فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف رابطه بین ویژگی های شخصیتی با رفتار اطلاع یابی سلامت کاربران کتابخانه مرکزی استان همدان بر اساس نظریه میلر انجام شده است. روش: نوع مطالعه کاربردی و روش آن پیمایشی است. جامعه پژوهش تمامی کاربران کتابخانه مرکزی استان همدان بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد «پنج عامل شخصیتی نئو» و «رفتار اطلاع یابی سلامت میلر» بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد سه چهارم از جامعه مورد مطالعه فعالانه اطلاعات سلامت را جست وجو می نمایند و یک چهارم آگاهانه از جست وجوی اطلاعات سلامت اجتناب می ورزند. بین ویژگی های شخصیتی «برون گرایی»، «توافق پذیری» و «اشتیاق به تجارب تازه» با مؤلفه «جست وجوی فعالانه اطلاعات سلامت» رابطه زیاد و معنادار و بین سه ویژگی شخصیتی مذکور با مؤلفه «اجتناب آگاهانه از جست وجوی اطلاعات سلامت» رابطه کم و معنادار وجود داشت. ویژگی های شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری و اشتیاق به تجارب تازه جستجوی آگاهانه اطلاعات سلامت را پیش بینی کردند؛ و ویژگی های شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری و اشتیاق به تجارب تازه توانستند اجتناب آگاهانه از جستجوی اطلاعات سلامت را پیش بینی کنند. اصالت/ ارزش: نتایج پژوهش حاضر با تعیین غالب بودن وجوه ویژگی های شخصیتی «برون گرایی»، «توافق پذیری» و «اشتیاق به تجارب تازه» جامعه موردمطالعه، ضرورت اهتمام کتابداران در ارائه خدمات با درنظرگرفتن این ویژگی ها و ارتقای خدمات و منابع اطلاعاتی را با توجه به سایر ویژگی های شخصیتی و رفتاری کاربران ایجاب می سازد. همچنین یافته های این پژوهش می تواند به مدیران و برنامه ریزان کتابخانه های عمومی در اتخاذ تصمیم های مربوط به تأمین منابع با توجه به ویژگی های شخصیتی وآموزش مهارت های اطلاع یابی سلامت کاربران یاری نماید.
مؤلفه های ابتکار داده باز در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1020 - 1061
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت داده، در نظر است مؤلفه های ابتکار داده باز در «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» شناسایی و دسته بندی شوند. این پژوهش از نوع کاربردی، کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری 15 نفر از مدیران و متخصصان بودند که به دلیل داشتن تجربه و دانش در حوزه داده در «سازمان» با روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شد. مصاحبه ها در نرم افزار maxqda در سه مرحله به صورت استقرایی کدگذاری شد. الزامات ابتکار داده باز شامل ایجاد و توسعه بسترهای تولید، کیفیت بخشی و انتشار داده، توسعه فرایندهای مدیریتی، ترویج فرهنگ داده باز، ایجاد سازوکارهای حقوق مالکیت معنوی، پیاد ه سازی سیاست های شفافیت دولت، توسعه آموزش های تخصصی و مشارکت در برنامه های ملی است. ظرفیت های ابتکار داده باز شامل داده ها و فراداده های سازمان، زیرساخت های استخراج و آماده سازی، انتشار و اشتراک داده ها در قالب های استاندارد و امکانات جست وجوی مناسب، حمایت مدیریت ارشد با اتخاذ سیاست های مناسب، جایگاه های تخصصی در ساختار و مهارت های تخصصی در «سازمان» و تجربه ها و به روش های ملی و بین المللی است. موانع و محدودیت ها شامل مشکلات فنی تولید و آماده سازی و محدودیت های دسترسی به داده ها، عدم تطابق فرایندهای تخصصی با اهداف ابتکار داده باز، کم توجهی به اهمیت و فقدان سیاست ها و خط مشی ها و مشکلات مدیریتی همراه با محدودیت دانش و مهارت های تخصصی، عدم روزآمدسازی اطلاعات و داده های سامانه ها و بانک های اطلاعاتی است. فواید و نتایج انتفاع جامعه، ارتباط با مخاطبان، تحقق اهداف دولت و حمایت از کارآفرینان نتایج برون سازمانی و توسعه پژوهش های داده محور، تحول سازمانی، خلق ارزش، ارتقای خدمات و مرجعیت سازمان، کسب منافع سازمانی، تقویت زیرساخت های فناوری از نتایج مثبت برنامه داده باز برای «سازمان» است. ابتکار داده باز نیازمند برنامه ریزی، تأمین منابع و زیرساخت های فنی و محتوایی است و با آموزش و ترویج فرهنگ داده باز، رفع چالش های مدیریتی و تدوین سیاست های مناسب موجب تحقق اهداف عالی در ارتقای خدمات و حمایت از کسب وکارهای نوپا، کاهش فساد و افزایش شفافیت می شود. «سازمان» باید رویکرد دسترسی باز به داده های محتوایی و فراداده های خود را با تدوین یک برنامه منسجم در پیش گیرد.
Revolutionizing Molten Gold Ownership Transfer: Unlocking the Power of Blockchain Technology(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
191 - 218
حوزههای تخصصی:
Molten gold ownership transfer holds both historical and economic significance, serving as a crucial aspect of financial and wealth management practices. Traditional systems for transferring ownership of molten gold are often inefficient, susceptible to fraud, and lack transparency. In contrast, blockchain technology, with its decentralized, immutable, and transparent characteristics, presents a promising solution to these challenges. This paper explores the transformative potential of blockchain technology in revolutionizing the transfer of molten gold ownership. Utilizing blockchain for this purpose provides a secure and transparent method to track and verify ownership of gold assets. The proposed model facilitates the creation of digital tokens that represent physical gold, which can then be exchanged on a blockchain platform. By highlighting the transformative potential of blockchain in molten gold ownership transfer, this paper contributes to the ongoing discourse at the intersection of blockchain technology and asset management, paving the way for a more efficient, secure, transparent, and decentralized gold market.
بررسی میزان انطباق مؤلفه های سیبرنتیک در نظام جامع آماری: مطالعه موردی نهاد کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی میزان انطباق مؤلفه های سیبرنتیک با نظام جامع آماری نهاد کتابخانه های عمومی کشور است. روش: این پژوهش کاربردی با شیوه گردآوری داده های کتابخانه ای و اسنادی است. به منظور تحقق اهداف پژوهش، از راهبرد تحلیل محتوای کیفی استفاده و شیوه میزان یاب برای بررسی انطباق مؤلفه های سیبرنتیک در نظام جامع آماری به کار گرفته شد. یافته ها: مهم ترین مؤلفه های لازم برای به وجود آمدن نظام های سیبرنتیکی، شامل هدف، درون داد، برون داد، پردازش، ارتباطات، کنترل و بازخورد در سند نظام جامع آماری بررسی شد. قوی ترین مؤلفه های سیبرنتیک در نظام جامع آماری «درون داد، پردازش و تبدیل، برون داد»، «کنترل» و «بازخورد» است و «هدف» و «ارتباط» نیز در این بررسی رتبه متوسط را به دست آوردند که در مجموع می توان صفت نسبتا قوی را برای میزان انطباق آن برگزید. نتیجه گیری: مطابقت زیاد این مؤلفه ها با موارد پیش بینی شده در نظام جامع آماری نهاد کتابخانه های عمومی کشور نشانگر این است که نظام جامع با حفظ نگاه سیستمی در فرآیندهای ایجاد، تجمیع، تحلیل و استفاده از آمار، بدون اینکه نامی از علم سیبرنتیک در سند آورده باشد، مؤلفه های سیبرنتیکی را رعایت کرده است. این پژوهش می تواند الگویی برای سایر سازمان ها در به کارگیری مؤلفه های سیبرنتیک در نظام های اطلاعاتی و آماری باشد. به علاوه، نتایج این پژوهش می تواند به توسعه نظریه های سیبرنتیک و کاربرد آن ها در حوزه های مختلف مدیریتی و اطلاعاتی یاری رساند و زمینه ساز تحقیقات آینده شود.
نقش مدل های بزرگ زبانی در شناسایی مغالطات منطقی: گامی به سوی ارتقای دقت و شفافیت در فرایند داوری همتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش به بررسی نقش مدل های بزرگ زبانی در شناسایی مغالطات منطقی در فرایند داوری همتا پرداخته و تأثیر این فناوری ها بر بهبود دقت، شفافیت و قابلیت اطمینان مقالات علمی را مورد ارزیابی قرار می دهد. همچنین، امکان به کارگیری این مدل ها برای کاهش بار کاری داوران انسانی و استانداردسازی ارزیابی ها بررسی شده است.
روش پژوهش: سه آزمایش متفاوت در پژوهش حاضر طراحی و اجرا شد که شامل شناسایی و طبقه بندی مغالطات منطقی، حل مسائل استدلالی و ارزیابی متون علمی با طول و پیچیدگی متغیر بود. از مجموعه داده های استاندارد نظیر الک دب60-20 و سؤالات بخش منطق استعداد تحصیلی در آزمون دکتری ایران استفاده شد. مدل های زبانی پیشرفته مانند چت جی پی تی نسخه های o4 وo1 با روش های یادگیری ماشین کلاسیک نظیر ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی مقایسه شدند. مدل ها با استفاده از روش های بهینه سازی و یادگیری بدون نمونه برای تحلیل داده ها آماده شدند.
یافته ها: نتایج آزمایش ها نشان داد که چت جی پی تی o1 در شناسایی مغالطات منطقی به دقت 98.1 درصد و در حل مسائل منطقی آزمون استعداد تحصیلی کنکور دکتری به دقت 100 درصد دست یافت. در مقایسه، مدل های سنتی یادگیری ماشین، مانند ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی، به ترتیب تنها دقت 48 درصد و 49 درصد داشتند. مدل های زبانی میسترال و لاما نیز دقتی بین 76 درصد تا 5/78 درصد در شناسایی مغالطات ارائه کردند. در تحلیل متون طولانی تر، چت جی پی تی o1 دقت 100 درصد را در شناسایی و نام گذاری انواع مغالطات ثبت کرد، در حالی که مدل های دیگر توانایی کمتری نشان دادند. همچنین مدل های زبانی پیشرفته در تحلیل استدلال های پیچیده و ارائه بازخوردهای ساختاریافته بسیار مؤثر بودند.
نتیجه گیری: مدل های بزرگ زبانی ، به ویژه چت جی پی تی o1، توانایی بالایی در شناسایی و تحلیل مغالطات منطقی و بهبود فرایند داوری همتا دارند. این مدل ها با کاهش خطاهای انسانی، افزایش سرعت داوری و ارائه تحلیل های دقیق، نقشی کلیدی در بهبود کیفیت مقالات علمی ایفا می کنند. به کارگیری این فناوری ها می تواند به تقویت انسجام و شفافیت در فرایندهای علمی منجر شود، هرچند نظارت نهایی داوران انسانی برای ترکیب تخصص انسانی و هوش مصنوعی ضروری است.
ویژگی های فردی، دانشی و مهارتی کتابداران کتابخانه های عمومی ایران برای ارائه مشاوره به خوانندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی سطح آمادگی کتابداران کتابخانه های عمومی ایران برای تدارک خدمات مشاوره به خوانندگان انجام شده است. روش: این مطالعه به روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران شاغل در کتابخانه های عمومی تحت نظارت نهاد کتابخانه های عمومی کشور بود و نمونه ای 365نفری به روش تصادفی در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته با 80 سؤال بود که شایستگی های مشاوره به خوانندگان را در سه بُعد ویژگی های فردی، دانشی و مهارتی می سنجید. گویه ها در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بودند. یافته ها: کتابداران در سطح متوسطی از آمادگی کلی برای ارائه خدمات مشاوره به خوانندگان قرار دارند. در بُعد ویژگی های فردی، کتابداران در مؤلفه های تفکر انتقادی، تعهد حرفه ای، تفکر خلاق، خودآگاهی و قضاوت نکردن در سطح بالاتر از حد متوسط قرار داشتند. در بُعد دانشی، مؤلفه های فرهنگی، حقوقی، ارزیابی و توسعه در سطح بالاتر از حد متوسط قرار داشتند؛ اما مؤلفه دانش فرایندی پایین تر از حد متوسط بود. در بُعد مهارتی هم تمامی مؤلفه ها در سطح بالاتر از حد متوسط بودند. نتیجه گیری: کتابداران کتابخانه های عمومی نیازمند ارتقای سطح دانش فرایندی و همچنین توسعه مهارت هایشان برای ارائه خدمات مشاوره مؤثرتر به خوانندگان هستند.
تبیین رفتارهای اطلاع یابی در چارچوب نظریه های یکپارچگی اطلاعات و سیبرنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سیبرنتیک به عنوان یک علم که در ابعاد مختلف علوم و در پیوند با آن ها قابل استفاده و به کارگیری است، از زمان ایجاد تاکنون مورد توجه و بررسی بوده است. در این راستا بررسی ها نشان می دهد که برخی از نظریه های یکپارچگی اطلاعات در بحث رفتارهای اطلاع یابی، پیوند نزدیکی با این نظریه دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است، ضمن بررسی نظریه گایا، نظام عمومی، زیست بومی دانش و مغز جهانی، پیوند بین آن ها با این علم را مورد توجه قرار دهد.روش: این پژوهش با توجه به ماهیت، با استفاده از روش مروری توصیفی انجام گرفت. در این رابطه، پژوهش های موجود در حوزه رفتارهای اطلاع یابی در قالب نظریه های یکپارچگی اطلاعات و سیبرنتیک مورد مطالعه و مداقه قرار گرفته و با توجه به مبانی موجود در این نظریه ها، ارتباط بین آن ها با نظریه سیبرنتیکی اطلاعات مورد توجه قرار گرفت.یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که سیبرنتیک در حوزه مفاهیم کنترل؛ بازخورد؛ گردآوری، ذخیره سازی و تبادل داده؛ ارتباط و یکپارچگی ایجادشده از ماده، انرژی، اطلاعات در نظام؛ زنجیره ها یا چرخه ی اطلاعاتی؛ خودسازماندهی و پایداری؛ کنترل سلسله مراتبی با نظریه های یکپارچگی اطلاعات پیوند خورده است.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که مؤلفه های مشترک در نظریه های یکپارچگی اطلاعات و سیبرنتیک در رفتارهای اطلاع یابی، مورد توجه و مداقه بیشتر است و می تواند جهت رفع و اصلاح مشکلات خاص بازیابی اطلاعات در شبکه های موجود اطلاعاتی توسط متخصصان این حوزه بیشتر مورد تحلیل قرار گیرد.اصالت: با توجه به اینکه نظریه های یکپارچگی بر رفتارهای اطلاع یابی انسان تأکید دارد و در عصر فناورانه کنونی، در راستای استفاده از فناوری وب، این نظریه ها ارتباط تنگاتنگ با ابزار و ماشین ها پیدا می کند، بر این اساس بازشناسی وجوه اشتراک علم سیبرنتیک که به اعتقاد واینر علم کنترل و ارتباط انسان و ماشین است با این نظریه ها، می تواند در جهت بهبود وضعیت بازیابی اطلاعات و رفتارهای اطلاعاتی در نظام های کنونی مفید و راهگشا باشد.
تحلیل اسناد فرادستی ارزیابی پژوهش در ایران: به سوی نظام ملی ارزیابی پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل اسناد فرادستی حوزه ارزیابی پژوهش در ایران به منظور شناسایی عناصر و مؤلفه ها، ارائه راهکارهایی جهت رشد و توسعه ارزیابی پژوهشی در کشور و رفع کاستی های موجود بود.روش : در این پژوهش هشت سند ارزیابی متعلق به مراجع مختلف کشور به شیوه هدفمند انتخاب و با روش تحلیل اسنادی، اطلاعات آن ها به شیوه کیفی و استقرایی استخراج و تحلیل شد. در همین راستا، ابتدا عناصر اصلی نظام های ارزیابی (درونداد، برونداد، فرایند و دستاورد و اثر) و سپس مؤلفه های هر یک از این عناصر از اسناد، استخراج و تلخیص شدند و در ادامه اسناد منتخب با استفاده از این عناصر و مؤلفه ها تحلیل گردیدند. همچنین، کاستی های احتمالی شناسایی و راهکارهایی نیز برای بهبود وضعیت ارزیابی پژوهش ارائه شد.یافته ها: یافته ها نشان داد درحالی که هشت سند موردبررسی ازلحاظ بررسی عناصر اصلی نظام های ارزیابی پژوهش چندان متفاوت نیستند و تمامی این عناصر را می توان از درون تمامی این اسناد کم وبیش استخراج کرد، اما این فعالیت ها در مؤلفه های هر یک از این عناصر متفاوت عمل کرده اند که این امر به دلیل تمایز در اهداف، درنهایت به تفاوت های زیادی در نتایج ارزیابی ها منجر و گاهی موجب تناقضات بسیار بین یافته ها حتی در مؤلفه های یکسان شده است. اصلی ترین تفاوت اسناد بررسی شده مربوط به مؤلفه های عنصر فرایند است که شامل مؤلفه های معیارها، گستره، روش ها و شاخص های ارزیابی می شود. موارد بعدی تفاوت معانی، فقدان قوانین و ضوابط مشخص جهت ارزیابی عناصر و مؤلفه های یکسان و به طورکلی غلبه دیدگاه کمّیت گرایی در فعالیت های ارزیابی بررسی شده و در نظر گرفتن میزان و تعداد تولیدات علمی به عنوان معیار ارزیابی به ویژه در مؤلفه کیفیت پژوهش ها از قسمت عنصر بروندادها را می توان به عنوان دیگر یافته های این پژوهش نام برد.نتیجه گیری: در حال حاضر میزان کاستی های فعالیت های ارزیابی پژوهش در کشور زیاد است و مواردی چون فقدان تعاریفی یکسان از مفاهیم و اصطلاحات این حوزه؛ پراکنده کاری، یکپارچه نبودن و عدم وجود مرکزی واحد که به صورت رسمی وظیفه ارزیابی را انجام دهد؛ فقدان کارکنان حرفه ای برای طراحی و اجرای ارزیابی های پژوهشی و فقدان هدف و استراتژی واحد برای یک نظام ملی ارزیابی پژوهشی را می توان نام برد؛ بنابراین راهکارهایی مانند، به وجود آوردن یک نظام ارزیابی کارآمد که جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم برای ارزیابی را در سراسر کشور تسهیل کند، شناسایی چالش های انتقال سیاست یا ابزارهای مدیریتی از کشورهای توسعه یافته و موفق در حوزه ارزیابی پژوهشی مانند انگلستان و استرالیا با داشتن نظام ملی ارزیابی پژوهشی و مراکز تخصصی مسئول ارزیابی و توافق در مورد عناصر، مؤلفه ها، معیارها و شاخص ها و چگونگی توسعه آن ها که متناسب با جامعه علمی کشور باشد و درنهایت استفاده از مدلی جامع و مبتنی بر نظامی ساختارمند برای ارزیابی پژوهشی کشور که علاوه بر توجه به تعاملات درونی نظام پژوهشی کشور، تعامل آن با محیط پیرامون را نیز در نظر بگیرد، پیشنهاد می شود.
تحلیل همپوشانی عناصر واسط در بازنمایی اسناد متنی: مطالعه ای به روش الگوریتم «RAKE»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان همپوشانی کلیدواژه های استخراج شده از عناصر واسط در بازنمایی اسناد متنی با استفاده از الگوریتم «Rake» انجام شد.روش: در این پژوهش، با استفاده از الگوریتم «Rake» کلیدواژه های مجموعه داده ای شامل 500 مقاله علمی در پنج گروه موضوعی مختلف استخراج شد. سپس همپوشانی بین کلیدواژه های عنوان، چکیده و کلیدواژه های نویسندگان موردبررسی قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که همپوشانی بین کلیدواژه های عنوان و کلیدواژه های نویسندگان حدود 45 درصد و همپوشانی بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسندگان حدود 18 درصد بود. در ادامه مشاهده شد که کلیدواژه های عنوان دارای پوشش 22 درصدی کلیدواژه های چکیده بودند. نتایج همچنین نشان داد که همپوشانی و پراکندگی بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسندگان و نیز بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های عنوان به طور متوازن و تقریباً یکسان بود؛ اما مشاهده شد که کلیدواژه های عنوان و کلیدواژه های نویسندگان دارای پراکندگی بیشتری بودند؛ که نشان دهنده احتمال همپوشانی بیشتر بین کلیدواژه های عنوان و کلیدواژه های نویسنده یک مقاله در مقایسه با کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسنده و همچنین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های عنوان است. بعلاوه درک خوبی از مفاهیم و مباحث حوزه پژوهشی در رشته های روانشناسی و مدیریت دولتی وجود داشت، درحالی که در رشته های فناوری اطلاعات و حقوق عمومی نیاز به بهبود و تقویت درک مفاهیم مشاهده شد. میزان همپوشانی بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسندگان در پنج گروه موضوعی حدود 20 درصد بود.نتیجه گیری: استفاده مناسب از کلیدواژه ها، نوشتن چکیده هایی با محتوای هماهنگ با موضوع موردنظر و انتخاب عناوین متناسب می تواند به بهبود فرایند استخراج مفاهیم، ذخیره سازی و بازیابی مقالات علمی کمک کند، ازجمله اینکه کلیدواژه ها، چکیده ها و عناوین می توانند به عنوان ورودی برای الگوریتم های استخراج مفاهیم، همچنین به عنوان بخش هایی از ساختار ذخیره سازی اطلاعات در سرعت دسترسی کاربران به اطلاعات موردنیازشان و به عنوان ورودی برای الگوریتم های بازیابی اطلاعات برای دسترسی سریع به مقالات مرتبط کمک بسزایی داشته باشند.
معرفی روش Iconclass و قابلیت های آن در مستند نگاری آثار هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
135 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش معرفی روش Iconclass و چگونگی استفاده از آن برای طبقه بندی آثار هنری است.
روش پژوهش: روش گردآوری اطلاعات در بخش نخست پژوهش حاضر، روش کتابخانه ای استنادی است. جستار حاضر سپس به تبیین ابعاد کارآمدی روش Iconclass در مستندنگاری و طبقه بندی آثار هنری پرداخته است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که روش مذکور در سه بخش اصلی دارای قابلیت های اساسی است: نخست آن که این روش برخلاف روش هایی که بر طبقه بندی فرمی و ظاهری آثار هنری تمرکز دارند، درک محتوای آثار هنری را ورای فرم ظاهری میسر می سازد. دوم این که با استفاده از این روش، مستندنگاری و طبقه بندی آثار هنری -بر اساس محتوای آثار شکل می گیرد و امکان معرفی و تحلیل نقوش و مضامین پیچیده و روابط متقابل آن ها- برای مستندنگار فراهم می شود. سوم این که پژوهشگر به مجموعه ای از منابع مرتبط با موضوع دسترسی می یابد که موجب سرعت و غنای بیشتر پژوهش می شود.
نتیجه گیری: روش فوق الذکر مشکلات دسترسی به منابع مرتبط با اثر هنری را مرتفع ساخته و به پژوهشگران در بازیابی هرچه ساده تر تصاویر کمک می کند. با استفاده از این روش، موزه ها و مجموعه های هنری می توانند اقلام موجود در مجموعه خود را طبقه بندی کرده و به تولید فهرست ها و کاتالوگ های کارآمد و در نتیجه توسعه پژوهش های تاریخ هنر نیز کمک شایانی خواهد کرد.
فراتحلیل مطالعات ارزیابی کیفیت کتابخانه های عمومی با مدل لایب کوال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش ترکیب و مقایسه نتایج پژوهش های انجام شده در زمینه کتابخانه های عمومی با مدل لایب کوال با استفاده از روش های آماری فراتحلیل، به منظور دستیابی به نتایج منسجم است. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها کتابخانه ای و از نظر فن تحلیلی از نوع فراتحلیل است. جامعه آماری این تحقیق شامل 25 مقاله و پایان نامه موجود در مورد کتابخانه های عمومی با مدل لایب کوال در بین سال های 1399-1388 است که پس از ارزیابی بر اساس شاخص های ورود، درنهایت 17 پژوهش دارای جامعه آماری، حجم نمونه، روش نمونه گیری و استفاده کننده از ابزار مدل لایب کوال بررسی شد. برای محاسبه ضرایب از نرم افزار جامع فراتحلیل استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده در وضعیت فعلی، کتابخانه های عمومی جز در متغیر خدمات حداقلی، در تمامی متغیرها ضعیف بوده و نتوانسته اند حداقل انتظار کاربران کتابخانه های عمومی را برطرف کنند و تقریباً در هیچ بُعدی خدمات مطلوب و آرمانی ارائه نمی دهند. علاوه بر این، با توجه به حجم قابل توجه نمونه های پژوهشی و نرخ خطای پایین مطالعات در مورد این سه متغیر طبق شاخص d کوهن، می توان اتکا به یافته های تحقیقات مرتبط با ارزیابی کتابخانه های عمومی با استفاده از ابزار لایب کوال را بالا دانست. اصالت/ ارزش: در این پژوهش با استفاده از فراتحلیل یک دیدکلی از مطالعات انجام شده در مورد ارزیابی کیفیت کتابخانه های عمومی با مدل لایب کوال صورت گرفت و نتایج نشان از عدم رضایت از کتابخانه های عمومی دارد. پیشنهاد می شود کتابخانه های عمومی توجه بیشتری به فناوری های اطلاعات و ارتباطات و تجهیزات مربوط معطوف دارند تا با تسهیل دسترسی، ایجاد وب سایت، اختصاص منابع چاپی و الکترونیکی و پاسخگویی به نیازهای کاربران، به بالاترین سطح رضایت مشتریان دست یابند.
تحلیل مضامین خدمات فرانهادی کتابخانه ها: مطالعه اخبار وب سایت نهاد کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: علی رغم رشد تجارب عملی در سال های اخیر، دانش چندانی در مورد خدمات فرانهادی کتابخانه های عمومی کشور موجود نیست. در همین رابطه، مهم ترین هدف پژوهش حاضر شناسایی مضامین و مفاهیم مرتبط با خدمات فرانهادی در کتابخانه های عمومی کشور است. روش: پژوهش حاضر کیفی بوده و به روش تحلیل مضمون اخبار مندرج در وب سایت نهاد کتابخانه های عمومی کشور انجام شده است. بر اساس ملاک های ازپیش تعریف شده، 37 خبر واجد شرایط بودند که بررسی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودی ای (نسخه 2019) تحلیل شد. یافته ها: با تحلیل اخبار مندرج در وب سایت نهاد کتابخانه های عمومی کشور پنج مضمون اصلی در فعالیت های فرانهادی کتابخانه های عمومی شناسایی شد: «شاملیت اجتماعی»، «خلق سرمایه اجتماعی»، «تقویت بهزیستی اجتماعی»، «ترویج فرهنگ مطالعه»، و «تقویت ارزش های اجتماعات». دو مضمون «شاملیت اجتماعی» و «خلق سرمایه اجتماعی» به ترتیب 95 و 65 درصد مضمون بیشترین اخبار خدمات فرانهادی بوده اند. همچنین مقوله «تمرکز بر محرومیت ها» و «خلق نشاط اجتماعی» به ترتیب با 14 و 13 درصد بیش از سایر مقوله ها در اخبار منعکس شده اند. نتیجه گیری: بررسی حاضر از نخستین پژوهش هایی است که به بررسی مضامین و مقوله های مرتبط با خدمات فرانهادی کتابخانه های عمومی کشور پرداخته است. مضامین شناسایی شده که عمدتاً در پیوند با نقش و مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی هستند، نشان دهنده «ارزش و خیر اجتماعی» این سازمان ها در اجتماعات هستند. این پژوهش می تواند مبنایی برای طراحی مدل خدمات فرانهادی کتابخانه های عمومی باشد. همچنین توجه به این مهم، می تواند موجب برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کتابخانه های عمومی در راستای توجه به اجتماعات محروم باشد.
نقش سواد اطلاعاتی بر قابلیت های کارآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف تأثیر سواد اطلاعاتی بر قابلیت های کارآفرینی تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از دسته مطالعات پیمایشی - تحلیلی است. از نظر هدف، کاربردی و از نوع همبستگی - رابطه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی (N=280) که با استفاده فرمول کوکران تعداد نمونه به دست آمده برابر با 162 نفر است. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، تصادفی ساده است. پس از گردآوری پرسش نامه ها به تجزیه و تحلیل آنها با کمک نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 22 پرداخته شد. در بخش آمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها و فرضیه ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. برای نرمال بودن داده ها از آزمون های کولموگروف اسمیرنف مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که سواد اطلاعاتی تأثیر معنا داری بر قابلیت های کارآفرینی و همه ابعاد آن دارد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که دولت ها می توانند با پیاده سازی سیاست هایی در جهت بهبود وضعیت سواد اطلاعاتی دانشجویان در برنامه های خود گامی بردارند. از جمله برگزاری جلسات، سمینارها و همایش هایی با محوریت سواد اطلاعاتی و برای تمامی رشته ها دو واحد درسی در برنامه دانشجویان داشته باشد.
اضطراب اطلاعاتی و حدودو ثغور آن: مطالعه ای به روش مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
161 - 198
حوزههای تخصصی:
اضطراب اطلاعاتی یکی از چالش های نوظهور زندگی بشری است که با توسعه تفکر ریزومی در سایه تفکر پساساختارگرائی ظهور و بسط یافته است. هدف پژوهش حاضر، مفهوم شناسی، حدودوثغور و ابعاد اضطراب اطلاعاتی بود. روش این پژوهش مروری نظام مند است که در سال 1402 انجام گرفته است. جهت گرداوری داده ها از پایگاه های گوگل اسکالر، مگیران، مرکز اطلاعات جهاد دانشگاهی، سیناهل، ساینس دایرکت، پاب مد و اسکوپوس استفاده شد. جهت جستجو از کلمات کلیدی اضطراب اطلاعاتی، ابعاد اضطراب اطلاعاتی، پیامدهای اضطراب اطلاعاتی در منابع فارسی و از کلمات Dimensions of information anxiety, Information anxiety و کلمات وابسته به آن در منابع انگلیسی استفاده شد. از سرعنوان های واژگان پزشکی (مش) نیز جهت تعیین کلمات کلیدی استفاده شد. جهت بررسی کیفیت مقالات از سیاهه وارسی استروب و سیاهه وارسی کانسورت استفاده گردید. از 170 مقاله یافت شده با توجه به معیارهای انتخاب مقالات، نهایتاً 24 پژوهش واجد شرایط شناخته و به مطالعه حاضر وارد شدند. یافته های پژوهش نشان داد مفهوم اضطراب اطلاعاتی از ابهام معنایی برخوردار بوده و حدودوثغور آن هم به طور کامل شناخته شده نیست. اضطراب اطلاعاتی درواقع از شکاف فزاینده بین مقدار اطلاعات موجود و توانایی ما برای پردازش و درک آن ناشی می شود و این نوع اضطراب با مفاهیمی نظیر اضطراب کتابخانه ای و اضطراب اینترنتی تفاوت بنیادین دارد. این نوع اضطراب از سه بُعد اساسی سرریز اطلاعات، ناتوانی در فهم و پردازش اطلاعات و ناتوانی در دسترسی و پیداکردن اطلاعات موجود برخوردار است. اضطراب اطلاعاتی پیامدهای منفی فردی، روان شناختی و اجتماعی متعدد نظیر احساس ناامیدی و سرخوردگی، احساس رهاشدگی، وانهادگی و احساس تنهائی اگزیستانسیال را به همراه داشته باشد. توسعه سواد اطلاعاتی، تمرین مراقبت از خود و تعیین محدودیت در مصرف اطلاعات و تغییر نگرش معرفت شناختی در باب اطلاعات می تواند به کاهش احساسات و استرس شدید مرتبط با اضطراب اطلاعات کمک کند.
Road Mapping of Artificial Intelligence Technologies for the Food Industry: A TDE Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper discusses the application of the Technology Development Envelope (TDE) as a road mapping tool in combination with the Delphi method and the Analytic Hierarchy Process (AHP). The method helps policy and decision-makers in organizations strategically manage emerging technologies by mapping their anticipated development path. The paper focused on creating a Technology Development Envelope (TDE) for artificial intelligence (AI) technologies in the food industry. In the first step, an expert panel identified a list of AI technologies applicable to the food industry. A hierarchical decision-making model, comprising 5 criteria and 24 sub-criteria for technology evaluation, was extracted from the literature and validated using the Delphi method. The Analytic Hierarchy Process (AHP) was used to determine the relative importance of criteria and sub-criteria for evaluating the identified technologies. At this stage, the most important criteria considered were food safety and social and political acceptance of the technology. The expected value of each technology was calculated over different periods, resulting in the development of the Technology Development Evaluation (TDE) for AI technologies in the food industry within a ten-year horizon. The analysis of the future indicates that technologies such as computer vision, robotics, industrial automation, and machine learning will undergo continuous improvements over time and eventually become dominant technologies in the food industry. These advancements can lead to an increase in quality and efficiency within the food industry. Finally, sensitivity analysis was conducted to test the model's sensitivity and explore how policymakers' extreme strategies affect the model's outputs.
بررسی ابعاد الگوی اشتراک گذاری اطلاعات کتابخانه های دانشگاهی (ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
187 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: اشتراک گذاری اطلاعات توسط کتابخانه های دانشگاهی مانعی اصلی و جدی در جلوگیری از تولید مجدد و کمک به کاهش هزینه ها و صرف وقت پژوهشگران در سطح ملی و بین المللی است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد الگوی اشتراک گذاری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی ایران انجام شده است.
روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی، از نظر داده ها آمیخته اکتشافی و با استفاده از روش داده بنیاد (مرحله کیفی) و پیمایشی مقطعی (مرحله کمی) و در سال 1400 انجام شده است. جامعه پژوهش بخش کیفی، شامل کلیه خبرگان علم اطلاعات و دانش شناسی است که با روش هدفمند گلوله برفی، پنل دلفی و بارش مغزی انتخاب و جامعه آماری بخش کمی، شامل کتابداران دانشگاه های کشور هستند. در بخش کیفی گردآوری داده ها با مطالعه اسنادی و مصاحبه اکتشافی نیمه ساختاریافته انجام شد و در بخش کمی از پرسشنامه چندمؤلفه ای پژوهشگرساخته مبتنی بر یافته های بخش کیفی استفاده شد که برای روایی و پایایی از آلفای کرونباخ و CVR استفاده گردید. تجزیه و تحلیل در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد.
یافته های پژوهش: یافته های پژوهش بیانگر آن است که الگوی مناسب اشتراک گذاری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی کشور، متشکل از ابعادی چون به کارگیری فناوری، سیاست های سازمانی، مهارت های فردی و گروهی، آمادگی محیطی، الزامات اجرایی و پیش نیازهای سازمانی و مدیریتی و دارای 20 مؤلفه است. جهت برازش الگو کلیه ابعاد و شاخص ها در وضعیت مناسبی هستند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که متغیرهای مشاهده شده به خوبی می توانند متغیر پنهان را تبیین کنند. از آنجا که بار عاملی تمام متغیرهای مشاهده شده (مؤلفه ها و شاخص ها) بزرگتر از 0.3 هستند؛ بنابراین، رابطه مطلوبی بین شاخص ها (متغیر مشاهده شده) با مؤلفه خود (متغیر پنهان) و بین مؤلفه ها (متغیر مشاهده شده) با هر 6 بعد (متغیر پنهان) برقرار است. بنابراین، با ایجاد زیرساخت های لازم در حوزه فناوری اطلاعات، فرهنگ سازی و اصلاح فرایندها و ... ساختار سازمانی می توان الگوی اشتراک اطلاعات را در کتابخانه های دانشگاهی اجرا و پیاده سازی نمود.
کاربردها و مزایای بهره گیری از شبکه های اجتماعی علمی در میان دانشجویان شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شبکه های اجتماعی علمی فناوری های ابزارهای تعاملی هستند که ایجاد و اشتراک گذاری داده ها، اطلاعات، متن، تصاویر، ویدئو، دیداری ها، ایده ها، علایق و سایر شکل های اظهار بیان را از طریق شبکه های مجازی تسهیل می کنند. پیشرفت و توسعه سریع شبکه های اجتماعی و ابزارهای مرتبط با آن، انتشار اطلاعات را برای دانشجویان دانشگاه ها آسان کرده است. هدف پژوهش حاضر آشنایی با کاربردها و مزایای بهره گیری دانشجویان از شبکه های اجتماعی علمی در در میان دانشجویان دانشگاه های شهر خرم آباد است. روش: نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری حدود 000/5 نفر دانشجو بودند. نمونه مورد بررسی 374 نفر از دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در دانشگاههای دولتی و غیردولتی (آزاد، پیام نور، علمی کاربردی) شهر خرم آباد بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه به شیوه روایی صوری، با بهره گیری از نظر متخصصان موضوعی به انجام رسید. پایایی نهایی پرسشنامه در نمونه 374 نفری به روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر 94/0 تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss -21 استفاده شد. یافته ها: یافته حاکی از آن است که میزان استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی علمی درکتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد پایین تر از حد متوسط و در حد کم قرار دارد. کاربردهای بهره گیری از شبکه های اجتماعی علمی در کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد باتوجه به میانگین های رتبه ای از بیشترین به کمترین نشان داد که کاربرد شبکه های اجتماعی علمی در کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد به ترتیب در زمینه آموزشی، پژوهشی، علمی، اجتماعی، فراهم آوردن بستر مناسب برای ارتباط علمی دانشجویان با اساتید و محققان، فرهنگی و انتقال دانش و مفاهیم روز می باشد. همچنین مزیت های بهره گیری شبکه های اجتماعی علمی در کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد به ترتیب در زمینه صرف زمان استفاده از منابع، تلقی به عنوان یک سامانه مفید، مورد استفاده بودن برای افراد عادی و غیر دانشجو، افزایش آگاهی، افزایش یادگیری، کسب مطالب مفید و علمی، ارتقا علمی و پژوهشی دانشجویان، دسترسی به اطلاعات و تازه های کتابخانه و جذب دانشجویان و استفاده از این سیستم نوین می باشد.نتیجه گیری: با استفاده از شبکه های اجتماعی علمی مانند لینکدین، ریسیج گیت و آکادمیا می توان به راحتی کتابها، مقالات و فایل های کتابخانه را برای دسترس پذیری به اشتراک گذاشت. خدمات اطلاعاتی مناسب ارائه داد و فعالیت های آموزشی و پژوهشی را پشتیبانی کرد. همچنین فواید مهمی در استفاده از شبکه های اجتماعی شناسایی شد. از جمله: ارتباطات علمی و تعامل میان دانشجویان، اشاعه سریع اطلاعات، نزدیک کردن کاربران فراتر از موقعیت مکانی و جغرافیایی، تاثیرگذاری برای ارتباط بهتر در فضای مجازی، آگاهی نسبت به کارکرد مناسب شبکه ها، بهینه سازی زمان استفاده از منابع، نقش مفید این سامانه در کتابخانه های دانشگاهی و تقویت دانش تخصصی دانشجویان. یکی از مشکلات مهم در استفاده از شبکه های اجتماعی پایین بودن میزان سواد دیجیتال و سواد اطلاعاتی دانشجویان است.
مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران است.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کیفی-کمی و جهت گیری اکتشافی انجام شده است. در این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته که برای بررسی دیدگاه های مدیران کتابخانه های عمومی کل کشور طراحی شده، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی از 20 نفر از خبرگان مدیریت راهبردی و علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، از 31 نفر از مدیرکل های کتابخانه های عمومی ایران تشکیل شده است که به روش هدفمند انتخاب شدند. جهت تأیید عوامل و فاکتورهای استخراج شده، از روش تحلیل عاملی تأییدی (مرتبه اول) و از آزمون تی (t) تک نمونه ای جهت بررسی میانگین وضعیت مطلوب در عوامل مرتبط با فرآیندهای مدیریت راهبردی استفاده شد. همچنین از نرم افزار اس پی اس اس (SPSS) و نرم افزار اموس (AMOS) استفاده شده است.
یافته ها: با توجه به میانگین های به دست آمده، مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران، عدم توجه به عواملی همچون رشد و تعالی فرهنگ سازمان، عوامل سیاسی، قانونی و دولتی و پیش بینی اثرات آن ها، عدم نظارت و اعمال کنترل به وسیله مدیران، عدم استفاده از نرم افزارهای تخصصی، عدم حمایت راهبردها از محصولات فرهنگی خاص جامعه، عدم برخورداری راهبردها از چارچوب یکپارچه و منسجم، عدم توجه به تقسیم بندی کاربران در کتابخانه عمومی بر اساس نیازها، عدم توجه به ارتقای سیستم های اطلاعاتی و فناوری پیشرفته هستند.
نتیجه گیری: ارزیابی و تحلیل شکاف راهبردی کتابخانه های عمومی می تواند ما را از اشتباهات و مسائل پیش رو آگاه کند. همچنین، اطلاعات ضروری برای تصمیم گیری اثربخش و تخصیص مؤثر منابع که یکی از کلیدی ترین فعالیت های مدیریت است را فراهم سازد. لازم است مدیران ارشد با توجه بیشتر به نیازهای جامعه، تدابیر متفاوت تری در حوزه مدیریت راهبردی خصوصاً در فرآیند تدوین راهبردها داشته باشند.
اثربخشی آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی بر هوش اجتماعی و سطح خودکارآمدی در مهارت حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
179 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی بر هوش اجتماعی و سطح خودکارآمدی دانشجویان در حل مسئله بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با روش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه (طرح سولومون) انجام شد. جامعه آماری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی در سال تحصیلی 1401-1400 و نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان 76 نفر تعیین گردید که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در چهار گروه 19 نفری و درون گروهی تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه علوم انسانی و مهندسی تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه هوش اجتماعی ترومسو و پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران استفاده شد؛ که روایی آن از طریق محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب،78/0 و 73/0 مورد تأیید قرارگرفته است. ابتدا برای هر چهار گروه، پیش آزمون اجرا و سپس، مداخله آزمایشی به عنوان متغیر مستقل در 8 جلسه 45 دقیقه ای، روی گروه های آزمایش اجرا گردید. پس از پایان آموزش، از هر چهار گروه پس آزمون گرفته شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و تی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در افزایش میزان هوش اجتماعی در شرکت کنندگان گروه های آزمایش اثربخشی مثبت دارد، همچنین نتایج آزمون نشان داد آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی بر خود کارآمدی دانشجویان در حل مسئله در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است، ولی تفاوتی بین رشته ها ازنظر هوش اجتماعی و خود کارآمدی دانشجویان مشاهده نشد. نتایج پژوهش بر اثر سودمند آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در بهبود هوش اجتماعی و رویکرد شناختی دانشجویان در جهت افزایش سطح خود کارآمدی آن ها در حل مسئله، تأکید دارد.
تأثیر رهبری برندمحور مدیران ارشد بر روی تعهد به برند در بین کارکنان (مورد مطالعه: بانک سرمایه کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
143 - 188
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر رهبری برند محور مدیران ارشد بر روی تعهد به برند در بین کارکنان در حضور متغیرهای میانجی دانش کارکنان از برند، قرارداد روان شناختی و تناسب بین برند و کارکنان بانک سرمایه کرج انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از شاخه همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش کارکنان بانک سرمایه کرج به تعداد 60 نفر است. به دلیل محدود بودن تعداد جامعه از سرشماری یا تمام شمار برای انتخاب نمونه استفاده شد. پژوهش از طریق طراحی و توزیع پرسش نامه، به صورت مراجعه حضوری پژوهش گر، گردآوری شدند. روایی پرسش نامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق پرسش نامه با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که رهبری برند محور مدیران ارشد به واسطه دانش کارکنان از برند تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد به برند دارد. رهبری برند محور مدیران ارشد به واسطه قرارداد روان شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد به برند دارد. رهبری برند محور مدیران ارشد به واسطه تناسب بین کارکنان و برند تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد به برند دارد.