فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
گزاره خواست و تلاش عراق با رهبری صدام حسین برای کسب هژمونی منطقه ای و رهبری جهان عرب به عنوان یکی از علل تهاجم عراق به ایران در بیشتر تحقیقات صورت گرفته درباره علل جنگ ایران و عراق مطرح شده است. این گزاره به شکلی که در تحقیقات جنگ ایران و عراق بیان می شود، دچار ابهام است. به عبارت دیگر، رابطه صریح و منطقی بین خواست عراق برای تحقق رهبری در منطقه خلیج فارس و جهان عرب و جنگ برقرار نمی شود. چرا عراق راه های دیگری، به جز جنگ افروزی را برای تحقق برتری خود در منطقه و جهان عرب انتخاب نکرد؟ آیا تحقق رهبری صدام در جهان عرب از راه مسالمت آمیز امکان پذیر نبود؟ چارچوب تحلیلی مبارزه برای شناسایی به خوبی می تواند به چنین پرسش هایی پاسخ دهد و گزاره خواست عراق برای برتری در منطقه و جهان عرب را از ابهام کنونی خارج کند. مقاله حاضر تلاش کرده است با استفاده از چارچوب تحلیلی مبارزه برای شناسایی به شناخت بهتری از تهاجم عراق به ایران دست یابد. کشورها برای شناسایی شدن حق حیات در عرصه بین المللی (شناسایی حداقلی) و لایه های مختلف هویتی خود ازجمله منزلت (شناسایی حداکثری) تلاش و مبارزه می کنند. بنابراین در نوشتار حاضر توضیح داده می شود که چگونه مبارزه و تلاش عراق برای شناسایی شدن منزلت مورد نظر خود؛ یعنی منزلت قدرت برتر در منطقه خلیج فارس و جهان عرب، وضعیت خشونت باری به خود گرفت و شرایط منجر به جنگ را ایجاد کرد
گروهک تروریستی داعش و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران؛ چالش ها و فرصت ها
حوزههای تخصصی:
با برآمدن گروهک داعش در عراق و سوریه و اعلام تشکیل «دولت اسلامی» از سوی این گروه، فصل نوینی از تحرکات تروریستی در تاریخ روابط بین الملل گشوده شد که نماد آنرا می توان «گذار از الگوی سازمان القاعده به الگوی سازمان داعش دانست». گروه تروریستی داعش و قبل از آن گروه القاعده در عراق به سرکردگی ابومصعب الزرقاوی جمهوری اسلامی ایران را تهدید به عملیات انتحاری کرده بود. ابومحمد العدنانی سخنگوی گروهک تروریستی داعش نیز در تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت که داعش می تواند و می خواهد ایران را به باتلاقی از خون تبدیل کند و ایران بدترین دشمن داعش محسوب می شود. از این رو نوشتار حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و الکترونیکی ضمن بررسی ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی ایران در تقابل با گروهک داعش به فرصت ها و چالش های عمل کرد این گروه در عراق و سوریه برای جمهوری اسلامی ایران پرداخته می شود، در نهایت نیز به راهکاری مقابله با این گروهک تروریستی اشاره می شود.
فرهنگ و گسترش تروریسم و افراطی گری در خاورمیانه و شمال آفریقا (با تأکید بر فعالیت های داعش)
حوزههای تخصصی:
تروریسم و گرایش به خشونت و افراطی گری از جمله پدیده هایی است که بیشترین تهدید را علیه صلح و امنیت بین المللی در سال های اخیر رقم زده است. تصویب قطعنامه شماره A/68/L.31 در تاریخ 10 دسامبر 2013 با عنوان «جهان علیه خشونت و افراطی گری» در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران که با رأی قاطع نمایندگان 190 کشور جهان و بدون مخالفت به تصویب رسید، نشان از آن دارد که جامعه جهانی تا چه میزان از ناحیه این پدیده احساس خطر می کند. از بین مناطق مختلف جهان، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بیشتر از سایر مناطق با پدیده تروریسم و افراطی گری دست و پنجه نرم می کند. ظهور طالبان، القاعده، القاعده مغرب اسلامی (آکیم) ، داعش، انصار الشریعه و بسیاری دیگر از گروه های تروریستی و افراطی در این منطقه خود شاهد این مدعا است. دلایل بروز تروریسم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را می توان در زمینه های مختلف از جمله سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جستجو کرد که پرداختن به همه آنها پژوهش مفصلی را طلب می کند. در این نوشتار در پی آن هستیم که نشان دهیم چگونه عوامل فرهنگی، از جمله عقاید، باورها، سنت ها، ارزش ها و الگوهای رفتاری ریشه دار و دیرپا، باعث شده اند که گروه ها و جریانات مختلف در این منطقه از جهان به بازتعریف هویت خود در جهت گرایش به رفتارهای تروریستی و افراطی بپردازند.
