مقالات
حوزه های تخصصی:
اهداف: سیستم ارزشیابی جامع، معتبر و مداوم برای ارزیابی و تضمین کیفیت فعالیت آموزشی اعضای هیات علمی همواره مورد نیاز است. این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه دانشجویان مقطع کارشناسیارشد و دکترای پرستاری در مورد ارزشیابی اساتید انجام شد.
روشها: این پژوهش مطالعهای توصیفی- تحلیلی است که بهصورت مقطعی روی 30 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسیارشد و دکترای پرستاری یکی از دانشکدههای پرستاری شهر تهران که بهصورت سرشماری انتخاب شده بودند در سال 1387 صورت گرفت. دانشجویان ترم اول بهدلیل عدم شناخت کامل از اساتید از مطالعه حذف شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ارزشیابی استاد مشمل بر 16 سئوال بسته بر اساس معیار 5رتبهای لیکرت بود که در سه حیطه اخلاق، فن تدریس و صلاحیت علمی تنظیم شد. روایی و پایایی پرسشنامه قبلاً توسط مدیریت مطالعات و توسعه آموزش پزشکی دانشگاه مورد مطالعه تایید شده و همهساله برای ارزشیابی استاد مورد استفاده قرار گرفته بود. دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS 13 با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: دانشجویان عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشکده را مطلوب ارزیابی نمودند. از نظر 7/76% از دانشجویان، اساتید دارای اخلاق خوب بودند. 3/43% از دانشجویان اعتقاد داشتند که اساتید دارای فن تدریس خوب هستند. 3/33% از دانشجویان اعتقاد داشتند که اساتید از نظر علمی وضعیت خوبی دارند.
: از نکات مثبت اساتید داشتن حُسن خلق، برنامهریزی موثر و تسلط علمی به موضوع درسی است. اساتید محترم باید در زمینه انگیزش دانشجویان برای تحقیق و پژوهش و ارایه کاربردی مطالب درسی تقویت لازم را انجام دهند.
ارزیابی درونی گروه پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد
حوزه های تخصصی:
اهداف: این مطالعه با هدف ارزیابی درونی گروه پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد بهمنظور تعیین نقاط قوت و ضعف، بهمنظور ارتقای کیفیت آموزش انجام شد.
روشها: در این مطالعه توصیفی مقطعی، ملاکهای مدیر گروه، تجهیزات گروه، فضای آموزشی نظری و بالینی، دانشجویان، اعضای هیات علمی، روشهای یاددهی- یادگیری و تولید دانش جدید مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش جمعآوری دادهها پرسشنامه، مشاهده و چکلیست بود. لذا اعضای گروه در جلسات متعدد خود، پس از تعیین نشانگرها و امتیاز ایدهآل برای هر کدام از ملاکهای انتخابشده، وضعیت موجود را با نشانگرها مورد مقایسه قرار دادند. ویژگی مطلوب هر ملاک تعیین و هر ملاک بین 1 تا 5 (خیلی ضعیف تا عالی) طبقهبندی شد. میانگین امتیاز ملاکها تعیین و از طبقهبندی گورمن برای نتیجهگیری نهایی استفاده شد.
یافتهها: جایگاه سازمانی گروه دارای نمره 5/3 و رتبه بیش از رضایتبخش، عوامل پشتیبانی دارای نمره 07/4 و رتبه قوی، فرآیند آموزش- یادگیری دارای نمره 03/4 و رتبه قوی و در مجموع نمره ارزیابی گروه پرستاری 97/3 و رتبه خوب بود. از نظر دانشجویان، ارزیابی فرآیند آموزش گروه پرستاری دارای نمره 37/3 و رتبه بیش از رضایتبخش بود. در مورد مدیر گروه، اعضای هیات علمی و شورای گروه، هر کدام امتیاز 5/3 و رتبه بیش از رضایت بخش را براساس ردهبندی گورمن کسب کردند.
نتیجهگیری: با رفع نقیصههای مشخصشده در هر بخش، خصوصاً آموزش بالینی، میتوان به نتایج بهتری دست یافت. گروه آموزشی، با شناخت نقاط ضعف و قوت خود، فعالانه در جهت رفع نقایص و تقویت نقاط مثبت خود قدم برمیدارد.
وضعیت تحصیلی دانش آموختگان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان و عوامل مرتبط با آن
حوزه های تخصصی:
اهداف: پیشرفت تحصیلی تحت تاثیر عوامل متعددی است. در این راستا، شناسایی عوامل خطرآفرین ضروری است. این مطالعه بهمنظور شناسایی عملکرد تحصیلی و عوامل مرتبط با آن روی کلیه دانشآموختگان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام گرفت.
روشها: در مطالعهای مقطعی، 586 دانشآموخته رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان از سال 1365 تا انتهای 1382 به روش سرشماری انتخاب شدند. پرسشنامهای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و وضعیت تحصیلی دانشآموخته شامل معدل هر یک از دورههای علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی، کارورزی و کل دوره مورد استفاده قرار گرفت. میانگین معدل هر یک از دورهها و کل دوره بهطور جداگانه بررسی و بهعنوان نقطه برش برای تحلیلهای آماری در نظر گرفته شد. در هر یک از دورهها، معدل کمتر از میانگین بهعنوان وضعیت تحصیلی نامطلوب (گروه مورد) منظور شد و دادهها با استفاده از نسبت شانس و درصد تفاوت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: معدل دورههای علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی، کارورزی و معدل کل به ترتیب 47/1 ± 13/15، 53/1 ± 60/14، 25/1 ± 42/15، 95/0 ± 31/17 و 10/1 ± 74/15 بود. در دوره علوم پایه 240 نفر (41%)، دوره فیزیوپاتولوژی 250 نفر (7/42%)، دوره کارآموزی 251 نفر (5/50%)، دوره کارورزی 221 نفر (7/37%) و کل دوره 278 نفر (4/47%) وضعیت تحصیلی نامطلوب داشتند. سهمیه پذیرش، وضعیت تاهل، جنسیت و تاخیر در ورود به دانشگاه بهعنوان مهمترین عوامل تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی گزارش شدند.
نتیجهگیری: عملکرد تحصیلی نامطلوب در دانشجویان معمول بهنظر میرسد. لذا بر اساس نتایج این پژوهش تجدیدنظر در برنامههای گزینش دانشجو و حمایت از دانشجویان آسیبپذیر ضروری است.
آموزش غیرحضوری در نظام های آموزشی و امکان سنجی اجرا در آموزش های عقیدتی- سیاسی
حوزه های تخصصی:
اهداف :این پژوهش برای کمک به نظام آموزش های عقیدتی- سیاسی، جایگاه، شیوه ها و موضوعات آموزش غیرحضوری و امکان سنجی اجرای آن انجام شد.
روشها: برای پاسخ به سئوال های تحقیق، مطالعاتی در دو بخش کتابخانه ای (نظری) و میدانی (پیمایشی) با حجم 100 نفر نمونه متشکل از کارشناسان، مدیران و مربیان عقیدتی- سیاسی انجام گرفت.
یافتهها: 90% از نمونه آماری اجرای آموزش های عقیدتی- سیاسی را بهصورت ترکیبی (حضوری و غیرحضوری) مورد تایید قرار دادند. 47% افراد دروس عقاید، 64% دروس احکام، 65% دروس معارف، 85% دروس تاریخ اسلام، 49% دروس اخلاق، 78% دروس دانش سیاسی و 76% دروس نظام دفاعی را برای غیرحضوری شدن مورد تایید قرار دادند. 34% از نمونه آماری دوره های بدو خدمت، 75% دوره تداوم، 71% دوره های طولی، 73% دوره های بصیرت و 73% دوره های طرح ولایت را برای غیرحضوری شدن مناسب دانستند. 81% افراد آموزش غیرحضوری را برای گروه فرماندهان و مدیران، 82% برای گروه عموم مدیران، 59% برای گروه عموم نیروها، 91% برای گروه اساتید و مربیان مناسب تشخیص دادند.
نتیجهگیری: برای استقرار نظام آموزش غیرحضوری، به ویژه استقرار آن در داخل نظام سنتی (حضوری)، آمادگی در زمینههای گوناگون لازم است و این امر با شیوههای آزمایشی و بخشی ممکن خواهد بود.
تحلیلی بر سیاست تمرکززدایی در دو وزارتخانه
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات که تولید علم در هر 5 سال دو برابر علوم گذشته میشود، راهبرد عدم تمرکز در مدیریت سازمانهای آموزشی بهخصوص آموزش عالی و آموزش پزشکی، که بدنه آن از نخبگان جامعه تشکیل شده، ضروری است. از لوازم موفقیت مدیریت غیرمتمرکز، تقویت مکانیزمهای خودگردانی در اجزای سیستم نظام آموزشی مانند سیستم برنامهریزی درسی است. رویکرد خودگردانی برنامه درسی، نگاهی پویا و زنده به مجموعه برنامه درسی است که ضمن تلاش برای بالندگی محتوای آموزشی، درصدد بازنگری مجدد به عملکرد گذشته خویش است. یکی از مشکلات مهم نظام آموزش دانشگاهی، کهنگی و عدم انطباق سرفصل دروس با نیازهای فعلی جامعه است. وزارتخانههای «علوم، تحقیقات و فناوری» و «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» تلاشهای گستردهای برای تحقق سیاستهای برنامه توسعه چهارم در خصوص تمرکززدایی کردهاند. اگرچه موضوع آموزش در دو وزارتخانه از نظر ماهیت تفاوتهایی دارد، ولی از نظر سطح تخصص مباحث علمی و دانشگاهی، دارای همپوشانی زیادی است. هدف این مطالعه، تحلیل محتوای یکی از آییننامههای مهم وزارت «علوم، تحقیقات و فناوری» در راستای سیاست تمرکززدایی در برنامههای درسی بود.
نتیجهگیری: نتایج بیانگر مواردی از عدم انسجام بین مواد آییننامه و عدم انطباق این مواد با اهداف، سیاستها و راهکارهای اجرایی مندرج در آن است.
ارزشیابی برنامه درسی در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گسترش فعالیتهای برنامهریزی درسی حرکتهایی برای ارزشیابی برنامههای آموزشی را موجب میشود. هم شرکتهای سرمایهگذاری و هم مصرفکنندگان تمایل دارند تا شواهدی را بهدست آورند که برنامههای جدید نتایج رضایتبخشی تولید نمایند. اطلاعات مورد جستجو تناسب برنامه جدید با نیازهای جامعه و یادگیرنده، اعتبار و اهمیت علمی مواد مطالعاتی جدید، توانایی برنامه برای گزینش معلم مطمئن و رفتارهای دانشآموز/دانشجو و نتایج واقعی استفاده از مجموعهای از مواد آموزشی مشخص هستند. دو دهه قبل، ارزشیابی برنامه درسی بهعنوان حوزه مطالعاتی مستقلی در رشته علوم تربیتی ظاهر شد. ریشههای آن بیشتر در حوزههای کلی ارزشیابی آموزشی، آزمودن و اندازهگیری یافت میشود. با این وجود، مساله اصلی ابتدایی بیشتر ارزشیابی دانشآموزان بود تا ارزشیابی برنامههای آموزشی؛ نیازی که احساس شده بود تا مجموعهای از مفاهیم، اصول، روشها، نظریهها و الگوهای جدید را تدوین نمایند. این عقاید و روشهای جدید مبنای حوزه جدید ارزشیابی برنامه درسی هستند. دانشگاههای بزرگ دورههایی را در مورد ارزشیابی برنامه درسی ارایه نمودهاند. این نوشتار نیز سعی دارد که به ضرورت و اهمیت ارزشیابی برنامه درسی در آموزش عالی بپردازد و رهنمودهایی را در این خصوص ارایه نماید.
کاربرد گروههای کوچک در آموزش علوم پزشک
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهطور کلی، گروه تجمع دو نفر یا بیشتر است که کنش و واکنش دارند، از قوانین خاصی پیروی میکنند، به نیازهای یکدیگر علاقمندند و از طریق تفاهم و وحدت عمل درصدند به اهداف مشترک نایل آیند. حل مساله توسط گروه تحت تاثیر عواملی مانند تعداد اعضای گروه، انسجام گروه، اختلاف موقعیت، شخصیت افراد و محیط فیزیکی قرار میگیرد. در گروههای کوچک تعداد اعضاء محدود است؛ بهطوریکه هر عضو با دیگر اعضاء، ارتباطی رودررو و بدون واسطه داشته و هر کدام از اعضاء نقش خاصی در گروه دارند و نقشها از هم متمایز است. در گروههای کوچک میزان مشارکت و صحبت صریح به مراتب بیشتر از گروههای بزرگتر است. همچنین همکاری گروهی و احساس دوستی بین اعضاء بیشتر است و تفکر انتقادی در افراد تقویت میشود. در روش آموزش در گروههای کوچک، فراگیران از نگرشها، احساسات، عقاید و دلایل رفتار دیگران آگاه میشوند و پس از آن نگرشهای خود و دیگران را نقد و بررسی میکنند و سپس به تغییر و تطبیق نگرشهای خود در مسیر تحلیل و ارزشیابی نگرش خود میپردازند.
نتیجهگیری: یکی از مهمترین دلایل استفاده از گروههای کوچک، افزایش مهارتهای فراگیران و شکل دادن به نگرش آنها است که این، بهخصوص باعث توسعه مهارتهای بالینی در کلینیکها و مراکز بهداشتی درمانی میشود.
مفهوم پردازی بین المللی کردن برنامه درسی در آموزش عالی؛ ابعاد و روندها
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بینالمللی کردن برنامه درسی (IOC) مفهومی جدید و در حال تحول است که بهطور ویژه از اوایل قرن بیستویکم در ادبیات برنامه درسی مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم اهمیت و جایگاه چنین ایدهای، برداشتها و تفسیرها از این واژه در بسیاری از ممالک بهویژه ایران توام با ابهام، سردرگمی و عدم شفافیت است. مقاله حاضر در راستای بررسی این مفهوم در ادبیات برنامه درسی تلاش کرده تا برداشتهای مختلف از این واژه و حدود و دامنه آنها را مفهومپردازی کرده و در این راستا 3 برداشت متفاوت از IOC تحت عنوان بینالمللی کردن دروس و رشتههای دانشگاهی، بینالمللی کردن رشته مطالعات برنامه درسی و بینالمللی کردن حرفه برنامه درسی را شناسایی و معنی مؤلفههای آنها را معرفی کند.