آزاده شاهچراغی

آزاده شاهچراغی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۶ مورد.
۱.

تحلیل کیفیت کالبدی نماهای شهری باتأکیدبر معیارهای اجتماع بوم شناسانه بصری (مطالعه موردی: ساختمان های مسکونی محله ولنجک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوم شناسی بصری نمای شهری مسکونی نمای ساختمان تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۰
بوم شناسی شهری، به مطالعه شهر در قالب اکوسیستم متشکل از انسان و عوامل بیوفیزیکی و نحوه ارتباط آن ها در محیط های شهری می پردازد. بوم شناسی بصری نیز به بررسی محیط پیرامون انسان به عنوان عامل اکولوژیکی پرداخته و درجهت احساس خوشایندی و هماهنگی آن با مکانیسم های فیزیولوژیک بینایی به انسان کمک می کند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد کالبدی نما و میزان اثرگذاری معیارهای بوم شناسی بصری بر ارتقای کیفیت نماهای مسکونی شهر تهران می باشد. نوع روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و دارای رویکردی آمیخته است. در بخش کمی از روش طبقه بندی “QSORT”، اطلاعات از طریق برداشت میدانی و ابزار پرسش نامه در طیف لیکرت به دست آمد و نمودار کیفیت تصاویر از دیدگاه ناظرین با نرم افزار “SPSS”، ترسیم گردید. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ با میزان 785/0 تأیید گردید. در تحلیل کیفی، نماهای منتخب بر اساس عناصر تشکیل دهنده و معیارهای بوم شناسی بصری و مکانیسم های سیستم بینایی، در جدول آنالیز شدند. یافته ها نشان می دهد، نما ها باتوجه به استانداردهای بینایی می توانند محیط های بصری آسایش بخش، یکنواخت و تهاجمی را شکل داده که درنتیجه، بر اساس محاسبات نمودار “Pie”، میزان فراوانی کیفیت بصری نماهای مسکونی در محدوده قلمرو پژوهش، 65% آسایش بخش، 15% یکنواخت و 20% تهاجمی می باشند. این مقاله می کوشد، از طریق تحلیل معیارهای بصری مطلوب در نمای ابنیه، برای ارتقاء بخشی کیفیت دید بصری شهروندان، راهکارهایی را جهت انطباق محیط مصنوع با بستر طبیعی ارائه نماید.
۲.

کاربرد روش های یادگیری ماشینی در حوزه طراحی محیط مصنوع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد طراحی مبنا یادگیری ماشینی تحت نظارت فناوری های نوین معماری و شهرسازی هوش مصنوعی معماری سرآمد طراحی رایانشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۲
اهداف: امروزه استفاده از هوش مصنوعی رشد چشمگیری داشته، و به عنوان یک حوزه نوین در حال پیشرفت است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت ظرفیت های هوش مصنوعی در پیشبرد فرآیند طراحی و اجرا در محیط مصنوع است. هدف کاربردی پژوهش، توسعه و کاربردی سازی مهمترین دستاوردهای یادگیری ماشینی و در حوزه طراحی است. روش ها: روش تحقیق اصلی پژوهش «فراتحلیل» در پارادایم «آزادپژوهی» با رویکرد انتقادی و طراحی مبنا است که با استفاده از تکنیک های پهنانگر، حوزه کلی دانشی این حوزه را بررسی می کند. سپس به منظور تثبیت اشراف به ادبیات موضوع، از طریق جستوجو در سه پایگاه های معتبر دانشی این حوزه، نسبت به جمع آوری مقالات مرتبط به یادگیری ماشین در حوزه های روش های یادگیری بدون نظارت، یادگیری نیمه نظارتی و یادگیری تقویتی اقدام شده؛ مهمترین ظرفیت ها و کاستی ها، و نقاط قوت و ضعف مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. یافته ها: یافته های کمی حاصل از داده های ترکیب شده بیانگر آن است که یادگیری ماشینی تحت نظارت و یادگیری عمیق هدایت شده، می تواند بهترین گزینه برای توصیه در آینده طراحی باشد. در حالی که فرآیند یادگیری در یادگیری عمیق تدریجی و کندتر است، یادگیری ماشینی تحت نظارت در مرحله آزمون و تست سریع تر عمل می کند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش تاکید دارد که یادگیری ماشینی تحت نظارت، بهترین گزینه برای پیش بینی پاسخ ها در فرآیند طراحی است اما در صورتی که علاوه بر پیش بینی، موضوع خلاقیت در طراحی مورد نظر باشد، یادگیری عمیق کارآمدتر است.
۳.

