فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن یکی از نیازهای اساسی بشر است. بر اساس سلسله مراتب نیازهای مازلو، مسکن به عنوان نیاز فیزیولوژیک و اساسی، زمینه را برای بقیه ی نیازهای امنیت و بقا، روابط اجتماعی، عزت نفس و خودشکوفایی مهیا می سازد. برآورده ساختن طیف وسیعی از نیازها توسط مسکن بدین معنا است که بازار مسکن می تواند بر رفتار افراد و همچنین کل جامعه تأثیرگذار باشد. با توجه به این که بازار مسکن با کل اقتصاد یک کشور در ارتباط است، از این رو به عنوان یک بازار بسیار مهم به شمار می رود. از طرفی مطالعات مختلف نشان می دهد نرخ ارز یک متغیر کلیدی است که عدم توجه به مدیریت شایسته ی آن می تواند مسایل و مشکلاتی را برای اقتصاد هر کشوری در ابعاد گوناگون ایجاد نماید که اقتصاد ایران نیز از این موضوع مستثنی نیست. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بی ثباتی نرخ ارز بر قیمت مسکن در ایران در فاصله ی زمانی فصل اول سال 1385 تا فصل چهارم سال 1398 است. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، روش کتابخانه ای بوده و برای بررسی موضوع پژوهش، ابتدا شاخص بی ثباتی نرخ ارز با استفاده از مدل گارچ نمایی برآورد شده و سپس با استفاده از روش رگرسیون کوانتایل به بررسی تأثیر این متغیر بر قیمت مسکن پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بی ثباتی نرخ ارز تأثیر منفی و معنی دار بر قیمت مسکن داشته و اثر تقاطعی بی ثباتی نرخ ارز و نرخ تورم بر قیمت مسکن مثبت و معنی دار می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی کاربران و نظارت پذیری فضاها در پارک های شهری به منظور ارتقا سطح امنیت کودکان با استناد بر نظریه گراف ها (مطالعه موردی: پارک شفق تهران)
حوزههای تخصصی:
نیاز به امنیت، همواره از بنیادی ترین نیازهای انسان در جامعه بشری به شمار می رود. در این میان، ایمنی و امنیت گروه های آسیب پذیر و به ویژه کودکان به عنوان یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه، از اهمیت خاصی برخوردار است. حضور فعال مردم در شهر از عوامل افزایش امنیت در فضای شهری است تسلط و دیدن فضا و دیده شدن توسط مردم موجب ایجاد حس امنیت است. پژوهش حاضر با روش ترکیبی کمی و کیفی با جامعه تحقیق متشکل از 25 نفر متخصص است که در چارچوب مصاحبه ای باز و به روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی انتخاب شد و به تحلیل دیدگاه ها در نرم افزار اس پی اس اس پرداخته شده است. در ادامه با توجه به ضرایب به دست آمده از متغیرهای پژوهش به تولید گراف ها توسط نرم افزار گفی پرداخته شد. در نهایت به کمک نرم افزار دپث مپ شاخص های استخراج شده مرحله اول و دوم نظرسنجی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و به کمک نرم افزار آی گراف به انطباق تحلیل پلان ها با گراف های تولیدشده در مرحله قبل پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که کاربران در انتخاب پارک های شهری جهت امنیت کودکان خود، بیشتر به دنبال فضاهایی هستند که در جذب افراد خصوصاً بزرگ سالان کارآمد بوده و به والدین اجازه نظارت پذیری بر فضا را می دهد هستند. همچنین با توجه به مطالعات صورت گرفته، فضاهای فرهنگی از بعد عملکرد با رتبه 4.46 در پارک های شهری عامل اصلی در جذب افراد جهت مشارکت عمومی می باشد.
سیر تحول فضاهای میانی در خانه های عصر قاجار و پهلوی اول بر مبنای تغییرات ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر فرهنگی، در هر دوره ی زمانی الگوهایی از انسان ارائه می دهد که فعالیت ها، موفقیت ها و وظایف اجتماعی افراد را مشخص می کند. افراد جامعه در قالب این الگوها و ارزش ها، طرح زندگی خود را می ریزند و آن را زیست می نمایند. بنابراین الگوها و ارزش های شکل گرفته در جوامع سنتی با توجه به تغییرات اجتماعی و انقلاب های رخ داده در جهان، تحت تاثیر قرار گرفته و دچار بازتعریف جدید می گردد. در این اتفاق ارزش های جدید، جایگزین ارزش ها و باورهایی می شوند که سالیان سال، افراد یک جامعه آن را زیسته و طبق آن محیط فیزیکی خود را شکل داده اند. بنابراین طبق نظر جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی، تغییرات اجتماعی می تواند اثرات مادی و غیر مادی بر جوامع داشته باشد، بدین منظور این مقاله قصد دارد با پرداختن به تغییرات ارزشی که بعد غیرمادی تغییرات خوانده می شود، به اثرات مادی (کالبدی) که بر فضا (در این مقاله فضای میانی) می گذارد، پی ببرد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کیفی، و به لحاظ هدف، تاریخی- تفسیری و منطق تحقیق از نوع پس کاوی می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با تغییر در ارزش های جامعه در عصر قاجار و پهلوی اول، ارزش های جدیدی جایگزین آن گشته اند که سبب تغییر در مفاهیم شکل دهنده فضای میانی همچون، محرمیت و حریم، خلوت و قلمرو شده و به واسطه این اتفاق تغییرات وسیعی در شکل (کالبد)، کارکرد و معنای این فضاها به وجود آمده است.
راهکارهای کاهش ناسازگاری شناختی در خانه های معاصر آپارتمانی از طریق انطباق مکان-احساس ها و مکان-رفتارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانه به عنوان مکانی بی واسطه و بی تکلف ، تاثیر عمیقی بر احساسات ساکنین خود دارد. اما امروزه خانه های آپارتمانی در تاکید صرف بر عملکردها، احساسات ساکنین را نادیده می گیرند و با ایجاد احساسات، افکار و تمایلات متناقض باعث ناسازگاری شناختی و اضطراب عاطفی می شوند. سوال اصلی پژوهش این است که چگونه می توان ناسازگاری شناختی در خانه های معاصر آپارتمانی را کاهش داد؟ و هدف از طرح این پژوهش ارائه راهکارهایی برای ایجاد سازگاری شناختی در خانه های آپارتمانی با تاکید بر مکان-احساس ها در کنار مکان-رفتارهاست. در پژوهش حاضر از روش کیفی و نظریه زمینه ای استفاده شده و پس از مرور ادبیات در حوزه ناسازگاری شناختی و قابلیت محیط، مطالعه میدانی بر سی و چهار نفر از ساکنین بیست خانه ی آپارتمانی انجام شده است تا اینکه داده ها به مرحله اشباع رسیده اند. در این مرحله اطلاعات از طریق مصاحبه و تهیه عکس و کروکی جمع آوری شده و نقشه های مکان-رفتار و مکان-احساس ترسیم شده اند. نهایتاً با انطباق این نقشه ها نتیجه گیری صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد که در خانه های معاصر آپارتمانی مکان-احساس ها و مکان-رفتارها بر یکدیگر منطبق نیستند و این مسئله باعث ایجاد ناسازگاری شناختی و تنش می شود. برای کاهش این تنش ها و ایجاد سازگاری شناختی در سه سطح، راهکارهایی ارائه شده است. در سطح ارتباط بین فضاها، استفاده از ساختار خطی، اتاق های با دو در و تفکیک فضاها پیشنهاد شده. در سطح ابعاد و ماهیت فضا، به راهکارهایی مثل هماهنگی مقیاس فعالیت و مقیاس فضا، اتاق هایی با ابعاد خیلی کوچک، تخلخل در جداره ها، فضاهایی برای پشتیبانی فعالیت های اختیاری و عرض حداقل دو متر برای تراس اشاره شده است و در سطح جزئیات و اجزاء فضا، راهکارهایی از جمله نور طبیعی، فضاسازی احساسی در اطراف منابع گرمایشی، جداره متخلخل در تراس، نشیمنگاه در کنار پنجره و شومینه ارائه شده اند.
Investigating the Level of Acoustic Comfort in Contemporary Apartments based on Standards and the Existing Situation (Case Study: Tabriz City)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
29 - 40
حوزههای تخصصی:
The extant s tudy aimed to analyze the acous tic comfort situation in contemporary apartments based on urban spaces in Tabriz, Iran. This s tudy was conducted using a quantitative method within the field survey at two levels of the ques tionnaire (perceptual situation) and field measurements (acous tical condition). The researcher-made ques tionnaire was used to collect data in the firs t s tep. Architecture experts approved the validity of the ques tionnaire; its reliability was examined using Cronbach's alpha (0.926). All experiments associated with airborne noise field measurements (background sound and sound pressure level) were done using 2260Inves tigator. Firs t, background noise was measured in two open and closed windows inside the considered residential units. In the next s tep, sound pressure level (SPL) Figures were plotted using level rate and sound s tandard in different plan spaces. Ultimately, the authors assessed noise criteria and their difference with sound levels. The results indicated the undeniable effect of traffic, among other variables of acous tic comfort, on dissatisfaction caused by noise in urban areas of Tabriz. This effect was not only definite but also so significant that there was no change in patterns emerging in noise level, even based on the SPL measurements.
