فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
سازمان همکاری اقتصادی (اکو) به عنوان یک سازمان منطقه ایِ برآمده از کالبد نظام نوین دانایی، با گذشت نزدیک به سه دهه از زمان تأسیس، در معرض موانع و چالش هایی در روند همگرایی بوده است. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله این است که دلایل عدم همگرایی بین کشور های عضو اکو چیست؟ چالش های ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، هنجاری- ادراکی و جغرافیایی به عنوان مهم ترین موانع در روند همگرایی سازمان اکو تلقی می شود. همچنین، نبود منطق تناسب کارکردی، هنجاری و رویه ای، حاکمیت رویکرد رقابت محور و انتزاع گرا و نگاه تاکتیکی و ابزاری به این سازمان از سوی کشور های عضو، فرضیه های پژوهش را تشکیل می دهند. این پژوهش با کاربست نظریه منطقه گرایی نوین و همگرایی و روش شناسی مقایسه ای، به آزمون فرضیه می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که به دلیل درک متمایز دولت های عضو از امنیت و تهدید، تفاوت سطوح توسعه، تحولات جاری سیاست در سطح منطقه و بین الملل، اعضای سازمان اکو بیش از پیوند های درون سازمانی، به تعقیب اتحادهای برون سازمانی می پردازند که متعاقب آن، همگرایی در سطح سازمان را با چالش های بسیاری مواجه کرده است.
نقش اکو در توسعه روابط اقتصادی کشورهای عضو
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل همکاری
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل رژیمهای بین المللی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز (اوراسیا)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
گرایش جهانی به الگوی توسعه مبتنی بر اقتصاد آزاد و افزایش صادرات، موجب شده کشورهای منطقه ای و فرامنطقهای بهسوی همکاری در زمینه تجارت و صنعت، به عنوان ابزاری کارآمد توسعه اقتصادی و اجتماعی قدم بردارند. بر این اساس سازمان همکاری اقتصادی (اکو) توسعه اقتصادی کشورهای عضو را مدنظر قرار داده است. این سازمان بعد از پیوستن کشورهای آذربایجان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان به سه کشور بنیان گذار آن (ایران، ترکیه و پاکستان) مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. مهمترین نقش اکو برای کشورهای عضو، توسعه روابط اقتصادی آن است. اگر چه با موانع اقتصادی-سیاسی فراوانی مواجه است. سوال اصلی مقاله این است که آیا اکو توانسته است نقشی برای توسعه روابط اقتصادی کشورهای عضو داشته باشد؟ فرضیه مقاله این است که این سازمان در مواقعی توانسته است باعث توسعه اقتصادی این کشورها شود و در برخی مواقع به دلایل سیاسی و اقتصادی سطح روابط بین کشورها در تجارت منطقه ای به مشکل برخورده است. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
بررسی جایگاه استقرار فراسرزمینی سلاح های هسته ای ایالات متحده آمریکا (مطالعه موردی اروپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ما در نوشتار پیش رو، به واکاوی جایگاه اسقرار فراسرزمینی سلاح های هسته ای ایالات متحده در بستر منافع گسترده این کشور در جهان پرداخته ایم. ایالات متحده آمریکا به عنوان یگانه ابرقدرت برآمده از رقابت جنگ سرد، همواره کوشیده است تا مناطق ژئوپلیتیکی گسترده ای را زیر نگین رهبری خود داشته باشد. در همین راستا، بر اساس تعریف ف راخی که از منافع پراکنده خود در پهنه گیتی داشته است، به استقرار سلاح های هسته ای تاکتیکی خود در گوشه و کنار جهان اقدام کرده است. یکی از این مناطق که نقش غیرقابل انکاری در روندهای امنیتی و سیاسی جهان ایفا می کند، اتحادیه اروپا است. ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری آی زنهاور تعداد متناب هی از سلاح های هسته ای خود را تحت پوشش سیاست اشتراک گذاری هسته ای در خاک کشورهای اروپایی عضو ناتو مستقرکرد. از این رو، ما در مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش بوده ایم که مبانی استقرار فرا سرزمینی تسلیحات هسته ای در ایالات متحده آمریکا چیست؟ فرضیه مقاله حاضر بر این امر ابتناء یافته است که ایالات متحده برای نگه داشت قابلیت تحرک عملیاتی بالا و اطمینان به متحدان در رابطه با «چتر هسته ای» و تأمین امینت آنها در ب رابر نیروی متعارف عظیم شوروی اقدام به استقرار سلاح های مذکور در خاک کشورهای عضو ناتو کرده است. روش ما برای بررسی این امر، توصیفی-تحلیلی بوده و از ابزار کتابخانه ای و اسنادی برای گردآوری اطلاعات بهره برده ایم.
مدیریت بلایای طبیعی در جمهوری اسلامی ایران و همکاری های منطقه ای بین المللی
حوزه های تخصصی:
بشر از ابتدای خلقت همواره با حوادث طبیعی دست به گریبان بوده است؛ اما به رغم پیشرفت های به دست آمده در دهه های اخیر در زمینه دانش و تکنولوژی، نه تنها از تعداد و اثرات حوادث طبیعی کاسته نشده است بلکه روند، حکایت از سیر افزایشی و پیچیده تر شدن اثرات حوادث دارد. در این رهگذر اقدامات کشورها بهتنهایی دستاورد قابل توجهی به همراه نداشته است و به دلایل مختلف از جمله لزوم کاهش آسیب پذیری ها، افزایش تعداد و پیچیده شدن حوادث، انسان دوستانه بودن موضوع، فرامرزی بودن علل و اثرات حوادث طبیعی مانند (سونامی و پدیده گرد و غبار)، به اشتراک گذاشتن دانش و تجارب و پرهیز از سعی و خطا به دلیل تبعات و هزینه های سنگین انسانی و مالی، همکاری میان کشورها و سازمان های بین المللی اجتناب ناپذیر شده است. در این مقاله ضمن بررسی اهمیت و ضرورت موضوع حوادث طبیعی و اثرات آن بر جوامع انسانی به روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال اصلی هستیم؛ چرا کشورها و جامعه جهانی از جمله جمهوری اسلامی ایران، باید به مدیریت بحران بلایای طبیعی توجه کنند و در راستای تحدید آن برنامه ریزی نمایند. فرضیه مقاله بر این مبنا استوار است که همکاری ها، تعاملات بین الملل از وقوع حوادث، موجب هم افزایی و هم سویی سیاست ها و راهبردهای جامعه جهانی و ایران، کاهش اثرات سوانح طبیعی شده است. بر این اساس، تلاش مجامع بین المللی، فعالان عرصه دیپلماسی، مهندسین مدیریت بلایای طبیعی، متخصصین تغییر اقلیم و ... . جهت کاهش رنج انسان ها از پیامدها و آثار زیان بار بلایای طبیعی، ترتیباتی اتخاذ نمودند تا با برگزاری نشست های جهانی و کنفرانس های تخصصی به منظور تهیه و تدوین دستورالعمل هایی هم چون HFA، کنوانسیون ها، راهکاراهای اجرایی شدن آن ها در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها در زمینه مدیریت بحران، سمت وسویی نو ببخشند و مدیریت بحران را از از آمادگی مقابله و بازسازی به سمت «پیشگیری» تغییر نماید، تا افراد آسیب دیده از بحران و بلایای طبیعی، حق زندگی پرمنزلتی را داشته باشند.
بررسی کنوانسیون های چهارگانه حقوق بین الملل بشر دوستانه در عراق
حوزه های تخصصی:
تهاجم نظامی آمریکا به عراق موجب تحول نگرش جامعه بین المللی به سیستم امنیت دسته جمعی و اعتبار و توان سازمان ملل متحد در مدیریت بحران های بین المللی گردید. ارزیابی پیامدهای حمله به عراق و استمرار اشغال آن هم چنان به عنوان مهم ترین معضل بین المللی مورد تحلیل حقوقدانان و پژوهشگران روابط بین الملل قرار دارد و جای امیدواری است که تقریباً در مورد تخلف آمریکا از قواعد بنیادین حقوق بین الملل اجماع وجود دارد. صرف نظر از عدم مشروعیت جنگ عراق، مسئله تهاجم آمریکا به این کشور، رعایت حقوق جنگ و هدایت عملیات جنگی نیز قابل بررسی و تعمق است. در جریان این حمله با موارد نقص کنوانسیون حقوق بین الملل بشر دوستانه نیز روبرو هستیم. در این مقاله ضمن بررسی کنوانسیون های چهارگانه حقوق بین الملل بشر دوستانه در صد پاسخ به این سوال اصلی هستیم؛ در حمله نظامی آمریکا به عراق موارد نقص کنوانسیون های حقوق بین الملل بشر دوستانه کدامند؟ فرض پژوهش بر این اساس استوار است، بازداشت های غیرقانونی نظامیان، شکنجه اسرای جنگی، غارت، کشتار غیرنظامیان، نقص فاحش کنوانسیون های چهارگانه حقوق بین الملل بشر دوستانه در عراق محسوب می شود. با توجه به گذار تاریخی عراق از حالت اقتدارگرا به سمت وسوی دموکراسی، عدالت انتقالی در این بستر رشد نکرده است؛ که در ادامه به تکنیک های عدالت انتقالی و اهداف آن نیز اشاره می گردد.
بررسی چالش ها و راهکارهای تعیین رژیم حقوقی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریاچه خزر بزرگ ترین دریاچه دنیاست و باوجود وسعتی که دارد، مشمول کنوانسیون حقوق دریاها نمی شود و تابع یک رژیم حقوقی مخصوص به خود است که در گذشته مبنای آن قراردادهای 1921 و 1940 ایران و شوروی سابق بوده است. از سال 1991 با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و افزایش کشورهای ساحلی دریای خزر از دو به پنج کشور یعنی ایران، فدراسیون روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان باید نسبت به ایجاد ترتیبات جدید بر اساس الگوی جدید بین کشورهای مذکور اقدامات لازم صورت گیرد. رژیم حقوقی دریای خزر از عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیک و امنیت انرژی در جهان متأثر شده است و با ورود کنسرسیوم های نفتی و گازی چندملیتی و بازشدن پای قدرت های فرامنطقه ای جهت استخراج نفت، بحث تعیین رژیم حقوقی جدید، توجه گسترده محافل حقوقی سیاسی را در سطح بین المللی به خود معطوف داشته است. سه کشور تازه استقلال یافته به دنبال تعیین رژیم حقوقی جدیدی برای خزر هستند. بدین ترتیب خزر جایگاهی ویژه در منطقه پیدا کرد و به تبع آن باعث بروز مشکلات جدید در تعامل در درون منطقه شده است که زمینه تعارضات و همکاری ها میان کشورهای حوزه خزر را فراهم کرد.
بررسی قواعد بشردوستانه حاکم بر کاربرد پهپادها در مخاصمات مسلحانه (مطالعه موردی حملات پهپادهای ایالات متحده آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد پهپادها در مخاصمات مسلحانه مدرن، بحث های عمده ای را در زمینه اجرای حقوق بین الملل بشردوستانه ازجمله عدم تفکیک میان تروریسم و غیرنظامیان و توسل به پهپادها توسط نهادهای غیرنظامی چون سازمان اطلاعات مرکزی امریکا برانگیخته است. تسری قواعد بشردوستانه در حملات پهپادها علیه تروریسم بین المللی، به دنبال حملات تروریستی یازده سپتامبر 2001 در چهار نقطه پاکستان، افغانستان، یمن و سومالی، به دلیل ماهیت مخاصمات مسلحانه انجام گرفته که غیربین المللی هستند؛ از وضعیت متفاوتی برخوردار است؛ اما اصول مشترکی در تمامی این مخاصمات وجود دارد و آن هم حمایت از غیرنظامیان و تفکیک بین رزمندگان و غیررزمندگان براساس قواعد بین الملل بشردوستانه است که در این حملات نقض شده است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که علاوه بر نقض قواعد بین المللی بشردوستانه به ویژه در زمینه حمایت از غیرنظامیان و محیط زیست، این حملات نتوانسته است به اهداف مورد ادعای امریکا از حملات پهپادها که همان مبارزه با تروریسم بین المللی است، دست یابد، بلکه در جهت عکس موجب رشد احساسات ضدامریکایی و الحاق مردم بومی مناطق مورد هدف حملات پهپادهای امریکایی به گروه های تروریستی، پراکنده شدن تروریست ها در کشورهای دیگر از جمله سوریه و در نهایت افزایش موج خشونت ها در خاورمیانه و اختلال در صلح و امنیت منطقه ای شده است که با اهداف و اصول منشور ملل متحد تعارض کامل دارد
همکاری های بین المللی اینترپل و امنیت بین المللی
حوزه های تخصصی:
جنایتهای سازمان یافته بین المللی، تهدیدی برای امنیت جامعه جهانی و به خصوص بشریت به شمار میآید. این نوع جنایت ها و عوامل آن در خارج از محدوده مرز یک کشور این نوع جنایات را دارای خصیصه ی فراملی بروز نموده و این مساله به عنوان یکی از معضلات اصلی، دولت ها و سازمان های بینالمللی ذی ربط را در جهت حفظ و تأمین امنیت بین المللی به فعالیت واداشته است؛ در پاسخ به این مساله یکی از مهم ترین اقدامات در جهت مبارزه با این گونه جنایات، همکاری و تصویب «کنوانسیون بین المللی مبارزه با جنایات سازمان یافته فرامرزی» معروف به کنوانسیون پالرمو توسط سازمان ملل متحد در دسامبر سال 2000 میلادی می باشد که نمود تعامل بین المللی در این حوزه است. در این بین نقش اینترپل در راستای حفظ امنیت و مبارزه با شکل گیری و توسعه این نوع جنایت ها، اهمیت بسزایی دارد. این مقاله به صورت تحلیلی-توصیفی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ایی می باشد.
مداخله بشردوستانه در میانه نظم میان دولتی و نظم جهان وطن گرایانه
حوزه های تخصصی:
وقوع جنگ های داخلی که با بحران های انسانی؛ یکی از مهم ترین چالش های امنیتی دوره جدید بین المللی است. تلفات و خسارات گسترده این جنگ ها و پیامدهای مهلک انسانی آن همراه با گسترش و توسعه جنبش بین المللی حقوق بشر با احیای آموزه مداخله بشردوستانه همراه شد. این شکل از مداخله در موارد متعددی به کار گرفته شده و در طی سال های اخیر و پس از خیزش های مردمی در جهان عرب در لیبی نیز مجدداً به کار گرفته شد. در این مقاله در پی پاسخ به این هستین که، چه نسبتی میان آموزه مداخله بشردوستانه و رویه عملی دولت ها در انجام آن وجود دارد؟ مداخلات دولت ها و سازمان های بین المللی تا چه میزان قابل انطباق با مدعیات مداخله بشردوستانه بوده است؟ یافته ها نشان می دهند که، برغم تغییر در شرایط و بستر معنایی نظام بین الملل و تأثیر آن بر افزایش امکان پذیری این شکل از مداخله، در عمل ملاحظات دیگری باعث شده تا فاصله ای میان آموزه نظری مداخله بشردوستانه و رویه عملی دولت ها در تحقق آن وجود داشته باشد. با بررسی چهار مداخله بشردوستانه در سومالی(1992)، رواندا (1994)، عراق (2003) و لیبی(2011) اهداف و انگیزه های مداخله گران، پیامدهای مداخله، تأثیر منافع ملی بر مداخله و فرایند تصمیم گیری در مورد مداخله فرضیه مقاله مورد بررسی و تأیید قرار می گیرد.
بررسی حقوقی امنیت پروازهای غیرنظامی با تمرکز بر ماجرای حمله ناو امریکایی به هواپیمای مسافربری ایرباس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سقوط هواپیمای مسافربری خطوط هوایی مالزی بر فراز کشور اوکراین که ظاهراً به دلیل اصابت موشک های تجزیه طلبان تحت حمایت روسیه صورت گرفته بود، بار دیگر جهان متوجه خطراتی شد که به ایمنی پروازهای غیرنظامی و مسافرانی که هر روز در سراسر جهان پرواز می کنند، مربوط می شود و موضوع تهدیدات امنیت پروازهای غیرنظامی از جمله خشونت های عمدی، اقدامات تروریستی، تحریم قطعات یدکی، گسترش سلاح های سبک ضدهوایی در مخاصمات مختلف، حملات انتحاری و موارد دیگری از این قبیل را به عنوان یک چالش جدی در وضعیت فعلی جامعه بین المللی مطرح ساخت. یکی از نمونه های بارز و بسیار مهم در این گونه رویدادها، حمله ناو هواپیمابر وینسنس ایالات متحده امریکا به هواپیمای مسافری ایرباس ایران در سال 1988 است. با اینکه تاکنون در این مورد مقالات فراوانی نوشته شده، با توجه به گسترش فزاینده خشونت ها علیه هواپیماهای غیرنظامی، بازخوانی رویداد مذکور با هدف تدوین درس هایی برای کاهش این خشونت ها و مقابله با این روند نگران کننده، خالی از فایده نیست
تحلیل عوامل تأثیرگذاری تحریم های اقتصادی بر ایران و راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل تضادهای بین المللی،مذاکرات،تحریم ها
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل توافقات بین المللی،سازمان های بین المللی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل رژیمهای بین المللی
این پژوهش بر آن است تا با واکاوی تأثیر تحریم های اقتصادی بر ایران با استفاده از تجربیات جهانی، راهکار های علمی و عملی مقابله با تحریم های اقتصادی و اولویت بندی این راهکارها را ارائه کند. برای این منظور با استفاده از مبانی نظری، تحریم های اقتصادی شش عاملِ تدریجی و دائمی بودن تحریم ها، وجود درآمدهای نفتی، اتخاذ راهبرد توسعه ای جایگزینی واردات، رقابت جهانی، عدم همراهی کامل اقتصادهای نوظهور مستقل با تحریم، وجود بانکداری برون مرزی را به مثابه عوامل تقلیل دهنده تأثیر تحریم های اقتصادی شناسایی می کند. در مقابل هشت عاملِ چندجانبه شدن تحریم ها، بسته شدن بسیاری از مسیر های دور زدن تحریم ها، محدود شدن دسترسی به نظام مالی بین المللی، هدف قرار دادن فروش نفت، همزمانی تحریم های اقتصادی با آثار برخاسته از اجرای طرح تحول اقتصادی، وابستگی شدید تولید داخلی به فناوری، مواد خام و واسطه ای خارجی، وابستگی نظام ارزی کشور به دلار و یورو، عدم مدیریت افکار عمومی را به مثابه عوامل تشدید کننده تأثیر تحریم ها بر ایران می داند. در نهایت این پژوهش با بازکاوی عوامل یادشده و در نظر گرفتن آرمان های ایرانی- اسلامی به هشت راهکار عملی برای مقابله با تحریم های اقتصادی رهنمون می کند و مبتنی بر کاهش منافع و افزایش هزینه های تحریم کنندگان و افزایش منافع و کاهش هزینه های کشور تحریم شونده، به صورت علمی و عملی سیاست هایی را برای مقابله با تحریم ها پیشنهاد می کند. در آخر با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و دخیل کردن ضریب تأثیر هر یک از عوامل تقلیل دهنده و تشدید کننده تأثیر تحریم های اقتصادی، راهکارراهکارهای پیشنهادی را اولویت بندی می کند
تحدید اعمال تحریم های اقتصادی در پرتو ضوابط حقوق بشر، قواعد رقابت و حقوق اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توجیه وضع و اعمال اکثر تحریم های اقتصادی با داعیه های حفظ حقوق بشر و اجبار به اجرای آن در دولت هدف (هدف وضع تحریم) است. با این همه نگاهی دقیق تر به آثار ناشی از تحریم ها و همچنین موفقیت یا شکست آنها در دستیابی به منظور خود، نمایان می سازد که تحریم ها ابزار مناسبی برای ارتقای حقوق بشر نیستند. این وسیله ناکارآمد، آثار سوئی دارد که می تواند به تنزل حقوق بشر در کشور هدف بینجامد. این اثر غالبا به دلیل وابستگی حقوق بشر به سطح درآمد دولت ها بروز می یابد؛ زیرا یک دولت باید منابع مالی کافی داشته باشد تا بتواند آموزش، بهداشت، اشتغال و سایر هنجار های حقوق بشری را ارتقا دهد. در این میان بدیهی است که تجارت اصلی ترین مسیر و اساسی ترین وسیله برای دست یابی به منابع ثروت است تا بتوانیم وضعیت حقوق بشر را در یک کشور ارتقا دهیم. لذا وقتی تحریم های اقتصادی این مسیر را سد می کند، نمی توان انتظار داشت به اعتلای حقوق بشر بینجامد. با توجه به این مسئله به نظر می رسد به ضوابط حقوق بشری و همچنین ضوابط حقوق رقابت و حقوق اجتماعی، باید از منظری نو نگریست؛ منظری که بتواند محدودیت بر سر راه اعمال تحریم های اقتصادی ایجاد کند.
حقوق بشر و سیاست خارجی: چهارچوب های مفهومی و عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر، حقوق بشر به یکی از جدی ترین مباحث بین المللی بدل شده و هیچ گاه همانند امروز در سیاست خارجی، تعاملات دوجانبه و چندجانبه کشورها مطرح نبوده و امنیت ملی کشورها را متأثر نساخته است. دلیل این درهم تنیدگی را می توان در گسترش ارتباطات ناشی از فضای جهانی شده، عمومی و فراگیر بودن بحث حقوق بشر، گسترش و تعدد بازیگران، توانمندتر شدن افراد به عنوان بازیگران مؤثر در روابط بین المللی، استفاده ابزاری از حقوق بشر برای مقاصد سیاسی، تجارب فروپاشی نظام های سیاسی در دو دهه گذشته، با تأکید بر عناصر حقوق بشر یافت. در مجموع آنکه، حقوق بشر از امری فکری و ذهنی به امری حیاتی و استراتژیک که با حیات سیاسی کشورها ارتباط پیدا کرده، تغییر ماهیت داده است. از این رو، در این مقاله، رابطه حقوق بشر و سیاست خارجی از دو منظر مفهمومی و عملیاتی مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
تحول مفهومی و مولفه های رژیم بین المللی امنیت غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت غذایی از جمله پدیده هایی است که سیاستگذاری جهانی را در سال های اخیر تحت تاثیر خود قرار داده است و به عنوان بحثی جدی در ادبیات روابط بین الملل وارد شده است . طی دو دهه گذشته از طریق نهادهای مربوط به سازمان ملل بحث امنیت غذایی در کانون توجه بازیگران بین المللی قرار گرفته و به مرور شاهد شکل گیری رژیم بین المللی امنیت غذایی هستیم . ماهیت رژیم بین المللی امنیت غذایی چیست؟ چه عناصری در شکل گیری این رژیم موثر هستند؟ چگونه رژیم بین المللی امنیت غذایی در مقایسه با سایر رژیم های بین المللی قابل ارزیابی است؟ در این پژوهش سه عنصر یک رژیم بین المللی یعنی «کارکردهای هنجار سازی» و «ایجاد مقررات بین المللی» و« سیسستم نظارتی» به مورد امنیت غذایی تعمیم داده خواهد شد و روشن خواهد گردید که رژیم بین المللی امنیت غذایی به عنوان یک رژیم مستقل قابل شناسایی است . رژیم بین المللی امنیت غذایی خود روشن کننده نیاز نظریه های امنیتی به ابعاد نرم و غیر نظامی در تحلیل مولفه های ناامنی می باشد . در این پژوهش در مقایسه با سایر رژیم های بین المللی مدلی برای رژیم بین المللی امنیت غذایی ارائه گردیده است.
مبانی بینا ذهنی هویت نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکتب سازه انگاری، دولت ها کنش گران اقتصادی نیستند که بر اساس منطق پیامد، رفتار و تصمیم گیری میکنند، بلکه کنش گرانی اجتماعی به شمار میآیند که بر اساس منطق تناسب (متناسب با هویت خود) عمل میکنند. بنابراین، برای شناسایی یا تبیین سیاست خارجی آنها در نظام بین الملل، بایستی ابتدا به منابع بیناذهنی شکل دهنده به هویتشان توجه کنیم، منابعی که میتواند در دو سطح ملی و بین المللی بر شکل گیری هویت دولت تاثیرگذار بوده و باعث رفتار خاصی از سوی آن شود. هدف اصلی این مقاله، بررسی منابع بیناذهنی قوام دهنده به هویت نظام جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر سطح داخلی است. منابعی که این نوشتار آنها را به طورکل به دوبخش نسبتاً مجزا، اما دارای تاثیر متقابل بر یکدیگر تقسیم میکند.
بخش اول این منابع شامل هنجارها و آموزه هایی است که از فرهنگ مذهبی- اسلامی سرچشمه میگیرند و بخش دوم نیز شامل ایستارها و ادراکات موجود در فرهنگ سیاسی ایرانیان است.
نظامهای بین المللی تک قدرت محور: تک قطبی، هژمونی، امپراتوری
حوزه های تخصصی:
در سالهای آغازین قرن 21، مراکز دولتی و عمومی آمریکا موج گستردهای را در مورد خطر وابستگی این کشور به نفت کشورهای منطقه خلیج فارس به راه انداختند و خواستار اتخاذ سیاستهای دقیق و بلندمدت برای جلوگیری از خطرات ناشی از این وابستگی شدند. با توجه به اینکه واردات نفت آمریکا از منطقه خلیج فارس تنها 2/11% کل واردات نفت این کشور از جهان را تشکیل میدهد و ایالات متحده با اکثر کشورهای منطقه روابط استراتژیک دارد و پیوندهای عمیق و گسست ناپذیری بین آنها به وجود آمده، این پرسش مطرح میشود که دلیل اصلی این نگرانیها و سیاستگذاری در جهت کنترل بیشتر بر منطقه نفتخیز خلیج فارس چیست؟در این مقاله، به دلایل و اهداف بین المللی آمریکا از اتخاذ چنین سیاستی در قبال منطقه خلیجفارس اشاره میشود و پیامدهای آن برای این کشور و دیگر بازیگران جهانی و منطقهای مورد ارزیابی قرار میگیرد .کلیدواژگان: قدرت ، نظام بین الملل ، تک قطبی ، هژمونی ، امپراتوری
مطالعات بین الملل: رژیم های جهانی و تحول جایگاه جنبش های قومی
حوزه های تخصصی:
گسترش جهانی رژیم های فراملی و بین المللی اعم از موازین حقوق بشر و مناسبات دموکراتیک همراه با رشد سازمانهای غیردولتی و فراملی و تفسیر موسع شورای امنیت از مفاد منشور سازمان ملل در خصوص حفظ صلح و نظم بین المللی ، از مهمترین پیامدهای فرآیند جهانی شدن در دهه های پایانی قرن بیستم است که می تواند جنبش های قومی و دولت های کثیر القوم را با فرصت ها و تهدیدهای جدیدی مواجه سازد .
11 ستامبر و شکلگیری ژئوپلتیک جدید جهانی
حوزه های تخصصی:
به دنبال حملات تروریستی یازدهم سپتامبر به مراکز تجاری و امنیتی ایالات متحده آمریکا در شهرهای نیویورک و واشنگتن، موج گستردهای از نگرانی در درون این کشور و در سطح جهانی نسبت به پیامدهای منفی این حوادث، در ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی ظاهر شد.