ششم، در پی نمایاندن ظرفیت بالای زبان تأویلی در مضمون سازی و گذر از زبان سطحی و ظاهر الفاظ قرآنی در دو قصه «افکنده شدن حضرت ابراهیم (ع) در آتش و سرد شدن آن بر ایشان، و تجلی خدا بر حضرت موسی (ع) در هیئت آتش از درخت» است. نگارندگان با روش اسنادی و تحلیل محتوا، در صدد پاسخگویی به پرسش هایی چون: زبان تأویلی تا چه اندازه در ارائه خوانش های متفاوت و گذر از نظام تک معنایی درباره مقوله آتش مؤثر بوده است؟ و اینکه آیا نوع برداشت مفسران عارف از مفهوم نمادین آتش در داستان مواجهه هر دو پیامبر با وجود اختلاف در معنی سمبلیک و نمادین آن، در نهایت به یک مفهوم واحد انجامیده است؟، برآمده اند. یافته ها بیان گر آن است که مفسران عارف با اتکاء بر خوانش تأویلی در آتش هر دو قصه از معانی قراردادی و مألوف و نظام تک معنایی فراتر رفته اند و به ساحتی عمیق تر از معانی و خوانش هایی متفاوت دست یافته اند و در پذیرش مفاهیم رمزگونه به عنوان معانی دیگر آتش و در ضمن مرور یک دوره از مراحل سیروسلوک انفسی، طریقت عملی و نظری و مقامات عرفانی در ذهن مخاطب مؤثر بوده اند.
زبان رخداد و انتقال معنی، خوانش هرمنوتیکی عقل سرخ با تکیه بر نظریه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هر پژوهشی با رویکرد هرمنوتیک در پی تحلیل چرایی و تبیین و تحلیل یک اثر است تا از این طریق میزان برداشت مفسر را از نوشته مؤلف برآورد کند. هانس گئورک گادامر ازجمله فیلسوفانی است که درزمینه هرمنوتیک برداشت خواننده از متن را نوعی بازآفرینی دوباره متن می داند و معتقد است که هنگامی که زبان از سمت نویسنده وارد متن می شود، دارای یک هویت جدید می گردد و به خودی خود هستی جداگانه ای دارد. او معتقد است که هر اثری در هر زمان و برای هر کس می تواند معنای جداگانه ای پیدا کند و در برداشت هر مفسر فرهنگ، تاریخ، زبان، نگرش و همچنین دیدگاه فلسفی مؤثر است. این مقاله که با رویکرد هرمنوتیکی فلسفی و به روش تحلیلی - توصیفی نوشته شده است در پی آن است که داستان عقل سرخ اثر سهروردی را از منظر گادامر و دیدگاه وی درباره زبان که هر فهمی برای مفسر در زبان رخ می دهد، بررسی کند و در پایان نتیجه می گیرد داستان عقل سرخ از یک داستان عامیانه به یک داستان رمزآلود قابل تأویل است. اما یک مفسر در میان تعینات روشن متن می تواند فهم دینی و عرفانی مستقلی از متن را دوباره بازتولید کند. این یعنی خوانش متن در هر برهه تاریخی نسبت به حوادث زمان و بینش مفسر در حال تغییر و بازتولید است.
تصاویر غریب جنسی در شعر فروغ فرخزاد با تامل بر نوشتار زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فروغ فرخزاد یکی از پیشگامان زنانه نویسی در عرصه ادبیات زنان است. به این معنا که از مسائل، مشکلات، حالات و روحیات خاص زنان به منظور شناساندن لایه های متعدد شعور، شناخت، ادراک واحساسات زنانه سخن به میان می آورد و زبانی متفاوت از زبان خلق می کند . در شعر فروغ فرخزاد بحث زنانه نویسی چه در قلمرو فرم و چه در قلمرو محتوا قابل ردیابی است. در این مقاله بر روی تصاویر جنسی زنانه فروغ تامل می کنیم. سوال بنیادین این مقاله آن است که هدف فروغ از ترسیم چنین تصاویر جنسی چه بوده است؟ هدف این مقاله تبیین و تحلیل کم وکیف تصاویر جنسی شعر فروغ فرخزاد است. فرضیه این مقاله آن است که بین بسامد بالای تصاویرجنسی در شعر فروغ و دیدار با نیمه پنهان روانش رابطه مستقیم وجود دارد. در پایان، این مقاله، به این نتیجه می رسد که از رهگذر تامل بر تصاویر جنسی در شعر فروغ می توان به نوع خاصی از سبک زنانه با تامل بر خودجویی، خودیابی و خودافشاگری دست یافت. این مقاله به روش تحلیلی –توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است.
عصیان و براندازی در حماسه های ملی ایرانی (بهمن نامه، کوش نامه و گرشاسپ نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصیان اساس و بن مایه حماسه و عامل پیش برنده آن است. کارکرد عصیان در حماسه مانند پیرنگ در داستان است که توالی منطقی رخدادها را سامان می بخشد. به بیانی دیگر، در صورت فقدان عصیان، حماسه قادر به صیرورت نیست. یکی از انواع گونه گون عصیان در متون حماسی ملی ایرانی، عصیان با هدف جابجایی ساختار حاکمیتی و تحصیل قدرت است که بر پایه انگیزه-های مختلف، نظیر بیداد پادشاهان، آزمندی عاصیان و... صورت می گیرد. پاره ای از براندازی ها وجه نظامی داشته، توسط درباریان، بزرگان، وزیران و پهلوانان تمهید و انجام می شود و برخی دیگر از براندازی ها توسط اقشار عادی و عمومی جامعه محقق می شود. در ادبیات سیاسی امروز، از نوع اول ذیل عنوان «کودتا» و از نوع اخیر به نام «انقلاب» یاد می شود. در پژوهش حاضر، هجده حماسه ملی ایرانی مورد بررسی قرار گرفته و جز در شاهنامه که جزو منظومه های مورد کنکاش در این پژوهش نیست، چنین عصیان هایی در کوش نامه، بهمن نامه و گرشاسپ نامه یافت شده است که نوشتار زیر، ناظر بر توصیف و تشریح آنهاست. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده، عصیان ها از منظر انواع (فردی، گروهی و اجتماعی)، ادوار، انگیزه و محرک، تعلق طبقاتی عاصی/عاصیان، نتایج نهایی عصیان و وضعیت اجتماعی بعد از آن در سه منظومه یاد شده مورد بحث، بررسی و نتیجه گیری قرار گرفته است.
بررسی نجوم احکامی، نجوم و صور فلکی در دیوان امیر معزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تکامل شعر و تنوع بخشی به مضامین آن، استفاده شاعر از اصطلاحات علوم گوناگون ازجمله نجوم است. ایرانیان در گذشته، به کمک اخت ران و صورتهای فلکی، باورهای عامیانه ای را از نجوم احکامی در میان مردم رواج داده بودند که این امر به خاطر نشات گرفتن بخشی از فرهنگ و اساطیر آنان از اجرام آسمانی و صور فلکی ناشی شده بود. در این میان، شاعران به کمک علم نجوم احکامی و باورهای عامیانه، توصیفات زیبایی را در اشعارشان به کار بردند که نشان دهنده آگاهی آنان از این علم بوده است. امیر معزی از شاعرانی است که باورهای عامیانه و اجرام آسمانی را با صور فلکی در دیوان شعرش مورد استفاده قرار داده است تا با نگرشی خاص به این مضامین، ادبیات را با علم نجوم درهم آمیزد. وی صورت های فلکی و گرایش های ذهنی عامه درباره آن ها را در دیوان شعرش به کار می گیرد و زیباترین تعبیرها را می آفریند. معزی با برخورداری از اطلاعات نجومی مطابق زمان خود، اقدام به بیان و توصیف آنها می کند و بسیاری از تشبیهات نجومی خود را بر اساس تصاویر ذهنی ای که از اجرام آسمانی داشته، به وجود آورده است و بسان هنرمندی زبردست می کوشد تا میان مردم و عناصر آن، پیوندی شاعرانه برقرار سازد. این پژوهش با روش تحلیل و توصیف ابیات، ب ه ش یوه کتابخان ه ای صورت گرفته است تا ضمن بررسی علم نجوم احکامی و باورهای عامیانه شکل گرفته پیرامون آن، صورتهای فلکی به کار گرفته شده با ویژگی های آنان را در دیوان شعر امیر معزی مورد ارزیابی قرار داده ایم.
