محمدمهدی شعبانی

محمدمهدی شعبانی

مدرک تحصیلی: پژوهشگر دکتری معماری. پژوهشکده نظر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

به کارگیری مؤلفه های بومی قلمرو در جهت افزایش تعاملات اجتماعی در مجموعه مسکونی نواب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلندمرتبه مسکونی ارزان قیمت تعاملات اجتماعی قلمرو کوچه مؤلفه های بومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۵
بیان مسئله: از بدو پیدایش و فراگیری ساخت بلندمرتبه های مسکونی، تعاملات اجتماعی به عنوان مؤلفه ای مهم و اثرگذار مورد دقت بوده است. با این حال در بسیاری از بلندمرتبه های ارزان قیمت عدم توجه به این موضوع باعث افزایش ناهنجاری ها و نابه سامانی های اجتماعی می شود.هدف پژوهش: هدف این پژوهش تبیین مؤلفه های قلمروی مستخرج از محله ایرانی به عنوان سازوکاری فضامند در جهت افزایش تعاملات اجتماعی در بلندمرتبه مسکونی ارزان قیمت است. پس از آن پاسخ به این سؤال که مؤلفه های بومی قلمرو در مجتمع نواب چقدر به کار گرفته شده و چقدر برای ساکنین ترجیح داده می شود، هدف بعدی این پژوهش است. روش پژوهش: محققین فراوانی مفهوم قلمرو را متأثر از زمان و فرهنگ می دانند. پس در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به استخراج مؤلفه های قلمروی محله، به عنوان شکل فرهنگی سکونت ایرانی پرداخته می شود. در گام بعدی مؤلفه های مستخرج در قالب پرسش نامه ای از ساکنین مجتمع مسکونی نواب مورد سؤال قرار می گیرد.نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش هایی که وضعیت تعاملات اجتماعی را در نواب بررسی کرده بودند و نتایج پژوهش موجود، سطح رضایت از تعاملات اجتماعی کم تر از متوسط بیان شد. با بررسی مؤلفه های به دست آمده قلمرو درصد کمی از ساکنین از وضعیت قلمروی موجود رضایت داشته با این حال بسیاری از آن ها علاقه مند به کارگیری مؤلفه های قلمروی در فضا بوده اند. در مورد تعاملات اجتماعی نیز با این که میزان نفرات کمی از تعاملات اجتماعی موجود راضی بودند هم چنان تعداد قابل توجهی تمایل به افزایش تعاملات اجتماعی داشتند. در این میان مؤلفه مرکزیت و مالکیت دو مؤلفه ای است که برای پرسش شوندگان در فضای مجتمع نواب بسیار کم تر ملموس و مشهود قرار گرفته است.
۲.

بررسی رابطه انگیزش تحصیلی با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهر ساوه

تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه ی انگیزش تحصیلی و مولفه های آن(انگیزش درونی و بیرونی) با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهرستان ساوه در سال تحصیلی 1400-1401تشکیل می دهند که از میان مدارس دولتی عادی ابتدایی شهرستان ساوه یک مدرسه با 73 دانش آموز در پایه سوم ابتدایی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. به منظور سنجش انگیزش تحصیلی، دانش آموزان، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر را تکمیل کردند که پایایی و روایی آن قبلا توسط پژوهش گران مورد تایید واقع شده است؛ و وضعیت پیشرفت تحصیلی آنها با استفاده از پوشه کار و کارنامه نیمسال اول تحصیلی 1400-1401 بر اساس ملاک های ارزشیابی توصیفی تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین \"پیشرفت تحصیلی\" با متغیرهای \"انگیزش بیرونی\" (370/0 = r)، \"انگیزش درونی\" (524/0 = r) و \"انگیزش تحصیلی\" (528/0 = r) رابطه معناداری وجود دارد گرچه میزان همبستگی انگیزش بیرونی با پیشرفت تحصیلی کمتر از سایرین محاسبه شد؛ همچنین نتایج تحلیل واریانس مربوط به مدل رگرسیون نشان داد که اثرات ترکیبی و خطی متغیرهای مستقل بر متغیر \"پیشرفت تحصیلی\"، از لحاظ آماری معنادار است.
۳.

چگونه توانستیم تحقق اهداف برنامه درس هنر را در پایه اول دبستان تسهیل نماییم؟

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۸۵
آموزش هنر (تربیت هنری) به عنوان یکی از کارکردهای اساسی و مهم نظام آموزشی مطرح است. اهمیت این کارکرد از آنجا ناشی می شود که هنر و تربیت هنری در ایجاد و بارورسازی در زمینه هایی مانند نوآوری و خلاقیت، رشد مهارت های فکری و شناختی، پرورش و تعدیل عواطف و احساسات (تربیت عاطفی )، رشد اخلاقی و غیره تأثیر شگرف دارد. مولفه هایی چون: نبود کتاب درسی مخصوص هنر ، وقت کم درس هنر، شیوع کرونا و مجازی بودن دروس،همکاری نکردن والدین ، نداشتن تخصص و علاقه معلمان به درس هنر،عدم آشنایی معلمان با روش های مناسب تدریس، نبود معیار ارزشیابی مشخص، جایگاه ضعیف درس هنر در جامعه و واگذار شدن همه دروس به یک معلم سبب عدم تحقق اهداف برنامه درسی هنر شده است. پژوهش حاضر با هدف تحقق دادن اهداف برنامه درس هنر انجام شد. نمونه مورد پژوهش 30 نفر از دانش آموزان پسر پایه اول مدرسه جراحی زاده ساوه در سال تحصیلی 1401-1400 می باشد. پژوهشگران پس از جمع آوری اطلاعات با روش های مصاحبه و مشاهده و اطمینان از وجود مسئله، ضمن مطالعه منابع مختلف و همفکری و مشورت با اساتید سه راه حل را برای این موضوع در نظر گرفتند که شامل: آشنا کردن والدین با اهداف درس هنر، پیشنهاد مطالعه کتاب راهنمای معلم درس هنر در دوره ابتدایی به معلمان ، استفاده از یک روش تدریس جامع، متناسب با اهداف درس هنر همراه با ایجاد انگیزه بود. پس از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده مشخص شد راه حل های ارائه شده می تواند تا حدود زیادی در جهت تحقق اهداف برنامه درس هنر موثر باشد. .
۴.

بررسی مفهوم قلمرو کوچه به عنوان یک عنصر فرهنگی در محلات ایرانی

کلید واژه ها: کوچه محله ایرانی فرهنگ قلمروهای کالبدی رفتارهای قلمروی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۷۹
ارتباط دو سویه فرهنگ و فضا در معماری دوره های مختلف تاریخی و در جغرافیای متفاوت جهانی به سادگی مشهود است. شهر به عنوان بستر جاری زندگی، بیشترین تأثیر را از نیازهای ساکنین و هنجارهای فرهنگی می پذیرد. در شهرهای ایران، محله شکل سکونت رایج است. در مطالعات فراوانی ارتباط نزدیک محله و انطباق آن با فرهنگ ایرانی تبیین شده است. بنابراین ساختار محله سنتی، مقاصد گردشگری فراوانی را در شهرهای ایران تعریف کرده است. برای به دست آوردن شناخت کاربردی از محله، در این پژوهش«کوچه» به عنوان نماینده شبکه ارتباطی موجود در محلات شامل گذرها،کوچه ها، بازارچه ها و.... در نظر گرفته شده است. سعی می شود با کنکاش در شکل گیری و اتفاقات جاری در کوچه از دیدگاه مفهوم قلمرو، این فضا به عنوان معماری حاصل از تأثیر فرهنگ و نیازهای اجتماعی وقت بررسی و معرفی شود. در اینجا مفهوم  قلمرو به عنوان بستر به وجود آورنده ارتباطات و تعاملات در بازه ای از شخص و اجتماع به کار گرفته می شود. فرض بر این است که ساماندهی فضایی کوچه برای به وجودآمدن ارتباطات اجتماعی و همزمان خلوت مطلوب و پاسخ به خواسته های فرهنگی ساکنین از طریق مفهوم عینی و ذهنی قلمرو در کنار ماهیت کارکردی آن حادث شود. این مفهوم در انطباق با کالبد برنامه ریزی نشده کوچه ها، ظرفیت های فضایی ممکن برای ایجاد و بروز رفتارهای قلمروی  و جمعی و تبدیل فضای عام کوچه به خرده فضاهایی با کاربری های خاص و در اختیار گروه هایی متفاوت به وجود می آید. 
۵.

