مقالات
حوزه های تخصصی:
در قرن حاضر شدت رقابت و پیچیدگی ها و عدم اطمینان های ناشی از آن موجب شده است تا مدیریت شرکت ها نسبت به صرف منابع مالی و غیرمالی خود حساس تر باشند و تمام سعی شان این است که منابع را در جایی صرف کنند که برای شرکت ایجاد ارزش کند. یکی از فعالیت هایی که برای شرکت ها ارزش ایجاد می کند، فعالیت های بازاریابی و تبلیغات است. با توجه به اهمیت تبلیغات و بازاریابی در عرصه رقابت بازار محصول و رابطه ای که می تواند با میزان فروش شرکت ها داشته باشد، هدف این پژوهش نیز بررسی تاثیر تعدیل کنندگی فروش رقابتی بر هزینه بازاریابی با حجم فروش محصول در شرکتها می باشد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری آن شامل داده های 80 شرکت برای دوره 6 ساله(1395-1400) است. از تحلیل های آماری رگرسیون خطی چند متغیره برای آزمون فرضیه های این پژوهش در سطح خطای 5% استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین هزینه بازار یابی با حجم فروش رابطه مثبتی وجود دارد و هنگامی که هزینه های بازار یابی افزایش می یابند، فروش نیز افزایش می یابد. همچنین، نتایج پژوهش نشان می دهد که هنگامی که رقابت در بازار محصول افزایش می یابد، تاثیر هزینه های بازار یابی در فروش نیز افزایش می یابد.
تاثیرمدیریت سود واقعی در افزایش ریسک سقوط قیمت سهام با لحاظ کردن نقش بیش اعتمادی مدیران
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر مدیریت سود واقعی در افزایش ریسک سقوط قیمت سهام با لحاظ کردن نقش بیش اعتمادی مدیران است. پژوهش حاضر کاربردی و از بعد روش شناسی، همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 146 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره زمانی 6 ساله بین سال های 1396 الی 1401 موردبررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که مدیریت سود بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیرگذار است و بیش اعتمادی مدیران این رابطه را تعدیل میکند.
بررسی رابطه بین بازاریابی اجتماعی و ابعاد ارزش نام تجاری
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با موضوع، بررسی رابطه بین بازاریابی اجتماعی و ابعاد ارزش نام تجاری انجام شده است. توجه به رقابت و درک بازار رفتار مورد نظر، رمز موفقیت در استفاده از دیدگاه بازاریابی اجتماعی است. فهم درست از ایده ها و رفتارهای رقیب و بالابردن میزان منافع رفتار مورد نظر و یا کاستن ازمیزان هزینه ها و موانع دستیابی به آن، بازار رقابت را به نفع محصول یا خدمت تغییر خواهد داد.این تحقیق از حیث هدف کاربردی و ازحیث روش گردآوری داده ها توصیفی و پیمایشی است.در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه داده ها جمع آوری گردیده است. این پرسشنامه ها به روش نمونه گیری خوشه ای بین مشتریان توزیع گردید و تعداد 254 عدد از پرسشنامه های برگشتی مورد تایید اولیه قرار گرفتند.دراین پژوهش تعداد 6 فرضیه مطرح گردیده است. نتایج نهایی حاصل از این تحقیق رابطه ی معنادار بین بازاریابی اجتماعی و ابعاد ارزش نام تجاری را نشان می دهد.
شناسایی ابعاد و مولفه های ساختاری آنومی سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های ساختاری آنومی سازمانی است، که از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جهت تحلیل داده ها از روش کمی و کیفی استفاده شده است .بدین منظور در گام اول ، به شناسایی مولفه های ساختاری آنومی سازمانی از طریق تحلیل محتوای متنی پرداختیم ، سپس گویه های بدست آمده را بر اساس مدل ساختاری نام گذاری کردیم و عوامل موثر بدست آمده را در دو مرحله دلفی به تایید ده خبره که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند رساندیم . آنگاه روایی سازه و پایایی هر سازه از پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نرم افزار SMART-PLS بررسی گردید ؛در نهایت پس از بررسی های لازم 24 گویه ی موثر برآنومی ساختاری سازمانی شناسایی شد که منجر به طراحی مدل بر اساس هدف اصلی پژوهش گردید.
تاثیر تاب آوری سازمانی بر عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی کارکنان بانک شهر استان یزد
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر تاب آوری سازمانی بر عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی کارکنان بانک شهر استان یزد است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و جامعه و نمونه آماری پژوهش را 59 نفر از کارکنان در سرپرستی، شعب مختلف و شهر نت های بانک شهر استان یزد تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری کل شمار انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد تاب آوری سازمانی پرایاگ و همکاران (2018)، پرسشنامه رضایت شغلی مینسوتا ویس و همکاران (1976) و پرسشنامه عملکرد سازمانی از کاپلان و نورتون (2001) استفاده شد. برای تحلیل یافته ها نیز از رویکرد معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد که امکان بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرها را فراهم می سازد. نتایج نشان داد که تاب آوری سازمانی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد سازمانی و رضایت شغلی دارد؛ همچنین رضایت شغلی بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد و رضایت شغلی رابطه میان تاب آوری سازمانی با عملکرد سازمانی را میانجی گری می کند.
ارائه الگوی پاداش مناسب کارکنان در سازمانها
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش ارائه الگوی پاداش مناسب کارکنان در سازمانها است، که از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جهت تحلیل داده ها از روش کیفی استفاده شده است .بدین منظور به شناسایی مولفه های پاداش مناسب کارکنان در سازمانها پرداختیم، که از مقاله های داخل کشور به صورت کاملا هدفمند انتخاب شدند به روش گلوله برفی رساندیم. در نهایت پس از بررسی های لازم 5 گویه ی پاداش مناسب کارکنان در سازمانها شناسایی شد که عبارتند از: تلاش برای کسب اضافه حقوق، تلاش برای کسب ارتقاء، تلاش برای مشارکت در وظایف مطلوب، تلاش برای توسعه مسیر شغلی، قدردانی لفظی.
بررسی نقش ابهام در گزارشگری مالی و توانایی مدیران بر همزمانی قیمت سهام با تاکید بر نقش تنوع مالکیت در بورس تهران
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش ابهام در گزارشگری مالی و توانایی مدیران بر همزمانی قیمت سهام با تاکید بر نقش تنوع مالکیت طی بازه زمانی 1395 تا 1401 با استفاده از اطلاعات 119 شرکت در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. فرضیه ها از طریق رگرسیون و به روش حداقل مربعات تعمیم یافته صورت پذیرفت.نتایج نشان داد بین توانایی مدیریت و همزمانی قیمت سهام رابطه منفی و معنادار و بین ابهام در گزارشگری مالی و همزمانی قیمت سهام رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. همچنین مالکیت نهادی شدت رابطه منفی بین توانایی مدیریت و همزمانی قیمت سهام را تشدید و شدت رابطه مثبت بین ابهام در گزارشگری مالی و همزمانی قیمت سهام را تعدیل و کاهش می دهد. به عبارت دیگر مدیران توانمند، سعی در کسب اعتبار تجاری کرده تا از این طریق، با حفظ وجود نقد بیشتر در داخل شرکت برای بازه زمانی طولانی مدت ، پروژه های سرمایه گذاری و عملیاتی شرکت را به پیش برند. بنابراین، آنها با استفاده از مکانیزم های مختلف، سعی در کاهش ابهام اطلاعاتی در محیط شرکت داشته تا با استناد به تئوری علامت دهی، با افزایش شفافیت اطلاعاتی، موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و کاهش همزمانی قیمت سهام می شوند. علاوه بر این ابهام گزارشگری مالی مانع عملکرد مناسب سیستم های حاکمیت شرکتی در چیره شدن بر عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه های نمایندگی می شود و باعث می شود که قیمت های سهام، اطلاعات صنعت و بازار را بیشتر و اطلاعات خاص شرکت را کمتر منعکس کرده و همزمانی بیشتری داشته باشد. همچنین با افزایش میزان مالکیت نهادی، با عنایت به نقش کنترلی و نظارتی که این سهامداران در شرکت ها دارند، رفتار مدیران تحت کنترل این سهامداران درامده و در نتیجه مدیران در راستای حقوق این سهامداران که خواهان افزایش ارزش شرکت هستند، گام بر خواهند داشت. این عوامل موجب افزایش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام شده و اطلاعات بیشتری در قیمت سهام شرکت وارد شده که نتیجه این امر، کاهش همزمانی قیمت سهام خواهد بود.
پیش بینی جریان های نقد آتی بر پایه جریان های نقد عملیاتی، سود و اقلام تعهدی
حوزه های تخصصی:
وجوه نقد از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی است. ایجاد توازن بین وجوه نقد موجود و نیازهای نقدی یکی از مهمترین عوامل سلامت اقتصادی واحدهای تجاری و تدام فعالیت آنهاست. جریانهای نقدی همواره یکی از موضوعات مورد تأکید در مدیریت شرکت ها است. شرکت ها جهت انجام سرمایه-گذاری در راستای هدف اصلی هر واحد تجاری که سودآوری است، نیاز به جریان های نقدی دارند. مدیران در شرایط مختلف اقتصادی خرد و کلان تصمیماتی به منظور انجام این سرمایه گذاری ها اتخاذ می نمایند که به میزان اتکای آنها به منابع سرمایه گذاری، یعنی جریانات نقدی وابسته است. لذا هدف این پژوهش پیش بینی جریان های نقد آتی بر پایه جریان های نقد عملیاتی، سود و اقلام تعهدی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، چهار فرضیه تدوین شد. جهت آزمون این فرضیه ها با استفاده از روش حذف سیستماتیک نمونهای شامل 81 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392 تا 1400 انتخاب گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از روش برازش مدل رگرسیون به شیوه پانل استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد سود بر جریان نقد عملیاتی آتی رابطه مثبت و معنا دار دارد. همچنین نتایج نشان داد که جریان های نقد عملیاتی بر جریان نقد عملیاتی آتی رابطه مثبت و معنا دار دارد. علاوه براین نتایج نشان داد که اقلام تعهدی بر جریان نقد عملیاتی آتی رابطه مثبت و معنا دار دارد و جریان نقد عملیاتی و اقلام تعهدی بر جریان نقد عملیاتی آتی رابطه مثبت و معنا دار دارد.
تأثیر سویه های رفتاری مدیران بر هزینه های تحقیق و توسعه
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سویه های رفتاری مدیران بر هزینه های تحقیق و توسعه است. به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی پنج ساله بین سال های 1396 الی 1400 برای 95 شرکت استخراج و از نرم افزار آماری ایویوز 8 استفاده گردید. پژوهش حاضر از بعد نتیجه، یک پژوهش کاربردی است. پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که سویه های رفتاری مدیران بر هزینه های تحقیق و توسعه تاثیر مثبت و معناداری دارد. یافته های این مطالعه، نظریه مربوط به سویه های رفتاری مدیران را غنی تر نموده و آن را گسترش می دهد. همچنین پیامدهای عملی مهمی برای تصمیمات سرمایه گذاری تحقیق و توسعه و انتخاب مدیران در شرکت ها دارد.
شناسایی مولفه های رفتار حسابگرانه در سازمانها
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های رفتار حسابگرانه در سازمانها است،لذا از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی (( پرسشنامه کیفی(شامل دو پرسشنامه باز و بسته برای هر یک از مؤلفه های دلفی کیفی )وپرسشنامه کمی( پرسشنامه مقایسه زوجی وپرسشنامه دیمتل ) ))است. در این تحقیق از روش آمیخته (کمی-کیفی) جهت تحلیل داده-ها استفاده شده است. روش نمونه گیری در فاز کیفی بصورت گلوله برفی می باشد. جامعه ی آماری در این بخش اسناد و سوابق بالادستی و مقالات و پایان نامه های مرتبط با این حوزه بود. جامعه آماری در فاز کمّی، مرتبط با قسمت تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره می باشد برای محاسبه تعداد خبرگان از تکنیک گلوله برفی استفاده شد که در نهایت 14 مصاحبه با خبرگان صورت گرفت که به نقطه اشباع رسید. درگام اول به بررسی و شناسایی عوامل و معیارهای رفتار حسابگرانه از طریق تحلیل محتوای اسناد و مدارک پرداختیم . در ادامه غربال مولفه های اصلی و راهکارها از طریق روش دلفی کیفی صورت گرفت. بر این اساس با توجه به طیف لیکرت توسط آزمون میانگین گیری و انحراف معیار مولفه ها به شناسایی معیارهای رفتار حسابگرانه پرداخته شد.
تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری و اظهارنظر حسابرسان بر ابعاد پایداری شرکت
حوزه های تخصصی:
واحدهای اقتصادی باید اقدام به افشاء اطلاعات بر اساس چارچوب توافق شده به منظور دست یابی به اهداف مختلف ذینفعان کنند. یکی از این چارچوب های توافق شده، پایداری شرکتی می باشد. با این حال درک عوامل موثر برای بهبود ارائه گزارش های عملکرد هنوز مبهم بوده است. در این راستا حسابرسی و مسائل مرتبط با آن بخشی از عوامل تاثیرگذار بر پایداری شرکت ها هستند که هنوز بررسی نشده اند. لذا هدف این مطالعه بررسی رابطه کیفیت اطلاعات حسابداری و اظهارنظر حسابرسان با ابعاد پایداری شرکت بوده است. به منظور آزمون فرضیات پژوهش نمونه ای مشتمل بر 143 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای دوره زمانی 1394 تا 1400 جمع آوری شد و بر اساس رگرسیون چندگانه و با استفاده از داده های پنل، به بررسی نتایج پرداخته شد. نتایج نشان داد که اظهارنظر غیرمقبول حسابرس منجر کاهش پایداری شرکت می شود. همچنین اظهارنظر حسابرس ابعاد پایداری زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی را نیز کاهش می دهد. به همین ترتیب کیفیت اطلاعات حسابداری عملکرد پایداری و ابعاد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی را افزایش می دهد.
واکاوی رابطه بین استراتژی مومنتوم و رشد اقتصادی با بازده سهام غیرعادی شرکتها
حوزه های تخصصی:
بازده سهام شرکت ها همواره مورد توجه افراد ذینفع بوده و قابلیت سودآوری شرکت ها درآینده و توان پیش بینی آن می تواند کمک بسیار مفیدی به تصمیم گیری آنها در خرید و فروش سهام و دادن اعتبار به شرکت ها و همچنین هشداری به مدیران جهت بهبود عملکرد خود و غیره باشد. نظر به اهمیت این موضوع؛ مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین استراتژی مومنتوم و رشد اقتصادی با بازده غیرعادی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. بدین منظور؛ اطلاعات 108 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره ده ساله (از ابتدای سال 1392 تا پایان سال 1401) ، استخراج، متغیرهای پژوهش محاسبه و آزمون های آماری لازم صورت گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و طرح آن از نوع تجربی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی است که به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده که با استفاده از روش های آماری و اقتصاد سنجی به بررسی و آزمون فرضیه ها پرداخته شده است. یافته های پژوهش؛ حاکی از آن بود که بین استراتژی مومنتوم با بازده غیرعادی رابطه منفی و معناداری وجود داشته و بین رشد اقتصادی با بازده غیرعادی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
رابطه مدیریت دانش و ریسک پذیری مالی با درماندگی مالی بانک ها
حوزه های تخصصی:
درماندگی مالی پدیده ای است که هر سازمانی احتمال مواجه با آن را خواهد داشت، به خصوص اینکه همواره ریسک هایی اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سلامت و ... در حال رخ دادن است. با توجه به نوسانات و اتفاقات احتمالی که همواره در حال رخ دادن هستند، امروزه بحث دانش و ریسک پذیری مالی و تاثیر آن بر موفقیت بانک ها از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این تحقیق تعیین رابطه مدیریت دانش و ریسک پذیری مالی با درماندگی مالی بانک ها در سال 1402 بود. ابزار پژوهش پرسشنامه 5 گزینه ای بسته محقق ساخته که در بین 100 نفر از کارکنان بانک ها با روش نمونه گیری هدفمند توزیع گردید. برای پیش بینی متغیر وابسته از رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین مدیریت دانش با درماندگی مالی بانک ها رابطه ای معنادار و معکوس وجود دارد. همچنین بین ریسک پذیری مالی با درماندگی مالی بانک ها رابطه ای معنادار و معکوس وجود دارد. بر اساس نتایج تحقیق بانک ها برای فرار از درماندگی مالی باید همواره مدیریت دانش و ریسک پذیری مالی خود را بر اساس اتفاقات داخلی و خارجی بهبود دهند. با توجه به پیشرفت مستمر دانش و ریسک های موجود بانک ها برای ماندن در صحنه رقابت نمی توانند از سیاست های حفظ ریسک پذیری و مدیریت دانش همراه با مدیریت ریسک های احتمالی دوری گزینند. این تحقیق برای کمک به موفقیت بانک ها دارای ارزش می باشد.
بررسی نقش ابعاد مسئولیت اجتماعی سازمان بر درک شهرت برند و ارزش ویژه برند
حوزه های تخصصی:
سازمانها و موسسات امروزی علاوه بر انجام وظایف سنتی خود ، مکلف به انجام فعالیت های دیگری شده اند که از آن به عنوان مسئولیت اجتماعی سازمان یاد می شود که به معنای پاسخگویی در قبال انتظارات جامعه است . لذا سازمان ها بایستی به تاثیر فعالیت های خود بر محیط پیرامون و افراد جامعه توجه داشته باشند . هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش ابعاد مسئولیت اجتماعی سازمان بر درک شهرت برند و ارزش ویژه برند می باشد از همین روی سه فرضیه مطرح گردید ، جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد استفاده گردید ، پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات ، یافته های پژوهش نشان داد : معروفیت ( شهرت ) برند و مسئولیت اجتماعی سازمان رابطه مثبت و معناداری با ارزش ویژه برند دارند . همچنین مسئولیت اجتماعی سازمان رابطه بین معروفیت ( شهرت) برند و ارزش ویژه برند را تعدیلگری نمی نماید.
شناسایی مولفه های امنیت شغلی موثر بر کنش حسابگرانه با رویکرد تحلیل محتوای متنی
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروزه و پیشرفت همه جانبه ی سازمان ها و صنایع و وابستگی سازمان ها و کارمندانشان به همدیگر و رابطه ی ناگسستنی آنها به وفور مشاهده می شود و تغییر و تحول زیادی در آنها رخ می دهد. اینکه کارمندان سازمان ها احساس کنند با این تغییر و تحولات شغل خود را از دست نمی دهند و دارای شغل ثابتی هستند و می توانند در آینده به این شغل خود ادامه دهند، یکی از نیازهایی است که هر کارمند باید از آن اطمینان خاطر داشته و امنیت شغلی او تامین باشد. هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های امنیت شغلی موثر بر کنش حسابگرانه با رویکرد تحلیل محتوای متنی است،لذا از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی است.در این تحقیق از روش تحلیل محتوای متنی جهت تحلیل داده-ها استفاده شده است. روش نمونه گیری بصورت گلوله برفی می باشد. جامعه ی آماری در این بخش اسناد و سوابق بالادستی و مقالات و پایان نامه های مرتبط با این حوزه بود.
بررسی تاثیر عدم اطمینان محیطی (بازار) بر میزان استفاده از اختیارات سرمایه گذاری
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاری تحت شرایط عدم اطمینان، از مهمترین مقوله هایی است که از دیرباز توجه متخصصان مدیریت مالی را به خود جلب کرده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر عدم اطمینان محیطی (بازار) بر استفاده از اختیارات سرمایه گذاری می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- همبستگی است. داده ها از طریق بانک های اطلاعاتی و نرم افزارهای موجود در این زمینه نظیر نرم افزار «تدبیرپرداز» و «رهآورد نوین» به دست آمد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بین سال های1394 الی 1401 است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند و یا حذف سیستماتیک استفاده شده است بطوری که تعداد نمونه 149 شرکت بدست آمد. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون مبتنی بر داده های ترکیبی نشان می دهد که عدم اطمینان های محیطی بر میزان استفاده از اختیارات سرمایه گذاری اثرگذار است. بر این اساس مدیران سعی دارند به منظور جلوگیری از آثار نامطلوب عدم اطمینان های محیطی، با استفاده از اختیارات سرمایه گذاری اقدام به هموارسازی سودهای گزارش شده نمایند.
رتبه بندی مولفه های موثر بر انتخاب مشتری در کسب و کار
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضررتبه بندی مولفه های موثر بر انتخاب مشتری در کسب و کار است، که از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جهت تحلیل داده ها از روش کیفی استفاده شده است .بدین منظور به شناسایی مولفه های موثر بر انتخاب مشتری در کسب و کار از طریق تحلیل محتوای متنی پرداختیم، که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند رساندیم. در نهایت پس از بررسی های لازم 9 مولفه موثر بر انتخاب مشتری در کسب و کار شناسایی شد که در گام بعدی به رتبه بندی آنها از طریق روش ANP-DEMATEL پرداختیم . نتایج حاصل از پژوهش نشان می داد که اولویت بندی زیر معیارهای انتخاب مشتری بدین ترتیب است : مارک تجاری و ماندگاری کالا ؛تجارب قبلی، قیمت ، آگاهی ، کیفیت، دوام، سلامت و بسته بندی مناسب و جذاب محصول ،انعام ،کلید موفقیت، مزایا و شکل ظاهری کالا ، دسترسی آسان به محصول .
راهبردهای اقتصاد رفتاری در تبیین رفتار مصرف کننده
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیشینه موضوع "اقتصاد رفتاری" در میان-زمینه علم اقتصاد و علم روانشناسی، ادبیات بسیار غنی در این زمینه وجود دارد که نظر به نوظهور بودن نسبی این رشته، بستر بسیار مناسبی برای پژوهش های بیشتر در این زمینه را فراهم میکند. با این حال، فقدان مطالعات مروری تخصصی در این زمینه به زبان فارسی بسیار مشهود است. این پژوهش تلاش دارد تا با مرور مقالات نگاشته شده در موضوع اقتصاد رفتاری و به طور خاص راهبرد های اساسی و نوین که اقتصاد رفتاری برای تحلیل رفتار مصرف کننده ارائه می دهد را به صورت دسته بندی شده و با استناد به نشریات معتبر در حوزه مربوطه ارائه دهد. این پژوهش با روش مرور سیستماتیک در راستای ترسیم نگاهی جامع برای خواننده گام بر می دارد. پس از جستجو در پایگاه های داده، 38 مقاله مرتبط با موضوع، با معیار های مشخص انتخاب شدند؛ سپس یافته های مقالات در 9 مورد دسته بندی و ارائه شده است. پس از مطالعه این پژوهش، پژوهشگران علم اقتصاد و مدیریت مالی، اشراف نسبی نسبت به مطالعات انجام شده در این زمینه پیدا کرده و میتوانند برای گسترش مرز های دانش در موضوع «تبیین رفتار مصرف کننده» با ابزار ها و راهبرد های علم «اقتصاد رفتاری»، زمینه ها و گذرگاه های این موضوع را شناسایی کرده و سوالات مورد نظر خود را پی بگیرند.
بررسی رابطه بین نگهداشت وجه نقد و کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با بررسی نقش تعدیلگری بیش اطمینانی مدیریتی
حوزه های تخصصی:
قلمرو موضوعی تحقیق، مطالعه رابطه بین نگهداشت وجه نقد و کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با بررسی نقش تعدیلگری بیش اطمینانی مدیریتی بوده است؛. قلمرو زمانی تحقیق، از سال 1394 تا سال 1400 به مدت 7 سال در نظر گرفته شده است. قلمرو مکانی تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شد. در بخش داده های پژوهش از طریق جمع آوری داده های شرکت های نمونه با مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار انجام پذیرفت. بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 115 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها ابتدا پیش آزمون های ناهمسانی واریانس، آزمون F لیمر، آزمون هاسمن و آزمون جارک – برا و سپس از آزمون رگرسیون چند متغیره برای تایید و رد فرضیه های تحقیق (نرم افزار ایویوز) استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد، بین نگهداشت وجه نقد و کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد. بیش اطمینانی مدیریتی بر رابطه بین نگهداشت وجه نقد و کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر گذار است.
بررسی رابطه ریسک شرکت، کارایی عملیاتی و پاداش هیئت مدیره با توجه به نقش تعدیلی اندازه شرکت
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ریسک شرکت، کارایی عملیاتی و پاداش هیئت مدیره با توجه به نقش تعدیلی اندازه شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر طبقه بندی بر اساس اهداف، از نوع کاربردی و از نظر روش تحلیل داده پژوهش همبستگی – مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1396- 1400 می باشد که تعداد 154 شرکت به عنوان نمونه نهایی پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. داده های گردآوری شده شرکت ها با استفاده از تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزارهای Eviews و stata مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون به روش اثرات ثابت و حداقل مربعات تعمیم یافته و آزمون فرضیه ها نشان می دهد بین ریسک شرکت و پاداش هیئت مدیره رابطه معکوس و بین کارایی عملیاتی با پاداش هیئت مدیره و بین اندازه شرکت با پاداش هیئت مدیره رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد اندازه شرکت رابطه بین ریسک تجاری و پاداش هیئت مدیره را به صورت معکوس و رابطه بین کارایی عملیاتی و پاداش هیئت مدیره را به صورت مستقیم تعدیل می کند.