آموزه های دینی در رُمان «دخیل عشق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویداد انقلاب اسلامی در فضای فرهنگی و سیاسی ایران دگرگونی هایی ایجاد کرد و دستاوردهایی به همراه داشت. از این رهگذر، جریانی دینی در ادبیات داستانی پدید آمد. تحلیل عناصر داستانی در ادبیّات انقلاب، هدف و چرایی این پدیده را بازمی تاباند. این پژوهش با هدف استمرار گستره پژوهش های ادبیات انقلاب در پی واکاوی چگونگی رویکرد مریم بصیری در درون مایه و شخصیت های رمان دخیل عشق به آموزه های دینی است. روش پژوهش، تحلیلی-توصیفی، شیوه گِردآوری داده ها کتابخانه ای است. مبنای تحلیل، طیف واژه ها، مفاهیم خاص و پُربسامد مرتبط با آموزه های دینی است. بصیری، با طرح و خلق موقعیت دینی، ادامه دهنده جریان ادبیات دینی بعد از انقلاب اسلامی و در پی تقویت دین باوری، گسترش و عمومی سازی مبانی اعتقادی است و از طریق شخصیت ها و درون مایه داستانی، رویکردی تعلیمی-ترویجی به اصول و مبانی دین اسلام و القای احساس دینی به مخاطب دارد و از مفاهیم اعتقادی، احکام و اخلاقیات دین اسلام بهره ای متغیّر می برد. مسئله امامت بیشترین نمود را در این رویکرد دارد. بصیری، از زبان شخصیت های نوعی، نگاهی ارزش مدارانه به مفاهیم دینی دارد و گزاره های تعلیمی دین را به بن مایه رمان می برد و دست یابی به آموزه های دینی را با مطالعه اثر داستانی برای مخاطب تسهیل می کند.
«شیبو» نماد کهن الگوی «نقاب» در داستان عامیانۀ «جنیدنامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که داستان های عامیانه بهترین تجلی گاه کهن الگوها است، این مقاله، به تحلیل کهن الگوی «نقاب» در داستان عامیانه جنیدنامه می پردازد. جنیدنامه به روایت ابوحفص کوفی، داستان پهلوانی های پدربزرگ ابومسلم، جنید و ماجرای عشق سوزان او به رشیده و سرگشتگی های این دو دلداده و کامیابی نهایی آن ها است که به تولّد اسد، پدر ابومسلم می انجامد. این داستان در قالب افسانه پردازی های مردمی و به دور از وسواس های تاریخ نگاری دقیقِ علمی در زمینه هایی با بن مایه های عشقی، عاطفی، مذهبی، دینی و افسانه سازی، حول شخصیت های تاریخی نگاشته شده است. بر مبنای این تحقیق، که به روش توصیفی تحلیلی، کهن الگوی نقاب در جنیدنامه را مورد بررسی قرار می دهد شیبو، نیروی یاریگر و نزدیک ترین دوست قهرمان، «سایه» اوست که در تلاش برای رسیدن به خودآگاهی جنید و پیوستن به اتحاد و یگانگی روان او، با نقاب های انعطاف پذیر و انتخابی چون تغییر نام، شکل، زبان و دین یا دستاویز قرار دادن نقاب هایی مانند گریستن و سکوت، قهرمان را در عبور از موانع سفر یاری می کند. این نقاب های مثبت نه تنها سبب جعل فردیت نمی شود بلکه هم سویی در مسیر تفرد و به نوعی اتحاد با «خود» است. در این داستان، نوع دیگر نقاب که از آن به «اثر سایه» تعبیر می شود و با تعریف نقاب های غیرمنعطف مطابق است نمودی از سایه درونی، سیاه و حیوانی قهرمان است که در قالب کلاغی سیاه ظاهر می شود و قهرمان با در آغوش کشیدن و قبول این بعد منفی ناخودآگاه، خود را به کمال فردیت و یگانگی می رساند. هدف این مقاله بررسی نمودهای هر دو نوع نقاب، منعطف و غیرمنعطف در شخصیت شیبو است تا نشان دهد چگونه شخصیت داستان با استفاده از نقاب می تواند چرخه فردانیت را به کمال برساند.
بررسی سیر تطّور اصطلاح میخانه ای به نماد در غزل عرفانی (با تکیه بر غزلیات سنایی، عطار، مولوی، عراقی و حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح صوفیانه یکی از مهم ترین عنصرهای زبان عرفانی و عرفان یکی از پیچیده ترین موضوع ها در دانش بشری است. این دشواری از آنجا ناشی می شود که هم زبان صوفی با زبان اهل علم فرق دارد و هم او اصطلاح را به قصد روشن کردن دریافته های اشراقی اش به کار نمی برد. در این مقاله رابطه اصطلاح و استعاره و نماد، در قلمرو ادبیات میخانه ای و تکیه بر دو واژه خرابات و میخانه، بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اصطلاح عرفانی، به دلیل ابهام ذاتی اش، همیشه آبستن استعاره و نماد و به همین دلیل محتاج تفسیر و تاویل است. تأویلی که در آن ذوق از عقل پیشی می گیرد. اطلاعات مربوط به موضوع این مقاله از طریق مطالعات کتابخانه ای فراهم آمده و پس از مقوله بندی به یاری روش کیفی توصیف شده است.
