ابوالفضل حری

ابوالفضل حری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۳۵ مورد.
۱.

دگردیسی اسطوره یونانی از رهگذر دو اقتباس منظوم شکسپیر و ایرج میرزا از منظر راهکارهای ترجمه آندره لفویر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دگردیسی آوید شکسپیر ایرج اقتباس راهکارهای ترجمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۷
این مقاله دگردیسی اسطوره یونانی را از رهگذر دو اقتباس منظوم شکسپیر و ایرج میرزا و از منظر راهکارهای ترجمه پیشنهادی آندره لفویر بررسی تطبیقی می کند. ایرج میرزا چه از طریق ترجمه فرانسوی آثار شکسپیر و چه از طریق دو ترجمه منثور و منظوم لطفعلی صورتگر از این دو منظومه، می کوشد اقتباس منظوم و البته ناتمام زهره و منوچهر را بسراید. در هر سه اثر، ماجرا حول محور شخصیت اصلی ونوس و زهره می چرخد. در هر سه اثر، راز و نیاز با ونوس و زهره است و امتناع از عشق با آدونیس و منوچهر. تمناهای زنانه در گذار از آوید به شکسپیر شدت و حدت رمانتیک تری پیدا می کند. در منظومه ایرج، این تمناهای زنانه رنگ و بوی تنانگی می یابد. دگردیسی اصلی در گذار از آوید به شکسپیر و ایرج به بهره مندی ایرج از فضاسازی ایرانی مطابق با سنت و فرهنگ ایرانی مربوط می شود. در مجموع، اسطوره یونانی در گذار از رنسانس انگلیسی به رنسانس ایرانی، که نوعی ترجمه آزاد از ترجمه آزاد است، خود دچار دگردیسی هایی می شود. این مقاله می کوشد این دگردیسی را از منظر یکی از راهکارهای ترجمه ای یعنی راهکار اقتباس بررسی و تبیین کند. 
۲.

بررسی منتخب ابیاتی از چهار برگردان فارسی چهار غزلواره شکسپیر از منظر چهار راهکار ترجمه ای جیمز هولمز (۱۹۸۸)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غزلواره های شکسپیر راهکار ترجمه ای هولمز شکل-وابسته محتوا-وابسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
این مقاله، منتخب ابیاتی از چهار برگردان فارسی چهار غزلواره شکسپیر را از منظر چهار راهکار ترجمه ای هولمز بررسی تطبیقی می کند تا نشان بدهد کدام راهکارهای ترجمه ای وجه غالب دارند و مترجمان کدام راهکارها را اتخاذ کرده اند. از نظر هولمز، شعر ترجمه شده، نوعی «فرا-شعر» و مترجم نیز فرا-شاعری است که می کوشد عینیت کلامی را در قالبی کم و بیش مشابه شعر اصلی، بازآفرینی کند. روش این این مقاله، کیفی-تحلیلی و مطابق با نقشه راه مطالعات ترجمه است. از چهارگونه فراشعر یعنی محاکاتی، قیاسی، انداموار و انحرافی، دو راهکار اول، «شکل-وابسته» و دو راهکار دوم، «محتوا-وابسته»اند. نتایج بررسی نشان می دهند برگردان طبیب زاده «فرا-شعری» است که نه به نثر است و نه به نظم؛ برگردان تفضلی، شکل-وابسته؛ برگردان مقدم، مبتنی بر راهکار انحراف است؛ و ابجدیان نیز راه میانه را اختیار کرده است. در مجموع، طبیب زاده با انتخاب راهکار «قیاسی»، ترجمه هایی به مثابه فراشعر از غزلواره های شکسپیر در زبان فارسی پدید آورده است.
۳.

از هوش انسانی تا هوش مصنوعی: بررسی برگردان های فارسی فنون ادبی غزلواره ش. ۶۲ شکسپیر از منظر راهکارهای انسانی و ماشینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوش انسانی هوش مصنوعی غزل واره بسندگی پذیرفتگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
ترجمه گری ژانر شعر به سایر زبان ها همیشه به چند دلیل مسئله ساز بوده است. نخست، ترجمه گری متون ادبی با دشواری های خاص همراه است؛ دوم، متون منظوم نیز به سبب کیفیاتی خاص به زبانی دیگر سخت ترجمه پذیر جلوه می کنند؛ سوم، سبک و سیاق شاعر در ترجمه به «بدیلی» کم رنگ از اصل بدل می شود؛ چهارم، ترجمه گری شعر از رهگذر هوش مصنوعی نیز مسئله ساز است. این مقاله می کوشد به شیوه کیفی تبیینی و با کمک ابزارهای هوش انسانی و ماشینی برخی از این مسائل را در پرتو برگردان های فارسی فنون ادبی غزل ۶۲ شکسپیر بررسی کند. هدف اصلی توجه به چالش های پیش رو در ترجمه فنون ادبی است. فرزاد ترجمه ای روان؛ موقر، ترجمه ای به نسبت آزادانه تر و شفا، ترجمه ای وفادار به مضمون و طبیب زاده، ترجمه ای بسنده و پذیرفته از غزل واره ارائه کرده اند. از میان ابزارهای هوش مصنوعی، گوگل ترجمه ای تقریباً نزدیک به متن اصلی و تحت اللفظی؛ بات تلگرامی، ترجمه ای کامل تر و روان تر و اوپن چت جی پی تی، ترجمه ای دقیق تر و  نزدیک تر به هوش انسانی از غزل واره ارائه کرده اند. به نظر می رسد ترجمه ادبی به ویژه شعر از رهگذر ترجمه ادبی نیاز به خلاقیت هوش انسانی دارد تا حضور «بدیل» خود را به «اصل» نزدیک تر کند.
۴.

رویکرد بوم-زن مداری روایت شناختی به «روز اسبریزی» از بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بوم-زن مداری روایت شناسی طبیعت زنانگی مسخ شدگی هویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۶
این مقاله، داستان «روز اسب ریزی» را از منظر نقد بوم-زن مداری مبتنی بر روایت شناسی تحلیل می کند. مسئله اصلی، چگونگی بازنمایی سرکوب زنان و طبیعت در ساختار مردسالارانه از طریق روایت پردازی نجدی است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نحوه استفاده نجدی از تکنیک های روایت شناسی برای برجسته سازی سرکوب همزمان زنان و طبیعت و تحلیل ژرف روابط قدرت مردسالارانه در جامعه سنتی است با تاکید بر این پرسش ها که چگونه نجدی با استفاده از تکنیک های روایت شناسی همبستگی میان زنان و طبیعت را به تصویر می کشد؟ و چگونه این روش ها به بررسی ساختار قدرت در جامعه فئودالی و قبیله ای کمک می کنند؟ داستان نجدی می تواند به عنوان نمونه ای از ادبیات زن-بوم مداری ایرانی شناخته شود که به تفکر و آگاهی بخشی در مورد مسائل زنان و محیط زیست در بافتار فرهنگی ایران کمک می کند. روش تحقیق شامل تحلیل کیفی متن داستان با استفاده از رویکرد زن-بوم مداری و روایت شناسی است. اینکه چگونه همبستگی زنان با طبیعت از رهگذر صدای اسب و آسیه بازنمایی می شود و چگونه نجدی از زبان شاعرانه و تصاویر نمادین برای نشان دادن ارتباط عاطفی و هویتی بین اسب و آسیه بهره می گیرد. نتایج نشان می دهد نجدی با دادن صدای اول شخص به اسب و نمایش داستان از دیدگاه آن، ساختار مردسالارانه روستا را به چالش می کشد. فرار اسب و آسیه و سپس به دام افتادن و تحریف هویت اسب، نماد سرکوب ناپایدار و اجتناب ناپذیر زنان در جامعه مردسالارانه است. این مطالعه نشان می دهد روابط قدرت در این بافتارها عمیقاً ریشه دار است و تلاش برای فرار از آنها معمولاً ناکام می ماند.
۵.

از پراپ تا پساپراپ: رویکرد نشانه معناشناسی به قصه های عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Propp Post-Propp Semiotic Approach Prothesis approach folk tale پراپ پساپراپ رویکرد نشانه معناشناسی رویکرد برسازه ای قصه عامیانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۳
این مقاله رویکرد نشانه معناشناسی را به مثابه رویکردی پساپراپی به قصه های عامیانه از رهگذر تحلیل قصه «حاجی لُواس» بررسی و تبیین می کند. برخلاف رویکرد پراپ که فقط به عناصر ثابت و متغیر و خویشکاری سی و یک گانه شخصیت ها و هفت حوزه کنش اشاره می کند، در رویکرد نشانه معناشناسی که عمدتاً از گرماس-۲ ریشه می گیرد و دیگر رویکردها ازجمله شمایلی نشانه ای و برسازه ای را نیز شامل می شود، بررسی از سطح عناصر صوری صرف فراتر می رود، و معناها و مفاهیم پس پشت عناصر را نیز دربرمی گیرد. از این حیث، مربع معنایی با نحو بنیادی در سطح ژرف ساخت متون روایی سر و کار دارد که در قالب نحو روایی در سطح روساخت متجلی می شود. ژرف ساخت و روساخت، در نحو گفتمانی بروز می یابند و نحو گفتمانی، ساختارهای گفتمان روایت را برمی سازد که به معنای گفتمانی منجر می شود. معنای گفتمانی نیز همان است که گرماس دوم می کوشد ضمن پذیرش نقایص نشانه شناسی ساختارنگر گرماس اول، چنان که خود آن را به «نقصان معنا» تعبیر می کند، آن را از رهگذر نشانه معناشناسی ایجاد کند. این مقاله، می کوشد به شیوه تحلیلی و تبیینی به این پرسش پاسخ دهد که ویژگی های متمایز رویکرد نشانه معناشناسی در بررسی قصه های عامیانه کدام است و چه وجه تمایزی از رویکرد صرفاً توصیفی و ساختارنگر پراپی دارد.
۶.

