احمد خاتمی

احمد خاتمی

مدرک تحصیلی: استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۷ مورد.
۱.

تحلیل کمی و کیفی کاربرد آیات در مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرصادالعباد کاربرد بلاغی کاربرد تحلیلی و کاربرد تفسیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۶
آیات الهی همواره الهام بخش نگارندگان کتب ادبی بوده است. در این میان ادبیات عرفانی سهم قابل توجهی داشته است. بسیاری از آن ها برای استحکام بخشیدن به ایده ها و آثار منثور و منظوم خود به شیوه های مختلف از آیات قرآن بهره می گرفتند. مرصادالعباد نجم الدین رازی یکی از آثار فاخر ادبیات عرفانی است که در کاربرد آیات الهی ید طولایی داشته است. برای تبیین نحوه نگرش عرفا به قرآن و اقتباس از آن، لازم است که دیدگاه های عرفا به دقت بررسی و تحلیل شود تا بتوان فهمی دقیق از اندیشه و انگیزه ی آن ها از کاربرد آیات الهی دست یافت.  در این راستا این پژوهش ضمن مرور اندیشه صاحب نظران یک مدل نظری برای سنجش کاربرد آیات قرآن در متون ادبی فراهم نموده است. بر اساس این مدل و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی کتاب مرصادالعباد مورد بررسی مطالعه قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نجم الدین رازی در مجموع 842 در مرصادالعباد به آیات مبارکه قرآن اشاره داشته اند. کاربرد بلاغی آیات 561 مورد بوده است. همچنین کارکرد تفسیری آیات قرآن 281 مورد می باشد. آنچه از متن نجم الدین رازی برداشت می شود این است که در بیشتر موارد قصد تفسیر کلام وحی را ندارد در آغاز برخی فصول نخست ذکر آیه و بیان روایت نبوی(ص) و سپس به بیان شرح و تفسیر آیه پرداخته است. روش تفسیر غالب او اجتهادی باطنی است که ۵۲ مورد می باشد. در برخی آیات روش تفسیری او اجتهادی ادبی 7 مورد، اجتهادی روایی 6 مورد و اجتهادی قرآنی 1 مورد می باشد.
۲.

شراب اَفشانی، صورت تعدیل یافته قربانی های خونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شراب اَفشانی بر خاک قربانی غیرخونی تعدیل قربانی متونِ نظمِ روایی ادبیات فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۷
جستار پیش رو با استناد به متونِ نظم روایی ادبیات فارسی تا قرن هفتم، می کوشد به بررسی شراب اَفشانی بر خاک بپردازد. نتایج این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی نشان از آن دارد که: شراب اَفشاندن بر زمین (خاک) و آسمان، نوعی جادوی تقلیدی در جوامع کشاورزی و دامداری بوده و به منظور جلب رضایت خدایان، تقویتِ روانِ درگذشتگان و حاصل خیزی زمین انجام می شده است؛ برخلاف نظر برخی پژوهشگران که هر کدام این آیین را مختص به قومی می دانند، این رسم، ریشه در آیینِ کهنِ ریختن خون قربانی بر خاک در جوامع کشاورزی دارد که به منظور باروری طبیعت و حیات جانوری گیاهی انجام می شده و در فرهنگ های مختلف رایج بوده و شکل تعدیل یافته آن به صورت باده اَفشاندن یا ریختن انواع مایعات (شیر، عسل، آب) بر خاک و مزارِ مردگان نمود یافته است. نمودِ این آیین در متون حماسی، جنبه حقیقی داشته و اشاره به رسمی مرسوم است، امّا در متون غنایی، اشاره به این رسم، جنبه مضمون سازی دارد و برای توصیف میدان نبرد، چگونگی خون ریختن پهلوانان و توصیف طلوع خورشید به کار می رود. انعکاسِ این آیین در متون عرفانی، تحوّل مفهومی برجسته ای می یابد و با توجه به تحریم شراب، اشاره شاعران به این رسم، صرفاً جنبه مجازی و عرفانی پیدا می کند و باده در این متون، استعاره از محبت الهی است و برای بیان محبتِ حقّ و جلوه آن به مخلوقات به کار می رود.
۳.

تحلیل انتقادی رمان باغ تلو بر اساس نظریه فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باغ تلو تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف گفتمان انسانی و فراجنسیتی گفتمان مردسالاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۹
رمان باغ تلو مجید قیصری از جمله رمان های حوزه پایداری در دهه های پس از جنگ است که با رویکردی تقریباً متفاوت نسبت به آثار پیش از خود به نگارش در آمده است. برجسته ترین وجوه تمایز این اثر نسبت به آثار پیشین این حوزه، توجه به جایگاه و هویت زن ایرانی، شکسته شدن کلیشه جنسیتی حضور مردان در جنگ و  پرداختن به مسأله مقاومت و اسارت زن ایرانی در طول جنگ وپس از آن است. بر همین اساس، در این پژوهش تلاش شده است با به کارگیری رویکرد انتقادی فرکلاف و به شیوه توصیفی- تحلیلی، گفتمان های تأثیرگذار در شکل گیری رمان باغ تلو مورد بررسی قرار گیرد و تبیین شود که گفتمان های حاکم بر فضای رمان در خدمت حفظ روابط  موجود قدرت و جایگاه زن در ساختارهای اجتماعی است یا در جهت دگرگونی آن است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که نویسنده رمان باغ تلو از سویی با به تصویر کشیدن سیمایی از کلیت شرایط زنان در عرصه اجتماع و بازنمایی گسترده مناسبات نابرابر جنسیتی، هژمونی گفتمان مردسالاری را  به نمایش گذاشته است  و از سوی دبگر، با محوریت قرار دادن زن در طول داستان و ترسیم افکار و افعال وی در مقابله با فضای ایدئولوژیک حاکم به شیوه ای زیرکانه در نقد باورهای متعارف و دگر گونی روابط قدرت حاکم و تغییر جایگاه اجتماعی زن تحت تأثیر گفتمان نوین انسانی و فراجنسیتی گام بر داشته است.
۴.