اندیشه های قرآنی در داستان های تعلیمی حوزه ادبیّات کودک و نوجوان با رویکرد به داستان های غلامرضا حیدری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان حوزه ادبیّات کودک و نوجوان در آفرینش آثار ادبی خود، اسلوب قرآن و شیوه های بیانی آن را الگوی کار خود قرار دادند و از الفاظ و اندیشه های قرآنی در لابه لای آثار خود بهره جستند به گونه ای که موضوع اقتباس از قرآن به بابی گسترده تبدیل شد. با تحلیل و بررسی آثار این حوزه، می توان به شواهدی از تأثیر لفظی و معنوی قرآن بر زبان، اندیشه و عقاید صاحبان این آثار پی برد و به این نتیجه رسید که قرآن به عنوان مهم ترین منبع فرهنگ اسلامی، الهام بخش بسیاری از شاعران و نویسندگان ادبیّات کودک و نوجوان بوده است. این جستار درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی تأثیرپذیری غلامرضا حیدری از مضامین قرآنی در داستان های حوزه ادبیّات کودک بپردازد. حیدری یکی از نویسندگان برجسته حوزه ادبیّات کودک و نوجوان در دهه هشتاد است که آثار بی شماری در این حوزه با مضامین قرآنی و دینی دارد. به همین منظور با تبیین مضامین قرآنی متجلی در داستان های حیدری و بررسی کارکرد آن ها، نویسنده در پی پاسخ دادن به این دو پرسش است که هدف از کاربرد مضامین قرآن در داستان های حوزه کودک چیست؟ و کدام مضامین بیش ترین کاربرد را دارد؟ با بررسی انجام شده می توان گفت که مضامین قرآنی، بخشی از محتوای داستان های وی را تشکیل می دهد که با هدف آشنایی با دین، القای آموزه های اسلامی، شناساندن معارف قرانی و آماده سازی قشر نوجوان برای انجام وظایف دینی استفاده می شود.
ادبیات بومی در رمان درخت انجیر معابد احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات بومی نوعی از ادبیات است که شرایط زیستی و بومی یک منطقه، آداب و رسوم و عقاید و باورها، فرهنگ، مناسبات و روابط اجتماعی، مذهبی و غیره را که بر آن منطقه حاکم است، منعکس می کند. گرایش به این نوع ادبیات در میان داستان نویسان معاصر فراوان دیده شده است. احمد محمود نویسنده برجسته رئالیست ایرانی است که توانسته به نحو مطلوبی عناصر بومی منطقه جنوب ایران را در آثار خود بازتاب دهد. آشنایی عمیق وی با فرهنگ مردم سواحل خلیج فارس و بهره گرفتن از عناصر بومی مناطق جنوب ایران، آثار وی را از منظر ادبیات بومی و اقلیمی قابل بررسی و تأمل نموده است، به همین دلیل جستار حاضر به بررسی ادبیات بومی در آخرین اثر این نویسنده که رمان درخت انجیر معابد است، می پردازد. دستاورد پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که احمد محمود در درخت انجیر معابد آداب و رسوم، عقاید و باورها، لهجه و گویش مردم جنوب ایران را در کنار تاریخ و جغرافیای طبیعی و انسانی این منطقه به تصویر کشیده است که این امر بیانگر آگاهی و تسلط عمیق وی بر جنبه ها ی مختلف تاریخ، جغرافیا و فرهنگ مردم ساکن جنوب کشور است.