بررسی مفهوم قلمرو کوچه به عنوان یک عنصر فرهنگی در محلات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کوچه محله ایرانی فرهنگ قلمروهای کالبدی رفتارهای قلمروی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۳۲۸
ارتباط دو سویه فرهنگ و فضا در معماری دوره های مختلف تاریخی و در جغرافیای متفاوت جهانی به سادگی مشهود است. شهر به عنوان بستر جاری زندگی، بیشترین تأثیر را از نیازهای ساکنین و هنجارهای فرهنگی می پذیرد. در شهرهای ایران، محله شکل سکونت رایج است. در مطالعات فراوانی ارتباط نزدیک محله و انطباق آن با فرهنگ ایرانی تبیین شده است. بنابراین ساختار محله سنتی، مقاصد گردشگری فراوانی را در شهرهای ایران تعریف کرده است. برای به دست آوردن شناخت کاربردی از محله، در این پژوهش«کوچه» به عنوان نماینده شبکه ارتباطی موجود در محلات شامل گذرها،کوچه ها، بازارچه ها و.... در نظر گرفته شده است. سعی می شود با کنکاش در شکل گیری و اتفاقات جاری در کوچه از دیدگاه مفهوم قلمرو، این فضا به عنوان معماری حاصل از تأثیر فرهنگ و نیازهای اجتماعی وقت بررسی و معرفی شود. در اینجا مفهوم  قلمرو به عنوان بستر به وجود آورنده ارتباطات و تعاملات در بازه ای از شخص و اجتماع به کار گرفته می شود. فرض بر این است که ساماندهی فضایی کوچه برای به وجودآمدن ارتباطات اجتماعی و همزمان خلوت مطلوب و پاسخ به خواسته های فرهنگی ساکنین از طریق مفهوم عینی و ذهنی قلمرو در کنار ماهیت کارکردی آن حادث شود. این مفهوم در انطباق با کالبد برنامه ریزی نشده کوچه ها، ظرفیت های فضایی ممکن برای ایجاد و بروز رفتارهای قلمروی  و جمعی و تبدیل فضای عام کوچه به خرده فضاهایی با کاربری های خاص و در اختیار گروه هایی متفاوت به وجود می آید. 
۶.

تأثیر شاخصه های اجتماعی بر رضایتمندی سکونتی ساکنان مناطق مرکزی پاریس

کلید واژه ها: رضایتمندی سکونتی کیفیت زندگی مسکن کوچک فضاهای شهری پاریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۵۱
سکونت گاه ها در دوران معاصر به موضوع فراگیری برای شاخه های معماری، شهرسازی و علوم اجتماعی تبدیل شده است.از علل وجودی این چنین تحقیقاتی ارتقای کیفیت زندگی شهروندان است. گسترش ارتباطات جهانی باعث تبادل فرهنگ ها و نزدیک شدن بسیاری از نگرش های اجتماعی با یکدیگر شده که بسیاری از نیازهای متفاوت امروزی از نتایج آنهاست. مفهوم کیفیت محیط سکونت و نیز رضایتمندی سکونتی، مفاهیم هم راستا و بر هم مؤثر هستند که به عنوان شاخص، کارآیی یک زیستگاه را در جنبه های متمایز مورد سنجش قرار می دهند. بر این اساس محققین فراوانی در جهت تدوین و تدقیق آنها برآمده اند. می توان از برآیند نظرات جمعی، رضایتمندی سکونتی را مفهومی دانست که در بعد عینی و کالبدی از مقیاسی ریز دانه و کوچک همچون ابعاد و اندازه فضاهای داخلی خانه تا مفهومی درشت دانه همچون شبکه حمل ونقل عمومی شهری، قابل بررسی است. همچنین در بعد ذهنی، گستره وسیعی از احساسات و رفتارهای اجتماعی تا تصمیم های شخصی را دربرمی گیرد. آنچه در این پژوهش بدان پرداخته می شود، مطالعه مشاهده محوریست که به کشف و چگونگیِ پاسخِ فضای مسکونیِ بافت مرکزی پاریس به شاخصه های تأثیرگذار در رضایتمندی سکونتی می پردازد. آنچه به عنوان پیش فرض و با استناد به آمارهای رسمی موجود و نیز تجربه حضور در نمونه موردی، مشهود است، اینکه جمعیت قابل توجهی از ساکنان بافت مرکزی پاریس در خانه های قدیمی با مساحت کم زندگی می کنند. با این حال این شهر در اروپا در رده خوبی از نظر سطح رضایت از زندگی و به تبع آن سکونت قرار دارد. سؤال اصلی این است که کدام عوامل از آنچه در محدوده رضایتمندی سکونتی است و بدان پرداخته می شود، نقش به سزایی در جواب دهی به این نیاز پایه ای ساکنین پاریس دارد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان