فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران در جهت سازمان دهی ساختارمند اشیای یادگیری است. پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است. در پژوهش حاضر از روش مشاهده و پیمایش استفاده شده است و به مطابقت عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری با عناصر فراداده ای اشیای یادگیری در مخازن سازمانی جامعه پژوهش پرداخته شد. سپس پرسش نامه محقق ساخته برای انجام فن دلفی جهت اصلاح و اعتبارسنجی عناصر شناسایی شده در اختیار متخصصان قرار گرفت. در مرحله بعد مجموعه ای تأییدشده از عناصر و موجودیت ها برای اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران به دست آمد. درنهایت براساس موجودیت های شناسایی شده، هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی مبتنی بر استاندارد فراداده شیء یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران طراحی شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محق ساخته و چهارچوب استاندارد فراداده شیء یادگیری است. از نسخه 1.6.5 نرم افزار پروتژه برای رسمی سازی، استخراج ساختار مفهومی و رمزگذاری هستان شناسی استفاده شده است. یافته ها نشان داد هستان شناسی طراحی شده متشکل از 162 کلاس با مجموع 189 نوع رابطه و 2220 نمونه مستقر در کلاس ها مصورسازی شد. نتایج پژوهش نشان داد، استاندارد فراداده شیء یادگیری به عنوان استانداردی ترکیبی که انواع فراداده ها را شامل می شود، از جامعیت برخوردار است. بر مبنای موجودیت های شناسایی شده مبتنی بر استاندارد فراداده شیء یادگیری، هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران طراحی شد. هستان شناسی طراحی شده از صحت کلی و همچنین صحت اجزای مختلف برخوردار است. نتیجه این هستان شناسی ارائه ساختار مفهومی متشکل از مفاهیم به شکل صریح در قالبی رسمی است. با به کارگیری هستان شناسی مبتنی بر استاندارد فراداده شیء یادگیری در ساختار مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران، می توان در رفع خطاهای احتمالی موجود در سطح معنایی داده ها ازجمله بهبود بازیابی، دسترسی بهتر و طراحی نظام های هوشمند اقدام کرد.
تحلیل عوامل محیطی کلیدی اثرگذار بر نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی در ایران؛ کاربست تحلیل تأثیرات متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به شناسایی و تحلیل تاثیرات متقابل عوامل محیطی کلیدی اثرگذار بر نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی در ایران پرداخته است. جهت تحقق هدف پژوهش، از استراتژی پژوهش آمیخته استفاده شده است. در بخش کیفی، با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و نظر خبرگان، عوامل محیطی که بر نظام مذکور تأثیرگذارند شناسایی و با استفاده از مدل STEEPLED طبقه بندی شدند که هفت طبقه را شامل می شود: اجتماعی-دموگرافی، فناورانه، اقتصادی، محیط زیستی، سیاسی، سیاستی- قانونی، اخلاقی. توزیع عوامل در طبقات مختلف نشان از پیچیدگی محیط پیرامون نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی دارد. در بخش کمی، از تحلیل تاثیرات متقابل با رویکرد ساختاری استفاده شده است. الگوی توزیع عوامل محیطی نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی، به دلیل اثرات متقابل عوامل بر یکدیگر، نشان داد که این نظام با محیط بسیار پیچیده ای مواجه می باشد. بر اساس نتایج، کلیدی ترین عوامل هدف بر اساس میزان اثرگذاری مستقیم به اشتغال، رشد اقتصادی، اتصال به اینترنت، روندهای فناورانه دیجیتال و اعتماد مردم به دولت اختصاص دارد. رویکردهای جدید اقتصادی (از جمله اقتصاد اشتراکی، اقتصاد گیگ و غیره)، سرمایه گذاری در حوزه فاوا و وضعیت اقتصادی مردم نیز از کلیدی ترین عوامل ریسک به شمار می آیند. بر این مبنا پیشنهاد می شود عوامل هدف با توجه به اهداف و کارکردهای نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی توسعه و هدایت شوند و عوامل ریسک نیز با توسعه و ارتقاء به عوامل هدف تبدیل شوند.
تحلیل و ترسیم شبکه مفهومی پژوهش های حوزه مرجعیت علمی در ایران: تحلیل هم واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی یکی از مفاهیم اساسی در علم و از جمله سیاست های کلان نظام کشور در گفتمان پیشرفت علمی ایران است. از دهه هشتاد به دنبال مطرح شدن ادبیات «مرجعیت علمی» در جامعه علمی ایران، پژوهش های زیادی در تبیین و ابعاد نظری، کاربردی، علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن در فرمت های مختلف و در مجامع داخلی و بین المللی انجام شده است. هدف از این پژوهش تحلیل ساختار مفهومی دانش مرجعیت علمی در ایران است. پژوهش حاضر بر اساس رویکرد علم سنجی با روش های تحلیل هم واژگانی، خوشه بندی اطلاعات و تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه مدارک علمی اعم از مقاله های فارسی، کتاب ها، پایان نامه های تحصیلی و پروژه های تحقیقاتی از ابتدا تا دی ماه 1402 می باشد. یافته های مربوط به تحلیل هم واژگانی نشان داد، بیش از 241 مفهوم یا کلیدواژه در این حوزه مطرح شده و مفهوم «مرجعیت علمی» به طور خاص با بالاترین فراوانی، مفاهیم: «اهل بیت (ع)، قرآن کریم ،کسب یا دستیابی به مرجعیت، دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه ها دیدگاه رهبری و آموزش عالی» بیشترین فراوانی را در بین کلیه مفاهیم داشته اند. علاوه بر آن، زوج های مفهومی"مرجعیت علمی- اهل بیت (ع)، مرجعیت علمی- قرآن، مرجعیت علمی– دیدگاه رهبری، مرجعیت علمی- دستیابی و مرجعیت علمی- دانشگاه ها" بیشترین هم رخدادی با هم بر قرار کرده اند. همچنین 30 مفهوم مانند: "بومی سازی علم، پویایی علمی، نشاط علمی، سرمایه علمی، مرجع علمی، پژوهش تمدن ساز، اقتدار علمی، علم گرایی، جریان علمی، کرسی ترویجی، مرزهای دانش، میراث علمی، سرآمدان علم..." به عنوان مفاهیم نوظهور در پژوهش ها شناسایی شدند. نتایج مربوط به خوشه بندی نشان داد دانش این حوزه در ایران از 13 خوشه اصلی تشکیل شده است. ترسیم نقشه های مفهومی حوزه دانش مرجعیت علمی نشان داد شبکه شکل گرفته مفاهیم دارای گسستگی است و مفاهیم آن کمتر با هم ارتباط برقرار کرده اند. با توجه به عدد تراکم شبکه (0268/0)، نمی توان گفت شبکه مفهومی متراکمی دارد. با توجه مفاهیم بدست آمده از پژوهش های انجام شده در حوزه مرجعیت علمی، این حوزه در ایران هنوز جوان است و دایره گستره کاربردی آن در سایر حوزه ها کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است. اما بعد از مطرح شدن آن توسط مقام معظم رهبری، در سال های اخیر پژوهش های مرتبط با آن رشد داشته است؛ ولی دامنه آن گسترده نیست. این وضعیت در نقشه های بدست آمده به خوبی مشهود است. بیشتر مفاهیم بدست آمده در محور تبیین و تعاریف بعد نظری مرجعیت علمی بوده است. در مجموع این پژوهش تصویر کلانی مفهومی از حوزه مرجعیت علمی را ارائه داد.