تحلیل مؤلفه های تجربه عرفانی در داستان دقوقی با استفاده از نظریه والتر استیس و ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی داستان دقوقی تجربه عرفانی ویلیام جیمز والتر استیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
داستان دقوقی در مثنوی معنوی روایتی چند وجهی است و به دلیل ساختار سیالش می توان آن را از ابعاد مختلف تحلیل کرد. شناخت ویژگی های تجربه عرفانی که جوهره اصلی برسازنده این تمثیل است، می تواند یکی از این تحلیل ها باشد. تجربه عرفانی، قرار گرفتن در لحظات جذبه و کشفی است که طی آن فرد، واجد تجربه ای شگفت می شود و خود را در ارتباط با جهان بالا می یابد. شناخت ماهیت این امر وجهه همت بسیاری از اندیشمندان حوزه  فلسفه عرفان بوده است. ویلیام جیمز و والتر استیس از بزرگ ترین نظریه پردازان در حوزه تجربه عرفانی هستند که ویژگی های آن را شناسایی کرده اند. نظام علمی و نظری که این دو در باب شناخت ویژگی های تجارب عرفانی بنا کرده اند می تواند گره از از کار پیجیده ترین تجارب عرفانی باز کند. تجارب عرفانی داستان دقوقی واجد مشخصه هایی است که می تواند با استفاده از این نظام علمی شناسایی و ابهامات آن برطرف گردد. ویژگی هایی چون بیان ناپذیری، تناقض آمیزی، بینش وحدانی، احساس برکت و عینیت، داشتن کیفیت معرفتی و... در این داستان به چشم می خورد. دقوقی در ابتدای تجربه اش به ادراک وحدتِ کثرات می رسد، این تجربه با تبدل های پیاپی، متناقض به نظر می رسد. تجربه او واجد کیفیت معرفتی است. دقوقی به ادراکی می رسد که سرشار از برکت است. وی بر بیان ناپذیری تجربه خود نیز تصریح می کند؛ بنابراین مسئله اصلی در این جستار این است که با استفاده از مختصات طرح شده در باب تجارب عرفانی، خوانشی دیگر از این تمثیل نمادین به دست داده شود. هرچند همچون عموم این تجارب، همه ویژگی ها در آن نیامده و خصوصیاتی چون زودگذری در این تمثیل غایب است.
۵.

تحلیل شیوه های تعدیل قربانی انسان در متون منظوم روایی تا قرن هفتم بر اساس نظریه های قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات فارسی آیین تعدیل قربانی انسان نظریه های قربانی متونِ نظمِ روایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: قربانی، عملی آیینی است که در آن، اشیاء یا موجوداتی وقف می گردیدند و به برخی قدرت های ماوراءِ طبیعی پیشکش می شدند. بشر از دیرباز به منظور ایجادِ پیوند و گسترش ارتباط، میان خود و اُمور قدسی به تقدیم انواع قربانی ها پرداخته است. از آیین های کهن و بسیار گسترده ای که ارزش کیفی خاصّی برای آدمی داشته و با اجرای آن، آدمی می کوشید با نیروهای طبیعی، پیوند برقرار کند و به یاری آن خود را در نظم جهانی دخیل سازد، آیین قربانی کردنِ انسان است. رفته رفته با گذر از مراحل آغازین حیات و گسترش عقلانیّت، جوامع می کوشند به جای قربانی کردن همنوعان، به شیوه های جایگزینی برای قربانی انسانی متوسل شوند.روش شناسی: این پژوهش می کوشد به روش توصیفی-تحلیلی در متو ن نظم روایی حماسی، غنایی و عرفانی تا قرن هفتم و بر اساس نظریه های قربانی به بررسی چاره اندیشی های بشر جهت تعدیل قربانی های انسانی بپردازد.یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، شیوه های تعدیل قربانی در پنج دسته با عناوین: سوراخ کردن گوش و ریختن مقداری از خون، خراشیدن صورت، بریدن زلف، جامه دریدن، واگذاری کودکان به معابد مقدّس، ختنه و اخته کردن طبقه بندی می شود. در موردِ شیوه های تعدیل قربانی انسانی در متون روایی نیز باید گفت: شیوه های تعدیل در متون عرفانی نمود و دگرگونی معنایی خاصّی نسبت به متون حماسی و غنایی دارد. موارد تعدیل در متون عرفانی، اغلب جنبه نمادین و رمزی می یابند، مثلاً خراشیدن صورت، بریدن زلف و کوتاه کردن مو، دریدن جامه(تمثیلی از جسم) و اخته کردن به ترتیب در مفاهیم کاستن زیبایی افراد و سرکوب نفس، نفی خودبینی و عدم توجه به جذابیت های ظاهری، گشایش روحانی و رهایی از تعلّقات دنیوی و قطع طبیعت نفسانی و خوارداشت آن به منظور تزکیه و ارتباط با منشأ قدسی به کار می رود. در تحلیل مصادیق تعدیل قربانی انسانی نیز نظریه های تعدیل قربانی از ماکس وِبر، بلاگردانی فریزر، جلب رضایت خدایان از بویس کارآمدتر و انعطاف پذیرتر از سایر نظریه هاست.
۶.