بررسی و تحلیل نحوۀ رویارویی شریعت و طریقت در زبان غزل های حکیم الهی قمشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم الهی قمشه ای، با توجه به آثارش، یکی از استادان فلسفه و عرفان و شعر و از شاعران پرکار به شمار می آید. از میان سروده های بسیارش بی تردید غزل هایش مناسب ترین عرضه گاه خلاقیت و نمایش بی پرده حال های عرفانی یک صوفی شیعی مقیّد به شریعت است. او شریعت را نه تنها مقدمه وصول به طریقت می داند؛ بلکه معتقد است در هیچ شرایطی از پای بندی به آن، گریزی وجود ندارد. زیرا او این دو را مثل دو روی یک سکه و جدایی ناپذیر و دارای سرچشمه یی واحد می داند. این مقاله که بر پایه نشانه های بسیار دو مقوله شریعت و طریقت در غزل های حکیم الهی، پدید آمده نشان می دهد که زبان او با اندیشه اش رابطه یی مستقیم دارد و تمام شیفتگی های مشهود او، به ویژه در دوره دوم زندگی اش، در زبان شاعرانه او انعکاس یافته است. اطلاعات مربوط به این پژوهش از رهگذر مطالعات کتاب خانه یی به دست آمده و سپس با بهره گیری از روش تحلیلی توصیف شده است. نبود تحلیلی از غزل های او در پیوند با روحیات عاطفی اش، ضرورت انجام پژوهش را توجیه می کند. در کنار نتایج متعددی که از این پژوهش به دست آمده، مهم ترین دستاورد آن، هم سویی شگرف آشفتگی های عارفانه او با زبانی است که به خوبی از عهده وصف این حا ل های عارفانه، برآمده است.
بررسی حقوق والدین نسبت به فرزندان به روایت ادبیات سنتی ایران (از قرن 5 تا 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک فرزندان میوه باغ زندگی و بسیار گرانقدر و عزیزند و شناخت حقوق ایشان اهمیّت فوق العاده ای دارد به غیر از بیان این حقوق در کتب قانونی و تعیین آن ها، در متون فارسی و در پیشینه فرهنگی ایرانیان به این مهم به شکلی جدی پرداخته شده و ادیبان و سخنوران ایرانی آموزه های بسیار ارزنده ای در این باب ارائه کرده اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای صورت گرفته به این نتیجه رسیده است که چه در تدوین قوانین مربوط به کودکان و چه در تنویر افکار مادران و پدران، آگاهی و مطالعه این آثار می تواند نتایج ثمربخشی داشته باشد. در این پژوهش به نمونه های ارزشمندی از حقوق فرزندان در آثار بزرگانی چون سعدی، مولوی ... از قرن پنجم تا هفتم اشاره شده است که مطالعه آن ها دست کم می تواند برای پدران و مادران مفید فایده باشد.
وجد در امهات متون منثور عرفانی قرون 4-6 (ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجد از جمله واردات غیبی است که با احداث صفاتی چون سرور، حزن، فرح و ترح موجب انقطاع سالک از استشعار به خود می شود. وجد در متون عرفانی با تعاریف متعددی نظیر غلبه حال، اصابت الم، آتشی افروخته و مانند این ها به کار رفته است. نظر به گستردگی تعاریف و مفاهیم وجد، در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و نیز اسناد کتابخانه ای به بررسی و طبقه بندی آن در امهات متون منثور عرفانی قرون (۴-۶) هجری قمری پرداخته شده است. نتایج بررسی نشان می دهد: وجد موهبتی الهی است که بی تکلف به دل آید و اکتسابی نیست. سیر بررسی مفهوم وجد بیانگر آن است که اسبابی زمینه دریافت این وارد غیبی را فراهم می کند و نیز شامل اقسام و مراتبی است که تعیین کننده درجه وجد واجدان و تقسیم آنان به مبتدی، متوسط و منتهی است. نمود و آثار وجد با توجه به قوّت و ظرفیت واجدان متفاوت بوده با خود پیامدهای معرفتی به همراه دارد.
بازیابی هویت زنانه در رمان «احتمالاً گم شده ام» از سارا سالار با تأکید بر نقد جامعه شناختی تکوینی رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار به بررسی رمان احتمالا گم شده ام اثر سارا سالار با استفاده از رویکرد ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن پرداخته است و کوشیده ایم ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای ذهنی نویسنده و جامعه را مورد تحلیل قرار دهیم. پژوهش حاضر با روش اسنادی، تحلیل و نقد متن به همراه شواهدی، سعی در نمایاندن فضای اجتماعی حاکم بر دنیای نویسنده خواهد داشت تا بیان کند که ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران در شکل گیری ساختارهای ذهنی نویسنده و پیدایش این رمان چه تاثیری گذاشته و چه پیوند و رابطه ای میان ساختارهای جامعه با ساختارهای رمان وجود دارد. با بررسی دقیق و موشکافانه مؤلفه های مدنظر در این رمان مشخص شد که این رمان یک اثر کاملاً اجتماعی و محصول ذهنیت و تفکر ایدئولوژیک نویسنده است که در آن ضمن بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی عصر خود، بازتابی از واقعیات اجتماعی و حاکم بر جامعه را نشان داده است.در این رمان که حاصل کنش های نسل معاصر و دغدغه های آن ها است، نویسنده با انتخاب زندگی زنی متأهل ، مشکلات و مسائل زنان در زندگی، فضای مردسالارانه، عدم هویت یابی زنان و ... را به تصویر می کشد و نشان می دهد که راوی داستان خود را گم کرده است و به دنبال بخش گمشده خود به هرجایی سرک می کشد. سارا سالار با در نظر گرفتن یکی از مضمون های اجتماعی؛ یعنی هویت زنانه و فضای مردسالارانه، ساختاربندی حاکم بر جامعه یک دوره در ایران را به نمایش گذاشته است
بررسی و تحلیل سازو کارهای شروع داستان در مجموعه (آبی ماورای بحار) شهریار مندنی پور (بر اساس نظریۀ ویلیام پاتریک کنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آغاز داستان، آستانه یا درگاهی است که ما را به جهان داستان رهنمون می سازد. شروع داستان که مهم ترین بخش داستان است دریچه یا روزنه ای است که خواننده از طریق آن وارد این جهان بی کران می گردد. هدف نویسنده در این مدخل، آن است که از همان سطرهای آغازین، خواننده را به ادامه خواندن داستان، ترغیب و تشویق نماید. شهریار مندنی پور از نویسندگان نسل سوم داستان نویسی و آگاه به اصول و فنون داستان نویسی از عناصر مختلفی برای آغازبندی داستان های خود بهره جسته است. کشمکش، گفتگو، رمزگونگی، توصیف، شخصیت پردازی، ترکیب، مستندگونگی، سیلان ذهن، صحنه و ... از ساز و کارهای شروع بندی داستان در مجموعه آبی ماورای بحار اوست. پژوهش حاضر پس از تبیین نظریه های مرتبط با حوزه شروع داستان به روش توصیفی- تحلیلی، جمله ها و عبارت های آغازین یازده داستان کوتاه این مجموعه را مشخص کرده، به تحلیل سازوکارهای شروع در آن پرداخته است یافته های پژوهش نشان می دهد از میان این سازوکارها، ابهام و پیچیدگی، پرکاربردترین و پربسامدترین شیوه شروع در داستان های پیش گفته هستند و دلیل آن می تواند تخیل نیرومند نویسنده باشد. یافته ها هم چنین نشان می دهد توصیف، در آغاز همه داستان های این مجموعه، نقش محوری دارد.
بررسی سبک شناسانۀ مجموعۀ اشعار شِکوة اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقبال لاهوری از شاعران صاحب سبک معاصر پاکستان است که اشعاری به زبان فارسی و اردو سروده است. از ویژگی های سبک زبانی اقبال این است که تکرار و سجع متوازی بیشترین سهم را در ایجاد موسیقی درونی اشعار او دارند و اسامی ذات بیش از سه برابر اسامی معنا است. در منظومه شکوه اسامی فارسی، بیش از دو برابر اسامی اردو اند. افعال ساده نیز چهار برابر افعال مرکب اند. در چینش نحوی شعر اقبال، اغراض زیبایی شناسانه دخالت دارد. در حوزه بلاغی، بیشترین بسامد از آنِ تشبیه بلیغ است. در حوزه استعاره، استعاره مکنیه و تشخیص بالاترین بسامد را دارد. در میان صنایع بدیعی نیز تناسب و تلمیح بیشترین بسامد را دارند. بسامد اسامی ذات، بدان معناست که شاعر در پی محسوس کردن امور معقول است. کاربرد افعال ساده نیز به منظور انتقال صریح هیجانات درونی شاعر صورت پذیرفته است. همچنین کاربرد افعال منفی با بسامد بالا، نشان از اوضاع نابسامان روحی شاعر دارد. بسامد جملات ساده و بسیط نیز به سبک او سرعت و هیجان بیشتری بخشیده است. در حوزه فکری: اقبال اندیشه های بسیاری ز قبیل عشق به خدا و رسول، رعایت تقوی و پرهیزکاری و اتحاد و همدلی را در لابه لای اشعار منظومه شکوه مطرح ساخته است. نگارندگان در این پژوهش درصدد هستند تا به بررسی ویژگی های سبک شناسی اشعار شِکوه بپردازد تا خوانندگان با زوایای گوناگون شعر وی آشنا شوند. نوع رویکرد ما در این مقاله، سبک شناسی ساختگراست که بر اساس آن به بررسی و تحلیل دقیق و موشکافانه هر سه حوزه زبانی، ادبی و فکری اشعار شِکوه پرداخته شده است.