بررسی فرهنگ و روش های اشتراک گذاری دانش در میان کارکنان کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
149 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی وضعیت فرهنگ، فناوری اطلاعات و ارتباطات و روش های اشتراک گذاری دانش در میان کارکنان (کتابداران و مدیران) کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز است. پژوهش کاربردی و به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تمامی کارکنان (مدیران و کتابداران) کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز که نمونه پژوهش با روش سرشماری به دست آمده و زمان اجرا، سال 1401 بوده است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی صوری پرسش نامه با نظر متخصصین و پایایی آن، با استفاده از آلفای کرونباخ (90/)0 و دونیمه کردن (85/0) به دست آمده است. به لحاظ مؤلفه های فرهنگ اشتراک گذاری، رقابت بین کارکنان برای اشتراک دانش با بالاترین میانگین (16/ 3) بهترین وضعیت را داشته است و انگیزه مدیران برای اشتراک دانش با سایر کتابخانه ها با میانگین 70/2 در پایین ترین وضعیت قرار داشت. همچنین وضعیت اشتراک دانش ازلحاظ روش های مختلف اشتراک دانش نشان می دهد که مطلوب ترین وضعیت مربوط به دوره ها و کارگاه های آموزشی با میانگین 55/3، سپس سامانه اتوماسیون اداری با 51/3 و همین طور کیفیت ارتباطات شخصی و غیررسمی میان کتابداران با میانگین 26/3، بوده است. در یک نتیجه گیری کلی، وضعیت اشتراک دانش به لحاظ فرهنگ اشتراک گذاری، شرایط موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات و روش های اشتراک دانش در شرایط خوبی قرار ندارد و کتابخانه های عمومی اهواز، در همه بخش ها، نیاز به ارتقاء و بهبود وضعیت دارند.
نگاشت عناصر داده ای منابع جغرافیایی در مارک ایران با موجودیت ها، ویژگی ها و روابط در مدل مرجع کتابخانه ای ایفلا (ال .آر.ام.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان دهی منابع جغرافیایی به عنوان یکی از انواع منابع غیرکتابی مورداستفاده کاربران کتابخانه ها، از آن روی که اطلاعات دقیق و راهبردی در مورد هر نقطه از جهان ارائه می دهند، بسیار مهم تلقی می شود. در بسیاری از کتابخانه های کشور سازمان دهی منابع جغرافیایی به شیوه کتاب و با قالب مارک ایران انجام می شود، درنتیجه به دلیل عدم برقراری ارتباط میان رکوردهای کتابشناختی، کاربران در جستجو و بازیابی منابع جغرافیایی با چالش مواجه می شوند. ازآنجایی که برقراری ارتباط معنایی میان رکوردهای کتابشناختی در کتابخانه های کشور مستلزم پیاده سازی نظام های فهرست نویسی کتابخانه ای مبتنی بر مدل های مفهومی است که جدیدترین آن ها، مدل مرجع کتابخانه ای ایفلا (ال.آر.ام.) است، نگاشت رکوردهای کتابشناختی مارک ایران با مدل ال .آر.ام. امری ضروری است. بدین منظور، این پژوهش با هدف تطبیق عناصر داده ای منابع جغرافیایی در قالب مارک ایران با موجودیت ها، ویژگی ها و روابط در مدل مرجع کتابخانه ای ایفلا ال.آر.ام. انجام شده است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی بود که به روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از ابزار سیاهه وارسی مربوط به گزارش نهایی ایفلا ویرایش اوت سال 2017 انجام شده است. در این سیاهه وارسی، ساختار مربوط به 11 موجودیت (در سه سطح) ، 37 ویژگی و 36 رابطه بین آن ها به طور جامع و واضح در قالب جداول جداگانه ارائه شده است.یافته ها: در مطالعه حاضر تمامی عناصر داده ای منابع جغرافیایی در قالب مارک ایران با موجودیت ها، ویژگی ها و روابط میان آن ها در مدل ال.آر.ام. در یک جدول نگاشت شده است. بدین صورت که ستون های این جدول متشکل از فیلدهای اصلی و فرعی بلوک های مارک ایران مربوط به رکوردهای منابع جغرافیایی برگرفته از نرم افزار رسا و نیز ستون های موجودیت ها، ویژگی ها و روابط منابع جغرافیایی در مدل مرجع کتابخانه ای ایفلا ال.آر.ام. است. با توجه به ساز و کار گسترش پذیری مدل ال.آر.ام.، پنج رابطه جدید (شخص بخشی دارد شخص، اثر خلق شده توسط شخص، شخص معادل است با شخص، اثر خلق شده توسط عامل جمعی و عامل جمعی معادل است با عامل جمعی) توسط پژوهشگران در مدل ال.آر.ام. پیشنهاد و افزوده شده است.نتیجه گیری: چنانچه همه موجودیت ها، ویژگی ها و روابط میان آن ها نظام مند توصیف شود، نگاشت فیلدهای مربوط به منابع جغرافیایی در رکوردهای مارک ایران به مدل ال.آر.ام. موفقیت آمیز خواهد بود. نتایج حاکی از آن است که تمامی عناصر داده ای منابع جغرافیایی در قالب مارک ایران با موجودیت ها، ویژگی ها و روابط میان آن ها در مدل ال.آر.ام. قابلیت انطباق دارند. همچنین نتایج این مطالعه نشانگر بازنمون روابط جدیدی میان موجودیت های مدل ال.آر.ام. است. ازآنجایی که مدل ال.آر.ام. یک مدل مرجع است و قواعد آر.دی.ای. نیز از این مدل به عنوان راهنما بهره می برد، انتقال از قالب یونی مارک به مدل مفهومی ال.آر.ام. می تواند راه حل مناسبی برای سازمان دهی منابع جغرافیایی با استفاده از استانداردهای نوین باشد.
ارزیابی کیفیت خدمات سامانه آموزش الکترونیکی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان (زمرد) با استفاده از روش وب کوآل و رویکرد تلفیقی مدل کانو و ماتریس تجزیه وتحلیل اهمیت و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی کیفیت خدمات سامانه آموزش الکترونیکی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان (زمرد) با استفاده از روش وب کوآل و رویکرد تلفیقی مدل کانو و ماتریس تجزیه وتحلیل اهمیت و عملکرد، انجام شد.روش شناسی: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ شیوه اجرا، از نوع توصیفی و پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 231 نفر از فراگیران بالای 18 سال آموزش های الکترونیکی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان در گروه های آموزشی پزشکی، علوم انسانی، زبان انگلیسی و غیرانگلیسی بود. تعداد نمونه براساس فرمول کوکران 144 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه وب کوآل است که دارای 4 بُعد قابلیت استفاده، کیفیت اطلاعات، کیفیت تعامل و تأثیر کلی در 23 گویه براساس پرسشنامه وب کوآل4 بارنز و ویدگن (2002) است. به منظور بهره گیری از مدل کانو و ماتریس تجزیه وتحلیل اهمیت و عملکرد، گویه های ابزار وب کوآل در 2 پرسشنامه مجزا برای بررسی میزان اهمیت- عملکرد و تعیین گویه های مؤثر بر رضایت فراگیران تکرار می شود. روایی و پایایی پرسشنامه تأیید گردید و از روش های آماری همانند میانگین، درصد فراوانی و میانگین هندسی برای توصیف و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که ضمن اهمیت بالای دو بُعد «قابلیت استفاده» و «کیفیت تعامل» ازنظر فراگیران، سامانه آموزش الکترونیکی جهاد دانشگاهی نیز عملکرد بالایی در خصوص این ابعاد وب کوآل داشته است. در مقابل بُعد «کیفیت اطلاعات» که به عنوان نیاز ضروری و با اهمیت از سوی کاربران مطرح شد که با انتظارات آن ها مطابقت نداشت. بُعد «تأثیر کلی» نیز در گروه نیاز های جذاب مدل کانو و ربع سوم ماتریس اهمیت و عملکرد قرار گرفت و ازنظر فراگیران چندان مهم ارزیابی نشد.نتیجه گیری: بررسی مدل کانو براساس گویه های وب کوال نشان داد که بیشتر گویه های مربوط به ویژگی های سامانه «زمرد» در طبقه نیاز های یک بعدی قرار گرفتند. در تحلیل ماتریس اهمیت عملکرد نیز تعداد 7 گویه از 23 گویه وب کوآل در ربع اول، 7 گویه در ربع دوم، 4 گویه در ربع سوم و 5 گویه در ربع چهارم قرار گرفتند.
ارائه مدلی مفهومی از تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر اساس مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
159 - 185
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی از تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر اساس مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان است. با توجه به اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور افزایش سرعت و دقت فعالیت های مختلف سازمان ها و در نتیجه بالا بردن بهره وری آن ها، می توان به سمت پیشرفت دانش سازمانی و بالا بردن سطح آگاهی های سازمان و بالا بردن توسعه و خلاقیت سازمان رسید. در واقع، با گردآوری دانش نیاز محیط بیرونی و درونی سازمان با یک مهندس سیستم دانش آیتم های کاربردی می سازد تا در آینده همین آیتم ها به صورت واقعی به اجرا در آیند. نقش پشتیبان فناوری اطلاعات برای مدیریت دانش، پیشرفت قابل توجهی در رفتار هوشمندانه و مبتنی بر دانش سازمان ها و افراد آن ها به وجود خواهد آورد.روش شناسی: نوع پژوهش کاربردی و رویکرد آن کیفی است که با استفاده از نظریه زمینه ای و داده بنیاد انجام شده است. این پژوهش با بهره گیری از رویکردی امیک و تبیین ایدوگرافیک به دنبال عوامل پیش برنده تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) و مهندسی دانش است. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 178 نفر متشکل از مدیران و کارشناسان شاغل در شرکت های دانش بنیان در سطح ارشد هستند. روش نمونه گیری پژوهش، نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی بوده و جهت گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه باز و ساختارنیافته با صاحبنظران و اهل فن استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل در پژوهش حاضر، روش های تحلیل تماتیک و نظریه زمینه ای است و آزمون های آماری با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی انجام گرفته است.یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش مشخص گردید، عوامل مؤثر بر ارائه مدل مفهومی از تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات بر مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان شرایط علّی (تغییر و تحولات در نقش دانشگاه ها)، شرایط زمینه ای (ارتقای آکادمیک سیاستگذاری و طراحی مجدد ساختارها- نهادینه کردن)، شرایط مداخله گر (بسترهای آیین نامه ای و قانونی)، فرآیند/تعاملات (شبکه سازی) و پیامدها (دست یابی به مزیت رقابتی) هستند و فناوری اطلاعات به عنوان مهمترین عامل تواناساز فرایند مهندسی دانش با سرعت و دقت بالاست.نتیجه گیری: فقدان سیاست کلی دولت در توسعه فناوری اطلاعات در زمینه مهندسی دانش، نبود بستر مخابراتی جهت تبادل اطلاعات، عدم آشنایی و مهارت کارکنان در استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات به عنوان چالش مهم در به کارگیری فناوری اطلاعات در سازمان های دانشی است. بنابراین، پیشنهاد می شود که دولت ها بسترهای مناسب را فراهم نموده و در جهت ارتقای این فناوری برنامه ریزی نمایند.