مقایسه ای تحلیلی؛ بر چالش ها و فرصت های مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی شهری یزد و رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
مقدمه: شهر به عنوان موجودی زنده، امن ترین زیستگاه برای انسان به شمار می آید که ویژگی ها و مختصات آن از طریق انسان درک می شود. این درک باعث ایجاد رشته های احساسی متعددی میان انسان ها و مکان هایی که در آن ها زندگی می کنند یا از آن ها بازدید می کنند، می شود. دنیای امروز، دنیای تصاویر و تصورات است؛ تصورات و ادراک های دیداری و شنیداری که پیام های زیادی به ذهن مخاطبان ارسال می کند. برندسازی شهری به عنوان راهکاری برای شناخته شدن غنای معماری شهر و ارتقای تاریخ، کیفیت مکان، فرهنگ و سبک زندگی افراد در نظر گرفته می شود. این مفهوم در توسعه سیاست ها و خط مشی های شهری نیز نقش اساسی دارد، زیرا هم زمان به دنبال توسعه اقتصادی و به عنوان مجرایی برای هویت شهر عمل می کند. هر یک از شهرهای ایران با توجه به ظرفیت ها، امکانات و پتانسیل های خاص خود، شهرتی منحصربه فرد دارند که آن ها را از سایر شهرها متمایز می کند. این تمایز گاهی از طریق عناصر و بناهای شاخص و معمارانه در فضای شهری شکل می گیرد. شهرهایی که ویژگی های ممتاز ندارند، در تلاش هستند تا با بازسازی معماری، هویت خود را دوباره تعریف کنند. این مقاله به بررسی و مقایسه اصلی ترین مؤلفه های معماری مؤثر در برندسازی شهری میان شهرهای یزد و رشت می پردازد. بررسی این موضوع در حوزه معماری و شهرسازی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر بر آن است تا نخست با سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های معماری در حوزه برندسازی شهری، میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها را در دو شهر یزد و رشت به عنوان نمونه از شهرهای ایران که به لحاظ اقلیم، فرهنگ و مقیاس متفاوت هستند بررسی کند. همچنین، این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که مؤلفه های معماری چگونه در برندسازی دو شهر یزد و رشت تأثیرگذار است؟مواد و روش هادر این پژوهش محقق در صدد جمع آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعاتی است که از طریق مشاهده و مصاحبه به دست می آید . در این راستا از دو رویکرد قیاسی و استقرایی بهره گرفته شده است، زیرا با توجه به سؤالات مطرح شده در پژوهش و اهداف نیاز بود تا مدل نظری و معیارهای استخراج شده از آن بررسی شود. آن بخش از پژوهش که از مفروضات قبلی درباره برندسازی شهری کمک می گیرد رویکرد قیاسی دارد. استدلال استقرایی در پژوهش در بخش مشاهدات است که فارغ از مطالعاتی که در گذشته انجام شده و با بررسی مستقیم معیارها بر نمونه های موردی است، این رویکرد در ارتباط با پارادایم تفسیرگرایی و توصیف کیفی است. روش پژوهش براساس هدف، کاربردی است و مبتنی بر رویکرد روش تحلیل محتوای کیفی است که محقق به دنبال پاسخ به این سؤال است که مؤلفه های معماری چگونه در برندسازی دو شهر یزد و رشت تأثیرگذار است. در راستای رسیدن به هدف، پرسشنامه پنج گانه مقیاس لیکرت برای مقایسه میزان تأثیرگذاری مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی بین دو شهر یزد و رشت طراحی شد، همچنین در انتخاب نمونه ها از روش تصادفی ساده استفاده شده است.یافته هاپایایی پرسشنامه طراحی شده در پژوهش در نرم افزار SPSS که ابزار تحلیل داده ها نیز بود از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد. از آنجا که در پرسشنامه میزان آلفای کرونباخ بیش از 0/7 به دست آمد، پایایی پرسشنامه ها تأیید می شود. با توجه به روند استراتژی برندسازی شهری و همچنین، جانمایی و تعریف جایگاه مؤلفه های معماری تأثیرگذار بر برندسازی شهری طبق پژوهش انجام شده هریک از ریزمؤلفه های تعریف شده در دو شهر نمونه یزد و رشت بررسی شد و نتایج پرسشنامه مورد بررسی توسط نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد میان اثرگذاری مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی دو شهر یزد و رشت در مقایسه مؤلفه هایی مانند رنگ، نمای شهری، بافت کهن شهری، تصویر شهری، مصالح و موقعیت مکانی و پدیده های اجتماعی فرهنگی بین دو شهر یزد و رشت تفاوت وجود دارد. در مقایسه میان دو مؤلفه اقلیم و سیاست گذاری شهری بین دو شهر یزد و رشت تفاوت چشمگیری وجود ندارد.نتیجه گیریامروزه، برندسازی شهری به یک روند جهانی تبدیل شده است که دولت ها به طور فعال آن را دنبال می کنند. شهرها در سرتاسر دنیا به دنبال ارتقای هویت و تصویر خود هستند. این ارتقا به عنوان یک برند، بر پایه این فرضیه استوار است که مردم قبلاً تصوری از آن شهر دارند. تصویر شهر در ذهن افراد از طریق پردازش ادراک و تصاویری که از آن دارند شکل می گیرد و در واقع، مردم تصاویری از شهرهای مورد علاقه خود را از پیش تصور کرده اند. برندسازی شهری نه تنها به ایجاد هویت های شهری کمک کرده، بلکه موجب الهام بخشی برای نوآوری های جدید نیز شده است. به همین دلیل، شهرهای قدیمی با فرهنگ مشخص و ویژگی های معماری قابل شناسایی، محبوب تر از شهرهایی هستند که این ویژگی ها را ندارند. برخی شهرها که فاقد ویژگی های منحصربه فرد هستند، می کوشند تا با بازسازی معماری خود و ایجاد هویت های جدید، موقعیت خود را در صحنه جهانی بهبود بخشند. داشتن برند شهری منحصربه فرد به معنای وجود یک یا چند نشانه است که به کمک آن ها می توان معنا و هویت جدیدی به مکان ها و فضاهای شهری بخشید. نتایج نشان می دهد بافت کهن شهری در یزد به عنوان عامل اصلی تأثیرگذار شناخته شده و در رشت نیز بافت کهن شهری و نمای شهری از اهمیت بالایی برخوردارند، هرچند تأثیرگذاری این عوامل در یزد بیشتر از رشت است. این پژوهش همچنین به تحلیل سایر مؤلفه ها مانند مصالح، اقلیم، رنگ، موقعیت مکانی و پدیده های فرهنگی اجتماعی پرداخته و این نتیجه به دست آمد که مؤلفه فرهنگی اجتماعی در شهر رشت تأثیرگذارتر از شهر یزد است و این نشان می دهد که تفاوت اقلیم، فرهنگ و مقیاس در دو شهر مورد بررسی بر میزان تأثیرگذاری مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی شهری دو شهر یزد و رشت مؤثر است. بر اساس بررسی جامع ریزمؤلفه های معماری تأثیرگذار بر برندسازی شهری یزد و رشت، نتیجه گرفته شد که تمامی این مؤلفه ها در فرایند برندسازی شهری این دو شهر از طریق معماری نقش دارند، اما میزان تأثیرگذاری هر یک متفاوت است.
۴.

