مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
همکاری
سیاست امنیتی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قفقاز جنوبی به عنوان یک منطقه استراتژیک همسایه اهمیت و اولویت بالایی در سیاست امنیتی جمهوری اسلامی ایران دارد. ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای با نفوذ، منافع و اهداف مشخص و معینی را در این منطقه ژئواستراتژیک پیگیری می کند. این مقاله سیاست امنیتی ایران در منطقه قفقاز را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. استدلال خواهد شد که برخلاف دیدگاه غالب در غرب، سیاست امنیتی ایران بر منافع اقتصادی و امنیتی مبتنی بر الزامات ژئوپلیتیک استوار است تا آرمانها و ارزش های ایدئولوژیک. مهمترین منافع و اهداف امنیتی ایران در قفقاز، حفظ امنیت مرزها و تمامیت ارضی، حاکمیت و وحدت ملی، تأمین امنیت انرژی و توسعه اقتصادی پایدار می باشد.ایران برای تامین و تضمین این اهداف و منافع، استراتژی امنیتی چند بعدی و چند وجهی را اتخاذ و اعمال کرده است. ابعاد و وجوه راهبرد امنیتی ایران در قفقاز عبارتند از: همکاری و همگرایی کارکردی – اقتصادی؛ میانجی گری و مدیریت بحران؛ موازنه سازی و امنیت همکاری جویانه. امنیت همکاری جویانه مفهوم غالب در راهبرد امنیتی ایران است. امنیت همکاری جویانه به معنای مجموعه ای از کنش ها و اقدامات جمعی و مشارکتی کشورهای منطقه برای مدیریت بحران و حل و فصل دسته جمعی مناقشه توسط کلیه کشورهای منطقه می باشد. اما، امنیت همکاری جویانه در قفقاز با موانع و مشکلاتی روبروست که مهمترین آنها از این قرار است: اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک و نظامهای سیاسی مختلف در منطقه، اختلافات و رقابت کشورهای منطقه ای با بازیگران فرامنطقه ای؛ توزیع نابرابر قدرت در سطح منطقه و عدم توازن بین کشورهای مختلف؛ عدم اعتماد و اطمینان کشورها نسبت به یکدیگر، رقابت قدرتهای فرامنطقه ای بر سر منابع و انتقال انرژی؛ وابستگی امنیتی کشورهای منطقه به بازیگران فرامنطقه ای، بلوکهای متعارض قدرت و اتحادهای نظامی متضاد
وضعیت حقوقی منابع نفت و گاز واقع در مرز بین کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جلوه های حاکمیت، صلاحیت انحصاری دولتها در بهره برداری از منابع طبیعی واقع در قلمرو آنها و به تبع آن بازداشتن دولتهای دیگـر از استفـاده آن منابـع بـدون رضایت دولـت اخیر است. از جمله مهم ترین منابع تحت حاکمیت دولتها، مخازن نفت و گاز می باشد. در مواقعی که مخزن نفت یا گاز در تقاطع مرزهای دو یا چند کشور یافت می شود مسئله حاکمیت یا مالکیت بر آن و بهره برداری از مخزن گفته شده به لحاظ طبیعت فرار مواد هیدروکربنی مباحث پیچیده حقوقی را پدید می آورد. خصیصه این مواد به گونه ای است که چنانچه هر یک از دو کشور ذی ربط و ذی نفع در مخزن، از داخل مرز خود اقدام به حفاری نماید، می تواند بخشی از نفت یا گاز موجود در مخزن مشترک را استخراج کند. برای مدیریت حقوقی این پدیده طبیعی، در حقوق بین الملل وحدت نظر وجود ندارد. دیدگاه کلاسیک و وفادار به حاکمیت مطلق معتقد است که اگر اراده دولتی در مورد بهره برداری از چنین منابعی به موجب قواعد بین المللی تحدید نشده باشد، دولتها در حیازت از منابع گفته شده آزادند. ولو اینکه مواد استحصال شده از زیر زمین همسایه باشد.دیدگاه دیگر در این زمینه معتقد است این قبیل منابع را می توان به مثابه مال مشاع بین دولتهای ذی ربط دانست که بهره برداری از آن لزوماً باید براساس همکاری دولتهای موصوف صورت پذیرد. این مقاله در پی بررسی و توجیه قابلیت استقرار این دو دیدگاه در مدیریت حقوقی پدیده اشتراک در مخازن نقت و گاز مشترک بین کشورها می باشد.
نقد آرا در تعریف ها و گونه شناسی های مفهوم یاریگری
حوزه های تخصصی:
یاریگری اصطلاحی بین رشته ای در علوم اجتماعی و زیستی است که به دلیل ماهیت خاستگاه این علوم و وجود فرضیه های زمینه ای و جهان بینی و جوهره رقابتی حاکم بر جوامع غربی، نسبت به اهمیت فوق العاده اش در زندگی اجتماعی و حتی زیستی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مسایل یاد شده و پیچیدگی فی نفسه پدیده های اجتماعی، ابهام ها و اشکال های فراوانی را در تعریف های یاریگری و به تبع آن در طبقه بندی های غالبا دوتایی آن به وجود آورده است. کارهای میدانی تنی چند از مردم نگاران و مردم شناسان ایرانی در چند دهه گذشته، خوشبختانه پایه ای از توصیف های نسبتا دقیق و واقعی را فراهم ساخته است تا بتوان از آن پایگاه و منظر به نقد تعریف ها و طبقه بندی های موجود دست زد. جان کلام نوشته حاضر این است که طبقه بندی های موجود فاقد ملاک و قدرت لازم برای جداسازی ماهوی انواع یاریگری از یکدیگر می باشند. اگرچه پس از طبقه بندی های جوهری اولیه می توان و حتی لازم است از همه این گونه شناسی های غالبا دوتایی برای طبقه بندی های ثانویه و تدقیق کار سود جست. در پایان، مقاله اشاره ای نیز به تحولات انواع جوهری یاریگری در طول تاریخ دارد.
قدرت : بستر ضروری برای صلح و همکاری
حوزه های تخصصی:
اگرچه شمار بازیگران داخلی و بین المللی افزایش یافته است ولی دولتها همواره ماهیت محوری و مرکزی در صحنه بین الملل دارند . همین امر به شکل گیری سیستم بین الملل در پنج دوره تاریخی انجامید . در همه این دوران ، نیازهای بازیگران بین المللی تعیین کننده روشها و فعالیتهای هر دوره بوده است . این تاثیر وابسته به ظرفیت و توانمندی مادی و معنوی بازیگران بوده است . در این زمینه پیاده سازی صلح یا همکاری و یا هر نیت دیگری نیازمند به قدرت است . بدون در دست داشتن قدرت ، حرکت به سوی صلح و همکاری محدود می شود . نویسنده این فرضه را به آزمون میگذارد که نیات خوب و ساختارهای انسانی تصمیم گیری در نظام بین الملل پاسخگو نمی باشند و برای دستیابی به آرمانهای دموکراتیک و مقدس همکاری به انباشت قدرت نیازمندیم...
بررسی میزان اعتماد مردم به پلیس
حوزه های تخصصی:
"همکاری و مشارکت مردم با پلیس در جهت تامین نظم و امنیت اجتماعی مستلزم وجود رابطه اعتمادآمیز بین مردم و پلیس است. این تحقیق برای بررسی وضعیت اعتماد مردم به پلیس و مقایسه آن با سایر نهادها و سازمان ها در سال 1386 صورت گرفته است.
روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری، شهروندان تهرانی بالاتر از 20 سال است که به روش نمونه گیری سهمیه ای تعداد 630 نمونه انتخاب و اجرا شده است. و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن در مرحله مقدماتی مورد بررسی و تایید قرار گرفت.
نتیجه تحقیق نشان داد که میزان اعتماد به پلیس مطلوب ارزیابی شده است. در مقایسه پلیس به عنوان یکی از سازمان های مهم دولتی که وظیفه آن حفظ و نظم امنیت کشور است، امید به آینده پلیس در مقایسه با پنج نهاد سیاسی کشور (مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان، شورای نگهبان، قوه قضاییه و قوه مجریه) اعتماد مردم به آینده پلیس و اینکه بتواند مسایل مبتلا به جامعه مربوط به خود را حل کند، بیش از سایر نهادها بود و رتبه اول را کسب کرد. همچنین ناجا در مقایسه با سازمان هایی چون شهرداری، مدارس و بیمارستان های دولتی از نظر میزان اعتماد در رتبه دوم قرار دارد. اعتماد مردم به ویژگی های مدیریتی مسوولان ناجا مطلوب و نسبت به ویژگی های مذهبی و اخلاقی آنان بسیار بالاست.
"
تحلیل تئوریک فرهنگ های حاکم بر روابط ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس
حوزه های تخصصی:
الگوهای همکاری و منازعه بین ایران و کشورهای جنوبی حوزه ی خلیج فارس از چنان فراز و نشیبی برخورار بوده است که بدون بهره گیری از یک چارچوب تحلیلی مناسب و عملی نمی توان آن را فهم نمود. هدف این مقاله این است که با کاربست نظریه ی سازه انگاری (ونتی) بر تعاملات این کشورها و ایران به فهم و شناسایی ریشه های الگوهای همکاری و تعارض پرداخته تا از اینرو تحلیلی آینده نگرانه در مورد چگونگی تحقق الگوهای پایدار همکاری، پیش زمینه ها و الزامات آن ارائه دهند. از این منظر، سازه انگاری مدل سیستمی الکساندر ونت با مفروضه های عام هستی شناختی خود چون ابتنای سیاست و منافع بر هویت و درون زا بودن آن، پذیرش دولت ها به عنوان واحد اصلی تحلیل و تاکید بر هویت اجتماعی آنها بر پایه ی فرهنگ های سه گانه (هابزی، لاکی و کانتی) در تعیین سیاست خارجی، می تواند ماهیت سیاست خارجی نخبه محور این کشورها را تحلیل کند. براین اساس پس از بیان درآمد نظری در بخش اول، تعاملات سیاست خارجی ایران و کشورهای حوزه ی جنوبی خلیج فارس براساس سه دوره ی ذیل در بخش دوم تحلیل و ارزیابی می شود.دوره ی اول: دهه ی 1980 تا پایان جنگ عراق علیه ایران ؛ سلطه فرهنگ هابزی (تعارض).دوره ی دوم: از جنگ اول خلیج فارس تا 11 سپتامبر؛ تعدیل فرهنگ هابزی و گذار به فرهنگ لاکی. دوره ی سوم: دوره ی پس از 11 سپتامبر؛ بازگشت به فرهنگ هابزی.در بخش سوم که در حقیقت بخش نتیجه گیری مقاله است، دلالت های سیاست گذارانه برای تحقق الگوهای همکاری ارائه می گردد.
رفتار استراتژیک چین در دوران پساجنگ سرد: بدعتی رد سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برمبنای تاریخ سیاست بین الملل قدرت های در حال ظهور همواره رفتاری چالشگرانه در برابر جامعه بین الملل بروز داده اند. از همین رو در ادبیات نظری این حوزه نیز این بازیگران عموماً بازیگرانی چالشگر و تجدید نظرطلب تصویر شده اند. اما رفتار چین به عنوان یک قدرت در حال ظهور در دوران پساجنگ سرد با سنت رفتاری قدرت های در حال ظهور نمی خواند. این کشور نه تنها جامعه بین المللی را به چالش نکشیده، بلکه در حوزه های مختلف رفتاری همکاری جویانه بروز داده است. نویسنده معتقد است که قرار داشتن توسعه اقتصادی به عنوان انتخاب استراتژیک حزب کمونیست از یکسو و پاسخ مثبت جامعه بین المللی به اراده همکاری جویانه این کشور، دلایل رفتار استراتژیک بدعت گونه آن بوده است.
رابطهی مؤلفه های سرمایهی اجتماعی خانواده با خشونت خانگی علیه زنان در شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالهی حاضر در صدد است از دریچهی روابط حاکم درخانواده به بررسی تاثیر سرمایهی اجتماعی خانوادگی و ﻣﺆلفههای آن بر خشونت خانگی علیه زنان در شهرستان خرم آباد بپردازد. جامعهی آماری در این تحقیق زنان شوهردار تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی شهری شهر خرم آباد بودهاند که با استفاده از فرمول کوکران، 383 نفر انتخاب بررسی شدند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که 1. کمترین تجربهی خشونت خانگی در حوزهی خشونت فیزیکی مستقیم و بیشترین موارد در حوزهی خشونت فیزیکی غیر مستقیم و روانی- عاطفی است، 2. در حدود نیمی از افراد بررسی شده دارای سرمایهی اجتماعی خانوادگی در حد زیاد و خیلی زیاد و ما بقی دارای سرمایهی اجتماعی متوسط و کم بودند، 3. سرمایهی اجتماعی و ﻣﺆلفههای آن نقش تعیینکنندهای در خشونت خانگی علیه زنان داشتند، به نحوی که سرمایهی اجتماعی به تنهایی 58 درصد واریانس خشونت خانگی را تبیین میکند، 4. در تحلیل چند متغیره، پس از سرمایهی اجتماعی، متغیر تحصیلات زن مهمترین تبیین کنندهی خشونت خانگی علیه زنان و موثرترین منبع باارزش اجتماعی در فرایند توانمندسازی زنان شناخته شد.
بررسی روابط روسیه و اتحادیه اروپا و چشم انداز آن
حوزه های تخصصی:
پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دو قطبی، اتحادیه اروپا فرصت بیشتری برای ایفای نقش در عرصه منطقه ای و بین المللی پیدا کرد. از طرف دیگر، روسیه نیز به دلیل تحولات گسترده ای که در این کشور اتفاق افتاده بود، به دنبال یافتن جایگاه جدیدی برای خود بود. تغییر شرایط نظام بین الملل، ورود بازیگران جدید و قدرتمند، گسترش اتحادیه اروپا به شرق و مجاورت مرزی با روسیه و وابستگی متقابل و روزافزون این دو بازیگر در زمینه های گوناگون، از جمله مهم ترین عواملی بود که سبب همکاری و تعامل فزاینده دو طرف شد. در یک روند کلی، روابط روسیه و اتحادیه اروپا سیر صعودی داشته و این دو بهیکدیگر نزدیکتر شده اند. با این حال، این روند با فراز و نشیب های زیادی همراه بوده و مؤلفه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی بر روابط این دو بازیگر تأثیرگذار بوده است. این مؤلفه ها، از ماهیت دوگانه ای برخوردار بوده و سبب بیثباتی در این روابط شده است
بررسی رابطهی بین الگوی روابط خانوادگی وخشونت خانگی علیه زنان در استان لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ساختار بعضی خانوادهها شرایط لازم را برای به کار گیری خشونت علیه زنان و کودکان فراهم میآورد. این تحقیق سعی دارد از دریچهی نوع روابط حاکم در خانواده به بررسی پدیدهی خشونت علیه زنان بپردازد .
روشکار: این تحقیق با استفاده از روش همبستگی روی زنان جامعهی شهری استان لرستان در سال 1386 صورت گرفته است. حجم نمونهی آماری بر اساس فرمول کوکران 383 نفر در نظر گرفته شد. جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه شامل سه قسمت 1- سئوالهای مربوط به اطلاعات جمعیتشناختی 2- پرسشنامهی خشونت علیه زنان حاج یحیی 3- پرسشنامهی محقق ساختهی انواع روابط خانوادگی صورت گرفت. در تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام استفاده شد.
یافتهها: در بین انواع خشونت، خشونت روانی و جسمی بیش از سلیر اشکال آن در زنان تجربه میشود، همچنین بین خشونت و الگوهای همکاری، همفکری، همدلی، هماهنگی و روابط گفتمانی و داشتن اختیار زن در تصمیمگیری همبستگی معکوس معنیداری وجود دارد (001/0>P) و از سوی دیگر بین وجود الگوی پرخاشگری در خانوادهی پدری و تصور سلطهگرایانهی مرد نسبت به زن رابطهی مثبت معنیداری موجود است (001/0>P).
نتیجهگیری: زمانی که روابط اعضای خانواده بر اساس تشریک مساعی و همکاری با یکدیگر باشد، میزان خشونت خانگی کاهش می یابد.
تحلیل کنش های جمعی و تطبیق آن با مورد بافت فرسوده منطقه ثامن در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کنش های جمعی در بردارنده برخی از مهم ترین چالش های پیش روی جامعه شناسی معاصر است از جمله همکاری، تصمیم های جمعی، پیدایش هنجارهای اجتماعی و مانند این ها. این مقاله در چهار مرحله چارچوبی برای بررسی هر کنش جمعی ارایه می کند. این مراحل عبارتند از: ویژگی های کنش جمعی (همکاری و خیر جمعی)، عوامل موثر بر شکل گیری کنش های جمعی (عوامل فردی و عوامل فرافردی)، عوامل حافظ همکاری در کنش جمعی (نظارت متمرکز و نظارت نامتمرکز) و رهیافت های کنش گران در حین کنش (محاسبه و تقلید). این ویژگی ها با بررسی تحقیقات انجام شده درباره کنش های جمعی استخراج و سازمان دهی شده اند. این چارچوب مفهومی می تواند در بررسی هر کنش جمعی به کار گرفته شود تا مزایا و کمبود ها شناسایی شوند. عناصر موجود در این دسته بندی خود با یک دیگر در ارتباط هستند و در تعامل با یک دیگر می توانند گستره متنوعی از کنش های جمعی یا ویژگی های گوناگون را به وجود آورند. بررسی مورد شراکت های اقتصادی میان مالکان همسایه برای یک پارچه سازی و املاک و ساخت آن ها با حضور سرمایه گذاران با استفاده از این چارچوب و داده های موجود تصویر روشنی از مشکلات پیش روی بافت به دست داده است
بررسی رابطه بین میزان اعتماد در محیط مدرسه و میزان همکاری دبیران در مدارس متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین میزان اعتماد در محیط مدرسه و میزان همکاری دبیران در مدارس متوسطه شهر ساری در سال تحصیلی 86-1385 است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق متشکل از کلیه مدیران و دبیران ناحیه 1و2 مدارس متوسطه دولتی شهر ساری است. در پژوهش حاضر، جهت گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه دوقسمتی 1- اعتماد و 2- همکاری استفاده شده است.
روایی آزمون، با توجه به استفاده از این پرسشنامه در مطالعات انجام شده قبلی، مورد تایید قرار گرفته است. علاوه برآن پرسشنامه در اختیار عده ای از اساتید صاحب نظر در زمینه روانشناسی و علوم تربیتی قرار گرفت و آنها نیز روایی پرسشنامه رامورد تایید قرار دادند و ضریب پایایی آن توسط آلفای کرونباخ برای پرسشنامه اعتماد 869/. و برای پرسشنامه همکاری 904/. محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از روش های آماری در سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد.
بررسی فرضیه ها نشان داد که بین میزان اعتماد و همکاری دبیران با مدیران براساس جنسیت و نیز براساس میزان سابقه خدمت رابطه معناداری وجود ندارد.
تحلیل جامعه شناختی بازی های نوجوانان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل محتوای بازی های نوجوانان شهر مشهد می پردازد. در این مقاله تلاش شده با استفاده از مفاهیم جامعه شناختی، معانی اجتماعی بازی های نوجوانان، نظیر همکاری یا رقابت، گروهی بودن، نوع همکاری، پاداش در بازی و نظایر آن، شناسایی و طبقه بندی شود و بر مبنای دلالت های اجتماعی بازی ها، نوعی طبقه بندی از بازی ها ارائه گردد. جامعه آماری تحقیق، مجموعه بازی های نوجوانان شهر مشهد بوده که از میان آن ها 50 بازی پرطرفدار به شیوه غیر تصادفی و بر اساس میزان معروف و متداول بودن انتخاب شده است. تحلیل بازی ها نشان می دهد که میزان گروه محوری در بازی های غیر رسمی کمتر از بازی های رسمی است و فردمحوری در بازی های غیر رسمی بیش از بازی های رسمی می باشد. به علاوه، بازی های غیر رسمی نوجوانان بیشتر از نوع حمله و گریزند، در حالی که بازی های رسمی بیشتر در فرم محتوایی حمله و دفاع ظاهر می شوند. همچنین، در بازی های دخترانه حدود و ضوابط بیش از بازی های پسرانه رعایت می شود، در حالی که بازی های پسرانه بیشتر به کسب امتیاز و موفقیت در درون قواعد بازی اهمیت می دهند. در نهایت، این مقاله نتیجه می گیرد که به منظور نیل به جامعه پذیری جامع از طریق بازی ها، بایستی بازی های مختلف را بر اساس دلالت های اجتماعی در سبد بازی نوجوانان قرار داد.
قانون باروری پدیدآور در مورد تولیدات علمی محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس پایگاهWeb of science(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مقالات نمایه شده در پایگاه های استنادی معتبر، نشانگر سهم دانشمندان در پیشبرد دانش و توسعه ی پایدار در هر کشور می باشد. از این رو می توان براساس استنادات انجام شده به مقالات افراد، میزان مقبولیت آنان را در جامعه ی علمی ارزیابی کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی قانون باروری لوتکا (Lotka) و برادفورد (Bradford) در مورد تولیدات علمی محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بین سال های 2008-1992 در پایگاه علوم (WOS) بود.
روش بررسی: نوع پژوهش کاربردی بود و برای انجام آن از شاخص های علم سنجی استفاده شده است. داده ها در دو مرحله مرتب و تحلیل شدند. ابتدا داده ها با کمک پایگاه WOS (Web of science) در قالب فایل های Plain text استخراج و در رایانه ی شخصی ذخیره شدند. در مرحله ی دوم، داده ها با استفاده از نرم افزار ISI.exe شناسایی، تحلیل و وارد برنامه ی صفحه ی گسترده (Excel) شدند. جامعه ی پژوهش 802 مقاله ی تولید شده توسط محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بین سال های 1992 تا 2008 بود که تمامی مقالات مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در این پژوهش از قاعده ی لوتکا، برادفورد و فرمول ضریب همکاری گروهی نویسندگان استفاده شد.
یافته ها: توزیع مقالات تولید شده توسط محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از قانون لوتکا تبعیت میکند، یعنی تعداد اندکی از نویسندگان، بخش اعظمی از تولیدات علمی را منتشر می کنند. همچنین توزیع پراکندگی مجلات منتشر کننده ی انتشارات دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، از قانون برادفورد پیروی میکند، یعنی تعداد اندکی از مجلات، بیشترین تعداد مدارک علمی را منتشر میکنند. در کل 22026 استناد در خود مجموعه بازیابی شده به 3256 مجله وجود داشت. در گروه بندی مجلات بر اساس قاعده ی برادفورد، تعداد مجلات در هر گروه باید از نصف مجلاتی که هر کدام یک بار مورد استناد واقع شده اند، بیشتر باشد. بر این اساس، مجلات به 5 گروه تقسیم شدند و ضریب برادفورد برابر با 69/1 محاسبه گردید. در رابطه ی همکاری با سایر نویسندگان کشورها هم محققان این دانشگاه بیشترین همکاری را با نویسندگان کشورهای آمریکا (با 33 مقاله)، کانادا و انگلستان (با 24 مقاله) داشته اند. همچنین ضریب مشارکت محققان 967/0 میباشد.
نتیجه گیری: دانشمندان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در نگارش آثار خود از همکاری گروهی بالایی برخوردارند؛ همچنین آن ها علاوه بر محققان ایرانی با محققان سایر کشورها هم همکاری علمی دارند. بررسیها نشان میدهد که اغلب مدارک متعلق به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، توسط تعداد اندکی از دانشمندان این دانشگاه تولید شده است.
فرصت ها و موانع همکاری های راهبردی ایران و هند در اقتصاد سیاسی جهانی انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان حوزه ی اقتصاد سیاسی و معرفت روابط بین الملل با استناد به روندهای جاری در نظام بین الملل، قرن بیست و یکم را قرن ژئواکونومیک نامیده اند؛ چراکه براین باورند یکی از چالش های مهم جهانی در این قرن، چالش بر سر انرژی است و مساله ی امنیت انرژی از مسائل مهم پارادایم اقتصاد سیاسی این قرن، خواهد بود. در همین ارتباط، نظریه پردازان روابط بین الملل و از جمله کارکرد گرایان و منطقه گرایان، بر این باورند که توسعه ی همکاریهای اقتصادی، از روشهای مناسب برای ایجاد همگرایی درمناسبات بینالمللی و ایجاد صلح وثبات به ویژه در میان کشورهای یک منطقه است. با توجه به این مهم، گسترش همکاری های راهبردی ایران با کشورهای هند در عرصه ی انرژی را می توان اقدامی راهبردی در راستای تامین منافع و امنیت ملی کشورهای منطقه ارزیابی نمود؛ اما چنین به نظر می رسد که تحقق چنین ایده ای با موانعی جدی مواجه باشد؛ پرداختن به این موضوع، مهم ترین هدف اصلی در انجام این پژوهش می باشد.
بررسی رفتار اوپک در قالب یک بازی همکارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته، طیفی از مباحث در اقتصاد و روابط بین الملل درباره مبحث نظریه همکاری، [1] در چارچوب نظریه بازی ها شکل گرفته است. تمرکز این مباحث بر این است که در غیاب قدرت مافوق و درحالی که برخی بازیکنان برآن اند که دیگران را تابع خود سازند، آیا همکاری امکان پذیر است یا خیر. این تئوری ها درباره این قاعده اتفاق نظر دارند که اگر یک بازی متوالی، شکل معمای زندانی به خود گرفته باشد، همکاری فقط زمانی پایدار و همیشگی خواهد بود که بازیکنان به اندازه کافی صبور باشند. در دنیای واقعی، همکاری ها و ائتلاف های بسیاری وجود دارند که در آن ها، بازیکنانی که عضو ائتلاف اند، بردباری یا صبوری یکسانی ندارند؛ یعنی عامل تنزیل همه بازیکنان به یک اندازه نبوده و دامنه مشترک این عامل هم به اندازه کافی به یک نزدیک نیست.
اوپک یکی از ائتلاف های مهم در بازار جهانی نفت است. این سازمان از اعضایی با بردباری متفاوت تشکیل شده است و تا به امروز تداوم دارد. در این مقاله، با توجه به وضعیت حاکم بین اعضای اوپک، از نظریه همکاری برای تحلیل رفتار این اعضا استفاده شده است. با استفاده از تکنیک داده های تابلویی که برای برآورد الگوی تحقیق استفاده شده، نتایج زیر به دست آمده است:
مدل با آثار ثابت [2] برای توضیح الگوی رفتاری کشورهای اوپک مناسب است. طبق این مدل، مقدار فروش نفت خام توسط کشوهای عضو اوپک رابطه مثبتی با ذخایر اثبات شده و فروش دوره قبل دارد. همچنین بین مقدار فروش نفت و مجذور ذخیره سرانه اثبات شده در کشورهای عضو، رابطه معنی دار منفی وجود دارد. نتایج حاکی از این است که در چانه زنی ها و مذاکره ها، برخی اعضا برای به سرعت به توافق رسیدن و درنهایت، کوتاه آمدن و باج دادن و پذیرش این موضوع توسط اعضای دیگر، موجب تداوم عمر سازمان کشورهای صادرکننده نفت می شوند.
مطالعه اثر احساس نابرابری بر همکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس نابرابری، به عنوان یکی از عوامل مخلّ نظم، از مهم ترین موانع همکاری است. برای بررسی سازوکار اثر احساس نابرابری بر همکاری، ""نظریة انتخاب عقلانی"" به دلیل تأثیر احساس نابرابری بر انتخاب عقلانی کنشگران و قابلیت آن در توضیح ابعاد گوناگون مسئله انتخاب شد. فرض این بود که احساس نابرابری با تأثیر بر عقلانیت ابزاری، عملی اقتدارگرایانه، جمعی خاص گرایانه و صوری عام گرایانه و همچنین از طریق متغیرهای تشکیل دهنده عقلانیت شامل فردگرایی خودخواهانه، عقلانیت کوته بینانه، اضطراب اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هویت جامعه ا ی و اخلاق غیرپیامدگرا بر همکاری اثر می گذارد.
پژوهش حاضر به روش پیمایش در بین 343 نفر از شهروندان بالای 18 سال شهر تهران با نمونه گیری خوشه ای تصادفی در سطح خرد صورت گرفت. با توجه به نتایج رگرسیون ""گام به گام"" احساس نابرابری به ترتیب از طریق کاهش عقلانیت صوری عام گرایانه و جمعی خاص گرایانه و افزایش عقلانیت ابزاری، همچنین از بین زیرمجموعة عقلانیت ها، از طریق کاهش هویت جامعه ای، اخلاق غیرپیامدگرا و افزایش فردگرایی خودخواهانه بر همکاری اثر کاهنده دارد.
کاربرد نظریه بازی ها و نهادگرایی نئولیبرال در تحلیل رفتار بازی گران اصلی اپک گازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد انرژی نفت،گاز طبیعی،زغال سنگ،مشتقات نفتی اوپک،ساختار،سهمیه بندی،قیمت گذاری
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مسایل سیاسی نفت و گاز در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی (مبانی و مفاهیم نظری) نظریه های سیاست خارجی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مسایل منطقه ای
علیرغم شکلگیری بنیانهای اولیه اپک گازی، سناریوهای متفاوتی فرا روی آینده عملکرد و میزان تأثیرگذاری آن محتمل است. این نهاد طیفی از کشورها را با منافع متنوع در بر میگیرد. در این راستا، نقش و اهمیت همه اعضاء یکسان نیست. ایران، روسیه و قطر به دلایل مختلف، از جمله دارا بودن حجم ذخایر، از مهمترین بازیگران بازارهای انرژی محسوب میشوند. آینده روابط آنها و راهبرد هر کدام برای تعقیب منافع خود در حوزه انرژی، تأثیر تعیین کنندهای بر قوت و ضعف اپک گازی بر جای میگذارد. پرسشی که در این راستا طرح گردیده، این است که انرژی در چه زمینههایی و چگونه بر روابط ایران، روسیه و قطر تأثیر میگذارد و محتملترین سناریویی فراروی روابط سه کشور در این زمینه چیست؟ ماهیت بازار گاز، مسأله حجم ذخایر، ظرفیت تقاضا، ساخت اقتصاد جهانی و ساختار اقتصاد سیاسی سه کشور از حیث وابستگی به درآمدهای انرژی مهمترین متغیرهای تلقی میشود که در این مقاله از منظر نهادگرایی نئولیبرال در سطح ساختاری، مکانیسم تأثیرگذاری آنها بر رفتار کشورهای مذکور واکاوی میگردد. سپس در چارچوب نظریه بازیها در سطح خرد الگوهای محتمل رفتاری سه کشور در تعامل با یکدیگر سناریوسازی گردیده و این مدعا تعقیب میشود که علیرغم وجود موانع واگرایی بین ایران، روسیه و قطر ، همکاری در حوزه انرژی و در پیش گرفتن رفتار جمعی توسط آنها ، یک الزام ساختاری و نیز، کارکردی میباشد.