تحلیل مسئله اتمی ایران و غرب در چارچوب نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت ها ی هسته ای جمهوری اسلامی ایران، ایجاد بحران ها ی مختلفی را از سوی بازیگران مخالف یا معارض در عرصه ها ی داخلی و بین المللی در پی داشته است؛ افزایش حجم تحریم ها ی شورای امنیت ضد ایران و تهدیدهای مختلفی که ضد برنامه هسته ای ایران شده، شرایط بغرنجی را به وجود آورده است. غرب تلاش دارد ادامه برنامه ها ی هسته ای ایران و ادامه غنی سازی را در چارچوب دستیابی ایران به سلاح هسته ای ترسیم نماید تا از این طریق جامعه بین المللی را در جهت خواست خود تجهیز کند. از سوی دیگر، ایران بر سر حقوق مسلم هسته ای خود (ادامه غنی سازی) برای تأمین نیازهای روزافزون انرژی و دیگر موارد، پافشاری می کند و برنامه صلح آمیز خود را مطرح می سازد. جمهوری اسلامی ایران طی مذاکرات متعددی که با اروپا و بعداً کشورهای عضو 1+5 داشته است، به واسطه سیاسی بودن فضای مذاکرات دوجانبه، هنوز به توافق روشنی بر سر فعالیت ها ی هسته ای خود دست نیافته است. شاید یکی از عوامل این سوءتفاهم بین طرفین نبود دیپلماسی مشخص و روشن و اعتماد سازی در این زمینه باشد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی اهداف کشورهای غربی در پیگیری مذاکرات هسته ای با ایران مشخص شود و بر این اساس، سعی می شود مناقشه موجود در چارچوب نظریه بازی ها تحلیل گردد و بر این مبنا، روش ها ی مذاکره و دیپلماسی اعتمادساز بین طرفین ارائه شود.
دیالکتیک جنگ و نظم جهانی
حوزههای تخصصی:
علاوه بر مکاتب و دیدگاههایی که سعی در «علت یابی» جنگ داشته اند، دیدگاه هایی نیز هستند که به رابطه جنگ با ساختار توزیع قدرت در سطح جهانی پرداخته اند و معتقدند که جنگ ها خود نیز موجب تغییرات کلان ساختاری در نظام بین الملل و توزیع قدرت گشته اند. بحث اصلی این مقاله این است که تغییرات کلان، مشخصا تغییر در «نظم جهانی»، رابطه ای دیالکتیکی با جنگ داشته است. تاریخ اروپای غربی گواه این حقیقت است که ماهیت جنگ بین دولتها همواره به شکل و نوع روابط تضادی موجود میان آن دول وابسته بوده، که این روابط نیز به نوبه خود تحت تاثیر جنگ قرار گرفته اند. در این مقاله تلاش شده است، اهمیت تاریخی و ساختاری جنگ برای شکل گیری و از پاشیدن نظام های جهانی از قرن شانزده میلادی به این سو، نشان داده شود.
مداخله بشردوستانه در میانه نظم میان دولتی و نظم جهان وطن گرایانه
حوزههای تخصصی:
وقوع جنگ های داخلی که با بحران های انسانی؛ یکی از مهم ترین چالش های امنیتی دوره جدید بین المللی است. تلفات و خسارات گسترده این جنگ ها و پیامدهای مهلک انسانی آن همراه با گسترش و توسعه جنبش بین المللی حقوق بشر با احیای آموزه مداخله بشردوستانه همراه شد. این شکل از مداخله در موارد متعددی به کار گرفته شده و در طی سال های اخیر و پس از خیزش های مردمی در جهان عرب در لیبی نیز مجدداً به کار گرفته شد. در این مقاله در پی پاسخ به این هستین که، چه نسبتی میان آموزه مداخله بشردوستانه و رویه عملی دولت ها در انجام آن وجود دارد؟ مداخلات دولت ها و سازمان های بین المللی تا چه میزان قابل انطباق با مدعیات مداخله بشردوستانه بوده است؟ یافته ها نشان می دهند که، برغم تغییر در شرایط و بستر معنایی نظام بین الملل و تأثیر آن بر افزایش امکان پذیری این شکل از مداخله، در عمل ملاحظات دیگری باعث شده تا فاصله ای میان آموزه نظری مداخله بشردوستانه و رویه عملی دولت ها در تحقق آن وجود داشته باشد. با بررسی چهار مداخله بشردوستانه در سومالی(1992)، رواندا (1994)، عراق (2003) و لیبی(2011) اهداف و انگیزه های مداخله گران، پیامدهای مداخله، تأثیر منافع ملی بر مداخله و فرایند تصمیم گیری در مورد مداخله فرضیه مقاله مورد بررسی و تأیید قرار می گیرد.
بازی های رایانه ای؛ رسانه ای خاموش در جنگ نرم مصادیق، راه کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بازی های رایانه ای تنها یک سرگرمی نیست. تأثیرات این رسانه نوین در ابعاد فرهنگی و سیاسی حایز اهمیت است. با استفاده از نظریه تولید فراواقعیت بودریار در خصوص تصویرسازی رسانه ها از عالم واقع، می توان کارکرد بازی های رایانه ای را در شکل دهی به اذهان مردم بخصوص نوجوانان و جوانان به عنوان مخاطبان اصلی بازی های رایانه ای تبیین کرد. این مقاله با روش اسنادی، با بیان چند مصداق، پیام های القایی این بازی ها در جنگ نرم دشمن را بررسی می کند و راه کارهایی برای استفاده بهتر از این رسانه نوین ارائه می دهد. بازی های رایانه ای در بعد سیاسی به ابزاری برای سلطه استعمارگران تبدیل شده است. معرفی کردن مسلمانان به عنوان تروریست و استفاده از نمادهای مذهبی به عنوان نمادهای تروریست ها، بخشی از محتوای این نوع بازی هاست. باید هم به صورت ایجابی و هم به صورت سلبی با این مسئله روبه رو شد. هم دولت باید بستر لازم را برای تولید بازی های دینی فراهم کند و هم حوزه باید به عنوان بازوی فکری از ظرفیت های این رسانه نوین استفاده نماید.
نفی تروریسم در اندیشه سیاسی اسلام و مواضع سازمان همکاری اسلامی در قبال آن
حوزههای تخصصی:
مبانی اعتقادی اسلام، در آیات و روایات، ترور و اعمال تروریستی را به صراحت یا تلویحاً محکوم کرده و در قرآن کریم نیز (آیة 32 سورة مائده) این بحث به صراحت بیان شده است. اسلام ضمن محکوم کردن تروریسم در تمامی اشکال و مظاهرش، میان جنبش های آزادی بخش ملی و ضد اشغال گری با تروریسم، تمایز قائل می شود. حمایت از مردم مظلوم فلسطین در برابر جنایات اسرائیل، مصداق بارز این مسئله است؛ در حالی که دنیای غرب، اعمال این حق مشروع را اقدامات تروریستی خوانده و تبلیغات منفی زیادی در این زمینه انجام می دهد. در چنین وضعیتی جایگاه سازمان همکاری اسلامی به عنوان یک نهاد فراگیر بین المللی اسلامی بسیار حساس است. با توجه به اینکه سازمان همکاری اسلامی به عنوان یک نهاد رسمی بین المللی می تواند تبیین کننده مواضع رسمی دولت های اسلامی به صورت مشترک باشد، مطالعة مواضع این سازمان در قبال بحث تروریسم، کمکی به ارائة تصویری کلی از نگرش جهان اسلام در قبال این پدیده است. سؤال محوری ما در این مقاله مواضع سازمان همکاری اسلامی در قبال پدیده تروریسم است و سؤال فرعی نیز توجه به ادبیات فقهی اسلامی می باشد. در این مقاله، شاخص های اصلی مبارزه با تروریسم که در اسناد سازمان همکاری اسلامی مندرج است، به ویژه کنوانسیون مبارزه با تروریسم، مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی حقوقی امنیت پروازهای غیرنظامی با تمرکز بر ماجرای حمله ناو امریکایی به هواپیمای مسافربری ایرباس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با سقوط هواپیمای مسافربری خطوط هوایی مالزی بر فراز کشور اوکراین که ظاهراً به دلیل اصابت موشک های تجزیه طلبان تحت حمایت روسیه صورت گرفته بود، بار دیگر جهان متوجه خطراتی شد که به ایمنی پروازهای غیرنظامی و مسافرانی که هر روز در سراسر جهان پرواز می کنند، مربوط می شود و موضوع تهدیدات امنیت پروازهای غیرنظامی از جمله خشونت های عمدی، اقدامات تروریستی، تحریم قطعات یدکی، گسترش سلاح های سبک ضدهوایی در مخاصمات مختلف، حملات انتحاری و موارد دیگری از این قبیل را به عنوان یک چالش جدی در وضعیت فعلی جامعه بین المللی مطرح ساخت. یکی از نمونه های بارز و بسیار مهم در این گونه رویدادها، حمله ناو هواپیمابر وینسنس ایالات متحده امریکا به هواپیمای مسافری ایرباس ایران در سال 1988 است. با اینکه تاکنون در این مورد مقالات فراوانی نوشته شده، با توجه به گسترش فزاینده خشونت ها علیه هواپیماهای غیرنظامی، بازخوانی رویداد مذکور با هدف تدوین درس هایی برای کاهش این خشونت ها و مقابله با این روند نگران کننده، خالی از فایده نیست
بازبینیِ طرح سپر دفاع موشکی و افق آن در روابط روسیه – امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح سپر دفاع موشکی امریکا، یکی از راهبردی ترین مباحث در حوزه امنیت بین المللی است. تحولات مربوط به آن و کشیده شدن دامنه این طرح به مرزهای غربی روسیه پس از سال 2007، بیش از پیش بر مناسبات مسکو - واشنگتن سایه انداخته است. بر این اساس، مقاله حاضر در پی پاسخ به چند پرسش کلیدی است؛ نخست اینکه محرک ها و دلایل استقرار این سامانه در شرق اروپا چیست؛ چه تحولاتی را ظرف یک دهه اخیر پشت سر گذاشته؛ دیدگاه ها و رفتارهای امریکا و روسیه در این خصوص چگونه قابل ارزیابی است؛ و در نهایت، تلاش ها و تحرک های متقابل دو کشور در این چارچوب ناظر به چه سیاست ها و اقداماتی در شرایط فعلی و آتی است؟ در پاسخی کلی نیز اشاره می شود که حساسیت نسبت به این موضوع در پرتو نگاه کلان به بحران مزبور، از زاویه مسائل و نگرانی های استراتژیک و مناسبات امنیت بین الملل قابل تحلیل است. با عنایت به این فرض که استقرار سامانه دفاع موشکی در اروپا، در راستای کاهش قابلیت استراتژیک روسیه و کنترل و محدود کردن قدرت مانور این کشور پیگیری می شود، مجموعه اقدامات و رقابت های امریکا و روسیه در منطقه ژئواستراتژیک شرق و مرکز اروپا در فضای جدیدی قرار گرفته است که بر اساس فعال سازی الگوهای معطوف به موازنه قدرت و انگاره دفع تهدید از هر طرف پیگیری می شود. بنابراین نظر به انگیزه های تازه همچون بحران اوکراین و تشدید اختلافات دو کشور، این مقاله بر آن است تا ضمن تأمل تاریخی در موضوع و تشریح و تبیین ابعاد این طرح، و همچنین بررسی اقدامات تقابلی و توانمندی های موشکی و دفاعی روسیه، با رویکرد و روشی توصیفی – تحلیلی، عوامل و دلایل نگرانی میان دو کشور و افق آن را نیز مورد واکاوی و کنکاش قرار دهد
سطح انتظار از نظریه علمی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیتهای مطالعاتی در حوزه روابط بین الملل، برخی از اندیشمندان این قلمرو را به سوال پیرامون ماهیت علمی نظریه پردازی در این حوزه واداشته و این پرسش را فرارو نهاده است که معیار نظریه علمی روابط بین الملل چیست؟ و علمی بودن آن به چه معنا ممکن است؟ ایده اصلی این نوشتار بر این است که میزان در علمی بودن نظریه پردازی روابط بین الملل، توفیق نظریه ها در طراحی و ابداع نظام واره های انگاره ای و ترسیم مکانیسم هایی است که بتواند به سوالات اصلی این حوزه پاسخ دهد، وقایع این عرصه را تبیین کند و از سازگاری و انسجام درونی برخوردار باشد. آنچه این توانمندی تبیینی را می سازد، ابداع مفاهیم و انگاره هایی است که فهم پذیری روابط پدیده ها را به ارمغان می آورد و فهم پذیری نیز رکن اصلی تبیین است. هدف این نوشتار آن است که نشان دهد عدم توافق بر معیارهای روش شناسانه، مانع از جستجوی معیارهای مورد اتفاق پیرامون نظریه پردازی و به تبع آن امکان سنجی این مقوله نیست؛ زیرا اگر چنین اتفاق نظری هر چند بصورت نانوشته وجود نداشت، امکان گفتگوی علمی پدیدار نمی شد. این نوشتار با نقد نگاه دستوری به شاخصه های علمی نظریه و با تاکید بر اهمیت مباحث هستی شناسانه، نشان می دهد که معیار نظریه پردازی و ورود به عرصه رقابت نظریه ها، میزان توفیق نظریات در پاسخ به سوالات مطرح در این عرصه است. این نوشتار در پایان شاخصه هایی را بعنوان معیار نظریه پردازی علمی در حوزه روابط بین الملل سامان داده است.
جایگاه صدور اسلحه در سیاست خارجی فدراسیون روسیه در دوران پس از یلتسین
حوزههای تخصصی:
برای کشورهایی که توانایی تولید و صدور اسلحه را دارند، بهره جستن از این توانایی به عنوان یکی از ابزارهای کارآمد در سیاست خارجی همواره مورد توجه بوده است. روسیه از دیرباز یکی از مهم ترین قطب های تولید و صادرات اسلحه در جهان بوده است. دستگاه تصمیم گیری سیاست خارجی روسیه چه در دوران شوروی و چه در زمان حاضر، در صدد بهره جستن از این مزیت در جهت پیشبرد اهداف سیاست خارجی روسیه بوده اند. هر چند پس از فروپاشی شوروی عنصر مزیت اقتصادی به مهم ترین عامل تعیین کننده در استراتژی صدور اسلحه از سوی روسیه بدل شده است اما همچنان سیاست خارجی روسیه می کوشد از این برگ برنده برای امتیاز گیری از غرب یا رقبای دیگر با تهدید فروش تسلیحات پیشرفته، حمایت از متحدان خود یا تاثیرگذاری بر روند تحولات سیاسی و امنیتی استفاده کند.
کشمکش بر سر برندسازی رژیم اشغالگر صهیونیستی در آمریکا؛ مطالعه موردی جنبش بی دی اس و دانشگاه هرزلیای رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل امپریالیسم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اسرائیل
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران آمریکا
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مسایل منطقه ای
برندسازی کشورها به وسیله روش های تجاری، پدیده ای نوین و یک راهبُرد مربوط به دیپلماسی عمومی است که با هدف فروش تصاویر جدید و برداشت های نو از شهرها، کشورها و مناطق به مردم جهان صورت می گیرد. در جهان کنونی کشاکشی بر سر برندسازی رژیم صهیونیستی در جریان است. این مقاله با به کارگیری نظریه تصویر کشور به معنی مجموع عقاید، نظرات و احساسات درباره یک مکان سعی می کند کشاکش موجود بر سر تصویر رژیم صهیونیستی را نشان دهد. سؤال مقاله این است که دو گروه طرفدار و مخالف رژیم صهیونیستی از چه روش ها و سیاست هایی برای بازنمایی آن استفاده می کنند. مقاله با مطالعه موردی دو سازمان فعال در برندسازی این رژیم، یکی موافق آن (دانشگاه هرزلیا) و دیگری مخالف آن (جنبش بی. دی. اس) و با روش تحلیل محتوای کیفیِ داده های آن ها به این نتیجه می رسد که برندسازی رژیم صهیونیستی روندی مداوم است که با ابزار رسانه جدید به ویژه شبکه های اجتماعی و انعکاس اقتصاد در نظام معنا پیگیری می شود. لکن روند برندسازی موافق آن نتوانسته خود را جدای از سیاست های منعکس شونده در اخبار نشان دهد. برندسازی رژیم صهیونیستی با وجود تمام جذابیت های گردشگری، فنّاوری، علمی، تجاری و فرهنگی همچون سایر کشورها نیست و در مقاطع جنگ و نزاع دچار مشکل می شود
تحلیل عوامل تأثیرگذاری تحریم های اقتصادی بر ایران و راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل تضادهای بین المللی،مذاکرات،تحریم ها
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل توافقات بین المللی،سازمان های بین المللی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل رژیمهای بین المللی
این پژوهش بر آن است تا با واکاوی تأثیر تحریم های اقتصادی بر ایران با استفاده از تجربیات جهانی، راهکار های علمی و عملی مقابله با تحریم های اقتصادی و اولویت بندی این راهکارها را ارائه کند. برای این منظور با استفاده از مبانی نظری، تحریم های اقتصادی شش عاملِ تدریجی و دائمی بودن تحریم ها، وجود درآمدهای نفتی، اتخاذ راهبرد توسعه ای جایگزینی واردات، رقابت جهانی، عدم همراهی کامل اقتصادهای نوظهور مستقل با تحریم، وجود بانکداری برون مرزی را به مثابه عوامل تقلیل دهنده تأثیر تحریم های اقتصادی شناسایی می کند. در مقابل هشت عاملِ چندجانبه شدن تحریم ها، بسته شدن بسیاری از مسیر های دور زدن تحریم ها، محدود شدن دسترسی به نظام مالی بین المللی، هدف قرار دادن فروش نفت، همزمانی تحریم های اقتصادی با آثار برخاسته از اجرای طرح تحول اقتصادی، وابستگی شدید تولید داخلی به فناوری، مواد خام و واسطه ای خارجی، وابستگی نظام ارزی کشور به دلار و یورو، عدم مدیریت افکار عمومی را به مثابه عوامل تشدید کننده تأثیر تحریم ها بر ایران می داند. در نهایت این پژوهش با بازکاوی عوامل یادشده و در نظر گرفتن آرمان های ایرانی- اسلامی به هشت راهکار عملی برای مقابله با تحریم های اقتصادی رهنمون می کند و مبتنی بر کاهش منافع و افزایش هزینه های تحریم کنندگان و افزایش منافع و کاهش هزینه های کشور تحریم شونده، به صورت علمی و عملی سیاست هایی را برای مقابله با تحریم ها پیشنهاد می کند. در آخر با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و دخیل کردن ضریب تأثیر هر یک از عوامل تقلیل دهنده و تشدید کننده تأثیر تحریم های اقتصادی، راهکارراهکارهای پیشنهادی را اولویت بندی می کند
بررسی و تبیین جایگاه دولت در عرصه فرهنگی جامعه از نگاه اسلام و لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه فرهنگ خود جهت دهنده به بسیاری از جنبه ها و حوزه های جامعه و زندگی افراد می باشد، اما در یک گستره وسیع تر، این دولت است که می تواند نقش مهمی در تعیین جایگاه فرهنگ داشته باشد. به عبارت بهتر، فرهنگ می تواند تحت نظارت و تعین پذیری و جهت گیری از سوی دولت و حاکمان قرار گیرد. این مقاله، جایگاه دولت در رابطه با فرهنگ را در دو دیدگاه متفاوت یعنی دولت اسلامی و دولت لیبرالی مورد واکاوی قرار داده و به این پرسش پاسخ می دهیم که: \""از دیدگاه اسلامی و لیبرالیستی دولت از چه جایگاهی در عرصه فرهنگ برخوردار است؟\"". فرضیه مورد نظر این است که \""با توجه به تعریف حداقلی از دولت در قرائت لیبرالیستی، دولت نقشی صرفاً مدیریتی و بعضاً نظاره گر را در عرصه فرهنگ برعهده دارد، اما با توجه به تعریف حداکثری از دولت در دیدگاه اسلامی، دولت علاوه بر نقش مدیریتی، نقش فرهنگ سازی، هدایت و کنترل جوانب مختلف فرهنگی جامعه را نیز بر عهده دارد\"". و با توجه به تعدد مؤلفه های فرهنگی که دولت می تواند به دخالت و نقش آفرینی در آن بپردازد، نوشته حاضر برای جلوگیری از طولانی شدن و همچنین حفظ انسجام آن به چهار حوزه و مؤلفه تعلیم و تربیت، دین، هنر و رسانه ها در دو دولت اسلامی و لیبرالی خواهد پرداخت
پدیدارشناسی تکنیک های امام علی (ع) برای صلح (مطالعة موردی عهدنامة مکتوب خطاب به مالک اشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صلح شعاری است که از غایت های علم سیاست محسوب می شود. برای این که صلح از حالت شعاری بیرون بیاید و در واقعیت عینی و وجوه اجتماعی و سیاسی عملیاتی شود نیاز به تکنیک دارد. امام علی (ع) یکی از بزرگان و اندیشمندان اسلامی است که در نامه اش به مالک اشتر، کارگزار خود، شیوه های اجرایی و کاملاً عملی برای رسیدن به صلح را ترسیم می کند. در این پژوهش بر شش تکنیک راهبردی امام علی (ع) در اندرزنامه به مالک اشتر با عنوان: 1. تکنیک متافیزیکی، 2. تکنیک تفهمی و پدیداری، 3. تکنیک تقدم عمل بر دانش (واقع گرایی)، 4. تکنیک نیت خوانی نکردن، 5. تکنیک بردباری و خاموشی خشم و 6. تکنیک تواضع و درویشی اشاره می کنیم و با استفاده از تحلیل محتوای نامه با روش پدیدارشناسی به نقد و ارزیابی اندیشه آن بزرگوار در مورد صلح می پردازیم. چهارچوب تئوریک به کاررفته در این پژوهش تکنیک های قدرت برگرفته از آثار مارتین هایدگر و میشل فوکو و جورجو آگامبن است، که در مورد اخلاق جایگاهی اندرزنامه نویسی اسلامی به کار گرفته شده است.
ناسیونالیسم، دولت و توسعه
حوزههای تخصصی:
جوامع در حال نوسازی برای تحقق توسعه به انسجام اجتماعی و بسیج ملی در پرتو ناسیونالیسم و به رهبری یک دولت ملی نیاز دارند. برای نقش و کارکرد دولت در توسعه، نظریه های گوناگونی مطرح شده اند؛ ولی همان طور که تجربه تاریخی ملل توسعه یافته نشان می دهد، ملت سازی در کنار صنعتی شدن برای تقویت بنیان های اجتماعی و مادیِ دولت و کشور ضروری هستند. در واقع، ناسیونالیسم، دولت ملی و مدرن، سرمایه داری و توسعه صنعتی در چارچوب آن، با یکدیگر ملازمه دارند. اما کشورهای جهان سوم از دوره سلطه استعمار تا دوره استقلال و تا کنون اغلب از چندپارگی قومی-قبیله ای و مذهبی رنج برده و فاقد هویت و همبستگی ملی و انسجام اجتماعی و در نتیجه دارای دولت های ضعیف، فاسد و ناکارآمد و شبه ملی بوده اند. این مقاله می کوشد رابطه مستقیم و مثبت بین ناسیونالیسم و توسعه را با نقش و کارکرد دولت ملی و توسعه خواه، برجسته سازد و بررسی نماید که چگونه فقدان انسجام اجتماعی و هویت همبستگی ملی در کنار دولت های ضعیف و فاقد مشروعیت، وضعیت توسعه نیافتگی را در بیشتر کشورهای جهان سوم تثبیت کرده است.
امکان های تکنولوژی اطلاعات در عرصه سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب تکنولوژی اطلاعات، عرصه اندیشه و عمل زندگی انسان ها را در همة ابعاد دگرگون می کند و عرصة زندگی سیاسی نیز از این دگرگونی کنار نیست. مقالة حاضر، مبانی این تحول را از منظر فلسفه، جامعه شناسی و ارتباطات می کاود و در بستر خاص علوم سیاسی به رابطة کارآمد تکنولوژی اطلاعات و عرصة سیاست توجه دارد. این نوشته در قالب رویکردهای خوش بینانه و همدلانه، موضوع را بررسی می کند. مقاله ابتدا مبنا و پایة فلسفه و تکنولوژی اطلاعات را ترسیم می کند و پس از شرح آن، جنبه های چهارگانة پیوند آن با تکنولوژی اطلاعات و سیاست را در قالب جنگ اطلاعاتی، دیپلماسی دیجیتالی، دولت الکترونیکی و جامعه مدنی مجازی مورد کاوش قرار می دهد.