راهبردهای آموزش در علوم پزشکی
راهبردهای آموزش در علوم پزشکی دوره پانزدهم آذر و دی 1401 شماره 5 (پیاپی 75) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یادگیری الکترونیکی پدیده ای است، که توجه دست اندرکاران آموزش عالی و محققان این حیطه را به خود جلب کرده است. هدف این پژوهش، شناسایی چالش ها و عوامل بازدارنده طراحی برنامه درسی دوره آموزش مجازی دانشگاه شهید بهشتی در جارچوب عناصر نه گانه کلاین از نظر اعضای هیأت علمی است. روش ها : در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 48 نفر اعضای هیأت علمی آموزش مجازی دانشگاه شهید بهشتی است که 42 نفر با توجه به جدول مورگان و با روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت تعیین روایی پرسشنامه از نظرات اساتید و کارشناسان حوزه استفاده شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرانباخ 89/0 محاسبه گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی(آزمون تی تک نمونه ای و تی برای دو گروه مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی توکی) استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد از نظر اعضای هیأت علمی طراحی برنامه درسی آموزش مجازی با چالش اهداف( p=0/003 )، محتوا ( p=0/017 )، فعالیت های یادگیری( p<0/001 )، راهبردهای یاددهی( p<0/001 )،گروهبندی( p<0/001 ) و ارزشیابی( p<0/001 ) مواجه است. این نتایج با توجه به مقدار سطح معنی داری آنها که از 05/0 p< کمتر است با اطمینان 95 درصد معنی دار است. نتیجه گیری: طراحی برنامه درسی آموزش مجازی دانشگاه شهید بهشتی با چالش هایی روبروست. بنابراین بایستی با تدوین برنامه درسی جدید منطبق با اصول طراحی برنامه درسی چالش های موجود را از بین برد .
راهبردهای سواد سلامت نیروی انسانی (مطالعه کیفی در یکی از بانکهای کشور)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف و زمینه : امروزه ارتقای سلامت نیروی انسانی چیزی فراتر از الزامات قانونی برای سلامتی و ایمنی است و شامل هر اقدامی در جهت افزایش سلامت آنان است. هدف پژوهش حاضر طراحی راهبردهای آموزش سلامت به نیروی انسانی در یکی از بانکهای کشور بوده است . روش پژوهش : این پژوهش تحلیل محتوا با رویکرد کیفی و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام یافته است تعداد مشارکت کنندگان این پژوهش 14 نفر از خبرگان بوده اند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . برای تحلیل متون مصاحبه از تحلیل محتوی بر اساس روش مقایسه مداوم استراوس و کوربین استفاده شده است در اعتبار سنجی داده ها به متخصصان و مشارکت کنندگان در پژوهش مراجعه شده است . یافته ها : نتایج حاصل از کدگذاری باز،محوری و انتخابی نشان داد : راهبردهای آموزش سلامت نیروی انسانی در بانک مورد مطالعه عبارتند از : راهبردهای برنامه ریزی (پیش نگری، به کارگیری نیروهای تخصصی ، نیازسنجی آموزشی، تدوین استراتژیها و چشم اندازو ...)، راهبردهای اجرایی (جایگزینی نیروی موقت، برون سپاری، فراگیر نمودن آموزش سلامت و ...)، راهبردهای ارزیابی (پایش مستمر اثربخشی و بازنگری و ...) و راهبردهای جهانی (توجه به روندها و تغییرات بین المللی و ...). نتایج : با توجه به راهبردهای مستخرج از پژوهش، توجه به چشم انداز حوزه بانکی و حوزه سلامت، منابع و محدودیتهای اجرایی، ارزیابی مناسب اثرات آموزش و روندهای بین المللی در حوزه آموزش سلامت به نیروی انسانی می تواند نتایج مثبتی را در این راستا به دنبال داشته باشد.
رابطه بین سبک های یادگیری و خلاقیت با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز، حوزه ی یاددهی – یادگیری در زمره فعالیت های شناختی، عاطفی قرار می گیرد. همچنین با توجه به قرارگیری مقوله خودکارآمدی ذیل نظریه شناختی- اجتماعی، شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان امری ضروری است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های یادگیری و خلاقیت با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان است. روش ها : روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بوده، جامعه پژوهش نیز شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم (پایه دوم دوره متوسطه اول) در شهرستان نکا است. ابزار پژوهش متشکل از پرسشنامه های سبک یادگیری، خلاقیت و خودکارآمدی تحصیلی بوده که پایایی آن ها با ضریب آلفای کرونباخ و روایی نیز با استفاده از نظر متخصصان تأیید گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که میانگین متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی، خلاقیت و سبک یادگیری در بین دانش آموزان بالاتر از میانگین فرضی طیف لیکرت قرار دارد. همچنین یافته ها حاکی از ارتباط معنی دار چهار سبک یادگیری همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق دهنده با خودکارآمدی تحصیلی است. از دیگر یافته های پژوهش می توان به وجود ارتباط مثبت و معنی دار خلاقیت (42/0 r= ) و ابعاد آن یعنی؛ سیالی (20/0 r= )، بسط (22/0 r= )، ابتکار (23/0 r= ) و انعطاف پذیری (57/0 r= ) با خودکارآمدی تحصیلی اشاره نمود. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت و معنادار سبک های یادگیری و خلاقیت با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان، همچنین اهمیت دوره متوسطه اول در دوره نوجوانی و از سوی دیگر وجود مطالعه ی بین المللی تیمز در پایه ی هشتم، پیشنهاد می شود که متصدیان امر تعلیم و تربیت در راستای بهبود و ارتقاء خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان، به برپایی کارگاه و آموزش معلمان و دانش آموزان در رابطه با سبک های یادگیری و نگرش به خلاقیت اهتمام ورزند.
تحلیلی بر ماموریت ها و اهداف، محتوا؛ ابزارها و کارکردهای مراکز بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های کلاس جهانی: مقایسه ای تطبیقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ماموریت ها و اهداف، محتوا، ابزارها و کارکردهای مراکز بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های کلاس جهانی صورت گرفت. روش ها: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش مقایسه تطبیقی و تحلیل محتوا انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از سایت رتبه بندی تایمز 2020 و سایت های مراکز بالندگی در دانشگاه های کلاس جهانی که رتبه زیر 100 داشتند استفاده شد. در این پژوهش 40 مرکز بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های کلاس جهانی به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار NVIVO 12pro کدگذاری و تحلیل محتوا گردید. نتایج: مقولات بدست آمده اصلی در 4 محور ماموریت ها و اهداف، محتوا، ابزار و کارکردها و در دو بعد بالندگی و توسعه دانشگاه و بالندگی هیئت علمی دسته بندی شد. نتایج این پژوهش در مقولات مذکور؛ ایجاد شبکه های همکاری با اعضای هیئت علمی و مراکز آکادمیک مرتبط و استفاده از روش های جدید تدریس و ارزیابی با رویکردها و ابزارهای تعاملی ، جهت ارتقا یاددهی و یادگیری را به همراه زیرمقولات مرتبط با آنها ،جهت استفاده مدیران استراتژیک در دانشگاه ها ارائه می دهد.
تاثیر یادگیری فراشناختی و یادگیری خودراهبر بر سطح یادگیری الکترونیکی: نقش واسطه گری جهت گیری زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : یادگیری یکی ازموضوعات مهم و مورد علاقه جامعه ی علمی بوده وآن هاتلاش می کنندتاابعادپیچیدگی های یادگیری انسان راتسهیل نماینددرعین حال هیچ یک ازمتغیرهای انگیزشی وشناختی،به تنهایی قادربه تبیین یادگیری وعملکردتحصیلی فراگیران نیستند؛بلکه بااستفاده از«راهبردهای یادگیری خودراهبر »ودرنظرگرفتن تعامل بین متغیرهای «شناختی» و«انگیزشی» است که می توان یادگیری وعملکردفراگیران رابهترتبیین کرد.این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای جهت گیری زندگی درتاثیریادگیری فراشناختی ویادگیری خودراهبربرسطح یادگیری الکترونیکی درمدیران دانشگاهی انجام شد . روش ها: روش پژوهش ازنوع پژوهش های همبستگی مبتنی برروش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش 478 نفر مدیران دانشگاهی (اعم ازعلوم پزشکی وعلوم دریایی و آزاد اسلامی) استان مازندران بودکه باتوجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده وتخصیص ضریب 15 برای هرمتغیرمشاهده شده(17متغیرمشاهده شده درمدل)وبااحتساب احتمال وجودپرسشنامه های ناقص260نفربه عنوان حجم نمونه به روش هدفمندانتخاب شدندوبه مقیاس راهبردهای یادگیری فراشناختی پینتریج ودی گروت(1990)،مقیاس یادگیری خودراهبرچنگ(2007)،مقیاس یادگیری الکترونیکی واتکینزوهمکاران(2004)ومقیاس جهت گیری زندگی شییروکارور(1985)پاسخ دادند.روش آماری پژوهش ازنوع معادلات رگرسیونی ساختاری بودکه با نرم افزار Spss 18 و Amos23 موردتجزیه و تحلیل قرارگرفت . نتایج: نتایج این پژوهش نشان دادکه مدل پژوهش دارای برازش است و 53 درصدازمتغیریادگیری الکترونیکی توسط یادگیری فراشناختی،یادگیری خودراهبروجهت گیری زندگی قابل تبیین می باشدبه طوری که متغیرهای یادگیری فراشناختی ویادگیری خودراهبربریادگیری الکترونیکی اثرمستقیم داشتندونقش واسطه ای جهت گیری زندگی دررابطه یادگیری فراشناختی ویادگیری خودراهبربایادگیری الکترونیکی تاییدشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش باتاکیدبرنقش واسطه ای جهت گیری زندگی درتاثیریادگیری فراشناختی ویادگیری خودراهبربرسطح یادگیری الکترونیکی درمدیران دانشگاهی، می تواندتلویحات کاربردی برای بهبودوضعیت روانشناختی ارایه دهد.
واکاوی ضرورت طراحی برنامه درسی مهارتهای مطالعه و یادگیری در نظام آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : عدم آگاهی از مهارتهای مطالعه، موجب می شود دانشجویان از تلاش خود نتیجه مطلوبی بدست نمی آورند. طراحی برنامه درسی مهارتهای مطالعه و یادگیری در ارتقاء وکیفیت بخشی نظام آموزشی و توانمند سازی فردی دانشجویان بسیار حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی ضرورت طراحی برنامه درسی مهارتهای مطالعه و یادگیری در نظام آموزش عالی ایران بود روش ها : تحقیق حاضر از نظر ماهیت پژوهش کیفی و از حیث نوع مطالعه، تحلیل محتوا بود. برای دست یابی به اجماع نظر متخصصان از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شدکه اشباع نظری در مصاحبه 15محرز گردید . سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای قراردادی داده های حاصل از مصاحبه ها کدگذاری شد و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار MAXQDA10 انجام شد. یافته ها : نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها شامل 119 کد اولیه بود که در نهایت با ادغام کدهای مشابه ،54 کد نهایی در6 زیر طبقه و 2طبقه اصلی استخراج گردید. طبقه اصلی« ارتقاءکیفیت آموزشی» شامل زیر طبقات:«کیفیت بخشی به یادگیری»،«پیشرفت تحصیلی» و«ایجاد علاقه و انگیزه»و طبقه اصلی«توانمند سازی فردی» شامل زیر طبقات:«ارتقاء خودباوری واعتماد بنفس»، «کمک به استعدادهای فطری» و« شناسایی تکنیک های مطالعه» بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که؛ طراحی برنامه درسی مهارتهای مطالعه و یادگیری در نظام آموزش عالی می تواند در جهت اعتلای ،توانمندسازی و پیشرفت دانشجویان کشور کمک سازنده ای باشد.
رابطه راهبردهای خودتنظیمی و اهداف پیشرفت با درگیری تحصیلی و میانجیگری خودناتوان سازی و کمال گرایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درگیری تحصیلی دانش آموزان به چالش کشیدن تعریفی است که به عنوان یک ساختار پیچیده تحت تاثیر عوامل متعدد قرار می گیرد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه راهبردهای خودتنظیمی و اهداف پیشرفت با درگیری تحصیلی و میانجیگری خودناتوان سازی و کمال گرایی در دانش آموزان انجام شده است. روش ها: روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه های دهم و یازدهم شهرستان سردشت در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 1557 نفر بود که تعداد 307 نفر با استفاده از جدول مورگان تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دیگروت، هدف پیشرفت الیوت و مورایاما، درگیری تحصیلی زرنگ، خود ناتوان سازی جونز و رودوالت و کمال گرایی فراست استفاده شد که با استفاده از نرم افزار AMOS با روش تحلیل مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. نتایج: مدل فرضی با داده ها برازش دارد اثر مستقیم راهبردهای خودتنظیمی، هدف پیشرفت تسلط اجتنابی و عملکرد- گرایش بر کمالگرایی معنی دار می باشد. همچنین اثر مستقیم راهبردهای خودتنظیمی، هدف پیشرفت تسلط-گرایش، تسلط-اجتنابی، عملکرد-گرایش و عملکرد-اجتنابی بر خودناتوان سازی معنی دار است. همچنین اثر مستقیم خودناتوان سازی و کمالگرائی بر درگیری تحصیلی نیز معنی دار است. متغیر هدف پیشرفت تسلط- گرایش به طور مستقیم و غیر مستقیم تاثیر معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که راهبردهای خودتنظیمی، اهداف پیشرفت با میانجیگری خود ناتوان سازی و کمال گرایی باعث ارتقا درگیری تحصیلی دانش آموزان می شوند .
طراحی الگو مناسب ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی در آموزش عالی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش اعتباربخشی به الکوی مناسب ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی در آموزش عالی کشور می باشد. روش کار: به لحاظ شیوه گردآوری داده از نوع پژوهش های آمیخته ( کیفی_ کمی) اکتشافی متوالی می باشد. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مشارکت کنندگان (متخصصین و اساتید و کارشناسان فعال در حوزه یادگیری الکترونیکی) منتخب با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در خصوص مدل مناسب ارزیابی کیفیت برنامه درسی نظر دادند که در مصاحبه شماره 20 به اشباع رسید. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 انجام شد. برای تعیین اعتباربخشی، CVR پرسشنامه طراحی شده از عامل های بدست آمده، توسط مشارکت کنندگان در تحقیق، انجام شد. در بخش کمی با استفاده از روش توصیفی_ پیمایشی 150 نفر نمونه از اساتید و کارشناسان که به روش تصادفی خوشه ای و دانشجویان به روش در دسترس بودن انتخاب و در خصوص الزامات اجرایی مدل پاسخ دادند که آزمون T تک نمونه ای برای هر یک از عوامل ضرورت ملزومات فوق الذکر انجام گرفت. نتایج: برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 انجام شد و 8 عامل اصلی ارزشیابی، پداگوژیکی ، سازمانی و مدیریتی، فردی، فناوری و الکترونیکی، محیطی(فراسازمانی،سیاسی،فرهنگی)، یادگیری ، اخلاقی بدست آمد. برای تعیین اعتباربخشی، CVR پرسشنامه طراحی شده از عامل های بدست آمده، توسط مشارکت کنندگان در تحقیق، اعتبار آن تایید شد و آزمون T تک نمونه ای برای هر یک از عوامل ضرورت ملزومات اجرایی را تایید کرد. نتیجه گیری: بررسی ها نشان داد که الگوی بدست آمده از پژوهش، از اعتبار لازم برای اجرایی شدن در محیط های یادگیری الکترونیکی برخوردار است.
مدل یابی اهمال کاری دانشجویان پزشکی براساس باورهای فراشناختی با نقش واسطه ای راهبردهای یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اهمال کاری تحصیلی رفتاری است که می تواند به دنبال باورها و ساختارهای شناختی ایجاد شود و همچنین تحت تأثیر فرآیندهای شناختی قرار گیرد. عوامل مختلف مرتبط با ادراک و توانایی ها در بروز اهمال کاری نقش به سزایی دارند. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش واسطه گری راهبردهای یادگیری در رابطه ی بین باورهای فراشناختی و با اهمال کاری تحصیلی بوده است. روش ها: برای بررسی مدل پژوهش و فرضیه ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. . از بین جامعه آماری دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی کرمان ،تعداد 412 نفر دانشجو به مقیاس های باورهای فراشناختی نسبت به اهمال کاری (فرینی و همکاران ، 2009 )، راهبردهای یادگیری( وین اشتاین و پالمر ، 2002 ) و اهمال کاری تحصیلی (مک کلوسکی ، 2012 ) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی پاسخ دادند. یافته ها : در بخش یافته های پژوهش حاضر مشخص شد که باورهای فراشناختی به صورت مستقیم (0001/0= p 57/0 = β ) و غیر مستقیم (009/0= p 17/0 = β ) از طریق راهبردهای یادگیری بر اهمال کاری تحصیلی اثر مثبت و معنادار دارد. نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر در این رابطه نشان داد که باورهای فراشناختی هم به صورت مستقیم و هم به غیر مستقیم از طریق راهبردهای یادگیری بر اهمال کاری تحصیلی اثر مثبت و معنادار دارد. بر طبق نظریه شناختی-رفتاری می توان مطرح کرد که باورهای فراشناختی بر پردازش اطلاعات اثر می گذارد و زمینه ساز پیامدهای رفتاری مختلف شود.
طراحی الگوی شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری دانشگاه ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : باوجود رشد کمی تعداد مؤسسه های آموزش عالی و تعداد بالای پذیرش دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در کشور، همچنان تردیدهایی پیرامون توانمندی دانش آموختگان برای حضور در بازار کار وجود دارد. هدف این مقاله ، طراحی الگوی شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری به منظور جذب آنها در بازار کار می باشد. روش ها : مطالعه ی حاضر از منظر هدف ، یک پژوهش توسعه ای است که با روش آمیخته صورت گرفته است. از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی است. تعداد نمونه، در بخش کیفی شامل شانزده نفر از خبرگان تجربی و نظری بود. در بخش کمی نیز از دیدگاه 140 نفر ازدانش آموختگان و دانشجویان دکتری استفاده شده است.ابزارگردآوری داده ها،مصاحبه و پرسشنامه بود .در تحلیل داده ها نیز روش های تحلیل مضمون، مدل سازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزئی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها : درتحلیل کیفی مصاحبه ها، شش عامل مؤثر بر شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری ، از جمله شایستگی پژوهشی، شایستگی آموزشی، شایستگی فرهنگی، شایستگی خدماتی، شایستگی اجرایی و شایستگی اخلاقی شناخته شدند. همچنین شایستگی اخلاقی به عنوان عامل زیربنایی الگو، تأثیر مستقیمی بر شایستگی خدماتی و شایستگی فرهنگی دارد. این مؤلفه ها بر شایستگی پژوهشی و آموزشی نیز اثر می گذارند که در نهایت شایستگی اجرایی قابل حصول است. الگوی اولیه ی شایستگی های کارکردی نیز با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی اعتباریابی شدو شاخص های برازش بیرونی و درونی نشان می دهند که الگوی ارائه شده از اعتبار مناسبی برخورداراست . نتیجه گیری : الگوی شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری ، متشکل از شش عامل اصلی، از برازش مطلوبی برخوردار است.این پژوهش برای اولین بار در کشور انجام گرفته که در نهایت با الگوی ارائه شده، انتظار می رود بستر مناسبی برای اشتغال دانش آموختگان درکشور فراهم گردد.