دیانوئیا: وجه تمایز تعزیه از تراژدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعزیه تراژدی دیانوئیا خیر و شر رستگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
این مقاله می کوشد به شیوه کیفی - تبیینی و با ابزار کتابخانه ای در دسترس، مؤلفه دیانوئیا/اندیشه را که مبتنی بر تقابل خیر و شر است، در تعزیه و تراژدی بررسی تطبیقی کند. در واقعه کربلا، حسین (ع) با انتخاب آگاهانه خود برای مبارزه با شر، خویشکاری خود را انجام می دهد، اما برخلاف سیاوش یا تراژدی یونانی، «بخت» و «تقدیر»، نقشی کم رنگ دارند. در بینش اساطیری و اسلامی، مرگ سرچشمه فنا نیست. ازاین رو، سیاوش الهی به حسین، و سوگ سیاوش به تعزیه بدل می شود. بااین حال، نه شخص حسین به قهرمان اسطوره ای و ارسطویی؛ و نه بنیان اندیشگانی این واقعه، به دیانوئیای پیشنهادی ارسطو شباهت دارد. برخی یافته ها عبارت اند از: تعزیه و تراژدی هر دو تیره و تبار مشابه، اما اهدافی کاملاً متمایز دارند. در تعزیه، دیانوئیا بر اساس تقابل همیشگی میان خیر و شر مطلق است؛ در تراژدی، دیانوئیا معطوف به تقابل خیر و شر میان افراد است. در تعزیه، قهرمان از سرنوشت محتوم خود خبر دارد؛ در تعزیه، قهرمان راه گریزی از مرگ ندارد. در تعزیه، قهرمان، نقص تراژیک ندارد؛ در تراژدی، قهرمان خطاکار است. درعین حال، در تعزیه، اشقیا، نه خطاکار، بلکه گناهکارند! کاثارسیس در تعزیه و تراژدی به شیوه خاص خود مشترک است.
۷.

Intertextual and Conceptual Chaining in Punishment and Mercy Narratives: A Study of Surah al-Naml(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Conceptual Chaining Surah Al-Naml Micro and Macro Intertextual Relations Punishment Narratives Mercy Narratives

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۲
This study explores the intertextual relationships and conceptual chaining present in the punishment and mercy narratives of the four stories in Surah al-Naml. The primary objective is to identify and analyze the conceptual and semantic links that unify the stories within this chapter of the Quran. Employing a qualitative approach, the research utilizes content analysis and thematic analysis to investigate the narratives’ conceptual and textual connections at both micro and macro levels. The data comprises the verses related to the four stories in Surah al-Naml, analyzed through a comparative framework. Initially, the study defines key concepts such as intertextuality and conceptual chaining, followed by a discussion of the relevant theoretical background. The comparative analysis reveals robust intertextual links and intricate conceptual chains that enhance the coherence and semantic structure of the Surah. The findings demonstrate that these interrelations not only facilitate a deeper understanding of the narratives’ meanings but also contribute to a more accurate and comprehensive interpretation of the chapter’s themes. This aligns with the objectives of Surah al-Naml, which are to admonish and warn its audience. The research underscores the significance of examining intertextual relationships and conceptual chaining in Quranic studies, suggesting that such approaches can uncover new semantic and interpretive dimensions in religious texts. Furthermore, the study’s findings offer potential advancements in educational methodologies and Quranic exegesis, providing valuable insights for scholars and commentators.
۸.

