راهبردهای آموزش در علوم پزشکی

راهبردهای آموزش در علوم پزشکی

راهبردهای آموزش در علوم پزشکی دوره دوازدهم بهمن و اسفند 1398 شماره 6 (پیاپی 58) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

نگرش معلمان به روش های یاددهی-یادگیری آموزش کارآفرینی در دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کارآفرینی یادگیری کارآفرینی کارآفرینی در دوره ی ابتدایی راهبرد یاددهی یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 716 تعداد دانلود : 238
مقدمه: امروزه اهمیت کارآفرینی در سیستم اقتصادی منجر به توسعه آن در بخش های بنیادین یک کشور از جمله آموزش و پرورش شده است. از این رو از آنجا که آموزش کارآفرینی عامل مهمی در رشد و توسعه خصیصه های کارآفرینی در دانش آموزان به حساب می آید، هدف پژوهش حاضر مطالعه ی نگرش معلمان به روش های یاددهی- یادگیری آموزش کارآفرینی در دوره ابتدایی بود. روش ها: پژوهش حاضر به شیوه ی توصیفی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه مهارت آموزان آموزگار ابتدایی ماده ی 28 ورودی سال 1396 و در نهایت گروه نمونه شامل 44 نفر از مهارت آموزان آموزگاری ابتدایی داوطلب بودند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه به روش نظرخواهی از صاحبنظران و اعتماد یا پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 94/. تأیید شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss v 24 و آزمون کالموگروف-اسمیرنوف جهت اطمینان از نرمال بودن توزیع داده ها و آزمون تی تک نمونه به منظور بررسی نگرش معلمان در ابعاد فنون تدریس، محتوا و ارزشیابی از منظر کارآفرینی در دوره ابتدایی تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش بیانگر این بودند که میانگین و انحراف استاندارد بعد فنون تدریس 0/65±4/11؛ بعد ارائه ی محتوا 18/69±4/0؛ و نهایتاً بعد ارزشیابی 0/67± 3/95بود که از میانگین آماری بزرگتر و این تفاوت در سطح 0/01 معنادار شد. زیرا (0/01< p )؛ بنابراین با 99% اطمینان می توان گفت که نگرش معلمان نسبت به کارآفرینی در دوره ابتدایی مثبت و معنی دار می باشد. نتیجه گیری: معلمان یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی در دوره ابتدایی بوده و به دلیل ایفای نقش خاص خود طی تدریس، چنانچه از نگرش و بینش خوبی نسبت به کارآفرینی برخوردار باشند، می توانند با ادغام آن با راهبردها و روش های یاددهی-یادگیری در کلاس، در پرورش افرادی خلاق و دارای روحیه و نگرش کارآفرینی بسیار تسهیل گر باشند
۲.

مهاجرت نخبگان و رابطه آن با توسعه: فرصتها و چالش ها برای سیاستگذاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مهاجرت نخبگان فرار مغزها توسعه سیاستگذاری مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 219 تعداد دانلود : 524
مقدمه: منابع انسانی نخبه و کارآمد در عرصه های مختلف ملی، نقش حیاتی دارند و به همین دلیل، مدیریت مطلوب آنها بسیار مهم تلقی می شود. مهاجرت نخبگان یا فرار مغزها در بین کشورهای در حال توسعه از اهمیت بالایی برخوردار است، چراکه این کشورها در فرآیند جریان بین المللی سرمایه انسانی، سرمایه های بیشتری را از دست داده و معمولاً توسعه آن ها تحت تأثیر این پدیده، کند می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان و مکانیسم اثرگذاری مهاجرت نخبگان بر توسعه کشورهای مبدأ و همچنین ارائه فرصت ها و چالشها برای سیاستگذاری در این زمینه است. روش ها: این مطالعه به صورت مرور نظام مند و با استفاده از پروتکل PRISMA در بانک های اطلاعاتی بین المللی ( PubMed ، Google Scholar و Scopus ) و ملی ( SID ، Magiran و ISC ) صورت گرفت. با توجه به استراتژی PICOS ، مقالات انتشار یافته تا تیر 1398 به دو زبان انگلیسی و فارسی با استفاده از ترکیبات متنوعی از کلیدواژه های کلیدواژه های brain drain ، challenges ، developed country ، development ، Migration ، elite ، Policy ، developing country و معادل فارسی آنهاجستجو گردید. پس از انجام جستجو و انتخاب مقالات، متن مقالات نهائی با کمک چک لیست PRISMA مورد ارزیابی کیفی قرار گرفت و در نهایت رابطه مهاجرت نخبگان و توسعه و سیاستگذاری های مربوطه به صورت سنتز روایتی ارائه گردید. یافته ها: با مرور دقیق جزئیات مقالات نهایی تحلیل شده؛ می توان عوامل و متغیرهای موثر در سه موضوع اصلی که محوریت مهاجرت و توسعه را تشکیل می دهند را به الف) فرار مغزها و توسعه، ب) جریان های مالی ناشی از مهاجرت نخبگان و ج) نقش جوامع نخبگان مهاجر در توسعه تقسیم کرد. با مرور نظام مند مطالعات، متوجه می شویم که تأثیرات بالقوه مهاجرت نخبگان بر توسعه پیچیده و چند بعدی است و نیاز به پاسخ چند بعدی از سوی سیاستگذاران دارد. تأثیرات مهاجرت نخبگان بسته به نوع کشور، روند اقتصادی و اجتماعی آن کشور، می تواند مثبت یا منفی باشد و فرصت ها یا محدودیت هایی را برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و انسانی ایجاد کند. نتیجه گیری: به طور کلی جوامع نخبگان مهاجر می توانند نقش مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشورهای مبدا خود داشته باشند. جوامع نخبگان مهاجر می تواند منبع ایده ها، دانش ها و مهارت ها، و سرمایه های اجتماعی باشند. ارتباطات و شبکه هایی که جوامع نخبگان مهاجر با کشور خود دارند می توانند به عنوان کانال مهمی برای تقویت تأثیرات مثبت مهاجرت بر کشور مبدا عمل کند. با این وجود هنوز بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، از مهاجرت نخبگان متضرر می شوند. لذا برای محقق شدن تاثیرات مثبت مهاجرت نخبگان، نیاز به سیاستگذاری های همه جانبه، دقیق و جامع است که مسلماً چالشهایی از جمله نیاز به گفتگو و همکاری قابل توجه در سطح بین المللی نیز مطرح خواهد بود.
۳.

بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد نوآورانه سازمانی با نقش واسطه گری یادگیری سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سرمایه فکری یادگیری سازمانی عملکرد نوآورانه عملکرد سازمانی شرکت های داروسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 667 تعداد دانلود : 923
مقدمه: سرمایه فکری یا دارایی فکری یکی از مهم ترین منابعی است که امروزه در اختیار شرکت ها قرار دارد: قابلیت یادگیری سازمانی، توانایی ایجاد، فراگیری و انتقال دانش است که به عنوان توانایی سازمان ها در فرایند یادگیری تعریف می شود. روش ها: تحقیق حاضر به بررسی رابطه سرمایه فکری، یادگیری سازمانی با عملکرد نوآورانه و اثر آن بر عملکرد سازمانی در شرکت های داروسازی استان تهران پرداخته است. و همچنین یادگیری سازمانی به عنوان متغیر واسطه گری در ارتباط با سرمایه فکری و عملکرد نوآورانه مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تحقیق 66 نفر از مدیران و کارشناسان خبره شرکت های داروسازی استان تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند و داده ها به وسیله پرسشنامه جمع آوری و به کمک نرم افزار Smart PLS3 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سرمایه فکری بر یادگیری سازمانی مؤثر بوده و از آن پشتیبانی کرده، همچنین اثر سرمایه فکری بر عملکرد نوآورانه رد شده است. یادگیری سازمانی روی عملکرد نوآورانه مؤثر بوده و نقش واسطه گری یادگیری سازمانی رد شده است. عملکرد نوآورانه نیز در عملکرد سازمانی مؤثر بوده است. در نهایت نتایج بیانگر مناسب بودن مدل می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهدکه مدیران شرکت های دارو ساز به صورت روزافزون به وجود سرمایه فکری توجه کنند که نتیجه چنین توجهی باعث می شود تا کارکنان با انگیزه و انسجام بیشتری به جذب و مبادله دانش و اطلاعات بین اعضای سازمانی مشغول شوند و با دید جامعی که نسبت به چالش های محیطی پیدا می کنند، با توسعه محصولات جدید در جهت سودآوری سازمانی بیش از پیش موثر واقع شوند.
۴.

اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد استدلال کمی، دانش و استدلال سیال در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری پایه های اول و دوم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: عملکرد اجرایی استدلال کمی استدلال سیال دانش دانش آموزان ناتوانی های یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 410 تعداد دانلود : 193
مقدمه: اخیراً توجه زیادی به دانش آموزانی که چالش هایی در یادگیری دارند متمرکز شده است. والدین و مربیان از همان اوایل دوره پیش دبستانی شاهد سردرگمی برخی از دانش آموزان در یادگیری مهارت های خواندن و نوشتن هستند که به عنوان تکلیف به آنها داده می شود، به همین جهت حوزه اختلال یادگیری موقعیتی ویژه دارد. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد استدلال کمی، دانش و استدلال سیال در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری پایه های اول و دوم ابتدایی استان خراسان جنوبی انجام شد. روش ها: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر پایه های اول و دوم ابتدایی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری خراسان جنوبی در سال تحصیلی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ بود و مرکز اختلالات یادگیری قاین به عنوان نمونه و مکان اجرای آزمایش انتخاب شد. تعداد ۲۴ نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. سپس با توجه به نمره بدست آمده از نمره هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه به صورت همتا درگروه های ۱۲ نفری آزمایش و کنترل قرارگرفتند. گروه آزمایش در۱۵ جلسه ۶۰ دقیقه ای مورد آموزش کارکردهایی اجرایی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-۲۳ و با روش تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین های گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای استدلال کمی، دانش، استدلال سیال و نمره کلی عملکرد اجرایی تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر آموزش کارکردهای اجرایی باعث افزایش میانگین استدلال کمی(۱۲/۳۴±۱۱۱/۳۳)، دانش (۱۶/۶۷±۱۱۰/۱۶)، استدلال سیال (۱۶/۹۶±۱۱۰/۵۰) و نمره کلی عملکرد اجرایی (۳۸/۷۹±۳۳۲/۰)، در مرحله پس آزمون شد. نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود آموزش و پرورش با برگزاری کارگاه های آموزشی با هدف آشنایی اثربخشی کارکردهای اجرایی بر کاهش نشانه های ناتوانی های یادگیری دانش آموزان برای معلمان اقدام نمایند.
۵.

بررسی تأثیر یادگیری مبتنی بر نرم افزار گوشی هوشمند بر دانش احیای قلبی-ریوی پایه بزرگسالان در دانشجویان کارشناسی پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آموزش مبتنی بر نرم افزار آموزشی گوشی هوشنمد احیاء قلبی ریوی پایه بزرگسالان دانش دانشجویان پرستاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 450 تعداد دانلود : 964
مقدمه: ایست قلبی یک وضعیت اورژانسی حاد و مهم است که اگر بلافاصله احیای قلبی ریوی انجام شود، شانس زنده ماندن فرد تا سه برابر افزایش می یابد. کسب دانش احیای قلبی ریوی برای دانشجویان پرستاری از موارد آموزشی است که توجه ویژه ای به آن شده است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر یادگیری مبتنی بر نرم افزار آموزشی بر دانش احیاء قلبی ریوی پایه در دانشجویان پرستاری صورت گرفت. روش ها: این پژوهش به روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بر روی 64 دانشجوی کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1397 که به روش تمام شماری انتخاب شده بودند، انجام گرفت. دو کلاس ترم پنج به روش تصادفی ساده به دو گروه مداخله (تعداد 30نفر) و کنترل(34 نفر) تقسیم شدند. به هر دو گروه آموزش های اقدامات حیاتی پایه به صورت رایج و پس از آن به گروه مداخله نرم افزار آموزشی گوشی هوشمند داده شد. دانش دانشجویان قبل، یک و سه ماه پس از مداخله در دو گروه بررسی و مقایسه گردید. جمع آوری داده با استفاده از پرسشنامه تعدیل شده سنجش دانش اقدامات حیاتی پایه انجام شد. یافته ها: براساس نتایج، در مقایسه با گروه کنترل، دانش دانشجویان در گروه مداخله یک ماه پس از مداخله (0/001< P ) و همچنین سه ماه پس از آن (0/001< P ) افزایش معنی دار آماری داشت. اندازه اثر مداخله (فاصله اطمینان 95%) بر دانش دانشجویان یک ماه بعد از آموزش 4.405 (5.25، 3.44) و سه ماه بعد از آموزش 4.21 (5.07، 3.30) بود. نتیجه گیری: آموزش اقدامات حیاتی پایه مبتنی بر نرم افزار آموزشی گوشی هوشمند می تواند باعث افزایش دانش دانشجویان پرستاری در زمینه احیای قلبی ریوی شود. این مطالعه استفاده از نرم افزار گوشی هوشمند برای آموزش دانشجویان پرستاری و اطمینان از پایداری این آموزش ها را توصیه می کند.
۶.

مبانی ارزش شناختی آموزش همزیستی برای بهبود نظام آموزش وپرورش ایران با توجه به مطالعات تطبیقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: همزیستی مبانی ارزش شناختی شیوه های آموزش همزیستی کشورهای چند فرهنگی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 124 تعداد دانلود : 896
مقدمه: وجود افراد مختلف از اقوام متفاوت در کشورهای چند فرهنگی، تفاوت در نوع دیدگاه ها و نحوه ی زندگی آن ها را به دنبال خواهد داشت، پس یکی از مسائل مهم در این گونه جوامع، ایجاد تعامل بین اقوام و گروه های گوناگون است. در این میان بررسی مبانی ارزش شناسی آموزش همزیستی برای تبیین بهتر آموزش همزیستی در کشورهای موردمطالعه ضروری است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به شیوه های آموزش همزیستی در این گونه جوامع برای ارائه ی راهکار به آموزش وپرورش ایران است. روش ها: روش رسیدن به این شیوه ها مطالعه ی تطبیقی آموزش وپرورش کشورهای چند فرهنگی است. روش پژوهش، روش جرج بردی است که در چهار مرحله ی توصیف، تفسیر، هم جواری و مقایسه صورت می گیرد. ابزار پژوهش فیش بوده و چون روش مطالعه، کیفی است، نمونه گیری انجام نشده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد، برخی از مبانی ارزش شناختی آموزش همزیستی عبارت اند از آزادی عقیده و فکر و همچنین حفظ کرامت انسانی. دو کشور چین و کانادا اهمیت قابل قبولی برای آموزش همزیستی قائل هستند. همچنین روش های متنوعی برای آموزش همزیستی در این دو کشور وجود دارد که بر تعامل بین افراد و گروه های کلاسی استوار هستند. نهایتاً اینکه برخی از روش های آموزش همزیستی در کشورهای چین و کانادا وجود دارد که باملاحظه ی فرهنگ غالب کشور ایران می توان از آن ها جهت آموزش همزیستی استفاده نمود. نتیجه گیری: از نتایج حاصل از پژوهش می توان به این دریافت رسید که ضمن توجه به بافت فرهنگی هر کشور می توان روش های تربیتی مختلف را در برنامه درسی کشورهای مختلف جستجو کرده و از آن برای بهبود آموزش وپرورش کشورها استفاده کرد.
۷.

تحلیل الگوی دانش ضمنی و بررسی پیامدهای آن در آموزش پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دانش صریح دانش ضمنی آموزش پزشکی مدل پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 69 تعداد دانلود : 203
مقدمه: در آموزش پزشکی بر نقش انحصاری دانش صریح تاکید شده و دانش ضمنی به حوزه تفکر غیرحرفه ای غیرعقلانی حتی رازآمیز رانده شده است. مساله این است که چرا پزشکان و سیاست گذاران حوزه سلامت و پزشکی بر اساس سنتی دیرپا، مولفه های دانش ضمنی را امری ناخوشایند و نا آشنا می پندارند که از نظر آن ها بر خلاف تفکر صریح، مفاهیم این نوع دانش مبهم غیرمشخص یا مغشوش به نظر می آید. روش ها: رویکرد حاکم بر این تحقیق کیفی است .در این پژوهش از روش تحلیل مفهومی بهره گرفته شده است که هدف از آن تبیین مفهوم آموزش در پزشکی از دریچه دانش ضمنی است. در این روش مفاهیم به کار گرفته شده در یک ساختار بندی جدید مورد تحلیل و واکاوی مجدد مفهومی قرار می گیرند. یافته ها: ارزیابی مدلی جایگزین درباره تشخیص بالینی دارای الزامات و پیامدهای مهمی در عرصه آموزش پزشکی است. در این پژوهش با نشان دادن نقاط ضعف مدل مرسوم در آموزش پزشکی مبتنی بر دانش صریح که در آن جایگاهی برای دانش ضمنی پزشکان در نظر گرفته نشده است، با تحلیل مولفه های دانش ضمنی شامل مشاهده، کارآموزی و روایت؛ ارائه مدلی جایگزین با عنوان مدل آموزش ضمنی در پزشکی مطرح شده است. نتیجه گیری: مدل آموزش ضمنی شیوه مناسبی برای اصلاح رویکردهای تقلیل گرایانه و کمی در پزشکی است. این نوع نگرش حاصل از دانش ضمنی باید انگیزه ها، عقاید، تمایلات و ارتباطات فردی را به عنوان شالوده های اصلی و ضمنی در نظام آموزش پزشکی مورد لحاظ قرار دهد.
۸.

اثربخشی انگیزش معلمان مقطع ابتدایی شهر ایلام در تربیت دانش آموزان و بازتاب آن در خانواده، جامعه و نظام آموزشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: معلم انگیزش تربیت دانش آموز خانواده جامعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 615 تعداد دانلود : 611
مقدمه: انگیزش عاملی درونی است که رفتار فرد را در جهت معینی هدایت می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی انگیزش معلمان ابتدایی در تربیت دانش آموزان و انتقال الگوهای تربیتی و اخلاقی به آنان در جهت فضیلت خواهی و کمال گرایی و درونی کردن ارزش ها و بازتاب مثبت آن در خانواده، جامعه و نظام تعلیم و تربیت کشور است. روش ها: روش پژوهش از نوع کمی، کیفی است. جامعه مورد مطالعه، شامل کلیه معلمان مدارس مقطع ابتدایی شهر ایلام به تعداد 492 نفر در سال تحصیلی 97-1396 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 20 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آنان مصاحبه به عمل آمد. یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد، تحلیل محتوای مصاحبه های صورت گرفته با مشارکت کنندگان در مرحله کدگذاری اولیه 53 کد اولیه، در مرحله دوم 20 مقوله فرعی و در نهایت 4 مقوله اصلی استخراج گردید. مقوله های اصلی مورد نظر عبارتند از فرهنگ، خانواده، محتوای آموزشی، معنویت و اخلاق بودند. اهم نتایج حاصل از یافته ها، بیانگر آن است که هویت غالب در نزد دانش آموزان هویتی دینی بوده و هویت های فرهنگ، خانواده و محتوای آموزشی در اولویت های بعدی قرار دارند. نتیجه گیری: نتیجه اینکه عواملی هم چون فرهنگ، خانواده، آموزش، معنویت و اخلاق مؤلفه های بسیار مهمی برای تربیت دانش آموزان و هدایت آنان در جهت افتخار، سربلندی، سعادت و سلامت آینده جامعه می باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