مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دیالکتیک
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر نظریه ها رویکردها و دیدگاه های گوناگون در عرصه دانش مدیریت پدید آمده است این مقاله در پی مقایسه نظری سه رویکرد پر رونق دهه های اخیر است که هر سه در زمینه تحول سازمانی مطرح گردیده اند مقایسه تحلیلی سه رویکرد مدیریت کیفیت فراگیر باز مهندسی فرایندهای کاری و سازمان های یادگیرند ه هدف اصلی این مقاله است ابتدا مروری بر ادبیات مقایسه رویکردهای مورد نظر انجام گرفته است آنگاه فلسفه مفروضات اصول ابزار و روش های اجرایی هر رویکرد به طور جداگانه مورد مطالعه عمیق قرار گرفته است بر اساس این مطالعه تفاوت ها و شباهت های رویکردها با یکدیگر به دست آمده و در بخش پایانی مقاله در جدولی تدوین شده است بر اساس یافته های این بررسی شباهت ها و تفاوت هایی که این سه رویکرد در زمینه نوع نگرشی که نسبت به سازمان محیط منابع انسانی و رهبری دارند نیز به دست آمده است همچنین تفاوت ها و شباهت هایی که هر یک از این رویکردها درباره شیوه تحول در سازمان دارند مورد ارزیابی قرار گرفته است برخی از این تفاوت ها و شباهت ها تاکید هر رویکرد بر جنبه های خاصی از مفاهیم مدیریتی و برخی دیگر به راهبرد و شیوه هر رویکرد در اجرای این مفاهیم مربوط می شود
طراحی و تبیین مدل دیالکتیکی نهادی شدن سازمان
حوزه های تخصصی:
چرایی چیستی و چگونگی نهادی شدن سازمان در محیط و پیامدهایی آن برای سازمان مورد توجه محققان نهادگرا در مبحث سازمان و مدیریت است یکی از مسائل اصلی این حوزه مطالعاتی‘ تناقض نهادی شدن و تغییر نهادی است. فرآیند نهادی شدن با ثبات و در مقابل نهادزدایی با تغییر همراه است. مدلی که بتواند ثبات و تغییر نهادی را به صورت همزمان و همسنگ تبیین کند‘ همواره هدف تلاش های حقیقت جویانه اندیشمندان این حوزه پژوهشی بوده است. تحقیق حاضر با به کارگیری روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی‘ عوامل زیربنایی نهادی شدن و تغییر نهادی را در قالب مدل دیالکتیکی ارایه داده و روابط علی بین متغیرها را بصورتی منسجم با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری آزموده است.
ساختار منطقی معرفت شناسی افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۹ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
معرفتشناسى همواره یکى از مهمترین مباحث فلسفى به شمار رفته است. توجه فیلسوفان از آغاز تدوین فلسفه تاکنون به معرفتشناسى متفاوت بوده است، در این میان افلاطون یکى از برجستهترین شخصیتهایى است که معرفتشناسى دغدغه اصلى و اساسى او بوده است. و اندیشههاى بدیع و ژرفى را از طریق روش «دیالکتیک» پیرامون چیستى معرفت و ویژگیها و واقع نمایى آن ارائه نموده. اما با توجه به این که افلاطون مباحث گوناگونى را در معرفتشناسى مطرح نموده ابتدا باید عناصر و سازههاى مختلف تفکر افلاطونى را در هر یک از مباحث فلسفى به دست آورد و سپس، با ترکیب آنها ساختمان فکرى او را در آن خصوص نشان داد. براساس این روش، سازههاى معرفتشناسى افلاطون به ترتیب عبارتند از:
1- ادراک حسى و نقد آن 2- عقیده و پندار 3- ریاضیات 4- شناخت ایدهها و نیز آثار آنها و بیان روابط آنها با یکدیگر و با اشیاء محسوس 5- یادآورى 6- دیالکتیک. در این مقاله پیوند منطقى بین این مراحل در گذر از هر مرحله به مرحله بعدى آشکار گردیده است
جایگاه مفهوم کلی در نظام اندیشه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
ما اشیاء را در قالب انواع عام و شامل ادراک میکنیم و در زبانمان از مفاهیم کلی استفاده مینماییم; اما نحوة وجود کلی برای ما روشن نیست. واقعگرایان معتقدند که کلی دارای وجود عینی است. مفهومگرایان آن را مفهومی ذهنی میشمرند و نامگرایان کلی را به صرف لفظ عام فرو میکاهند. نظر هگل در این موضوع بدیع است. او تعریف جدیدی از کلی به دست میدهد و آن را کلی انضمامی مینامد. به نظر او, خطاست تصور کنیم که مصادیق مفاهیم ذهنی, نخست تحقق دارند و در مرحله بعد, تمثل ذهنی ما تحقق مییابد و مفاهیم اشیاء از رهگذر عملیات انتزاع و ائتلاف وجوه اشتراک آنها شکل میگیرد, بلکه مفهوم اصل است و چیزها اموری هستند که از طریق مفهومی که در آنها حضور دارد و خود را در آنها آشکار میکند تحقق دارند. این مقاله به تعریف هگل از کلی، رهیافت او به آن، نسبت میان کلی و جزئی و وجود کلی از دیدگاه وی میپردازد.
دیالکتیک منش و میدان در نظریه عمل پییر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع نوشتار حاضر، جایگاه نظریه تلفیقی پی یر بوردیو در گستره علوم اجتماعی است. بدین منظور، ابتدا، فلسفه رابطه ای به عنوان فلسفه پشتیبان این نظریه و پل رابط عین گرایی و ذهن گرایی طرح می گردد. سپس سابقه نظریه میدان های اجتماعی در نظریه میدان های فیزیکی و میدان های روانی تعقیب می شود. پس از آن، نظریه عمل پی یر بوردیو به عنوان مرکز ثقل جامعه شناسی رابطه گرایانه با توسل به مفاهیم نوبنیادی همچون منش و میدان تشریح می گردد. در این مرحله تلاش می شود ذات دیالکتیکی این مفاهیم و توقف وجودی شان نسبت به هم نشان داده شود. بدین ترتیب، توصیف مفاهیم منش و میدان معطوف به دریافت نظریه عمل به عنوان یک دستگاه نظری قدرتمند است، که توانایی تبیین عمل در عرصه های مختلف را دارد. مطالعات بوردیو و شاگردانش بارها این توانایی را نشان داده، ضمن آنکه با هضم انتقادات صاحب نظران علوم اجتماعی به توسعه هر چه بیشتر این برنامه تحقیقاتی جایگرین کمک نموده اند
افلاطون و حکمت سقراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باب اندیشه و شخصیت سقراط نویسندگان یونان باستان آراء مختلفی عرضه کردهاند. در عصر حاضر نیز مورخان فلسفه باستان یونان کوشیدهاند از آثار اندیشمندان یونانی، بخصوص از آثار افلاطون، سقراط تاریخی را بیابند. سعی ما بر یافتن و تبیین آراء سقراط تاریخی نیست، بلکه در نظر داریم تا اثبات کنیم برخلاف آنچه مشهور است، نزد افلاطون افکار و شخصیت واحدی را برای سقراط نمیتوان یافت. سقراط دوره جوانی افلاطون دیالکتیکی با زبان تکمعنایی، مردمی و طرفدار تربیت شهروندان، سیاسی و بدون فلسفه سیاست خاص، خردمندترین فیلسوف اخلاق بدون نظریهپردازی در این باب، متعهد به ساختار دین مدنی یونان و سلبی و نقاد است. در آثار دوره میانسالی به سقراطهایی به عنوان فیلسوف مجنون، فیلسوف عاشق، شهودگرا که از روش دیالکتیکی میگذرد، ایجابی و نظریهپرداز، با زبان اسطورهای، گاهی نقاد سقراط دوره نخست، تابع و مرید راهنمای روحانی، در مقابل مردم و برگزیدهگرا، آرمانگرا با فلسفه سیاسی خاص و با برداشتی باطنی و اسرارآمیز از دین برمیخوریم. نقش سقراط در آثار اواخر دوران میانسالی و کهنسالی افلاطون کاهش مییابد، تا جایی که در جامعه «قوانین» جایگاهی ندارد؛ چنانکه اگر میداشت شاید سرنوشت سقراط رساله «آپولوژی» در انتظارش میبود.
رابطه فهم با دیالکتیک، تاریخ و زبان در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گادامر فهم را اساسی¬ترین فعل انسان دانسته و هدف خود را پدیدارشناسی و هستی¬شناسی فهم و توصیف آنچه که در هر فهمی روی می¬دهد، اعلام می¬کند. او فهم را واقعه¬ای می¬داند که ورای خواست و اراده ما برای ما رخ می¬دهد. از نظر او فهم, واقعه¬ای دیالکتیکی، تاریخی و زبانی است که حاصل تعامل، گفت¬وگو و در نهایت امتزاج افق گذشته با حال است. فهم با عواملی همچون سنت، افق، زبان، زمان، تاریخ، پیش¬داوری، دور هرمنوتیکی، کاربرد و غیره ارتباطی تنگاتنگ و جدا نشدنی دارد. بنابراین, تمام این عوامل باید در یک کل واحد و مرتبط با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند.
دیالکتیک در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مفاهیم بنیادین "نظام فلسفی" افلاطون، به معنای وسیع کلمه که شامل هستی شناسی، معرفت شناسی، اخلاق، سیاست و جز اینهاست، "دیالکتیک" است. افلاطون این مفهوم را، به عنوان یک روش، از سقراط به ارث برده و در طول پنجاه سال فعالیت فلسفی خویش تغییراتی تکاملی در محتوا و صورت آن به وجود آورده است. تنوع موضوعات بحث، در محاورات گوناگون افلاطون گاهی اجازه نمی دهد که خوانندگان آثار او به راحتی بتوانند تمامی معانی دیالکتیک را با یکدیگر وفق دهند. این مقاله معانی دیالکتیک را در بسترهای گوناگونی که افلاطون به ایراد سخن پرداخته است پیگیری میکند و به بیان ارتباط آنها با یکدیگر و با سایر قسمتهای فلسفه افلاطون می پردازد.
بررسی گستره معرفت شناسی انسان ازدیدگاه فلاسفه مکتب ایده آلیسم و استلزامات تربیتی آن
حوزه های تخصصی:
این مقاله درخصوص” گستره معرفت شناسی” انسان، نسبت به عالم وآدم، از دیدگاه عده ای از فلاسفه سر شناس ایده آلیسم بحث می نماید. همه آنان، انسان را در شناخت عالم هستی توانا می دانند. اما این توانایی را درتمامی انسان ها یکسان نمی شناسد. آن ها اعتقاد دارند شناخت قابل اطمینان تنها از راه عقل وخرد حاصل می شود.آنچه مورد اختلاف است، روش های شناختی است. بعضی بر روش دیالکتیک، بعضی بر روش ریاضیات یا شهودی، فلسفی، تاریخی وخود کوشندگی و... تاکید دارند.با توجه به نظریه گستره معرفت شناسی ایده آلیسم، تاکنون آثار ناچیزی از توانایی های شناختی انسان حاصل شده است.آثار شناختی وسیع وعمیق انسان نسبت به هستی ونظام آفرینش به تدریج ودرآینده ظهور خواهد کرد. لذا از این دیدگاه انسان ها در راه شناخت تدریجی جهان هستی می باشند.
بررسی رویکرد تفسیری شورای نگهبان در پرتو هرمنوتیک فلسفی گادامر
حوزه های تخصصی:
این که مفسر قانون اساسی در تفسیری که ارائه می دهد، به چه چیز تکیه می کند، موضوع اصلی نظریه پردازی در خصوص تفسیر می باشد و در این ارتباط، هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر(2002-1900) بسیار بصیرت زا است. گادامر با معرفی الگوی دیالوگ برای روند فهم و تفسیر متون، عرصه تاز ه ای را می گشاید. روش تفسیری شورای نگهبان به عنوان مفسر رسمی قانون اساسی و نیز مقام تائید کننده مصوبات مجلس شورای اسلامی که عموماً با تکیه بر آموزه های اصول فقه شکل گرفته است، به وجود معنایی از پیش موجود و تماماً قابل کشف و دریافت معتقد است. بر این اساس، هر لفظی که در اصول قانون اساسی به کار رفته است، معانی معینی دارد که باید رعایت شود. حال آن که بر اساس آموزه های هرمنوتیک فلسفی گادامر، الفاظ به کار گرفته شده در متن در بستر کاربردی که دارند و با امتزاج با افق مفسر معنا دار می شوند و هیچ گاه معانی منتسب به یک لفظ پیشینی، تمام و نهایی نیست
مکتب فرانکفورت و نظریه انتقادی (آراء و نظریه ها)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مکتب فرانکفورت توسط ماکس هورکهایمر در دانشگاه فرانکفورت بنیان گذاری شد و باعث مطرح شدن چهره های برجسته ای هم چون تئودور آدورنو، هربرت مارکوزه و والتر بنیامین و ... در جهان گردیده است. گرایش کلی طرف داران این مکتب، مارکسیسم بود. مکتب انتقادى در برگیرنده انتقاد از جامعه و نیز نظام هاى گوناگون معرفتی است و هدف نهایى آن افشاى دقیق تر ماهیت جامعه است. انتقادهاى عمده آن عبارتنداز: الف) انتقاد به نظریه مارکسیستى ب) انتقادهایى به اثبات گرایى ج) انتقادهایى از جامعه شناسى د) انتقاد از جامعه نوین. نظریه انتقادى نیز محصول گروهى از نئومارکسیست هاى آلمانى این مکتب است که از حالت نظریه مارکسیستى به ویژه از گرایش آن به جبرگرایى اقتصادى دل ِ خوشى نداشتند.این نظریه بیشتر از انتقادهایى ساخته شده است که از جنبه هاى گوناگون زندگى اجتماعى و فکری به عمل آمده است. این نظریه از کار «مارکس» الهام گرفته و هدف اصلی نظریه انتقادی نشان دادن روابط قدرت در چارچوب پدیده های فرهنگی است. مقاله حاضر با نگاهی اجمالی به مکتب فرانکفورت و نظریه اجتماعی از طریق روش اسنادی به این مکتب پرداخته است
متافیزیک و سیاست: تمایز جامعه مدنی و دولت در فلسفه سیاسی هگل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این مقاله رابطه متافیزیک و سیاست را در اندیشه هگل مورد بررسی قرار می دهد. هگل در فلسفه سیاسی و خصوصا در طراحی جامعه مدنی و نظریه دولت مدرن، مفاهیم متافیزیکی فلسفه خود را بکار می برد. بنابراین فلسفه سیاسی هگل بربنیادهای متافیزیکی استوار است. هگل با برداشتن دیوار بین ذهن و عین و وحدت بخشیدن به فاعل شناسا و موضوع شناسایی، با روش دیالکتیکی خود به حل مساله اصلی فلسفه و فلسفه سیاسی خود می پردازد.مساله اصلی هگل در فلسفه، حل رابطه نامتناهی و متناهی، و در فلسفه سیاسی، حل رابطه فرد و دولت است.هگل با استفاده از روش سه پایه دیالکتیکی خود مراحل به وجود آمدن و اسقرار متافیزیکی دولت مدرن را بیان کرده و وحدت فرد و دولت را نشان می دهد. این سه دقیقه یا سه مرحله دیالکتیکی، شامل مرحله اول، خانواده به عنوان کلیت و وحدت اولیه، یعنی تز، مرحله دوم، جامعه مدنی، به عنوان جزییات، و محل ارضای نیازهای اشخاص مستقل و محل تعارض و بی نهایت تنش، و فروپاشی وحدت اولیه، یعنی آنتی تز، و نهایتا از سنتز آنها، مرحله سوم، دولت به عنوان وحدت بسط یافته ثانویه و در سطحی بالاتر می باشد. هگل با ایجاد تمایز میان جامعه مدنی و دولت و قایل شدن به استقلال دولت، شرایط لازم برای استقرار دولت مدرن را فراهم می کند.
هم فراخوانی تحولات تاریخی و سیاسی دهه های 1950 تا 2000 میلادی و نظریات اخیر جامعه شناسی غرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با بهره گیری از اصل هم فراخوانی تلاش دارد ارتباط متقابل میان نظریات اخیر جامعه شناسی غرب و از جمله نظریات چهار جامعه شناس برجسته آنتونی گیدنز، ارونیگ گافمن، میشل فوکو و اریک فروم را با تحولات تاریخی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دهه های 1950 تا 2000 میلادی نشان دهد.
نگاهی آسیب شناسانه به پیشینه مباحث جدید کلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
مفاهیم جدید کلامی که از غرب نشات می گرفت، تقریبا از دوره امیرکبیر و سپهسالار، توسط منورالفکران در ایران مطرح شد و رفته رفته واکنش متکلمان را برانگیخت. نخستین مباحث در حوزه علوم اجتماعی و سیاسی مطرح شد، که عبارت بود از آزادی، مساوات، قانون عرفی و منشا مردمی حکومت. این مفاهیم از دوره مشروطه به بعد مورد دفاع متکلمان قرار گرفت.پس از مشروطه نیز مباحثی چون علم و دین، ماتریالیسم دیالکتیکی و مارکسیسم به مسائل جدید کلامی افزوده شد. بررسی آسیب شناسانه مواضع متکلمان نشان می دهد که غالب آنها به مسائل جدید آشنایی زیادی ندارند و به ندرت متکلمی در یک مسأله مورد بحث تخصص دارد. آنها با همان ابزار و معارف سنتی به نقد مسائل جدید می پردازند به کارکردهای مثبت این مسائل توجه نداشته، در برخی موارد به دلیل ناآشنایی با مساله کلامی، مواضع متنقاضی اتخاذ می کنند.
زبان، جستجو و آپوریا در نامهی هفتم افلاطون (Language, Search and Aporia in Plato’s Seventh Letter)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله رابطهی میان زبان و وجود را آن گونه که در به اصطلاح انحراف فلسفی نامهی هفتمِ منسوب به افلاطون فهمیده شده است، بررسی میکند. در اینجا نویسندهی نامه، برخلاف گواهی بسیاری از رسالات افلاطون، مدعی است که هیچ کلمه ای دربارهی فلسفهی افلاطون نوشته نشده است و نخواهد شد؛ وبه علاوه، گویا نگارنده به این دلیل که مطلب چندان سردرگم کننده نبوده است، در ادامه توضیح میدهد که در واقع مسائل فلسفی به هیچ وجه بیان شفاهی را نمیپذیرند.این مقاله، برای طرح استدلالات این ادعاها و بیان نتایج آنها، آنچه را میجوید که به گفتهی نامه تنها راه خروج از کمبودهای معرفت شناسانه و وجود شناسانهی ذاتی زبان است. این مقاله در کوشش برای کشف اینکه چگونه نویسندهی نامه برای نابسندگی فهم عقلانی، نظری و زبانی واقعیت نهایی استدلال میکند، در مفاهیم سونوسیا (sunousia) و تریبو (tribô) (که شاید در این بافت به ""گفتگوی زنده"" و ""صرف زمان"" ترجمه شدنی باشد)، به عنوان تنها اعمال به قدر کافی نیرومند برای چیرگی بر موانع زبان و دست یابی به فهمی حقیقی از وجود، کنکاش میکند. این مقاله به منظور استدلال علیه تفسیری اسطوره ای از مفاهیم سونوسیا و تریبو- بر اساس وحدت مسلم سوژه و ابژه- مدعی است که بر طبق نامه، رابطهی فلسفی حقیقی با وجود، به عنوان نتیجهی نوع خاصی از جستجو فهمیده نمیشود، بلکه باید به عنوان خود جستجو فهمیده شود. مقاله میگوید نه سونوسیا و نه تریبو، هیچ کدام نوع خاصی از موقعیت تأملی را تسخیر نمیکنند، بلکه یک گفتگوی مفصل منعکس کنندهی شرایط خاصی از یک رهیافت فلسفی است.
ساختار دیالکتیکی روزه در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روزه وقتی در ساختار اندیشگانی عارفان قرار می گیرد، بنا بر ویژگی بطن گرا و تأویلی عرفان، از حوزه معنای ظاهر شرعی فراتر رفته، با گسترش معنایی، جایگاهی فرا شرعی مییابد تا جایی که گاه توجه به روزه شرعی از مبطلات این روزه فرا شرعی می شود. ساختار صیروری- دیالکتیک عرفان که پدیده ها را در فرایند ایجاب و سلب، پیوسته در معرض شدن قرار می دهد، از سه اصل و الگوی سلوکی مشترکِ شریعت، طریقت و حقیقت تشکیل شده است. هریک از مباحث و مقوله ها در این ساختار در حکم عناصر و اجزایی اند که بلافاصله بُعدی تأویلی به خود می گیرند و می توان آنها را زیر سه اصل شریعت، طریقت و حقیقت، با ابعاد معنایی متفاوت، جای داد. با نگاه در زمانی و تاریخی به روزه، مشخص می شود که در مراحل آغازین عرفان و تصوّف، بیشتر، مباحث شرعی روزه مدّ نظر عارفان است؛ اما هرچه از تاریخ عرفان می گذرد، مفهوم روزه جنبه تأویلی می گیرد و خود را با ساختار سه مرحله ای آن تطبیق می دهد. در این مقاله با اتکا به سیر تحول روزه در کتاب های برجسته عرفانی در یک نگاه ساختاری به ذکر شباهت ها و تفاوت های این نگرش ها می پردازیم.
حاجی مراد،نائبی که از مرگش،نویسنده شهیر روس، لف نیکلایویچ تالستوی سخت متأثر شد
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کتاب((حاجی مراد)) اثر لف نیکلایویچ تالستوی‘نویسنده نابغه روس که با نگاه منصفانه خود ‘ ضمن محکوم کردن جنگ قفقاز‘ژرفترین عقایدش را درباره مسائل سیاسی‘اجتماعی‘عقیدتی و... روسیه تزاری بیان می دارد‘ مورد بررسی قرار می گیرد. تالستوی در این اثر نیز با استفاده از روش روان شناسانه با مقایسه اقشار و اجتماعات گوناگون و با بیان مناظره و کشمکش درونی هر قهرمان با خود‘ شخصیت قهرمانان را برای خواننده به تصویر می کشد. مقاله نیز به بررسی علت بروز جنگ در قفقاز‘معرفی بعضی از شرکت کنندگان اصلی آن‘که قهرمانان اصلی اثر نیز هستند و تحلیل شخصیت آنان براساس نظریات نویسنده در اثر((حاجی مراد)) می پردازد.
ساختارهای دوقطبی در نوشتار محمود دولت آبادی؛ از ذهنیت تقابلی تا اندیشة تحلیلی
حوزه های تخصصی:
اگرچه ساخت بحرانی آثار محمود دولت آبادی سیمای شخصیت های داستانی نویسنده را انعطاف ناپذیر و گاه خشن معرفی کرده است و ساختارهای نشانه شناسی روایی داستان آنان را به سمت تقابل یا رویارویی مستقیم با عامل برهم زنندة نظم و آرامش ناپایدار اولیه سوق می دهد؛ با این حال معتقدیم که تقابل پرسناژ با خود و نیز با دیگری بیش از آنکه منوط به لزوم حفظ هماهنگی ماهیت و نحوة کنش شخصیت های داستانی با ساخت بحرانی اثر باشد؛ برآمده از اندیشة دو قطبی و ذهنیت تقابلی است که نظام تخیلی نویسنده در برابر دنیای پرآشوب و پراضطراب بیرونی از خود به نمایش می گذارد. اگر در بدو امر نوع رویکرد فلسفی و نحوة پاسخگویی نظام تخیلی دولت آبادی در برابر دنیای پرتلاطم و بیرحم پیرامونی ـ آنچنان که در عالم داستانی نویسنده متبلور شده ـ وی را به خلق شخصیت های داستانی سوق داده که با خود و سپس با دنیای پیرامونی در جنگ و ستیزی نابود کننده هستند؛ ذهنیت تخیلی نویسنده، به مرور، دوئیت درون را به نوعی تجربة دیالکتیکی و فرصتی برای بروز چالش های ذهنی-فکری بدل می کند؛ چالش هایی که درلابلای سیرعادی روایت داستانی در قالب گفتمان تحلیلی-استفهامی مجال بروز پیدا کرده و ورای تقسیم بندی عالم داستانی به دو قطب روایت داستانی و رسالة تحلیلی- نظری، نوع نگرش نویسنده را به خود و دیگری آشکار می سازد.
تاریخ بیهقی در گستره منطق مکالمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطق مکالمه محصول اندیشه میخاییل باختین، نظریه پرداز حوزه علوم انسانی در قرن بیستم است. این دیدگاه بر برقراری تعامل دائمی میان نظرگاه های متن، مؤلّف و مخاطب تأکید می کند و این که شناخت واقعی تنها از لابه لای شراکت ها، تفاوت ها و نقیضه های معانی این سه عنصر حاصل می شود. از نظر او، سخن سرشت مکالمه ای دارد و این مکالمه گرایی نیز به شکل تام در گونه ادبی رمان بازتاب مییابد؛ زیرا رمان، عرصه بازتاب زبان ها، صداها و سبک های گوناگون است. بنابر این رمان ماهیتاً چندمفهومی است. از این رو زمینه اصلی مطالعات باختین است. در این جستار تلاش شده که تاریخ بیهقی اثر ابوالفضل بیهقی، بنا بر سرشت رمان گونه آن در گستره منطق مکالمه مورد پژوهش قرارگیرد. روش پرداختن به این پژوهش، اثباتی-تحلیلی است و به مؤلّفه های شاخص مکالمه ای همچون دوصدایگی، دگرمفهومی، کرونوتوپ و ذکر مصادیق آن؛ ازجمله پوشیده گویی، محاکات و دیالکتیک پرداخته می شود.
سقراط در جست جوی حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقراط نامی است که با حکمت پیوند جاودانی یافته است. در اهمیت سقراط همین بس که او استاد محبوب افلاطون است. افلاطون کسی است که فیلسوفی همچون وایتهد درباره اش میگوید: تمامی فلسفه غرب چیزی جز تعلیقاتی بر فلسفه او نیست. ارسطو نیز که به «فیلسوف مطلق» شهرت دارد و فلسفه اسلامی و غربی وامدار اویند، شاگرد باواسطه سقراط است. جایگاه سقراط در حکمت و فضیلت تا جایی است که برخی او را پیامبر پنداشته اند. اینکه سقراط آموزگار فرزانگی است، قولی است که جملگی برآنند.
هدف این پژوهش اجمالی، آگاهی از حیات و آشنایی با شیوه تفکر سقراطی و نقش او در گسترش فرزانگی است. با تأمّل در آثار بر جای مانده حاوی حکمت سقراطی و تحلیل آنها، خواهیم یافت که سقراط فقط مرد اندیشه نبود، بلکه حکمت و فضیلت را به عنوان عناصر جداییناپذیر در وجود خویش جمع کرده بود. او با ابداع روش استقرایی ویژه اش و جست وجوی خستگیناپذیرش در نیل به ذات و حقیقت اشیا، تفکر فلسفی را در مسیر راستینش قرار داد.