بررسی بینامتنی تصرف و نقیضه «مردگانِ» جویس و «مرگ ایوان ایلیچِ» تالستوی در پله آخر علی مصفا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تصرف نقیضه بینامتن نقیضه ای «مردگان» پله آخر مرگ ایوان ایلیچ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
این مقاله به روش کیفی تبیینی و با ابزار کتابخانه ایِ در دسترس و روش تحلیل اسناد سمعی و بصری، فیلم ایرانی پله آخر را از طریق کاربست نوآورانه عناصر داستان «مردگان» جویس و مرگ ایوان ایلیچ تالستوی، از منظر بینامتنیّت نقیضه ای بررسی می کند. این بینا متن نقیضه شده (پله آخر)، از یک سو، با آثار نقیضه شونده (دو داستان جویس و تالستوی) در ارتباط قرار می گیرد و از دیگرسو می کوشد با شگردهای دخل و تصرف، برداشتی سرخوشانه و بازی گوشانه از برخی مضامین و موتیف های این دو اثر در بطن بافتار فرهنگ ایرانی و به طریق اولی، موسیقی و معماری سنتی ایرانی، ارائه کند. گذشته گرایی که موضوع محوری فیلم است، از طریق پیوند فیلم به مثابه زبرمتن با متون نوشتاری و موسیقیایی و معماری به مثابه زیرمتن، حاصل می آید. این مقاله نشان می دهد فیلم پله آخر و فیلم در حال ساخت در بطن فیلم پله آخر، روابط بینامتنی پیچیده ای با دو داستان جویس و تالستوی برقرار می کنند و بینش هایی تازه از این دو اثر داستانی ارائه می دهند. وانگهی، به نظر می رسد فیلم در دست ساخت به مثابه زبرمتن، با فیلم اصلی به مثابه زیرمتن، روابط بینامتنیِ عمدتاً صریح و مستقیم و محاکاتی و گاه کنایه وار دارد.
۹.

ارزیابی کیفیت ترجمه فارسی و محتوای کتاب اسطوره های کهن: فولکلور در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اساطیرالاولین عبارات کلیشه ای قصص قرآنی ارزیابی کیفیت ترجمه مضمون شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۳۲
این مقاله، برگردان فارسی کتاب اسطوره های کهن را بر اساس الگوی «ارزیابی کیفیت ترجمه» و محتوا و اندبشه آن را ارزیابی می کند. مؤلف نشان می دهد داستان های قرآن قرآن در سایر کتب دینی ریشه دارد و می توان آن را از منظر نظریه های ادبیات شفاهی بررسی کرد. اما به چند دلیل، دوندس در بررسی قرآن به مثابه فولکلور موفق نیست. این مقاله، می کوشد از یک سو، آراء و دیدگاه های دوندس را درباره قرآن از حیث مولفه های محتوایی و به ویژه روش تحقیق دوندس، در پرتو آرای صاحبنظران و پژوهشگران قرآنی بررسی کند و از سوی دیگر، برگردان فارسی این کتاب را بر اساس الگوی «کیفیت ارزیابی ترجمه» در سطوح واژگانی، نحوی، و معنایی بررسی کند. در مجموع، به نظر می رسد تحلیل و تبیین دوندس از کیفیت آموزه های قرآنی و به ویژه قصه های قرآنی، سطحی و کم مایه است و به ویژگی های منحصر بفرد این قصه ها در بطن سوره ها، و اینکه این قصه ها صرفاً بستری و محملی برای تبیین آموزه های دین شناختی قرآن است، وقعی ننهاده است. با این حال، مترجم نیز هرچه به انتهای کتاب می رسد، تسلط نسبی خود را در فرایند برگردان متن اصلی نشان می دهد، درکل، ترجمه همچنان نیاز به ویراستاری ادبی دارد.
۱۰.

بررسی ترجمه تصاویر بلاغی ناظر به ادات تشبیه «کأنّ» در گزیده ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تشبیه تصویر بلاغت ساختار نحوی ترجمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۶۹
این مقاله، نشان می دهد چگونه مترجمان فارسی و انگلیسی حرف تشبیه «کأنّ» را که متداول ترین ادات تشبیه در قرآن است، در کل ۲۵ آیه از قرآن ترجمه کرده اند. ادات تشبیه از جمله ارکان چهارگانه تشبیه؛ و تشبیه نیز از فنون ادبی است که ذیل علم بیان در بلاغت اسلامی قرار می گیرد. در مطالعات اخیر، به جای صنعت تشبیه از تصویر تشبیهی استفاده می کنند که دو نوع حسی و خیالی در آن نقش دارند. این دو نوع تصویر، از جمله اجزای سازنده تصاویر بلاغی محسوب می شوند که عمدتاً در راستای اهداف دین شناختی قرآن عمل می کنند. این مقاله به شیوه توصیفی و از رهگذر بررسی تطبیقی ترجمه های برگزیده می کوشد تشبیه های ناظر به «کأنّ» را به مثابه متداول ترین ادات تشبیه بررسی کند. مترجمان فارسی و انگلیسی این تصاویر را تا به اندازه زیاد عین تصاویر متن اصلی معادل یابی و تصویر را به تصویر مشابه در زبان مقصد ترجمه کرده اند. مترجمان این ادات تشبیه را در سطح واژه، به «گویی» در فارسی و as if / though در انگلیسی برگردانده اند. مترجمان فارسی پس از این عبارت، از فعل های زمان حال یا آینده، و مترجمان انگلیسی از فعل های زمان گذشته بهره برده اند. با این حال، لازم است در برگردان تصاویر به ویژگی بافتی تشبیهات نیز توجه شود. در مجموع، مترجمان فارسی و انگلیسی به تبعیت از دسته بندی یارمحمّدی متأثر از نیومارک، تشبیه را به تشبیه مشابه اما گاه با صراحت بیشتر برگردانده اند. در انتخاب ترجمه ها ملاک پذیرش و مقبولیّت ترجمه ها از یک سو، و تقدیم و تأخر زمانی از دیگر سو ملاک بوده است. همه مترجمان این ادات تشبیه را به لفظ به لفظ ترجمه کرده اند.
۱۱.

سلامان و ابسالِ فیتزجرالد جامی: بررسی بازنویسی فیتز جرالد از منظومه عرفانی جامی بر اساس دیدگاه لفویر (۱۹۹۲)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سلامان و ابسال فیتزجرالد بازنویسی ادبیات عرفانی بوطیقا ایدئولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۷
این مقاله به شیوه کیفی- تبیینی و مبتنی بر مبانی بحث «بازنویسی» در «مکتب دست کاری» نشان می دهد که چگونه و به چه ترتیب فیتزجرالد با کاربست دو رویکرد بوطیقایی و ایدئولوژیکی پیشنهادی لفویر (۱۹۹۲)، روایت منظوم جامی را «بازنویسی» کرده است. بوطیقا، تبعیت از قواعد عصر و ایدئولوژیک، ناظر به نقش حامیان است. یافته ها نشان می دهند تغییرات متعدد فیتزجرالد، نه فقط به دلیل تفاوت های زبانی و بوطیقایی که به دلیل تطبیق با بافت فرهنگ و ایدئولوژی زمانه خود بوده است. ازجمله مهم ترین نتایج این پژوهش، نمایش نحوه بازنمایی فرهنگ عرفان ایرانی در بازنویسی های فیتزجرالد است. او با ایجاد تغییرات در متن اصلی، تصویری متفاوت و گاه خیال انگیز از فرهنگ و ادبیات ایرانی، به ویژه ادبیات عرفانی ارائه داده است؛ تصویری که بیشتر با تصورات و انتظارات مخاطبان غربی همخوانی دارد. همچنین، فیتزجرالد این منظومه را به گونه ای بازنویسی کرده که با سرمایه فرهنگی در شبکه های فرهنگی و اجتماعی انگلستان مطابق باشد. این بازنویسی ها شامل انتخاب واژگان جدید، تغییر ساختار جمله ها و حتی حذف یا افزودن بخش هایی از متن اصلی بوده است تا اثر نهایی برای مخاطبان انگلیسی جذاب تر باشد. درنتیجه، بازنویسی های فیتزجرالد نه فقط ترجمه ای ساده نیست که فرایندی پیچیده از بازنویسی و بازنمایی فرهنگی است که در آن ایدئولوژی، بوطیقا و انتظارات اجتماعی نقش مهمی ایفا کرده اند. این یافته ها به درک بهتر از نحوه تعاملات فرهنگی میان شرق و غرب در دوران مدرن کمک می کند و نشان می دهد که ترجمه ها و بازنویسی های ادبی چگونه می توانند وسیله ای برای انتقال و تحول فرهنگی باشند.  
۱۲.

سعدی واقعی و سعدی مستتر در دیباچه گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مؤلف واقعی مؤلف مستتر جهان داستان برساخته گلستان روایت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۵۷
در روایتپژوهی، بحث مؤلفههای ششگانه الگوی ارتباط روایی همیشه مسأله برانگیز بوده است. این مؤلفهها به صدای روایت مربوط میشوند که یا بیرونی است یا درونی. سعدی در بیرونیترین جایگاه است که بوستان و گلستان را نگاشته است. اما شیخ شیراز مؤلف مستتر هم هست که واسطِ سعدی واقعی و سعدی روایت گر است و تصویر برساخته در ذهنیت خواننده از شیخ شیرازی واقعی است. حال، صدای سعدی روایت گر، گلستان و به طریق اولی، دیباچه را به خواننده/روایتگیر انتقال میدهد. وانگهی، صدای سعدی شیرازی میتواند حاکی از ایدئولوژی وی در مقام مؤلف واقعی هم باشد. اما، بوستان و گلستان بلندگوی اعلان مواضع سعدی واقعی نیست، بلکه سعدی واقعی این نظرگاه را از رهگذر ابزارهای متنی تبیین میکند. دقیقتر، از طریق سعدی نویسنده یا مستتر بهتر میتوان درباره ایدئولوژی سعدی شیرازی واقعی سخن گفت. این مقاله، جایگاه سعدی واقعی و مستتر/نویسنده را در دیباچه گلستان بررسی میکند. توسل به سعدی نویسنده ممکن است راه حلی برای بحث درباره تضادها و تناقض ها و گفته های منسوب به سعدی واقعی محسوب شود، چه از این نظر، گلستان و بوستان دیگر آثار از آن سعدی نویسنده محور است تا سعدی واقعی که در تذکره ها ذکر شده است.
۱۳.

بررسی هم پیوندی ادبیات ملی با مفهوم «ادبیات جهان»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات جهان ادبیات ملی ترجمه ادبیات فارسی ادبیات جهان میهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
این مقاله، هم پیوندی ادبیات (بوم) ملی را با مفهوم ادبیات جهان بررسی می کند. از دید گوته، ادبیات ملی در مقابل و متضاد ادبیاتی است که وی آن را «ادبیات جهان» می نامد. اما آیا براستی ادبیات ملی به طور عام و سایر ادبیات ها«در برابر»، «مقابل»، یا «متضاد» نگره «ادبیات جهان» هستند یا «در کنار»، «متمم» یا «مکمل» ادبیات جهان؟ پیداست ادبیات جهان حیات و نضج و توسعه خود را مدیون ادبیات ملی است، چه اگر اثری ابتدا به جرگه ادبیات ملی یک کشور درنیاید، کمتر احتمال می رود که بتواند به جرگه آثار ادبی جهانی بدل شود. البته، هیچ ارتباط مستقیمی میان ادبیات ملی و ادبیات جهان برقرار نیست، یعنی الزامی ندارد که اثر برای آنکه به چرخه ادبیات جهان درآید، حتماً ملی باشد. لیکن، ملی بودن یعنی احراز شاخص ها و کیفیت های لازم در سطح ملی، ممکن است زمینه را برای ورود اثر ملی به سطح تراملی و بین المللی فراهم کند. در واقع، غنای ادبیات جهان ممکن است به غنای ادبیات ملی وابسته باشد و برعکس. با این حال، اگر پای ادبیات ملی در میان نباشد، از ادبیات جهان نیز کمتر خبری در میان خواهد بود. این مقاله می کوشد نسبت میان ادبیات ملی و جهان را از منظری نظری بررسی کند.
۱۴.

از ققنوس شکسپیر تا سیمرغ عطار: بررسی گذار از عالم محسوس به عالم مثال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ققنوس سیمرغ عالم محسوس عالم مثال معرفت عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۴
پوفسور آی. ای. ریچاردز از چهره های تأثیرگذار در نقد و نظریه ادبی سده بیستم است که در سخنرانی به وجوه معنایی منظومه کوتاه شکسپیر و بیان چند مصراع از منطق الطیر عطار درباره ققنوس اشاره می کند. همین اشاره مختصر، نگارنده را برآن داشت تا در این مقاله به وجوه شباهت و تمایز میان دو اثر عطار و شکسپیر در توجه به مضمون سیر و سلوک عارفانه بپردازد. شیوه اصلی پژوهش حاضر مبتنی بر تحلیل کیفی محتوای دو اثر و همچنین مضمون شناسی تطبیقی است.  شعر شکسپیر درباره مجلس عزایی است که پرندگان برای دو عاشق و معشوق یعنی قمری و ققنوس تدارک دیده اند که به تازگی درگذشته اند. عامل پیوند شعر شکسپیر به سنت عرفان فارسی، نوعی معرفت عرفانی است که از طریق کشف و شهود به دست می آید و نه از رهگذر آگاهی و استدلال منطقی. مهم ترین وجه شباهت میان دو اثر، یکی شدن سی مرغ در منظومه عطار و قمری با ققنوس در شعر شکسپیر است. مهم ترین وجه تمایز نیز این است که مرغان در منظومه عطار، سیر و سلوکی عارفانه را برای وصال با سیمرغ آغاز می کنند، اما در شعر شکسپیر، نه سیر و سلوک، بلکه عشق پاک و افلاطونی میان ققنوس و قمری در جریان است. دیگر اینکه هر دو اثر به مفهوم خرد توجه نشان می دهند: خرد از این سیر و سلوک و از این یگانگی و فناپذیری عاشق و معشوق، حیرت می کند. با این همه، مهم ترین وجه مشترک این است که هم سی مرغ و هم قمری و ققنوس برای آنکه بقا و دوام یابند، باید فنا شوند: سی مرغ، بقای خود را در سیمرغ؛ و قمری و ققنوس بقای خود را در ققنوس تازه تولدیافته می بینند. در نهایت، وحدت وجود در عرفان اسلامی با عشق افلاطونی تناظر و همسانی کلی پیدا می کند: هر دو از عالم محسوس درمی گذرند و به جهان مثالی وارد می شوند.
۱۵.

برآمدن سنّت ادبی پیشا-مشروطه از رهگذر نظامگان ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه نظامگان نظام ادبی نظام ترجمه ژانرهای ادبی عصر پیشا مشروطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۲
بحث اصلی این است که چگونه نظام ترجمه در برآمدن و تکوّن نظامگان ادبی پیشا مشروطه نقش ایفا می کند. ترجمه به مثابه ابزاری برای ایجاد تغییر و تحوّل نه فقط در ارکان سیاسی و اجتماعی جامعه، بلکه در تکوین و تکوّن نظامگان فرهنگی ادبی جامعه از رهگذر نظام مطبوعات و به ویژه، کمک به ایجاد ژانرهای ادبی تازه تولّد یافته عمل می کند. در عصر پیشا مشروطه، رواج ترجمه در قالب یک نظام با خود الگوهای نو و تازه به همراه می آورد که پیش تر در جامعه سابقه نداشته اند. به نظر می رسد می توان از منظر نظریّه نظامگان پیشنهادی اون زهر که درباره جایگاه اَقماری و هسته ای ادبیّات ترجمه شده بحث می کند، از جایگاه نظام ترجمه در عصر پیشا مشروطه، چشم اندازی روشن تر در تصوّر آورد. درمجموع، ترجمه کمک می کند سبک نوشتاری منثور جای سبک منظوم را بگیرد و نظام ترجمه در کنار سایر نظام ها، بر سبک و سیاق گونه های تازه تولّد یافته در نظامگان ادبی پیشا مشروطه تأثیرگذار است.
۱۶.

واژگان و گونه های معرف طنز و طعن در گفتمان قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن طنز ژانر نغزگویی لطیفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۲۲۲
این مقاله، واژگان و گونه های معرف طنز و طعن در قرآن را تحلیل می کند. طنز در قرآن موقعیت های کمیک مشابه زندگی دنیوی بشر نیست، بلکه سخنان نغز و هشدارها یا نوش و نیش ها، از جلوه های بیانی عمدتاً غیرمستقیم قرآنی است که گونه های استعاری، تشبیهی و تمثیلی بسیاری را شامل می شوند. این گونه ها حاوی نکته ای نغز هستند که گاه باعث انبساط خاطر، و گاه مایه شگفتی ذهن شنونده می شوند. پرسش های اصلی عبارت اند از: این گونه ها چه نوع سنخ شناسی دارند؟ طرز عمل آنها به چه ترتیب است؟ و کارکردهای دین شناختی و زیبایی شناسانه آنها کدام است؟ این مقاله ابتدا به پیشینه بحث و سپس، به واژگان معرف طنز و گونه ها و الگوهای طنزپردازی اشاره، و آنها را سنخ شناسی، و طرز عمل هر ژانر را با ذکر نمونه آیات قرآنی تحلیل می کند. این گونه ها، از نغزگویی تا حکایات کوتاه تمثیلی، و طنز پرخاشگر مانند طعنه، کنایه طنزآمیز، هجو و ریشخند و کاریکاتورسازی، طیف بندی می شوند. قرآن به کمک این ژانرها، نوعی موقعیت ایجاد می کند که گاه، لطیف و طنزآمیز، گاه، هجو کج اندیشان و کاریکاتورسازی چهره منافقان، و گاه، تمثیلی و به ویژه طعنه و کنایه طنزآمیز است. البته این گونه ها به طرزی کارآمد بر هم نقش شده اند که تمییز آنها گاه، سخت ممکن است. 
۱۷.

Typology of Speech and Thought Representation in the Quranic Stories(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Narrative Quran Typology Discourse Representation Diegesis

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۸
This paper explores the typology of speech and thought representation in selected Quranic stories, utilizing narrative discourse to establish a theoretical and practical framework. It primarily focuses on renowned models such as Toolan (2001) and McHale's (1978) models, among others. After a thorough examination of these theoretical models, this paper aims to apply them using examples extracted from the Quranic stories. A notable finding suggests that the representation of speech and thought in the Quran ranges from a directly diegetic mode to an indirectly mimetic mode. This range contributes to the Quranic discourse being a vibrant and dynamic form of communication. The primary purpose of these aspects is to establish a dynamic and engaging interaction between the Quranic discourse and its audience. In general, the typology of speech and thought representation is closely linked to the oral nature of the Quranic discourse.
۱۸.

A Study of Saleh Hosseni’s Style in Three English Novels Translated into Persian through Universals of Translation

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Explicitation Normalization Shift Translator’s style Universals of Translation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
This paper aimsto reveal how the universals of translation (henceforth, UsT) can beregarded as a manner to examine the translator'sstyle in the TL. In doing so, this paper examines how Saleh Hosseini, as an Iranian literary translator,  made his style through the changes he completed at each micro-and macro-levels shift to result in his discursive presence and/or style in the novels he has translated into Persian. After having reviewed the main theories on shifts  including Nida, Catford, Leuven-Zwart, and Baker, this paper takes Baker’s definition of style as the translator’s ‘thumbprint’ as a way to approach the UsT in Hosseini’s Persian translations. Having occurred with the translated texts than with the original, the UsT are: ‘explicitation’, ‘normalization’, ‘levelling out’, and ‘simplification’ (Baker, 1996). Having selected 44 sentences from the three translated novels into Persian by Hosseini as a corpus, this paper indicates that the ratio of ‘normalization’ is much higher than the other three universals, meaning that Hosseini, through adhering to the norms of the Persian language, came to this universal as one of the signposts of his discursive presence, voice, and style in his translations.
۱۹.

بررسی خاستگاه اسطوره ای، دین شناختی و سیاسی-اجتماعی تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعزیه درام اسلامی خاستگاه اسطوره ای خاستگاه دینی خاستگاه سیاسی- اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۵
این مقاله، به تعریف، تبار نمایشی، و به ویژه به سه خاستگاه اسطوره ای و دین شناختی و سیاسی- اجتماعی تعزیه اشاره می کند. پرسش اصلی این است که تعزیه چه خاستگاه هایی دارد و علل شکل گیری تعزیه در گفتمان شیعی کدام است. روش تحقیق به صورت کیفی- تبیینی و با استفاده از ابزار کتاب خانه ای در دسترس و از میان منابع مبنایی متعدد ایرانی و غیرایرانی خواهد بود. از حیث اسطوره شناختی، تعزیه با برخی آیین های کهن ایرانی از جمله «مصایب میترا»، «یادگار زریران» و به ویژه «سوگ سیاوش» در ارتباط است که به طریق اولی، ذیل عنوان کلی «ایزد شهیدشونده» قرار می گیرند. از حیث دین شناختی، به ارتباط تعزیه با آموزه های اسلامی و به ویژه اندیشه بنیادین تقابل خیر و شر اشاره می شود و از ارتباط احتمالی تعزیه با نمایش مصایب و آلام مسیح در سنت مسیحی قرون وسطایی نیز سخن گفته می شود. از حیث سیاسی- اجتماعی نیز اشاره می شود که چگونه گفتمان شیعی در پی باور به این حقیقت که حکومت الهی را غصب کرده اند، کوشیده است اولاً در طول تاریخ برای احقاق حق قیام کند. در ثانی، تعزیه به مثابه نمایشی دینی را با سنت ها و آیین های ملی خود ممزوج، و بر تقابل همیشگی خیر و شر تأکید کند. این سه خاستگاه اسطوره ای و دینی و سیاسی- اجتماعی، بستر را برای بررسی ارتباط تعزیه با تراژدی فراهم می کند.
۲۰.

Translational Narratology: An Eclectic Conceptual Model for Studying Translated Narrative Texts(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۴۶
This paper introduces ‘translational narratology’ (TN) as an eclectic conceptual model for studying translated narrative texts. As a source-based theory, TN investigates the status of three planes of the original narratology in translation: ‘story’, ‘text’, and ‘narration’. In fact, as an eclectic model, TN aims to set a theoretical foundation for both the original narrative texts and their corresponding texts in translation. However, the process for the original writer and the translator is a little bit different: the writer usually begins with the elements of the ‘story’ plane, and then comes to the elements of ‘narration’ and ‘text’ planes, simultaneously; the translator, as a reader, begins with the ‘text/narration’, and then comes to the ‘story’ plane. The former is bottom-up; the latter is top-down. The translator may have nothing to do with the ‘story’ plane; however, he/she may deal with this plane in the process of reading, understanding, and, preferably, translating. Some theorists postulate that the original narrative models have made no room for the presence of the translator as the main agent of the translated narrative fiction. This paper sets the theoretical scene for the translator’s discursive presence in the translated narrative texts.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان