راهبردهای آموزش در علوم پزشکی
راهبردهای آموزش در علوم پزشکی دوره سیزدهم خرداد و تیر 1399 شماره 2 (پیاپی 60) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عوامل استرس زایی در محیط های دانشگاهی وجود دارند که می توانند تاثیرات منفی زیادی بر روی سلامتی دانشجویان بگذارد. مذهب و اعتقادات مذهبی در پیشگیری از این تاثیرات نقش بسیار مهمی دارد. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی ارتباط اعتقادات دینی و میزان استرس دانشجویان می پردازد. روش ها: این مطالعه مقطعی با رویکرد تحلیلی 365 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1395 به روش نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده با تخصیص متناسب برای هر دانشکده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه نگرش و توانایی معنوی و پرسشنامه مقیاس واحد تغییر زندگی( LCU ) استفاده شد. همچنین داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS20 و آزمون های آماری T-TEST و ANOVA ، 2 X و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته ها: بیشترین عامل استرس زا در میان دانشجویان عوامل درون فردی بود. ارتباط معناداری بین عوامل استرس زای درون فردی با گروه سنی(017/0 = P )، عوامل استرس زای محیطی با مقطع تحصیلی وجود داشت(044/0= P ). نتایج آزمون2 X بین اعتقادات مذهبی و LCU ارتباط معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: با توجه به ماهیت رشته های علوم پزشکی، دانشجویان میزان بالای استرس را تجربه می کنند که می تواند منجر به بروز نشانه های بالینی ناشی از استرس گردد، بنابراین توصیه می شود توانمندسازی ایشان در برنامه ریزی تحصیلی و استفاده از نیروی توکل و اعتقادات مذهبی در انجام امور در دستور کار مراجع مربوطه قرار گیرد.
ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه مقیاس توافق استاد و دانشجو در دانشجویان علوم پزشکی بر اساس نظریه کلاسیک آزمون و سوال-پاسخ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در راستای بهبود کیفیت فرایند آموزش، بررسی توافق استاد و دانشجو ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و پارامترهای سوال-پاسخ فرم کوتاه مقیاس توافق استاد و دانشجو ( PSRS-B ) بود. روش ها: در یک طرح توصیفی- همبستگی، 497 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و فرم کوتاه مقیاس توافق استاد و دانشجو (رایان و ویلسون، 2014) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی و پارامترهای تمیز و آستانه و منحنی های آگاهی سوال و آزمون و با استفاده از از نرم افزار های SPSS.16 ، Amos.20 و IRTPRO 2.1.2 انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که مقیاس از ساختاری یک عاملی برخوردار است که 57/59 درصد واریانس را تبیین می کند. تحلیل عاملی تأییدی نیز این ساختار را تأیید کرد. همسانی درونی مقیاس نیز با آلفای کرونباخ 86/0 و دو نیمه کردن 88/0 به تأیید رسید. پارامترهای سوال-پاسخ نیز وضعیت مطلوب مقیاس را نشان می دادند. نتیجه گیری: به نظر می رسد فرم کوتاه مقیاس توافق استاد و دانشجو، از روایی و پایایی مطلوبی در نمونه دانشجویان علوم پزشکی برخوردار باشد و بتواند به عنوان ابزاری دقیق در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد .
بررسی صلاحیت بالینی مدرسین سطوح مختلف پرستاری از دیدگاه دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آموزش بالینی، بخش اعظم آموزش های پرستاری را شکل می دهد و داشتن صلاحیت بالینی مدرسین، عامل مهم در انتقال دانش، مهارت و نگرش به دانشجویان است. تنوع سطوح مربیان و نبود روش آموزشی بالینی یکسان باعث شده هر مربی بر اساس توانمندی خود عمل کند لذا بررسی صلاحیت بالینی مدرسین ضروری به نظر می رسد. روش ها: این مطالعه توصیفی بر روی 165 دانشجوی پرستاری و اتاق عمل انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای دوبخشی شامل اطلاعات دموگرافیک و ویژگی های صلاحیت بالینی بود که در پنج حیطه شامل ویژگی های فردی، روابط بین فردی، مهارت های آموزشی، ارزشیابی بالینی و قدرت مدیریتی طراحی شده بود. دامنه امتیاز از صفرتا شش بود و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spas استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین سنی دانشجویان 5.9 ± 21 بود. میانگین کل نمره کسب شده برای صلاحیت بالینی اساتید دکتری پرستاری (1.1 ± 5.1) ، دانشجویان دکتری (1.1 ± 4.7)، مربیان (1.2 ± 4.48) و همکار بیمارستانی (1.3 ± 4.41) بود. و64.5 % از دانشجویان داشتن مدرس بالینی در سطح دکتری را ترجیح می دهند. در حیطه صلاحیت بالینی بیشترین امتیاز مربوط به ویژگی های فردی و کمترین امتیاز در نحوه ارزشیابی بالینی و قدرت مدیریتی بود. نتیجه گیری: اساتید دکتری پرستاری از نظر دانشجویان نسبت به بقیه مدرسان از صلاحیت بالینی بهتری برخوردار هستند و افزایش مدرسان دکتری مستقر در بالین می تواند در بهبود آموزش بالینی مؤثر باشد. همچنین برنامه ریزی در مورد نحوه ارزشیابی بالینی یکسان و افزایش قدرت مدیریتی، باعث ارتقای صلاحیت بالینی مدرسین می شود.
شناسایی مولفه های الگوی مدیریت مشارکتی درکلاس درس علوم پایه نهم مدارس ناحیه یک شهرکرج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر در ارتباط با شناسایی مولفه های الگوی مدیریت مشارکتی درکلاس درس علوم پایه نهم مدارس ناحیه یک شهرکرج انجام شده است . مدیریت مشارکتی درکلاس درس بخش مهمی از فرایند تعلیم و تربیت را تشکیل داده و بر نظام یاددهی-یادگیری سایه افکنده و روند آموختن را تسهیل می کند. پژوهش های انجام شده در ایران نشان می دهد که مدیریت مشارکتی در کلاس درس نسبت به سایر جنبه های کلاس کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش ترکیبی اکتشافی عبارتست از: شناسایی مولفه های الگوی مدیریت مشارکتی درکلاس درس علوم در پایه نهم مدارس ناحیه یک شهرکرج. روش ها: استخراج مولفه ها از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺤﺘﻮا ﮐﯿﻔﯽ با ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری متشکل از کلیه ﻣﻌﻠﻤﺎن علوم (135 نفر) و دانش آموزان (2865 نفر) شاغل به کار و تحصیل در پایه نهم مدارس ناحیه یک شهرکرج در سال تحصیلی 1397-1396 بوده که ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔیﺮی ﺗﺼﺎدﻓی 8 کلاس درس در چهار دبیرستان به تعداد 164 ﻧﻔﺮ ازدانش آموزان و ﺗﻌﺪاد 15 نفر از معلمان انتخاب ﺷﺪه است. یافته ها: یافته های پژوهش حکایت از وجود رابطه مثبت و معنی دار (( p<0/05 بین مدیریت مشارکتی و مولفه های تحلیل، محتوا، دانش آموزان، معلمان، راهبردهای آموزشی، روش های تدریس، ارزشیابی و محیط مدرسه و شرایط کلاس درس دارد. نتیجه گیری: سنجش واندازه گیری پژوهش از اعتبار (درونی) مناسب وقابل قبولی برخوردار بوده ، و،نتیجه پژوهش ضمن تایید فرضیه اصلی ،نشان داد که مدیریت مشارکتی میزان تمرکز روی تکالیف را افزایش ووابستگی به معلم را کاهش داده وفرصتهای مناسبی را برای کسب مهارتهای خواندن وتفکر از طریق مشاهده رفتار دیگران را فراهم نموده و ارتباط قوی بین دانش آموزان ایجاد ومهارت گوش دادن را درآنان تقویت می نماید.
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان تازه وارد براساس هوش، سبک های هویت، ابعاد سلامت روان و جنسیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانشجویان در نیمسال اول تحصیل تنیدگی های خاصی را تجربه می کنند که می تواند بر عملکرد تحصیلی آن ها تاثیرات نامطلوبی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط عملکرد تحصیلی دانشجویان تازه وارد با هوش، سبک های هویت، جنسیت، ابعاد سلامت روان و متغیر های مرتبط با آن، همچنین بررسی امکان پیشبینی عملکرد تحصیلی بر اساس متغیرهای فوق بود. روش ها: در ماه اول سال تحصیلی 95-1394 از 167 دانشجوی نیمسال اول دانشگاه سلمان فارسی کازرون فرم A مقیاس 3 آزمون هوش نابسته به فرهنگ کتل برای سنجش هوش، سیاهه ی سبک های هویت و مقیاس ملی سلامت روانی دانشجویان برای سنجش سبک های هویت و ابعاد سلامت روان و متغیرهای مرتبط با سلامت روان در دو نوبت اخذ شد. یافته ها: ضرایب همبستگی پیرسون رابطه ی مثبت عملکرد تحصیلی (معدل نیمسال اول) با متغیرهای هوش، جنسیت (مونث بودن)، هویت هنجاری، هویت اطلاعاتی، بهزیستی روانشناختی، حمایت اجتماعی، جو خانوادگی و رابطه ی منفی آن با افسردگی و اضطراب اجتماعی را نشان داد. با این همه در تحلیل رگرسیون صرفا متغیرهای جنسیت و هوشبهر توانستند عملکرد تحصیلی را ( R2 تنظیم شده: 091/0) پیش بینی کنند. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که همانند آنچه قبلا در دانش آموزان نشان داده شده در عملکرد تحصیلی دانشجویان نیمسال اول نیز نقش هوشبهر و جنسیت همچنان پررنگ است و هنوز سایر متغیرها نمی توانند قدرت این دو متغیر را در پیش بینی عملکرد تحصیلی داشته باشند. پیشنهاد می شود از متغیرهای دارای ارتباط معنی دار با عملکرد تحصیلی پایین در این پژوهش برای شناسایی دانشجویان در خطر عملکرد تحصیلی پایین، جهت ارائه ی مداخله های پیشگیرانه به آنها استفاده شود.
مقایسه اثربخشی روش تدریس کار-محور تعاملی و غیرتعاملی بر موانع روان شناختی یادگیری زبان خارجی (نگرش منفی و عدم خودکارآمدی) در کلاس های نامتجانس دانشگاهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان بین ملت ها در عصر علم و تکنولوژی و ارتباطات بر کسی پوشیده نیست، اما یادگیری آن در جمع همیشه همراه با موانع روان شناختی است. هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی روش های تدریس تعاملی و معمولی کار-محور بر کاهش موانع روانشناختی یادگیری از جمله نگرش منفی به زبان انگلیسی و عدم بهره مندی از خودکار آمدی تحصیلی بود. روش ها: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانشجویانی که بدون کنکور وارد دانشگاه آزاد واحد بابل شده بودند به تعداد 420 نفر، در سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل داد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان 90 نفر انتخاب شد، سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (هر کدام 30 نفر) و گواه (30 نفر) گمارده شدند. سپس پرسشنامه های نگرش سنج و خودکار آمدی به عنوان پیش آزمون در مورد هر سه گروه اجرا شد. سپس تدریس در سه کلاس توسط محقق با سه روش مختلف تعاملی-مشارکتی کار-محور، کار-محور معمولی و سنتی در طول ۲۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای صورت گرفت. در پایان این دوره هر سه گروه پرسشنامه های فوق را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی دانکن مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که هر دو روش کار-محور با سطح معنی داری (۰۱/۰> p ) از روش سنتی دستوری-ترجمه بهتر نتیجه داده اند. در مقایسه دو روش کار-محور با یکدیگر، روش تعاملی-مشارکتی از روش معمولی در ارتباط با خودکارآمدی بهتر عمل کرد (۰۱/۰> p ) ولی در مورد مانع نگرشی، علیرغم اختلاف ۵ نمره ای در میانگین دو گروه به نفع روش تعاملی-مشارکتی در دادن نگرش مثبت، به لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشد (۲۶۶/۰ > p ). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی روش تدریس تعاملی-مشارکتی کار-محور پیشنهاد می شود در جهت بهبود وضعیت تحصیلی دانشجویان ، افزایش خودکارآمدی و نگرش مثبت استفاده گردد.
