مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
بیماری ام اس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر مشاوره گروهی شناختی ـ رفتاری با تأکید بر اندیشه های معنوی در افزایش معنویت و سلامت روان بیماران ام اس استان قم با استفاده از روش تجربی است. جامعه آماری این پژوهش، تمام مردان و زنان مبتلابه ام اس استان قم از نوع عود و بهبود 18-35 سال استان قم است که فاقد اختلال روان شناختی بوده و بالاتر از دیپلم هستند. برای انتخاب نمونه با حجم چهل نفر (بیست نفر گروه آزمایش و بیست نفر گروه کنترل) از مجموع 418 بیمار ام.اس استان قم و از شیوه نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. آزمودنیها قبل از ورود به جلسات به مقیاس های سلامت روان مختص بیماران ام اس، مقیاس سنجش معنویت روزانه پاسخ داده اند. نتایج آزمون نشان میدهد که همبستگی معناداری بین شرکت در جلسات مشاوره گروهی شناختی ـ رفتاری با تأکید بر اندیشه های معنوی و افزایش معنویت و افزایش سلامت روان، وجود دارد و میتوان بیش بینی کرد که شرکت در جلسات مشاوره گروهی شناختی-رفتاری با تأکید بر اندیشه های معنوی، در افزایش سلامت روان و میزان معنویت بیماران تأثیر دارد.
اثر بخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام-اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درمان پذیرش و تعهد، یکی از درمان های رفتاری نسل سوم در زمینه درمان اختلالات خلقی و اضطرابی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام اس بود. روش: در این مطالعه که یک کار شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود، نمونه مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس و از زنان مراجعه کننده به انجمن ام اس اصفهان انتخاب شد که از میان آنها تعداد 20 نفر به طور تصادفی، به دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، به منظور سنجش میزان اضطراب و افسردگی، از پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک و برای سنجش اجتناب تجربه ای، از پرسشنامه پذیرش و عمل استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفت و گروه کنترل، هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجدداً اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش به خوبی نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات اضطراب و افسردگی و اجتناب تجربه ای گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است و این کاهش در مدت پیگیری یک ماه تغییر چشمگیری نیافته است. بنابراین درمان گروهی پذیرش و تعهد بر درمان اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به ام اس مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به بیماری ام اس و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد.
مقایسه عملکرد حافظه آینده نگر- گذشته نگر، کوتاه مدت- بلندمدت و فردمحور- پیرامون محور در بیماران MS با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مالتیپل اسکلروزیس یا بیماری ام اس یک بیماری مزمن و تخریبی اعصاب مرکزی است که در دو دهه اخیر شیوع روزافزونی داشته است و تاثیر مخربی بر فرآیندهای شناختی در بیماران دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع حافظه در بیماران مبتلا بهMS ، و افراد سالم انجام گرفت. روش: این تحقیق از نوع مطالعات علی- مقایسه ای است که به روش پس رویدادی به مقایسه انواع حافظه در این بیماران با یک گروه سالم پرداخت. در این راستا، عملکرد انواع حافظه 37 بیمار مبتلا به MS(26 زن و 11 مرد) و 37 فرد سالم (24 زن و 13 مرد) بوسیله یرسشنامه حافظه آینده نگر/ گذشته نگر (PRMQ) سنجش و مقایسه شد. یافته ها: نتایج آزمون تعقیبی LSD، نشان داد که تقریباً در همه انواع حافظه؛ حافظه آینده نگر، حافظه گذشته نگر، حافظه کوتاه مدت، حافظه بلندمدت، حافظه فرد محور و حافظه پیرامون محور در کل چه زنان و چه مردان دارای ام اس خطای بیشتری نسبت به مردان و زنان سالم گزارش کرده اند (P
کاربست روش تاریخ شفاهی در تحلیل و بررسی شیوع بیماری ام اس در منطقه پیربکران (1345تا1395ش/1966تا2016م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین فلسفه تاریخ نگاری محلی، پرداختن به موضوعات محلی در برش مکانی مشخص و زمانی محدود است. مکان، پایه اصلی تاریخ نگاری محلی است و بررسی بستر جغرافیایی (مکان) هر رویداد اهمیت چشمگیری در پژوهش های تاریخ محلی دارد. مطالعه و مشاهده دقیق محل وقوع هر رویداد به مورخان محلی برای شناخت بهتر ابعاد حیات اجتماعی زندگی گذشته و حال انسان در آن محل کمک می کند؛ بر اساس این ، پژوهش حاضر بر منطقه پیربکران متمرکز است. منطقه پیربکران با 86 کیلومترمربع وسعت و 54 هزار و 642 نفر جمعیت در 15 کیلومتری جنوب غربی شهر اصفهان واقع است. با توجه به جمعیت، این منطقه بیشترین درصد بیماران ام اس ایران را دارد و 125 نفر در این منطقه به ام اس مبتلا هستند. این آمار بیش از سه برابر میانگین جهانی، هفت برابر میانگین ایران و شش برابر میانگین استان اصفهان است. آمار مبتلایان به ام اس در پیربکران به آمار مبتلایان در جزیره اورکنی در شمال اسکاتلند نزدیک است که بیشترین درصد ام اس جهان را دارد. در نیم قرن گذشته، بیماری ام اس که نوعی اختلال در اعصاب مرکزی، مغز و نخاع، است به مهم ترین بحران زیست سلامتی اهالی منطقه پیربکران تبدیل شده است. پژوهش حاضر، به بررسی تاریخی چرایی و چگونگی تبدیل شدن منطقه پیربکران به یکی از کانون های شیوع ام اس در ایران می پردازد. در این راستا، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که فعالیت های انسانی برای تغییر محیط زیست در نیم قرن گذشته و استعداد محلی افراد، شیوع ام اس را باعث شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که ام اس بین اهالی بومی منطقه پیربکران و به ویژه در برخی خانواده ها شیوع بیشتری دارد؛ همچنین رابطه معنی داری بین آمار بیماران ام اس و فاصله محل سکونت افراد با مراکز آلوده کننده صنعتی و معدنی وجود دارد. این پژوهش به روش میدانی و با کاربست روش و ابزار تاریخ شفاهی، به صورت مصاحبه فعال با 25 نفر از مبتلایان به ام اس انجام شد. با توجه به ماهیت میان رشته ای موضوع، از نتایج پژوهش های رشته های همبسته نیز استفاده شد.
مدل یابی ساختاری طرحواره های ناسازگار اولیه و کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به اختلال ام اس با تأکید بر نقش واسطه ای احساس تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری ام اس یکی از بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی در بزرگسالان جوان است و مانند هر بیماری مزمن دیگر، جنبه های مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. مواد و روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و از روش تحلیل مسیر برای بررسی ارتباط ساختاری بین متغیرها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران عضو انجمن ام اس شهر اهواز در سال 1396 بود که از این میان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و بر اساس حجم نمونه به دست آمده از فرمول کوکران، تعداد 260 نفر انتخاب شدند و به ابزار فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (یانگ و براون، 2003) ، پرسشنامه احساس تنهایی کالیفرنیا (راسل، پپلا و فرگوسن،1978) و پرسشنامه کارکردهای اجرایی (نجاتی،2013) پاسخ دادند. نهایتاً تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از برازندگی مناسب مدل بود که در آن طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت مستقیم کارکردهای اجرایی را پیش بینی نمود (05/0 Pنتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر طرحواره های ناسازگار اولیه و احساس تنهایی عامل مهمی در تضعیف کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به اختلال ام اس می باشند. از این رو در برنامه های توانبخشی این بیماران توجه به طرحواره های ناسازگار اولیه و احساس تنهایی آن ها ضروری است.
رسانه و سلامت: شناسایی و تحلیل چارچوب های خبری در بازنمایی رسانه ای بیماری ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
67 - 88
حوزه های تخصصی:
رسانه ها با استفاده از چارچوب بندی، ذهن مخاطبان و افکار عمومی را در مقابل رویدادها و مسائل شکل می دهند و بر واکنش های جامعه در برابر پدیده ها تأثیر می گذارند. به این علت که در دهه اخیر تعداد قابل توجهی از ایرانیان به بیماری ام اس مبتلا شده اند و کیفیت زندگی بیماران و اطرافیان آنها تحت تأثیر قرار گرفته است؛ بازنمایی صحیح این بیماری از روش چارچوب های خبری مناسب به افزایش آگاهی جامعه درباره این بیماری و افزایش کیفیت زندگی این بیماران منجر می شود. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل چارچوب های خبری درباره بیماری ام اس و بهبود این چارچوب ها برای افزایش کیفیت زندگی مبتلایان و اطرافیان آنها انجام شده است. این پژوهش با ااستفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی انجام شده است. جامعه این پژوهش را گزارش های خبری منتشر شده از سوی خبرگزاری های ایسنا، صدا و سیما، ایرنا و مهر درباره بیماری ام اس تشکیل می دهند که از آنها نمونه ای شامل 133 گزارش منتشر شده این خبرگزاری ها از ماه فروردین تا پایان آبان ماه 1395 برای انجام تحلیل استخراج شد. با تحلیل یافته ها، سه چارچوب خبری اصلی «مشخصات بیماری ام اس»، «مشکلات بیماران ام اس» و «حمایت و امید» شناسایی شد و مضامین فرعی هر یک از این چارچوب ها نیز استخراج و تحلیل شدند. این پژوهش تلاش کرده است تا درک بهتری از سیاستگذاری رسانه ای در باره فهم و تنظیم رابطه اجتماعی با بیماران ارائه نماید که امید می رود به پژوهش های بیشتری در این زمینه بینجامد.
مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای در بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم تیر ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
93-100
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه طرحواره های ناسازگار و تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای در بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم بود. جامعه آماری کلیه افراد مبتلابه بیماری مولتیپل اسکلروزیس در بیمارستان سینا تهران(1395-1396) بود. از این افراد تعداد 202 نفر، که 102 نفر بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس به صورت هدفمند و 100 نفر دیگر افراد سالم از همراهان بیمار به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره یانگ- شکل کوتاه (یانگ، 2005) و پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2003) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای کوتاه کارور (1997) بود. روش آماری مورداستفاده تحلیل واریانس بود. بر اساس تحلیل داده های پژوهش، بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس از طرحواره های ناسازگار اولیه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی بیشتر از افراد سالم استفاده می کنند. بین هر دو گروه افراد بیمار و سالم در مؤلفه های رهاشدگی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری، خود تحول نایافته/گرفتار، ایثار و معیار سرسختانه تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که بین راهبردهای تنظیم هیجان فرونشانی و ارزیابی مجدد در بین دو گروه افراد بیمار و سالم تفاوت معنادار وجود ندارد ولی در راهبرد مقابله ناکارآمد تفاوت معنادار نشان داده شد. بنابراین تفاوت معناداری بین طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای در افراد مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس و سالم وجود دارد.
مسئولیت کیفری بیماران مبتلا به MS
منبع:
معارف فقه علوی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
101-119
حوزه های تخصصی:
وجود حالت های خطرناک و مشکلات عدیده جسمی ممکن است منجر به بروز نشانه های روحی – روانی خطرناک گردد و عاملی جهت بروز و پیدایش جرم از سوی اشخاص مبتلا به این نوع اختلالات گردد. بیماری ام اس حالتی از بیماری است که در آن اختلالات سیستم عصبی منجر به بروز مشکلات جسمی از قبیل عدم تعادل، خستگی، تاری دید و کرختی پاها یا دست ها می شود. ممکن است زمانی افراد در شرایط گوناگون باتوجه به بیماری خویش دست به اعمال مجرمانه زده و سبب بروز خسارت بر جان، مال و… اشخاص دیگر گردند و در نهایت نیز مسئولیت مدنی یا کیفری ناشی از ارتکاب جرم خویش را نیز متحمل شوند .در قانون مجازات اسلامی ایران موادی پیش بینی شده است که در مواردی عدم مسئولیت را برای مجرم در نظر گرفته است؛ بررسی این موضوع که آیا در رابطه با جرایم ارتکابی توسط مبتلایان به این بیماری و رفع مسئولیت آنان قانون و رویه قضایی مواردی را پیش بینی نموده است و مهم تر این که تقارن زمان ارتکاب جرم و حصول بیماری ام اس هدف این پژوهش می باشد.
سنگینی دردها و تمرین صبوری با بدن: پدیدارشناسی تجربه ی زیسته ی دردهای مزمن در بیماران مبتلا به ام-اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۸
145 - 174
حوزه های تخصصی:
زندگی با بیماری مزمن فرایندی طولانی مدت از مواجهه با سیمپتوم ها، زخم ها، تشخیص و درک این موقعیت و بازمفهوم سازی و بازسازی روایی آینده ی فرد بیمار است. دردهای مزمن یکی از آن سیمپتوم های پیچیده ای است که بیماران در زندگی روزمره ی خود، مرئی و نامرئی تجربه می کنند. ایده ی نظری مقاله این است که دردهای مزمن در بیماری های مزمن متضمن مدارایی طولانی مدت با بدن هستند، تمرین طولانی از زیستن با بدنی غیرقابل پیش بینی و دردهایی که مرئی و نامرئی، با دلیل و بی دلیل در زمانی که انتظارش را ندارید، سر می رسند. هدف من در این مقاله نشان دادن این ایده است که درد مزمن چگونه و به واسطه ی چه شیوه هایی شکلی از رنج است؟ مفروضه ی ما در این رابطه کنارگذاشتن نظریه های نوروفیزیولوژیکی است که درد را به حسی جسمی و تنانی و استوار بر پایه ی واکنش مغز تقلیل می دهند. براین اساس به مطالعه پدیدارشناختی تجربه زیسته دردهای مزمن در بیماران مبتلا به ام-اس پرداخته ایم. در این کاوش دشوار در میانه ی خاطرات ازهم گسیخته، استعاره های الهیاتی، دل نوشته های احساسی و غیره، پنج مضمون بنیادی خود را آشکار ساخته که عبارت اند از: آسیب پذیری و حس شکنندگی، درد در بنیان تجربه زندگی، ترس از معلولیت و تمرین مستمر مدارا با بدن و نارضایتی تنانه و شکایت از بدن.
اثر 8 هفته تمرین در آب بر شادکامی و امید به زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، اثر 8 هفته تمرین در آب بر شادکامی و امید به زندگانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. جامعه آماری این تحقیق شامل زنانی که مبتلا به بیماری ام اس بودند که جهت انجام درمان خود به انجمن بیماران ام اس کرمانشاه مراجعه کرده بودند. تعداد 30 نفر زن به عنوان نمونه بر اساس جدول مورگان انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق دو پرسش نامه استاندارد شده شادکامی آکسفورد و امید به زندگی بود. روش تحقیق نیمه تجربی و طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون گروه های تصادفی است. داده های به دست آمده از طریق آمار توصیفی از جمله میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی نظیر شاپیرو- ویلک و هم چنین برای مقایسه میانگین های پس آزمون از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که اختلاف معنی داری در شاخص های شادکامی و امید به زندگی قبل و بعد از تمرین در شرکت کنندگان مشاهده نشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی بر افسردگی و سرمایه های روان شناختی افراد دارای بیماری ام اس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
45 - 57
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی بر افسردگی و سرمایه های روان شناختی افراد دارای بیماری ام اس انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمام افراد مبتلا به ام اس شهر تهران در سال 1396 بود که به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و گمارش تصادفی استفاده شد. بدین صورت که از بین افراد مبتلا به ام اس مراجعه کننده به مراکز درمانی تهران، تعداد 30 نفر به صورت دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه و نیم در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی(بک و همکاران، 1994) و پرسش نامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی بر افسردگی و سرمایه های روان شناختی افراد دارای بیماری ام اس موثر بوده است (P<0.001). بدین صورت که این درمان از طرفی توانسته افسردگی را کاهش داده و از طرف دیگر سرمایه های روان شناختی افراد مبتلا به ام اس را افزایش دهد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که از درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی جهت کاهش افسردگی و افزایش سرمایه های روان شناختی بیماران مبتلا به ام اس استفاده گردد.
بررسی هزینه های اقتصادی داروهای بیماری ام اس و امکان سنجی اقتصادی ارائه بیمه نامه های درمانی برای داروهای این بیماری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۵
۵۴-۳۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری ام اس یکی از بیماری های اختلالات مغزی است که یک بیماری کاملاٌ هزینه بر بوده و درمان آن شامل مراقبت های حمایتی و مدیریت علایم بیماری است. در واقع می توان گفت ام اس یک بیماری مزمن بسیار ناتوان کننده، همراه با پیامدهای اجتماعی و اقتصادی است. یافته ها نشان می دهند که بیمه ها می توانند حداقل با پوشش هزینه های دارویی، تا حدودی از بار اقتصادی بیماری ام اس بکاهند. لذا ضروری به نظر می رسد به مطالعه امکان سنجی اقتصادی بیمه نمودن هزینه های دارویی بیماران ام اس پرداخته شود. روش کار: این مطالعه از نوع مطالعات کاربردی و گذشته نگر می باشد. جامعه پژوهش آن، کلیه افراد مبتلا به بیماری ام اس که در سطح کشور داروی اینترفرون مصرف می کنند در طی سال های 88-79 می باشد. ابزار گردآوری داده ها چک لیست است که جهت جمع آوری آمار و با مراجعه به معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت، معاونت درمان وزارت بهداشت (واحد اداره بیماری های خاص و پیوند)، و آمارنامه های دارویی سالانه کشور و مرکز آمار ایران تکمیل شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار اقتصادسنجی Eviews6 و Excel تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: پیش بینی ها نشان داد که هزینه کل داروهای اینترفرون در 30 سال آتی کشور، 20 میلیارد و 206 میلیون و 788 هزار و 808 هزارریال (درصورتی که دولت هم چنان به اختصاص دادن یارانه های دارویی خود (یعنی 90 درصد هزینه دارو ادامه دهد) خواهد شد. هم چنین نتایج نشان داد که میزان هزینه بیمه ای داروهای اینترفرون در صورت پوشش کل جمعیت کشور (با در نظر گرفتن سناریوی اول) 354،209 ریال، در صورت پوشش فقط جمعیت شهری (سناریوی دوم)، میزان هزینه بیمه ای آن 693،261 ریال و در صورت پوشش بیمه ای با در نظر گرفتن فقط 50 درصد جمعیت شهری (سناریوی سوم)، میزان هزینه بیمه ای آن 385،523 ریال می شود. بحث: این مطالعه همانند سایر مطالعات اثبات می کند که بیماری ام اس یک بیماری هزینه بر با بار اقتصادی خیلی بالا برای جامعه است و امکان سنجی حاضر نشان می دهد که سیاست گذاران بخش بهداشت و درمان می توانند با استفاده از هر سناریوی بیمه ای داروهای اینترفرون بیماری را تحت پوشش بیمه قرار دهند چراکه هزینه بیمه ای سالانه هر سناریو حاکی از این می باشد که مردم توان پرداخت آن را دارند.
تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
89 - 104
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به ام اس شهر اصفهان بود.
روش: این پژوهش یک مطالعهی نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و کنترل از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه ی آماری، تمامی بیماران مبتلا به ام اس مراجعه کننده به مرکز درمانی در سال 1398 و حجم نمونه 31 نفر داوطلب مایل به شرکت در جلسات آموزشی بودند که به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. تمامی شرکت کنندگان در شرایط یکسان، پرسشنامه های عواطف مثبت و منفی (واتسون، 1988) و بهزیستی معنوی (دهشیری، 1388) را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. سپس مداخله ی آموزش خودشفابخشی هفته ای 1 مرتبه به مدت 14جلسه ی 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر عواطف مثبت و منفی از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی به دلیل عدم برقراری مفروضه توزیع نرمال داده ها از آزمون فریدمن و ویلکاکسون استفاده شد.
یافته ها: آموزش خودشفابخشی توانست ارتباط فرد با خود، ارتباط فرد با طبیعت و عواطف مثبت گروه شرکت کننده را به طور معناداری افزایش دهد (05/0>P) ولی بر ارتباط فرد با دیگران، ارتباط فرد با خدا و کاهش عواطف منفی تأثیر معنا داری دیده نشد.
نتیجه گیری: می توان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبت گرا جهت افزایش بهزیستی معنوی و عواطف مثبت در بیماران مبتلا به ام اس به کار برد.
پیش بینی سبک زندگی بر مبنای تنظیم هیجان و شفقت به خود با نقش واسطه ای باور به دنیای عادلانه در بیماران مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
76 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی سبک زندگی بیماران ام اس بر اساس شاخص های شفقت به خود و تنظیم هیجانی و بررسی نقش میانجیگری باور به دنیای عادلانه بود . شرکت کنندگان شامل 321 نفر از بیماران مبتلا در شهرستان یزد بودند که به شیوه ای در دسترس و به صورت آنلاین یا حضوری پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند.ابزارها، پرسشنامه های سبک زندگی والکر، شفقت به خود نف، تنظیم هیجانی گراس و جان و باور به دنیای عادلانه دالبرت و داگاس بودند. نتایج با نرم افزار اسمارت پی ال اس و با روش کمترین مربعات جزئی تحلیل شدند. طبق نتایج ، پایایی، کیفیت و قدرت پیش بینی کنندگی مدل ساختاری برازش شده مورد تایید قرار گرفت(قدرت پیش بینی کنندگی سبک زندگی=0.41، باور به دنیای عادلانه=0.17 و شفقت به خود=0.20) و طبق یافته ها ، اثرات کل سازه های شفقت به خود، تنظیم هیجانی و باور به دنیای عادلانه در مبتلایان به ام اس، بر سبک زندگی به ترتیب 53 درصد، 59 درصد و 30 درصد به دست آمد و نقش میانجی گری باور به دنیای عادلانه نیز تایید گردید.
اثر تمرینات مقاومتی بر محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال، وضعیت روانی و میزان افسردگی در زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلالات محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال (محور HPA) و در نتیجه اختلالات روانی و افسردگی از جمله مشکلات رایج در بیماران مبتلا به ام اس هستند. ممکن است فعالیت های ورزشی موجب تنظیم محور HPA و بهبود وضعیت روانی این دسته از بیماران مؤثر باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی بر محور HPA، وضعیت روانی و میزان افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام اس بود.مواد و روش ها: 27 زن جوان مبتلا به بیماری ام اس (میانگین سنی 6.9 ± 32.3 سال) و با میانگین مقیاس وضعیت ناتوانی گسترده (EDSS) 2±1.3 به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی و بر اساس EDSS به دو گروه تمرینات مقاومتی (14 نفر) و کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین به مدت 8 هفته، 3 روز در هفته، به مدت 45 دقیقه و با محدوده 50 تا 70 درصد حداکثر قدت در تمرینات برنامه ریزی شده مقاومتی پیشرونده شرکت کردند. وضعیت روانی، میزان افسردگی و غلظت هورمون های آدرنوکورتیکوتروپین (ACTH) و کورتیزول قبل و پس از دوره تمرینی اندازه گیری شد. برای بررسی اختلاف میانگین ها از آزمون آماری t مستقل و حداقل سطح معنی داری 0.05 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد پس از هشت هفته تمرین مقاومتی، وضعیت روانی (11.2 درصد، 0.04=P < span lang="FA">) و میزان افسردگی (27.4 درصد، 0.01=P < span lang="FA">) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل بهبود معنی دار و سطوح ACTH (11.6 درصد، 0.03=P < span lang="FA">) و کورتیزول (9.9 درصد، 0.04=P < span lang="FA">) کاهش معنی دار پیدا کرده است.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد تمرینات مقاومتی به کار رفته در مطالعه حاضر به واسطه تنظیم محور HPA می تواند در بهبود وضعیت روانی و میزان افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام اس مؤثر باشد.