تدوین و آزمون مدل اشتراک گذاری اطلاعات در رسانه های اجتماعی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با نقش واسطه ای ارتباط اجتماعی و خودکارآمدی رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تدوین و آزمون مدل اشتراک گذاری اطلاعات در رسانه های اجتماعی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با نقش واسطه ای ارتباط اجتماعی و خودکارآمدی رایانه در معلمان دوره ابتدایی انجام شد.روش شناسی: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ اجرا و شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهرستان اسلام آباد غرب در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 468 نفر بود که 215 نفر به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد اشتراک گذاری اطلاعات وو، چانگ و هسیو، نیازهای بنیادین روان شناختی رایان و دسی، ارتباطات اجتماعی زبوف و خودکارآمدی رایانه کارستین و راث استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مدل مفهومی اشتراک گذاری اطلاعات براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با نقش واسطه ای ارتباط اجتماعی و خودکارآمدی رایانه با مدل تجربی برازش است و نیازهای بنیادین روان شناختی بر اشتراک گذاری اطلاعات اثر مستقیم دارد؛ نیازهای بنیادین روان شناختی بر ارتباط اجتماعی اثر مستقیم دارد؛ نیازهای بنیادین روان شناختی بر خودکارآمدی رایانه اثر مستقیم دارد؛ خودکارآمدی رایانه بر اشتراک گذاری اطلاعات اثر مستقیم دارد و ارتباط اجتماعی بر اشتراک گذاری اطلاعات اثر منفی و معنی داری دارد.نتیجه گیری: نیازهای بنیادین روان شناختی معلمان رابطه معنی داری با اشتراک گذاری اطلاعات دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود آموزش وپرورش به عنوان متولی امر آموزش، درزمینه نیازهای بنیادین روان شناختی و اشتراک گذاری اطلاعات معلمان با الهام از نتایج این پژوهش و پژوهش های همسو با برگزاری کنفرانس ها، کلاس های سمعی و بصری، آموزش رسانه ای و مانند آن به خواسته ها و نیازهای معلمان توجه بیشتر نموده و آن ها را از این نیازهای بنیادین آگاه نمایند.
اهمیت نقاط دستیابی به منابع اطلاعاتی دیجیتال از دیدگاه پژوهشگران علوم انسانی: مطالعه موردی اعضای هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مطالعه و شناسایی میزان اهمیت نقاط دستیابی به منابع اطلاعاتی دیجیتال از دیدگاه پژوهشگران علوم انسانی است. روش پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی است. برای گردآوری داده های موردنیاز از پرسش نامه محقق ساخته با پایایی 894/0 استفاده شده است. جامعه پژوهش کل اعضای هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (138 نفر) بوده است که پرسش نامه میان همگی توزیع شد و نمونه گیری صورت نگرفت. یافته ها نشان داد که مهم ترین نقاط دستیابی که از سوی پژوهشگران علوم انسانی برای بیشتر گونه های منابع دیجیتال انتخاب شدند، عنوان، پدیدآور و موضوع بودند، البته با مطالعه یافته ها برای هر نوع منبع اطلاعاتی دیجیتال می توان به مواردی دست یافت که برای آن دسته از منابع اطلاعاتی دیجیتال مهم شناخته شدند. از میان فیلدهای خاص دیجیتال سازی، موارد فرمت و حجم منابع از اهمیت بالاتری برخوردار بودند. نتایج پژوهش حاکی از این است که بیشتر نقاط دستیابی و فیلدهای بازیابی انواع منابع اطلاعاتی دیجیتال از دیدگاه پژوهشگران علوم انسانی حائز اهمیت هستند و آگاهی از این دیدگاه و بهره گیری از آن می تواند برای کتابداران، فهرست نویسان اجتماعی، طراحان نرم افزارهای اطلاع رسانی و پایگاه های اطلاعاتی، و مدیران وب سایت ها علمی- پژوهشی مفید و مؤثر باشد.
بررسی تاثیر سواد دیجیتال بر یادگیری الکترونیکی کتابداران دانشگاه پیام نور با نقش واسطه ای پذیرش فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این مقاله، بررسی تاثیر سواد دیجیتال با نقش واسطه ای پذیرش فناوری بر یادگیری الکترونیکی در بین کتابداران دانشگاه پیام نور می باشد.روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی-همبستگی با جامعه آماری شامل تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاه پیام نور به تعداد 318 نفر، که با استفاده از جدول نمونه گیری گرجسی و مورگان(1970)، تعداد 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعیین و انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه های استاندارد یادگیری الکترونیکی واتکینز و همکاران (2004)، سواد دیجیتالی رودریگوئز و همکاران (2016) و پذیرش فناوری دیویس(2000) بود.یافته ها: نشان دادند که بررسی مفروض واسطه مندی نسبی پذیرش فناوری در تاثیر سواد دیجیتال بر یادگیری الکترونیکی کتابداران دانشگاه پیام نور با داده ها برازش مطلوبی دارد. افزون بر این، در مدل مفروض، تمامی ضرایب همبستگی و ضرایب مسیر مدل از لحاظ آماری معنادار بودند و سواد دیجیتال با میانجی پذیرش فناوری بر یادگیری الکترونیکی کتابداران دانشگاه پیام نور به میزان اثر 126/0، تاثیر مثبت و مستقیم معناداری دارد.نتیجه گیری: نتایج نشاد داد که سواد دیجیتال به طور مستقیم و با نقش واسطه ای پذیرش فناوری بر یادگیری الکترونیکی در بین کتابداران دانشگاه پیام نور موثر است. از این رو، مولفه های پذیرش فناوری و سواد دیجیتال از تبیین کننده های موثر بر یادگیری الکترونیکی در بین کتابداران می باشد.
استقرار نظام کسب دانش ضمنی در سازمان های پروژه محور بر اساس معماری سازمانی توگف: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به دنبال بررسی چگونگی استقرار نظام کسب دانش ضمنی در سازمان های پروژه محور بر اساس معماری سازمانی توگف است.
روش پژوهش: به دلیل تعداد اندک پژوهش های چگونگی پیاده سازی معماری سازمانی در چارچوب توگف به منظور کسب دانش ضمنی در سازمان های پروژه محور و همچنین عدم تصویری جامع از این پژوهش ها و روش های به کار گرفته شده، لازم بود در جهت تصمیم آگاهانه و جمع بندی در راستای اهداف مطالعه، نتایج آن ها به صورت جامع مورد بررسی قرار گیرند که مطابق با پروتکل کیچنهام و چارترز، 12 مقاله جهت مرور یافته ها انتخاب شد.
یافته ها: شواهد نشان داد، جهت کسب دانش ضمنی، چارچوب های «معماری سازمانی توگف» به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش سازمانی بوده و آن را مدلی ضروری برای انتقال دانش آشکار و ضمنی دانسته اند. آنان در رابطه با مفیدترین اجزای توگف نشان دادند که چرخه «روش توسعه معماری» مفیدترین روش است و می تواند فعالیت های مدیریت دانش را در بر گیرد؛ هر چند حفظ و استفاده از دانش به طور مستقیم مورد توجه قرار نگرفته است و هیچکدام تمام گام های این چرخه را به صورت بالفعل پیاده سازی نکرده اند.
نتیجه گیری: بنابر مرور، چارچوب معماری سازمانی توگف در سطح جهانی برجسته تر است و برای پیاده سازی مدیریت اّشکال دانش و درس آموخته های پروژه ها در نظر گرفته شده، اما با توجه شکاف های پژوهشی موجود، توأم سازی دانش ضمنی و آشکار در فرایندهای سازمانی و چگونگی ذخیره به منظور بازیابی آن به طور مستقیم مورد توجه قرار نگرفته و به صورت بالقوه بوده و پیاده سازی نشده است. از طرف دیگر، در پژوهش ها سایر ذینفعان دانشی در نظر گرفته نشده و اساس دانش ضمنی پروژه ها دچار نقصان شده است.
ارائه چارچوبی جامع از عوامل مؤثر بر شبکه دانش با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم وجود تحقیقات فراوان در حوزه شبکه دانش، تاکنون پژوهشی که بتواند چارچوبی جامع در خصوص عوامل تأثیرگذار بر شبکه دانش فراهم آوَرد، یافت نشده است. در این پژوهش 2306 متن علمی مرتبط در بازه زمانی قبل از 2022 از پایگاه های معتبر انتخاب شد. با استفاده از روش فراترکیب و معیارهای ورود و خروج در نهایت، 30 مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. در نتیجه تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده، هفت بُعد (درون سازمانی، بین سازمانی، نظام مدیریت دانش، زیرساخت های شبکه دانش، عوامل فردی، محیط بیرونی، و نتایج) و سی وهشت مؤلفه مؤثر بر شبکه دانش شناسایی شد. در مرحله بعد، با استفاده از روش تجزیه وتحلیل آنتروپی «شانون» میزان پشتیبانی مطالعات گذشته از ابعاد و مؤلفه ها بررسی شد. در میان ابعاد، بُعد درون سازمانی و عوامل فردی و در میان مؤلفه ها، ساختار سازمانی پشتیبان شبکه دانش و فرهنگ سازمانی مبتنی بر دانش دارای بیشترین ضریب اهمیت بودند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند ابزار مناسبی برای شناخت عوامل مؤثر بر شبکه دانش و همچنین ارزیابی نقاط ضعف و قوت شبکه های دانش موجود باشد. بنابراین، سازمان ها می توانند از نتیجه این پژوهش برای طراحی و ارزیابی شبکه دانش بهره ببرند.
واکاوی و تبیین جایگاه سه رویکرد فکری منطق ذهنی، الگوی ذهنی و راهبردهای استدلالی در فرایند اطلاع یابی کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به اینکه رفتار اطلاع یابی یک فرایند حل مسئله و دربرگیرنده گام های مختلف است. ازاین رو می توان ادعا نمود که افراد هنگام تعامل با نظام های جستجو و تصمیم گیری در هر مرحله از این فرایند تحت تاثیر شیوه استدلال و نوع تفکر خود بوده و تا رسیدن به هدف ممکن است بارها اقدام به تکرار، تغییر عبارت جستجو و یا انجام جستجو نمایند. بنابراین شناسایی نوع استدلال افراد در هر مرحله از فرایند اطلاع یابی باعث افزایش آگاهی درباره چالش های ذهنی کاربران و استدلال هایی که در ذهن آنها رخ می دهد، می شود. بنابراین هدف از نگارش این نوشتار بررسی، تبیین نظری و مقایسه جایگاه سه رویکرد فکری منطق ذهنی، الگوهای ذهنی و راهبردهای استدلالی و جایگاه آن ها در فرایند اطلاع یابی است.روش: در این پژوهش با رویکرد نظرورزی جایگاه سه رویکرد فکری (منطق ذهنی، الگوهای ذهنی و راهبردهای استدلالی) در فرایند اطلاع یابی مقایسه و برمبنای آن مزیت نسبی راهبردهای استدلالی در قیاس با دو رویکرد دیگر تبیین گردید.یافته ها: بررسی رویکردهای فکری مختلف نشان می دهد که نمی توان با تکیه بر یک رویکرد در فرایند اطلاع یابی اقدام به حل مسئله نمود چراکه از رویکرد منطق ذهنی و استفاده از قوانین منطقی تنها می توان در مرحله صورت بندی پاره های اطلاعاتی مختلف و یا مرحله ارزیابی نتایج استفاده نمود، حال آنکه بررسی رویکرد الگوهای ذهنی نشان از کاربرد این رویکرد هم در مرحله بیان نیاز، تعریف و درک مسئله و هم در مرحله ارزیابی نتایج است. در این میان بررسی رویکرد راهبردهای استدلالی حاکی از آن است که با توجه به اینکه برخی از راهبردهای استدلالی مبتنی بر قواعد منطقی و برخی از آنها مبتنی بر الگوهای ذهنی است لذا استفاده از هریک از راهبردهای استدلالی در هریک از مراحل فرایند اطلاع یابی به چشم می خورد.نتیجه: مقایسه سه رویکرد فکری (منطق ذهنی، الگوهای ذهنی و راهبردهای استدلالی) نشان داد در رویکرد راهبردهای استدلالی می توان از از طیف گسترده ای از راهبردها جهت انجام وظایف و تکالیف استدلالی که از نظر کاربرد قواعد منطقی در یک سطح قرار ندارند، استفاده نمود. به عبارت دیگر رویکردهای مبتنی برقاعده (منطق ذهنی) و یا الگوهای ذهنی در هنگام حل مسئله می توانند تحت راهبردهای استدلالی بکار روند. افزون براین در این رویکرد، ساختار نحوی، معنایی و همچنین محتوا و بافت مسئله مورد توجه قرار می گیرد بنابراین در مقایسه با دو رویکرد دیگر، می توان رویکرد راهبردهای استدلالی را به مثابه بدیل مناسب برای تبیین و پیشبرد فرایند اطلاع یابی درنظر گرفت.
ارائه مدل مدیریت اضطراب اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه تبریز با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب اطلاعاتی از چالش های نوظهور زندگی بشری است که با توسعه تفکر ریزومی در سایه تفکر پساساختارگرائی، ظهور و بسط یافته است. اضطراب اطلاعاتی در واقع از شکاف فزاینده بین مقدار اطلاعات موجود و توانایی ما برای پردازش و درک آن ناشی می شود و این نوع اضطراب، با مفاهیمی نظیر اضطراب کتابخانه ای و اضطراب اینترنتی تفاوت بنیادین دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل مدیریت اضطراب اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه تبریز با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد است.روش شناسی: روش پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی، مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده و از ابزار مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل 18 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بوده و نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. تجزیه و تحلیل از طریق کدگذاری دستی و با الهام از نظریه گلاسر انجام گرفت و پس از استخراج کدهای اولیه و محوری مقوله های مرتبط استخراج و طراحی الگو صورت گرفت.یافته ها: براساس یافته های پژوهش، در کدگذاری باز 367 کد اولیه، در کدگذاری محوری 59 کد محوری و در کدگذاری انتخابی 23 مقوله محوری در قالب شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها/ اقدامات، پیامد و پدیده اصلی (مدیریت اضطراب اطلاعاتی) طبقه بندی شدند. توسعه سواد رسانه ای و اطلاعاتی، توسعه مهارت های شناختی و فراشناختی، توانمندسازی دانشجویان در مقابله با عوامل کاهنده خودمراقبتی و مهارت های ارزیابی اطلاعات از جمله راهبردها و اقداماتی هستند که می توانند در کاهش اضطراب اطلاعاتی دانشجویان مورد توجه قرار گیرند.نتیجه گیری: اضطراب اطلاعاتی در بین دانشجویان، حاصل یک عده شرایط و بسترهائی است، با شناسائی و کنترل این شرایط و بسترها، می توان اضطراب اطلاعاتی دانشجویان را مدیریت کرد و آنان را از آسیب های احتمالی آن دور نگهداشت.کلیدواژه ها: اضطراب، اطلاعات، اضطراب اطلاعاتی، نظریه پردازی داده بنیاد.
شناسایی و رتبه بندی نیازهای آموزشی جامعه عرب استان خوزستان در حوزه خدمات کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی نیازهای آموزشی جامعه عرب استان خوزستان در حوزه کتابخانه های عمومی است. روش: رویکرد پژوهش حاضر روش آمیخته است. ترتیب انجام مبتنی بر توالی کیفی-کمی با تأکید بر اهمیت یافته های کیفی است. داده های کیفی جمع آوری شده با استفاده از روش گروه متمرکز (مصاحبه عمیق و گروه کانونی) با فن تحلیل مضمون برای دستیابی به سنخ شناسی و اولویت بندی نیازهای جامعه هدف در ارتباط با کتابخانه های عمومی تحلیل شد. جهت تعیین جامعه پژوهش در مرحله کیفی 5 شهرستان استان به صورت هدفمند انتخاب شد. در بخش کمی با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه ها، پرسشنامه ای برای پیمایش اجتماعی در سطح شهرستان های استان خوزستان طراحی شد. برای تعیین نمونه از نمونه گیری طبقه ای تصادفی در بخش کمی و روش سهمیه ای در بخش کیفی استفاده شد. نمونه 517 نفر از جامعه عرب زبان خوزستان بود. یافته ها: نیازهای آموزشی جامعه عرب خوزستان به ترتیب اولویت عبارتند از: نیازهای هویتی، نیازهای هنری، نیازهای کارآفرینی، زبانی و مذهبی، نیازهای علمی و مهارت های اجتماعی. برنامه های آموزشی مناسب برای این جامعه این امکان را در اختیار مدیران و تصمیم گیران کتابخانه های عمومی قرار می دهد تا بتوانند برنامه هایی دقیق در اجرای برنامه های آموزشی در کتابخانه های عمومی تهیه کنند. نتیجه گیری: این پژوهش در زمینه خدمات چندفرهنگی و کتابخانه های عمومی و ارائه خدمات و استفاده گروه های قومی و اقلیت ها از کتابخانه های عمومی ارزشمند است. درصورت کاربست نتایج توسط مدیران و برنامه ریزان نهاد کتابخانه های عمومی کشور به عنوان نقشه راه می توان امیدوار بود زمینه های ارائه خدمات مطابق نیاز جامعه استان خوزستان فراهم آید.
شفافیت اطلاعات در سازمان های تامین کننده مالی پژوهش: مطالعه موردی شورای عالی عتف و صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سال های گذشته موضوع شفافیت به عنوان یکی از مشخصه های حکمرانی خوب و سازوکاری برای توازن قدرت بین دولت و مردم مورد توجه سیاست گذاران و محافل دانشگاهی قرار گرفته است. شفافیت در فعالیت ها و فرایند تصمیم گیری های دستگاه های دولتی می تواند از رسوایی های مالی، تصمیم گیری ضعیف، عدم پاسخگویی و حاکمیت ناکارآمد این دستگاه ها جلوگیری کند. سازمان های درگیر در نظام علم و فناوری که از بودجه های عمومی استفاده می کنند نیز از این موضوع استثنا نبوده و نیاز است که در آن ها موضوع شفافیت پیگیری و اجرایی شود. یکی از سازمان های مهم در نظام علم و فناوری، سازمان های تامین کننده مالی پژوهش هستند که با توجه به اینکه از بودجه های عمومی استفاده می کنند و نقشی اساسی در توزیع منابع مالی دارند شفافیت در آن ها بسیار مهم و اساسی است. شفافیت در این سازمان ها به این دلیل اهمیت دارد که عدم شفافیت در این سازمان ها نه تنها باعث بالا رفتن تخلف و فساد مالی خواهد شد بلکه در بلندمدت مسیر پژوهش و توسعه کشور را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. با توجه به اهمیت این موضوع، این مقاله به دنبال شناخت ابعاد مختلف شفافیت در سازمان های تامین کننده مالی پژوهش و ارائه توصیه سیاستی در این زمینه است. در این مقاله با بررسی متون علمی و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان چارچوبی برای ابعاد مختلف شفافیت در سازمان های تامین کننده مالی پژوهش توسعه داده می شود. سپس با استفاده از این چارچوب، وبگاه دو سازمان تامین کننده مالی پژوهش در کشور (شورای عالی عتف، و صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران) را از نظر شفافیت مورد بررسی قرار می دهیم. نتایج این مقاله نشان می دهد که بسیاری از ابعاد شفافیت در این دو سازمان مورد توجه قرار نگرفته است و نیاز است این سازمان ها موضوع شفافیت را در دستور کار خود قرار دهند.
هستی شناسی؛ بهبود خدمات اطلاع رسانی در آرشیو صدا و سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
43 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناخت رابطه بین دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما و توانایی های اطلاع رسانی آنان به همراه ارائه الگوی هستی شناسی آرشیو صداوسیما است. این پژوهش، کاربردی و ازنظر نوع پژوهش ترکیبی متوالی (کیفی-کمی)، ازنظر روش پژوهش، آمیخته[1] است. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه و پرسشنامه بود. ابتدا در مطالعه دلفی از طریق مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران در حوزه آرشیو که تعداد افراد در مطالعه دلفی 10 نفر بود، مؤلفه های اصلی تهیه شد و پرسشنامه محقق ساخته بین آرشیویست های صداوسیما مستقر در تهران که تعداد آن ها 120 نفر بود به صورت سرشماری توزیع شد. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از دو روش کیفی (مطالعه دلفی) و کمی (پرسشنامه) استفاده شده است. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون کولموگراف اسمیرنوف، جهت نرمال بودن داده ها و تحلیل داده ها از آزمون t (همبستگی)، از نرم افزار لیزرل[2]، برای ارائه الگوی هستی شناسی از نرم افزار پورتژه[3] استفاده شده است. فرضیه های پژوهش نیز با استفاده از فن مدل یابی معادلات ساختاری آزمون شده است. KMO یا آزمون مشخصه کایزر- مایر- اولکین یک معیار ارزیابی است که در تحلیل عاملی و تحلیل مؤلفه ها برای ارزیابی مناسبی داده ها و استفاده از مدل های عاملی استفاده می شود. این آزمون به اندازه گیری این موضوع می پردازد که آیا داده ها مناسب هستند تا از روش های تحلیل عاملی استفاده شود یا خیر. KMO یک اندازه گیر از میزان مشابهت بین متغیرها در داده ها است. مقادیر KMO بین 0 و 1 قرار دارند. اگر مقدار KMO نزدیک به 1 باشد (به عنوان مثال 8/0 یا بالاتر)، این نشان دهنده این است که داده ها به خوبی برای تحلیل عاملی مناسب هستند. نتایج حاصل از پژوهش تائید کننده این نظر هست که آرشیویست با دایره واژگانی غنی می تواند در اطلاع رسانی به کمک هستی شناسی آرشیو، بهینه و مفید باشد. هستی شناسی پیشنهادی حاصل تبدیل مفاهیم حوزه برنامه های صداوسیما که در آرشیوهای آن موجود است در چهار مرحله: گردآوری مفاهیم، کشف و تعیین روابط میان مفاهیم، ایجاد کاربرگه برای هر مفهوم و پیاده سازی هستی شناسی در محیط پروتژه انجام پذیرفت. این الگوی پیشنهادی می تواند برای تولید هستی شناسی آرشیو صداوسیما مفید واقع شود. میانگین دایره واژگانی غنی در بین پاسخگویان برابر با 01/4 و حداقل و حداکثر آن 3 و 5 است بنابراین میانگین دایره واژگانی غنی در حد متوسط به بالا است که نشان دهنده این است که آرشیویست با دایره واژگانی غنی به کمک هستی شناسی آرشیو، می تواند منابع اطلاعاتی مرتبط با نیاز اطلاعاتی مراجعان به آرشیو های صداوسیما را در اختیار آنان قرار دهد. همچنین میانگین متغیر کیفیت اطلاع رسانی آرشیویست های صداوسیما در بین پاسخگویان برابر با 89/3 و حداقل و حداکثر آن92/2 و 72/4 است؛ بنابراین میانگین متغیر کیفیت اطلاع رسانی آرشیویست ها در حد متوسط به بالا است و با هستی شناسی آرشیو، کیفیت اطلاع رسانی بهتر خواهد شد. رابطه مثبت و معنی داری بین هستی شناسی و دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما برای اطلاع رسانی وجود دارد؛ به این معنا که با افزایش این متغیر میزان استفاده بهینه از دایره واژگانی و اطلاع رسانی بهینه آرشیویست های صداوسیما نیز افزایش می یابد. ارائه اطلاعات مفید در کمترین زمان، قابل توجه است و آرشیویست های صداوسیما توانایی ارائه اطلاعات متناسب با نیاز اطلاعاتی مراجعین را دارند. آموزش استفاده از ابزارهای بازیابی اطلاعات، هستی شناسی و به کارگیری تجربیات حرفه ای آرشیویست ها، کیفیت اطلاع رسانی را بهتر می کند. [1]. Mix methode[2]. lisrer[3]. protege
نقش رهبری دانش محور در عملکرد نوآورانه بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
117 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه موفقیت سازمان ها بیش از هر زمان دیگری درگرو کسب مزیت رقابتی به واسطه عملکرد نوآورانه ناشی از دانش محوری است. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی نقش رهبری دانش محور در عملکرد نوآورانه در سازمان های دولتی استان گیلان پرداخته است. این پژوهش ازنظر روش توصیفی- پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل سازمان های دولتی شهر رشت است که به دلیل در دسترس بودن، بین همه آن ها پرسشنامه توزیع گردید. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده معنادار بودن تأثیر انتقال دانش بر عملکرد نوآورانه (63/0r =)، به کارگیری دانش بر عملکرد نوآورانه (26/0r =) و ایجاد دانش بر عملکرد نوآورانه (21/0r =) است. تأثیر انباشت دانش بر عملکرد نوآورانه نیز هم از طریق انتقال دانش و هم به کارگیری دانش، معنادار است. نهایتاً، بر اساس یافته ها، تأثیر رهبری دانش محور بر مستندسازی دانش (58/0r=)، تأثیر رهبری دانش محور بر به کارگیری دانش (39/0r=) و تأثیر رهبری دانش محور بر ایجاد دانش (41/0r=) معنادار است. بااین وجود، تأثیر رهبری دانش محور بر انتقال دانش معنادار نیست. بر اساس نتایج حاصل از مسیرهای غیرمستقیم مدل پژوهش، رهبری دانش محور به واسطه متغیرهای ذخیره سازی و انتقال دانش، بیشترین اثر غیرمستقیم را بر عملکرد نوآورانه شرکت ها دارد؛ بنابراین، با تأکید بر ذخیره سازی دانش از سوی مدیریت سازمان، انتقال دانش و نوآوری بیشترین افزایش را خواهد داشت.
واکاوی ابعاد و مولفه های اصلی در طراحی و پیاده سازی کتابخانه های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کتابخانه های آینده با آنچه در حال حاضر مشاهده می شود، بسیار متفاوت خواهند بود. مفهوم کتابخانه هوشمند می تواند به عنوان نام جدید و مناسبی برای آنها باشد. کتابخانه هوشمند گزینه ای برای ماندن در بازی و دفاع از دارایی های اساسی کتابخانه در جامعه هوشمند آینده است. هدف پژوهش حاضر آن است تا با بررسی و تحلیل متون حوزه کتابخانه های هوشمند، به واکاوی ابعاد و مؤلفه های آن در طراحی و پیاده سازی کتابخانه هوشمند بپردازد.روش شناسی: پژوهش حاضر کیفی است و با استفاده از روش فراترکیب براساس مدل هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو انجام شد. مقالات و تولیدات علمی مرتبط با کتابخانه هوشمند در پایگاه های علمی معتبر بدون محدودیت زمانی و زبانی جستجو و تعداد 1800 عنوان مقاله بازیابی شد. پس از حذف عناوین تکراری و مقالات غیرمرتبط، در نهایت تعداد 194 عنوان مقاله جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های کتابخانه هوشمند مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تحلیل محتوای متون نیز با کمک نرم افزار مکس کیودا انجام شد.یافته ها: تعداد 4336 کد براساس تحلیل محتوای 194 مقاله شناسایی شد. کدهای شناسایی شده در 8 بُعد و 76 مؤلفه برچسب گذاری شدند. این ابعاد شامل فناوری، خدمات، افراد، منابع، مکان، حکمرانی و مدیریت، مسائل حقوقی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی، و نوآوری و خلاقیت هستند.نتیجه گیری: اگرچه فناوری، به عنوان عامل اصلی و زیرساخت کتابخانه هوشمند است، بااین حال، باید به ابعاد دیگری چون خدمات، افراد، مکان، منابع، حکمرانی و مدیریت، مسائل حقوقی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و نوآوری و خلاقیت در ساخت کتابخانه هوشمند توجه نمود. البته باید این نکته را مدنظر قرار داد که در طراحی و اجرای کتابخانه هوشمند، باید به نیازها، امکانات و تجهیزات موجود و بودجه مورد نیاز توجه شود. هر کتابخانه ممکن است نیازها و منابع مختلفی داشته باشد که باید مورد توجه واقع شوند. در نتیجه، پیاده سازی کتابخانه های هوشمند نیازمند رویکرد چندبُعدی است که اجزای کلیدی مختلفی را در برمی گیرد.
عوامل اعتمادآفرین مؤثر بر تسهیم دانش سازمانی: مطالعه دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
157 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش درصدد شناسایی و تحلیل مهمترین عوامل اعتمادآفرین مؤثر بر تسهیم دانش سازمانی در حوزه مدیریت دانش است تا زمینه را برای مدیریت درست و برنامه ریزی مناسب برای مدیران سازمان ها فراهم نماید.روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش های مرور نظام مند و دلفی انجام شد. خبرگان شرکت کننده در دلفی به وسیله نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. خبرگان انتخاب شده ، اساتید حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، جامعه شناسی و مدیریت در دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، خوارزمی، شهید بهشتی، شاهد، مالک اشتر و علامه طباطبایی بودند که سابقه علمی و پژوهشی در موضوع مدیریت دانش و اعتماد سازمانی را داشتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از توزیع فراوانی، میانگین، ضریب توافق، آزمون تی تک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد عوامل اعتمادآفرین مؤثر بر تسهیم دانش را می توان در شش بعد کلی شامل عوامل اعتماد سازمانی، هنجار ذهنی، نگرش به تسهیم دانش، انگیزش بیرونی، انگیزش درونی و حمایت سازمانی دسته بندی نمود. در میان عوامل مؤثر از دیدگاه خبرگان، عامل اعتماد سازمانی با میانگین کل برابر با 4/86 دارای بیشترین تأثیرگذاری و انگیزش بیرونی با میانگین کل برابر 4/14، دارای کمترین تأثیرگذاری بر تسهیم دانش است.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که جهت فرآیند تسهیم دانش کارآمد و ایجاد بستری پویا، توجه و سیاست گذاری مناسب مدیران و شاغلان حرفه ای مدیریت دانش برای بهبود فرهنگ تسهیم دانش میان بخش های مختلف سازمان ضروری به نظر می رسد. در همین راستا، به سازمان ها پیشنهاد می شود با تقویت عوامل اعتمادآفرین و محرک های انگیزشی، تسهیم دانش میان کارکنان را تسهیل نمایند.