تصویر معشوق در شعر جاهلی و مقایسه آن با شعر دوره اسلامی با تکیه بر معلّقات سبع و دیوان متنبّی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر جاهلی معلقات شعر دوره اسلامی تا قرن چهارم متنبی تشبیهات معشوق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۷
. هدف و مقدمهاین پژوهش بر آن است تا با بررسی پیشینه تشبیهات درباره معشوق در دوره پیش و پس از اسلام جایگاه تشبیه را به عنوان یکی از پرکاربردترین فنون بلاغی در شعر عربی بررسی کند و وجوه اشتراک و افتراق این دو دوره را در مطالعاتی موردی نشان دهد.2. روش شناسیروش پژوهش در این مقاله توصیفی_تحلیلی است و بر پایه خوانش منابع تحقیق و مطالعه آراء و نظریات محققان صورت گرفته است و از آنجا که مباحث تحلیل مقاله نیاز به داده های اطلاعاتی داشت و داده ها می بایست بر پایه آمار تهیه و پردازش می شد لذا در حد ضرورت از روش های آماری نیز استفاده شده است. شایان ذکر است که برای دست یافتن به نتیجه ای عینی و ملموس، نویسندگان بر آن شدند تا از میان موضوعات متنوع بلاغی، تشبیه را انتخاب و آن را به تشبیه معشوق، که از گسترده ترین مفاهیم در متون ادبی است محدود کنند و از میان آثار سروده شده در دوره جاهلی، «معلقات سبع» و از میان آثار منظوم دوره اسلامی تا (قرن چهارم)، «دیوان متنبی» را به عنوان آثار شاخص این دو دوره برگزینند و تصویر معشوق را در این دو اثر بکاوند و تصویر به دست آمده را با یکدیگر مقایسه کنند.3. یافته هایافته های این مقاله که متکی به پژوهش گسترده ای برای رساله دکتر نویسنده مسئول است، متنوع و از جهات گوناگون قابل بررسی است، آنچه از این تحقیق موردی حاصل است به اجمال از این قرار است: - شاعران دوره جاهلی به ویژه سرایندگان معلقات با علوم بلاغی از جمله تشبیه و استعاره مانوس بوده اند و غالب اشعار ایشان آمیخته به نوعی تشبیه است به گونه ای که نمونه های متعددی از تشبیه در شعر آنها به کار گرفته شده است. - در معلقات سبع، 17 مورد تشبیه غیرمکرر درباره معشوق آمده است.- تشبیه مجمل در توصیف معشوق بر انواع دیگر تشبیه غلبه دارد.- تشبیهات شاعران جاهلی، جملگی از نوع محسوس به محسوس اند.- شاعران جاهلی در وصف معشوق رویکردی واقع گرایانه دارند.- مقایسه تصویرسازی معشوق در معلقات و دیوان متنبّی نشان می دهد که تا قرن چهارم هجری قمری شعر عربی متمایل به تصاویر نزدیک به واقع بوده و استفاده از تشبیه حسی به حسی از رایج ترین انواع تشبیه بوده است. نوع نگاه به معشوق در هر دو اثر منحصر به توصیف ابعاد تنانه ی وجود اوست و به عواطف و روحیات انسانی معشوق توجهی نشده است.4. بحث و نتایج- نویسندگان مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش ها بوده اند که تشبیهات معشوق در شعر جاهلی (مطالعه موردی: معلّقات) از لحاظ فنی و ساختاری چگونه اند؟ نوع نگاه شاعر جاهلی (مطالعه موردی: معلقات) در وصف معشوق و ویژگی های زنانه چگونه بوده است؟ با گذر زمان چه تفاوت هایی در ساخت و محتوای تشبیهات معشوق راه یافته که احیانا معشوق دوره اسلامی(مطالعه موردی: متنبّی) را از معشوق جاهلی(مطالعه موردی: معلّقات) متمایز می کند؟- فرض نویسندگان بر آن است که در شعر جاهلی _نظر به دیرینگی آن_ تشبیهات، ساختاری ابتدایی، ساده و کامل دارند و ارکان تشبیه غالبا به طور کامل ذکر شده و دو سوی تشبیه غالبا از نوع حسی اند. - توجه به معشوق و زیبایی های زنانه در شعر جاهلی با خلق تصاویری ساده، واقع گرایانه و جزئی نگر بروز یافته و در گذر زمان، به ویژه تحت تاثیر ظهور اسلام و نزول قرآن، بلاغت تصاویر پیرامون معشوق فزونی و قوت یافته و چهره تازه تر و خیال انگیزتری از معشوق ترسیم شده و ابعاد وجودی گسترده تری از او مورد توجه قرار گرفته است.- فرض سوم آن که شعر در دوره اسلامی قاعدتاً از پیچیدگی های خاص و خیال انگیزی های بیشتر در ساخت و محتوای تشبیهات برخوردار بوده و تصویری متفاوت از معشوق ارائه می دهد.نتایج تحقیق نشان می دهد که :- مطابق پیش بینی و فرضیه نویسندگان ساختار تشبیهات معشوق در معلقات نسبت به شعر متنبی ساده تر و ابتدایی تر است در عین حال تشبیه مرکب در شعر جاهلی بیش از شعر متنبی به کار رفته که حاصل آن تصاویری پویا و بدیع در وصف معشوق است؛ احتمالا نگاه جزئی نگر و واقع گرای اعراب جاهلی به جهان در شکل گیری این نوع تشبیهات موثر بوده است. - شاعران معلّقات و متنبی در تصویرپردازی کاملاً حسی و طبیعت گرایند و بر اساس آنچه تحقیقات این پژوهش نشان داد هر دو صد در صد از تشبیهات حسی به حسی برای وصف معشوق بهره برده اند و عناصر محسوس را از تماشای طبیعت پیرامون خویش وام گرفته و به اجزایی از پیکر زنان مانند کرده اند، لذا تصویری واقعی و قابل درک از معشوق ارائه داده اند که در عین حال از توجه به حالات روحی و عواطف انسانی معشوق در آن نشانی نیست. علت این مشابهت در به کارگیری تشبیه میان این دو اثر (معلقات و شعر متنبی) البته نیاز به تحقیق مستقل دارد با این حال مقایسه ویژگی های هر دو معشوق حکایت از معشوق مشابهی در دو نمونه منتخب دارد.- احتمالاً گرایش به ویژگی های معشوق آنگونه که در قرون بعد از قرن پنجم و ششم در شعر عربی و فارسی شکل گرفته در شعر عربی قرن چهارم که متنبّی به عنوان نماینده تام و تمام آن شناخته شده است، چندان رواج نداشته است و معشوق را آنگونه که می دیده اند و می خواسته اند، توصیف کرده اند. با این وصف مقایسه تصاویر دو معشوق نشان می دهد که تفاوت چندانی در اعضای منتخب معشوق و نوع نگاه به زن در تشبیهات به کار گرفته شده وجود ندارد هرچند ساختار تشبیهات معشوق در شعر متنبی به نسبت شعر جاهلی فشرده تر و پیشرفته تر است. مع الوصف شباهت سیمای دو معشوق از دو برهه تاریخی متفاوت می تواند نظر کسانی را که در اصالت شعر جاهلی تردید داشته اند، تقویت کند.
۷.