کاربرد جملات خبری و انشایی با استفاده از وام واژگان غربی و مضمون آفرینی در اشعار میرزاده عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیّد محمّد رضامیرزاده عشقی، شاعر، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی در سال 1273 ه..ش در همدان به دنیا آمد. وی از چهره های سرشناس و پرشور عصر مشروطه در ایران به شمار می رود. عاطفه و موسیقی در شعر وی با هم پیوندی ناگسستنی و صنایع ادبی و علوم معانی در شعرش نقش برجسته ای دارند. آنچه در شعر عشقی نمایان است، جنبه اجتماعی شعر اوست به گونه ای که محتوای اجتماعی - سیاسی اشعارش با زندگی مردم معاصر، پیوند خورده است. نویسنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای، انواع جملات خبری و انشایی با استفاده از وام واژگان غربی را در اشعار عشقی، مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عشقی در جمله های خبری و انشایی با استفاده از وام واژگان غربی و با تصویرسازی و مضمون آفرینی، با زبان طنز و کنایه به نقد مسائل اجتماعی و سیاسی، نابسامانی اوضاع مملکت و دخالت بیگانگان در امور حکومتی پرداخته و به خوبی توانسته است، تصاویر شعری را در خدمت آرمان های اجتماعی و سیاسی خود به کار گیرد و انتقادهای تند سیاسی را در قالب جمله های خبری و انشایی بیان کند.
بررسی تطبیقی بن مایه عشق در شاهنامه، مهابهارت و دده قورقود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بن مایه عشق و مفاهیم مربوط به آن در ادبیات هر ملتی وجود دارد و بازتاب دهنده فرهنگ، آیین و رسوم، باورها و ارزش های اقوام مختلف جهان است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، موضوع عشق و مضامین مربوط به آن در متون حماسی ایران، هند و آذربایجان بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق سه متن حماسی: شاهنامه فردوسی، مهابهارت هندی و دده قورقود آذربایجان می باشد. سؤال های تحقیق این است که چه تفاوت ها و شباهت های محتوایی در بن مایه عشق در سه حماسه وجود دارد و دیدگاه فرهنگی در موضوع عشق چگونه است. مقایسه تطبیقی سه اثر نشان می دهد: عشق در هر فرهنگی جزو برترین احساس آدمی است که اهداف زندگی شخصی، خانوادگی و فرهنگ یک ملت را پیش می برد. همسریابی، عواطف خانوادگی و عشق به سرزمین، سه بن مایه اصلی حماسه ها هستند. داستان های مستقل عاشقانه در هر سه متن آمده است و در شیوه های ازدواج و همسریابی شباهت وجود دارد؛ فقط در تفاوت فرهنگی، در مهابهارت ازدواج های غیرطبیعی رایج است؛ در عواطف خانوادگی، محبت های خویشاوندی در روابط خانوادگی دیده می شود؛ بن مایه عشق به سرزمین نیز، در وطن دوستی و مقابله با دشمنان معنا یافته است. در مقایسه سه گانه عشق به همسر، خانواده و وطن، از نظر ارزشمندی عشق ، تقابل در احساس عاشقانه و نفی عشق دیده می شود و موارد همسرکشی، پدرکشی، پسرکشی، برادرکشی و خویشاوندکشی، خیانت، شهوت، بی وفایی آمده است اما عشق به وطن در هر سه حماسه تأکید شده و چنان با اهمیت است که میهن پرستی در مقابل عشق به همسر و عواطف خانوادگی قرار گرفته است.
بررسی نقش تشبیه در تبیین مسائل سیاسی و اجتماعی در سروده های کمال الدین اسماعیل اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال الدین اسماعیل اصفهانی ازجمله شاعران بزرگ و جریان ساز قرن ششم و اوایل قرن هفتم، از شعرای نامی ایران در ابداع معانی بدیع و مضامین و تعبیرات جدید است. وی با خلق مضامین بی همتا و التزامات دشوار، خود را تا نام خلّاق المعانی به اوج رسانید. دیوان اشعار وی دارای تنوّع موضوعی چشمگیر است و این شاعر به فراخور مدح ممدوح، موضوعات مختلفی را در شعر خود آورده است. نویسنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی نقش تشبیه در تبیین مسائل سیاسی، اجتماعی و اخلاقی در سروده های کمال الدین اسماعیل بپردازد. آنچه در شعر شاعر بیشتر نمود دارد، شگردهای بیانی و بدیعی است که کمال الدین با خلّاقیت و ذهن خیال انگیز خود در جهت برجسته سازی معنا و مضمون اشعار خود بهره برده است. تشبیه یکی از چهارعنصر بیانی است که در آرایش و هنری کردن کلام، تأثیر ژرف دارد و کمال الدین اسماعیل از این شگرد هنری، برای تبیین مضامین شعری خود استفاده نموده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که کاربرد تشبیه، نسبت به دیگر صور خیال در دیوان شاعر از نظر بسامدی، قابل توجّه است و از نظر پرداخت به انواع و اشکال تشبیه، دارای نوعی تنوع در اشکال و انواع می باشد و در تشبیهات کمال الدین، وجه شبه های حاصل شده، اکثراً انتزاعی است.
شیوۀ هنری مولانا در کاربرد انواع حروف در مثنوی با تکیه بر نشانه هایی از مختصّات سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر تحقیقات انجام شده بر روی مثنوی، ویژگی های سبک زبانی مولوی کمتر مورد نقد و بررسی دستوری قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی کاربرد انواع حروف در مثنوی با تکیه بر مختصّات سبک خراسانی از منظر زبانی پرداخته شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که مهم ترین ویژگی های سبکی مولانا در خصوص کاربرد انواع حروف در مثنوی چیست؟ روش گردآوری اطلاعات در این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای بوده و تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که مثنوی معنوی از لحاظ ویژگی های دستوری، اثری بسیار غنی با تنّوع واژگانی فوق العاده است؛ به طوری که در این پژوهش سعی شده، سبک و ساختار انواع حروف در مثنوی مورد واکاوی قرار گیرد. حاصل پژوهش نشان می دهد که مولوی با کاربردهای نامتعارف حروف در سطوح مختلف صرفی و نحوی، موجبات برجستگی زبان و در نتیجه تأثیرگذاری مضاعف مثنوی بر مخاطب را فراهم آورده است.
«فیلسوف ری» بازتاب اندیشه های اخلاقی- فلسفی و اعتقادی محمد بن زکریای رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز در ایران محمدبن زکریای رازی با دو چهره درخشان و برجسته،یکی چهره پزشکی و دیگر چهره فلسفی مورد توجه محققان بوده است و قراین و شواهد نشان می دهد رازی در آموختن این علوم از محضر استادان و شیوخ عالی رتبه ای بهره مند گشته است. نخستین پدید آورنده اثری در باب"رازی شناسی" همانا خود "محمدبن زکریای رازی" است که با تأثّر از سیره های رایج سقراط حکیم همچون پیشوای فلسفی اش،و به مثابتِ خود زیستن نگاری کتاب سیرت فلسفی را در شرح حیات علمی و عملی خویش،با دفاع از مقام «فیلسوف» بودگی اش نوشته است. مهدی محقّق،سال های متمادی روی زندگی رازی کار کرده و زمان و تلاش زیادی برای روشن کردن نقش او در سنت فلسفه اسلامی جدا از رساله های مشهور پزشکی اش صرف کرده است. لازم به یادآوری است که محقق در کتاب پیشین خود السیره الفلسفیه با مقدمه میسوطی،وجوه عقاید فلسفی رازی را مورد بررسی قرار داده است اما "فیلسوف ری " که از صبغه ای جهانی برخوردار است محموعه ای از تحقیقات و نظرات نویسنده است که در آن به شناساندن رازی و تالیفاتش،استادان و معاصران رازی و ارزیابی تفکرات فلسفی وی پرداخته است. سعی نگارنده در این مقاله علاوه بر معرفی رازی به عنوان دانشمند ایران و کتاب فیلسوف ری،تحلیل اندیشه ها و تفکرات فلسفی رازی با توجه به تفکرات فلاسفه اسلامی و نظام فلاسفه یونانی است.داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گرد آمده و با روش تحلیلی و توصیفی پردازش شده است.