بررسی امکان سنجی آموزش حقوق خانواده به عنوان درس عمومی در آموزش عالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خانواده نهاد اجتماعی است که نخستین شالوده حیات جمعی به شمار می رود. با توجه به اهمیت خانواده و نظام حقوقی آن، بحث حقوق خانواده و آموزش آن می تواند از آسیب های ناشی از عدم آشنایی با آن جلوگیری نماید؛ در نتیجه هدف پژوهش حاضر، بررسی امکان سنجی آموزش حقوق خانواده در آموزش عالی ازنظر اساتید رشته حقوق ب ود. روش ها: این پژوهش به لحاظ ه دف ک اربردی و حس ب ش یوه گردآوری داده، ازجمله پژوهش های توص یفی از ن وع پیمایشی است. جامعه آماری، شامل اساتید رشته حقوق ایران بود. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود که با روش جی پاور تعداد 150 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ا پرس شنام ه محقق ساخته بود. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده ازنظر متخصصان تائید شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 88/0 تعیین شد که نشان دهنده پایایی مناسب ابزار است. برای تجزیه وتحلیل از آم ار توص یفی (میانگین و انح راف اس تاندارد) و آزمون های آم اری تی تک نمونه ای و تی مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند اساتید ب ا ضرورت و فرصت آموزش حقوق خانواده در آموزش عالی موافق بودند و نگرش اساتید درب اره آموزش حقوق خانواده در آموزش عالی را خوب ارزیابی کرده اند. آن ها معتقد بودند تهدیدی جدی در این خصوص وجود ندارد و آم ادگی نیروی انسانی را نیز در حد مطلوب می دانند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش مبنی بر نیاز به آموزش حقوق خانواده در دانشگاه، می توان در کنار دیگر دروس عمومی به آموزش حقوق خانواده به صورت یک درس مجزا پرداخته شود.
تأثیر آمادگی یادگیری الکترونیکی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و تمایل رفتاری دانشجویان به یادگیری تحت وب: نقش واسطه ای باورهای انگیزشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آمادگی یادگیری الکترونیکی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و تمایل رفتاری دانشجویان به یادگیری تحت وب است. روش ها: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 95-96 شهر تبریز است که از بین آنها 223 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شد. در این پژوهش از چهار ابزار اندازه گیری استفاده گردید که شامل آمادگی یادگیری الکترونیکی واتگینز و همکاران (2004)، باورهای انگیزشی پینتریج و همکاران (1991)، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در یادگیری برخط و تحت وب بارنارد و همکاران (2008) و تمایل رفتاری به یادگیری تحت وب داویس و همکاران (1989) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد که مدل مفهومی مورد نظر در پژوهش با توجه به شاخص های نیکویی برازش از نظر آماری مورد تایید قرار گرفت. همچنین آمادگی یادگیری الکترونیکی به صورت مستقیم بر باورهای انگیزشی و به صورت غیر مستقیم بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و تمایل رفتاری به یادگیری تحت وب، از طریق نقش واسطه ای باورهای انگیزشی اثر مثبت و معناداری دارد. به علاوه باورهای انگیزشی به صورت مستقیم اثر مثبت و معناداری بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و تمایل رفتاری به یادگیری تحت وب دارد. اثر مستقیم آمادگی یادگیری الکترونیکی بر راهبردهای یادگیری الکترونیکی و تمایل رفتاری به یادگیری تحت وب مثبت بوده ولی از نظر آماری معنادار نیست. نتیجه گیری: آمادگی یادگیری الکترونیکی تاثیر مثبت و معناداری بر باورهای انگیزشی دانشجویان دارد، بنابراین افزایش میزان این عامل موجب افزایش انگیزه دانشجویان در محیط آموزشی تحت وب و موفقیت آنها می شود.