فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر پنهان سازی دانش بر عملکرد با نقش میانجی خلاقیت فردی در بین کارکنان نهاد کتابخانه های عمومی کشور است.روش ها: روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و براساس هدف، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش مدیران، کارکنان اداری، رؤسای شهرستان ها در نهاد کتابخانه های عمومی کشور بوده و نمونه پژوهش شامل 215 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش برای سنجش پنهان سازی دانش از پرسشنامه سرنکو و بونتیس، داده های مورد نیاز پنهان سازی دانش از پرسشنامه ای حاوی 12 گویه، در سه بخش پنهان سازی طفره آمیز، گنگ بازی کردن، و پنهان سازی منطقی استفاده شد. همچنین جهت سنجش خلاقیت فردی از پرسشنامه کرنیاوانتی و همکاران و برای سنجش عملکرد از پرسشنامه باباکاس و همکاران استفاده شد که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و از روایی ابزار تحت عنوان روایی همگرا و روایی واگرا برای تأیید روایی ابزار اندازه گیری استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آمار استنباطی و روش مد ل سازی معادلات ساختاری با Smart PLS انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد پنهان سازی دانش با عملکرد رابطه منفی دارد. همچنین پنهان سازی دانش تأثیر منفی و معنی دار بر خلاقیت فردی دارد. خلاقیت فردی ارتباط مثبت و معنی داری با عملکرد دارد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد خلاقیت فردی به عنوان یک میانجی در رابطه بین پنهان سازی دانش و عملکرد عمل می کند.اصالت: این پژوهش به طور قابل توجهی به ادبیات پنهان سازی دانش کمک خواهد کرد. یافته های این پژوهش، وجود شکاف های پژوهشی در درک رابطه بین پنهان سازی دانش و عملکرد را برجسته می کند.
حفاظت منابع اطلاعاتی در محیط ابری: دیدگاه های مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
115 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی دیدگاه های مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی در مورد حفاظت دیجیتالی در محیط ابری انجام شده است. به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی و با روش پیمایشی – توصیفی انجام شده است. در بخش اول با بررسی متون، پرسش نامه محقق ساخته ای با پنج مؤلفه «آشنایی با مفاهیم حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «اعتماد و امنیت حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «زیرساخت های فناورانه حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «وضعیت سازمانی حفاظت دیجیتال در محیط ابری» و «موانع و چالش های حفاظت دیجیتال در محیط ابری» تهیه گردید و برای نظرسنجی در اختیار مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی قرار گرفت. این پرسش نامه در مقیاس پنج گزینه ای طیف لیکرت طراحی شده بود و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ، برابر با 852/0 بود. در بخش دوم اطلاعات جمع آوری شده بر اساس شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه، انحراف معیار و واریانس) و آزمون آماری تی تک نمونه بررسی شدند. همچنین برای رتبه بندی عامل «چالش ها و موانع احتمالی» از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که اکثریت شرکت کنندگان در حد متوسطی با مفاهیم مربوط به حفاظت دیجیتال در محیط ابری آشنایی داشتند. همچنین از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی «وضعیت اعتماد و امنیت داده ها در حفاظت در محیط ابری» و «فراهم بودن زیرساخت های فناورانه برای حفاظت در محیط ابری در دانشگاه» در سطح مطلوبی قرار دارد (05/0> p-مقدار). «وضعیت سازمانی دانشگاه برای حفاظت در محیط ابری» در سطح متوسط و نسبتاً مطلوبی قرار دارد و «دانش و آگاهی لازم در حفاظت در محیط ابری در کتابداران» در سطح نسبتاً نامطلوبی قرار دارد (05/0< p-مقدار). از سویی از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی مهم ترین موانع و مشکلات احتمالی حفاظت در محیط ابری، «ریسک بازگشت سرمایه یکی از مشکلات استفاده از محیط ابری برای حفاظت دیجیتال»، «مقرون به صرفه نبودن استفاده از محیط ابری یکی از مشکلات استفاده از آن برای حفاظت دیجیتال» و «مقرون به صرفه نبودن هزینه های آموزش یکی از مشکلات استفاده از محیط ابری برای حفاظت دیجیتال» بودند. بر اساس نتایج به دست آمده، دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی در مورد حفاظت دیجیتالی در محیط ابری در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد. به نظر می رسد مطالعات بیشتری در خصوص مسائل حفاظت دیجیتال و محیط ابری لازم است تا علاوه بر پیدا شدن اختلاف نظرها، اشراف کاملی بر نگرش ها و دیدگاه ها، صورت گیرد. توجه هر چه بیشتر به این نکات سبب بهبود وضعیت حفاظت دیجیتال در محیط ابری خواهد شد.
نقش نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه اجتناب از اطلاعات سلامت مسئله ای رایج به ویژه در میان بیماران مبتلا به سرطان است؛ بنابراین، مطالعه رفتار اجتناب از اطلاعات سلامت و عوامل مؤثر بر آن در میان بیماران مبتلا به سرطان از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناخت نقش نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان بود.روش ها: پژوهش حاضر، به لحاظ ماهیت داده ها پژوهش کمی، به لحاظ هدف پژوهش کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه پژوهش، آن دسته از دانشجویان دانشگاه شیراز بود که خود یا خانواده آنان سابقه ابتلا به بیماری سرطان داشتند. با توجه به هدف پژوهش، با روش نمونه گیریِ در دسترس، 212 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه ای متشکل از پرسشنامه اجتناب از اطلاعاتِ اقتباس شده از مایلز و همکاران، پرسشنامه نیاز به شناختِ کاسیوپو و همکاران و پرسشنامه نیاز به خاتمه طراحی شده توسط وبستر و کروگلانسکی استفاده شد. پس از محاسبه روایی و پایایی پرسشنامه ها و توزیع آن ها بین نمونه، داده های پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون ساده و آزمون رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین نیاز به شناخت و اجتناب از اطلاعات سلامت رابطه منفی و معنی دار و بین نیاز به خاتمه و اجتناب از اطلاعات سلامت رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت؛ از طرفی دیگر، نتایج آزمون رگرسیون ساده نشان داد که نیاز به شناخت پیش بینی کننده منفی و معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت و نیاز به خاتمه پیش بینی کننده مثبت و معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت بود؛ علاوه بر آن، نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه به طور هم زمان نیز پیش بینی کننده معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تعامل هم زمان نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه نقش مهمی در اجتناب از اطلاعات سلامت در میان بیماران مبتلا به سرطان دارد؛ بر این اساس، پیشنهاد می شود که به نقش هم زمان این دو ویژگی شناختی توجّه شود. این رویکرد می تواند زمینه ساز طراحی نظام های حمایتی مؤثر و اقدامات هدفمند برای این گروه از بیماران باشد؛ همچنین، تدوین سیاست گذاری ها و اقدامات لازم از قبیل اجرای برنامه های آموزشی همانند آموزش سواد اطلاعات سلامت می تواند به بهبود مواجهه با این مسئله کمک کند.اصالت: پژوهش حاضر با شناسایی نقش هم زمان نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان، خلأ پژوهشی موجود را پُر می کند.
الگوی تحلیل عاملی تأمین منابع کتابخانه های عمومی از دیدگاه کتابداران کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مجموعه سازی از مهم ترین و اساسی ترین کارها در کتابخانه ها و به معنای گردآوری منابع اطلاعاتی براساس طرحی تنظیم شده در جهت رفع نیاز مراجعه کنندگان است. با توجه به رشد روزافزون انتشارات در سطح جهان، افزایش سالانه قیمت کتاب ها و نشریات، کمبود بودجه و فضا، هیچ کتابخانه ای هرچند عظیم، قادر به فراهم آوری همه مواد کتابخانه ای نیست؛ بنابراین، انتخاب منابع اطلاعاتی از مهم ترین مراحل مجموعه سازی است و کتابخانه ها باید منابع مالی محدود خود را به تهیه موادی اختصاص دهند که به احتمال زیاد، بیشترین نیاز استفاده کنندگان خود را برآورده سازد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی تأمین منابع کتابخانه های عمومی کشور مبتنی بر دیدگاه کتابداران بود.روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها، پیمایشی- تحلیلی بوده و برای ارائه الگو از تحلیل عامل اکتشافی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کتابداران کتابخانه های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی و روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای بود که از استان های تهران، چهارمحال و بختیاری، گلستان، مازندران، فارس، خوزستان، خراسان رضوی، کرمان، همدان و آذربایجان شرقی در مناطق جغرافیایی مرکز، شمال، جنوب، شرق و غرب انتخاب شدند. تعداد کل کتابداران در شش خوشه 5250 نفر بود. جهت تعیین حجم نمونه پژوهش از روش تصادفی-خوشه ای استفاده و حجم نمونه برابر با 145 کتابدار تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بود که از پژوهش رئیسی و همکاران استفاده شد که قبلاً از طریق روش گراندد تئوری به دست آمده بود و مبنای پرسش نامه قرار گرفت. روایی پرسش نامه صوری و محتوایی بود و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت که میزان آن 0/815 بود.
یافته ها: یافته ها نشان داد مجموعه ای از عوامل مدیریتی، ساختاری، فرهنگی، مالی و عوامل قومیتی بر تأمین منابع در کتابخانه های عمومی کشور تأثیرگذار هستند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عوامل مدیریتی با میانگین رتبه 4/95 در رتبه اول؛ عوامل ساختاری با میانگین رتبه 3/75 در رتبه دوم؛ عوامل فرهنگی با میانگین رتبه 3/19 در رتبه سوم؛ عوامل مالی با میانگین رتبه 2 در رتبهه چهارم و عوامل قومیتی با میانگین رتبه 1/11 در رتبه پنجم و آخر سیاست گذاری ها و دستورالعمل های نهاد در بهبود تأمین منابع کتابخانه ای از دیدگاه کتابداران قرار داشت.
نتیجه گیری: در راستای بهبود و ارتقای امر مجموعه سازی کتابخانه های عمومی، افزایش منابع و روزآمد نگه داشتن آن ها، توجه به نظرات کتابداران و کاربران در تهیه منابع، تأمین منابع مرتبط با ارزش های جامعه و همچنین بازاریابی و عدم وابستگی بیش ازحد کتابخانه ها به بودجه دولتی ضروری است.
ترسیم نقشه های برون دادهای علمی دانشگاه علامه طباطبائی بین سال های 1353 تا 1403(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
23 - 60
حوزههای تخصصی:
برون دادهای علمی که به گزارش یافته های پژوهش های علمی می پردازند، نقشی مهم در ارتقای دانش، پیشرفت علمی و ترویج پژوهش ها در جوامع علمی ایفا می کنند. بدین دلیل، هدف از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت برون دادهای علمی دانشگاه علامه طباطبائی و بازنمود آن ها در قالب نقشه های علمی بود که با استفاده از روش پژوهشی علم سنجی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش همه برون دادهای پژوهشی (مقالات بین المللی، کتاب ها، پایان نامه ها/رساله ها، مقالات مجلات داخلی و طرح های پژوهشی) دانشگاه علامه طباطبائی بین سال های 1353 تا 1403، به تعداد 69420 عنوان بودند. این برون دادها بیشتر به زبان فارسی و انگلیسی و تعدادی نیز در دیگر زبان ها همانند فرانسوی، عربی، اسپانیایی و جز آن ها تدوین شده اند. در این پژوهش به منظور گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از ابزارهای تحلیلی پایگاه های استنادی، گزارش های سامانه های پژوهشی دانشگاه و ابزارهای علم سنجی استفاده شد. برای ترسیم جداول از نرم افزار اکسل و برای تحلیل شاخص های مرکزیت و ترسیم نقشه های علمی از نرم افزارهای یو سی آی نت و وی. اُ.اِس. ویور استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، از 3227 مقاله بررسی شده، تعداد 1091 مقاله (6/18 درصد) در حوزه علوم اجتماعی، 666 مقاله (4/11 درصد) در حوزه پزشکی و 493 مقاله (4/8 درصد) در حوزه علوم رایانه منتشر شده اند. درزمینه انتشار کتاب، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی با 1170 کتاب در رده نخست قرار داشت. دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی با 835 کتاب و مدیریت و حسابداری با 656 کتاب در رده های دوم و سوم قرار گرفتند. بررسی پایان نامه ها/رساله های دانشگاه نشان داد کلیدواژه های ایران، آموزش، یادگیری، کیفیت زندگی، رشد اقتصادی، رضایت شغلی و جز آن ها بیشتر به کاررفته اند. بررسی مقالات در مجلات داخلی و خارجی فاقد نمایه بین المللی دانشگاه نشان داد، کلیدواژه های ایران، اثربخشی، دانشجویان و ارزیابی کیفیت بسامد بالایی داشتند. بیشتر طرح های پژوهشی دانشگاه علامه طباطبائی در موضوعات رضایت تحصیلی، وضعیت اشتغال، فعالیت های اجتماعی دانشجویان تدوین شده اند. درمجموع می توان بیان داشت، ترسیم نقشه های علمی می تواند در افزایش اعتبار و شفافیت نتایج پژوهش ها، توسعه و پیشرفت درزمینه پژوهشی و افزایش رؤیت پذیری برون دادهای علمی نقش بسزایی ایفا نماید.
تأثیر مدیریت ریسک بر پیاده سازی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مدیریت ریسک و مؤلفه های آن بر اجرای مدیریت دانش در شهرداری صحنه انجام شده است. تغییر رویکرد شهرداری ها از خدمت محور به بازارمحور و پروژه محور نیاز به مدیریت مؤثر دانش و اطلاعات جدید را افزایش داده است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش مدیریت ریسک در بهبود اجرای مدیریت دانش در این سازمان ها است.روش: این پژوهش به روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شد و جامعه آماری آن شامل 255 نفر از کارکنان شهرداری صحنه بود که از این میان 150 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش چومی تسنگ و مدیریت ریسک صمیمی بود که پایایی آن ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ذی نفعان کلیدی و کارشناسان شهرداری صحنه انجام شد تا چالش ها و ریسک های خاص مرتبط با اجرای مدیریت دانش شناسایی شود. در بخش کمی، پرسش نامه های استاندارد به نمونه منتخب توزیع شد و داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. فنون آماری شامل تحلیل رگرسیون، ضریب همبستگی و ANOVA برای بررسی روابط بین مؤلفه های مدیریت ریسک و موفقیت مدیریت دانش به کار گرفته شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های مدیریت ریسک تأثیر معناداری بر موفقیت اجرای مدیریت دانش دارند. مهم ترین چالش های اجرای مدیریت دانش در شهرداری صحنه شامل مقاومت فرهنگی کارکنان در برابر به اشتراک گذاری دانش، کمبود زیرساخت های فنّاورانه و نبود برنامه های آموزشی مناسب بود. تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد که مدیریت ریسک مؤثر می تواند به کاهش این چالش ها کمک کرده و اجرای مدیریت دانش را بهبود بخشد. همچنین، یافته ها حاکی از وجود همبستگی مثبت بین مؤلفه های مدیریت ریسک و موفقیت مدیریت دانش بود. این پژوهش نشان داد که عواملی مانند شناسایی و ارزیابی ریسک ها، ایجاد برنامه های آموزشی منظم در زمینه مدیریت ریسک و دانش و فراهم آوردن زیرساخت های مناسب فنّاورانه می توانند نقش مهمی در بهبود مدیریت دانش داشته باشند. همچنین، فرهنگ سازی مناسب و ترغیب کارکنان به اشتراک گذاری دانش و اطلاعات از طریق سیستم های پاداش دهی و تشویقی می تواند به موفقیت بیشتر مدیریت دانش کمک کند.نتیجه گیری: پژوهش نشان داد که مدیریت ریسک نقش مهمی در موفقیت اجرای مدیریت دانش دارد، به ویژه در محیط های پویا و پروژه محور مانند شهرداری های ایران. توصیه می شود که سازمان ها از چهارچوب های یکپارچه مدیریت ریسک و دانش بهره برداری کنند تا دارایی های دانشی خود را بهینه کرده و عملکرد کلی خود را ارتقا دهند. به کارگیری رویکرد یکپارچه مدیریت ریسک و دانش می تواند به شناسایی و کاهش ریسک ها و افزایش فرصت ها کمک کند. همچنین، پژوهش های آینده می توانند مکانیسم های خاص تأثیرگذاری مدیریت ریسک بر مدیریت دانش در سازمان های مختلف را بررسی کرده و راهبردهای مناسبی برای هر بخش توسعه دهند. این پژوهش نشان می دهد که برای بهبود اجرای مدیریت دانش در سازمان های مشابه، لازم است برنامه های آموزشی و فرهنگ سازی مناسبی جهت ترغیب کارکنان به اشتراک گذاری دانش اجرا شود. تأمین زیرساخت های فنّاورانه مناسب و پیاده سازی سیستم های مدیریت دانش بهینه ضروری است. علاوه بر این، ایجاد سیستم های پاداش دهی و تشویقی برای ترغیب کارکنان به اشتراک گذاری دانش و اطلاعات نیز توصیه می شود.
تحلیل برون دادهای پژوهشی حوزه موضوعی روان شناسی و بررسی حضور آن ها در رسانه های اجتماعی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
61 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت برون دادهای پژوهشی ده دانشگاه سطح اول ایران در حوزه موضوعی روان شناسی طی سال های 2010-2021 بود. روش این پژوهش از نوع کاربردی بود و با استفاده از شاخص های علم سنجی و آلتمتریکس انجام شد. جامعه پژوهش برون دادهای پژوهشی ده دانشگاه سطح اول ایران در حوزه موضوعی روان شناسی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس انتخاب شد. استخراج داده ها از پایگاه اسکوپوس، آلتمتریک اکسپلورر و سای ول انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای مایکروسافت اکسل (آمار توصیفی) و اس.پی.اس.اس. نسخه 22 (آزمون همبستگی) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که دانشگاه تهران ازنظر کمیت و تعداد استنادات دریافتی وضعیت بهتری داشت ولی دانشگاه تربیت مدرس ازنظر کیفیت برون دادهای پژوهشی عملکرد بهتری داشت. یافته ها نشان داد، برون دادهای پژوهشی با همکاری های بین المللی بالا دارای استنادهای مطلوبی بودند. در ادامه ارتباط آماری معنی داری بین نمره آلتمتریک با تعداد استنادات دریافتی برون دادها در اسکوپوس به دست آمد. نتایج نشان داد که برون دادهای پژوهشی حوزه موضوعی روان شناسی حضور مطلوبی در رسانه های اجتماعی نداشتند، بنابراین لازم است سیاستی در دانشگاه ها اتخاذ شود که پژوهشگران با حضور فعال و اشتراک گذاری آثار خود در رسانه های اجتماعی، به رؤیت پذیری بیشتر و افزایش استناد برون دادهای خود کمک کنند.
طراحی مدل شبکه های اجتماعی دانش محور در کتابخانه های دانشگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: شبکه های اجتماعی در کتابخانه ها به ویژه کتابخانه های دانشگاهی به عنوان نمونه ای جدید و قدرتمندی از ارتباطات میان استادان، کتابداران و کاربران به حساب می آید. این پژوهش درصدد برآمد تا مدل مطلوب شبکه های اجتماعی دانش محور را در کتابخانه های دانشگاهی ایران طراحی نماید.روش: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی است که با روش پیمایشی از نوع طرح های همبستگی و مدل تحلیل مسیر و الگوی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل تعداد ۶۵ نفر (اعم از مدیر و کتابدار) در کتابخانه دانشگاه های ایران در نظر گرفته شد. در این پژوهش جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار های توصیفی و استنباطی استفاده گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد که از میان مؤلفه های شبکه های اجتماعی دانش محور (بُعد ساختاری، فنی، محتوایی، آموزشی) و فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر میانجی، با تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. وقتی ابعاد ساختاری وارد مدل شد، مدل کلی 25 درصد شبکه اجتماعی دانش محور را تبیین کرد، با اضافه شدن ابعاد محتوایی، آموزش و فنی مدل نهایی به 35 درصد رسید.نتیجه : نتایج یافته ها حاکی از آن بود که باتوجه به معنادار بودن اکثر مؤلفه ها (اعم از ساختاری، محتوایی، فرهنگی و فنی) در این پژوهش لازم است در گسترش و پیاده سازی این شبکه در سازمان به این مؤلفه ها توجه ویژه ای شود و ضعف ابعاد دیگر را با برگزاری کارگاه های آموزشی و درس گروهی ها حل کند.اصالت: با توجه به تأکیدی که امروزه بر تحقق جوامع دانش بنیان صورت گرفته است و نظر به نقش محوری دانشگاه ها در این فرایند، به نظر می رسد طراحی مدل شبکه های اجتماعی دانش محور در کتابخانه های دانشگاهی، از اصالت و اهمیت برخوردار است.
بررسی خرد سازمانی و پیشرفت مدیریت دانش با نقش محرک نوآوری در کتابخانه های عمومی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
183 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای نوآوری در رابطه بین خرد سازمانی و مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی استان قم است . پژوهش کاربردی حاضر با روشی توصیفی و به شیوه همبستگی انجام شده است . در پژوهش حاضر، داده ها از طریق سه پرسش نامه استاندارد (پرسش نامه مدیریت دانش لاوسون، خرد سازمانی آلبرخت و نوآوری شغلی جزنی ) گردآوری گردید. جامعه آماری شامل ۱۱۲ کتابدار کتابخانه های عمومی استان قم بود که تعداد ۸۶ نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تعیین شد. نتایج نشان داد که نمره شرکت کنندگان مطالعه در سه متغیر مدیریت دانش ، خرد سازمانی و نوآوری به صورت معناداری متفاوت و بیشتر از حد متوسط است . همچنین، خرد سازمانی و نوآوری به صورت مجزا به صورت معناداری پیش بینی کننده مدیریت دانش هستند. یافته ها حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین خرد سازمانی و نوآوری و اینکه خرد سازمانی به صورت معناداری پیش بینی کننده مدیریت دانش و نوآوری است درحالی که نوآوری نقش واسطه ای در ارتباط بین خرد سازمانی و مدیریت دانش نداشت . دیگر یافته ها نشان دادند که جنسیت ، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی تأثیری بر میانگین نمرات مدیریت دانش ، خرد سازمانی و نوآوری نداشت .
بررسی عملکرد نرم افزارهای کتاب خوان ایرانی در پیاده سازی مؤلفه های استراتژی بازاریابی محتوایی دیجیتال (مطالعه موردی: اپلیکیشن فیدیبو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش پیشِ رو، قصد داریم علاوه بر شناسایی مؤلفه های بازاریابی محتوایی سازمان دهی شده برای کسب وکارهای اینترنتی، به بررسی میزان انطباق عناصر به دست آمده با فرایندهای راهبرد بازاریابی محتوایی در اپلیکیشن های کتاب خوان ایرانی بپردازیم.روش: پژوهش پیش رو از جنبه هدف، در زمره پژوهش های کاربردی و توسعه ای و از منظر رویکرد، در ردیف پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. در گام اول پژوهش با استفاده از شیوه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، تمامی شاخص ها و مؤلفه های راهبرد بازاریابی محتوایی استخراج شده است. سپس در گام دوم، از طریق اجرای فرایند مطالعه و تحلیل نمونه های موفق ملّی، نقاط ضعف و قوت برنامه های کاربردی کتاب خوان شناسایی شده است.یافته ها: درنهایت، با بررسی، مطالعه و تحلیل محتوای کمّی 224 عدد از منابع موجود در حوزه موضوعی پژوهش حاضر به عنوان نمونه انتخاب شده، 112 شاخص اصلی براساس بسامد واژگانی استخراج گردیده و با توجه به همپوشانی مفاهیم مستخرج، هر یک از این شاخص ها در دسته بندی جدیدی قرار گرفته است. پس از استخراج داده های موردنیاز در بخش اول، با انجام تحلیل محتوای کیفی و مطالعه مقایسه ای و نیز گردآوری سیاهه ای از مؤلفه های به دست آمده در پرسش نخست، فرایند مطالعات تطبیقی برای تعیین وضعیت موجود بازاریابی محتوایی در برنامه های کتاب خوان بومی و میزان مطابقت این اپلیکیشن ها با مؤلفه های بازاریابی محتوایی صورت گرفته است که نتایج حاصل از آن بیان می کند برنامه های کاربردی کتاب خوان ایرانی در بخش های تولید محتوای منحصربه فرد و بومی سازی شده، به کارگیری قالب های نوین تولید محتوا (مانند ویدئو) و برقراری ارتباطات دوطرفه با مخاطب بیشترین ضعف را از خود نشان می دهند.نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که هدف گذاری دقیق، افزایش آگاهی و اطلاعات مخاطب، افزایش فروش غیرمستقیم، افزایش وفاداری مشتری، انتقال پیام و داستان برند، هدایت کاربر به اقدام سودآور، برقراری تعامل و ارتباط دوطرفه با مخاطب و استفاده از فناوری و امکانات نوین فنّاوری ازجمله مهم ترین مؤلفه های یک راهبرد بازاریابی محتوایی موفق به شمار می روند و با توجه به عملکرد متوسط رو به پایین اپلیکیشن های داخلی در این زمینه ها، لازم است هر یک از این نرم افزارهای کتاب خوان از طریق اجرای یک برنامه دقیق و هدفمند، مطابق با چهارچوب ارائه شده در پژوهش حاضر، کاستی ها و نواقص موجود را شناسایی و برطرف کنند.
اعتباریابی مدل تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: تحول دیجیتال مفهوم به نسبت جدیدی در محیط کتابخانه های دانشگاهی است و به یکی از مفاهیم کلیدی موفقیت و پایداری برای کتابخانه ها در محیط رقابتی اطلاعات تبدیل شده است. نبود پژوهش های بنیادین و مبهم بودن ملزومات ساخت آن برای کتابخانه ها به ویژه در بافت کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران این نیاز را پدید می آورد تا ملزومات تحول دیجیتال را در کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران بررسی کنیم. برای این هدف پیش تر پژوهشی با روش دلفی انجام شده و مجموعه ای از عوامل مؤثر بر تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران را در قالب مدل ارائه کرده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر سنجش اعتبار مدل تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است.روش ها: رویکرد این پژوهش کمی با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری مورد بررسی 753 نفر از مدیران، معاونان و کتابداران کتابخانه های مرکزی و نیز اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودند و نمونه آماری پژوهش 258 نفر از آنان بودند که روش نمونه گیری براساس نمونه گیری در دسترس و سپس طبقه ای انجام شد. اعتبار مدل پژوهش با کاربرد روش های «مدل سازی معادلات ساختاری» و نرم افزار «پی ال اس» بررسی شد.یافته ها: یافته های پژوهش گویای آن است که مدل تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران که در قالب 7 بُعد اصلی، 25 مفهوم و 139 مؤلفه ارائه شده بود از سه جنبه برازش مدل اندازه گیری، برازش مدل ساختاری و برازش مدل کلی از تناسب و کیفیت خوبی برخوردار بوده و پرسشنامه حاصل از آن روایی و پایایی مناسبی دارد.بحث و نتیجه گیری: مدل پیشنهادی از تبیین قابل قبولی برای شناسایی الزامات و عوامل مؤثر بر تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران برخوردار است و می تواند راهنمای خوبی برای پیاده سازی تحول دیجیتال در این کتابخانه ها باشد.اصالت: این پژوهش می تواند به درک بهتر الزامات و عوامل موثر بر تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران یاری رسانده و زمینه را برای ارتقای عملکرد آن ها در عرصه رقابتی اطلاعات فراهم آورد.
تازگی مقالات: ارزیابی مجلات فناوری هسته ای با استفاده از شاخص ضریب لبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شاخص ضریب لبه میزان تازگی و نوآوری مقالات منتشرشده در مجلات را ارزیابی می کند. به بیان دیگر، میزان موضوعات نوظهور و نزدیک به لبه مرزهای علمی را مشخص می کند و از نتایج آن می توان به عنوان ابزار مکملی در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها جهت ارزیابی مجلات علمی استفاده کرد. هدف این مقاله بررسی مقالات مجلات حوزه فناوری هسته ای در پایگاه اطلاعاتی اینیس و ارزیابی جدیدی از این مجلات بر مبنای محاسبه میزان تازگی و نوآوری مقالات با استفاده از شاخص ضریب لبه از سال 2001 تا 2020 بود.روش: این پژوهش از نوع کاربردی بود. روش ها و شاخص های علم سنجی (شاخص ضریب لبه) و تکنیک های داده کاوی در اجرای این پژوهش به کار رفته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام مقالات علمی منتشرشده در مجلات علوم و فناوری هسته ای بود که از سال 2001 تا 2020 در پایگاه اطلاعاتی اینیس نمایه شده اند. منابع گردآوری داده ها شامل پایگاه گزارش استنادی نشریات (جِی سی آر)، پایگاه اطلاعاتی آژانس بین المللی انرژی اتمی (اینیس)، و اصطلاحنامه تخصصی آن است. جهت دسترسی به اهداف پژوهش به فهرستی از مجلات برگزیده در حوزه موضوعی فناوری هسته ای نیاز بود که با استفاده از پایگاه گزارش استنادی نشریات، ویرایش سال 2020، تهیه شد. با بهره گیری از مرور مجلات، ازطریق حوزه موضوعی در این پایگاه، فهرستی از 29 مجله برگزیده در حوزه موضوعی علوم و فناوری هسته ای، براساس شاخص ضریب تأثیر، همراه با دیگر شاخص های استنادی استخراج شد. داده ها با نرم افزار اکسل 2021، و نرم ا فزار آماری علوم اجتماعی (اس پی اس اس) نسخه 23، تحلیل و برای پاسخ به پرسش ها از آزمون های شاپیرو- ویلک، همبستگی پیرسون و همبستگی اسپیرمن استفاده شد.یافته ها: در حوزه فناوری هسته ای در مجموع 879/79 مقاله علمی از 2001 تا 2020، در پایگاه اطلاعاتی اینیس، نمایه شده است. بررسی مقالات حوزه فناوری هسته ای براساس محاسبه قدمت تاریخی آن ها حاکی است که سال 2018 بیشترین تعداد مقاله حاوی موضوعات نوظهور را در دوره موردبررسی داشته است. بررسی جایگاه مجلات بر اساس محاسبه ضریب لبه نشانگر آن است که مجله «علوم و فناوری تأسیسات هسته ای» جایگاه نخست را کسب کرده است. همچنین، بین ضریب لبه و شاخص های استنادی ضریب تأثیر مجله، ضریب ویژه مجله، شاخص آنی مجله، و شاخص اثرگذاری مقاله در مجلات علمی موردبررسی، رابطه همبستگی معنی داری وجود نداشته است.نتیجه گیری: به منظور پیشرفت علم و دانش لازم است مجلات علمی مقالات پیشرو در لبه مرزهای علم و دانش را منتشر کنند. ارزیابی های جدید مجلات علمی، بر اساس شاخص های محتوامحور، ازجمله ضریب لبه، به عنوان شاخص های مکمل در ارزیابی مجلات علمی می تواند به طراحی نظام های ارزیابی و اعتبارسنجی کمک کند که علاوه بر توجه به میزان تأثیرگذاری مجلات، به اینکه چه نوع علمی – علم جدید و نوآورانه یا علم مرسوم- ارائه می شود نیز توجه شود.
بررسی وضعیت ساماندهی نیروی انسانی و تأثیر آن بر ارتباطات درون سازمانی با توجه به نقش میانجی هوش سیاسی در کتابخانه های عمومی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحول در نحوه نگرش به سازمان ها و توجه به ارتباطات سازمانی در عصر حاضر امری اجتناب ناپذیر است، به طوری که ضروری است مدیران عوامل اثرگذار بر این ارتباطات را شناسایی نموده و در بهینه سازی آن اهتمام ورزند. با توجه به اهمیت ارتباطات درون سازمانی و همچنین نقش مهم هوش سیاسی در اداره و توسعه سازمان، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت ساماندهی نیروی انسانی و تأثیر آن بر ارتباطات درون سازمانی با توجه به نقش میانجی هوش سیاسی در کتابخانه های عمومی استان اصفهان انجام شد .روش: پژوهش حاضر ازلحاظ نحوه گردآوری داده ها و روابط بین متغیرها از دسته پژوهش های توصیفی - همبستگی بوده و ازلحاظ اهداف پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی استان اصفهان بود که ۶۰ نفر از مدیران به صورت کل شمار و ۲۰۰ نفر از کارمندان به روش تصادفی ساده و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسش نامه استاندارد شامل پرسش نامه هوش سیاسی کوک، کولی و همکاران (2004) و پرسش نامه ارتباطات درون سازمانی برگرفته از پرسش نامه ارتباطات درون سازمانی هادیگل (1394) و پرسش نامه ساماندهی نیروی انسانی برگرفته از پرسش نامه علیپورحافظی (1390) استفاده شد. روایی و پایایی پرسش نامه های گفته شده در این پژوهش مورد تائید قرار گرفت . به منظور بررسی اطلاعات از آزمون های کلموگروف اسمیرنف ، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هوش سیاسی و ارتباطات درون سازمانی نمونه های پژوهش در سطح مطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد بین هوش سیاسی و ساماندهی نیروی انسانی (r=0/52, p=0/001) و همچنین بین ارتباطات درون سازمانی و ساماندهی نیروی انسانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (r=0/65, p=0/001). به عبارتی هوش سیاسی می تواند به درک پویایی های قدرت کمک کند. افزایش درک هوش سیاسی، موفقیت افراد را افزایش و اضطراب را کاهش می دهد. افراد با هوش سیاسی بالا توانایی افزایش راندمان گروهی خود را دارا هستند. افزایش درک هوش سیاسی مدیران و کتابداران سازمان های اطلاع رسانی همچون کتابخانه ها، موفقیت سازمانی را افزایش، اضطراب را کاهش و روابط خارجی را بهبود می بخشد. مدیران با هوش سیاسی توانایی افزایش راندمان گروهی خود را دارا هستند؛ چراکه هوش سیاسی برای رشد افراد در سازمان ها ضروری است؛ مخصوصاً هوش سیاسی به کتابداران در درک پویایی های قدرت، ناسازگاری و ارزش ها در طول تغییر کمک می نماید. در نهایت نتایج نشان داد ارتباطات درون سازمانی و هوش سیاسی پیش بینی کننده های خوبی برای ساماندهی نیروی انسانی محسوب می شوند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد بایستی راهکارهایی در تقویت ارتباطات سازمانی و هوش سیاسی مدیران و کتابداران سازمان ها ارائه نمود، چراکه این دو مؤلفه با ماهیت خود و ایجاد ارتباط مؤثر دوجانبه بین مدیر و کارکنان، ساماندهی نیروی انسانی مدیران سازمان ها را بهبود خواهند بخشید.
سالمندان چه می خوانند: داده کاوی الگوها و و تیپ های مطالعه کننده سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف کشف الگوها و موضوعات خواندن و تیپ های مطالعه کننده سالمندان براساس قوانین داده کاوی است.روش: پژوهش حاضر از فنون داده کاوی و الگوریتم های قوانین طبقه بندی و خوشه بندی استفاده می کند. نمونه این پژوهش شامل 918324 داده امانت کتاب از سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی ایران بود. این داده ها مورد پالایش قرار گرفتند و با استفاده از نرم افزارهای اکسل، اس پی اس اس و کلمنتاین تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد مردان سالمند در حدود 5/2 برابر زنان سالمند کتاب امانت گرفتند. ازنظر سنی بیشتر امانت های سالمندان در دوره آغازین سالمندی ثبت شده بود. کتاب های ادبی حدود نصف و کتاب های تاریخی حدود یک پنجم از علایق خواندن سالمندان را تشکیل می دادند. کاربران سالمند بیشتر از عموم کاربران، تمایل به خواندن موضوعات ادبی، تاریخی و مذهبی داشتند. نتایج داده کاوی نشان داد متغیرهای جنسیت، تحصیلات، سن و شغل به ترتیب پیش بینی کننده های موضوع کتاب های مطالعه شده توسط سالمندان بودند. جنسیت نخستین پیش بینی کننده بود، برای زنان سطح تحصیلات و برای مردان گروه سنی، دومین متغیر پیش بینی کننده بودند. به صورت کلی، زنان گرایش به ادبیات ایرانی و مردان گرایش به مطالعه کتاب های غیرادبیات داشتند. خوشه بندی تیپ های سالمندان نیز 5 خوشه را برای ویژگی های سالمندان و رده کتاب ها نشان داد.نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد علایق خواندن سالمندان متفاوت از عموم مردم است و موضوعات مورد علاقه سالمندان متنوع بوده و متأثر از ویژگی های جمعیت شناختی آن ها است.
آینده نگاری حکمرانی دیجیتال در راستای هوشمند سازی شهری با رویکرد پایداری در سطح کلان شهرهای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، محققان به دنبال ارائه سازوکاری برای آینده نگاری حکمرانی دیجیتال در راستای هوشمندسازی شهری با رویکرد پایداری مبتنی بر سناریونویسی در سطح کلان شهرهای کشور هستند. روش تحقیق از نظر نحوه بررسی داده ها آمیخته است؛ زیرا در آن هم از استراتژی های تحقیقات کمّی (در داده های خبرگانی) استفاده می شود و هم از استراتژی روش کیفی (در تحلیل محتوای مصاحبه). از نظر ماهیت داده ها در پژوهش حاضر، هم از شیوه کمّی و هم از شیوه کیفی بهره گیری می شود. این پژوهش در زمره پژوهش های بنیادی-کاربردی است؛ چون تحقیقِ اکتشافی است و هدف اصلی آن، شناسایی پیشران های محیطی مرتبط با موضوع تحقیق است. بنابراین، تحقیق از نوع بنیادی است. در ضمن، دستاوردهای آن ملاک عمل برای مدیریت شهری، به ویژه سازمان های ذی نقش شامل شهرداری است. این است که پژوهش حاضر کاربردی نیز محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق، شامل 15 نفر از نخبگان، مدیران و کارشناسان ارشد است و می توان از نظرات آن ها در حوزه آینده نگاری حکمرانی دیجیتال و هوشمندسازی شهری با رویکرد پایداری بهره برد.بر اساس نتایج به دست آمده، سناریوی اول در بخش های هوشمندسازی، مشارکت محوری، شفاف سازی، تمهیدات ساختاری، یکپارچه سازی، فرهنگ سازی و پایدارسازی بهترین حالت است و سناریوی ششم (و تا حدودی سناریوی پنجم)، بدترین حالات ممکن را نشان می دهند. سناریوهای دوم تا چهارم بیشتر بر مبنای کمترین تغییرات در عوامل اصلی هستند و تنها در یک عامل، پیشرفت و در یک عامل پس رفت را نشان دادند.نتایج تحقیق نشان داد که ظرفیت سازی برای ایجاد حق دسترسی به اطلاعات، افزایش قانون مداری، انضباط بخشی به سازوکارهای مدیریت شهری، تقویت بسترهای داخلی به منظور شبکه سازی و ایمن سازی اطلاعات در راستای هوشمندسازی شهری می تواند از طریق پیاده سازی یک مدل حکمرانی خوب دیجیتال عملیاتی گردد.
الگوی طراحی تدریجی فرآیند اثرگذاری اکتساب دانش سازمانی خبرگان با استفاده از تحلیل نگاشت معنایی بر مدیریت دانش سازمانی (مورد کاوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر برای به دست آوردن اکتساب دانش سازمانی خبرگان نیاز به مدیریت دانش سازمانی است که می بایست به صورت آرام آرام و تدریجی در سازمان اجرا شود. برای همین منظور احتیاج به راهبرد اصلی در بقای سازمان ها است، در این پژوهش از الگوی طراحی شده ای برای اکتساب دانش تدریجی خبرگان از طریق تحلیل نگاشت معنایی با توجه به مدیریت دانش بهتر سازمان استفاده شده است.روش شناسی: در این پژوهش به روش کاربردی و توصیفی از نوع کیفی به کار رفته است. از تحلیل کیفی برای پاسخ گویی به سؤالات خبرگان استفاده شده است. جامعه پژوهش به صورت نمونه گیری گلوله برفی از میان خبرگان و شبکه های اجتماعی به تعداد 26 نفر از اعضای خبره در سازمان کتابخانه ملی ایران انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مصاحب ه بدون ساختاریافته و پرسشنامه ساختاریافته انجام گرفت. پرسشنامه ها با کدگذاری پاسخ سؤالات روایی بیان شد، برای به دست آوردن پایایی پژوهش از پاسخی که افراد جامعه به داده ها دادن به نتایج مطلبی دست پیدا کرده شد.یافته ها: برای بحث تحلیل نگاشت معنایی به دست آمده از تجربه مدیریت دانش خبرگان مبتنی بر مؤلفه های مصاحبه، موردکاوی، و پلکان سازی برای استفاده از اکتساب دانش از نرم افزار پاژک برای طراحی شبکه های اجتماعی از طریق ماتریس الگوی طراحی شده این پژوهش برای مدل بومی سازی شده استفاده شد، و برای تحلیل نگاشت معنایی از نرم افزار اینفوگراف و ماتریس مدل طراحی شده برای به دست آوردن این تحلیل مورد ارزیابی قرار گرفت.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که تحقیق، الگوهای تدریجی دانش در مدل بومی سازی شده اکتساب دانش با ارائه مدل های جدید اکتساب دانش خبرگان بیان شده است که با توجه به ظرفیت های بالقوه ای که در حوزه اکتساب دانش سازمانی وج ود دارد و نی ز براس اس نت ایج ای ن پژوهش، پیشنهاد می شود به عوامل اصلی توسعه مدل تدریجی دانش و بومی سازی برای ارائه مدلی جدید در مدیریت دانش سازمان ها توجه بیشتری معطوف شود و با برنامه ریزی مناسب قدم هایی در ای ن جهت برداشته شود.
شناسایی و اعتباریابی مؤلفه ها و شاخص های اشاعه اطلاعات دیجیتالی در کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر تحول دیجیتال، کتابخانه ها نقشی محوری در تسهیل دسترسی به اطلاعات دارند. این پژوهش با هدف تدوین چارچوبی جامع برای ارتقای خدمات اشاعه اطلاعات دیجیتال در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران انجام شده است. این کار با پرداختن به محدودیت های مطالعات موجود، با ارائه دیدگاهی جدید در مورد مؤلفه ها و شاخص های ضروری برای اشاعه مؤثر اطلاعات دیجیتال، به این حوزه کمک می کند.روش پژوهش: در این پژوهش از رویکرد آمیخته استفاده شد. مرحله کیفی از فراترکیب برای شناسایی مؤلفه ها و شاخص های بالقوه استفاده کرد. پس از آن، یک مطالعه دلفی برای تأیید و اصلاح این عناصر از طریق اجماع کارشناسان انجام شد.یافته ها: مطالعه دلفی هفت مؤلفه اصلی را تأیید کرد شامل: پرونده پژوهشی، منابع اطلاعاتی، مجموعه سازی، استانداردسازی، خدمات اطلاع رسانی، ابزارهای اشاعه و ارزیابی و 34 شاخص آن که برای بهینه سازی خدمات اشاعه اطلاعات دیجیتال ضروری است. پس از تحلیل داده ها، مؤلفه ها و شاخص های خدمات اشاعه اطلاعات دیجیتالی طراحی و نهایی شد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج، همه مؤلفه های شناسایی شده تأیید شد. این پژوهش چارچوب پیشنهادی ارزشمندی برای ارتقای خدمات دیجیتالی کتابخانه ها و پاسخگویی به نیازهای در حال تکامل کاربران ارائه می دهد. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با اجرای این مؤلفه ها و شاخص ها می تواند فرایندهای اشاعه اطلاعات خود را بهینه کرده و دانش آفرینی و نوآوری را تقویت کند. هدف این مؤلفه ها و شاخص ها به کتابخانه ها و سازمان های اطلاعاتی کمک می کنند تا فرایند اشاعه اطلاعات را بهبود بخشند و به نیازهای اطلاعاتی کاربران پاسخ دهند.جامعه آماری این پژوهش، متخصصان حوزه اشاعه اطلاعاتند. درخواست همکاری برای 30 نفر ارسال شد و 16 نفر اعلام آمادگی کردند و اعضای گروه دلفی شدند.یافته ها: مطالعه دلفی هفت مؤلفه اصلی را تاییدکرد شامل: پرونده پژوهشی، منابع اطلاعاتی، مجموعه سازی، استانداردسازی، خدمات اطلاع رسانی، ابزارهای اشاعه و ارزیابی و 34 شاخص آن که برای بهینه سازی خدمات اشاعه اطلاعات دیجیتال ضروری است. پس از تحلیل داده ها مؤلفه ها و شاخص های خدمات اشاعه اطلاعات دیجیتالی طراحی و نهایی شد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج همه مؤلفه های شناسایی شده تایید شد. این پژوهش چارچوب پیشنهادی ارزشمندی برای ارتقای خدمات دیجیتالی کتابخانه ها و پاسخگویی به نیازهای در حال تکامل کاربران ارائه می دهد. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با اجرای این مؤلفه ها و شاخص ها می تواند فرآیندهای اشاعه اطلاعات خود را بهینه کرده و دانش آفرینی و نوآوری را تقویت کند.هدف این مولفه ها و شاخص ها به کتابخانه ها و سازمان های اطلاعاتی کمک می کنند تا فرآیند اشاعه اطلاعات را بهبود بخشند و به نیازهای اطلاعاتی کاربران پاسخ دهند.
بررسی تأثیر اعتماد بین فردی بر انتقال دانش ضمنی معلمان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از عوامل مهم در شکل گیری روابط شغلی و انتقال دانش ضمنی در سازمان اعتماد است. اعتماد عامل ضروری در فرایند انتقال دانش ضمنی بین افراد است. با توجه به نقش اعتماد بین فردی در انتقال دانش ضمنی، این پژوهش به بررسی ارتباط بین اعتماد بین فردی و انتقال دانش ضمنی در میان معلمان دوره متوسطه استان چهارمحال و بختیاری پرداخته است.روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر ماهیت، یک پژوهش کاربردی است که به روش توصیفی همبستگی به بررسی ارتباط میان اعتماد بین فردی و انتقال دانش ضمنی معلمان دوره متوسطه آموزش وپرورش استان چهارمحال و بختیاری پرداخته است. نمونه مورد پژوهش شامل 148 نفر از معلمان می باشند که به روش تصادفی انتخاب شده اند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه اعتماد بین فردی (1995) و پرسشنامه انتقال دانش ضمنی اسپاریتو (2000) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه های مورد استفاده با کمک روش آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، و 86/0 به دست آمده است. علاوه بر آمار توصیفی، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که بین اعتماد مبتنی بر شناخت و تمایل کارکنان برای اشتراک دانش و به کارگیری دانش ضمنی رابطه مثبت و معناداری به میزان همبستگی 744/0 و 631/0 وجود دارد. بین اعتماد مبتنی بر عاطفه و تمایل معلمان برای اشتراک گذاری و به کارگیری دانش ضمنی رابطه مثبت و معناداری به میزان همبستگی 789/0 و 784/0 وجود دارد. بنابراین، اعتماد مبتنی بر عاطفه نسبت به اعتماد مبتنی بر شناخت تأثیر قوی تری بر تمایل به اشتراک دانش و به کارگیری دانش ضمنی معلمان دارد. معلمان در مرحله عاطفی تمایل بیشتری به اشتراک و به کارگیری دانش ضمنی نسبت به مرحله شناختی دارند.نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اعتماد بین فردی در هر دو بعد مبتنی بر شناخت و عاطفه تأثیر مثبت و معناداری بر اشتراک و به کارگیری دانش ضمنی معلمان دارد.
رابطه سواد سلامت و استرس ادراک شده و نقش تعدیل گر اینفودمی کووید 19 در دانشجویان دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت سواد اطلاعات سلامت و اثرگذاری آن بر سلامت افراد به ویژه در شرایط بحرانی نظیر همه گیری کرونا که جامعه جهانی با انتشار غیرقابل کنترل اخبار و اطلاعات بعضاً نامعتبر روبه رو بود، بیش ازپیش مشهود شد. از سویی دیگر استرس ادراک شده عبارت است از احساس و ادراکی که فرد نسبت به میزان استرس خود دارد.روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر نوع در زمره پژوهش های کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها پژوهشی پیمایشی است. برای محاسبه حجم نمونه از جدول مورگان استفاده و حجم نمونه 375 نفر تعیین شد. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس در سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه بین ارزیابی اطلاعات و استرس ادراک شده مثبت و بالاست و در مقابل رابطه بین دسترسی و استرس ادراک شده منفی است. همچنین براساس یافته های پژوهش اینفودمی بر معناداری روابط بین سواد اطلاعات سلامت و استرس ادراک شده تأثیر دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که ابعاد سواد سلامت قدرت پیش بینی استرس ادراک شده را دارند.نتیجه گیری: در شرایط اینفودمی با توجه به این که کسب، تحلیل و ارزیابی اطلاعات سلامت در شرایطی غیرعادی و بحرانی رخ می دهد؛ می توان اثرگذاری متفاوت متغیر مستقل (سواد اطلاعات سلامت) بر متغیر وابسته (استرس ادراک شده) را انتظار داشت.
بررسی وضعیت تولیدات علمی نمایه شده حوزه نوآوری باز در پایگاه استنادی وب آو ساینس و ترسیم نقشه علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل تولیدات علمی نمایه شده مرتبط با حیطه موضوعی نوآوری باز در پایگاه استنادی وب آو ساینس و ترسیم نقشه علمی این حوزه است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جهت استخراج داده ها از قسمت جستجوی پیشرفته پایگاه وب آو ساینس استفاده شد و کلیدواژه ای به شکل «نوآوری باز» جستجو و 6429 مدرک بازیابی شد. داده ها پس از پالایش و یکسان سازی وارد نرم افزارهای علم سنجی شده و نقشه های مورد نظر ترسیم شدند. جهت ترسیم نقشه ها از نرم افزارهای وس ویوور، یوسی نت و بیب اکسل استفاده شد.یافته ها: بر اساس داده های به دست آمده از پایگاه وب آو ساینس، نقشه علمی این حوزه ترسیم و مشخص شد که ساختار علمی نوآوری باز از 9 خوشه موضوعی اصلی تشکیل شده است. خوشه اول با 13 کلیدواژه بزرگ ترین خوشه شناخته شد. در بین کلیدواژه های مقالات نمایه شده، کلیدواژه تحقیق و توسعه و ظرفیت جذب دارای بیشترین هم رخدادی بودند. در این حوزه، کشورهای آمریکا، ایتالیا و انگلستان بیشترین تولیدات علمی و دانشگاه کالیفرنیا بیشترین بروندادهای پژوهشی را در این حوزه داشت. بیش از 96.9 درصد بروندادهای پژوهشی به زبان انگلیسی بوده و زبان اسپانیایی در رتبه دوم قرار گرفت.نتیجه گیری: این پژوهش ضمن بیان روابط مهم واژگانی، افراد و سازمان های برتر و همچنین گرایش پژوهشی این حوزه در سال های مختلف، پُرکاربردترین و پُرمراجعه ترین حوزه های موضوعی نوآوری باز را نیز نشان می دهد. بررسی پُربسامدترین هم رخدادی واژگان نشان داد که بیشترین هم واژگانی میان کلیدواژه های «تحقیق و توسعه - ظرفیت جذب» وجود داشت. همچنین در کاربرد نوآوری باز در حوزه های مختلف علوم، همبستگی وجود نداشت و شکاف هایی در ساختار علمی این حوزه مشاهده شد.