بهرام آجورلو

بهرام آجورلو

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۳ مورد.
۱.

مقدمه ای بر پیوندهای فرهنگی-اجتماعی شمال باختری و جنوب خاوری فلات ایرانِ دوران مفرغ ؛ مطالعه موردی سفالینه های منقوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوران مفرغ فلات ایران نظریه جامعه بزرگ شرق نظریه موزائیک اقوام و اقالیمِ ایران پیشاتاریخ ساختارگرایی لِوی اشتروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۷۵
چگونگی پیوندها و تشابهات فرهنگی-اجتماعی مردمان پهنه های گوناگون فلات ایرانِ پیش ازتاریخِ پایانی، از مسائل مهم باستان شناسی ایران است. با وجود شرایط اقلیمی متفاوت ، فاصله جغرافیایی و هم جوارنبودن مناطق شمال باختری و جنوب خاوری ایران با یکدیگر ، براساس شواهد باستان شناختی و نقاشی های رنگی روی سفالینه ها، همگونی ها و شباهت های قابل توجهی در نقش مایه ها دیده می شود و بنابراین با این پرسش مواجه می شویم که علت این تشابهات چیست و زمینه های فرهنگی-اجتماعی بروز این تشابهات علی رغم بُعد جغرافیایی و ناهمگونی اقلیمی چه بوده است؟ در پاسخ بدین پرسش، فرضیه پیشنهادی این پژوهش این است که علی رغم نظریه «موزاییک اقوام و اقالیم» حسن طلایی که ناهمگونی اقلیمی و مَسافات بعید جغرافیایی در فلات ایران را سد و مانع هم گرایی فرهنگی در ایرانِ روزگارانِ پیش ازتاریخ می دانست، این تشابهات را می توان در چهارچوب نظریه «جامعه بزرگ شرق» شاپور رواسانی و «ساختارگرایی فرهنگی» لِوی اشتروس تبیین کرد. طبقه بندی نقش مایه ها ، اساس روش شناختی این پژوهش را تشکیل می دهد؛ نقوشِ روی سفالینه ها -براساس توصیف و دسته بندی گونه شناختی نقش مایه ها و  گاه نگاری نسبی آن ها- به تفکیک مناطق طبقه بندی و درنهایت با هم مقایسه شده و وجوه اشتراک آن ها بررسی شده است . لازم به ذکر است که در این پژوهش، بافتار باستان شناختی (کانتکست) و نیز گونه شناسی فرم و شکل سفالینه ها بحث نشده است. همانندیِ نقش مایه های سنت سفالگری دوران مفرغ در سرزمین های شمال باختری و جنوب خاوری فلات ایران، براساس نظریه جامعه بزرگ شرق رواسانی، بر وجود هم گرایی فرهنگی در دو جغرافیای متفاوت دلالت دارد که این هم گرایی در بستر نظریه مردم شناختی ساختارگرایی لِوی اشتروس تفسیرپذیر است.
۲.

میراث ایران شناختی سرفراز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علی اکبر سرفراز ایران شناسی باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۵
پیوستگی یا گسستگی فرایندهای فرهنگی-اجتماعی فرهنگ و شهرآیینی ایران و مردمان ایرانی در گذر تاریخ همیشه از پرسمان های بنیادین و چالش های اندیشگی اندیشمندان ایران شناسی و شرق شناسی بوده است که هر یک با رهیافتی از گونه ای دیگر بدین پرسمان نگریسته و درکوشیده اند که پاسخی منطقی و مستند برای آن بجویند و بیابند؛ اما برای نمونه، اگر نگاهی به آثار ایران شناختی پیشگامانی چون ادوارد براون، تئودور نولدکه، برت فراگنر و حتی علّامه قزوینی داشته باشیم، ایران شناسی امروزه بیش از آن که جستارمایه ای تاریخی باشد، زبان شناختی و ادبی است! حال آن که، روش شناسی عالمانه ایران شناسی می تواند و البته باید هم، رهیافت های گوناگونی داشته باشد؛ و در این عرصه، کارنامه نوآور شادروان «علی اکبر سرفراز» (1402-1305) در زمینه باستان شناسی ایرانِ تاریخی نمود و بازتابی باستان شناختی است از پیوستگی هستی تاریخی ایران:علی اکبر سرفراز با نام اصلی علی اکبر کارگر سرافراز، باستان شناس پیش کسوت ایرانی، در بیستم بهمن ماه 1402 درگذشت. سال های 1340 تا 1380 سال های شکوفایی کارنامه سرفراز در کاوش های باستان شناختی و مدیریت و تدریس به شمار می آید که در وزارت فرهنگ و هنر، موزه ایران باستان و دانشگاه های تهران و تربیت مدرس و سرانجام، سازمان سمت و پژوهشکده نظر سپری گشت. بررسی کارنامه پربار زندگی حرفه ای سرفراز نشان می دهد ایده ایران و پرسش از فرایندهای تاریخی بازتاب یافته در دو هزاره از میراث ایران، از ماد تا ایلخانی، درون مایه کاوش های باستان شناختی وی بوده است: کاوش یادمان هایی که هر یک، به گونه ای، نه تنها نام ایران و تاریخ سازان ایرانی آن را بازتاب می دهند، بلکه بر پیوستگی فرایندهای تاریخی و اجتماعی فرهنگ و شهرآیینی ایران و ایرانیان دلالت دارند: آتشکده نوشیجان تپه ملایر، کاخ کوروش هخامنشی در برازجان، آثار هخامنشی جزیره خارک خلیج فارس، پرستشگاه مهری مسجد سلیمان، نقوش برجسته ساسانی تنگ چوگان، پرستشگاه آناهیتای بیشاپور، مسجد جمعه سلجوقی اردبیل، رصدخانه ایلخانی مراغه، ربع رشیدی و ارگ علی شاه در تبریز و البته آتشگاه آذرگشنسپ آذرآبادگان و ایوان ساسانی خسرو که در روزگار ایلخانی چونان کاخ آباقان بازسازی شده بودند. به گفته خود شادروان سرفراز، ثمره هفت هزار روز کار و زندگی وی در بیابان، کاوش 16 کاوشگاه از روزگار ماد تا ایلخانی، بررسی و معرفی 32 محوطه باستانی و ثبت 430 اثر تاریخی در فهرست آثار ملی ایران بوده است.با این حال، باید سرفراز را پیش گام باستان شناسی دوره ایلخانی ایران دانست (آجورلو، 1388): پژوهش های تاریخی دوره ایلخانی که عصر نوزایی فرهنگ ایرانی است، هر چند در ایران با کارهای نوآور استادانی چون شادروان منوچهر مرتضوی (1341، 1358)، چهره بنام دانشگاه آذرآبادگان (اکنون: تبریز) و اثر گرانسنگ «مسائل عصر ایلخانان» وی بنیان نهاده شد، اما فضل تقدم باستان شناسی دوره ایلخانی بی گمان به سرفراز می رسد که با کاوش تخت سلیمان (کیانی، سرفراز، 1347) سرآغاز گرفت، با رصدخانه مراغه – با سفارش و سرمایه دانشگاه آذرآبادگان و همکاری شادروان پرویز ورجاوند (1366)- ادامه یافت و پس از کاوش ایوان جنوبی ارگ علی شاه تبریز (Ajorloo & Mazhari, 2023)، سرانجام با ربع رشیدی (1358) به پایان رسید؛ یعنی چهار کاوشگاه کلیدی از شش کاوشگاه کلیدی دوره ایلخانی ایران که آثار دو برهه پرسش برانگیز از دگرگونی های فرهنگی-اجتماعی و سیاسی ایران یعنی عصر خواجه نصیرالدین و عصر خواجه رشیدالدین را دربرمی گیرند: دو سده ای که تبریز اینک پایتخت نوزایی فرهنگ و هنر و شهرآیینی ایرانی بود و ایران، پربسامدترین واژه متون تاریخی و ادبی این دوران.
۳.

بررسی الگوهای رومی و بیزانسی برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی؛ بر بنیان نمونه های آناتولیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ربع رشیدی قلعه رشیدیه دژ رومی دژ بیزانسی جعفر پاشای فرنگی عثمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۶
بیان مسئله: ربع رشیدی دو مرحله سکونت و کاربری متفاوت داشته است که کاربری مرحله دوم آن، نظامی بوده است. فرم و پلان برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی در تاریخ معماری ایران پیشینه ای ندارد؛ بنابراین، دو پرسش پژوهندگان حاضر این است که فرم و پلان آن برگرفته از کدام الگو است؟ و معمار یا بانی احتمالی این برج کیست؟ فرضیه پژوهندگان این است که برج بزرگ جنوبی قلعه پساایلخانی رشیدیّه ساخته عثمانیان است و الگوی رومی و بیزانسی دارد. در قلمروی غربی عثمانی نمونه هایی از برج های بیرونی بر جای مانده اند که فرم و پلان آن ها می تواند چونان الگوی نمونه رشیدیه معرفی شوند؛ همچنین دیگر فرضیه پژوهندگان، جعفر پاشای فرنگی عثمانی را بانی این برج و قلعه پساایلخانی رشیدیه پیشنهاد می کند که در فترت رومیّه تبریز ساخته شده است.هدف پژوهش: مرمت روشمند این اثر تاریخی نیازمند رعایت دو شرط اصالت و شناسایی الگوی آن است؛ زیرا در این حالت، می توان از تجربه موفق مرمت نمونه های مشابه بهره گرفت.روش پژوهش: برج های بیرونی در قلعه رشیدیه تبریز و آنتالیا، بودروم، ایاسوس، کلیدالبحر و معموره در آناتولی باختری مجموعه داده های این پژوهش را تشکیل می دهند که نمونه های آناتولی باختری، الگوی رومی و بیزانسی دارند. فرم و پلان و موقعیت این برج های بیرونی نسبت به باروی قلعه آن ها، با نمونه ربع رشیدی به روشی استقرائی مقایسه و هم چنین ده گزارش تاریخی مهم سده های شانزدهم و هفدهم میلادی درباره قلعه رشیدیه و لشکرکشی عثمان پاشا و جعفرپاشای فرنگی به تبریز بررسی شده اند.نتیجه گیری: برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی که با یک دیوار دارای مردرو به باروی اصلی قلعه رشیدیه وصل شده است، از گونه برج های بیرونی دارای منشأ رومی و بیزانسی است. برج بزرگ جنوبی قلعه رشیدیه دو طبقه دارد. دو طبقه ساختن برج های بیرون از بارو، میراثی است که از روم به بیزانس و سپس به عثمانی رسیده بود.
۴.

مقدمه ای بر فرضیه سُقایه ربع رشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره ایلخانی ربع رشیدی سُقایه رشیدیّه گازرگاه رشیدیّه گرمابه رشیدیّه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
در گمانه زنی های باستان شناختی سال 1386 جنوب شرقی ربع رشیدی فضاهایی کشف شده است که هرچند آن ها را بازمانده یک گرمابه ایلخانی توصیف و معرفی کرده اند، اما کاربری گرمابه هنوز تأیید نشده است؛ بنابراین درباره ساختار کشف شده در گوشه جنوب شرقی کاوش گاه ربع رشیدی این سؤالات و فرضیات مطرح است که کارکرد این ساختار چه بوده است؟ و گاه شناسی نسبی آن به کدام سده تاریخی بازمی گردد؟ در تحلیل و تفسیر پژوهش حاضر، دو فرضیه گازرگاه (رختشوی خانه) و سُقایه، مقابله و سپس براساس فرضیه سُقایه، قدمت سده هشتم هجری برای این ساختار پیشنهاد شده است. شالوده روش شناختی این پژوهش بر تاریخ، یعنی بررسی متن الوقفیّه الرشیدیّه و دیگر منابع اولیه دوره ایلخانی، و هم چنین بررسی تطبیقی ساختار رایج گرمابه های سده های اسلامی، سُقایه و گازرگاه استوار است؛ بنابراین پس از تحلیل ویژگی های فنی، فیزیکی و معماری و فضاسازی اثر موضوع مطالعه، در گام دوم، ضمن استخراج اطلاعات مرتبط با بناهای ربع رشیدی و بالاخص بناهای مرتبط با دو فرضیه گازرگاه و سُقایه از منابع تاریخی ایلخانی و بالاخص وقف نامه ربع رشیدی، این اطلاعات با اطلاعات حاصل از مرحله معماری تطبیق داده می شود. در گام سوم نیز اطلاعات مستخرج از دو مرحله پیشین، تاریخ و معماری، با اطلاعات باستان شناختی تطبیق داده می شود تا نتیجه نهایی حاصل شود.  ابتنای شواهد تاریخی و معماری بر منطق قیاس محتمل، فرضیه سُقایه رشیدیه را بیش تر قریب به صدق می داند؛ آن گاه، با توجه به متن الوقفیّه الرشیدیّه، گاه شناسی نسبی این ساختار به دوره ایلخانی و نیمه اول سده هشتم هجری قمری می رسد.
۵.

بازآفرینی مجموعه مسجد علی شاه تبریزی بر پایه کاوش های باستان شناختی و نگاره های سفرنامه های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسجد علیشاه تبریزی ارگ علیشاه باستان شناسی سفرنامه شاردن سفرنامه مطراقچی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
بیان مسئله: بازسازی یا بازآفرینی بخش های ویران شده مجموعه مسجد تاج الدین علی شاه همیشه از پرسمان های بنیادین باستان شناسی و تاریخ معماری ایران بوده است. بر پایه یافته های باستان شناختی، آن چه امروز در ایوان ارگ علی شاه دیده می شود، بنایی است یکپارچه آجری که در دو مرحله جداگانه ساخته شده که بخش شمالی آن قدیمی تر از بخش جنوبی است. در شماری از گزارش های تاریخی نیز به آرامگاه تاج الدین علی شاه وزیر، معروف به طاووس خانه، در پشت مسجد علی شاه اشاره رفته است. فرضیه این پژوهش پیشنهاد می کند که برمبنای نشانگان آوار طاق بند صفه علی شاه و روایت ها و نگاره های تاریخی، کاربری سازه کنونی ارگ علی شاه (بخش الحاقی جنوبی)، آرامگاه تاج الدین علی شاه وزیر بوده است و هم چنین بازآفرینی مسجد علی شاه به صورت مسجدی چهارایوانی با چهار مناره پیشنهاد می شود. روش پژوهش: روند بازآفرینی ساختار ارگ علی شاه مبتنی بر یافته های باستان شناختی و هم چنین بهره گرفتن از نگاره های دو سفرنامه مطراقچی و شاردن است که مجموعه علی شاه را پیش از زمین لرزه 1193ق نشان می دهند. نتیجه گیری: هم خوانی یافته های باستان شناختی با نگاره های مطراقچی و شاردن دلالت دارند که ارگ کنونی تبریز همان طاووس خانه است که آن را پشت مسجد چهارایوانی علی شاه ساخته بودند. مجموعه دینی علی شاه دست کم از شش سازه معماری مسجد، مدرسه، زاویه، حوض بزرگ مرمرین، آرامگاه علی شاه و دیوار پیرامونی مجموعه با یک سردر ورودی شکل می گرفت؛ ایوان جنوبی به شبستان مسجد، ایوان غربی به مدرسه و ایوان شرقی نیز به زاویه علی شاه راه می یافتند.
۶.

مقدمه ای بر رهیافت ایران شناختی در شرق شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر و تمدن شرق شرق شناسی دنیای شرقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۹
فصلنامه دانشگاهی و تخصصی هنر و تمدن شرق اینک یازدهمین سال انتشار خود را سپری م یکند. هما نگونه که از نام و عنوان و درو نمایه نوشتارهای هنر و تمدن شرق در این یازده سالی که گذشت، آشکار است، بررسی عالمانه و انتقادی و تحلیلی پیوندهای فرهنگی-اجتماعیِ تاریخی و هنریِ فرهنگ و تمدن مردمان شرقی با رویکردی ایرانی - و نه غربی – سرمشق تحریریه و سردبیری آن بوده است؛ البته، این رویکرد ایرانی به معنای نفی کوشش و تکاپوی شر قشناختی غرب و اروپا در سده های گذشته نیست که ایران و دنیای شرقی برای آن همیشه یک سوژه شناختِ استوار بر تفسیری برگرفته از ارزش های فرهنگی غربی و مکاتب فلسفی رنگارنگ اروپایی بوده است )برای نمونه ر.ک. Said, 1978; Macfie, 2002 ( یا این که هنر شرق را صرفاً از روزنه زیبایی شناسی کانتی و هگلی فهم و ارزیابی کرده اند )برای نمونه ر.ک. Gombrich, 1950 ( بلکه ترکیب بین المللی تحریریه هنر و تمدن شرق گویای آن است که مدیریت پژوهشکده نظر می کوشد تا گف توگویی فرهنگی و عالمانه میان اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی با همتایان شرقی و همچنین اروپایی ایشان برقرار کند تا درون مایه فرهنگی ایران و شرق را از منظر ارزش های فرهنگی و تاریخیِ خویشتنِ مردمان شرقی بنگرند و تحلیل و تفسیر کنند؛ که البته در این میان، ایران و تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانی با بیش از پنج هزاره دیرینگی و گستردگی از کرانه دجله تا سند و آمویه و از دربند قفقازیه تا کرانه خلیج فارس ) Qazwini, 1919 ( که شماری رنگارنگ از فرهنگ ها و مردمان و اقوام هم تبار و هم زبان را دربرگرفته است و خاستگاه کیش ها و دین های گوناگونی در گذر تاریخ بوده است، چنان پلی که میان شرق و غرب استوار است، نقشی پر رنگ و بی بدیل دارد: دیرینگی و هم تباری زبان ها و باورهای ایرانی و هندی، گسترش زبان و ادب فارسی دری از کاشغر تا دهلی و قونیه، پیوند زبان کردی در آسیای باختری با زبان پشتون در آسیای میانه به واسطه زبان پهلوی باستان، گوناگونی گویش ها و لهجه های ترکی در پهنه ایرانی از خراسان تا قشقایی، ستایش شمس تبریزی و مولوی بلخی در سروده های فارسی و اردوی علامه اقبال لاهوری، اثر پذیری هنر و معماری و آیین های آراراتی، عیلامی و ماننایی و هخامنشی از بین النهرین باستان، اثرگذاری هنر و معماری ایرانی در فرهنگ عثمانی اولیه و میانه ) ،)Sarre, 1910 درهم آمیختگی زبان و ادب ترکی و فارسی با عربی و آموزه های قرآنی و البته برای نخستین بار در تاریخ، بازتاب و گردآمدن فشرده ای از تاریخ کهن مردمان شرق و فرنگ از روزگار باستان تا سده های میانه در « جام عالتواریخ رشیدی » به قلم «دستور ایران » خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی )ربع رشیدی، تبریز، 706 ق( و صدها نمونه دیگری که مجال آن در این کوته نوشته نیست، همگی بر جایگاه استوار و کتما نناپذیر ایران و ایران زمین در تاریخ و فرهنگ و هنر و تمدن مشرق زمین و تکاپوهای شرق شناختی دارد؛ و به همین سبب است که فصلنامه هنر و تمدن شرق اینک در یازدهمین سالی که از انتشار آن می گذرد، رویکردی نو به پرسمان شرق و جایگاه ایران در شرق شناسی دارد و رهیافتی ایران شناختی به شرق شناسی درمی افکند تا به گفته خواجه حافظ شیرازی فلک را سقف بشکافد و طرحی نو دراندازد. وانگهی، شایسته است که به مناسبت 150 مین سالگرد زادروز اندیشمند و ادیب فارسی سرا و ایران شناس بنام، علامه محمد اقبال لاهوری ) 1317 - 1252 (، با یکی از سروده های وی درباره ایران، از ایشان یاد شود: چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما، ای جوانان عجم، جان من و جان شما غوط هها زد در خمیر زندگی اندیش هام، تا به دست آورد هام افکار پنهان شمایرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند، دید هام از روزن دیوار زندان شما حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل، آتشی در سینه دارم از نیاکان شما
۷.

گاه شناسی نسبی و کارکرد سنگ نگاره های بخش هوراند شرقی قراداغ، شمال غربی فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمال غربی فلات ایران سنگ نگاره های قراداغ گاه شناسی نسبی آیین جادوی شکار شامانیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
در ادامه بررسی های پروژه باستان شناختی قراداغ که از سال 1387 آغاز شده است، هیئت نویسندگان در سال 1392 موفق به شناسایی، گزارش و مستندسازی سه محوطه باستانی دارای 1571 سنگ نگاره مسبک انسانی و جانوری از سه روستای «گوتانلو»، «لقلان» و «نوقادا» واقع در شرق شهرستان «هوراند» استان آذربایجان شرقی شد. افزون بر انسان هایی برهنه، چند سگ و شتر و شماری از نقش های شبه هندسی، اکثر نقوش جانوران این مجموعه، بزسانان و آهوسانان است که با مجموعه های «گمی قایا»ی نخجوان، «گغام- جنگیرداغ» و «قوبوستان» قفقازیه جنوبی قابل قیاس اند و حتی نمونه های مشابهی در مجموعه هنر صخره ای «والکامونیکا»ی ایتالیا دارند. روش شناسی این پژوهش بر شناسایی، بررسی میدانی، مستندنگاری این سنگ نگاره ها و تفسیر مردم شناختی آن ها استوار است. مجموعه داده های این پژوهش می تواند در سه گروه «گوتانلو» با 700 نقش، «زردره سی» با 171 نقش و نوقادا در دو ناحیه «داشلی سرا»ی نوقادا با 300 نقش و «قشلاق دره سی» نوقادا با 400 نقش دسته بندی و بررسی شود. گاه شناسی نسبی و کارکرد سنگ نگاره های هوراند شرقی، موضوع و مسئله این پژوهش است که برمبنای آن، فرضیه نخست، گاه شناسی نسبی این سنگ نگاره ها را مربوط به دوران پیشاتاریخ و نوسنگی پایانی هزاره های ششم و پنجم پیش از میلاد پیشنهاد می کند. اما فرضیه دوم برای تبیین کارکرد این سنگ نگاره ها، مبتنی بر آیین یا سنت جادوی شکار است که گزارش های مردم نگاری، رواج آن میان اجتماعات یا گروه های بدوی «شکارچی- خوراک جو» همانند «آبوریژین»های استرالیایی و «بوشمنان» آفریقایی (قوم سان) را تأیید کرده اند. همچنین، نشانه های مناسک شامانی که پیش تر براساس نمونه بررسی های1381-1376 پیشنهاد شده بود، در سنگ نگاره های هوراند شرقی قراداغ دوباره رویت و تأیید می شود.
۸.

مقدمه ای تحلیلی بر دوره پیش از اورارتویی پهنه قره داغ جنوبی، شمال غربی فلات ایران نمونه مطالعاتی: دهستان اوچ هاچا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمال غربی فلات ایران باستان شناسی قره داغ دوره پیشا اورارتویی سکونت گاه پرچین دار دوران آهن گورستان دوران آهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۳۴۲
تسلسل فرهنگی، گاه شناسی و پراکنش جغرافیایی فرهنگ های پیش ازتاریخ پهنه های پیرامونی شرقی و شمالی دریاچه ارومیه تاکنون فراگیر مطالعه نشده است. هدف بنیادین این پژوهش، پراکنش جغرافیایی آثار دوران آهن قره داغ جنوبی بر پایه مطالعات صحرایی دهستان اوچ هاچا از توابع شهرستان اهر در کوهستان قره داغ جنوبی، شمال غربی فلات ایران است. پس از دسته بندی آثار دوران آهن این پهنه به دو گروه سکونت گاه های پرچین دار و گورستان های دوره پیشا اورارتویی یا آهن I-II در بازه زمانی حدود 1500 تا 800 پ.م.، که بیشتر از گونه های کلان سنگیِ سه خرسنگی و صندوقی و هم چنین کورگان قفقازی اند، نتایج زیر بر اساس یافته های باستان شناختیِ مطالعات سطح الارضی به دست آمده است:آثار باستانی سکونت پیش از دوره آهن پیشا اورارتویی در تراز 1650 تا 2500 متر ناحیه قره داغ جنوبی شناسایی نشده است؛ پراکنش جغرافیایی دوره آهن I-II قره داغ جنوبی از متغیرهای زمین سیمای طبیعی این کوهستان پیروی می کند؛ و در حالی که سکونت های دوره آهن I-II قره داغ جنوبی از گونه سکونت گاه های پرچین دار و متناسب با زندگی کوچ نشینان دام دار سرزمین های استپی است؛ و جغرافیای کوهستانی نیمه خشک و پر فراز و نشیب در این جا مانع از پیدایش شهرنشینی گونه بین النهرینی و محوطه های باستانی چند لایه، برای نمونه تپه های باستانی، شده است.وانگهی، افزون بر چراگردی و دام داری عشایری در مراتع قره باغ و قره داغ، استخراج کانی های مس و آهن، یعنی دو فلز پرمصرف دوران آهن آسیای غربی از کانسارهای قره داغ، دیگر نظریه باستان شناختی نویسندگان است که نیازمند کاوش ها و تحلیل های علوم باستان شناختی است؛ زیرا گسترش قلمروی پادشاهی اورارتو به سوی قره داغ بدون انگیزه های اقتصادی نمی تواند به درستی تحلیل، تفسیر و فهمیده شود.
۹.

Architectural Reassessment of Masjid i-Kabud at Tabriz; The Missing Iranian Layout(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۶۰
Masjid i-Kabud was built upon the order of Jahan Shah, the ruler of the Kara Koyunlu dynasty, in Tabriz, Northwest Iran. This building is among the most important remains of Islamic architecture and has repeatedly been the object of research by historians of architecture. While the configuration of this building finds a corresponding prototype in Timurid Iran, in the view of a wider audience the construction purpose of this building conceptualizes the theme of Anatolian architecture. Thus, there remain several controversies about the inception of architectural layout that need to be further explored. Using a comparative-analytical method, the aim is to trace back the architectural predecessors of Masjid i-Kabud. Unlike recent studies that attest a Perso-Ottoman interaction in shaping this monument, material evidences confirm beyond any doubt that this was built under the guidance of a master-architect who came from Central Asia a short time before its construction in Tabriz, a grand new capital. According to the results, it is possible to point out a general architectural consistency from the Timurid Empire to the Turkoman era that is largely visible in this building: a tomb in the rear of the central dome aligned with an axial portal, while auxiliary rooms surrounding the main dome on the three sides is a modification of the old traditional Iranian form and might have a close relationship with changes occurring within the religious doctrine in providing adequate space for pilgrimages and educational purposes.
۱۰.

رهیافتی تحلیلی به دیرینگی و کارکرد برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ربع رشیدی قلعه رشیدیه تبریز رهیافت تحلیلی ذهنیت تاریخی عینیت باستان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۵۸۸
بیان مسئله: آنچه امروزه از بازمانده های رَبع ِرشیدی تبریز دیده می شود، ویرانه های ارگی است که در باروی جنوبی آن، بزرگ ترین برج ربع رشیدی قرار دارد. آن را بازمانده یک رصدخانه ایلخانی و یا برج توپخانه شاه عباس صفوی معرفی کرده اند که گویا به هنگام نبرد با عثمانی در 1603م. آن را شتابان ساخته است؛ با این حال، مطالعات میدانی سازه و ساختار برج در کاربری آن به عنوان رصدخانه و یا برج توپخانه تردید و گمان می افکند؛ بنابراین، پرسش این پژوهش درباره چیستی و کارکرد و دیرینگی برج بزرگ جنوبی در ربع رشیدی است.هدف پژوهش: شناخت روشمند دیرینگی و کارکرد برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی رهنمود درست برنامه ریزی مرمت و نگهداری پایدار آن است. روش پژوهش: رهیافت تحلیلی در باستان شناسی و معماری همراه با مطالعات میدانی سازه و عوارض زمین و همچنین بررسی تاریخ توپخانه صفوی و عثمانی ساختار روش این پژوهش را شکل می دهد.نتیجه گیری: برج بزرگ جنوبی ارگ رشیدی تبریز در میانه سال های 1585 تا 1603م. با ایده و نظارت فرماندار عثمانی وقت تبریز به نام «شغال زاده یوسف سنان پاشا» طراحی و ساخته شده است؛ و این برج بزرگ که دارای توان پایداری در برابر رانش زمین و زمین لرزه هایی با قدرت 7/ 7 ریشتر است، کاربست توپخانه نداشته، بلکه سنگر گروه تفنگچیان مزغل زن یئنی چری با پوشش آتش o 180 برای پدافند دروازه غربی و منتهی الیه شرقی ارگ رشیدی، نگهبانی از دو حلقه چاه آب شرق برج و نیز کرانه شمالی مهران رود تبریز در ناحیه تپه زارهای ولیان کوه بوده است. سازه های خشتی و گلی و چینه ای که بالای برج بزرگ و در سراسر برج های کوچک و باروی رشیدیه دیده می شود، همان بازمانده های بازسازی شتابان قلعه رشیدیه به فرمان شاه عباس صفوی در سال 1610م. است.
۱۱.

بازآفرینی ساختار معماری مسجد حسن پادشاه در تبریز (بر اساس منابع تاریخی و بقایای معماری موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آق قویونلوها عمارت نصریه مسجد حسن پادشاه شهر تبریز میدان صاحب آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۸۲
مسجد حسن پادشاه، به دستور اوزون حسن پادشاه سلسله محلی آق قویونلوها، قرن نهم ه.ق. در میدان صاحب آباد تبریز ساخته شد. بعدها به دلیل زلزله های ویرانگر تبریز در ادوار گذشته، بنای این مسجد به شدت آسیب دیده و امروزه اثری از مسجد اصلی حسن پادشاه باقی نمانده است. آنچه که امروزه از بنای مسجد موسوم به مسجد حسن پادشاه مشاهده می شود در سه دوره تاریخی آق قویونلو، صفوی و قاجار شکل گرفته است و ساختار اصلی معماری مسجد مربوط به قرن نهم ه.ق. کاملاً تخریب شده است. تنها مدارک موجود در مورد ساختار اصلی معماری این بنا مشتمل بر بقایای معماری بر جای مانده، اسناد تاریخی و سفرنامه سیاحانی است که تا اواخر دوره صفویان از تبریز دیدن کرده اند. لذا، هدف تحقیق پیش رو بازآفرینی ساختار معماری مسجد حسن پادشاه، قرن نهم ه.ق براساس بقایای معماری موجود و مطالعه اسناد تاریخی می باشد. در این پژوهش براساس تحلیل محتوا و راهبرد تاریخی-تطبیقی به مطالعه ساختار معماری مسجد حسن پادشاه قرن نهم ه.ق پرداخته شده و در نهایت پلان و فرم پیشنهادی مسجد حسن پادشاه ترسیم خواهد شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ساختار اصلی معماری مسجد حسن پادشاه در واقع بر پایه اسلوب مجموعه سازی قرن نهم ه.ق طرح افکنی شده است.
۱۲.

بازاندیشی تحلیلی ساختار معروف به گرمابه ایلخانی ربع رشیدی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ربع رشیدی تبریز گرمابه ایلخانی تحلیل معماری منطق تحلیلی فرضیه ابطال گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۳۸۱
بیان مسئله: ربع رشیدی یا رشیدیه یک مجموعه معماری و بنا به آنچه در نزهت القلوب (740 ه.ق.) آمده است «شهرچه ای» فرهنگی و دانشگاهی در شمال شرقی تبریز و در کوه پایه سرخاب بوده است که در عهد ایلخان سلطان محمد خدابنده اولجایتو با همت و نظارت خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی طراحی و ساخته شد. بر اساس وقف نامه ربع رشیدی، مجموعه معماری شهرچه ربع رشیدی دارای بناهای همگانی و عام المنفعه بسیاری بوده و گرمابه نیز داشته است؛ بنابراین، انتظار می رفت که در کاوش های باستان شناختی ربع رشیدی نشانه هایی از گرمابه ربع رشیدی شناسایی و کاوش و خاک برداری شود. کما اینکه در سومین فصل کاوش، در بخش جنوب شرقی محوطه تاریخی و اثر ملی ربع رشیدی، ساختاری خاک برداری شده است که آن را صراحتاً یک گرمابه ایلخانی معرفی کرده اند. اکنون، پرسش بنیادین این نوشتار، چیستی و کارکرد ساختار معرفی شده به نام گرمابه ایلخانی ربع رشیدی است. هدف پژوهش: در ابتدای برنامه ریزی و تدوین و طراحی هر طرح و پلان و برنامه مرمتی، شناخت درست و بازشناسی روش مند چیستی و کارکرد و ماهیت و هویت یک بنای تاریخی و باستانی، ضرورتی بنیادین و چالشی گریزناپذیر است؛ به گونه ای که هیچ مرمت گری نمی تواند بدون شناخت تاریخی و باستان شناختی یک اثر معماری و ساختار باستانی اش، آن را به درستی و به صورتی روش مند مرمت کند. روش پژوهش: بررسی تحلیلی پلان، فضاسازی و مصالح معماری ساختار معروف به گرمابه ایلخانی رشیدیه در مقایسه با ساختار و تأسیسات و مصالح معماری گرمابه های تاریخی شناخته شده ایران تفاوت هایی آشکار نشان می دهد. نتیجه پژوهش: بر مبنای فرضیه سازی به شیوه ابطال گرایی ساختار معروف به گرمابه ایلخانی ربع رشیدی، نمی توانسته کارکرد گرمابه داشته باشد؛ و البته هیچ نشانه باستان شناختی ای بر دیرینگی ایلخانی آن دلالت ندارد. نویسندگان در پایان فرضیه سازه ای برای رنگرزی و یا دباغی را برای این ساختار پیشنهاد کرده اند.
۱۳.

شناسایی ساختار رنگ سفالینه های دوره مفرغ متأخر شرق دریاچه ارومیه؛ بر مبنای نمونه های کؤل تپه عجب شیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: SEM-EDX XRD FT-IR رنگدانه های آهن دار سفال منقوش کؤل تپه دوره مفرغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۴۶۴
یکی از جنبه های مطالعاتی بر روی سفال و سفالگری دوره باستان، مطالعه و شناسایی مواد و ترکیبات رنگی به کاررفته در تزئینات سفالینه ها است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر شناسایی پایه و ترکیب شیمیایی رنگ های مورد استفاده در تزئین پنج نمونه از سفالینه های منقوش دوره مفرغ متأخر شرق دریاچه ارومیه (نمونه های موردی کؤل تپه عجب شیر) از طریق مطالعات آزمایشگاهی است. جهت تعیین ساختار رنگ ها و نیز شناسایی آنیون ها و کاتیون های موجود در آن ها، از طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FR- IR) استفاده شد و مشخص گردید که منشأ رنگ ها معدنی و ترکیبی از اکسید های آهن است. به منظور آنالیز عنصری نمونه رنگ ها و بررسی ساختار و ترکیب شیمیایی آن ها از میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به طیف سنجی پراش انرژی پرتوایکس (SEM-EDX) استفاده گردید که حضور عنصر آهن را در کنار دیگر عناصر تشکیل دهنده بدنه سفال نشان داد. درحالی که نتایج حاصل با نتایج طیف های FT-IR همخوانی داشتند درنهایت به منظور تأیید و تکمیل داده ها، نمونه ها با روش پراش پرتوایکس (XRD) مورد مطالعه قرار گرفتند که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که رنگدانه های به کاررفته در تزئین سفالینه ها، معدنی و ترکیبی از آهن (اوژیت) بوده و ازآنجاکه در اطراف دریاچه ارومیه کانه های آهن وجود دارند بنابراین می توان گفت که برای ساخت رنگ از محیط اطراف خود استفاده می نموده اند.
۱۴.

باستان کانی شناسی سفالینه های عصر مفرغ کؤل تپه عجب شیر، شرق دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پتروگرافی XRD کؤل تپه عجب شیر سفالگری سنت کورا-ارس سفالگری سنت ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۶ تعداد دانلود : ۶۰۱
در تبیین باستان شناسی عصر مفرغ شمال غرب فلات ایران ظهور سفال های دست ساز خاکستری-سیاه در گونه های مختلف آن نماینده ی حضور فرهنگ تازه وارد موسوم به کورا-ارس است. از طرف دیگر، سنت سفالی ارومیه متعلق به مفرغ پایانی، بعد از افول سنّت فرهنگی مفرغ قدیم یا کورا-ارس، بازگشت سنّت های سفالگری به نوع سفال های نخودی منقوش است. در پژوهش حاضر، نمونه سفال های خاکستری-سیاه دوره مفرغ قدیم سنت کورا-ارس و سفال های نخودی-منقوش دوره مفرغ پایانی سنّت ارومیه، مورد مطالعه قرار گرفت؛ این نمونه ها در بررسی سطح الارضی محوطه ی کؤل تپه ی شهرستان عجب شیر جمع آوری شده بودند. با مطالعه ی ماتریکس این تعداد نمونه، به بررسی وجوه مشترک موجود در ساختار سفال سبک کورا-ارس و سفال سبک ارومیه، با بهره گیری از روش پتروگرافی و مشاهده ی مقاطع نازک با میکروسکوپ پلاریزان و نیز استفاده از روش های XRD و FT-IR، پرداخته شده است. در این راستا، تلاش شد از طریق شناسایی فناوری ساخت سفال و ترکیب مواد تشکیل دهنده و سپس مراجعه به اطلاعات منابع زمین شناسی منطقه مورد استفاده، مشخص گردد که این سنّت های سفالی بومی هستند یا غیربومی. با توجه به این که در توالی لایه های کؤل تپه ی عجب شیر، هم آثار مفرغ قدیم و هم آثار مفرغ جدید وجود دارد، به نظر می رسد این محوطه محل مناسبی برای کنکاش در مسئله ی گسستگی سنّت های فناورانه سفالگری و نیز بررسی موضوع بومی یا مهاجر بودن سبک سفال ارومیه، به روش باستان سنجی است. نتایج مشاهدات میکروسکوپی مقاطع نازک و آنالیز XRD و FT-IR نمونه ها و تطبیق این نتایج با مقیاس های کانی نگاری موجود از منطقه نشان داد که هر دو مجموعه سفال کورا-ارس و سفال سبک ارومیه به دست آمده از کؤل تپه ی عجب شیر، منشأ یکسانی دارند و لذا مربوط به خود منطقه و تولید محلی هستند.
۱۵.

ایده دستگردهای ساسانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران باستان چهارتاقی قلعه ضحاک دستگرد تاق بستان کرمانشاه دستگرد کنگاور دستگرد فرهادتراش بیستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۶۷
بازمانده های باستان شناختی فرهنگ شکار و یا منسوب به دستگرد در ایران باستان که تاکنون کاوش و معرفی شده اند را می توان به دو گروه اشکانی و ساسانی طبقه بندی کرد؛ و در این نوشتار، ایده اصلی نویسنده این است که معماری شکارگاه ها و ساخت دستگرد در ایران باستان، اصالتاً ساسانی است؛ و از دوران اشکانیان و هخامنشیان، هنوز شواهد روشن و تردیدناپذیری ندارد. هرچند شواهد باستان شناختی از رواج سنت شکار در میان طبقه اشرافی پارتی به دست آمده است، اما درباره آثار دستگرد و کوشک های شکارگاهی در عهد اشکانی هنوز نمی توان به یقین سخن گفت؛ با این حال، شاید بتوان بنای چهارتاقی  کوهستانی معروف به پاوویون قلعه ضحاک در آذرآبادگان را گونه ای دستگرد پنداشت؛ که البته اثبات و یا انکار این فرضیه نویسنده، نیازمند کاوش های بیشتر در آینده است. پس از عهد اشکانی، نمایش صحنه های شکار و نخجیر در هنر ساسانی نمود بیشتری یافته است که البته ریشه در نمایش شکار گراز در هنر اشکانی دارد؛ اما صرف نظر از آثار هنری مرتبط با سنت نخجیر و شکارگری منسوب به عهد ساسانی، شواهد باستان شناختی از ناحیه کرمانشاهان بر وجود نخجیرگاه های سلطنتی و دستگرد های متناسب با سنت و فرهنگ شکار در بارگاه ساسانیان تأکید می کند؛ که در این نوشتار، سه محوطه باستانی تاق بستان  و کنگاور و فرهادتراش بیستون به عنوان شکارگاه سلطنتی و دستگردهای ساسانی پیشنهاد می شود.
۱۶.

شناسایی بافت، بستر اصلی کاشی نگاره های گرمابة تاریخی نوبر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبریز قاجاریه کاشی نگاره گرمابة نوبر عمارت فرشی خانة شکیللی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۳ تعداد دانلود : ۵۶۳
ده مجلس کاشی نگاری هفت رنگ عهد قاجاری گرمابة تاریخی نوبر تبریز مجموعه ای منحصر به فرد است که البته به لحاظ روایات تاریخی و ادبی و همچنین حضور عناصری چون سبک منظره پردازی اروپایی و نشانه های سلطنتی با تزیینات رایج یک گرمابة عمومی در بافت بازار در تعارض اند. و چنین می نماید که گویا اصالتاً به این گرمابه تعلق ندارند. بنابراین، نوشتار تحقیقی حاضر با پرسش دربارة کانتکست یا بافت- بستر اصلی این کاشی نگاره ها و براساس مبانی نظری برگرفته از مفهوم بافت- بستر اصلی آثار فرهنگی- تاریخی در باستان شناسی و اصل رعایت اصالت اثر در دانش مرمت آثار تاریخی و با روش های پژوهشی تاریخی تلاش کرده اصالت یا عدم اصالت تعلق این مجموعة کاشی نگاره را به گرمابة نوبر تبریز، مطالعه و تأثیر آن را در روند حفظ و نگهداری و مرمت بافت- بستر اصلی آنها بررسی کند. نتیجة پژوهش نشان می دهد که این مجموعة کاشی نگاره اصالتاً به خانة تاریخی فرشی (شکیللی) تعلق داشته اند که در دوران مظفری محل سکونت خانوادة سناتور صادق رضازاده شفق تبریزی بوده است. گسستن این مجموعه از بافت- بستر اصلی تاریخی و نصب آنها در گرمابة نوبر اینک موجب تحریف تاریخ، بی معناشدن اثر و همچنین کاهش ارزش تاریخی، فرهنگی و اقتصادی خانة تاریخی فرشی و عدم ضرورت ثبت آن در فهرست آثار ملی ایران و سرانجام موجب و مقدمة تخریب و استحالة آن شده است.
۱۷.

حذف هویت قاجاری ارک علی شاه تبریز با مرمت به شیوة پاکسازی سبکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرمت ارک علیشاه تبریز عهد قاجاری قانون راجع به حفظ آثار ملی ایران پاکسازی سبکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۹ تعداد دانلود : ۹۲۶
معماری نظامی عهد قاجاری یکی از مباحثی است که در تاریخ معماری ایران کمتر بدان توجه کارشناسی شده است. ارک علی شاه تبریز یکی از آثار معماری نظامی عهد قاجاری و از اسناد عینی و مدارک مادی بر جای مانده از جنگ های ایران و روس است که در تمامی گزارش های تاریخی عهد قاجاریه از آن با عنوان ارک شهر و قلعة تبریز یاد شده است. کاوش های باستان شناختی سال 1350 ه. ش در محوطة ارک علی شاه تبریز، با سرپرستی و هدایت آقای «علی اکبر سرفراز»، صرف نظر از آثار معماری- باستان شناختی عهد ایلخانی، بقایای معماری و ادوات جنگی عهد قاجاریه را نیز عیان و آشکار کرد؛ که مجموعة آثار مکشوف، از نظر کاوشگر، بازمانده های ساخلوی عهد قاجار است؛ که در آنجا مهمات و ساز و برگ رزمی سپاه عباس میرزا فرمانفرما، در نبرد با روسیة تزاری، تولید و تأمین می شد. متأسفانه، خروج آثار تاریخی عهد قاجار از شمول قانون راجع به حفظ آثار ملی ایران (1309 ه.ش.) و روش پاکسازی سبکی در مرمت این اثر، سبب شده است که در هشتاد سال گذشته هویت قاجاری ارک علی شاه تبریز حذف شده و به تبع آن، تاریخ ایران بخشی از شواهد باستان شناختی و تاریخ مادی جنگ های ایران و روس را برای همیشه از دست بدهد.
۱۸.

دوره نوسنگی قدیم در منطقه دریاچه ارومیه چشم اندازی از نوسنگی شدن و تأثیر سنت های زاگرس

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نوسنگی شدن دوره نوسنگی قدیم دوره نوسنگی جدید منطقه دریاچه ارومیه زاگرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۳۷۵
سکونت گاه های دوره نوسنگی قدیم در منطقه دریاچه ارومیه آذربایجان مسئله ای است که تاکنون منابع منتشرشده درباره محوطه های باستانی این منطقه به آن اشاره ای نداشته اند. البته در پیرامون دریاچه ارومیه شماری از محوطه های باستانی عصر نوسنگی وجود دارند که از بررسی و کاوش آنها اطلاعات ارزشمندی منتشر شده است؛ مثل حاجی فیروز تپه، یانیق تپه و اهرنجان تپه. با این حال، برعکس آنچه تاکنون منتشر شده، داده ها و مواد باستان شناختی مکشوفه از این تپه ها معرف تسلسل آثاری از دوره های قدیم تا جدید نوسنگی با سفال یعنی حدود 6500 تا 5000 ق. م. است. همچنین امروزه شواهد باستان شناختی جدیدی دال بر وجود سکونت گاه های دوره قدیم نوسنگی با سفال در منطقه مشاهده می شود که هم افق جارمو2، گوران2، عبدالحسین2 و تپه سراب در زاگرس شمالی و مرکزی می نماید که حدود 7000 تا 6000 ق. م. برای آنها قدمت تعیین شده است. این مقاله اما بر مبنای یافته های باستان شناختی از اهرنجان تپه و قره تپه در مقایسه با آثار حاجی فیروز با بازنگری مطالعات پیشین، تفسیری جدید از دوره قدیم نوسنگی در منطقه عرضه می کند. سرانجام نویسنده بر مبنای یک رهیافت انتشارگرا چنین نتیجه می گیرد که محوطه های دوران نوسنگی قدیم و جدید منطقه دریاچه ارومیه برآیند و تحت تأثیر توسعه روستانشینی اولیه در زاگرس مرکزی و شمالی بوده است.
۱۹.

دسکره و منظرفرهنگی؛ مروری بر شکارگاه های ساسانی غرب ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عهد ساسانی فرهاد تراش بیستون معبد آناهیتای کنگاور طاق بستان دسکره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
در متون تاریخی کلاسیک به شواهدی از معماری محیط و منظر و دسکره در ناحیه کرمانشاهان و بیستون عهد ملوک عجم و أکاسره اشاره شده است. از قدیمی ترین آنها «ألاعلاق النفسیه» اثر «إبن رسته» (290 ه. ق) و« المسالک الممالک» نوشته «اصطخری» (ح. 320 هـ. ق) به یادگار مانده است. شواهد باستان شناختی موجود، صحت این گزارش های تاریخی را تأیید و تأکید می کند که سه شکارگاه سلطنتی بیستون، طاق بستان و کنگاور تنها نمونه های نادر و منحصر به فرد از معماری محیط و منظر و ساخت کوشک و دسکره در ایران باستان هستند که تاکنون کشف و گزارش شده اند. در عهد ساسانی، صفحه حجاری شده ناتمام فرهاد تراش در سینه کوه بیستون در پیوند با آثار معماری مکشوف از ناحیه موسوم به دهکده بیستون، مجموعه یک دسکره و شکارگاه سلطنتی را شکل می داد که از الگوی باغ ایرانی تبعیت می کرد. در شهر کرمانشاه نیز، حضور هماهنگ عناصر طبیعی آب، کوه و بیشه و نیز صحنه های حجاری شده نخجیر سلطنتی، همگی در اشتراک با یکدیگر، سراب طاق بستان را یک دسکره و شکارگاه سلطنتی معرفی می کند. ویرانه های سنگی معروف به معبد اناهیتا در شهر کنگاور استان کرمانشاه نیز هرچند که اثری از عهد اشکانیان معرفی می شود، اما در اصل نه یک معبد پارتی و پرستشگاه الهه اناهیتا، بلکه دسکره و اقامتگاه ییلاقی سلاطین ساسانی بوده است.
۲۰.

درآمدی بر سبک معماری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معماری عهد ایلخانی تیموری سبک معماری آذربایجان مکتب معماری تبریز مکتب معماری نخجوان سبک آذری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۸۵
قرون هفتم و هشتم هجری قمری عصر شکوفایی معماری در آذربایجان است. اگر چه استاد پیرنیا سبکی به نام «آذری» را توصیف و پیشنهاد کرده که مترادف با مفهوم معماری ایلخانی - تیموری است؛ اما در توصیف سبک آذری به تاثیرات بنیادین مکاتب محلی آذربایجان بر معماری دوران ایلخانی - تیموری ایران اصلا توجهی نشده است. آذربایجان با مجموعه ای از شاخص های مهندسی و تزیینات بنا مهد معماری پیشرو عهد ایلخانی معرفی می شود که در نوشتار حاضر به هفت شاخص کلی، تقسیم و دسته بندی شده که شش شاخص آنها ابداع معماران مکاتب تبریز و نخجوان است. سبک معماری آذربایجانی، که با مجموعه ای از یازده شاخص بازشناخته می شود، برآیند پیوند سنت ها و اسلوب معماری خراسانی با مکاتب معماری تبریز و نخجوان تعریف شده است؛ که معمارانی بنام چون عجمی نخجوانی و علیشاه تبریزی در آفرینش آن تاثیر بسیار داشته اند. دامنه تاثیرات سبک معماری آذربایجان از آذربایجان فراتر رفت و به خراسان و ترکستان دوران تیموریان و مصر عهد ممالیک رسید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان