سید محمدرضا خطیبی

سید محمدرضا خطیبی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه شهرسازی، دانمشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰ مورد.
۱.

راهبردهای سامان دهی فضایی-مکانی سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: تپه مراد آب کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکونت گاههای غیر رسمی فضایی مکانی تپه مراد آب کرج ساماندهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۷
اسکان غیر رسمی و آلونک نشینی مسئله ای است که تنها مختص به کشور ایران نمی باشد بلکه بسیاری ازکشورهای جهان با آن مواجه هستند. همچنین کشور ایران با توجه به اینکه جزء کشورهای در حال توسعه محسوب میشود همانند این کشورها از پدیده اسکان غیر رسمی رنج میبرد. متأسفانه این پدیده به سرعتدر حال رشد و گسترش است و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیطی فراوانی رادر اغلب شهرها بویژه شهرهای بزرگ ایران از جمله شهر کرج به وجود آورده است. بنابراین با توجه بهاهمیت موضوع، این پژوهش به الگوی سامان دهی فضایی-مکانی سکونت گاههایی غیر رسمی مطالعه موردیتپه مراد آب کرج می پردازد.شکل گیری سکونتگاه غیر رسمی و کانون زیستی تپه مراد آب کرج که از اواخر دهه 50آغاز گردید باموقعیت حاشیه ای در شهر کرج از ویژگیهای خاصی برخوردار است. تپه مرادآب در قسمت شرقی شهر کرجو در اراضی اسلام آباد واقع شده است و تحت نظارت منطقه 1از مناطق 12گانه شهرداری کرج واقع شدهاست. نابسامانیها و فقر مسلط برمحدوده سبب شده که مناسبات اجتماعی، فرهنگی به صورت مناسب ومتناسب با سایربخشهای شهر در این مکان شکل نگیرد که این امر مانع ارتباط و اتصال این فضا (تپه مرادآب) در خود چند پارگی و منزوی و درونگرا در ارتباط با دیگران شده است
۲.

فرا تحلیل مهم ترین عوامل توسعه اکوتوریسم پایدار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری اکوتوریسم توسعه پایداری فراتحلیل ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۸۵
گردشگری یکی از پویاترین بخش های اقتصادی جهان به شمار می آید و بر اساس پیش بینی سازمان جهانی توریسم، در چند سال آینده صنعت گردشگری از لحاظ درآمد، بزرگترین بخش تجارت بین الملل را به خود اختصاص خواهد داد. در این میان، اکوتوریسم، رویکرد جدید گردشگری در طبیعت بوده که ضمن هماهنگی بیشتر با اصول توسعه پایدار و شرایط محیط زیستی منطقه، منبع مهم درآمد نیز می باشد. از طرف دیگر قرار گرفتن در مسیر حرکت به سمت توسعه پایدار محوری ترین اصل، جهت تحقق آینده مناسب و مطلوب شهرها و کلانشهرهای کشور است. در این راستا پژوهش حاضر با ذکر این پرسش که مهمترین معیارها و شاخص های توسعه اکوتوریسم پایدار کدامند، با استفاده از فراتحلیل 77 پژوهش مرتبط و نیز استفاده از جداول سندلوسکی و بارسو و برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) در جستجوی تبیین معیارهای مرتبط با توسعه پایدار اکوتوریسم در ایران می باشد و تلاش دارد تا با شناسایی ابعاد، معیارها و شاخص های توسعه اکوتوریسم پایدار، بانک اطلاعاتی مناسبی را در اختیار برنامه ریزان و مدیران این حوزه قرار دهد تا در آینده، منافع رونق اکوتوریسم و مزایای آن، ضمن استفاده پایدار از منابع طبیعی کشور و حفاظت از آن، در اختیار مردم ایران قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان دهنده دو بعد اصلی توسعه اکوتوریسم پایدار شامل انسانی و محیطی می باشد که در ارتباط مستقیم با یکدیگر قرار دارند؛ بعد انسانی شامل معیار اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، حاکمیتی- مدیرتی و فناوری و بعد محیطی شامل معیار زیست محیطی می باشد. معیارهای مذکور به ترتیب با 14، 11، 26، 3 و 18 شاخص شناسایی و معرفی می شوند.
۳.

تدوین مدل نظری تولید فضای شهری اراضی عباس آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا اراضی عباس آباد روابط قدرت کنشگران گراندد تئوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۴
نحوه تولید فضا و کنکاش و کشف آنچه در این فرایند در طول زمان رخ داده است نوع تولیدفضا را شفاف نموده و امکان برنامه ریزی و مدیریت بهینه تر و پرکردن گپ ها را از طریق پتانسیل های موجود فراهم می نماید. هدف این پژوهش ارائه مدل تولید فضای شهری اراضی عباس آباد کلان شهر تهران با ذره بین کنشگران و روابط قدرت جاری بین آن ها بوده است. رویکرد روش شناسی این پژوهش، کیفی بوده، داده ها از مصاحبه ها، مشاهده و اسناد گردآوری شده است. شیوه نمونه گیری، مبتنی بر روش زنجیره ای است. به منظور افزایش اعتمادپذیری نسبت به داده های کیفی، محدوده زمانی دوازده ماهه و افراد در سه حوزه مختلف اجرایی، علمی و علمی- اجرایی مرتبط با تولیدفضای عباس آباد جمع آوری گردید. برای افزایش اطمینان پذیری داده های کیفی نیز از فن اعتبار پاسخگو استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های کیفی نیز از طریق نظریه زمینه ای(گراندد تئوری) و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل کیفی Atlasti8 انجام شده است. فضای شهری منحصربه فرد و باارزش اراضی عباس آباد به وسعت حدود 550 هکتار در مرکز کلان شهر تهران به عنوان محدوده پژوهش انتخاب شده است. یافته ها نشان داد که محدوده بکر عباس آباد در دوره قاجار، تحت تأثیر 7عامل اصلی (شرایط زمینه ای) و سپس 6عامل مداخله گر، به اراضی ارزشمند دهه 50 دوره پهلوی تبدیل شده است که در یک فرایند دگرگونی شهری تحت تاثیر 8عامل علّی به وضعیت فعلی تغییر یافته است. یافته های حاصل از مصاحبه ها و مشاهده های میدانی نشان می دهد که مدل حضور، جایگاه و روابط کنشگران تولید فضای شهری در اراضی عباس آباد، به حالت خطی- سلسله مراتبی تحت تسلط نهاد حکومتی (شامل نهادهای دولتی و حکومتی و مدیریت شهری) و بخش خصوصی (خصولتی- تحت لوای بخش دولتی) است. مواردی برای اقدام توسط کنشگران عباس آباد، در جهت حرکت به سمت بازتولید فضای شهری معطوف به شهروندان پیشنهاد گردید. نوآوری این پژوهش، تدوین مدل نظری تولید یک فضای شهری منحصربه فرد با روش گرانددتئوری و تحلیل کیفی با نرم افزار Atlasti می باشد.در تولید این فضا، هیچ مکانیسمی برای مشارکت شهروندان وجود نداشته و تحت تأثیراساسی نظام حاکمیت بودنِ مدیریت شهری، تعدد نهادهای متولی و تصمیم گیر و تاخت زنی منافع توسط گروه های مختلف در دولت و حاکمیت منجر به جلوگیری از تحقق حق برشهر شهروندان شده است که تنها با ایجاد مدیریت یکپارچه و مالکیت واحد قابل حل است.
۴.

بررسی وضعیت شاخص های شهرسازی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیوفیلیک تحقق پذیری شهرسازی تکنیک SWOT مهارلو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۶
مقدمه:  در دهه های اخیر لزوم پرداختن به بعد جدیدی از توسعه تحت عنوان بعد زیست محیطی باهدف مدیریت و نگهداری منابع طبیعی و جهت دهی به تحولات و ساختارهای رشد و فناوری و تأمین نیازها و رضایتمندی همه نسل ها، بیش ازپیش احساس می شود؛ شهرسازی بیوفیلیک یک مفهوم جدید بوده و به عنوان پاسخی در برابر این تحولات و نیازهای توسعه شهری مطرح شده است. هدف:  هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت شاخص های شهرسازی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو می باشد. روش شناسی:  روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی است روش جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است. به طوری که در روش میدانی از نظرات 30 متخصص در قالب مصاحبه و از نظرات 391 نفر از شهروندان در غالب پرسشنامه بهره گرفته شد. نحوه انتخاب نمونه ها به ترتیب به صورت گلوله برفی و تصادفی بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون T، تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش:  قلمرو جغرافیایی پژوهش محور گردشگری دریاچه مهارلو در استان فارس می باشد. یافته ها و بحث:  در میان مؤلفه های تأثیرگذار بر الگوی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو، به ترتیب مؤلفه های دسترسی به پهنه های آبی، میزان گذراندن اوقات فراغت در فضاهای سبز و سرانه فضای سبز به ترتیب با میانگین وزنی 26/8، 74/6 و 96/5 می توانند بیشترین تأثیرگذاری را درجهت توسعه الگوی بیوفیلیک داشته باشند؛ در میان شاخص های مؤثر، زیرساخت ها و شرایط لازم، فعالیت های بیوفیلیک، سازمان ها و نهادهای بیوفیلیک و نگرش ها و آگاهی ها به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را به خود اختصاص داده اند؛ این شاخص های به ترتیب دارای میانگین وزنی 44/5، 60/4، 46/4 و 98/3 می باشند. نتیجه گیری: با استفاده از تکنیک SWOT و QSPM و با توجه به شرایط محدوده موردمطالعه به تدوین و اولویت بندی استراتژی ها پرداخته شد که بر اساس نتایج به دست آمده 6 استراتژی تهاجمی تدوین و بر اساس استراتژی های تدوین شده، پیشنهادات و برنامه هایی برای تحقق الگوی بیوفیلیک ارائه شد.
۵.

بسوی موازنه توزیع قدرت کنشگران تولید فضای شهری تدوین نظریه ی PIUS (مدل مشارکت مردم –فضا- دولت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا» موازنه قدرت» کنشگران» مدل مشارکت» « نظریه پردازی»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۱
مقدمه: توسعه شهر به تولید فضاهای شهری و هردو در هم تنیده با مساله قدرت هستند. ساختارها و فرایندهای قدرت در اغلب مواقع باعث حذف تدریجی گروهها و منافع غیرمتشکل به نفع گروهها و منافع متشکل و مسلط بر منابع می شود. فشار قدرت هایی که هستند مساله زا و خلاء قدرت هایی که نیستند باعث بروز عدم تعادل هایی درجامعه می گردد. تجزیه وتحلیل این روابط قدرت به تصمیم سازان و تصمیم گیران شهری کمک می کند تا راه حل بهتری برای مسائل شهری پیدا کنند. این پژوهش به دنبال تحلیل و سنجش روابط قدرت کنشگران تولید فضای شهری و ارائه راهکار برای حل معادله توزیع قدرت کنشگران و به عبارتی تعادل سازی در سهم های قدرت کنشگران (نظریه سازی برگرفته از تجربه) است. روش شناسی تحقیق: کنشگران تولیدفضای شهری موردنظر با مصاحبه نیمه ساخت یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی برای دستیابی به خبرگان جامعه هدف و مشاهدات مکرر میدانی و بررسی اسنادی جهت تکمیل و تدقیق شناسایی شده اند. روابط قدرت بین این کنشگران از طریق روش تحلیل جریان با بهره گیری از نرم افزار یوسینت (UCINET) و میزان قدرت کنشگران از طریق روش تحلیل اثرات متقابل با بهره گیری از نرم افزار میک مک (MICMAC) سنجش و تحلیل گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد پژوهش، فضای شهری منحصربه فرد و بسیار باارش اراضی عباس آباد به وسعت 554 هکتار واقع در بخش مرکزی کلانشهر تهران است. یافته ها: خروجی تحلیل نرم افزارها و تدقیق نتایج، یک سطح بندی از میزان ارتباطات و میزان قدرت کنشگران تولید فضای شهری عباس آباد بدست داد که مشخص نمود تعادل در قدرت کنشگران وجود ندارد و شهروندان در پایین ترین سطح تأثیرگذاری قرار داشته و  نقش و تأثیرگذاری در هیچ یک از مراحل تهیه و تصویب و اجرای طرح نداشتند و نیز  بخش خصوصی مستقل نیز در این فرایند حضور ندارد.  نتایج: از نتایج و نوآوری های این پژوهش 1. استفاده از دو نرم افزار میک مک و یوسینت برای شناسایی و تحلیل قدرت کنشگران تولید فضای شهری در یک نمونه مطالعاتی. 2. در حوزه توسعه دانش موجود در برنامه ریزی شهری، در راستای شهروندمدارتر شدن تولید فضاهای شهری، با بهره گیری از جدیدترین اندیشه های اندیشمندان حوزه برنامه ریزی شهری و قدرت، پیشنهاد مدل "دولت- فضا- مردم" وتشکیل "نهاد عمومی فضاداران شهری" (اجرایی-عملیاتی) و ارائه نظریه PIUS پیشنهاد است.
۶.

برنامه ریزی کاربری اراضی در مدیریت کالبدی فضایی مناطق پیراشهری(مطالعه موردی: اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیراشهری حومه شهرها ناسازگاری کاربری اراضی برنامه ریزی شهری پیراشهری اسلامشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۹
پیراشهری که گاهی به آن حاشیه شهری هم اطلاق می شود می تواند بر فرم شهری و چالش های برنامه ریزی فضایی قرن بیست ویک غالب شود. در کشورهای صنعتی یا پساصنعتی، پیراشهر قلمرو تغییرات اقتصادی، اجتماعی و دگرگونی ساختار فضایی است، درحالی که در کشورهای به تازگی صنعتی شده و بیشتر کشورهای درحال توسعه، غالباً منطقه شهری پر هرج ومرجی است که سبب ساز پراکندگی و توسعه ناهماهنگ شهری می شود. شناخت و تحلیل برنامه ریزی کاربری اراضی برای این مناطق می تواند به مدیریت بهتر این مناطق بیانجامد. ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف شناخت و تحلیل این عوامل برای مناطق پیراشهری در شعاع 8 کیلومتری مابین کلانشهر تهران و شهر اسلامشهر براساس داده ها و نقشه های سال 1399 و بر مبنای 3 دسته بندی کلی کاربری اراضی یعنی شهری، کشاورزی و حفاظتی با لحاظ کردن ناسازگاری بین آن ها به انجام رسیده است. روش پژوهش مبتنی بر رویکرد کاربردی و توصیفی– تحلیلی است که با درنظر گرفتن الگوی تحلیل استراتژی تشخیص ناسازگاری کاربری اراضی (LUCIS) و پیاده سازی آن در محیط (GIS) توانست میزان مطلوبیت عوامل تأثیرگذار هر یک از کاربری های اراضی مذکور در جهت برنامه ریزی برای مناطق پیراشهری را برای محدوده موردمطالعه ارائه نماید.یافته ها به عنوان اولین نتایج این تحلیل نشان داد که از مجموع مساحت 46.335 هکتار شعاع 8 کیلومتری پیراشهری شهر اسلامشهر، 122 لکه با مجموع 12.754 هکتار دارای بالاترین مطلوبیت، 227 لکه با مجموع 21.155 هکتار دارای مطلوبیت متوسط و 139 لکه با مجموع 12.426 هکتار دارای کمترین مطلوبیت کاربری اراضی برای برنامه ریزی کالبدی – فضایی این منطقه می باشد. دومین نتیجه، موقعیت این لکه ها در جهت چگونگی آینده نگری و برنامه ریزی صحیح برای مدیریت شهری برای این مناطق است و به عنوان سومین نتیجه، تعمیم این مدل برنامه ریزی برای دیگر مناطق پیراشهری کشور را می توان در نظر گرفت.
۷.

بررسی اقدامات مدیریتی شهری در برنامه ریزی های بازآفرینی زیرساخت سبز (مطالعه موردی: لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیرساخت سبز مدیریت بازآفرینی پایدار شهر لاهیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۶۱
مقدمه: مدیریت پایدار شهرها در زمینه حفظ و نگهداری زیرساخت های سبز موجود در آن ها، می تواند علاوه بر ایجاد اکوسیستم فعال شهری، مزایای اجتماعی و اقتصادی را نیز برای شهر به ارمغان بیاورد. هدف از این مطالعه بهره گیری از مولفه های پایدار زیرساخت سبز ، به منظور مسیریابی تقویت بعد اجتماعی در برنامه های مدیریتی بازآفرینی که به دنبال خود تقویت  مولفه اقتصادی و زیستمحیطی را نیز در پی دارد می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با ماهیت کاربردی است. این تحقیق با استفاده از روش دلفی و مصاحبه از گروه متخصص در مدیریت شهری و استخراج مقوله های محوری از آن، 3 معیار اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را در نظر گرفته و زیرمعیارهایی متناسب هر شاخص، معرفی شدند. سپس با استفاده از روش مثلث سلسله مراتبی فولر، بر اساس تکرار معیارها و زیرمعیار مقایسه دو به دویی آن ها  انجام و وزن نهایی زیرمعیارها تعیین گردید. تحلیل پلیگن تیسن در نرم افزار Arc GIS  به منظور بررسی نگاه های مدیریتی در سطح شهر در محدوده های 7 گانه تحت مدیریت بازآفرینی به کار گرفته شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش شهر لاهیجان می باشد. یافته ها نشان می دهد معیار احیاء اجتماعی با نرمال 33/0 دارای بیشترین اهمیت و در رتبه های بعدی معیارهای اقتصادی با نرمال 17/. و زیست محیطی با 5/0 قرار می گیرند. نق را می توان نتیجه گیری: موثر توان مدیریتی صحیح برنامه ریزی زیرساخت های سبز در ارتقاء حیات اجتماعی و به دنبال آن اقتصادی و زیستمحیطی از مولفه های اصلی بازافرینی پایدار می باشند. در پایان پیشنهادهای راهبردی برای افزایش استقبال اجتماعی و اقتصادی در محدوده های تحت مدیریت و احیا زیرساخت سبز  شهر لاهیجان ارائه گردید.
۸.

تحلیل عوامل موثر بر افزایش انسجام کالبدی و راهبردهای غالب آن (مطالعه موردی: منطقه یک کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام بخشی کالبدی راهبردهای غالب منطقه یک کرج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۸
انسجام شهری همواره از اساسی ترین کیفیت های ساختاری و از اصول و مفاهیم محوری در شهرها بوده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش انسجام کالبدی و ارائه راهبردهای مؤثر بر آن در منطقه یک شهر کرج، تدوین شده است. روش به کار گرفته توصیفی- تحلیلی مبتنی بر منابع اسنادی- پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد، 50 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه مورد مطالعه به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند، شاخص های مؤثر بر انسجام بخشی کالبدی در قالب 4 دسته، اجتماعی، عدالت فضایی، کالبدی و انسجام بخشی مورد تحلیل قرار گرفتند، در ادامه، مهم ترین نقاط ضعف، فرصت، تهدیدات و فرصت های پیش رو و اثرگذار بر انسجام بخشی کالبدی منطقه یک شهر کرج در قالب مدل تحلیلی SWOT مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد که در بخش های کالبدی، مؤلفه پیوستگی؛ در بخش مشارکت مردمی، مؤلفه آموزش و فرهنگ سازی شهروندان در خصوص ضرورت شهری منسجم و پایدار و در نهایت در بخش مدیریتی، مؤلفه تعادل نظام حمل ونقل شهری در جایگاه نخست واقع شده اند و نقش مهمی در افزایش انسجام کالبدی دارند. همچنین نتایج حاصل از مدل ترکیبی SWOT-AHP نشان می دهد که راهبردهای مربوط به WO دارای بیشترین حساسیت و راهبرد ST دارای کمترین حساسیت می باشد.
۹.

تدوین شاخص های ارتقای کیفی محور گردشگری دریاچه مهارلو بر اساس الگوی بیوفیلیک؛ متناسب با ساختار شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی بیوفلیک پایداری گردشگری دریاچه مهارلو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
رویکرد بیوفیلیک را می توان به نوعی زیرمجموعه پایداری به شمار آورد که در برخورد با طبیعت، نگرشی حداکثری محسوب می شود، همچنین الگوی تأثیرگذار بر الگوی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو، به ترتیب مؤلفه های دسترسی به پهنه های آبی، میزان گذراندن اوقات فراغت در فضاهای سبز و سرانه فضای سبز می توانند بیشترین تأثیرگذاری را در جهت توسعه الگوی بیوفیلیک داشته باشند. پژوهش حاضر باهدف تبیین شاخص های پیش روی شهرسازی بیوفیلیک در جهت ارتقای کیفیت زندگی انجام شده است. این تحقیق به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی مبتنی بر اکتشاف است. برای گردآوری داده های پژوهش از روش اسنادی و پیمایشی در قالب پرسش نامه محقق ساخته، مصاحبه و مشاهده عمیق استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش بازدیدکنندگان و شهروندان، محور گردشگری دریاچه مهارلو با نمونه ای از مردم عادی و نمونه ای جدا از جامعه متخصصین بوده است. بر اساس نتایج در میان مؤلفه های تأثیرگذار بر الگوی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو، به ترتیب مؤلفه های دسترسی به پهنه های آبی، میزان گذراندن اوقات فراغت در فضاهای سبز و سرانه فضای سبز به ترتیب بیشترین هستند و در میان ابعاد مؤثر توسعه، بعد کالبدی، مدیریتی و بعد اجتماعی- فرهنگی با بیشترین ابعاد تأثیرگذار بر توسعه الگوی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو هستند.
۱۰.

تحلیل توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های جهانی شدن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعاملات سیاسی شهری جهانی شدن شهر جهانی تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
در جهان امروز به واسطه پدیده های قدرتمندی نظیر جهانی شدن و توسعه اطلاعاتی-ارتباطی توجه به توسعه ظرفیت های تعاملات سیاسی شهری دارای اهمیت ذاتی است. در همین راستا، در این مقاله به تحلیل توسعه تعاملات سیاسی شهر تهران با توجه به ظرفیت های جهانی شدن پرداخته شده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات و داده های موردنیاز تحقیق به صورت کتابخانه ای با ابزار فیش بردای و همچنین میدانی با مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مسئولین حوزه مدیریت شهری تهران و جامعه دانشگاهی است که حجم نمونه 100 نفر و به صورت تصادفی انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عامل اکتشافی و آزمون رگرسیون چندمتغیره در محیط نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های فرهنگی در جهانی شدن شهر تهران با واریانس 18.73 درصد بیشترین درصد از واریانس توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های جهانی شدن را به خود اختصاص داده است. هم چنین، با توجه به عوامل شش گانه استخراج شده توسعه تعاملات سیاسی شهری 0.834 درصد از واریانس جهانی شدن تهران در بستر تعاون و شبکه سازی، فرهنگی و اقتصادی ملی و بین المللی به خود اختصاص داده اند و بررسی توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های جهانی شدن نیز نشان داد تعاملات سیاسی شهری به میزان 53.7 درصد بر تعاون و شبکه سازی جهانی شدن تهران، 53.7 درصد بر بستر فرهنگی جهانی شدن شهر تهران و 45.6 درصد بر بعد اقتصادی ملی و بین المللی جهانی شدن تهران اثرگذار است.
۱۱.

تبیین مدل تجزیه و تحلیل کاربری اراضی برای برنامه ریزی مناطق پیراشهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مدل سازی پیراشهری حومه شهر کاربری اراضی شهرسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۱
پیراشهری که گاهی به آن حاشیه شهری هم اطلاق می شود می تواند بر فرم شهری و چالش های برنامه ریزی فضایی قرن بیست ویک غالب شود. در کشورهای صنعتی یا پساصنعتی، پیراشهر قلمرو تغییرات اقتصادی، اجتماعی و دگرگونی ساختار فضایی است، درحالی که در کشورهای به تازگی صنعتی شده و بیش تر کشورهای درحال توسعه، غالباً منطقه شهری پر هرج ومرجی است که سبب ساز پراکندگی و توسعه ناهماهنگ شهری می شود. شناخت و تحلیل برنامه ریزی کاربری اراضی برای این مناطق می تواند به مدیریت بهتر این مناطق بیانجامد. ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف شناخت و تحلیل این عوامل برای مناطق پیراشهری در شعاع 8 کیلومتری مابین کلان شهر تهران و شهر اسلامشهر بر اساس داده ها و نقشه های سال 1399 و بر مبنای 3 دسته بندی کلی کاربری اراضی یعنی شهری، کشاورزی و حفاظتی با لحاظ کردن ناسازگاری بین آن ها به انجام رسیده است. روش پژوهش مبتنی بر رویکرد کاربردی و توصیفی – تحلیلی است که با در نظر گرفتن الگوی تحلیل استراتژی تشخیص ناسازگاری کاربری اراضی (LUCIS) و پیاده سازی آن در محیط (GIS) توانست میزان مطلوبیت عوامل تأثیرگذار هر یک از کاربری های اراضی مذکور در جهت برنامه ریزی برای مناطق پیراشهری را برای محدوده موردمطالعه ارائه نماید. یافته های این تحقیق بیانگر این موضوع است که پراکندگی ناموزون شهری به هر دلیلی که به وجود آمده باشد می تواند تأثیری مستقیم و غیرمستقیم در شکل گیری و پایداری مناطق پیراشهری داشته باشد. بر این اساس ظرفیت سازی برنامه ریزی مطلوب، بهترین ایده برای پاسخگویی به مداخلات ایجادشده در روند توسعه بی برنامه این مناطق است. از طرفی به این دستاورد می توان اشاره کرد که فضاهای پیراشهری که عموماً به شکلی خودجوش و بی برنامه در اطراف شهرها و کلان شهرها به وجود آمده و می آیند نیاز به برنامه ریزی و آینده نگری دارند تا ضمن از بین نرفتن اراضی کشاورزی در اطراف شهرها؛ اراضی با کاربری حفاظتی موجود نیز موردتوجه و حفاظت قرار گیرند تا درمجموع توسعه شهری برنامه ریزی شده ای را در این مناطق شاهد باشیم.
۱۲.

نقش بافت ارگانیک روستایی در ارتقا تاب آوری و پایداری روستاها (نمونه موردی: روستاهای رجایی دشت و فلار استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری روستا بافت ارگانیک توسعه پایدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
یکی از ویژگی های بافت های روستایی، ارگانیک بودن آن است. بافت ارگانیک روستایی به معنای عدم برنامه مدون جهت رشد کالبدی روستا نیست، بلکه از پیش اندیشیده شده است و به معنای رشد و توسعه هر روستا براساس ویژگی های مخصوص همان روستا است. در حال حاضر، به علت ساخت و سازهای بی رویه، سیمای محلی روستاها مورد تهدید واقع شده و آرامش و هویت خاص روستایی دچار آشفتگی قرار گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، ارتقا تاب آوری روستاهایی است که در دهه های اخیر، به دلیل توجه صرف به مباحث کالبدی، دچار ناپایداری در زمینه ها و نظام های مختلف، گشته اند. روش تحقیق در این مقاله به لحاظ هدف از نوع عملی است، چراکه برای حل مسئله خاصی درنظر گرفته شده و خصلت محلی و موضعی دارد. از طرفی روش تحقیق براساس ماهیت و روش، از نوع توصیفی است. براین اساس روستاهای رجایی دشت و فلار در محدوده الموت غربی استان قزوین، به عنوان نمونه موردی در این تحقیق، مورد مطالعه قرار خواهند گرفت. نتایج حاکی از آن است که اگر پیشنهادات توسعه هر روستا، براساس مولفه های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی مختص همان روستا، ارائه گردد و در مرحله مکانیابی کاربری ها، توجه به عوامل محیط زیستی و بافت ارگانیک روستا شود و در گام نهایی، توجه به موارد و مصالح بومی روستا در احداث ابنیه و موارد کالبدی آن، سرلوحه عمل واقع گردد، با توجه به ثبات در بافت ارگانیک روستایی، تاب آوری و پایداری روستا ارتقا می یابد.
۱۳.

کاربست مفهوم فضاهای تنفس گاهی در محلات شهری با تأکید بر مؤلفه زیست محیطی (مطالعه موردی: مقایسه تطبیقی محله بلاغی و جانبازان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضاهای تنفسگاهی فضای سبز فضای باز محله بلاغی قزوین محله جانبازان قزوین روش AHP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۷
عدم وجود فضای تنفس در محلات به دلیل فشردگی ناشی از افزایش شهرنشینی در شهرها، استفاده از روش های نوین را جهت رفع این کمبود ضروری نموده است؛ بنابراین پژوهش باهدف کاربست مفهوم فضاهای تنف سگاهی ب هعنوان فضاهای سبز و باز کوچک مقیاس در بافت فشرده شهرها با تأکید بر مؤلفه زیست محیطی مطرح می شود. در این پژوهش برای چگونگی ایجاد فضاهای تنف سگاهی در بافت-های مختلف و تأثیر آن بر کیفیت زندگی محلات، معیارهای مرتبط با فضاهای تنف سگاهی با استفاده ازنظر متخصصان و روش دلفی مشخص شده و سپس با استفاده از روش AHP رتبه بندی می شوند؛ درنهایت معیارها را در دو محله با ویژگی های متفاوت موردبررسی قرار داده و این نتیجه حاصل شد، معیارهای ب هدست آمده از پژوهش، تأثیر مستقیم بر معیارهای کیفیت زندگی در محلات دارند و به دلیل ماهیت این فضاها، اجرای آنها در بافت های فشرده و نیاز به بهسازی-نوسازی با اتخاذ سیاست های متناسب کاربرد دارند.
۱۴.

تبیین روابط قدرت کنشگران در تولید و بازتولید فضاهای شهری در اراضی عباس آباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنشگران تولید فضا روابط قدرت اراضی عباس آباد تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۱۱
گفتمان تولید و بازتولید فضای شهری طی دهه های اخیر در ادبیات شهری موردتوجه قرارگرفته است. تولید فضای شهری، مفهومی چندوجهی است که می توان آن را مجموعه ای از فرایندها و اقدامات فردی و گروهی انسانی نظیر تصمیم گیری، مشارکت در کنترل و مالکیت شهری و مشارکت در تولید فضای فیزیکی دانست. تأکیدات اندیشمندان مختلف، رابطه و تأثیر قدرت در ایجاد فضاهای شهر را عیان می سازد. امروزه فضاهای شهری ما، به خاطر انحصارطلبی ها، برنامه ریزی مختص یک یا چند گروه خاص، فقدان عرصه ای برای مشارکت و ابراز عقیده استفاده کنندگان از فضا، عدم توجه به منافع عمومی، با مشکلات متعددی مواجه است. در جریان تولید و بازتولید فضای شهر،کنشگران متعددی هرکدام دارای قدرت متفاوت و با دسترسی به منابع قدرت مختلف به تأثیرگذاری می پردازند. اراضی عباس تهران، یکی از محدوده های باارزش و دارای پتانسیل های منحصربه فرد است. نحوه تولید و بازتولید و بهره برداری از آن در دهه های اخیر توسط اقشار مختلف تأمل برانگیز بوده و به نظر می رسد که روندها یا عواملی، مستقیم یا غیرمستقیم، باعث شده است این محدوده باارزش، از حالت ایده آل «شهر برای همه شهروندان»، به حالت «هر بخش شهر برای قشری خاص» تبدیل گردیده و متعلق به همه مردم نباشد. لذا این پژوهش به دنبال شناسایی کنشگران تأثیرگذار در تولید فضای عباس آباد و همچنین بررسی روابط قدرت بین آن ها بوده است. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساخت یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی و همچنین بررسی اسناد و مشاهده میدانی بوده و برای تحلیل از نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دولت و حکومت، به عنوان دو نهاد وابسته به یکدیگر و گاه در تضاد باهم، به هدایت و کنترل تولید فضای عباس آباد پرداخته اند، بخش خصوصی مستقل، در این فرایند وجود ندارد و آنچه به اسم بخش خصوصی وجود دارد وابسته و تحت کنترل و اراده دولت و حکومت فعالیت می کنند. روابط قدرت بین کنشگران در عباس آباد به هیچ وجه معطوف به شهروندان و سازمانهای مردم نهاد نیست. تناقض موجود در اهداف و عمل انجام شده در اراضی عباس آباد، منجر به از دست رفتن بخش زیادی از پتانسیل این فضای شهری بزرگ در بازتولید از لحاظ تامین نیازهای اقشار مختلف شهروندان شده است. میزان قدرت هر کنشگر در تولید فضاهای شهری، وابستگی زیادی به منبع قدرت وی دارد و بنابراین برای موازنه قدرت کنشگران، مهم و ضروری است که موارنه منبع قدرت آن ها را به تعادل رساند. این امر مستلزم ایجاد تحولات و اصلاحاتی در حوزه ساختاری و عملکردی در فرایند تولید فضای شهری است.
۱۵.

ارتباط اندیشه های زیباشناختی با ساخت فضاهای شهری (نمونه موردی: میدان نقش جهان اصفهان و میدان سنت پیتر رم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیباسازی شهری صفویه رنسانس میدان نقش جهان میدان سنت پیتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۴
  زیباشناسی در شهرسازی و معماری از جمله موضوعاتی است که اندیشه شهرسازان و معماران را به خود مشغول نموده است. برداشت های متفاوت در زمینه زیباسازی فضاهای شهری، علاوه بر بالا بردن هزینه های شهر، سبب بروز یک سردرگمی در این حوزه شده است. اینکه زیباشناسی در شهرسازی از کدامین منابع می تواند بهره مند گردد، این سئوال اصلی را مطرح می کند، که "چگونه می توان بین اندیشه های زیباشناختی و ساخت فضاهای شهری در دوره ای خاص تاریخی مشترکاتی را کشف نمود"؟ و فرضیه پژوهش نیز بر اساس سئوال اصلی مطرح می شود: "بین اندیشه های زیباشناسی با ساخت فضاهای شهری ارتباط وجود دارد". برای مطالعه موردی در این مقاله، گرایش های نظریه پردازان در امر زیباشناسی در یک دوره (دوران صفویه و رنسانس اروپا) با تکیه بر تحلیل میدان نقش جهان اصفهان و میدان سنت پیتر رم انتخاب و مورد بررسی قرارگرفته اند و سپس انطباق ویژگی های زیباشناسانه آن نظریه ها نسبت به کالبد دو میدان یادشده، با روش تحلیل کیفی-تاریخی وکمی و با استفاده از پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای ارزیابی شده است. با نتایج حاصل از پرسشنامه ها و یافته ها، ارتباط ملموسی بین اندیشه های زیباشناسی و ساخت فضاهای شهری طراحی شده در هر دو میدان به عنوان نمونه مشاهده شده است و مهمتر اینکه زیباسازی فضاهای شهری، مستلزم برخورداری از پشتوانه اندیشه های فلسفی و زیباشناسی، همچنین یک جنبش عمومی هنرمدارانه در ساخت فضاهای شهری می باشد.                                                       
۱۶.

تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر د ر ایجاد و توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیراشهری حومه شهرها شهرنشینی پیرامونی گسترش شهری حاشیه شهری روستا-شهر-منطقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۱۹۷
بیان مسئله: پیراشهری، که گاهی به آن حاشیه شهری هم اطلاق می شود ، می تواند بر فرم شهری و چالش های برنامه ریزی فضایی قرن بیست و یکم غالب شود . د ر کشورهای صنعتی یا پساصنعتی، پیراشهر قلمرو تغییرات اقتصاد ی، اجتماعی و د گرگونی ساختار فضایی است، د ر حالی که د ر کشورهای به تازگی صنعتی شد ه و بیشتر کشورهای د ر حال توسعه، غالباً منطقه شهری پرهرج ومرجی است که سبب ساز پراکند گی و توسعه ناهماهنگ می شود . د ر هر د و مورد پیراشهر علاوه بر یک حاشیه بین شهری و حومه شهر می تواند یک منطقه گذار نیز د ر نظر گرفته شود و بیشتر به عنوان یک قلمرو عملکرد ی نقش ایفا کند . تعریف روشن و ساد ه ای برای این مناطق نمی توان یافت، اما ویژگی های عمومی ای برای این مناطق وجود د ارد که عموماً با آنها شناسایی و تعریف می شوند . از طرفی بسیاری از چالش های جهانی از شیوه ای که شهرها رشد و یا تغییر می کنند نشئت می گیرد ، مخصوصاً پید ایش ابرشهرها د ر کشورهای د ر حال توسعه ای مانند ایران که د ر حوزه شهری یا پسکرانه های پیراشهری آنها مشکلات کلان زیست محیطی و اجتماعی فراوان وجود د ارد .هد ف پژوهش: از آنجا که این مناطق با استاند ارد های شهری تراکم جمعیتی پایین تری د ارند و وجود سکونتگاه های پراکند ه و وابستگی به وسایل نقلیه برای آمد وشد ، جوامع چند پاره و فقد ان نظارت فضایی را برای این مناطق د ر پی د اشته است. تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر بر ایجاد و توسعه این مناطق از اهد اف این تحقیق د ر نظر گرفته شد ه است. روش پژوهش: د ر این تحقیق با رویکرد تحلیلی-توصیفی مروری کلی بر پد ید ه پیراشهرنشینی د ر مفهوم اروپایی و جهانی اش انجام شد ه است. همچنین با روش تحلیل محتوای مقوله ای به بررسی مضمون مطالعات د اخلی انجام شد ه د ر رابطه با پیراشهری پرد اخته شد ه است و د ر نهایت با معرفی یک چارچوب پنج بعد ی، که از یک مطالعه گسترد ه و یکپارچه جهانی د رمورد پیراشهری اقتباس شد ه، به بررسی کلی مبانی نظری یا اد بیات موضوع پرد اخته می شود تا یک روایت کلی از چگونگی رخد اد پیراشهرنشینی د ر عصر حاضر با توجه به تمام ابعاد آن مورد بررسی و تببین قرار گیرد . نتیجه گیری: ماحصل این بررسی نشان می د هد که نیروهای محرکه سیاسی، اجتماعی-اقتصاد ی و کالبد ی چگونه د ر این مناطق تأثیرگذار هستند و به عنوان نتیجه تحقیق، چارچوبی برای تشخیص تفاوت د رجات تغییر د ر سیستم پیراشهری از منظر انواع پیوند ، مقیاس، توسعه، تحول، تاب آوری و حکمروایی فضایی و سیاسی ترسیم می شود .
۱۷.

افتراق معنایی در تحلیل کیفی فضاهای شهری (مطالعه موردی: خیابان سپه قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افتراق معنایی تحلیل کیفی خیابان سپه قزوین فضای شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۲۷۳
افتراق معنایی یکی از روش های پرکاربرد در تحلیل توصیفی و کیفی فضاهای شهری است. فضاهای شهری سنتی و معاصر همواره مدنظر و قضاوت مردم و کارشناسان قرار گرفته است. این روش می تواند مبنایی علمی برای قضاوت این گروه های هدف قرار بگیرد. هدف از این مقاله آزمودن تکنیک افتراق معنایی در تحلیل کیفی یک فضای شهری (خیابان سپه قزوین) است تا بر مبنای آن قضاوت صفات مورد نظر این تکنیک صورت بگیرد. مسئله اصلی پژوهش در تطبیق پذیری مؤلفه های عینی و ذهنی و بررسی اختلاف و افتراق میان این مؤلفه ها در تحلیل کیفی مناظر شهری است. تکنیک افتراق معنایی می تواند با بهره گیری از ساز و کار علمی خود و بهره جستن از نظام سنجش دوگانه (دوقطبی) در این موارد، متخصصان امور شهری را یاری کند و توانایی مدیریت شهری را در حل مسئله نابسامانی ها و معضلات فضاهای شهری افزایش دهد. افتراق معنایی بر مبنای صفات زوجی و ویژگی های دوقطبی در تحلیل کیفی منظر شهری در این مقاله، درمورد منظر یک خیابان شهری (خیابان سپه قزوین) آزموده شد. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی با تأکید بر روش تحلیل محتواست. شاخص ها و مؤلفه های ارتقای کیفی فضاهای شهری در دو بعد عینی (زیبایی، نظم، تداوم، تکرار، تقارن و شفافیت) و ذهنی (معنا، اصالت، آرامش، خوانایی، جذابیت و هماهنگی) تقسیم شده است و نتایج پژوهش حاکی از آن است که برداشت های مؤلفه های عینی و ذهنی از مناظر شهری میان مردم و کارشناسان متفاوت است و کیفیت های مؤلفه های ذهنی در فضاهای شهری مشخص شده مطلوبیت ندارند.
۱۸.

چگونگی استقرار مدارس علمیه در شهرهای تاریخی دوره اسلامی (مطالعه موردی: شهرهای قزوین و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدارس علمیه مدارس اصفهان مدارس قزوین محل استقرار مدرسههای علمیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۴۶۰
پیش از اسلام، مراکز آموزشی در مجاور کاخ ها، مراکز حکومتی یا آتشکده ها و نقاطی دور از مراکز تجاری قرار داشت، اما در دوران اسلامی، امکان تحصیلات عالی کمابیش برای همه گروه های مردم فراهم شد و مراکز آموزشی در سطح شهر یا در کنار بازار شکل گرفت. هدف از این پژوهش رسیدن به مدلی درباره معیارهای جانمایی و مکان یابی مدارس در دوره اسلامی است که با بررسی محل استقرار مدارس علمیه در شهرهای قزوین و اصفهان صورت گرفته است. پرسش پژوهش این است که به طور معمول مدرسه های علمیه در چه نقاط و محورهایی ساخته می شدند؟ در این پژوهش از روش تاریخی و توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. مبانی نظری پژوهش بر این دیدگاه استوار است که از یک سو به سبب ارتباط کارکردی و آیینی مدارس با مساجد، به ویژه مسجد جامع و از سوی دیگر به دلیل رعایت محرمیت محله های مسکونی و دوری فضاهای عمومی و مردانه از آن ها، بیشتر مدرسه های علمیه در کنار بازار و گذرهای عمومی شکل می گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشتر مدارس در شهرهای بزرگ، در امتداد راسته بازار شکل می گرفتند و این امر در اصفهان مشهود است، اما از آنجا که عده ای در زمین یا محل مورد نظر مدرسه ای می ساختند، شماری از این مدارس در محله های مسکونی ساخته می شد. مدارس دوره قاجار در قزوین نیز بیشتر در داخل محله های مسکونی شکل گرفته است.
۱۹.

کاربرد فرایند برنامه ریزی اختیار راهبردی به عنوان رهیافتی در برنامه ریزی تجدید حیات شهری در ساماندهی الگوهای رفتاری شهروندان (مطالعه موردی: خیابان سپه قزوین، اولین خیابان طراحی شده ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجدیدحیات شهری فرایند برنامه ریزی اختیار راهبردی محور سپه قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۱ تعداد دانلود : ۵۲۷
امروزه طراحی برمبنای ساماندهی الگوهای رفتاری افراد، معیاری مهم است؛ تا جایی که در طراحی فعالیت و رفتار، نقشی تعیین کننده در کیفیت فضای شهری دارد. مسئله این است که توجه یکجانبه به شاخص های کالبدی خیابان کافی نیست و هم پیوندی میان شاخص های مختلف کالبدی و غیرکالبدی باید به عنوان سازوکاری مناسب برای ساماندهی فعالیتی و رفتاری محورهای شهری اتخاذ شود. در این نوشتار، با هدف به کارگیری فرایند برنامه ریزی اختیار راهبردی در نمونه مورد مطالعه (خیابان سپه قزوین)، نخست به تعاریف و مبانی نظری می پردازیم. سپس براساس شناخت وضع موجود از نمونه مورد مطالعه به کمک روش های جمع آوری کتابخانه ای و مطالعه های اسنادی و همچنین مشاهده های میدانی، فرایند اختیار راهبردی در نمونه موردی مطالعه می شود. نتایج بهره گیری مبانی رهیافت تجدیدحیات شهری در قالب فرایند اختیار راهبردی گویای آن است که پس از تعیین عرصه های سیاستگذاری، مراحل تهیه نظام برنامه ریزی کاربری زمین باید در راستای پیاده سازی الگوی رفتاری محور بالا با حفظ هویت فرهنگی و روحیة فضایی گذشته آن انجام گیرد؛ به عبارت دیگر، این مقاله درنظر دارد تا با استفاده از تکنیک حاضر حیات اجتماعی، یک محور تاریخی را بازگرداند، به آن کارایی و پویایی مجدد ببخشد و توقع ها و نیازهای امروزی را به صورت کامل برآورده سازد. هدف آزمون تکنیک تحلیلی روی خیابان سپه قزوین، دستیابی به تجدیدحیات شهری محور است. خیابان سپه یکی از خیابان های شمالی- جنوبی شهرستان قزوین است که عناصر و نقاط راهبردی ای (استراتژیکی) مانند عمارت عالی قاپو، بازار و مسجد جامع قزوین دارد.
۲۰.

تأثیر متقابل الگوهاى رفتارى در احیاى هویت محیط شهر (مطالعه موردى محدوده ورودی سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت الگوهاى رفتارى طراحى شهرى محیط شهری ورودی سنندج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
کیفیت شهرها تابع ملاحظات منطقى طراحانه در فرایند کیفیت دهى به فضاها است. شهرهاى امروزى ایران که دستخوش,تحولات تاریخى، فرهنگى، اجتماعى و رویدادهاى بسیارطى تاریخ بوده است و واجد بستر لازم براى برقرارى تعاملات اجتماعى نمى باشد و در راستاى آن شکل گیرى قرارگاه هاى رفتارى آن نیز مهیا نمى باشد . این بحث در صدد شناسایى و تشخیص هویت گذشته شهرها و بررسى مولفه هاى هویتى است تا با مداخلات طراحانه بتوان به احیاى هویت پیشین آن ها دست یافت و با ارائه سنتزى از مولفه ها این مهم نائل آید. لذا فعالیت ها و رفتارهاى انسانى و ارتباط متقابل محیط و رفتار شناسایى گردید تا نوعى هویت مطلوب در شهرها از طریق بسترسازى الگوهاى رفتارى مشخص تبیین گردد. در این راستا با بررسی یک نمونه موردی، تاثیرات متقابل الگوهای رفتاری در احیای هویت محیط شهری مشخص گردید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان