مقالات
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف یادگیری فرآیندی، اکتشاف، حل مساله، خواندن برای جست وجوی معنی و استفاده از استدلال در نوشتن و استقلال در یادگیری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش آزمون های موسسات آزاد علمی بر پیشرفت درس ریاضیات دانش آموزان دوره متوسطه اجرا شد.
روش ها: مطالعه حاضر به روش توصیفی- پس رویدادی و از نوع مقطعی در دانش آموزان دختر سال دوم پایه متوسطه شهر سمنان در سال تحصیلی 89-1388 انجام شد. با توجه به جدول مورگان، 156 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه ها را تکمیل کردند. از پرسش نامه های اضطراب امتحان، مهارت های مطالعه، نگرش به ریاضی، عزت نفس روزنبرگ و اطلاعات مربوط به درک بهتر مفاهیم ریاضی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از آزمون T دوگروهی مستقل برای مقایسه میانگین ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین میانگین درک ریاضی دو گروه دانش آموزان شرکت کرده و غیرشرکت کننده در آزمون ها تفاوت معنی دار وجود داشت. بین میانگین عزت نفس دو گروه دانش آموز شرکت کننده و غیرشرکت کننده در آزمون ها، تفاوت معنی دار وجود داشت. بین میانگین نمرات ریاضی ترم اول، نمرات ریاضی ترم دوم، مهارت های مطالعه، نگرش به ریاضی و اضطراب امتحان تفاوت معنی دار وجود نداشت.
نتیجه گیری: شرکت دانش آموزان دوره متوسطه در آزمون های درس ریاضی در آموزشگاه های آزاد تاثیری بر ایجاد مهارت های مطالعه، کاهش اضطراب امتحان، پیشرفت تحصیلی و تغییر نگرش به درس ریاضی ندارد و در مقابل عزت نفس و درک مفاهیم ریاضی را در ایشان نسبت به دانش آموزانی که در این آزمون ها شرکت نمی کنند کاهش می دهد.
عوامل سازمانی موثر بر شایستگی مدرس بالینی؛ مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
اهداف: مربیان بالینی برای انجام موثر نقش خود نیازمند صلاحیت و شایستگی لازم هستند. این شایستگی تحت تاثیر عوامل گوناگون برون فردی قرار می گیرد و بیشتر مطالعات انجام شده در پرستاری، ویژگی های عوامل فردی را گزارش نموده اند و خیلی ناچیز به عوامل سازمانی توجه کردند. در عین حال بررسی درک و تجارب ذینفعان و افرادی که به طور فعال درگیر با این مساله هستند، در شناخت این عوامل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه با هدف تبیین تجارب دانشجویان و مربیان پرستاری از عوامل سازمانی موثر بر شایستگی مدرس بالینی انجام شد.
روش ها: این پژوهش مطالعه ای کیفی است که به روش تحلیل محتوی در دانشگاه علوم پزشکی بابل در سال 1388 با انجام مصاحبه بدون ساختار با 12 دانشجوی پرستاری و 10 مربی بالینی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه بدون ساختار و یادداشت های عرصه جمع آوری شد و به روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: 108 کد اولیه در 25 کد مفهومی قرار گرفت که در مجموع در 7 طبقه و 3 درون مایه تقسیم شد. درون مایه های اصلی «برانگیزاننده بودن محیط یادگیری» (2 طبقه)، «پرسشگری دانشجویان» (2 طبقه) و «ناکارآمدی مدیریت آموزشی» (3 طبقه) بودند.
نتیجه گیری: شایستگی مدرسان بالینی پرستاری ضمن نیاز به ویژگی های درون فردی مدرس تحت تاثیر عوامل برون فردی و سازمانی مثل ویژگی های محیط یادگیری، خصوصیات دانشجویان و کارآمدی مدیریت آموزشی موسسه قرار دارد. لذا لازم است تا ضمن پیاده کردن سیستم شایسته محور برای گزینش و ارزشیابی مدرسان بالینی، مجموعه عوامل فوق هم درنظر گرفته شود.
دیدگاه اعضای هیات علمی درباره ارزشیابی استادان توسط دانشجویان
حوزه های تخصصی:
اهداف: ارزشیابی استادان از نظر کیفیت آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به تناقضات فراوان در خصوص عوامل عمده ارزشیابی، هدف پژوهش حاضر، شناسایی وجوه مختلف نظرات اعضای هیات علمی دانشگاه گیلان در مورد صلاحیت دانشجویان برای ارزشیابی استادان و نحوه اجرای ارزشیابی بود.
روش ها: این مطالعه با روش پیمایشی و روش نمونه گیری تصادفی منظم در سال تحصیلی 88-1387 در اعضای هیات علمی دانشگاه گیلان انجام شد. با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت، داده های لازم جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS 16 و روش های آمار توصیفی و آزمون غیرپارامتری مجذور کای استفاده شد.
یافته ها: 69 نفر (14/82%) از نمونه های مورد بررسی با کلیت ارزیابی کیفیت تدریس استاد توسط دانشجو موافق بودند. 48 نفر (14/57%)، با ارزشیابی توسط تمام دانشجویان و 70 نفر (33/83%) با ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان در آخرین جلسه کلاسی موافق بودند . 53 نفر (09/63%)، بهترین فاصله زمانی ارزشیابی را هر دو نیمسال یک بار دانستند و 26 نفر (95/30%)، موافق اولویت بندی ضرایب محورهای ارزشیابی به صورت «کیفیت علمی، کیفیت تدریس و اخلاق مدرسی» بودند.
نتیجه گیری: ارزشیابی استادان باید به کمک دانشجویان صورت گیرد، اما باید برگه های ارزشیابی به همه دانشجویان داده شود، نه نمونه ای از آنان و برای این که دانشجو صرفاً تحت تاثیر مسایل شخصیتی استاد اقدام به ارزشیابی نکند، باید بیشترین امتیاز به کیفیت علمی، بعد به کیفیت تدریس و در قدم آخر به اخلاق مدرسی اختصاص داده شود.
میزان تحقق دولت الکترونیک از دیدگاه کارکنان؛ دانشگاه شهید چمران اهواز
حوزه های تخصصی:
اهداف: در دهه های اخیر، جهان شاهد تغییرات بنیادی در عرصه های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی بوده است. صاحب نظران بر این عقیده اند که این تغییرات، به طور کلی، حاصل رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی میزان تحقق دولت الکترونیک در دانشگاه شهید چمران اهواز براساس الگوی سازمان ملل متحد بود.
روش ها: این مطالعه توصیفی- پیمایشی در سال تحصیلی 90-1389 در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بودند و 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته دارای 45 سئوال بود. روش های آماری مورد استفاده شاخص های گرایش مرکزی، شاخص های پراکندگی و همچنین آزمون استنباطی T تک گروهی بود. داده ها با کمک نرم افزار SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین وضعیت دولت الکترونیک در دانشگاه شهید چمران اهواز از دیدگاه کارکنان در دو مورد انگیزه کارکنان سازمان برای ارایه خدمات الکترونیک (90/2) و سرعت پاسخ گویی به ایمیل های دریافتی از مشتریان (98/2) در انتهای مرحله ارتقایافته و در بقیه موارد در مرحله تعاملی بود. میانگین وضعیت فعلی دولت الکترونیک در دانشگاه شهید چمران اهواز از دیدگاه کارکنان این دانشگاه 39/0 ± 34/3 بود که آن را در مرحله تعاملی نشان داد.
نتیجه گیری: دولت الکترونیک در دانشگاه شهید چمران اهواز در مرحله سوم (تعاملی) با میانگین 34/3 قرار دارد.
میزان موفقیت آموزش فراگیر کودکان استثنایی از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی شهرستان ساری
حوزه های تخصصی:
B>اهداف: آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم، 4 مولفه «یادگیری برای دانستن»، «یادگیری برای عمل کردن»، «یادگیری برای زیستن» و «یادگیری برای باهم زیستن» را مدنظر دارد. امروزه، آموزش فراگیر یکی از بارزترین و پرکشمکشترین موضوعات پیش روی سیاستگذاران و متخصصان آموزشی در سراسر جهان است. هدف از این پ ژوهش بررسی میزان موفقیت طرح آموزش فراگیر از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی شهرستان ساری بود.
روش ها: این مطالعه توصیفی در سال 1389 در معلمان دوره ابتدایی عادی، استثنایی و رابط شرکت کننده در طرح آموزش فراگیر در شهرستان ساری انجام شد و همه 60 نفر معلم به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها، ویراست دوم پرسش نامه «سازمان پژوهش آموزش و پرورش استثنایی» بود. با کمک نرم افزار SPSS 18 از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل T تک نمونهای و آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد .
یافته ها: اجرای طرح آموزش فراگیر در اداره امور مدرسه، رشد اجتماعی، رشد عاطفی، جایگاه و موقعیت اجتماعی، خودشناسی دانشآموزان با نیازهای ویژه، تعامل دانشآموزان با نیازهای ویژه با سایر دانشآموزان و نوع رفتار دانشآموزان عادی، موفق بود، اما در امور آموزشی دانشآموزان با نیازهای ویژه، موفقیت چندانی نداشت.
نتیجه گیری: اجرای آموزش فراگیر در رشد ابعاد مختلف آموزشی دانشآموزان با نیازهای ویژه مفید است.
تاثیر آموزش بالینی به روش مبتنی بر شواهد بر کیفیت مراقبت از بیماران و رضایت آنان
حوزه های تخصصی:
اهداف: مراقبت مبتنی بر شواهد، فرآیندی است که طی آن پرستار می تواند با استفاده از شواهد به دست آمده از تحقیقات موجود، مهارت بالینی خود و شرایط بیمار، تصمیمات بالینی مناسب را اتخاذ نماید. امروزه آموزش مبتنی بر شواهد نیز با هدف استفاده جدی، صریح و عقلانی از بهترین شواهد رایج به منظور تصمیم گیری، در آموزش رشته پرستاری مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر آموزش بالینی به روش مبتنی بر شواهد، بر کیفیت مراقبت بالینی بیماران انجام شد.
روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی که در سال 1389 در جامعه آماری دانشجویان رشته پرستاری انجام شد، 40 دانشجوی ترم هفتم رشته پرستاری با نمونه گیری مبتنی بر هدف وارد مطالعه شدند. دو گروه براساس مراقبت های معمول سنتی و دو گروه براساس مراقبت مبتنی بر شواهد به طور یکسان توسط یک مربی عضو هیات علمی تحت مداخله آموزشی قرار گرفتند و هر گروه یک هفته کارآموزی را گذراندند. داده ها پس از جمع آوری، با استفاده از نرم افزار SPSS 16 با آزمون های آماری مجذور کای، T مستقل و T زوجی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین نمرات حیطه های مراقبت از بیماران در دانشجویان گروه مبتنی بر شواهد 0/6 ± 0/80 و در گروه سنتی 5/4 ± 67/73 بود. میانگین سطح آگاهی در گروه مبتنی بر شواهد قبل و بعد از مطالعه به ترتیب 47/15 ± 45/58 و 91/10 ± 8/71 و در گروه سنتی به ترتیب 8/15 ± 05/59 و 89/13 ± 8/67 بود.
نتیجه گیری: به کارگیری آموزش مبتنی بر شواهد در مراقبت های بالینی پرستاری نه تنها به اندازه آموزش سنتی موثر است، بلکه موجب ارتقای دانش، مهارت ها و مراقبت های با کیفیت بالا می شود.
مقایسه نمرات ارزشیابی دانشجویی اعضای هیات علمی براساس نگرش آنها نسبت به ارزشیابی
حوزه های تخصصی:
اهداف: بررسی نگرش اساتید درباره ارزشیابی های دانشجویی می تواند ضمن رفع کاستی های موجود، شرایط لازم برای بهره برداری مناسب از نتایج حاصل از این ارزشیابی ها را فراهم نماید. این مطالعه با هدف مقایسه نمرات ارزشیابی اساتید با نگرش مثبت و منفی نسبت به ارزشیابی های دانشجویی در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی که در سال 90-1389 در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد، نمرات ارزشیابی 184 استاد به روش سرشماری مورد بررسی قرار گرفت. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسش نامه نظرسنجی از اساتید نسبت به ارزشیابی های دانشجویی و ارزشیابی استاد توسط دانشجویان استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 15 و آزمون T مستقل و آنالیز فاکتوریل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین نمره ارزشیابی اساتید موافق نسبت به ارزشیابی های دانشجویی 35/0 ± 1 9/4 و میانگین نمره ارزشیابی اساتید مخالف 38/0 ± 87/3 بود. بین میانگین نمرات ارزشیابی اساتید و نگرش آنان نسبت به نتایج ارزشیابی های دانشجویی تفاوت معنی داری مشاهده شد (001/0=p ).
نتیجه گیری: بین نگرش اساتید نسبت به ارزشیابی های دانشجویی و کسب نمره ارزشیابی از دانشجویان رابطه وجود دارد. اساتیدی که نگرش مثبت نسبت به ارزشیابی های دانشجویی دارند، نمره ارزشیابی بالاتری دریافت می کنند.
اثر بهره گیری از راهکارهای آموزشی، مدیریتی، اجرایی و انگیزشی، بر کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه علوم پزشکی
حوزه های تخصصی:
اهداف: امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزاری قدرتمند در پاسخ به چالش های حوزه های پزشکی مطرح شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی بهره گیری از راهکارهای آموزشی، مدیریتی، اجرایی و انگیزشی برای کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه های پزشکی از دیدگاه دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی و پیمایشی در جامعه آماری دانشجویان پزشکی دانشگاه شاهد در سال تحصیلی 90-1389 (380 نفر) انجام شد. 192 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر طیف 5 ارزشی لیکرت و شامل 27 گویه در 4 بُعد آموزشی، مدیریتی، اجرایی و انگیزشی بود. از آزمون های T تک نمونه ای، T مستقل و تحلیل واریانس یک راهه برای تجزیه و تحلیل سئوال های پژوهش استفاده شد.
یافته ها : «برگزاری دوره های آموزشی در زمینه آشنایی با اینترنت، اینترانت و اکسترانت در حوزه پزشکی»، مهم ترین گویه در راهکارهای آموزشی، «ارایه مجلات تخصصی کامپیوتر در کتابخانه دانشگاه، خوابگاه و پاویون بیمارستان برای دانشجویان علاقمند»، مهم ترین گویه در راهکارهای مدیریتی، «گرایش دانشگاه به بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در زمینه های اداری»، مهم ترین گویه در راهکارهای اجرایی و «اعطای تسهیلات مالی جهت خرید کامپیوتر و لپ تاپ به دانشجویان پزشکی»، مهم ترین گویه در راهکارهای انگیزشی بود. میانگین نمرات مردان 47/0 ± 73/3 و زنان 47/0 ± 78/3 بود (05/0>p ).
نتیجه گیری: از دیدگاه دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد، بهره گیری از راهکارهای آموزشی، مدیریتی، اجرایی و انگیزشی بر کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه های پزشکی موثر است.