ارائه مدل مفهومی با تأکید بر مؤلفه های اثربخش در هویت نماهای شهری بر اساس روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
87 - 102
حوزههای تخصصی:
نما در فرهنگ معماری معاصر ایران جایگاه مشخصی ندارد و تابع نظرات اعمال شده از سوی کارفرما، طراح و شهرداری در تغییر است. همچنین باوجود خلاءهای پژوهشی مشهود درزمینه بیان مؤلفه ها، عوامل، ابعاد و معیارهای هویت نماهای شهری و مفاهیم مرتبط با آن، موجب شده است تا هدف این پژوهش در راستای تبیین چارچوب برای بیان مؤلفه های اثربخش بر هویت نماهای شهری پیش برده شود. این پژوهش کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های اسنادی– فراترکیب به شمار می رود. برای شناسایی الگوی مؤلفه های اثربخش هویت نماهای شهری، تعداد 179 مقاله بررسی شده از میان آن ها 58 مقاله به کمک برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی، برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا 123 شاخص معرف هویت نماهای شهری شناسایی و در 7 مفهوم و 1 مقوله طبقه بندی شدند. بر اساس یافته های تحقیق؛ ابعاد، مؤلفه ها، معیارها و عوامل مفاهیم؛ هویت مکانی، هویت، هویت شهری، سیما شهری، منظر شهری، منظر معماری و نما بیان شده است.
بررسی تزئینات معماری با تمرکز بر کاشی کاری در مکاتب نگارگری
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
مدارک تصویری، ازجمله مهم ترین منابع در تحقیقات تاریخ معماری ایران، محسوب می شوند. یکی از این مدارک نقاشی است. بااین حال، ظرفیت ها و اهمیت ویژه ای که این نقاشی ها دارند، به طور کافی موردتوجه قرار نگرفته و کمتر در تحقیقات معماری مورداستفاده قرار گرفته اند. ازاین رو، نیاز به بررسی و تحلیل عمیق تر این نقاشی ها و تأثیرات آن ها بر معماری، احساس می شود. مکتب هرات، به عنوان یکی از مکاتب مهم در تاریخ معماری ایران است. این مکتب قادر است فضاهای معماری دوره تیموری را به طور واقعی بازنمایی کند و این به طور خاص از آنجایی مهم است که معماری این دوره دارای ویژگی های واقع گرایانه و بازتابی از عناصر معماری اسلامی است. در این مقاله، به بررسی و تحلیل میزان واقع گرایی تزئینات کاشی کاری نقاشی های بهزاد پرداخته شده است. روش انجام پژوهش حاضر غیر پیمایشی و مبتنی بر رویکرد تفسیری - تاریخی است. درواقع در اینجا با منطق اولویت قرار دادن «امکان استخراج مستندات به صورت میدانی» و «برداشت نگاره های به کاررفته در مستندات» به عنوان شرط استنباطی و معرف، در منطق شواهد پژوهش، از نمونه گیری تصادفی بهره برده است. ساختار پژوهش وابسته به نگاره های بهزاد و مفاهیم معماری موجود در نگاره های وی در تحلیل و تفسیر آثار منتخب، با درآمدی از این هنرمند آغاز گردیده و در مرحله بعد به تحلیل بناهای واقعی تأثیرگذار در آن آثار می پردازد.
سبک های یادگیری کُلب در آموزش معماری؛ مطالعه ی تطبیقی شیوه های آموزشی معماری و سبک های یادگیری در ارتقای خلاقیت دانشجویان
حوزههای تخصصی:
استفاده از شیوه های آموزشی متناسب با ویژگی های فردی دانشجویان رشته ی معماری در سال های اخیر مورد توجه محققان این حوزه بوده است. توجه به سبک یادگیری دانشجویان به عنوان یکی از مؤلفه های تفاوت های فردی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر مطالعه ای است توصیفی-تحلیلی که به بررسی ارتباط سبک های یادگیری دانشجویان معماری با خلاقیت و عملکرد تحصیلی آن ها می پردازد. همچنین در فاز دوم پژوهش به بررسی تأثیر مدل های آموزش معماری پیشنهادی مطالعات گذشته در ارتقای خلاقیت یادگیرندگان پرداخته شده است. نمونه های آماری به تعداد ۱۰۷ نفر شامل هنرجویان مقطع هنرستان و دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد می باشند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی سبک های یادگیری کلب است. همچنین نمرات دروس کارگاه طراحی یادگیرندگان قبل و بعد از اجرای مدل های آموزشی متناسب با هر یک از سبک های یادگیری ثبت گردیده است. اطلاعات جمع آوری شده با روش پیمایشی تحلیل واریانس (ANOVA) جهت بررسی معناداری تفاوت سطوح خلاقیت سبک های یادگیری در نرم افزار ۲۷SPSS تجزیه وتحلیل شد. جهت بررسی تأثیر مدل های آموزشی اجرا شده در ارتقای خلاقیت یادگیرندگان از آزمون t مستقل استفاده شده است. مطابق نتایج سبک واگرا بهترین عملکرد را در خلاقیت طراحی و سبک انطباق دهنده بیشترین پیشرفت را در مواجهه با مدل های آموزشی ثبت کردند. در آخر چگونگی ترکیب افراد دارای سبک های یادگیری مختلف در گروه ها برای انجام پروژه های طراحی بیان شد.
هجرت مصداقِ راهبرد تاب آوری شهری در اندیشه اسلام
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
156 - 166
حوزههای تخصصی:
از منظر تاب آورانه می توان هجرت را تصمیمی برای کاهش فشارهای اجتماعی، دست یابی به زمینه های مساعد و بستر مطلوب برای جامعه سازی، رشد و توسعه جامعه شهری و مدنی که اسلام در آن اوج می یابد، دانست. در این نوشتار سعی شده تا با تبیین انگیزه ها و اهداف هجرت، این حرکت را با ابعاد تاب آورانه تفسیر و تشریح کرد که چگونه خروج از بن بست سیاسی، اجتماعی، باوری و... در مکه با ورود به مدینه تبدیل به فرصت و توسعه در تمامی جوانب می گردد. روش تحقیق پژوهش از نوع تفسیری- تاریخی و با استناد به آیات قرآنی، احادیث و منابع کتابخانه ای است. نتایج بیانگر این است که هجرت جدای از فرار از وضع موجود؛ یک استراتژی برای حرکت به سوی جامعه ای متعالی است که در آن برپایی تمدن اسلامی آغاز می گردد که پس از مدتی ثمرات آن تغییر طلایی نمود پیدا می کند. تبیین، تشریح و تفسیر هجرت به عنوان یکی از اصلی ترین و اساسی ترین سیاست ها و راهبردهای صدر اسلام می تواند از طریق بازتعریف و تطبیق با مولفه های تاب آوری، تعریفی جدید از خود پدیده هجرت را به دست دهد و پلی مابین این مفهوم و تاب آوری باشد و به عنوان یک مولفه برای پایداری و اهداف تاب آورانه در زمان ها و مکان های مختلف به کار رود.
ارائه ی مدل پیش بینی کننده تحلیل احساسات کاربران از شهر مبتنی بر شبکه ی اجتماعی توئیتر؛ نمونه مطالعاتی: کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل احساسات کاربران از طریق شبکه های مجازی، به حوزه ای موثر در علوم مختلف تبدیل شده و مخاطبان آن نه تنها صاحبان شرکت ها و سیاست مدارن، بلکه کاربران هستند. در این میان این حوزه در مطالعات شهری هم نفوذ کرده و به دلیل روش مندی آن؛ چه در قالب پژوهش هایی که صرفاً تحلیل احساس را هدف خود قرار داده اند و چه به صورت لایه ای تلفیقی در پژوهش ها مورد استفاده برنامه ریزان و طراحان شهری قرار گرفته است. مقاله ی پیش رو با هدف تبیین این حوزه در تحلیل احساسات شهری در قالب روش های مدل گرا بر آن است تا با بررسی اهمیت احساس و روش های مطرحِ بررسی آن در شهر، جایگاه این حوزه را در مطالعات شهری نشان دهد و در ادامه به آموزش ماشین برای ارائه ی مدل پیش بینی کننده برای تحلیل احساسات شهر بپردازد. مجموعه ی داده های این پژوهش مربوط به 8 کلان شهر ایران است که از توئیتر استخراج شده و تحلیل داده های متنی مورد توجه قرار گرفته است. به منظور آموزش ماشین برای تحلیل احساسات از یادگیری ماشین و یادگیری عمیق بهره برده شده و نتایج آنها با هم مقایسه شده است. الگوریتم های مورد استفاده در یادگیری ماشین، ماشین بردار پشتیبان، رگرسیون لجستیک و درخت تصمیم بوده و در یادگیری عمیق، ماشین با استفاده از شبکه ی عصبی و شبکه ی هیبریدی آموزش و تست شده است. براساس نتایج یادگیری عمیق برای پیش بینی احساسات و قطبیت متن در کلان شهرهای ایران بهتر عمل کرده و دقتی برابر با 80 داشته است.
تحلیل اثر کیفیت بصری کالبد فضای آموزشی بر ارتقای خودکارآمدی کودکان 4 تا 6 سال (مورد مطالعه: پیش دبستانی های اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله: کیفیت بصری از عوامل تأثیرگذار کالبد فضاهای آموزشی بر خودکارآمدی کودکان است. کمبود کیفیت بصری در کالبد فضاهای آموزشی پیش دبستانی کاهش انگیزش و اثربخشی توانایی در کودکان را به همراه خواهد داشت. هدف: شناخت ابعاد کیفیت بصری، قابلیت دید و میزان دید است که نقش بسزایی در شکل گیری رفتار کودکان دارند. روش: درصورتی که کیفیت بصری فضا بر اساس خودکارآمدی در شکل گیری فضاهای آموزشی کودکان 4 تا 6 سال لحاظ شود تبعات مثبتی ازجمله فعالیت های انگیزشی، اشتیاق و شایستگی در پی خواهد داشت و شکل گیری فضاهای آموزشی فاقد کیفیات بصری تبعات منفی را در رفتار کودکان ازجمله عدم حس لیاقت، علاقه و کاهش رضایت مندی و امنیت فضایی بر جای خواهد گذاشت. پژوهشگران دیگر خودکارآمدی کودکان را از دیدگاه روانشناسی مورد بررسی قرار داده اند و از دیدگاه تحلیل کیفیت بصری فضاهای آموزشی تاکنون بررسی انجام نشده است. نتایج: در پژوهش حاضر تلاش شده کیفیت بصری کالبد فضای آموزشی کودکان را بر خودکارآمدی در کودکان 4 تا 6 سال مورد بررسی قرار دهد و داده ها جهت کارایی کیفیت بصری فضاهای آموزشی با تکنیک تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار Depthmap و Maxqda2020 در 5 نمونه از پیش دبستانی های اصفهان (فولادشهر) سنجیده شده است.
مدارس شهر یزد در روزگار آل کاکویه و اتابکان: بازشناسی معماری و فهم ماهیت مدارس بر پایه گزارش های تاریخی و شواهد محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
5 - 25
حوزههای تخصصی:
با تشکیل فرمانروایی کاکوییان در منطقه یزد، شهر یزد که پیش از آن به «کثه» معروف بود، رونق یافت و حیات تازه ای را آغاز کرد که بر نحوه توسعه و سرنوشت آینده شهر مؤثر بود. در زمان کاکوییان، آبادانیِ شهر و روستاهای تابعِ آن از سر گرفته شد. «مدرسه» یکی از گونه بناهای شاخصی است که مورخانِ تواریخ یزد به برپایی آن ها در این دوره اشاره کرده اند. اتابکان دنباله کار کاکوییان را گرفتند و علاوه بر ایجاد بناها و توسعه زیرساخت های شهری، مدارسی هم ساختند. کاکوییان و اتابکان چند مدرسه و کجا و با چه هدفی و با چه ویژگی های کالبدی و کارکردی ای ساختند؟ این ها پرسش های پژوهش اند. هدف از پژوهش، پیگیری چیستی و کارکرد این مدارس و ویژگی های معماری است. روش پژوهش «تاریخی تحلیلی» است و داده ها با استناد به گزارش های تاریخی و شواهد معماری و شهری فراهم آمده است. براساس جست وجوهای انجام شده، نُه مدرسه در سده های پنجم تا هشتم هجری در یزد برپا شدند که بانی آن ها اُمرایِ کاکویی و اتابک یا نزدیکانشان بودند. برخی از این مدرسه ها در داخل حصار (محله شهرستان) و برخی بیرون حصار یا متصل به دروازه ها بنا شدند. کارکرد اصلی این مدارس بیشتر آرامگاهی است و از وجه آموزشی این بناها آگاهی روشنی در دست نیست. این گونه بناها آن قدر اهمیت داشتند که با گنبد شاخص و سردر بلند، گاه با دو منار، ساخته می شدند و در منظره شهری چشمگیر بودند. بیشتر مدارس یاد شده از بین رفته اند و درباره وجود آثاری از آن ها، مانند مدرسه سلطان قطب الدین، می توان حدس هایی زد. مدارس این دوره را می توان نیای مدارس سده هایِ بعدی، به ویژه مدارسِ مظفریان و تیموریان، به حساب آورد.
Analytical Comparative of early Mosques of Iran and China: Inves tigation of Architectural, Cultural and Spatial S tructure Characteristics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
61 - 76
حوزههای تخصصی:
Mosques represent Islamic art and identity and have displayed themselves in each geographical region in a way compatible with the culture and identity of that society. The significance of this research lies in its meticulous examination of early mosques within two dis tinct cultural and societal contexts, Iran and China. By inves tigating these mosques' architectural, cultural, and spatial attributes, this s tudy sheds light on the divergent approaches of two communities facing the same religious, social, environmental, and cultural challenges during a comparable his torical period. Despite sharing the same religious foundation and featuring similar spatial arrangements within the mosques, the contras ting cultural affinities reveal the crucial need to comprehend and appreciate the dis tinctive qualities inherent to early mosques in these two dis tinct cultural spheres. This research endeavor is a pioneering exploration toward unraveling the complexities surrounding early mosques, thereby deepening our unders tanding of their his torical and cultural significance in disparate cultural contexts. The research methodology involves a comprehensive review of library sources, articles, and software analysis using Depthmap X. As a result, and mosques have been compared based on the four main dimensions of architecture: spatial, conceptual, and philosophical s tructural features. Iranian mosques demons trate a fusion of Saudi Arabian Islamic architecture and Iranian design, emphasizing entrance connectivity. Chinese mosques, on the other hand, blend Islamic elements with ancient Chinese architectural art, prioritizing courtyard connectivity and integrating environmental elements, resulting in a dis tinctly Asian flavor.
Role of the Third Place in Recognition of Environmental Perception Theories(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
77 - 86
حوزههای تخصصی:
Since the third places are very effective in relieving the anxiety and tension of the citizens and the s tudies conducted in the pas t, consider this component as a multifaceted component that different results are mentioned in the articles depending on the time and different places, in this article using A comprehensive ques tionnaire of artificial intelligence has been used. We are looking to find key variables in these main components of this research, which are the perception of persons, third place, and environmental perception. In this case, we can achieve maximum use of third places to improve urban spaces according to key variables. This research, which aims to improve the quality of urban hangouts to increase the quality of urban space on urban perception, originated from a basic ques tion which is to identify and prioritize the factors effective in improving the quality of the third place in urban perception, in this research artificial intelligence information by setting up a ques tionnaire The detailed influencing variables of the third rank of environmental perception have been collected. The purpose of this research is to inves tigate and identify the role of the third place in environmental perception, and since the research method is qualitative, it has been analyzed using research onion and MAXQDA software. In the end, by showing a map of the relationships between the influential variables of this research, it is s tated which includes: the sense of belonging, individual perception, experience and habit, and environmental perception.
اصول تهیه پالت رنگ شهر خلاق جهت افزایش حضور شهروندان (نمونه موردی: پیاده راه 15 خرداد تهران)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
106 - 121
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چهره شهر بیانگر هویت و فرهنگ مردم شهر است. همان طور که برنامه ریزان، تصمیم گیران و مدیران شهری روی شهر تاثیر می گذارند، شهر هم به صورت متقابل بر روی شهروندان تاثیر می گذارد. یکی از جنبه های مهم و تاثیرگذار بر کیفیت زندگی شهروندی، سیما و منظر شهری تهران است.هدف پژوهش: مهم ترین هدف این پژوهش، ایجاد هارمونی رنگی، افزایش حضور شهروندان، خاطره انگیزی و ماندگاری فضای شهری از طریق تدوین اصول پالت رنگ شهر تهران بوده است که بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه تلاش شده است به این موضوع پرداخته شود.روش شناسی: در این پژوهش روش بین المللی لوچر و کادول توسعه یافته است و روش پیاده سازی آن در یکی از مهم ترین مراکز شهر تهران (محدوده بازار پانزده خرداد شهر تهران) ارائه شده است. این مدل برمبنای ترجیحات بیان شده شهروندان و روانشناسی رنگ ها توسط آن ها می باشد و در نهایت پالت رنگی مناسب برای طراحی شهری محدوده را پیشنهاد می کند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است. برای تعیین پالت رنگی مطلوب شهروندان در پیاده راه 15 خرداد تهران، از پرسشگری و روش های آماری استفاده شده است.یافته ها و بحث: بر اساس نتایج پرسشنامه عمده شهروندان از رنگ زرد، قرمز و فیروزه ای استقبال کرده اند. رنگ های مشکی، قهوه ای و خاکستری از نقطه نظر جامعه آماری چندان مطلوبیت نداشته اند. نتایج تحلیل روانشناسی بیانگر این مطلب است که عمده شهروندان برای برای جلب احترام تلاش دارند. گروه دیگری از نمونه آماری، ایده ها و احساسات را با هم ادغام و ترکیب می کنند. از این موارد در طرح ارائه شده برای بهسازی و اصلاح محدوده بازار تهران استفاده شده است. نتیجه گیری: در این پژوهش به ارائه اصول تهیه پالت رنگ شهری خلاق محدوده پیاده راه پانزده خرداد شهر تهران با هدف افزایش حضور شهروندان پرداخته شد و ثابت شد به کارگیری رنگ اجزای سیما و منظر یکی از جلوه های مهم و ضروری در کیفیت فضاهای شهری است.
گذار از حفاظت عقلانی به حفاظت پراگماتیک؛ روایتی از هنر عمل در حفاظت از میراث جهانی چغازنبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان غالب حفاظت از میراث در شش دهه ی گذشته تمام تلاشش را در راستای هم گرایی برای یافتن یک چارچوب نهایی اثرگذار در هر شرایطی، بهترین روش حفاظت، گذاشته و ادعا می کند این چارچوب نهایی در قالب دکترین های حفاظت قابل ارائه است. در این مقاله استدلال می شود که ریشه های این روش تلقی وضعیت برنامه ریزی برای میراث را می توان در عقلانیت ملهم از دکارت گرایی و “برنامه ریزی عقلانی” جستجو نمود و ترکیب “حفاظت عقلانی“ را برای آن به کار گرفت. حفاظت عقلانی ضمن نادیده گرفتن روابط قدرت و سیاست زدایی از دانش میراث، نگاهی باریک بینانه به نحوه ی مواجهه ی حفاظت گران با شرایط عمل، با تبدیل شرایط به شرایطی ساده، قطعی و توافق پذیر، به وجود آورده است. اما پارادایم رقیب برای این نگاه عقلانی به حفاظت چیست و آیا این پارادایم می تواند مسیر بهتری را برای حفاظت از میراث ترسیم کند؟ مقاله ی حاضر به دنبال یافتن پاسخ این پرسش اساسی، از طریق روش تحقیق کیفی ابتدا به مرور ادبیات موضوع، نقد حفاظت عقلانی و گذار از حفاظت عقلانی به حفاظت پراگماتیک می پردازد. سپس با بهره گیری از ابزار داستان گویی، ضمن روایت مواجهه ی یک حرفه مند در حفاظت از میراث جهانی چغازنبیل، استدلال می شود که درک پراگماتیک می تواند به تفسیر بهتر وقایع و گشودن راه حل های جدید در دانش حفاظت کمک نماید.
ارائه مدل پیش بینی کننده ترجیحات نمای مسکونی با بهره گیری از یادگیری ماشین؛ بررسی موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
23 - 44
حوزههای تخصصی:
میزان ترجیحات نماهای شهری برای کاربران، یکی از موضوعات مهم در حیطه نما و سیمای شهری است. پاسخ به این موضوع در قالب روش های متعدد عینی و ذهنی توسط پژوهشگران مورد توجه بوده است. این پژوهش بر آن است تا از روش های یادگیری ماشین بهره گیرد. هدف پژوهش، طراحی مدلی پیش بینی کننده است که خروجی آن میزان ترجیحات کاربران از نماهای مسکونی شهر تهران خواهد بود. تصاویر نمای مسکونی استفاده شده، مربوط به تصاویر ارائه شده به کمیسیون نما و سیمای شهر تهران در سال های 1395 تا 1398 است که از میان 800 تصویر اولیه، در فرایند انتخاب داده 278 تصویر انتخاب شده اند. ویژگی های مورد توجه، با استفاده از رویکرد ترجیحات بصری و پردازش تصویر به دست آمده است. میزان ترجیحات از طریق پرسشنامه آنلاین توسط کاربران (218نفر) در چهار دسته ترجیحات کم (0-25٪)، متوسط (26-50٪)، خوب (51-75٪) و خیلی خوب (76-100٪) به دست آمده و به عنوان برچسب به مدل ارائه شده است. براساس نتایج، سه الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم گیری و جنگل تصادفی با دقت صددرصد و روش ایکس جی بوست با دقت نود و هفت درصد بهترین عملکرد را داشته اند. همچنین اهمیت تأثیر عناصر در انتخاب آن ها توسط کاربران به ترتیب شامل: حداقل فاصله بین پنجره ها، نسبت سطح شفاف به کدر در نما، وجود گلشن/باغچه در بالکن، تنوع مصالح، حداکثر فاصله بین پنجره ها، تعداد بازشوها، طول و تعداد بالکن ها، تعداد طبقات، تنوع رنگ، تزئینات در رخ بام، نوع خطوط بام، تعداد ورودی و نسبت ارتفاع به طول بنا بوده است.
ارزیابی شاخص های یکپارچگی میراث شهری با استفاده از فرایند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
215 - 241
حوزههای تخصصی:
مفهوم «یکپارچگی» در فهرست میراث جهانی یونسکو به عنوان یکی از شرایط ثبت مکان های فرهنگی برگزیده شده است. در شهرهای تاریخی زنده، که پویا هستند و در معرض تغییر قرار دارند، استفاده از چنین مفاهیم انتخابی، بسیار پیچیده است و نامشخص بودن ابعاد مرتبط با آن، ضرورت چنین پژوهش هایی را فراهم می کند. به عبارت دیگر، ابعاد و عوامل یکپارچگی می تواند به عنوان یکی از مهم ترین ابزارها در برنامه ریزی و سیاست گذاری های میراث شهری استفاده شود. گستردگی و تنوعِ شاخص های یکپارچگی ایجاب می کند تا این شاخص ها برحسب نقش و عملکردشان مورد توجه قرار گیرند، که به طور مشخص هریک دارای ارزش متفاوتی از یکدیگر هستند. لذا این پژوهش با فرض یکسان نبودن وزن معیارها، زیرمعیارها و شاخص های یکپارچگی میراث شهری و با هدف شناخت و ارزیابی آن ها انجام شده است، برای رسیدن به این هدف ابتدا با مطالعات نظری، دسته بندی عوامل مرتبط با یکپارچگی میراث شهری انجام پذیرفته، سپس از مدل تحلیل شبکه(ANP) با پیش فرض روابط درونی میان زیرمعیار های تحقیق و برای انعکاس ارتباطات متقابل میان زیرمعیارها، از روش DEMATEL استفاده شده است. پژوهش از نوع اکتشافی بوده که به لحاظ روش، تحقیق توصیفی-تحلیلی است. بر این اساس پس از ارزیابی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه، این نتیجه به دست می آید که «حفظ شواهد و نمونه های معتبر یک یا چند دوره خاص»، «ارتباط وضعیت فعلی با عملکرد گذشته»، «ارتباط وضعیت فعلی با طرح اصیل اولیه»، «استفاده اقتصادی از عملکرد و کاربرد دارایی های میراث»، «در نظر گرفتن نیازها و مشارکت جامعه محلی در حفظ منطقه» بیشترین وزن و درنتیجه، بیشترین تأثیر را در بین شاخص های یکپارچگی میراث شهری داشته است.
کاربرد تکنیک نحو فضا در تحلیل بعد فضا (نمونه موردی: میدان رسالت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۷۰-۴۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیچیدگی مسائل شهری امروزه به حدی است که پژوهشگران و طراحان شهری کمتر می توانند بر روی همه موضوعات به طور همزمان تمرکز کرده و عواقب تصمیم ساز ی های متبلور در طراحی های خود را بر فضاهای شهری تبیین کنند. منطق نحو فضا که یکی از سازوکارهایی است که می تواند در فائق آمدن به این نوع مسائل یاری رساند، از نرم افزارهایی استفاده می کند که دقت بالایی در محاسبات ریاضی و ارائه نقشه های گرافیکی دارد. هدف از این پژوهش بررسی کیفیت های بعد فضا و تجربه عابرین پیاده در میدان رسالت تهران می باشد. روش ها: در پژوهش حاضر، ضمن استفاده از نرم افزار DepthMap از طریق برداشت های میدانی و مصاحبه های صورت گرفته با ساکنین، کسبه و عابرین و مشاهده مشکلات موجود در دسترسی شهروندان به بخش های مختلف میدان، ضعف های تکنیکی نرم افزار مرتبط با منطق نحو فضا شناسایی شده و با شیوه منطقیSWOT نقاط قوت و ضعف آن به دست آمد. یافته ها: پس از بررسی نتایج اولیه و مشاهده مغایرت های شیوه شناختی، برداشت میدانی تجدید شد تا الزامات تکمیلی معلوم شود. نتایج به دست آمده از دو زاویه قابل تامل است. اول؛ برآمدن آگاهی های تکمیلی برای اصلاح منطق نحو فضا، شیوه ریاضی شناخت و نرم افزار DepthMap و دوم؛ دستیابی به شناختی نسبتا جامع از میدان رسالت در مدار نمایانگر فضا. نتیجه گیری: تجربه انسان از شهر می تواند با نتایج کمی به دست آمده متفاوت باشد. نتایج نهایی حاکی از آن است که محدوده جنوب و جنوب غربی میدان رسالت، دارای بهترین وضعیت همپیوندی و اتصال با سایر فضاهای شهری و به تبع آن بیشترین پتانسیل توسعه است.
سنجش شاخص های خلق حس مکان در توسعه های جدید شهری، نمونه مورد مطالعه: شهرک قدس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
51 - 64
حوزههای تخصصی:
امروزه تضعیف ماهیت مکان یکی از مهمترین چالش های پیشِ روی شهرهای معاصر است. به گونه ای که ادراکات ساکنان را در رابطه خاصِ بین فرد و محیط، تحت الشعاع قرار داده است. مقاله حاضر در نظر دارد تا با شناسایی شاخص های تأثیر گذار به سنجش حس مکان در توسعه های جدید شهری بپردازد. به این منظور شهرک قدس واقع در شهر قم به عنوان نمونه مطالعاتی این پژهش انتخاب شده است. این مطالعه، ابتدا به تشریح مفهوم حس مکان، سطوح و مؤلفه های تشکیل دهنده آن از دیدگاه صاحبنظران حوزه های مرتبط علمی می پردازد و سپس در قالب چارچوبی مفهومی، متشکل از سه مؤلفه اصلی (کالبد، فعالیت و ادراک)، 12 شاخص و 45 زیرشاخص، به ارزیابی حس مکان در ساکنان شهرک قدس می پردازد. روش تحقیق مقاله حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که از نظام آمیخته بهره می برد. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی است که در بستری پیمایشی با جامعه آماری 245 نفر از ساکنان شهرک قدس و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انجام شده است. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز در قالب دو گونه تحلیل توصیفی و استنباطی و با بهره از روش های آماری مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزارهای SPSS23 و Amos Graphic26 صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش از میان سه مؤلفه سازنده حس مکان، مؤلفه های کارکردی_ فعالیتی، ادراکی_معنایی و کالبدی_بصری به ترتیب وزن بیشتری در سنجش حس مکان ساکنان کسب کرده اند. همچنین مطلوبیت برازش مدل مفهومی پژوهش با توجه به شاخص های طرح شده در مدل سازی معادلات ساختاری تأیید می گردد.