شناسایی مولفه های معماری موثر در برندسازی شهری (مطالعه موردی:شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر معماری برندسازی برندسازی شهری مولفه های معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۰
هدف: شهرها در حال تبدیل شدن به قهرمان بین مناطق جغرافیایی هستند. رقابت بین شهرها برای تثبیت اعتبار به عنوان بهترین انتخاب برای بازدیدکنندگان، سرمایه گذاران، کسب و کار در شهر، در حال تشدید است. بعضی شهرها ویژگی های منحصر به فردی دارند که سبب می شود تصویری مشخص از آنها در ذهن شکل بگیرد. این نوشتار با شناسایی اصلی ترین مولفه های معماری تاثیرگذار در برندسازی شهری شهر یزد و پس از آن مقایسه میزان تاثیرگذاری این مولفه ها باهم و اولویت بندی آنها به ترتیب اهمیت نگاشته شده است. روش: پژوهش با پرسشنامه ای که برای دو گروه، 1) گروهی 35 نفره از جامعه متخصصین 2) گروهی 110 نفره از افراد عادی تهیه شد، انجام شده است. در انتخاب نمونه گروه 1 از روش نمونه گیری گلوله برفی و برای انتخاب نمونه در گروه 2 از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. یافته ها: این تحقیق کاربردی و براساس ماهیت داده از نوع کیفی است. بررسی تمامی مولفه ها در دو جامعه آماری طبق آزمون spss انجام شد و تمامی مولفه ها بر برندسازی شهر یزد تاثیر قابل توجهی داشتند. میزان تاثیر گذاری مولفه ها بر برندسازی شهر یزد در دو جامعه آماری میان متخصصین معمار و شهرساز و بین افراد عادی از لحاظ الویت بندی تفاوت داشت. نتیجه گیری: در بین افراد عادی بافت معماری بیشترین تاثیر را بر برندسازی شهر یزد داشته و درمیان افراد متخصص نماد و نشانه ها مانند عناصری مثل بادگیر، ساباط و .... بیشترین تاثیر را در برندسازی شهر یزد داشته است.
۵.

Factors Effecting the Preservation of Indigenous Housing Values and the Regional Texture of Sistan in Line with the Revitalization of Rural Settlements(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Indigenous values Housing rural settlements Traditional and indigenous pattern Sistan

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۰۶
Purpose- Nowadays, with the disappearance of traditionalism in rural housing design, constructions that deviate from the traditional and indigenous housing patterns are noticeable, and as a result, native values and traditions in rural housing have been disregarded. On the other hand, rural housing is the most humanistic subject of architecture and provides for the diverse needs of local residents. Therefore, this research was conducted with the aim of examining the effective factors in preserving the values of endemic housing and regional texture in Sistan towards revitalizing rural settlements.Design/ Methodology/ Approach- The qualitative-quantitative research method was used in the present study. The statistical population consisted of two parts: the first part included experts and graduates in architecture who were selected as a sample size of 20 people based on purposive sampling. The second part consisted of the villagers of Qaleh now, Deh Arbab, and Deh now Piran. Background field method, Delphi method, FARAS + FKOPRAS models were used to analyze data in both qualitative and quantitative sections.Finding- the results of background theory showed that from the perspective of experts, some factors such as preserving rural landscape, principles of protecting native housing values towards development with a focus on indigenous culture, interaction in preservation and revitalization of regional fabric and rural indigenous housing as well as cultural tourism in villages were identified as effective factors in preserving endemic rural housing values. Also, Delphi results showed that Kendall’s coefficient for concepts and meaningful units obtained from expert interviews did not differ significantly. In this regard, fuzzy model results showed that developing an ideal pattern for indigenous housing in Sistan with a weight of 70/72; principles of protecting native housing values towards development with a focus on indigenous culture with a weight of 66/72; integrated and cohesive management with a weight of 59/72, received the highest and lowest importance in preserving indigenous rural housing values in Sistan respectively.
۶.

نقش مؤلفه های ادراک حسی بر ارتقاء حس مکان در اجتماع بازار تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر حسی حس مکان اجتماع بازار تاریخی تبریز ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۵
حس مکان از مهمترین مفاهیم اجتماعی-شهری است که موجب شکل گیری رابطه بی همتا بین انسان و محیط که رابطه ای دوسویه است می گردد. ادراک فرایندی ذهنی است که طی آن، تجارب حسی معنی دار شده و انسان روابط امور و معانی اشیاء را درمی یابد که احساس گام اول این ارتباط است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر باتوجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ارتقاء حس مکان، به مطالعه فرایند ادراک حسی در اجتماع بازار تاریخی تبریز می پردازد. این پژوهش در راستای پاسخ گویی به سؤال ذیل می باشد که؛ نقش مؤلفه های منظر حسی بر ارتقاء حس مکان در اجتماع بازار تاریخی تبریز چگونه است؟ مهم ترین مؤلفه های حس منظر دراین راستا کدام است؟ این تحقیق، برمبنای هدف، ازنوع کاربردی و برمبنای روش، پیمایشی می باشد. روش مورداستفاده دراین پژوهش تلفیقی از روش های کمی و کیفی است. برای انجام مطالعات نظری و ارائه معیارها و شاخص های کیفی، روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و استفاده از اسناد و مدارک موجود و برای انجام مطالعات میدانی از روش های پرسش نامه، مشاهده، تمرکزبر اطلاعات محیط استفاده شده است. نمونه موردی این پژوهش بازار تبریز می باشد. جامعه آماری دراین پژوهش استفاده کنندگان از بازار تبریز شامل بازاریان و عابران می باشد که در دی ماه سال 1400شمسی جهت سنجش ابعاد حسی فضا و بااستفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج بررسی نشان می دهد مؤلفه های منظر حسی تأثیر معناداری بر حس مکان در بازار تاریخی تبریز دارند و ازبین این مؤلفه ها، حس شیمیایی، حس شنوایی و حس تنانه بیشترین هم بستگی را با حس مکان دارند.
۷.

بازشناسی تحولات شیوه مواجهه با باغ های درون شهری از منظر آسیب شناسی تخریب (موردپژوهی: شهر تهران، سال های 1357 تا 1398 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۵۶
در سال های اخیر در کلان شهر تهران، یکی از مسائل چالش برانگیز در حوزه معماری و شهرسازی، شیوه مواجهه با باغ های درون شهری بوده است. در دوره حاضر، در کلان شهر تهران با وسعت حدود هفت صد کیلومترمربع، باغ هایی پراکنده در برخی مناطق شهری باقی مانده است که شیوه مواجهه با آن ها در ضوابط، مقررات و طرح و برنامه های توسعه شهری معین شده است. این پژوهش پس از بررسی ادبیات و پیشینه موضوع، به بررسی تحولات باغ های تهران، دسته بندی آن ها براساس معیارهای مختلف، منفعت ناشی از باغ و گروه های ذینفع می پردازد و نیز از منظر منفعت باغ های تهران، سه دوره متفاوت را در شیوه مواجهه با باغ ها متمایز می کند. این پژوهش، با محورقراردادن مداخلات معمارانه و شهرسازانه، در جستجوی راهبردها و در ذیل آن، راهکارهای یکپارچه، میان ذینفعان متنوع و متکثر است، به گونه ای که این راهبردها و راهکارها، تضمین کننده حفاظت از ارزش باغ های شهر تهران باشد. منظور از مداخله معمارانه و شهرسازانه، مداخلاتی از نوع وضع ضوابط و مقررات احداث بنا، نحوه استفاده از قطعات زمین، برنامه کاربری و مسائلی از این قبیل است. این پژوهش به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه پژوهش های «کیفی» از نوع «توسعه ای یا کاربردی» است. پژوهش با دو نمونه مواجه بود: خبرگان و ذینفعان. انتخاب خبرگان از نوع هدفمند، غیرتصادفی و از گونه گلوله برفی بوده است. مقصود از ذینفعانِ مرتبط با منفعت خصوصی در باغ های تهران، دو گروه اصلی مالکین و سرمایه گذاران، مقصود از ذینفعانِ مرتبط با منفعت عمومی، در حالت کلی عموم شهروندان و کلیت شهر است. این پژوهش همچنین تضادهای میان منفعت خصوصی و منفعت عمومی را از منظر سویه های مختلف حقوقی، مدیریتی، اقتصادی، فنی، فرهنگی و اجتماعی بررسی می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشترین تضاد میان عموم شهروندان با گروه های دیگر ذینفع در عوامل اقتصادی و مدیریتی بوده است، درحالی که بیشترین تضاد میان گروه های ذینفع خصوصی با هم در عوامل فرهنگی و اجتماعی بوده است و تضاد منافع در عوامل اقتصادی ندارند.
۸.

مطالعه تطبیقی عناصر و مولفه های شکل دهنده مسجد با تمرکز بر آراء هانری استیرلن و الگ گرابار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسجد هانری استیرلن الگ گربار پدیدارشناسی تاریخی گری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
مطالعه و بررسی معماری اسلامی توسط نحله های فکری متفاوت نظیر سنت گرایی، تاریخی گری و پدیدارشناسی، اهمیت موضوع را در نگاه محققان غربی نشان می دهد. هر یک از این جریان های فکری، تلاش می کنند تا نتیجه مطالعاتشان را درباره معماری اسلامی از وجه و منظر ویژه خود بیان نمایند. سؤال این است که هر یک از این روش ها چه تعریفی را از معماری اسلامی به دست داده اند و نیز تفاوت شیو خوانش آنها در شناخت معماری اسلامی چه کمکی به فهم موضوع می کند؟ پژوهش حاضر با مطالعه تطبیقی آراء شیوه پدیدارشناسی (هانری استیرلن) و تاریخی گری (الگ گرابار) به دنبال آن است که نشان دهد هر یک از این دو دیدگاه، چه تعریفی برای معماری اسلامی به دست داده اند و وجوه افتراق و اشتراک میان آنها چیست و احیاناً چه نقدهایی به یکدیگر داشته اند. با این فرض که هر یک از دو پژوهشگر تعریف متفاوتی از نسبت اسلام و معماری ارائه می دهند، یافته های پژوهش نشان می دهد که از منظر گرابار معماری اسلامی، معماری ای است که ربطی به دین اسلام ندارد و نسبت اسلام با معماری از نظر مذهبی بار معنایی خاصی نمی تواند داشته باشد و صفت اسلامی در معماری اسلامی بر آثار دین خاصی دلالت نمی کند. در حالی که استیرلن معماری اسلامی را برگرفته از جوهر و تعالیم دین اسلام در نظر می گیرد و مؤلفه دینی را عامل شکل گیری بنای مسجد و بیشتر عناصر آن را واجد ماهیت نمادین و ازلی می داند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی به مطالعه عناصر و مؤلفه های شکل دهنده مسجد از دیدگاه پدیدارشناختی هانری استیرلن و تاریخی گری الگ گرابار پرداخته است.
۹.

عوامل مؤثر بر شکل گیری حس مکان ماندگار در اذهان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس مکان معانی ادراک کیفیت ماندگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۱۷
بررسی عوامل مؤثر بر جاودانگی و مقبولیت یک اثر معماری در میان عموم از آن جهت لازم و ضروری است که امروزه بحران در زیستگاه های بشری ناشی از عدم توجه کافی به مقوله مکان و کیفیات آن در خلق فضاهای معماری و شهری قابل تأمل است. شرط لازم برای ماندگاری مکان در اذهان، برخورداری آن مکان از حس تعلق اکثریت مخاطبان است؛ لذا معنای مکان و عوامل تشکیل دهنده حس تعلق به آن، می تواند در دستیابی به هدف پژوهش، یعنی عوامل ایجاد حس مکان ماندگار در اذهان عمومی کمک شایانی نماید. در پژوهش حاضر با تعریف مکان و عوامل تشکیل دهنده حس مکان، بر پایه تحلیل محتوای متون به دست آمده از روش کتابخانه ای، مدلی با عنوان عوامل ایجاد مکان ماندگار در اذهان عمومی ارائه می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد، برای ایجاد مکان ماندگار در اذهان عموم، توجه توام به سه عامل محیط، تصورات و مدیریت ضروری است.
۱۰.

واکاوی مؤلفه های مؤثر بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری به هنرجویان هنرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پداگوژی آموزشی مهارت طراحی معماری تفکر روانشناسی یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۳
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های مؤثر بر افزایش کیفیت آموزش طراحی معماری به هنرجویان هنرستان ها است. روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بوده و با استفاده از سنتزپژوهی و فراترکیب انجام شده است. در این راستا چند پایگاه داده بر مبنای روش شش مرحله ای ساندلوسکی و بارسو بررسی شد و 66 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل یافته ها از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روش های کدگذاری باز و محوری استفاده شد.یافته ها بر پایه بازکاوی داده های آماری، عوامل آموزش، دانش، مهارت و سنجش از بعد پداگوژی عمومی و عوامل تفکر خلاقانه، تفکر طراحانه، تفکر نقاد و تفکر تأملی از بعد تفکر و عوامل تفاوت های شناختی، روان شناسی یادگیری و توانایی فردی از بعد روان شناسی نوجوان بیشترین تأثیر را بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری داشته و بازدهی آموزش را افزایش می دهند.نتیجه گیری و پیشنهادات: یافته های این پژوهش نشان داد که باید پذیرفت که امروزه رویکردهای یاددهی و یادگیری دچار تحول شده است، فراگیران بیشتر ترجیح می دهند که در کلاس درس و یادگیری نقش فعالی داشته باشند؛ بنابراین در زمان حال متناسب با این تحولات صورت گرفته یکی از مهم ترین مواردی که باید در رویکردهای یاددهی-یادگیری به آن توجه کرد، خلق موقعیت های یادگیری جذاب می باشد. یافته های این مطالعه دستاوردهای کاربردی مناسبی را به منظور بهبود یادگیری هنرجویان ارائه داده و می تواند بستر لازم را جهت ارتقای کیفیت آن فراهم نماید.نوآوری و اصالت: مطالعه میان رشته ای و شناسایی مضامین کیفیت بخش بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری در سه حوزه متفاوت و ترکیب آن ها.
۱۱.

نسبت میان «رندِ نظرباز»(انسان کامل عالم عرفان) و «دازاین»(ابرانسان عالم غرب)، در پدیدارشناسی «حریم»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی دازاین رند نظرباز حریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۷
حریم، از اساسی ترین مفاهیم پرتکرار در پارادایم معماری است که تا به امروز تعریفی ریشه ای و فلسفی از آن ارائه نشده است. دشواره تعریف حریم، از وابستگی آن به مفاهیم انتزاعی تری چون فرهنگ و جهان بینی نشأت می گیرد و فراوانی تعداد و تنوع المان های فرهنگی، تبیین آن را به مراتب دشوارتر خواهدکرد. پدیدارشناسی به عنوان یک شاخه فلسفی، ازآنجاکه سعی در حذف فاکتورهای وابسته و دسترسی به جوهره مفاهیم دارد می تواند در این مورد کارآمدترین ابزار فلسفی باشد. با این همه، پرسش اساسی تری مطرح می شود: حال که پدیدارشناسی خود ماحصل فرهنگ و تفکر غربی است؛ آیا می توان آن را در تعریف مفهوم حریم در ایران به کاربست؟ یا به تعبیری آیا زبان هستی شناسانه ایرانیان متفاوت از زبان هستی شناسانه غرب است؟ هدف این پژوهش ضمن پاسخ به پرسش های بالا، یافتن تفاوت ها و نسبت های اندیشه هستی شناسانه غرب و ایران در پدیدارشناسی حریم است. این پژوهش تلاش دارد تا با رویکرد کیفی ابتدا، ادبیات موضوعی اندیشه هستی شناسانه غرب و پهنه فرهنگی ایران را مورد بررسی قراردهد و سپس به شیوه تحلیلی-تفسیری، به مقایسه پدیدارشناسی مفهوم حریم در این دو پارادایم بپردازد. در پدیدارشناسی هایدگری، دازاین به عنوان ابرانسان، فضا را با اگزیستانس خود مکان مند می کند. ابزار دازاین جهت مکان بخشی، جهت گیری او به جهان در دو عامل تقرّب و دوری کردن است. لذا برای دازاین، حریم نه متأثر از فاصله و اندازه؛ که از التفات و توجه او به فضا و چیزهاست. از آن سو، رند نظرباز در مقابل دازاین، به عنوان الگوی کامل انسانی در سنت تأویلی شاعرانه و اندیشه هستی شناسانه پهنه فرهنگی ایران حضور دارد. ماهیت مکان در نظر رندِ نظرباز، منبعث از اسطوره آفرینش و دوگانه درون و بیرون است. ماهیتی که بازتاباننده خاطره ازلی باشد و از همین رو، ریشه ای ترین عنصر ادراک حریم، توجه به درونِ خویشتن خویش است.
۱۲.

Explaining the Effectiveness of Human Visual Perception in the Architectural Environment of Golden and Geometric Proportions in the Sense of Belonging to the Place

کلیدواژه‌ها: Golden Proportions Geometric Proportions visual perception sense of belonging to place Sense of place

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۳۸
The ability to recognize and compare shapes and understand the concept of proportions is one of the first human findings from environmental geometric data. And certainly the formation of geometry as a science of recognizing the arrangement of lines, shapes and levels and proportions leads to the definition of golden proportions in the mathematical sciences as a new way of organizing shapes and forms. Golden and geometric proportions are effective as a determining element in the scale of spatial forms, and the formation of spatial forms by not using or misuse of geometric proportions is due to functional and psychological interactions on human perception and cognition. Which causes the construction and formation of scales and proportions of the environment and the emergence of psychological effects due to human activities in the environment. And then the abnormal effects and environmental dysfunction on the saccade system of the human eye and as a result the feeling of fear and lack of belonging to the place interacts. On the other hand, nature as the raw material of creation, and the principle and mother of man, which causes him to model the proportions in nature. Understanding the laws governing the relationships between elements and spatial shapes leads to the formation of geometric and golden proportions in the spending of space. Because knowing the symbol of shapes, proportions and scales in the world of meaning and kingdom is reminiscent of the divine order in all dimensions of the world (even in astronomy). Therefore, evaluating the values ​​of spatial proportions in nature as the bedrock of human life and the pattern of psychological perceptions, leads to the adoption of human activities. Also, the study of human needs on a mental and psychological scale from the perception of the environment causes the recognition of scales and dimensions by human visual senses, which leads to the perception of the correct golden and geometric proportions through Sakadi eye movements and psychophysical sciences. . Certain ratios can also be observed in the creation and design of various shapes in nature. These relations are those geometric relations that have immaterial roots and follow the spiritual and supernatural principles, believing that their subject is sacred, and have a symbolic language and spiritual characteristics. In the traditional world, geometry was inseparable from the other four Pythagorean sciences, namely arithmetic, music, and astronomy. And traditional geometry is also associated with the symbolic composition and shapes of space. To this end, the study of the effect of golden and geometric proportions on human visual perception of the architectural environment based on the sense of belonging to the place, causes visual quality to increase the sensory richness of the place and achieve human values ​​and criteria in the sense of belonging to the place and human needs. To be considered by the architect. In this research, with the perspective of this identity and the interaction of geometric and golden proportions and the sense of belonging to the place, the criteria and indicators of the research have been studied and the results have been presented in the form of tables and diagrams.
۱۳.

ارزیابی و تحلیل مولفه های مصنوع سازنده باغ جهان نما شیراز بر کیفیت آسایش حرارتی وکاهش استرس حرارتی(با استفاده از شاخص حرارتی PET)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولفه های مصنوع باغ جهان نما آسایش حرارتی استرس حرارتی شاخص حرارتی PET

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۸
آسایش حرارتی در اقلیم نیمه گرم و خشک، از عوامل اصلی حضور افراد در فضاهای باز شهری محسوب شده، مقاله حاضر درصدد رسیدن به حضور بیشتر افراد و کاهش استرس حرارتی برای ﺑﻬﺒﻮد کیفیت آسایشی خرداقلیم باغ می باشد. با ﺑﺮرﺳﻰ مولفه های مصنوع باغ جهان نما و ﻋﻮاﻣﻞ اقلیمی موثر ﺑﺮ آﺳﺎیﺶ ﺣﺮارﺗﻰ به ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﺰان اﺛﺮ ﻫﺮ یﮏ از ﻋﻮاﻣﻞ پرداخته، روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ روش، کیفی و کمی با نرم افزار Envi-met 4 basic شبیه سازی شده که با انتخاب هشت نقطه در باغ، اول تیرماه با مقایسه آنها با شاخص آسایش حرارتی PET بین نقاط تحلیل می گردد. با بررسی مدل ها (تغییر مصالح و جهتگیری) شرایط آسایشی باغ را بهبود بخشیده و تغییر جهتگیری باغ نسبت به تغییر مصالح تاثیرگذارتر است و همچنین میانگین دمای تابشی بیشترین اثرگذاری بر آسایش حرارتی دارد که میانگین ضرایب آن به ترتیب ،R1=0/73 و R3=0/70 و R5=0/74 و R7=0/74 ، نشان از همبستگی آنهاست. مولفه های مصنوع باغ جهان نما بر آسایش حرارتی باغ تاثیر بسزایی در فصول گرم دارد. در نتیجه انتخاب مصالح و جهتگیری مناسب منجر به کنترل میزان جذب دمای هوا و ﻋﺒﻮﺭ ﺟﺮیﺎﻥ آن، که کاهش استرس حرارتی افراد را بهمراه دارد.
۱۴.

ظهور معناگرایانه ی "معماری کشفی- شهودی" از واکاوی اندیشه ها و نظرات معماران مطرح معاصر ایران در آثار فرهنگی، برپایه ی بازتاب زیبایی شناسی محیطی در روح مکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری کشفی - شهودی واکاوی اندیشه معماران معاصر ایران زیبایی شناسی محیطی روح مکان آثار فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف از این پژوهش، تبیین مدل مفهومی معناگرایانه ی "معماری کشفی-شهودی" از واکاوی اندیشه ها و نظرات معماران مطرح معاصر ایران در فضای فرهنگی برپایه ی بازتاب زیبایی شناسی محیطی در روح مکان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و با رویکرد استقرایی به واکاوی موارد پرداخته است. از لحاظ ماهیت به صورت کیفی به توصیف اطلاعات موجود و تحلیل استقرایی جزء و کل در موضوعات مبانی نظری پرداخته است. روش جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای با تکیه بر اسناد معتبر با بهره گیری از روش تحلیل منطقی، به توصیف و تحلیل گزاره های نظری پرداخته است. سپس گزاره های از نقطه نظر تعدادی معماران معاصر ایران و آراء صاحبنظران حوزه پژوهش استخراج، دسته بندی و تحلیل گشته است. از یافته ها مطرح نمود که روح مکان ارتباط با عوالم روحانی و لایه های زیرین روح انسان را میتوان ممکن سازد. چرا که شهود از مولفه های معناگرایانه به واسطه ی تنوع طلبی حسی و کثرت طلبی در جزئیات ساده در عین پیچیدگی، در قالب یک کل وحدت یافته دغدغه ی زیبایی شناسانه ی کاربران است. که در راستای آن کشف و شهود با امکان قابلیت پیش بینی امن در عین حال هیجان انگیز، در جهت یکسان سازی الگوهای اشتراکی از عواطف و حواس انسانی تاثیر گذار است. که معیارهای مطروحه در تببین مدلی نوینی از زیبایی شناسی محیطی در راستای دستیابی به روح مکان به واسطه ی "معماری کشفی- شهودی" منجر به "درک فراحسی" در آثار فرهنگی معماری معاصر نقش بسزایی دارد.
۱۵.

رابطه معنایی میان انسان و طبیعت مبتنی بر بنیاد حکمت متعالیه (نقش گرایش های زیست دوستی انسان در تعالی و کمال او)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه صدرالمتألهین انسان طبیعت فناوری زیست دوست محیط زیست رابطه معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف: عالم طبیعت، مظهر الوهیت و حرکت است. جوهر وجود انسان اگر با طبیعت عجین گردد، هم خود در سفری روحانی قرار خواهد گرفت و هم به ظهور علوم نوینی جهت ایجاد جهانی سبزتر و پاک تر قدم برخواهد داشت. انسان متأله به عنوان خلیفه الله طبیعت مقدس را حفظ می نماید. پژوهش انجام شده باهدف بیان نسبت الوهیت موجود در طبیعت با تعالی روح آدمی در پی ایجاد نسبت هایی فلسفی و علمی میان تعالیم صدرالمتالهین درباره طبیعت با فناوری های نوین زیست دوست، به جهت ارتقا کیفیت زندگی انسان ها می باشد. روش شناسی: پژوهش به روش کیفی (نظریه زمینه ای) با راهبرد تحلیل داده انجام شده است، کدگذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین انجام شده است. داده های پژوهش به صورت متنی و معنایی و از طریق هجده مصاحبه عمیق به دست آمده اند، سپس با منطق استقرایی و به صورت تحلیل تفسیری موردبررسی قرار گرفته اند و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای[1] انجام شد. یافته ها: پارادایم به دست آمده از نتایج، حاکی از نسبت مستقیم دو حوزه حکمی طبیعت و محیط زندگی عینی انسان می باشد که نشان می دهد، جوهر وجودی آدمی در مجاورت با طبیعت در حرکت رو به کمال قرار خواهد گرفت. نوآوری (ارزش): تحلیل معنایی رابطه انسان و طبیعت بر بنیاد حکمت متعالیه، به دو حوزه معماری زیست دوست و فلسفه حکمت متعالیه صدرالمتألهین پرداخته است. مطالعه میان رشته ای در این دو حوزه امری نوین می باشد که به تحلیل یک اندیشه فلسفی در دنیای طراحی جدید پرداخته است. نتیجه گیری: حکمت متعالیه صدرالمتالیهن در موارد بسیاری از جوهر موجود در طبیعت و نسبت آن با انسان یاد کرده است. زندگی در محیط های طبیعت دوست عاملی بر ارتقا کیفیت زندگی انسان می باشد. با صنعتی شدن زندگی، ضرورت وجود فناوری های نوینی گیاهی، در محیط زندگی انسان، احساس می شود. مقولاتی چون توسعه انسانی، بالندگی و تغییر انسانی، نتایج به دست آمده از پارادایم پژوهش می باشند که خود مبرهن تحولی در ارتقا کیفیت زندگی انسان ها هستند.
۱۶.

Logical Analysis of Iran's Historical Buildings in order to Read the Effective Components in the Architecture of Collective-Ritual Spaces based on the Wisdom of Art and Architecture

کلیدواژه‌ها: Logical Analysis Architecture of Historical Buildings Collective-Ritual Space Wisdom of Art and Architecture Sociability

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۱
Nowadays, with advanced technology and information, the attention to national and religious culture and ritual has faded, so the lack of collective cultural-ritual spaces based on the correct principles of architectural wisdom is considered as a problem in today's world of speed and technology. The goals of the research are to improve sociability through the analytical analysis of Iran's historical buildings in order to read the effective components in the architecture of collective-ritual spaces based on the wisdom of Islamic art and architecture. The research method is in the form of case studies and logical reasoning and analysis of the content of fundamental principles and concepts, which in the case examples of social arenas from the perspective of the teachings of architectural wisdom in which national and religious rituals are held and a comparative study The factors of each were done in the form of tables; In the following, by adapting the arguments and relational analyzes of anthropological and epistemological discussion in the results of the research, it was shown that the fundamental principles and concepts in architectural wisdom are the result of focusing on rules and precise theorizing and are formed according to the culture of the people. And on the basis of basic needs assessments, it reduces discussions involving duality and difference of opinion. In addition to the semantic dimensions, components with physical-spatial aspects were extracted in an understandable way for the users, whose strategy and solutions will lead the way in improving the sociability of collective-ritual spaces.
۱۷.

تبیین سیر ادراکی در مساجد عصر صفوی، از ماده تا معنا مبتنی بر آرای ملاصدرا (موردپژوهی: مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیر معنوی ملاصدرا مراتب ادراکی حرکت جوهری مساجد صفوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۵۷
عصر صفوی دوره طلایی اندیشه شیعی است که فرصت بروز در معماری آن عصر را پیدا کرده است. سیر در مراتب مختلف ادراکی یکی از موضوعات، تأمل برانگیز در اندیشه فلاسفه شیعی عصر صفوی ازجمله ملاصدرا است که تعین آن را می توان در مساجد، به عنوان شاخص ترین معماری عصر صفوی مشاهده کرد. اگرچه ملاصدرا ادراک را بالاتر از ساحت مادی می داند، اما در سیری معنوی متکی بر نظریه حرکتی جوهری، کالبد مساجد عصر صفوی می تواند زمینه ارتقای ادراک را فراهم کند. این پژوهش، بین رشته ای و از نوع توصیفی-تحلیلی و موردپژوهی است. هدف این پژوهش این است که با واکاوی مراتب ادراکی ملاصدرا، سیر ادراک از ماده به معنا را در مساجد عصرصفوی مورد بررسی قرار دهد. پرسش کلیدی پژوهش این است که سیر در مراتب مختلف ادراکی مساجد صفوی، چگونه باعث ارتقای ادراک، از ماده به معنا می شود؟ در این پژوهش، با عنایت سیر معنوی در مراتب ادراکی ملاصدرا، برای ادراک در مساجد عصر صفوی در چهار رکن سکون، حرکت، وصل و وحدت تعریف شده است. بعد از رکن سکون، در هر رکنی به دلیلی، زمینه ارتقای ادراک در مخاطب فراهم می شود؛ در رکن حرکت، از طریق تداعی معانی و حرکت جوهری؛ در رکن وصل، به مدد شفافیت و حضور نور؛ در نهایت در رکن وحدت، به واسطه اتحاد ناظر با فضا. ناظر با طی کردن این ارکان، مستعد ارتقای ادراک از سطح حسی به خیالی و سپس عقلی می شود.
۱۸.

تبیین راهکارهایی برای ارتقای هویت در معماری معاصر تهران (با تأکید بر نمای بناها در منظر خیابان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۲۰۵
اهداف: یکی از مهم ترین مسائل و چالش های پیش روی جوامع در حال توسعه، هویت کالبدی بناها و نمای شهری است. شهرها، تحت تأثیر مدرنیته دچار مشکل هویت هستند و مفهوم هویت شهری در فرآیند شناخت و ادراک، پدیده ای چند بعدی و پیچیده را پیش روی ما قرار می دهد. این مقاله در پی این سؤال که: چگونه می توان راهکار یا دستورالعملی به منظور ارتقاء هویت مندی فرمی و نمای بیرونی معماری در پایتخت و کلان شهری مانند تهران تدوین نمود که با سلیقه ها و سطح فکری امروزی نیز همسو باشد؟ شکل گرفته است. روش ها: روش تحقیق در این پژوهش کیفی پیمایشی و پژوهش از نوع کاربردی می باشد و برای پاسخ به سؤال پژوهش ابتدا از روش کتابخانه ای به بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری هویت کالبدی بررسی، سپس به وسیله پرسشنامه مورد پرسش از کارشناسان و اساتید معماری قرار گرفته است. یافته ها: جامعه آماری273 نفر از اساتید معماری بوده و در نهایت از بین عوامل مؤثر و دارای بیشترین اولویت، در از بین عوامل مؤثر در هویت کالبدی نماهای بناها استفاده از ترکیب نماهای سنتی و مدرن، استفاده از جزییات و تزیینات در نماها، استفاده از مصالح پایدار، روح زمانه، بهره گیری از الگوی گذشته و توجه به تنوع و پرهیز از یکنواختی و همگونی بیشترین تأثیر را داشته است. نتیجه گیری: تفاوت های آماری معنی داری بین پاسخ دهندگان مختلف، در نگرش آنها نسبت به پارامترهای نما (جرم و مفصل، دهانه ها، جزئیات معماری و مواد) وجود دارد. این نتایج نشان دهنده تعدد و تنوع گرایش ها در عملکرد معماری برای مشاغل مختلف است. همچنین واضح است که دلیل اصلی تفاوت معنی دار میان میانگین ها مربوط به این است که پاسخ دهندگان معتقدند این پارامترها تأثیر قابل توجهی بر تداوم هویت معماری داشته اند.
۱۹.

سنتزپژوهی عوامل اساسی مؤثر در ارتقای کیفیت محیط های آموزشی بر مبنای الگوی روبرتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط های آموزشی حس مکان کیفیت معماری رضایتمندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۸۱
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اساسی مؤثر در ارتقای کیفیت معماری محیط های آموزشی به منظور افزایش حضور باانگیزهٔ دانش آموزان در محیط و درنتیجه تقویت بازدهی تحصیلی است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است. جامعهٔ موردبررسی پژوهش های علمی معتبر از سال 1980 تا 2019 در حوزهٔ انگیزه بخشی دانش آموزان در مدارس و مؤلفه های رفتاری، فیزیکی و روان شناختی مؤثر در ارتقای کیفیت محیط است. در ابتدا با استفاده از واژه های کلیدی «محیط آموزشی»، «مدرسه»، «بازدهی تحصیلی»، «آموزش گریزی»، «ساختار معماری» و غیره و بر اساس معیار ورود، 362 پژوهش علمی شناسایی شدند و سپس با توجه به معیار خروج درنهایت 59 مقاله به مرحلهٔ تحلیل نهایی وارد شدند. برای تجزیه وتحلیل کیفی اسناد از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روش های کدگذاری خط به خط MAXQDA10 استفاده شد. درنهایت عوامل اساسیِ زیر شناسایی شد که عبارت بودند از: 1. رفتاری رضایتمندی؛ 2. روان شناختی حس تعلق به مکان؛ و 3. فیزیکی ساختاری معماری. همچنین الگوی مفهومی عوامل اساسی مؤثر در ارتقای کیفیت محیط های آموزشی شناسایی شد.
۲۰.

جستاری در مراتب ادراکی مسجد_مدرسه آقا بزرگ کاشان، براساس نظریه حرکت جوهری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت ادراک مسجد - مدرسه آقابزرگ حرکت جوهری مراتب ادراکی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
مباحث معرفتی در معماری وام دار حرکت افراد در فضاست. ادراک با عنایت به مفهوم فلسفی حرکت و نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، اشاره به دریافت تدریجی افراد از فضاهای معماری دارد. بر همین اساس، ادراک عمیق و جامع از فضاهای مسجد_مدرسه، بدون حرکت امکان پذیر نمی باشد(به دلیل تنوع حرکتی در قالب دو کاربری نیایشی و آموزشی). برای دست یابی به درکی عمیق از این فضاها، می بایست ناظر در فضا حرکت کند، و پس از تجربه کردن حرکت های فیزیکی و ذهنی، مرتبه ادراکی خود را ارتقاء دهد. سئوال کلیدی این پژوهش، در قالب مورد پژوهی این است که، با توجه به تنوع دسترسی ها در مسجد_مدرسه آقا بزرگ کاشان؛ حرکت چگونه باعث ارتقا ادراک از مرتبه مادی به معنوی می شود؟ روش این پژوهش، توصیفی_تحلیلی و مورد پژوهی است، و نتایج آن نشان می دهد که، با وجود مسیرهای مجزا(برای کاربری نیایشی و آموزشی) در فضاهای مسجد_مدرسه، ناظر با حرکت در هر کدام از این مسیرها، سه نوع حرکتی(بصری، فیزیکی و ذهنی) را تجربه می کند، که در قالب چهار رکن در مسجد و سه رکن در مدرسه، ادراک ناظر را(هم راستا با مراتب ادراکی ملاصدرا)، از مرتبه حسی به خیالی، و سپس مرتبه عقلی هدایت می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان