راهبردهای آموزش در علوم پزشکی
راهبردهای آموزش در علوم پزشکی دوره 17 فروردین و اردیبهشت 1403 شماره 1 (پیاپی 83) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بحران ناشی از بیماری همه گیر کووید-19، آموزش در دانشگاه ها را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. بنابراین ایجاد نگاهی نو و کاربردی در فرآیند آموزش ضروری به نظر می رسد. یکی از مهم ترین روش های آموزش در علوم پزشکی گزارش صبحگاهی می باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه برگزاری گزارش صبحگاهی به دو روش حضوری و مجازی از دیدگاه کارورزان و دستیاران پزشکی در دوران پاندمی کووید 19 می باشد.
مواد و روش ها: مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی روی 124 نفر از دانشجویان پزشکی مرکز آموزشی درمانی آیت اله روحانی تابعه دانشگاه علوم پزشکی بابل در سال1400-1401 انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و استخراج شده بر اساس کتابچه استانداردهای آموزش بالینی وزارت متبوع در سه بعد ساختار آموزشی، محتوای آموزشی و ارتقای توانمندی جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های t-test، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون من- ویتنی و ویلکاکسون استفاده شد.
یافته ها: از دید دانشجویان دوره حضوری در هر سه بعد به صورت معناداری مطلوب تر از دوره مجازی بود. آموزش حضوری نسبت به مجازی، در بعد ساختار آموزشی بیشترین تفاوت را داشته است. کیفیت دوره مجازی از حیث چهار شاخص مورد ارزیابی قرار گرفت و بنابر نتایج، گروه های موردمطالعه در مورد عدم کیفیت مطلوب دوره مجازی اتفاق نظر داشتند.
نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان داد که برگزاری گزارش صبحگاهی به روش حضوری نسبت به روش مجازی در هر سه بعد مورد بررسی، مطلوبیت بیشتری داشت. لذا برای مقابله با چالش های آموزشی در مواقع بحران، با تبیین یک برنامه مدون و برنامه ریزی شده من جمله دوره های مجازی، می توان از هرگونه خلاء آموزشی پیش آمده جلوگیری نمود.
رابطه خودآگاهی هیجانی و حمایت محیطی با خلاقیت هیجانی و اشتیاق تحصیلی در دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانشجویان پرستاری یکی از نیروهای بالقوه تضمین کننده ارتقای سلامت جامعه هستند و از این رو تشخیص متغیرهای پیش بینی کننده خلاقیت و اشتیاق در تحصیل آنان بسیار حائز اهمیت است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودآگاهی هیجانی و حمایت محیطی با خلاقیت هیجانی و اشتیاق تحصیلی در دانشجویان پرستاری انجام شد.
روش ها: پژوهش حاضر همبستگی از نوع کانونی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهوازبود و نمونه پژوهش شامل 145 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران(2002)، حمایت محیطی لنت و همکاران (2005)، خلاقیت هیجانی آوریل و توماس نولز (1991) و اشتیاق تحصیلی فردریک و همکاران (2004)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که که بین خودآگاهی هیجانی و حمایت محیطی (مجموعه اول) با خلاقیت هیجانی و اشتیاق تحصیلی (مجموعه دوم) در دانشجویان پرستاری همبستگی کانونی معنادار وجود دارد(684/0=r) و نیز قویترین رابطه بین خودآگاهی هیجانی از متغیرهای مستقل (912/0=b) و خلاقیت هیجانی از متغیرهای وابسته (980/0=b) می باشد.
نتیجه گیری: در کل می توان با آموزش فنون خودآگاهی هیجانی و ایجاد محیط تحصیلی و خانوادگی مناسب و حمایتگر، به بالندگی خلاقیت هیجانی و افزایش اشتیاق تحصیلی دانشجویان پرستاری کمک کرد و از این طریق در نظام سلامت و درمان جامعه تحول قابل توجه ایجاد نمود.
مدلیابی ساختاری بر اساس رابطه بین اشتیاق تحصیلی و کمالگرایی با تعلل ورزی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای فرسودگی تحصیلی در رابطه بین اشتیاق تحصیلی و کمالگرایی با تعلل ورزی تحصیلی انجام شد.
روش: مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهرستان گچساران در سال تحصیلی 1400- 1399 بودند که از بین آنها 240 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (۲۰۰۴)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد، فریدل، پاریس(2004)، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997) و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم(1984) استفاده شد. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر با نرم افزار آماری SPSS22 و Amos23 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که که کمالگرایی دارای اثر مستقیم، غیرمستقیم و اثر کل مثبت ومعنادار بر تعلل ورزی تحصیلی است. از طرفی، اشتیاق تحصیلی با وجود عدم معناداری اثر مستقیم بر تعل ورزی تحصیلی، دارای اثر غیرمستقیم و اثر کل منفی و معنادار بر تعلل ورزی تحصیلی است. علاوه براین، فرسودگی تحصیلی دارای اثر مثبت و معنادار بر تعلل ورزی تحصیلی است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که فرسودگی تحصیلی نقش واسطه ای کاملی در رابطه ی بین متغیرهای اشتیاق تحصیلی و کمالگرایی با تعلل ورزی تحصیلی ایفاء می کند و مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است.
پیشایندهای انگیزشی احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه: نقش خودمختاری، شایستگی، ارتباط و علاقه فردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عدم احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه، می تواند یک عامل اصلی افت تحصیلی و مشکلات سازگاری در آموزش عالی باشد. با این حال، شناخت کمی از پیشایندهای احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش خودمختاری، شایستگی، ارتباط و علاقه فردی در پیش بینی احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بود.
روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در نیم سال اول سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند. بدین منظور، 450 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مقیاس های ارضای نیازهای بنادین عمومی، علاقه فردی و تعلق به دانشگاه انجام گرفت. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 24 و روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نیازهای شایستگی، خودمختاری، ارتباط، علاقه فردی و تعلق به دانشگاه همبستگی های متقابل معنادار وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به جز علاقه فردی، متغیرهای شایستگی، خودمختاری و ارتباط قادر به پیش بینی معنادار احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بودند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش، نقش مهم ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی را در تجربه احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه مورد تأکید قرار می دهد و می تواند مبنایی برای مداخلات اثرگذار در آموزش عالی باشد.
الگوی محیط یادگیری مبتنی بر عامل آموزشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: محیط یادگیری دارای عناصر و ابزارهایی است که با وجود آن ها امکان استفاده بهینه از محتوای آموزشی را برای یادگیرندگان فراهم و به آن ها در دستیابی به اهداف آموزشی کمک می کند. اما اگر یادگیرندگان در محیط های یادگیری بدون حمایت و توجه رها شوند، امکان کسالت از تنهایی، خستگی از عدم درک محتوای آموزشی و در نهایت ترک محیط یادگیری وجود دارد. به همین دلیل می بایست به نحوی یادگیرنده را در محیط یادگیری حفظ کرد و در مواقع نیاز به وی یاری رساند. حضور عامل آموزشی متحرک در محیط های الکترونیکی می تواند موجب ایجاد انگیزه در یادگیرنده، جلب توجه بیشتر و طولانی تر نسبت به موضوع و در نهایت یادگیری بهتر و درک عمیقتر موضوع آموزشی شود.
روش: در این مطالعه از روش تحقیق ترکیبی اکتشافی متوالی استفاده شد. داده های پژوهش جهت طراحی الگو با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از اعضای هیئت علمی، فارغ التحصیلان و دانشجویان دکتری رشته تکنولوژی آموزشی از طریق نمونه گیری هدفمند به دست آمد. به منظور اعتبارسنجی یافته ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شد و برازنده بودن مدل عاملی ویژگهای عامل آموزشی مورد تایید قرار گرفت و برای بررسی اعتبار روایی محتوا از مدل (CVR)، از پرسشنامه لاوشه استفاده شده است.
یافته ها: براساس یافته ها، کلیه مؤلفه های مدل طراحی شده مثبت ارزیابی شده و مشخص شد که کلیه مؤلفه های مدل از اعتبار محتوایی مناسب برخوردار می باشند.
نتایج: با توجه به اینکه مدل طراحی شده از اعتبار محتوای خوبی برخوردار است، می تواند توسط طراحان محیط یادگیری مورد استفاده قرار گیرد و پیشنهاد میشود که طراحان و افراد درگیر در این زمینه در حوزه پزشکی در طراحی محتوای آموزشی خود از الگوی محیط یادگیری مبتنی بر عامل آموزشی استفاده کنند و از عامل آموزشی برای بهبود فضای یادگیری و کیفیت یادگیری برای دانشجویان خود استفاده کنند.
بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد برانگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ی ششم ابتدایی انجام شد.
روش کار: پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه ابتدایی دخترانه شهر تبریزدر سال تحصیلی 98-1397 بود که با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی دردو گروه آزمایش وکنترل قرار گرفت. گروه آزمایش 16جلسه ی آموزش کارکردهای اجرایی سرد را گذراند. داده های بدست آمده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی درمرحله پیش آزمون و پس آزمون، با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج نشان داد که بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بطور معناداری انگیزش تحصیلی را بهبود بخشید و باعث افزایش معنادار انگیزش تحصیلی بیرونی و درونی و کاهش معنادار بی انگیزگی تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد(001/0>p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی درونی ، بیرونی و بی انگیزگی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی تایید شد. بنابراین این بسته آموزشی جهت آموزش به دانش آموزان پایه ششم ابتدایی پیشنهاد می شود.
بیکاری پنهان حین تحصیل دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد: عوامل و راهکارها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: واژه بیکاری پنهان حین تحصیل دانشجویان از علم اقتصاد اقتباس شده و به معنای اتلاف بخش زیادی از وقت دانشجویان در دوران تحصیل است. هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت موجود بیکاری پنهان در بین دانشجویان رشته های علوم انسانی است.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی و بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختار یافته، تجربه زیسته استادان و دانشجویان کارشناسی رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در پیوند با بیکاری پنهان حین تحصیل دانشجویان و عوامل مؤثر بر آن بررسی شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیکاری پنهان در بین دانشجویان علوم انسانی مشهود است. أفت انگیزه تحصیلی، کمبود فرصت شغلی در آینده، سهل گیری استادان، پذیرش بی حساب دانشجو و کاربردی نبودن این دروس در این رشته ها ازجمله دلایل مهم آن مطرح شد.
نتیجه گیری: باید در پذیرش دانشجویان رشته های علوم انسانی، کیفیت و شیوه ارائه دروس و نیز جذب استادان توانمند در این رشته ها تأمل و تجدیدنظر جدی صورت گیرد.
انگیزش تحصیلی و ارتباط آن با کیفیت تجارب یادگیری و خودنظم دهی در دانشجویان پزشکی بیرجند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: موفقیت تحصیلی دانشجویان پزشکی به دلیل نقش مهمی که پس از دانش آموختگی در کیفیت نظام سلامت خواهند داشت، یکی از نگرانی های مهم نظام آموزش پزشکی است. در مطالعات انجام شده انگیزش تحصیلی، کیفیت تجارب یادگیری و خودنظم دهی به عنوان عوامل اثرگذار بر یادگیری (به طور مستقیم یا غیر مستقیم) معرفی شده اند. این مطالعه با هدف بررسی انگیزش تحصیلی و ارتباط آن با کیفیت تجارب یادگیری و خودنظم دهی دانشجویان پزشکی بیرجند طراحی و اجرا شده است.
روش کار: در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ مقطعی از ﻧﻮع ﺗﻮﺻیﻔی ﻫﻤﺒﺴﺘﮕی که در سال 1400 انجام شد، 151 نفر از داﻧﺸﺠﻮیﺎن ﭘﺰﺷکی بیرجند ﺑﻪ روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮیﺗﺼﺎدﻓی طبقه ای انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. دادهﻫﺎ از ﻃﺮیﻖ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ های اﺳﺘﺎﻧﺪارد اﻧﮕیﺰش ﺗﺤﺼیﻠی واﻟﺮﻧﺪ، کیﻔیﺖ ﺗﺠﺎرب یﺎدﮔیﺮی ﻧیﻮﻣﻦ و ﺧﻮدﻧﻈﻢدﻫی ﻫﺎﻧﮓ و اﻧﻞ به صورت مجازی گردآوری شد. ﺳﭙﺲ اﻃﻼﻋﺎت به دست آمده ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزﻣﻮن ﻫﺎی آماری ﻣﻮرد ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ.
نتایج: میانگین نمره انگیزش تحصیلی دانشجویان برابر با 24.95±135.66 بود که نشان دهنده انگیزش تحصیلی بسیار خوب در دانشجویان است. بین کیفیت ﺗﺠﺎربیﺎدﮔیﺮی با انگیزش ﺗﺤﺼیﻠی راﺑﻄﻪ ای وجود نداﺷﺖ (p-value=0.765). بین انگیزش تحصیلی و خودنظم دهی همبستگی از نوع مثبت وجود داشت (p-value<0.05) که این همبستگی برابر با 0.47 بود. ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎﺻﻞ از مدل رﮔﺮﺳیﻮن ﻧﺸﺎن داد که ﺧﻮد ﻧﻈﻢدﻫی ﺑﻪ ﺷکﻞ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﺎداری ﭘیﺶﺑیﻨی کﻨﻨﺪه اﻧﮕیﺰش ﺗﺤﺼیﻠی اﺳﺖ و قادر است حدود 23 درﺻﺪ از واریﺎﻧﺲ اﻧﮕیﺰش ﺗﺤﺼیﻠی را با ایﻦ ﻣﺘﻐیﺮ ﺗﺒییﻦ کند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، خودنظم دهی و مهارت های مربوط به آن باید بیشتر مورد توجه نظام آموزش پزشکی قرار گیرد. توصیه می شود مدرسان به استفاده از روش های تدریس مناسب در جهت افزایش انگیزش دانشجویان و آموزش مهارت های خودنظم دهی به ایشان توجه بیشتری داشته باشند.
اثربخشی خودکنترلی هیجانی بر تاب آوری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاب آوری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی از عوامل بسیار مهمی است که بر نتایج آموزشی تأثیر بسزایی دارد. همچنین خودکنترلی هیجانی جزو مهارت های مهم زندگی محسوب می شود که با پیامدهای مثبت در بسیاری از جنبه های زندگی همراه هستند؛ بنابراین مطالعه حاضر باهدف تعیین اثربخشی خودکنترلی هیجانی بر تاب آوری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان انجام شد.
روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول شهر بیرجند در سال تحصیلی 1399-1398 می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 60 دقیقه ای تحت آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ آموزشی دریافت ننمودند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004) و شیفتگی تحصیلی مارتین و جکسون (2008) بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر دوراهه در سطح معنی داری 05/0=α استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودکنترلی هیجانی بر تاب آوری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی مؤثر بوده (01/0p<) و این نتایج در دوره پیگیری نیز تداوم یافته است (01/0p<).
نتیجه گیری: با توجه به مؤثر بودن برنامه آموزشی خودکنترلی هیجانی بر تاب آوری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی، استفاده از آموزش خودکنترلی هیجانی به عنوان روش مکمل برنامه های آموزشی مدارس برای افزایش تاب آوری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان پیشنهاد می شود.
مروری برتاثیر رهبری دانش محور بر مرجعیت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظام سلامت از مشکلات و شکاف بزرگی در حوزه شایستگی های مدیریت و رهبری رنج می برد. شناسایی و توسعه مدیران بالقوه برای تربیت رهبران آینده می تواند این شکاف را از بین ببرد. هدف پژوهش حاضر، تاثیر رهبری دانش محور بر مرجعیت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک بود.
روش ها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی در سال 1398-1399 انجام شد. در بخش کیفی از روش دلفی با جامعه آماری اساتید دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 20 نفر که از بین آنها تعداد 13نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و در بخش کمی از روش توصیفی با جامعه آماری مدیران و معاونین واحدها، دانشکده ها، مدیران گروه ها و اساتید هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 1851 نفر که 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای براساس واحد دانشگاهی و بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته رهبری دانش محور با 91 سوال و پرسش نامه مرجعیت علمی با 60 سوال استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS20 و PLS3.2 استفاده شد.
یافته ها: پس از تلفیق شاخص ها، تعداد 118 شاخص در دو بعد مورد شناسایی و تأیید قرار گرفت در بعد فردی و سازمانی ، رفتارهای رهبران دانش محور و نقش ساختاری آنها به ترتیب در رتبه های نخست قرار دارند. یافته های تحقیق نشان داد رهبری دانش محور با ضریب استاندارد0/845 و آماره تی 24/492 با مرجعیت علمی ارتباط دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، تاثیر رهبری دانش محور با دو بعد فردی و سازمانی بر مرجعیت علمی دانشگاه های علوم پزشکی قابل ملاحظه، مثبت و معنادار می باشد.