جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای نوین ادبی زمستان 1403 شماره 227 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

طبقه بندی، نقد و تحلیلِ اشاراتِ فاقدِ مأخذ، درباره احوالِ ابوسعید ابوالخیر در متون کهن ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابوسعید ابوالخیر مقامه حالات و سخنان اسرارالتوحید مقامه کهن و نویافته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
درباره ابوسعید، غیر از مقامه های موجود، دیگر مقامه هایی نیز وجود داشته که اکنون نشانی از آن ها در دست نیست. ازجمله قراینی که وجودِ این مقامه ها را به اثبات می رساند، تعددِ اشاراتی جدید به احوالِ شیخ است که در برخی منابع دیده می شوند. برای این اشارات، دو ویژگی می توان درنظر گرفت. نخست، شاذ بودن؛ دیگر آن که در مقامه های بازمانده، برای هیچ کدام مأخذی نمی توان یافت. جستارِ حاضر به طبقه بندی و تحلیلِ این اشارات پرداخته است. نتایجِ حاصل از پژوهش، مؤید آن است که اشاراتِ مذکور را ذیل پنج مجموعه می توان طبقه بندی و بررسی کرد. مجموعه نخست، آن اشاراتی هستند که با توجه به اطلاعاتی که از طریقِ مقامه های بازمانده در اختیار است، برای آن ها با وقایعِ حیاتِ ابوسعید، تناسبی نمی توان در نظر گرفت. مجموعه دیگر، مضامینی را شامل می شوند که از محتوایِ برخی اقوال، ابیات یا از مضمونِ بعضی مفاهیم أخذ شده اند. سه دیگر، مواردی را در برمی گیرد که نشان دهنده دگردیسیِ برخی از وقایعِ حقیقی هستند. چهارم، ضمنِ آن که با احوالِ ابوسعید، سازگاری کامل دارند، اطلاعاتی افزون تر از آنچه از طریقِ مقامه های بازمانده به آن ها می توان دست یافت، در اختیار می گذارند. پنجم، مبیّنِ حکایاتی هستند که احتمالاً به دلیلِ شُبهه و ضعف در اسناد، به مقامه های رسمی و شناخته شده راه نیافته اند. از منظرِ آشناییِ بیشتر با احوالِ بوسعید، برای مجموعه نخست، اهمیتی نمی توان درنظر گرفت. مجموعه دوم، دارای اهمیتی تقریباً نسبی است. امّا مجموعه های سوم تا پنجم، حائز کمالِ اهمیت هستند.
۲.

ترجمه رباعیّات خیّام فیتز جرالد: از درمانگری شخصی تا درمانگری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رباعیات خیام فیتزجرالد دوره ویکتوریا طبقه متوسط درمانگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
در عرصه ادبیات جهان و دادوستد فکری و ادبی میان فرهنگ ها و ملل مختلف، بدون تردید هیچ شاعری به اندازه عمرخیّام و رباعیّاتش بر فضای فرهنگی، ادبی و فکری اروپا، به ویژه انگلستان دوره ویکتوریا اثرگذار نبوده است. در این دوره طبقه متوسط، به واسطه ثروت حاصل از فعالیت های تجاری و استعماری و با تکیه بر پایگاه دینی اش بر تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فکری انگلستان سلطه داشت و ارزش های آن به ارزش های حاکم و مبنا تبدیل شده بود. امّا با آغاز نیمه دوم قرن نوزدهم، سلطه مرجعیّت های این طبقه با چالش های سهمگین از جانب پژوهش گران علوم تجربی و اجتماعی مانند داروین، مارکس، نیچه و فروید مواجه شد و این چالش ها ازهرجهت باعث تزلزل روحی، معنوی و اجتماعی این طبقه شد. ترجمه رباعیّات خیام را فیتزجرالد در چنین فضایی منتشر کرد. مسئله مورد بررسی در این مقاله چراییِ «پذیرش» این ترجمه در این دوره است. در پاسخ، دو عامل زندگیِ شخصی مترجم و وضعیت اجتماعی، فرهنگی و به ویژه فکری آن دوره نقش بسزایی دارند؛ با این تأکید که کار ترجمه رباعیّات ابتدا برای فیتزجرالد نقش نوعی درمانگری شخصی را داشته که بعدها از طریقِ مراجع میدان فرهنگی و ادبی به نوعی درمانگری اجتماعی تبدیل شده است.
۳.

بررسی تکثر معنا و لایه های پنهان در حکایت «در سبب ورود حدیث الکافر یاکل فی سبعه امعاء و المومن یأکل فی معا واحد» با رویکرد نظام رمزگان روایی رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی مولانا رولان بارت خوانش متن رمزگان پنجگانه بارت تقابل دوگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
حکایت «در سبب ورود این حدیث مصطفی صلوات الله علیه که الکافر یاکل فی سبعه امعاء و المومن یاکل فی معا واحدا» اولین حکایت از دفتر پنجم مثنوی شریف است. این حکایت در مذمت حرص و آز آورده شده و تأکید دارد که ایمان صرفاً در لفظ نیست و مؤمن واقعاً ویژگی هایی دارد که در ظاهر و اعمال او هم نمود پیدا می کند و…. پژوهشگر در تحلیل این حکایت مثنوی، برای کشف ویژگی های خلاقانه و لایه های پنهان حکایت از رمزگان روایی رولان بارت بهره برده است. برای تحلیل دقیق حکایت های ژرف مثنوی، قطعاً به کارگیری روش های علمی و ساختارمند در حوزه خوانش و نقد ادبی بسیار حائز اهمیت بوده و یکی از این روش های عالمانه و دانشگاهی، بهره گیری از شیوه رمزگان رولان بارت است. در این شیوه، بارت متون را به خواندنی و نوشتنی تقسیم می کند. متن نوشتنی متنی است حائز اهمیت و درجه اول، برخلاف متن خواندنی که بیشتر سرگرم کننده است و نه تأمل برانگیز. پژوهشگر برای بررسی حکایت مذکور از این روش استفاده کرده تا دریابد که مثنوی با ویژگی های فوق الذکر طبق تعاریف بارت در کدام یک از دو متن می گنجد؟ بررسی حکایت در سبب ورود این حدیث… با شیوه توصیفی-تحلیلی و بر اساس رمزگان پنجگانه بارت نشان می دهد نظر به فراوانی همه رمزگان های پنجگانه، این حکایت نه تنها شنیدنی که نوشتنی هم هست و دو رمزگان نمادین (تقابل ها) و فرهنگی در این حکایت بسیار پرکاربرد هستند. نکته حائز اهمیت این پژوهش این است که باوجوداینکه حکایات مثنوی معنوی به صورت شفاهی و آموزشی برای انتقال مفاهیم مدنظر مولانا سروده شده، اما متن این حکایت برخوردار از بالاترین نمودارهای مرتبط با متن نوشتنی است. همچنین ازآنجاکه عرفان به نوعی مقوله ای است که بر تضادها و تفاوت ها استوار است، شاهد تقابل های معنایی و مفهومی قابل ملاحظه ای در این حکایت هستیم. ضمن اینکه اصطلاحات عرفانی و دینی و به کارگیری معانی نو و ترکیبات ادبی موجب شده است رمزگان فرهنگی نیز در این حکایت از بسامد بالایی برخوردار باشد.
۴.

واکاوی جامعه شناختی پیامدهای کولونیالیسم بریتانیایی از استعمار کردستان تا قرارداد سایکس پیکو در رمان دختر کاه فروش اثر نَبَز گُوران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات سیاسی استعمار اشغالگری قرارداد سایکسپیکو چندپارگی جغرافیایی چپاول دختر کاه فروش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
نَبَز گُوران از رمان نویسان کُرد در دوره معاصر است که رویکرد ویژه وی در آثار اَدبی اش معطوف به بازنمایی رنج های مردم کُرد در سرزمین های تحت سلطه دولت های استعمارگر، توتالیتر و فاشیستی و تصویر انسانیّتِ منکوب شده انسان معاصر در دوره هژمونی جنگ و خشونت بر سرنوشت مردم استبدادزده است. رمان دختر کاه فروش که در آن به تصویرسازی زندگی تراژیک دختر کاه فروش و رویدادهای سیاسی معاصر با دوره وی پرداخته شده، روایتی رئالیستی از رخدادهای اجتماعی سیاسیِ برآمده از سلطه استبدادی قاجار و استعمار بریتانیا بر سرزمین های کُردنشین است که سرنوشت مردمانش در گردابه استعمار، به رنج و بی بهر گی از استقلال و آزادی سیاسی و بی خویشتنی و پایمال شدن کرامت انسانی و تاراج ثروت های ملّی و چندپارگی مرزهای جغرافیایی می انجامد. از آن روی که تاکنون جستار مستقلّی به بررسی پیامدهای هژمونی استعمار بریتانیا در رمان دختر کاه فروش نپرداخته است، نگارنده در پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی این پدیده در این رمان بپردازد. مسأله بنیادین پژوهش حاضر این است که بُنمایه های استعمار و کولونیالیسم، چگونه و در چه قالب هایی در رمان دختر کاه فروش، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مُبتنی بر بررسیِ جامعه شناختی بُن مایه های کولونیالیسم در این رمان بهره گرفته است. غصب و اِشغال سرزمین، تقسیم و چندپارگی جغرافیایی کردستان، غارت منابع و ثروت های سرزمین های کُردنشین و تعیین حاکمان دست نشانده از پُربسامدترین پیامدهای هژمونی استعمار انگلیس بر کردستان در رمان دختر کاه فروش است که با رویکرد تاریخی سیاسیِ همه سونگر، روایتگر رنجی جانکاه و پایمال سازی هویّتِ دیگریِ کُرد در فرایند نگرش به خاورمیانه و انسان شرقی به عنوان اُرگانیسم های مادّیِ فرآوری و بازدهی در چرخه تأمین نیازهای جهان امپریالیستی غرب است.
۵.

منابع و روش موسی بن عیسی کسروی در انتخاب سال شمار شاهان ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موسی بن عیسی کسروی سال شمار شاهان ساسانی سیر ملوک الفرس حمزه اصفهانی محبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۵
حمزه اصفهانی در کتاب تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء از هشت کتاب برای تدوین سال شمار شاهان ایران استفاده کرده که یکی از آن ها کتاب تاریخ ملوک بنی ساسان نوشته موسی بن عیسی کسروی بوده است. براساس اطلاعاتی که حمزه از قول کسروی ارائه کرده است و با بررسی منابع تاریخی مانند تاریخ طبری و تاریخ کامل ابن اثیر می توان نتیجه گرفت که موسی بن عیسی کسروی با همکاری حسن بن علی همدانی (رقّام مراغه) در فاصله سال های 255-261ق. فهرستی از سنوات یا سال شمار شاهان ساسانی تنظیم کرده است. این فهرست با روایت بیشتر تاریخ نگاران چهار قرن نخست اسلامی تفاوت دارد. بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که سال شمار کسروی مبتنی بر منابع عربی بوده و او احتمالاً از کتاب های سیر ملوک الفرس استفاده کرده است. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که موسی بن عیسی کسروی برای تنظیم فهرست شاهان ساسانی از چه منابعی استفاده کرده است؟ آیا کسروی خدای نامه و منابع پهلوی را در اختیار داشته یا ترجمه های عربی خدای نامه (کتاب های سیر ملوک الفرس) را پیش چشم داشته است؟ این مقاله به روش تحلیل اسناد و مقایسه سال شمار شاهان ساسانی در منابع تاریخی (تا سال 400ق.) نشان داده است که کسروی دست کم از هفت منبع برای پژوهش خود استفاده کرده است که ازجمله آن ها می توان به فهرست شاهان ساسانی در کتاب محبری و ابن قتیبه اشاره کرد.
۶.

تلفیق گفتمان ها در زندگی و شخصیت جلال الدین محمد بلخی (مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا تلفیق گفتمانها زندگی و شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
غالباً تصور می شود گفتمان فقهی و عرفانی و به تبع آن، عرفا و فقها نسبت تخاصمی یا متضاد دارند، چنان که گویا فقه و تصوف ذاتاً غیرقابل جمع اند. نیز هر دو گفتمان اموری یک دست و بی منفذ تصور می شود که از هرگونه تداخل با یکدیگر شدیداً پرهیز دارند؛ اما در تاریخ شخصیت های متعددی ظهور کرده اند که در عین ارتقا به مناصب والای فقاهت، دارای گرایش های شدید عرفانی هم بوده اند؛ به طوری که می توان آن ها را عارف – فقیه نامید. تصورات شبیه به این، کمابیش درباره نسبت میان دو گفتمان تصوف و سیاست نیز وجود دارد. حال آن که سه گفتمان سیاسی، فقهی و تصوف در طول تاریخ وابستگی ها، پیوستگی ها و همگرایی های متعددی داشته اند. از دیگر سو، وقتی به عناصر گفتمانی سیاست، فقاهت و تصوف نگاه می کنیم، در مواردی آن ها را غیرقابل جمع می یابیم. ما در پی بررسی چگونگی تلفیق گفتمان های به ظاهر ناسازگار در زندگی و شخصیت مولانا هستیم. رویکرد ما تحلیل متنی و استفاده از نظریه تحلیل گفتمان است و در پایان نشان داده ایم که گفتمان های سیاسی، فقهی، اقتصادی و عرفانی در همه دوره های زندگی مولانا با یکدیگر تلفیق شده اند و تصوراتی که زندگی مولانا را به دو دوره کاملاً منفک و در تقابل با یکدیگر مطرح کرده اند، نادرست است.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۶۴