پژوهشی در داستان عامیانه بوستان خیال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۴۰
بوستان خیال یکی از ارزشمندترین و بلندترین متون داستانی ادبیات عامیانه فارسی است که در سرزمین هند به سبک داستان های نقالان در قرن دوازدهم، به دست میرمحمدتقی جعفری حسینی احمدآبادی نوشته شده است. داستانی آمیخته از حقیقت و افسانه، نیمه تاریخی و تخیلی که تاکنون تصحیح و چاپ نشده است. این مقاله به روش تحلیلی-توصیفی به معرفی این داستان بلند فارسی که بنای آن بر تاریخ خلفای فاطمی مصر و شیعه اسماعیلی است می پردازد. یافته های مقاله بیانگر تصدیق تاریخی برخی از روایت های نویسنده درباره خلفای فاطمی است، اما در مواردی تفاوت هایی با گزارش های تاریخی نیز مشاهده می شود. درحوزه ساختار داستان بن مایه های شگفت انگیز طلسم، جادو و جن و پری با تکرا رشوندگی بسیار، فضای داستان را بسیار خیا ل انگیز کرده است و بن مایه های دینی در حرکت رو به جلوی داستان نقش دارند. ازنظر زبانی، داستان مملو از واژه های عربی، هندی، اردو، ترکی و مغولی است و نویسنده آگاهی خوبی از ضرب المثل ها و اشعار شاعران فارسی دارد. استفاده از آیات قرآن و احادیث در جای جای این داستان به چشم می خورد.
۸.

مطالعه کارکردهای زبانی «فعل» در اشعار غنایی «مذنب بدایونی» با تکیه بر فرانقش اندیشگانی در رویکرد نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات غنایی رویکرد نقش گرایی فرانقش اندیشگانی و مذنب بدایونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۳
«ادبیات غنایی» به عنوان یکی از گسترده ترین انواع ادبی در چهارچوب نقش «ادبی و عاطفی» زبان مطرح می شود و به بیان احساسات و عواطف شخصی «گوینده» می پردازد. هدف این نوع ادبی، گزارش و بیان احساسات گوینده و در کنار آن، لذت بخشیدن به مخاطب است. هر یک از گویندگان ادب غنایی به اقتضای درون مایه اثر خود از مؤلفه هایی بهره گرفته اند که به اثر آن ها رنگ و بوی غنایی بخشیده و آن را از سایر آثار ادبی متمایز ساخته است. شیوه های کاربرد عناصر غنایی در هر یک از منظومه های ادب فارسی متعدد و متنوع است. عواملی مانند «ترکیبات و تعبیرات غنایی»، «توصیفات نرم و لطیف»، «فضای غم آلود و انزواطلبی»، «کنشگری عاشق و معشوق»، «تک گویی های درونی شخصیت اصلی» و ... از شاخص ترین نمودهای ادب غنایی هستند. این پژوهش تلاش می کند با بهره گیری از «فرانقش اندیشگانی» در رویکرد نقش گرایی هلیدی به مطالعه اشعار غنایی «مذنب بدایونی» یکی از شعرای ناشناخته دوره بازگشت بپردازد. این شاعر غزل سرا از روش های مختلفی برای بیان اندیشه غنایی خود استفاده کرده و نکته قابل تأمل این است که وی در طول دوره شاعری خود دچار تحول نگرش شده و از نگرش ابتدایی خود که مشابه شعرای عاشقانه سرای سبک عراقی بوده در دوره ای از زندگی به دیدگاه شعرای «مکتب وقوع» و «واسوخت» متمایل می شود. این پژوهش سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که بر مبنای فرانقش اندیشگانی، تحول جهان بینی «مذنب بدایونی» در اشعار غنایی، باعث ایجاد چه تغییراتی در سطح «افعال» به کار رفته، شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تغییر، افول و در نهایت تنزل مقام «معشوق» -به عنوان شخصیت اصلی غزلیات وی- از طریق کاهش میزان حضور این مُشارک در «فرآیندهای مادی و ذهنی» و بسامد بالای «بندهای پرسشی» که معنای «مؤاخذه و عتاب» دارند، نشان داده شده است.
۹.

بررسی و تحلیل قربانی انسان در شاهنامه بر اساس نظریه های آیین قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین قربانی قربانی انسان شاهنامه و نظریه های قربانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۵
قربانی انسان از مهمترین مواردِ قربانی بود که در مواقع حساس به منظورِ بلاگردانی و خشنودی نیروهای برتر، پیشکش می شد. شاهنامه ازجمله متونی است که آیین ها و باورهای مختلف را در بر دارد؛ یکی از این موارد، آیین قربانی کردن انسان است که مصادیقی از آن در داستان های زال، ضحاک، سیاوش، دیوِسپید و داستان پادشاه شهرِ بیداد دیده می شود. با توجه به این امر، نویسندگان به منظور تبیین این مصادیق به روش توصیفی-تحلیلی می کوشند بر اساس نظریه های قربانی به بررسی وتحلیلِ قربانی انسان در داستان های یادشده بپردازند. نتایج نشان می دهد، قربانی های انسانی در شاهنامه در پنج بخش، قابلِ بررسی است و با اهدافی چون طولِ عمر، بلاگردانی و دفعِ نحوست انجام می شد. در داستانِ زال با توجه به این که در باور پیشینیان، تولّد برخی نوزادان با ویژگی های خاص(سپیدمو)، شوم و تجلّی خشمِ خداوند تلقی می شد، چنین نوزادانی را دیوزاد و نمادِ شومی و عدمِ باروری می دانستند و رهاکردن او، نوعی فداکردن به منظور دفع نحوست است. در مورد قتل سیاوش نیز باید گفت: برخی کُشته شدن او را قربانی به منظور باروری طبیعت می دانند و برخی قتل او را تنها بلاگردانی می دانند نه قربانی اما قتل وی، جنبه باروری ندارد و نوعی قربانی آیینی به منظورِ دفعِ نحوستِ خواب افراسیاب و حفظ جانِ وی است. در مورد دیو سپید نیز می توان گفت: آن چه در شاهنامه با عنوان دیوان شناخته می شوند، دشمنانِ قدرتمند، وحشی و تنومندی بوده اند که با شاهان ایرانی در نزاع بوده اند و دیوان قلمداد می شدند پس کشته شدن دیوِسپید، نوعی قربانی به منظور بلاگردانی است. در تحلیل مصادیق یافت شده نیز نظریه های بلاگردانی فریزر و کمالِ کیهانی بویس کاربردی تر و انعطاف پذیرتر ازسایر نظریه-هاست.
۱۰.

تحلیل انتقادی رمان اشکانه (بر اساس نظریه فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان اشکانه ابراهیم حسن بیگی ادبیات پایداری تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف گفتمان سازندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۱
از آغاز جنگ ایران و عراق، سه نسل از نویسندگان در وادی رمان پایداری قلم زده اند. در این رمان ها، همسو با تغییراتی که در فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه صورت گرفته است، شاهد تحوّل تدریجی و پیدایش گفتمان های تازه ای هستیم. رمان «اشکانه»، از ابراهیم حسن بیگی، ازجمله رمان های حوزه پایداری است که با رویکردی تقریباً متفاوت نسبت به آثار پیشین، در دو دهه پس از جنگ به نگارش درآمده است. یکی از مهم ترین مضامینی که در این اثر برجستگی یافته، دگردیسی در ساختار کلان و آرمان های پس از دوران جنگ است. این جستار در پی آن است که با بازخوانش رمان اشکانه در قالب رویکرد انتقادی فرکلاف (Fairclough)، به شیوه تحلیلی توصیفی، گفتمان های موجود در آن را در معرض کاوش قرار دهد و پاسخگوی این پرسش باشد که آیا گفتمان حاکم بر فضای داستان، در خدمت حفظ روابط قدرت ایدئولوژیک در لایه های ساختار اجتماعی صورت بندی شده یا در جهت تضعیف و دگرگونی آن است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که نویسنده رمان اشکانه با بازنمایی تحوّلات ناشی از سلطه گفتمان سازندگی در سطوح اجتماعی-فرهنگی-اقتصادی جامعه پس از جنگ و برجسته سازی چرخش های ایجادشده در عرصه چشم اندازهای هویتی این دوره، درصدد انتقاد از نظام معنایی مسلّط بر دوران سازندگی و تضعیف روابط قدرت موجود در لایه های ساختار اجتماعی این دوره برآمده است.
۱۱.

پژوهشی تطبیقی در مبانی نظری ادبیات کودک و نوجوان (با تکیه بر سه کتاب دانشگاهی فارسی و عربی)

کلیدواژه‌ها: ادبیات کودک تطبیق الموسی شعاری نژاد قزل ایاغ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۵
پرداختن به مبانی نظری ادبیات کودک و نوجوان دستاورد جامعه مدرن است. کتاب های مختلفی در حوزه مبانی نظری ادبیات کودکان نوشته شده است که برخی از این آثار قابلیت تدریس در دانشگاه را داشته اند. در این پژوهش به بررسی تطبیقی سه کتاب در مبانی نظری ادبیات کودک و نوجوان که به زبان های فارسی و عربی نوشته شده پرداخته و نقاط قوت و ضعف این آثار دانشگاهی را با یکدیگر مقایسه کرده ایم. این آثار به محققان ادبیات کودک و نوجوان، ثریا قزل ایاغ، علی اکبر شعاری نژاد و انور عبدالحمید الموسی تعلق دارد. مقاله به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و بررسی های تطبیقی ذیل آن صورت گرفته است. یافته های نشان می دهد «تعاریف»، «چیستی» و «تاریخچه» ادبیات کودک و نوجوان و مبحث «ترویج خواندن» به سبب تکیه هر سه منبع به تئوری های غربی مشابه یکدیگرند. تکامل دانشگاهی تعاریف نظری ادبیات کودک و نوجوان در کتاب های فارسی و عربی تحت جریان تأثیر و تأثر شکل پذیرفته است. با اینکه از نظر تقومی، انور عبدالحمید الموسی و ثریا قزل ایاغ در یک بازه زمانی، کتاب خود را به چاپ رسانده اند. کتاب الموسی نسبت به قزل ایاغ و شعاری نژاد، تنوع موضوعی بیشتر و مبانی نظری کامل تری دارد. به علاوه مراجع و منابع به کاررفته در کتاب الموسی نشان می دهد که نویسنده در تبیین برخی مبانی نظری تحت تأثیر مستقیم مبانی علمی غربی قرار گرفته است. در هر سه اثر، تاریخ ادبیات کودکان تحت تأثیر جریان تأثری ادبیات جهانی نوشته شده است؛ اما در تبیین چیستی ها و ترویج خواندن نگاه های ملی بر آثار غلبه دارد.
۱۲.

شگردهای طنزپردازی در حدیقه الحقیقه سنایی و کارکرد ارتباطاتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
سناییِ غزنوی (545یا529-467 ق.)، اغلب به «شاعر نوآور» مشهور است. از نوآوری های او، کاربرد طنز در نوشتار حدیقه به منظور تفهیم بهتر موضوعات عرفانی برای سالکان و مخاطبان مباحث عرفانی ست. به گونه ای که پس از سنایی این شیوه، در میان عرفای صاحب اثر رواج یافت؛ به ویژه عطار و مولوی از آن بسیار استفاده کرده اند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه پژوهش کتابخانه ای، به یافتن شگردهای طنزنویسیِ سناییِ غزنوی در جامعه آماریِ حدیقه الحقیقه پرداخته، و ضمن بررسی مختصات هر شگرد، و دسته بندی یافته های پژوهش در شاخه های نظریه های طنز (برتری، تناقض/تضاد، رهایی، بازی ها) این شگردها را از منظر کارکرد امروزی آن تحلیل و بررسی کرده است. نتیجه های به دست آمده از این پژوهش، نشان می دهد تمامیِ شگردهای طنزساز حدیقه سنایی تئوریِ بازی ها را تقویت می کند. هم چنین درصد مجموع «بازی های زبانی» 4/67درصد از کل شگردهای طنز حدیقه، بیش تر در حکایت ها (بخش روایی) به ویژه در حکایت های نیمه دوم حدیقه دیده می شود. در مقام بعدی، شگردهای تقویت کننده نظریه برتری (5/8درصد) جای دارد، که درکل حدیقه پراکنده است. درنتیجه می توان گفت، سنایی برای تفهیم بهتر آموزه های عرفانی، اخلاقی و فلسفی خود، به کارکرد بازی و تأثیرگذاریِ آن آگاه بوده، و از طنز ناشی از آن با اشراف کامل بهره برده است؛ اما اغلب با نگاه برتری جویانه و تنبیهی (آگاهی بخشی)، به تحقیر شخصیت های حکایت ها یا مخاطب پرداخته است، و از میان 53 حکایت و تک بیت ها، تنها 7 حکایت و 6 بیت طنزآمیز (هم سو با نظریه های بازی ها، رهایی و تضاد) کارکرد رسانه ای دارد.
۱۳.

نشانه هایی از وقوع گویی و واسوخت در دیوان شمس

کلیدواژه‌ها: سبک شعر وقوع گویی واسوخت اجتماعیات رفتار اجتماعی مولوی غزلیات شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۳۹
وقوع گویی و واسوخت به مثابه رفتاری اجتماعی در دو اصطلاح به هم آمیخته بیشتر در روزگار صفوی شکل گرفته و به عنواندو ویژگی سبکی در شعر عهد صفوی خودنمایی کرده اند؛ بعید نیست فلسفه توسعه و توجه بیش از حدّ شاعران به ای ن ویژگیه اجُستن راهی برای اشاعه این رفتار و نیز جلوگیری از تکرار و تقلید و ایجاد سبک جدید تلقی شود. پیش از ای ن دوره رگ ه هایی از این نوع رفتار اجتماعی در قرون پیشین به چشم می خورد که بازت اب آن در ش عر ش اعران خراس انی و عراق ی از جمل ه مول وی (672-604 ق.) مشهود است. مقاله حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی - توصیفی ضمن مروری بر وقوع گویی و واسوخت با ارائهنمونه هایی از اشعار واسوختی مولوی به «چگونگی و چرایی شعر واسوخت در کلیات شمس» پاس خ ده د. ف رض نویس ندگان ک هنتیجه تحقیق آن را تأیید میکند آن است که مولانا جلال الدّین به عنوان شاعری عاشق پیشه در حالات شوریدگی و غلب ه عش ق ومستی عنان اختیار از دست داده و به بیان وقایع فیمابین خود و معشوقش پرداخته و بی پرده با او سخن ها گفته است. 
۱۴.

واکاوی جایگاه نوستالژی در ادبیات داستانی مهاجرت ایران با تأکید بر نویسندگان زن منتخب (اکرم پدرام نیا، نسیم وهابی، فهیمه فرسایی، فریبا صدیقیم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوستالژی ادبیات مهاجرت اکرم پدرام نیا فریبا صدیقیم نسیم وهابی فهیمه فرسایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۴۹
یکی از مهم ترین جلوه های ادبیات مهاجرت، مؤلفه نوستالژی است. مسئله اساسی این تحقیق پاسخ به این پرسش است که چنین مؤلفه ای در ادبیات داستانی زنان به چه شکلی منعکس شده است؟ تعدد زنان نویسنده مهاجر ایرانی و همچنین صاحب سبک بودن برخی از آنها در ادبیات داستانی مهاجرت، اهمیت و ضرورت چنین مطالعه ای را نشان می دهد. هدف پژوهش این است که با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی جایگاه مؤلفه نوستالژی در داستان های برگزیده و شاخص که از زنان داستان نویس مهاجر پس از انقلاب اسلامی هستند، پرداخته شود. فرضیه پژوهش این است که نوستالژی یکی از مهم ترین و شاخص ترین مؤلفه های فرمی و محتوایی در آثار مورد بررسی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نوستالژی در آثار اکرم پدرام نیا با توصیف دقیقی از گذشته، مخاطب را به فضای گذشته می برد و این نوستالژی یادآور فرد خاصی است. تکنیک دیگری که پدرام نیا به منظور ایجاد حس نوستالژی از آن بهره می گیرد، ایماژ است. نوستالژی در آثار نسیم وهابی از جنبه یک فضا -مثل فضای جنگ- روایت می شود. نوستالژی در آثار فهیمه فرسایی به شکلی آزاردهنده برای شخصیت های داستان نمود می یابد. در آثار فریبا صدیقیم، نوستالژی به موقعیت هایی دلالت دارد که فرد با دوستان و نزدیکانش تجربه کرده است. در آثار صدیقیم، نوستالژی به اشیا و مکان ها دیده نمی شود. ویژگی مهم بازتاب نوستالژی در آثار صدیقیم این است که وقایع نوستالژیک به شکل سیال ذهن نشان داده می شود و راوی به شکلی از گذشته سخن می گوید که گویی هم اکنون در حال رخ دادن است.
۱۵.

تأملی در دو سفر خودشناسی؛ «دوردست های مبهم» از محسن نکومنش فرد و «الحب فی المنفی» از بهاء طاهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای سوم دیگری هویت الحب فی المنفی دوردست های مبهم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۶
سوژه مهاجر در تجربه مهاجرت با پشت سر گذاشتن سردرگمی و گسست از فرهنگ خود و عدم تعلق به کشور میزبان، در صدد رسیدن به هویت حقیقی خود، فراز و فرودهای گوناگونی را پشت سر می گذارد. با توجه به لغزندگی هویت و الگوهای نظری موجود در خصوص مقوله مهاجرت در آرای هومی بهابها، پژوهش حاضر با رویکرد تطبیقی و با تکیه بر روش توصیفی_تحلیلی، درونمایه های مربوط به هویت مهاجر را در آثار «دوردست های مبهم» و «الحب فی المنفی»، در مراحلی چون مواجهه با دیگری، پذیرش و امتناع، آگاهی گسترده، بازگشت به خود و در نهایت گسست و فرجام بررسی می کند. در این آثار، شخصیت های شرقی در تعارض و تقابل با فرهنگ غرب و متناسب با تحولات درونی، درهم آمیزی با جریان دردناک جهانی و حفظ موضع ایدئولوژیک، به شناخت و درک شبکه ای از روابط جهانی دست یافته و بستری مبتنی بر واقعیت تاریخی، سیاسی و انسانی برای بیداری قلمروی از یاد رفته روان قهرمان در مرزهای ادغام شده «خود» و معنا بخشیدن به آن فراهم می کنند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مهاجرت با گسست از فرهنگ خودی، رویارویی با فضای سرزمین میزبان و درک مکان و زمان در روند تعامل و تقابل با فضای گفتمانی «دیگری» به مثابه یک فضای روایتی مولّد_«فضای سوم»_ در آثار، به بیان تفاوت ها و تباین ها در جهان می-پردازد؛ فرآیندی که با توجه به عوامل روان شناختی و جامعه شناختیِ دیگربودگی و تحلیل عمیق مفاهیم بیگانه و بیگانگی اهمیت تازه ای به مفهوم هویت می بخشد.
۱۶.

شیوه های انتقال مفاهیم تعلیمی مولانا در نی نامه با تکیه بر عناصر انسجام بخشی متن و تصویر نسخه خطی مصور محفوظ در موزه هنر والترز بالتیمور امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نی نامه انسجام بخشی متن تضادمعنایی شمول معنایی مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۰
مثنوی مولانا از متون گران سنگ کلاسیک زبان دری است. کسب معرفت در دیدگاه مولانا از اهم امور است و پیوسته مخاطب خویش را تا نیل به سرمنزل سعادت همراهی می کند. مفاهیم این اثر چندبُعدی از زوایای مختلف قابل کندوکاو است. تصویرسازی در فضای شعری از مختصات سبک مولانا است؛ چگونگی تأثیر این سبک بر انتقال مفاهیم تعلیمی مسئله ای است که پژوهش حاضر دنبال می کند. یکی از معدود آثار مصور مثنوی در موزه والتزر بالتیمور نگهداری می شود که نمونه منحصربه فردی در سنجش تصویرسازی در اثر مولانا است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. ابزار اصلی در استخراج شگردهای مولانا در این پژوهش نظریه انسجام بخشی «مایکل هالیدی» و «رقیه حسن» است. متن نی نامه در دو سطح فرم و محتوا بررسی می شود و همه عناصر درهم تنیده معنایی کشف می گردد. عناصر ارجاع، حذف، ادات ربط و همچنین در حیطه بازآیی تکرار، تضاد معنایی و شمول معنایی بیشترین ابزارهای کارآمد در انتقال مفاهیم در نی نامه هستند و زیبایی سخن و کلام مولانا را به وضوح نشان می دهند. نتیجه اینکه برای درک بخشی از رموز موفقیت مولانا در انتقال معانی و مفاهیم بایستی از ابزارهای معناشناسی جدید نیز در مطالعه مثنوی به کار گیریم تا زوایای جدیدی از این شاهکار ادبی و عرفانی را بیابیم.اهداف پژوهش:بررسی ارتباط متن و تصویر در مثنوی مولوی و نقش آن در انتقال مفاهیم تعلیمی.بررسی تکنیک های بلاغی مثنوی از لابه لای ابیات تعلیمی آن با کاربست تئوری هالیدی.سؤالات پژوهش:ارتباط متن تصویر در مثنوی مولوی چه ارتباطی در انتقال مفاهیم تعلیمی دارد؟تکنیک های بلاغی چه میزان از انتقال معانی بُعد تعلیمی را در مثنوی مولانا پوشش می دهد؟
۱۷.

بررسی مسئله «خود» و «دیگری» در آثار میرزا ملکم خان ناظم الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۶۲
جامعه ایران در عصر قاجار و آستانه مشروطه جامعه ای استبدادزده و مستضعف بود و مواجهه با «غرب/ دیگریِ» متمدن و مقتدر، عمق عقب ماندگی ها و نابسامانی های این مملکت را نمایاند و «خودِ» ناآگاه و بی دانش ایرانیان را در برابر چشمان بهت زده آنان قرار داد. میرزا ملکم خان ناظم الدوله، منورالفکر دوران پیشامشروطیت، با آثار و رساله هایش در تهییج و چرخش افکار مردم به سوی «دیگری» و گریز از خویشتن سهم بزرگی داشت. او کوشید تا با زمینه سازی برای تغییر گفتمان قاجار و استقرار گفتمان دموکراسی، جامعه درحال احتضار ایران را احیا کند. پرسش اصلی این مقاله چگونگی بازتاب «خود» و «دیگری» در مکتوبات ملکم و تأثیر رویکرد او در شکل گیری هویت ایرانی متجدد است. پژوهش حاضر نشان می دهد ملکم با اتخاذ سازوکارهایی سیاسی، ضمن افشاگری اوضاع داخلی کشور و نقد صریح شرایط موجود، همچنین تلاش برای به حاشیه راندن و حذف گفتمان دیرین سلطنت طلبی در ایران، به برجسته سازی گفتمان اروپایی و تقدیم جایگاه «دیگری» ارتقادهنده و توسعه بخش به غرب و فرهنگ و مظاهر تمدن غربی می پردازد و مساعی قلم وی مصروف استقرار گفتمان آزادی خواهِ قانون مدار ازطریق حذف «خود» و پذیرش «غیر» است. در این تحقیق، مسئله «خود» و «دیگری» از منظر ملکم، با بررسی مجموعه آثار وی و کاربست روش توصیفی تحلیلی بررسی می شوند.
۱۸.

بازخوانی کارکرد دووجهی طبیعت در قصه های شبانی کردی، مطالعه موردی چهار قصه بخش خاومیرآباد شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۵۸
ادب شبانی ازجمله انواع ادبی است که مغفول مانده است و هر دو گونه رسمی و غیررسمی ادب شبانی شایسته توجّه جدّی پژوهشگران با رویکردهای ادبی و میان رشته ای خواهد بود. قصه های شبانی بخشی از سامان عظیم ادب شبانی غیررسمی به شمار می آیند که تاکنون در ایران پژوهشی جدی با رویکرد تحلیل مضامین شبانی بر روی این متون انجام نشده است. طبیعت در ادب شبانی دارای جایگاه ویژه ای است. پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی کارکرد دوگانه طبیعت (کارکرد تقدسی جادویی و کارکرد پیش بَرَندگیِ روایت) در قصه های شبانی غیررسمی منطقه خاومیرآباد شهرستان مریوان بپردازد. بدین منظور از رویکرد تحلیل محتوا با گریزهایی به تحلیل ساختاری قصه ها استفاده شده است و جایگاه ویژه عناصر طبیعی برجسته ای چون کوه، غار، آب، آتش، چشمه، سنگ و گیاه در قصه ها بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اولاً، عناصر و مکان های طبیعی در قصه های شبانی نقطه تلاقی مهم ترین رویدادهای قصه است؛ ثانیاً، وجود تصاویر جادویی و تقدسی در توصیف طبیعت، انگاره ای ایجابی مبتنی بر ضرورت احترام به طبیعت و زیست بوم را در خواننده برمی انگیزد. ثالثاً طرح واره ساخت یافته در ذهن خواننده و مخاطب، بستر مناسبی جهت تعمیم قداست و توان ماورائی عناصر طبیعیِ توصیف شده در قصه، به جهان فیزیکی پیرامون وی فراهم می سازد.
۱۹.

واکاوی فنون بلاغت ادبیات فارسی از منظر آموزش به غیرفارسی زبانان

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی ادبیات فارسی آموزش زبان زیبایی شناسی فنون بلاغی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۲۷۰
ادبیات با شکستن قواعد معمول در قالب فنون بلاغی، شکلی هنری به زبان می بخشد و از گونه معیار فاصله می گیرد؛ همین موضوع می تواند یادگیری گونه ادبی را برای غیرفارسی زبانان دشوار سازد. هدف این پژوهش آن است که ابتدا «عوامل پیدایی زبان ادبی» را شرح داده و سپس از طریق انطباق این عوامل با نتیجه تحقیقات حوزه آموزش زبان، «کارکردهای فنون بلاغی در فارسی آموزی» و «آرایه های ادبی مناسب برای فارسی آموزی» را نشان دهد تا در تألیفات آزفا کمتر با حذف یا ساده سازی آثار ادبی روبه رو شویم. نویسندگان پس از ذکر عوامل پیدایش زبان ادبی از منظر شفیعی کدکنی و صفوی، نشان می دهند که چگونه برخی از فنون بلاغت از طریق هماهنگی با اصول زبان آموزی به دلیل منشأ مشترک ذهنی و خلق شگفتی از راه تخیّل، می توانند برای فارس آموزی مفید باشند. آرایه هایی که می توانند در بحث آزفا کارکرد آموزشی داشته باشند عبارتند از: ۱- لفظی یا موسیقایی (توازن های آوایی: وزن، تکرار واج و هجا)، واژگانی (ردیف و تشابه الاطراف) و نحوی. ۲- معنایی یا زبان شناسیک (تشبیه، استعاره و مجاز، کنایه، تناسب، تلمیح و اغراق). نتیجه این پژوهش با تأکید بر ضرورت شناخت دقیق و صحیح زبان ادبی، مشخص می کند که ادبیات علی رغم زبان هنری و تفاوت با گونه زبانی معیار، می تواند به عنوان منبعی جانبی در کنار آموزش زبان در تألیفات آزفا مورد استفاده قرار بگیرد؛ زیرا آرایه های ادبی ذکر شده نه تنها زبان آموزی را مختل نمی کنند، بلکه همسو با اهداف آن هستند و می توانند به فراگیری زبان یاری برسانند.
۲۰.

تحلیل نظر سنایی درباره رابطه عقل و شرع با تکیه بر حدیقه و قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۱۷۶
  یکی از دغدغه های اصلی سنایی، وجوه تقابل و اشتراک میان عقل و شریعت است. اظهار نظرهای متنوع و گوناگون سنایی درباره عقل و شرع سبب شده است هم چنان که عده ای لقب حکیم بر وی نهاده اند، عده ای نیز او را شاعری متشرع به شمار آورند و حتی گاهی او را در زمره خردستیزان بدانند. به نظر می رسد دلیل اصلی این برداشت های متفاوت از دیدگاه سنایی نسبت به موضوع مذکور، توجه او به مراتب گوناگون عقل و شرع بوده است. پرسش اصلی این است که سنایی بیشتر چه معنایی از عقل و شرع را مدنظر داشته و تحت چه شرایطی عقل را بر شریعت یا شریعت را بر عقل ترجیح داده است. در این مقاله سعی خواهیم کرد با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، تناقض های ظاهری کلام وی را در این موضوع توجیه نماییم. به نظر می رسد سنایی نه تنها خردورزی و دین داری را در تعارض نمی دیده است و این دو را مکمل هم می دانسته است، بلکه معتقد به اتحاد عقل و شرع در مرتبه ای فراتر از صوت و حرف بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان