مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات پدیدارشناسی عموماً با ادراک یا مفاهیم، نگرش و عقاید، احساسات و عواطف افراد سروکار دارد. در این رویکرد، با استفاده از مصاحبه یا محصولات فرهنگی و یا آنچه نویسنده طراحی میکند (مانند فیلم، عکس و ...)، میتوان تجارب افراد از پدیدههای ویژه را استخراج کرد. این مقاله به بررسی کاربرد دیدگاه پدیدارشناختی ون منن در مطالعات برنامه درسی پرداخته است. هدف این مقاله بررسی و توصیف دیدگاه پدیدارشناختی ون منن در زمینه برداشت ها از برنامه درسی، میزان اهمیت دادن آن به معلم، اهمیت تدریس و انتخاب محتوی و مواد درسی بود.
نتیجه گیری: زیست جهان شخصی هر فرد میتواند در معرفت عمومی تجربههای روزمره شناخته شود؛ این تایید، راهی برای ملاحظه توصیفهای مربوط به زیست جهان دیگران میگشاید. البته مطالعات ناظر بر این است که گزارشهای دانشآموزان از زیست جهان شان بسیار متغیر و خلاصهتر از آن است که الگوی کلی و روشن از آن پدیدار شود.
نقش فراشناخت در فرآیند یادگیری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رابطه مفهوم فراشناخت، به عنوان مفهومی متداول در تعلیم و تربیت با فرآیند یادگیری انکارناپذیر است. محققان و متخصصان تعلیم و تربیت به طور گسترده به نوع و سطح دانش مورد نیاز فراگیران علاقمندند و این مستلزم تاکید نظام های آموزشی بر آموزش های فراشناختی و یادگیری «چگونه یادگرفتن است تا فراگیران بتوانند در برخورد با مسایل گوناگون به طور مستقل بیندیشند. فراشناخت به استعداد درک و کنترل مطلب مورد یادگیری گفته می شود و نقش بسیار مهمی در بهبود و گسترش عملکردهای شناختی دارد و می تواند مهارت های یادگیری فراگیران را توسعه بخشد. فراشناخت، نقشی اساسی در یادگیری موفقیت آمیز ایفا می کند و هرچه توانایی های شناختی فراگیر بالاتر باشد، فرآیند یادگیری موفقیت آمیزتر خواهد بود. به عبارتی فراگیر باید در یادگیری خود نقش فعالی ایفا کند و یاد بگیرد که یادگیری خود را ارزیابی کند و اگر راهبردهای یادگیری اش موفق نبود، از راهبردهای جدید استفاده کند.
نتیجهگیری: آموزش مهارت های فراشناختی به فراگیران، در افزایش یادگیری و یادداری دروس تاثیر قابل توجهی دارد؛ لذا مدرسان باید در آموزش این مهارت ها به فراگیران بکوشند تا از این طریق آنان را به یادگیرندگان فعال مبدل سازند
اهمیت تدریس الگومحور در آموزش دانشجویان پرستاری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از استراتژی های مهم یادگیری دانشجویان، تحت تاثیرقرار گرفتن الگوها و رفتارهای اجتماعی و فرهنگی آنها و به عبارت دیگر «الگومحوری» است. الگومحوری یا تدریس با سرمشق شدن، جوهره فرآیند تدریس و یکی از عملکردهای مهم مربیان پرستاری ، الگوبودن آنها از طریق رفتار شایسته یا عملکرد است. معلمان پرستاری باور دارند که الگومحوری در آموزش بالینی، مؤثرترین و صحیح ترین روش برای انتقال تجربیات و نگرش های حرفه ای به دانشجویان است؛ ولی با این وجود، الگومحوری به عنوان استراتژی آموزشی عملی، به خوبی شناخته نشده و تدریسِ الگومحور، چالشِ کنونی برنامه درسی پرستاری است.
نتیجهگیری: آگاهی از رویکردهای تدریس و فاکتورهایی که بر آن اثر می گذارد، برای طراحان برنامه آموزشی و مدرسان اهمیت زیادی دارد. از این رو ضروری است که در زمینه شناخت بیشتر فرآیند این استراتژی و عملیاتی کردن آن اقدام شود.
جایگاه هوش های چندگانه در دست یابی به اهداف مراکز آموزش الکترونیکی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مقاله، جایگاه هوش های چندگانه در اثربخشی نظام آموزش الکترونیکی بررسی شده است. بدین منظور، ابتدا مشکلات فراروی موسسات آموزشی الکترونیکی، نحوه کار تیمی و مفهوم هوش های چندگانه معرفی شده و سپس به معرفی الگو پرداخته شده است. به نظر می رسد که استفاده از هوش های چندگانه در ایجاد و ترکیب نیروهای کاری تیم ها در این نوع موسسات که مدیریت منابع انسانی را به عهده دارند، مفید باشد.
نتیجهگیری: با توجه به ساختار و ماهیت فعالیت در موسسات آموزشی الکترونیکی، اعضا با همافزایی از طریق فعالیت تکمیلی و با جهتگیری متحدانه، میتوانند تکالیف و وظایف محوله را بهتر انجام دهند. به عبارتی ماهیت سازمانی مؤسسات آموزشی الکترونیکی به وجود ساختارهای سیستمی مشخص نیازمند است که نمیتوان در طراحی و تحقق چنین سیستمی، آنها را نادیده گرفت. هیچکدام از این اجزای نظام آموزش الکترونیکی، در حالت معمول، به طور منفرد کار نمیکنند. در واقع امکان عملکرد مؤثر و موفقیت آمیز برای هر بخش در فعالیت های انفرادی بدون دریافت کمک از دیگر واحدها غیرعملی است. هم کوشی فعالیت ها در این رویکرد سازمانی، کارکنان چنین سازمان هایی را مجبور مینماید تا دارای مهارت های متنوع و بسیاری باشند. به کارگیری گسترده مهارت ها و توانمندی های هوش چندگانه در کار تیمی سنگ بنای کیفیت نتایج و خدمات است .
شبیه سازی در آموزش پرستاری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شبیه سازی، نسخهای از بعضی وسایل حقیقی یا موقعیتهای کاری است که تلاش دارد، بعضی جنبههای رفتاری سیستمی فیزیکی یا انتزاعی را به وسیله رفتار سیستم دیگری نمایش دهد . هدف اصلی از کاربرد شبیهسازی در مراقبتهای بهداشتی، آمادهسازی دانشجویان برای مواجهه با موقعیت های بالینی است که امنیت بیمار را افزایش، خطاها را کاهش و قضاوتهای بالینی پرستاران را بهبود میدهد. این روش از پیچیدگی زیاد یادگیری که در دنیای واقعی وجود دارد میکاهد. در این روش دانشجویان فرصت تسلط بر مهارتهایی را بهدست میآورند که در دنیای واقعی امکان کسب آن کمتر است. شبیهسازها به گونهای برنامهریزی میشوند که بتوانند در مقابل اقدامات ناصحیح دانشجویان واکنش نشان داده و با بازخورد مناسب، نسبت به تصحیح اقدامات کمک نمایند.
نتیجهگیری: شبیهسازی منجر به تغییر نگرش در یادگیرنده، آمادگی یادگیرنده برای یادگیری نقشهای جدید، کمک به یادگیرندگان برای درک نقش حرفهای، نمایش نقشهای تاثیرگذار بر یادگیرندگان، افزایش انگیزه و علاقه در یادگیرنده و ایجاد فرآیندهای تفکر انتقادی در یادگیرندگان می شود .
یادگیری مبتنی بر وب؛ مرور سیستماتیک تنوع پذیری مداخلات
حوزه های تخصصی:
اهداف: آموزگاران غالباً در مورد یادگیری مبتنی بر وب (WBL) بهعنوان ماهیتی منفرد یا گروهی از فعالیتهای مشابه با اثرات همگون صحبت می کنند. این مرور سیستماتیک، ناهمگونی بزرگی در میان نتایج مطالعات فردی نشان می دهد. 266 مطالعه در مورد مقایسه مداخله WBL با فعالیت های آموزشی دیگر شناسایی شدند. هدف این مطالعه، شرح گوناگونی در شکلها، روش های آموزشی و قالبهای ارایه مطلب در WBL بود.
نتیجهگیری: تقریباً در همه دورهها (89%) از متن نوشتاری و در 55%، از چندرسانها استفاده شده بود. در مجموع، 32% ارتباطات برخط توسط پست الکترونیک، مباحثه سلسلهوار یا کنفرانس ویدیویی و 9%، اجزای همزمان بود. 24% آمیزهای از آموزشهای مبتنی بر وب و غیرمبتنی بر رایانه بودند. 77% دورههای مبتنی بر وب، روش های آموزشی را (به غیر از متن بهتنهایی) برای ارتقای فرآیند یادگیری بهکار گرفتند. روش های آموزشی رایجتر (هرکدام تقریباً در 50% دورهها مورد استفاده قرار گرفتند)، نمونههای بیمار، سئوالات خودارزیابی و بازخورد بودند. آموزگاران و محققان نمیتوانند با WBL به عنوان ماهیت منفرد برخورد کنند. روش های آموزشی و شکلهای بسیار متفاوتی برای آموزشدهندگانِ WBL در دسترس است. محققان باید در مورد اینکه چه موقع از طرحهای ویژه WBL استفاده کنند و چگونه آنها را بهطور موثر مورد استفاده قرار دهند، مطالعه کنند.
مقایسه وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه مربیان و دانشجویان پرستاری
حوزه های تخصصی:
اهداف: پرستاری، حرفه ای کاربردی است و آموزش بالینی اساس برنامه آموزش را تشکیل می دهد. آموزش بالینی به لحاظ اهمیت قلب آموزش حرفه ای شناخته می شود. این پژوهش به منظور تعیین وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه مربیان و دانشجویان پرستاری انجام شد.
روشها: این پژوهش توصیفی- مقطعی در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی تهران در سال 1387 انجام شد. مطالعه به روش سرشماری با گروه نمونه ای شامل 59 دانشجوی پرستاری و 21 مربی پرستاری به انجام رسید. داده ها به وسیله پرسش نامه 6قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک و 5 حیطه مرتبط با وضعیت آموزش بالینی (اهداف و برنامه آموزشی، برخورد مربی با دانشجو در محیط بالین، محیط آموزشی و نظارت و ارزشیابی) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری T مستقل، ANOVA و من- ویتنی انجام شد.
یافتهها: 9/52% واحدهای پژوهش وضعیت آموزش بالینی را در حد خوب و 7/45% در حد متوسط و 4/1% در حد ضعیف ارزیابی نمودند. به نظر 1/55% دانشجویان، وضعیت آموزش بالینی در حد متوسط، از نظر 85/42% در حد خوب و از نظر 04/2% در حد ضعیف بود. در مقابل، 19/76% مربیان این وضعیت را در حد خوب و 81/23% در حد متوسط ارزیابی نمودند. آزمون آماری من - ویتنی تفاوت دیدگاه دو گروه را معنی دار نشان داد (01/0>p). بین دیدگاه دانشجویان و مربیان در خصوص وضعیت آموزش بالینی در حیطه های اهداف و برنامه آموزش، مربی و نظارت و ارزشیابی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>p).
نتیجهگیری: بین دیدگاه مربیان و دانشجویان در زمینه وضعیت آموزش بالینی پرستاری تفاوت وجود دارد.
برون دادهای نامطلوب یک دانشکده و عوامل مرتبط با آن
حوزه های تخصصی:
اهداف: به منظور بهبود عملکرد موسسات آموزشی، شناسایی وضعیت برون دادهای نامطلوب و عوامل موثر بر بروز شاخص های مربوطه ضروری است؛ لذا، این مطالعه با هدف بررسی برون دادهای نامطلوب و عوامل مرتبط با آن انجام گرفت.
روشها : در این مطالعه مقطعی، کلیه دانش آموختگان دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کاشان از سال 1370 تا انتهای 1382 (1455 نفر) به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای حاوی شاخص های تعیین کننده نامطلوب بودن برون داد موسسات آموزشی (اخذ معدل نامطلوب، انصراف، اخراج، ترک تحصیل و تغییر رشته) و عوامل مرتبط احتمالی استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از نسبت شانس و درصد تفاوت، تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: معدل کل در 42/9% واحدهای پژوهش نامطلوب بود. 5/% تغییر رشته و 5/1% انصراف داده بودند. 1/0% اخراج شده و 2/1% ترک تحصیل کرده بودند. به علاوه، بروز برون دادهای نامطلوب با ویژگی های فردی، معیارهای پذیرش و پیشینه تحصیلی دانشجویان ارتباط داشت.
نتیجهگیری: فاکتورهای جنس، محل سکونت، نوع دیپلم، وضعیت تاهل، سهمیه پذیرش، سابقه میهمانی در سایر دانشگاهها، فاصله زمانی بین دو مقطع تحصیلی، رشته، مقطع، دوره تحصیلی، معدل مقاطع تحصیلی قبلی و سن ورود به دانشگاه در وضعیت شاخصهای تعیین کننده نامطلوب بودن بروندادها موثر هستند.